مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
اضافه
حوزه های تخصصی:
در این مقاله در آغاز به تعریف «اضافه» اشاره شده است و سپس به تقسیم بندی انواع اضافه ها -اضافه های حقیقی و مجازی- در دستورِ سنتی. پس از آن در اصطلاح «اضافه های مجازی» بازاندیشی شده و تقسیم بندی دیگری برای انواع اضافه ها پیشنهاد شده است. این تقسیم-بندی بر اساس «برجسته سازی»، «خودکاری» و «نقش ادبیِ» زبان صورت گرفته است. در پی تبیینِ این تقسیم بندی تازه، برخی ویژگی های «تشبیه» مورد بحث قـرار گرفته و نمـونه هایی از متونِ کهن نقـل شـده است که -با توجـه به ویژگی های اساسی «تشبیه»- در شمارِ اضافه های تشبیهی قرار نگرفته اند. این اضافه ها که از پیوند یک اسم ِذات و یک اسم ِمعنا پدید می آیند، گونه ای دیگر از «اضافه های زبان ادبی» به-شمار آمده و «اضافه ی تعیُنی» نام گرفته اند. در بخش دیگر نمونه هایی از تعیُن بخشی در زبانِ معیار نقل شده است. مطالبِ مطرح شده در بخش نتیجه گیری جمع بندی شده-اند.
سنجش تطبیقى مسئله وجود ذهنى از دیدگاه ابن سینا و فخر رازى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بى گمان مسئله وجود ذهنى از مسائل پردامنه و بحث انگیزى است که ذهن انبوهى از فیلسوفان را به خود مشغول کرده است. تلاش هاى بى ثمر شکاکان و سوفسطاییان در طول تاریخ، اهمیت افزون این مسئله را که سویه معرفت شناختى بحث علم را نیز رقم مى زند، نمایان تر مى سازد. فیلسوفانى چون ابن سینا و فخر رازى که از طلایه داران بحث در این موضوع بوده اند، مجالى فراخ را جهت واکاوى مسئله فراهم آورده اند؛ اما از آنجایى که گاه کوشش فراوان ابن سینا در پرداخت مسئله وجود ذهنى مورد تردید واقع مى شود و یا به فیلسوفى چون فخر رازى نسبت انکار وجود ذهنى داده مى شود. از این رو، این پژوهش بر آن است تا هم تلاش گسترده ابن سینا را در این باب ارج نهد و هم ناروایى نسبت انکار به رازى را فاش سازد. این امر مهم از رهگذر تبیین ماهیت و اثبات وجود ذهنى از دیدگاه فیلسوفان یادشده و کشف قناع اضطراب از کلمات فخر رازى، به همراه سنجش تطبیقى میان دو دیدگاه دستیافتنى تر شده است.
رابطه جوهر و عرض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب های فلسفی، در مبحث مقولات، درباره انواع جواهر و اعراض، فراوان بحث شده است، اما درباره رابطه عرض و جوهری که موضوع آن است بحث مستقلی وجود ندارد و فقط در مواضع متعددی، به طور متفرق، در ضمن بیان مطالب دیگر، اشاره وار از آن سخن به میان آمده است. این بحث، هم دچار اشکالات و تعارضاتی است هم در آن اختلاف نظر هست. به این جهت، در این مقاله، مستقلاً به آن پرداخته شده است. پس از مقدمه دیدگاه های متفاوتی درباره رابطه عرض و جوهر مطرح شده؛ سپس مشکلات هریک از دیدگاه ها بررسی شده است و سرانجام با ارائه راه حل و مقایسه ضمنی آنها زمینه برای این نتیجه فراهم شده است که در مقام تعیین معیاری برای عرض، انفکاک پذیری عرض از جوهر جایگزین مغایرت وجودی آنها شود.
بررسی تطبیقی گسست رابطه اضافی در دستور زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح گسست رابطه اضافی به معنای جدا کردن مضاف از مضاف الیه و خارج کردن یک ترکیب از صورت و حالت اضافی است و از آن جهت آن را گسست یا فک اضافه نامیده اند که مضاف از مضاف إلیه جدا شده و از حالت ترکیبی خارج می گردد. این عمل در دستور زبان عربی و فارسی قابل اجرا و دارای کاربرد بوده و مورد استفاده اهل دو زبان است.
هدف از این مقاله دست یابی به نقاط مشترک و تفاوت های میان این دو زبان در موضوع فک اضافه است؛ لذا از نوع توصیفی- تحلیلی و استنباطی با رویکردی تطبیقی می باشد.
از ره آورد پژوهش حاضر می توان به این مهم دست یافت که فک اضافه در هر دو زبان شیوه-های مخصوص به خود را داشته و بنا به علل مختلفی صورت گرفته است. هر چند به نظر می رسد که این علّت ها و روش ها در دو زبان عربی و فارسی در برخی موارد با هم اشتراک دارند؛ امّا می توان چنین استنباط کرد که هیچ کدام متأثّر از دیگری نبوده است.
تحلیل و توصیف فرایند کشش جبرانی در گویش کردی کلهری بر پایه نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش بر آن است، تا با استفاده از نظریه بهینگی، به تحلیل و توصیف فرایند ی در گوییِی پرداخته شود. در این مقاله سعییی با فرایندهای حذف و اضافه در این گویش مورد بررسی قرار گی های انتخابِ این فرایند، نسبت به سایر فرایند ها، در قالب نظریه بهینگی نمایش داده شود. همچنین نشان داده شده است نظریه بهینگی با گزینه های زنجیره ای در توجیه فرایی نسبت به نظریه بهینگیییِ بالاتری برخوردار است. شیوه گردآوری داده ها نیز به صورت میدانی ازمیان افراد سالخورده تا جوانان تحصیین از شم زبانی نویسنده نیز استفاده شده است.
چگونگ ی آگاه ی از معدوم ات از منظر فلسفه اسلام ی و فلسفه هوس رل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۱
61 - 90
حوزه های تخصصی:
مسیله مورد بحث در نوشتار حاضر این است که علم و آگاهی آدمی چگونه به امور معدوم و ممتنع و ناموجود در خارج تعلق می گیرد؟ باور به یک شیء ناموجود چگونه ممکن است؟ این معضل معرفت شناختی برای متفکران اسلامی و فیلسوفان غربی با اهداف و انگیزه های مختلف مطرح بوده است و هر کدام با تکیه بر مشرب فلسفی و فکری و زیرساخت تفکر خویش راه حل برون رفت از مشکل را ارایه داده اند. فرضیه این نوشتار آن است که با قطع نظر از مبانی فکری و بسترهای اجتماعی و فرهنگی شرقی و غربی و ماده و محتوای بحث، می توان نوعی مشابهت در صورت مسیله میان متفکران غربی و اسلامی تشخیص داد. و مهم تر این که طرح نوشتار برای یافتن صرف مشابهت و اختلاف میان متفکران نیست، بلکه درصدد بررسی و مطالعه راه حل های ارایه شده به معضل مورد بحث است. از فیلسوفان شاخص فلسفه اسلامی به آراء ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی و بالاخره صدرالمتألهین اشاره می شود و پس از نقل آراء برنتانو، بولتسانو، ماینونگ و هوسرل از فلسفه غرب، میان آن ها تطبیق خواهد شد.
کارکرد های ادبی ترکیبات اسمی بر محور همنشینی و جانشینی در تاریخ بیهقی
حوزه های تخصصی:
ترکیبات را در زبان فارسی به دو گونه ی اضافی و وصفی تقسیم کرده اند. ترکیب اسمی از نوع ترکیب اضافی بشمار می آید و اساس آن بر اسم است. این ترکیبات مانند اسم، نقش های گوناگونی در جمله می پذیرند و در کارکردهای متنوعی بکار می روند. به وسیله ی این ترکیبات می توان تاثیرگذاری کلام را بر نگرش و احساسات مخاطب افزایش داد. نگارنده با ارئه ی شواهدی چند از تاریخ بیهقی به بررسی کارکردهای این ترکیبات بر محور همنشینی و جانشینی پرداخته و مساله ی معنی را از دید روابط مفهومی و در سطح واژگان نظام زبان مورد بررسی قرار داده است در ترکیبات صحبت از چگونگی پیوند کلمات و نقش کلمات در داخل ترکیب ها در میان است ترکیبات اسمی با عنوان ترکیبات اضافی، که به بخش وابسته های پسین مربوط می شود، شناخته شده اند. مضاف الیه گروه اسمی یا اسمی است که پس از حرف اضافه ی کسره بیاید. اسمی که مضاف الیه داشته باشد مضاف نام دارد و نسبت دادن مضاف الیه به مضاف، اضافه نامیده می شود .برای شناخت بهتر و خطا نکردن در تشخیص ترکیب اضافی از ترکیب وصفی ابتدا باید صفت را از مضاف الیه بازشناخت.
ساختار شناسی تطبیقی «اضافه» و کارکردآن در دستور زبان عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
123 - 139
حوزه های تخصصی:
«اضافه» در زبان، عبارت است از اسناد یک اسم به اسم دیگر به قصد فایده ای همچون تعریف، تخصیص، تخفیف و توضیحات مختلف دیگری که حسب نیاز لفظ مضاف، پدید می آید. در ترکیب اضافی، اسم دوم را متمّم اسم اول دانسته اند و براساس نیازی که در لفظ نخست وجود دارد، فایده و حتّی نوع اضافه مشخّص می شود. این فایده در زبان عربی زیر عنوان های «تعریف»، «تخصیص»، «تخفیف» و «فرار از قُبح» مطرح شده است؛ امّا در زبان فارسی، با عنوان کلّی «متمّم» از آن سخن رفته است که به انواع مختلفی تقسیم می شود. بی شک، ترکیب های اضافی، صرف نظر از نوع آن ها، نقش مهمّی ازلحاظ معنی سازی در جملات دارند و کمترین کوتاهی در درک رابطه دوطرف اضافه و نقش معنی سازی آن ها در ساختار کلّی عبارت، در فهم و درک معنا اختلال جدّی ایجاد می کند. نوشتار پیش رو که به روش تحلیلی - توصیفی انجام پذیرفته و انواع ترکیب های اضافی را در زبان عربی و فارسی بررسی کرده است، روشن ساخته که ترکیب های اضافی در هردو زبان فارسی و عربی، با همه تفاوت هایی که ازنظر تعریف و مصداق دارند، در بسیاری جنبه ها باهم مشترک هستند و کارکردی مشابه دارند؛ همچنین در پژوهش حاضر روشن شد که در برخی موارد از مباحث نظری، اضافه در فارسی متأثّر از زبان عربی بوده است.
واکاوى اضافه حقیقی ومجازی در شعر فارسی
اضافه یکی از خواص اسم است, وفایده وغرض از آن تعریف یا تخصیص است, در صورتیکه مضاف الیه معرفه باشد, مضاف نیز معرفه گردد, مانند: زور اسفندیار بیش از زور رستم بود .اضافه اسمی بخودش جایز نیست, زیرا بنا بر آنچه گفته شد افاده منحصر است وتعریف شیئ لنفسه وتخصیص شیئ لذاته باطل است وفایده ای در ذکر مضاف الیه نیست, اما ممکن است که دو کلمه متحد اللفظ ومختلف المعنی مضاف ومضاف الیه قرارگیرند, یا از مضاف معنی صفتی واز مضاف الیه شخص یا شیئ معین مراد باشد. نویسندگان دستور در تقسیم اضافه اختلاف بسیار دارند ومعانی مختلفه که اضافت راست, بر وجه آتی است: ملکیت, اختصاص, اتصاف, اضافت فاعل بمفعول, اضافت مفعول بفاعل اضافت مصدر یا اسم بمفعول , اضافت منسوب بمنسوب الیه, اضافت ظرف بمظروف, اضافت جزئ بکل.
معانی و کاربرد حروف اضافه و ربط در نفثه المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۷
127 - 168
یکی از مفاهیم اساسی در معنی شناسی، حروف اضافه و ربط است که از دیرباز در متون فارسی کاربرد فراوان داشته اند و در معانی مختلف به کار رفته اند. آشنایی با معانی این حروف و کاربردهای متعدد آن ها، نقش مهمی در رسایی و شیوایی متون کهن فارسی دارد. در نفثه المصدور حروف اضافه و ربط به شکل گسترده ای به کار رفته است که در برخی موارد کارکردهای متفاوتی دارند. دسته ای از آن ها فقط حرف اضافه اند، گروهی دیگر حرف ربط اند، تعدادی نیز در کاربردهای گوناگون به عنوان حروف اضافه و ربط، صفت، قید و پیشوند فعل به کار رفته اند که با توجه به بافت و معنای جمله کاربرد آن ها مشخص می شود. مقاله حاضر با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی مفاهیم و معانی گوناگون این حروف می پردازد. نتایج حاصل از این پژوهش مؤید آن است که این حروف، دارای شبکه معنایی چندگانه اند. حروف «از»، «به»، «تا» و... همچنین کاربرد حروف اضافه ساده و حروف ربط ساده بسیار گسترده تر بوده است و حروف اضافه مرکب و ربط به صورت محدود به کار رفته است. فراوانی نسبی حروف اضافه ساده 51 درصد از کل متن را به خود اختصاص داده است. حرف ربط ساده «به» از بیشترین بسامد برخوردار است که 256 بار تکرار شده است. انجام این کار، برخی مشکلات در فهم آن را برطرف خواهد کرد.
ساخت دستوری اضافه (وابسته های پسین/ گروه های اسمی) در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دستوردانی در فهم و تفسیر متون نقش برجسته ای دارد. هدف این مقاله، شناخت «اضافه» در مثنوی و تحلیل آن از منظر دستور تاریخی است تا سبک وسیاق مولانا و وجه تمایز کاربرد آن در مثنوی از آثار دیگر مشخص شود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع مطالعه موردی است. جامعه هدف شش دفتر مثنوی است و داده ها به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. در تجزیه و تحلیل یافته ها، کاربرد اضافه و نقش نمای آن و شکل های اضافه در جمله های مثنوی معین شده، ارتباط های گوناگون مضاف و مضاف الیه با واژگان و ترکیبات خاص، نشاندار و دلخواه مولانا روشن شده، و درنهایت، چگونگی فک و وصل اضافه و الگوهای گروه اسمی تعیین شده است. یافته ها نشان می دهد که بخش بزرگی از گیرایی و جذابیت مثنوی به دلیل الگوهای زبانی مورد استفاده مولانا است که زاده وزن و آهنگ مثنوی نیست، بلکه باید آن را در مطالعات دقیق و «جزئی نگرانه» ساخت دستوری و الگوهای صرفی و نحوی آن جست و جو کرد.