مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۲۱.
۴۲۲.
۴۲۳.
۴۲۴.
۴۲۵.
۴۲۶.
۴۲۷.
۴۲۸.
۴۲۹.
۴۳۰.
۴۳۱.
۴۳۲.
۴۳۳.
۴۳۴.
۴۳۵.
۴۳۶.
۴۳۷.
۴۳۸.
۴۳۹.
۴۴۰.
نشانه شناسی
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش مورد استفاده در این تحقیق روش تحلیل گفتمان و نشانه شناسی گفتمانی است و گفتمان های سینمای دینی پس از شناسایی مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به تحلیل گفتمان ها و نشانه شناسی آثار سینمایی مورد بررسی پنج گفتمان اصلی شامل گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقّدس، گفتمان شهرگریزی و روستاگرایی، گفتمان فردیت محور، گفتمان دینداری تساهل و تکثرگرا و گفتمان بازگشت شناسایی شدند. در گفتمان دینداری تساهل و تکثرگرا و گفتمان فردیت خواهی، تخاصم ها و ستیزهایی با گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و گفتمان بازگشت محسوس و هوایدا است. همچنین بین گفتمان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و گفتمان بازگشت همپوشانی هایی موجود است. این همپوشی بین این دو گفتمان و گفتمان شهرگریزی و روستاگرایی نیز صدق می کند.
تحلیل نشانه شناسی مفهوم«آیه» در قرآن با کاربست مدل ارتباطی یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که به بررسی نظام های نشانه ای نظیر زبان ها می پردازد. قرآن کریم نیز به عنوان مجموعه ای از نشانه های زبانی از این منظر مورد بررسی قرار می گیرد. این دانش همانند ابزاری توانمند از طریق ارائه تحلیل های ساختاری به فهم دلالت های متن یاری می رساند. مدل های ارتباطی یکی از ارکان های مهم در تحلیل های زبان شناسی به شمار می رود. در این میان مدل ارتباطی یاکوبسن یکی از مدل های مطرح در حوزه مطالعات نشانه شناسی به شمار می رود. در این مدل ارتباطی، به بررسی نقش های زبانی بر اساس عناصر اصلی تشکیل دهنده ارتباط پرداخته می شود. در این پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی به تحلیل نشانه شناختی واژه «آیه» در قرآن در مصادیق نشانه های آفاقی، انفسی، معجزه و عبارت زبانی در قالب مدل ارتباطی یاکوبسن پرداخته می شود و دلالت های آن استخراج می گردد. بررسی کارکردهای زبانی واژه «آیه» در مصادیق گوناگون با استفاده از مدل ارتباطی یاکوبسن در نشانه شناسی ویژگی های مشترکی نظیر جنبه غیبی داشتن، تأمل و کارکرد ارجاعی مشترک را برای رمزگان اثبات می نماید و دو سطحی بودن (دنیوی و اخروی) نشانه ها را به نمایش می گذارد.
تحلیل ادراک مصرف کنندگان از محصولات لبنی: رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی درک ویژه مخاطبان پرمصرف محصولات لبنی برندهای ملی با برچسب «سنتی» از عناصر موجود بر روی بسته بندی این محصولات و تعریف آن ها از یک محصول لبنی سنتی است؛ بنابراین به تجزیه وتحلیل و مقایسه بین پیام فرستنده (طراح بسته بندی) و آنچه گیرنده (مخاطب کالا) دریافت کرده، پرداخته است. جامعه آماری پژوهش مشتریان برندهای لبنیات در کشور هستند که برای انتخاب محصولات در جهت بسته بندی ماست های سنتی برندهای ملی از طریق تحقیقات میدانی سه برند کاله، میهن و هراز گزینش شدند. در مسیر دستیابی به هدف پژوهش، به کمک رویکرد نشانه شناسی، در ابتدا با توصیف اثر به تشریح نشانه های دیداری اعم از تصویری و نوشتاری و تعیین میزان اهمیت هریک از آن ها، محل قرارگیری و تشریح انواع نمادهای به کاررفته در اثر پرداخته شده است. پس از توصیف اثر، به شیوه تحلیل «مارتین ژولی»، پیام های موجود در اثر در سه بخش پیام های تجسمی، شمایلی و زبانی مورد و بررسی قرار گرفتند؛ درنهایت به کمک روش «رولان بارت» در تحلیل تصاویر، دلالت های صریح و ضمنی محتوای اثر شناسایی گردید. تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که سه نوع پیام تجسمی، زبانی و شمایلی در هر بسته بندی دارای اهمیت ویژه ای هستند. در پیام های تجسمی سه عنصر رنگ، جنس بسته بندی، بافت و شکل بسته بندی مهم ترین نقش ها را در رساندن مفهوم «سنتی» برای یک محصول لبنی ایفا می کنند. در بررسی پیام های زبانی، انتخاب نام، فونت و زبان نوشتاری بسیار مهم هستند و هرکدام می توانند دلالت های ضمنی و مفهومی را دربگیرند؛ درنهایت در پیام های دلالت های صریح و ضمنی در تصاویر موردبررسی قرارگرفته اند
پژوهشی بر شناخت گونه ها و نشانه های تصویری سنگ قبرهای گورستان های تاریخی روستای سمغان(استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
165 - 179
حوزه های تخصصی:
گورستان ها ، تجلی گاه فرهنگ، باور و آداب دینی مردمان بومی هر منطقه است. گورستان های تاریخی سمغان، از توابع شهرستان کوه چنار، نمونه مهمی از این منظر است. سنگ قبرهای تاریخی گورستان های این روستا، با توجه به کالبد و نشانه های تصویری آن؛ مظهری از هنر و فرهنگ کهن روستای مذکور است. لذا پژوهش حاضر از طریق بررسی کالبد و نقوش تزئینی سنگ قبور تاریخی سمغان با هدف دست یابی به ریشه های فرهنگی و هنری آن، تدوین شده است. سؤالات تحقیق عبارت اند از 1. سنگ قبرهای تاریخی روستای سمغان به چندگونه تقسیم شده است؟ 2. کالبد و عناصر تزئینی سنگ قبرهای تاریخی روستای سمغان تحت تأثیر چه عواملی شکل گرفته اند؟ تحقیق حاضر با روش تحلیلی- توصیفی انجام شده و داده های تحقیق از روش های پیمایشی و کتابخانه ای به دست آمده است. از بین نمونه های موجود، 24 موردی که قابلیت خوانش متن و بررسی تصویر آن ممکن بوده؛ موردمطالعه قرارگرفته است. نتایج مطالعه نشان داد سنگ قبرهای تاریخی روستای سمغان با توجه به جایگاه اجتماعی متوفی، در پنج دسته تندیس وار، لوحه ای، صندوقچه ای، گهواره ای مطبق و محرابی شکل گرفته اند که گونه های تندیس وار، گهواره ای و محرابی از مفاهیم دینی-آیینی نیز تأثیر گرفته اند. همچنین این آثار، حاوی کتیبه ها و نقوش تزئینی متنوعی هستند که ریشه در آداب آیین های کهن، سنت های دینی و به طور ویژه سنن دین اسلام، خصوصیات فردی متوفی، مفاهیم زندگی پس از مرگ دارند و تبلوری از مسائل عقیدتی، فرهنگی و مذهبی حاکم بر زمان خود هستند. در فرهنگ مردمان روستای سمغان علاوه بر موارد نام برده شده، جایگاه اجتماعی متوفی، شغل و شهرت وی بر کالبد و نقوش سنگ قبرها مؤثر بوده است.
تحلیل نشانه شناختی وجوه نمادین نقش مایه های بصری در نقاشی های منتخب از ناصر اویسی از دیدگاه پیرس
منبع:
فردوس هنر سال دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
114 - 133
حوزه های تخصصی:
مکتب سقاخانه از مهم ترین جنبش های هنری دهه چهل هجری شمسی در ایران است با رویکردی سنت گرا در عین حال نوجویانه و با الهام از روش و شیوه هنری جهانی شکل گرفت هنرمندان منتسب به این جنبش ضمن ارج نهادن عناصر تصویری کهن، آثاری پدید آوردند به دنبال تفاوت در هنر خود بودند. هنر مذکورمی توان از حوزه ی فرهنگی، هویتی، هنری رویکردهای ساختارشناسانه، نشانه شناسانه، روانشناسانه و غیره مورد مداقه قرار داد. هنرمندان بسیاری در این حوزه فعالیت دارند یکی از ایشان ناصر اویسی می باشد می توان جز هنرمندان برجسته این مکتب دانست.اهمیت و ضرورت انجام تحقیق: نوشتار حاضر درصدد معرفی و بررسی ویژگی های بصری و وجوه نمادین نقش مایه های تزئینی آثار منتخب از نقاشی مکتب سقاخانه ناصر اویسی می باشدبا ابزار ساختارشناسی و نشانه شناسی بر اساس دیدگاه پیرس مورد تشریح قرار می گیرند.اهداف مقاله: هدف این مقاله تحلیل وجوه نمادین نقش مایه های تزئینی آثار ناصر اویسی از دیدگاه پیرس است.سوال پژوهش: از این رو نوشتار حاضر در پی پاسخ به دو سوال اساسی است: نقاشی های سقاخانه ای ناصر اویسی دارای چه ویژگی های بصری هستند و نقش مایه های تزئینی از چه مفاهیمی برخوردارند؟ عملکرد رویکرد نشانه شناسانه در آثار منتخب از ناصر اویسی چگونه است؟روش تحقیق: این پژوهش با شیوه ی توصیفی-تحلیلی مورد پژوهش قرار گرفته است. این مقاله از نوع تحقیقات کیفی است و نمونه های مطالعاتی از منابع کتابخانه ای گردآوری شده است.نتیجه گیری: نتایج نوشتار حاضر حاکی است نقوش در شش دسته طبقه بندی می شوند: نقوش انتزاعی، انسانی، جانوری، گیاهی، هندسی. نوشتاری. نقاش نقشمایه های همچون همچون گل بابونه، انار، اسب، زن، اشکال(مربع، دایره، مثلث و لوزی)خطوط نستعلیق و بداهه نویسی، اشیا همچون سه تار در آثارش بهره برده است مفاهیمی همچون قدرت، بردباری، خوشتن-داری، باروری، آفرینش، آزادی در ارتباط است. تعادل، توازن، حرکت، جز خصایص تصویری این آثار می باشند. نشانه های بن مایه-های تزئینی آثار هنرمند مذکور بیشتر نمادین و نمایه ای است نوع نشانه فیگوراتیو-انتزاعی و انتزاعی- ناشبیه ساز محسوب می شود.
کابوس نمایی یک واقعیت یا واقع نمایی یک کابوس؛ بررسی نشانه شناختی عناصر گروتسک در پیکره انسان؛ مورد پژوهش: آثار نقاشی مهرنوش بادپر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر معاصر ایران با تأثیر پذیری از بافتار و سنت های موجود در جامعه، رویکردی انتقادی در برابر پدیده ها به خود گرفته است. یکی از قالب هایی که برای بیان بهتر درد و رنج انسان معاصر در هنر امروز مورد استفاده قرار می گیرد، گروتسک است. گروتسک درواقع سبک تزیینی و خارق العاده ای است، که از روم باستان برجای مانده و دوباره احیا شده است. پژوهش حاضر با بررسی آثار مهرنوش بادپر سعی در واکاوی عناصر گروتسک در این آثار را داشته تا با مطالعه بر روی این عناصر به این پرسش پاسخ دهد که بیان گروتسک در این آثار به دنبال واقع نمایی تصویر کابوس بوده و یا قصد ناهمگون جلوه دادن یک لحظه از واقعیت را دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، پژوهش حاضر با بهره مندی از رویکرد نشانه شناسی به واکاوی عناصر گروتسک در این آثار پرداخته و به تحلیل نمونه های مطالعاتی می پردازد. در این آثار عناصری غیرانسانی به پیکره انسان اضافه و تمامیت بدن از حالت طبیعی خود خارج شده و دچار دگردیسی می شود. اعضای غیرمعمول در پیکره انسانی امری است که در این آثار از لحظات واقعی، بیانی گروتسک وار را پدید می آورد. محتوای این پژوهش به صورت کمی، گردآوری اطلاعات به روش اسنادی (مطالعات کتابخانه ای) و به شیوه ی توصیفی - تحلیلی و در مواردی نیز تاریخی است.
تحلیل عناصر تصویری نقاشی های منتخب از صادق تبریزی با رویکرد نشانه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکتب نقاشی سقاخانه جریان هنری بود که در دهه ی 1340 شمسی با استفاده از عناصر شکل از هنر مدرن و برخی از عناصر سنتی- مذهبی و باستانی در ایران شکل گرفت. نقاشان سقاخانه در تلاش بودند که به آثار خود هویتی قومی-ایرانی بدهند. هنرمندان منتسب به این جنبش ضمن ارج نهادن به عناصر تصویری کهن، آثاری پدید آوردند که به دنبال تفاوت در هنر خود بودند. پس با استفاده از هنر کهن، ارتباطی میان هنر مدرن و هنر سنتی برقرار کردند. آن چه در بررسی آثار سقاخانه ای بیشتر دیده می شود عناصر تصویری-نشانه ای هستند که از مضامین و مبانی فکری عمیقی ناشی می شوند. در علم نشانه شناسی به بررسی انواع نشانه ها و قواعد و مبانی فکری پرداخته می شود. همچنین در این علم به تشریح رمزگان نشانه شناسی تصویری و نوشتاری در آثار صادق تبریزی با توجه به هم سو بودن آثارش با اهداف این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین این تحقیق در تلاش است ضمن معرفی و شناسایی آثار این هنرمند، به وارسی ویژگی های عناصر تصویری در نقاشی های ایشان بپردازد و همچنین ساختار و مضامین این عناصر تصویری را با رویکرد نشانه شناختی مورد تشریح قرار دهد. لذا دو سوال اساسی در این تحقیق مطرح است: عناصر تصویری در آثار صادق تبریزی واجد چه مؤلفه های بصری است؟ این عناصر از چه نوع ساختار نشانه ای برخوردارند، به عبارتی عملکرد رویکرد نشانه شناختی در آثار منتخب چگونه است؟ این تفحص به شیوه ی توصیفی-تحلیلی با روش کیفی می باشد و همچنین گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اینترنتی انجام شده است. برآیند پژوهش نشان داد؛ در آثار صادق تبریزی نشانه های تصویری در شش دسته طبقه بندی می شوند. به طور کلی عناصر تصویری بیشتر به صورت نمایه ای و نمادین می باشد. بیشترین حجم عناصر تصویری از نوع نمادین-شمایلی بوده و از نشانه فیگوراتیو و انتزاعی ناشبیه ساز تشکیل شده است و کمترین نشانه طبیعت گرایانه می باشد. در نمونه های مطالعاتی وجوه اشتراک بین نشانه های تصویری و نیز تقسیمات نشانه شناسی مفاهیم بسیار مشاهده شده است. نقوش نوشتاری، در آثار تبریزی از جایگاه خاصی برخوردار است که با مضامین دینی و معنوی و با خط ثلث ایرانی توأم شده است. از این نقوش در تمامی آثار مشاهده شده است. نقوش گیاهی بیشتر به صورت نمادین و نقوش انسانی و جانوری بیشتر به صورت شمایلی قابل رویت است.
واکاوی خانه های سنتی شهر همدان با روش نشانه شناسی لایه ای
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 66
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت جایگاه معانی، طراح معماری باید بداند آنچه که خلق می کند از طریق چه سازوکاری نزد مردم معنی و تفسیر می شود. خانه نیز در ساختارهای معماری به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد. در این پژوهش از میان رویکردهای مختلفی که به بررسی معنای خانه پرداخته اند، رویکرد علوم اجتماعی که بیشتر به جنبه های فرهنگی و اجتماعی خانه توجه دارد انتخاب شده است. در این رویکرد یکی از روش هایی که از آن در جهت بررسی خانه می توان بهره گرفت روش نشانه شناسی است. نشانه شناسی در حوزه معماری می تواند به شناخت فرایند معنی از سوی مردم، جنبه ای آگاهانه ببخشد، از این رو پژوهش حاضر به دنبال تبیین و خوانش عناصر معماری خانه بر اساس نظریات نشانه شناسی است. نشانه شناسی یکی از روش های واکاوی متن، در جست وجوی معانی پنهان و ضمنی است. همچنین این پژوهش به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی تحلیلی است. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های اثرگذار در ایجاد معنا در خانه سنتی شهری و تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متنِ خانه با روش نشانه شناسی لایه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی و نظام های درگیر در بنا که پشتیبانی کننده یکدیگر و اثرگذار بر هم هستند و یک کلیت نظام مند به نام خانه را به وجود می آورند.
تحلیل نشانه شناسی قصیده «المتنبّیِ» جواد الحطّاب با تکیه بر نظریه نشانه شناسیِ شعرِ مایکل ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای مایکل ریفاتر در زمینه درک دلالت های زبانی و ژرف ساخت متن، نظریه نشانه شناسی شعر اوست. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر رویکرد نشانه شناختی در صدد است فرآیند های نشانه پردازی قصیده «المتنبّی» جواد الحطاب؛ شاعر معاصر عراقی را بر اساس نظریه ریفاتر در دو سطح خوانش اکتشافی و پس کنشانه بررسی و تحلیل نموده تا به لایه های پنهان متن، ایده محوری و رابطه بینامتنی آن با دیگر متون دست یابد. شاعر در این قصیده با بازخوانی گذشته تاریخی و اسطوری و با محکوم کردن اوضاع کنونی، فریاد انتقاد و تغییر سر می دهد و با به کار گیری شخصیت های تاریخی، دینی و اسطوری به ترسیم اوضاع کنونی عراق و ایدئولوژی های خویش می پردازد. در سطح نخست (اکتشافی)، مخاطب با تصویرهای رمزآلود از دوران حکومت خلفای عباسی و متنبّی شاعر رو به رو می شود که صرفاً مجموعه ای از اخبار متناقض و متضاد است که خواننده خلاق را اقناع نمی کند؛ اما در خوانش سطح دو (پس کنشانه) با بهره جستن از توانش ادبی و گذر از سطح محاکاتی به سطحی بالاتر و بررسی عناصر «غیر دستوری» و نشانه پردازیِ هر یک از آنها، به «انباشت ها» و «منظومه های توصیفی» دست می یابد که بیان گر فضای فکری مسلط و حاکم بر قصیده است. سپس با کشف هیپوگرام به دلالت های معنایی و ضمنی متن دست یافته و در نهایت به تحصیل ماتریس یا خاستگاه اصلی متن نائل می گردد. تحلیل این قصیده نشان می دهد ایده محوری متن، نقد فضای آفت بار جامعه عراق، اعتراض و انتقاد از سیاست های ناکارآمد حاکمان و مشروعیت زدایی از سلطه حاکم با تکیه بر استراتژی بینامتنیت و ریشخند و ناسازواری است
نشانه شناسی نظام پوشاک در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
107 - 136
حوزه های تخصصی:
نظام پوشاک از نظام های بسیار مهم است که در متون ادبی حضور چشمگیری دارد. مولوی از جمله شاعرانی است که توانسته است نظام نشانه های زبانی پوشاک را به نشانه های ادبی تبدیل کند. او با کاربرد واژگان و نشانه های روزمره پوشاک، نشانه های تازه ای را در متن حکایت خلق می کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل نشانه های پوشاک در حکایت هایی از مثنوی با رویکرد نشانه شناسی بارت به ویژه نظریه هم سازه و ناسازه بپردازد. در این نظریه، بارت معنا و مفهوم نشانه را به معنای صریح، محدود نکرده و تلاش می کند که الگویی را طراحی کند تا در کنار معنای صریح به معنای ضمنی نشانه ها دست یابد. بررسی تحلیلی این نظریه در حکایت هایی از مثنوی نشان می دهد که مولانا نشانه ها را در معنای قراردادی آن ها به کار نمی گیرد، بلکه با خلق نشانه های جدید و همچنین تفسیر و تأویل حکایت ها به خوانشی نو از نشانه های اولیه دست می یابد که این نشانه ها با کل نظام نشانه ای مثنوی در پیوند است.
تحلیل نشانه شناختی زاهد در زبان عرفانی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
1 - 22
حوزه های تخصصی:
هر عارفی با توجه به مقامی که در آن قراردارد و احوالی که بر او واردمی شود، مواجید عرفانی و دریافت های درونی ویژه ای دارد، هنگامی که این دریافت ها را در قالب زبان می ریزد، زبان او متناسب با همان دریافت ها شکل می گیرد، که این امر، زبان آن عارف را با دیگر عارفان متفاوت می کند و حتی زبان خود این عارف نیز در بافت های موقعیتیِ گوناگون، متفاوت می شود. بنابراین زبان عرفانی دارای بافت های گوناگون است که در هر بافت نشانه ها کارکرد و بارِ ارزشی ویژه ای دارند که با کارکرد و بارِ ارزشی همان نشانه در بافت های دیگر متفاوت است. به همین دلیل برای بررسی دقیق و علمی زبان ادبی عرفانی باید نشانه ها و کارکرد آن ها را شناخت. نشانه شناسی یکی از روش های نوین نقد ادبی است که به تحلیل نشانه ها در کلیت متن می پردازد. این قلم می کوشد واژه زاهد را به عنوان یک نشانه در زبان عرفانی عطار با استفاده از روش نشانه شناسی بررسی کند. برای این منظور ابتدا نشانه زاهد را بر روی محور جانشینی تحلیل کرده و سپس نشانه های متقابل آن را یافته و شبکه هم تراز آن را تشکیل داده است و از این طریق به تفسیرهای مختلف این نشانه در بافت های گوناگون زبان وی رسیده است.این پژوهش نشان می دهد که نشانه زاهد در زبان عرفانی عطار در سه گفتمان متفاوت جای گرفته است. عطار در هر یک از این گفتمان ها، رویکرد خاصی نسبت به این نشانه داشته و بارِ ارزشیِ متفاوتی به آن داده است که نشان دهنده حضور عطار در منازل گوناگون عرفانی است.
نشانه شناسی عناصر عرفانی- اسطوره ای در منطق الطیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
23 - 38
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی به بررسی نشانه هایی می پردازد که در زبان و همچنین آثار ادبی به کارگرفته شده اند. ماده اصلی ادبیات، زبان است و زبان ساختاری یکپارچه از نشانه هاست. شاعر یا نویسنده به حکم اینکه از زبان برای بیان اندیشه خود کمک می گیرد، با نشانه های زبانی سروکار دارد. مقاله حاضر با شیوه تحلیلی- توصیفی سعی دارد نشانه شناسی عناصر عرفانی و اسطوره ای را در منظومه عرفانی منطق الطیر بررسی کند. بررسی حاضر به این نتیجه دست یافته است که عطار در منظومه خود، از پرندگان به عنوان نشانه ها و عناصری عرفانی و اسطوره ای برای بیان مفاهیم سلوک عرفان استفاده کرده است. مهم ترین این نشانه ها سیمرغ است که به عنوان پرنده ای اساطیری، در منظومه منطق الطیر عنصری نمادین و نشانه ای اسطوره ای در مفهوم حقیقت وجودی به کاررفته که هر سالک پس از طی مراحل سلوک عرفانی به آن دست می یابد. همچنین دیگر پرندگان نشانه هایی برای طیف راهبران راه عرفان هستند که در متن مقاله حاضر به تفصیل درباره آن ها بحث شده است.
کنکاشی زبان شناسانه بر سه سرآغاز در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش زبان شناسی نوین و سره کردن متون ادبی که زبان شناسان از آن با سرنامه «گفتمان نقدگرا از دیدگاه نشانه شناسی معنایی» یاد می کنند، چنان است که سره کننده نوشتار به دنبال شناخت ژرف مایه لایه های گوناگون اندیشه و فضای آفرینش متون فراتر از جمله ها می گردد و بافت سخن را با توجه به جایگاه هنری و موقعیت آن به کنکاشی زبان شناسانه می کشد و بینش فرامتنی نگارنده یا سراینده را آشکار می سازد. بنابراین، نگارنده این گفتار بینش نهفته در لایه های زبانی سه سرآغازنامه را در گران سنگ ترین سرورده حماسی زبان فارسی که همانا «شاهنامه» نام گرفته با سرنامه های «به نام خدا» و غمنامه های «رستم و سهراب» و «رستم و اسفندیار» را با روش (توصیفی– تحلیلی) به کنکاش گفتمان نقدگرا گرفته است.
تحلیل نشانه شناختی ساختار ادبی سه خشتی های کُرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترانه های سه خشتی بخشی از ادبیات شفاهی قوم کُرمانج است، که با سه مصراع هشت هجایی با واژه هایی برآمده از طبیعت و زندگی روزمره و برپایه تجربیات فردی و خاطرات قومی شاعران ناشناس بومی سروده شده اند. در این پژوهش به عنوان یک موردکاوی نشانه شناختی با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای، ابتدا به توصیف محتوای کلامی و رده بندی واحدهای نشانه ای سه خشتی ها و سپس به ریخت شناسی، تحلیل ساختاری و واکاوی دلالت های ضمنی آن ها پرداخته می شود. جامعه آماری این مقاله شامل هفتصد و پنجاه سه خشتی کُرمانجی است که از سه کتاب منتشرشده در ایران برداشت شده اند. بررسی نشانه های رایج نشان داد که در سطح دال، چهار دسته اصلی زیر به ترتیب دارای بیش ترین کاربرد در ساخت بندی معنا و جانشینی مجازی یا استعاری انسان هستند: 1. نشانه های برگرفته از جانوران؛ 2. نشانه های برگرفته از گیاهان؛ 3. نشانه های برگرفته از اشیا؛ 4. نشانه های برگرفته از پدیده های طبیعی. دلالت های ضمنی (معناهای ثانویه یا لایه های معنایی اجتماعی فرهنگی و پیوندهای شخصی) این نشانه ها وابستگی ژرفی با ویژگی های قومی، شرایط اجتماعی-اقتصادی، سبک زندگی و تجربه دیرپای تاریخی کُرمانج ها دارد. بدون شناخت جایگاه این نشانه ها و فهم معانی ثانویه آن ها، ارتباط ادبی با سه خشتی کُرمانجی دشوار خواهد بود.
در جست وجوی نشانه های «پیر ما» در غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 103
حوزه های تخصصی:
مضامین و تصاویر اشعار حافظ به همان میزان که برگرفته از سنت شعری پیش از خود است از شعر شاعران زمان خود نیز متأثر است. شناخت نظام حاکم بر تصویرهای شعر قرن هشتم به میزان زیادی در تحلیل مضامین حافظ راهگشای پژوهشگران است. داد و ستد شعری شاعران این دوره به حدی است که می توان با ردیابی مضامین و تصاویر مشترک شعری ایشان، مشخصه های اصلی شعر این قرن را استخراج کرد. در میان این اشتراکات لفظی و معنوی، غزلی هم زمینه در دیوان خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، ناصر بخارایی و حافظ شیرازی دیده می شود که با توجه به شباهت انکارناپذیر مطلع آن ها، می توان بحث های پژوهشگران را دربارۀ مدلول پیر ما در دیوان حافظ، سامان داد. در این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، برای معرفی دقیق تر چهرۀ پیر ما، ابتدا سابقۀ آن در غزلیات عطار کاویده شد و پس از استخراج مختصات پیر ما در غزل عطار و ترسیم چهرۀ او، این تصویر در شعر قرن هشتم با مقدمه ای بر گلشن راز شیخ محمود شبستری و با تمرکز بر غزلیات هم زمینۀ پیر ما بررسی شد. بررسی نشان داد که تطبیق چهرۀ پیر ما با شخصیت تاریخی «حسین بن منصور حلاج» ناشی از کم التفاتی به سنت شعری قرن هشتم و روابط بیناذهنی دخیل در خلق تصاویر شعری این دوره است. بر اساس اصل گفت وگوی متن ها با یکدیگر با شناخت و مطالعۀ دقیق دیوان شاعران هم عصر حافظ و نیز مفروض دانستن تأثیرپذیری و استفادۀ او از خلاقیت این شاعران علاوه بر این که بسیاری از ابهامات دربارۀ منابع مضامین حافظ برطرف می شود، می توان خلاقیت های حافظ را در سنجش با این شاعران نیز کشف کرد.
نقد مقامات حمیدی با رویکرد نشانه شناسی اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
71 - 87
حوزه های تخصصی:
با اتخاذ رویکردی بینارشته ای در مطالعة آثار ادبی به عنوان یکی از ابزارهای مؤثر نمایش جریان های اندیشه در جامعه، می توان در کنار لذت هنری، با کشف عناصر اخلاقی و اجتماعی و آگاهی از دلیل و نحوة وقوع آن ها، به تقویت زیربنای اخلاق و فرهنگ جامعه پرداخت. این نقطۀ اشتراک ادبیات و دیگر رشته های علوم انسانی را می شود نشانه شناسی اخلاق نامید: محافظت از چرخة حیات در جهان. پژوهش پیشِ رو با پرداختن به مقامات حمیدی و تحلیل کمّی و کیفی عناصر اخلاقی آن به این نتیجه رسیده که الف) نویسنده/ متن 1. با روشی نسبتاً محتاطانه و سبکی بین توصیف و ترغیب و با توجه کمتر به جزئیات روایت، تصویری از شرایط اجتماعی و حکومتی دوران خود و 2. با بیان ویژگی های اخلاقی شخصیت های مقامه ها، تصویری از شرایط اخلاقی افراد یا خصوصیات مورد نظر خود را دربارة زیست اخلاقی انسان ها نمایش داده است. ب) میزان توجه به اخلاقیات در مقامات به اندازه ای است که می توان نویسنده را دارای نگرانی های اخلاقی و اجتماعی دانست و کتاب یا دست کم بخش هایی از آن را نیز محاکاتی از واقعیات دوران خود. ج) بیشترین نشانه های اخلاقی فردی به طیف های عقلانیت/جهالت و صداقت/بی صداقتی و بیشترین نشانه های اخلاقی اجتماعی به طیف های رفاه/فقر و عدالت/ظلم اختصاص دارد. د) واقعیت های مشهود یا درلفافة مقامات (و نه حتماً حقیقت ذاتی انسان) اثبات کننده این ادعاست که انسان در شرایط مختلف و به دلایل متفاوت، بسیار به دروغ پناه می بَرد. دقت به پیامدهای زیان بار این مسئله می تواند دست کم در خلوت انسان، محرّکی باشد برای اهتمام به ساختن جهانی با رنج های کمتر و زیبایی های بیشتر.
بازخوانی تحلیلی باب های «پادشاه و برهمنان» و «شاهزاده و یاران او» کلیله و دمنه بر مبنای رمزگان و تولید معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی ابتدا با سوسور معرفی شد و بعدها رولان بارت شناخت آن را تنها از راه زبان شناسی ممکن دانست. بارت در تحلیل نشانه شناسی و داستان «سارازین» اثر بالزاک، رمزگان پنج گانه را معرفی کرد: رمزگان کنشی، معمایی (هرمنوتیکی)، معنایی، نمادین و ارجاعی. از نظر او این کدها به تولید معنا می انجامد. یکی از متون کهن که از دیدگاه رمزگان بارت و نشانه شناسی کمتر به آن توجه شده، کلیله و دمنۀ نصرالله منشی است. در این پژوهش سعی شده به روش تحلیل کیفی و کمّی دو باب متأخّر از کلیله و دمنه، یعنی «پادشاه و برهمنان» و «شاهزاده و یاران او» انتخاب شود تا دریابیم رمزگان پنجگانة بارت در آن دو چگونه بروز و نمود یافته اند، رمزگان هرمنوتیکی و ارتباط آن را با هویت پرسشگران و درونمایۀ دو باب بررسی کنیم، ارتباط رمزگان فرهنگی و شناخت نویسنده از عصر او را مورد کاوش قرار دهیم و نیز به تأثیر فنون و صنایع بلاغی در تولید معنا توجه کنیم. با بررسی های صورت گرفته در این پژوهش نتیجه می گیریم هر دو باب با رمزگان معمایی آغاز می شود. با رمزگان کنشی می توان به شناخت کامل شخصیت های دو داستان رسید. رمزگان معمایی با مشخص کردن هویت پرسش گر و نیز نوع پرسش او نشان می دهد درونمایة هر دو باب دربارة پادشاه و عناصر مؤثر بر پادشاهی است. به دلیل تأخّرِ نگارش، رمزگان فرهنگی دو یا چندگانه ای در دو باب تعریف می شود. همچنین صنایع بلاغی ای چون اطناب، ایهام، اضافات، تشبیه و... به ساخت رمزگان و سپس تولید معنا کمک شایانی کرده اند.
مطالعه تطبیقی معنای خانه شهری دو دوره قاجاریه و پهلوی همدان به روش نشانه شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در معماری جایگاه معانی و انتقال مفاهیم در حد و اندازه، فرم و عملکرد حائز اهمیت بوده است. خانه در ساختارهای معماری به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد و چنانچه افرادی که درآن زندگی می کنند، بتوانند معنای حاکم بر آن را ادراک نمایند، می توانند با آن محیط ارتباط بهتری برقرار نمایند. خانه های سنتی ایران که جایجای اجزای آن دارای معنا و مفهومی برای استفاده کنندگان می باشد، که باعث ارزش دار شدن آن، شده است. متاسفانه امروزه با ظهور مدرنیته به خانه، به عنوان وسیله ای با کارکرد موقت نگریسته می شود و این امر باعث گردیده خانه معنایی جدید به خود بگیرد. در این پژوهش از میان رویکردهای مختلفی که به بررسی معنای خانه پرداخته اند، رویکرد علوم اجتماعی که بیشتر به جنبه های فرهنگی و اجتماعی خانه توجه دارد انتخاب شده است. در این رویکرد یکی از روش هایی که از آن در جهت بررسی خانه می توان بهره گرفت روش نشانه شناسی می باشد. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای ارتباط نشانه شناسی و معماری، که به دنبال تبیین و خوانش عناصر معماری خانه براساس نظریات نشانه شناسی است. نشانه شناسی به عنوان یکی از روش های واکاوی متن، به دنبال واکاوی متون در حکم کلیت های ساختارمند و در جست وجوی معانی پنهان و ضمنی است. این پژوهش بر مبنای سامانه شناخت شناسی تفسیرگراست و به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف این پژوهش بررسی مولفه های اثرگذار در ایجاد معنا در خانه سنتی شهری و تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متن خانه با روش نشانه شناسی لایه ای می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی و نظام های درگیر در بنا که پشتیبانی کننده یکدیگر و اثر گذار برهم هستند، و یک کلیت نظام مند به نام خانه را به وجود می آورند.
مقایسه تطبیقی ادراکات مصرف کنندگان ایرانی از مسکات های برندهای بین المللی و ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکات به عنوان نُمادی از برند نقش مهمی در طراحی و تشخیص هویت برند در بازاریابی دارد. یکی از ابزارهای اصلی در بازاریابی و برند، مسکات می باشد. بررسی و تحلیل ادراکات مشتریان از مسکات نقش مهمی در تصمیم گیری مرتبط با برند داشته و به شرکتها کمک میکند تا استراتژی متناسب با برندسازی محصول خود را انتخاب کنند وعملکرد بهتری نسبت به رقبا در بازار داشته باشند. هدف از این پژوهش بررسی ادراک مشتریان از دو مسکات ایرانی و دو مسکات بین المللی و بررسی ابعاد فیزیکی و غیر فیزیکی، همچنین تشخیص گروه کالایی است. در این پژوهش از دو روش، نشانه شناسی و انجام 49 مصاحبه با 14 مشتری و تحلیل تم استفاده شده است..نتایج پژوهش حاکی از آن بود که رنگ و متعلقات مسکات که مربوط به بعد فیزیکی آن می شود بیشترین تأثیر و جلب توجه را به همراه داشته و پس ازآن حالت چهره مسکات و با اختلاف کمی ابعاد و اندازه ی مسکات بر ادراک مشتریات تأثیرگذار بوده است.حیوان استفاده شده در طراحی مسکات و سایر ابعاد غیر فیزیکی نیز تأثیرات مشابهی را بر روی ادراک مشتریان داشته است. نتایج نشان می دهد که در تشخیص گروه کالایی و تناسب مسکات با محصول موردنظر رنگ مسکات بیشترین تأثیر را داشته و به یادآوری و شناخت محصول در ذهن مصرف کننده کمک می کند.
واکاوی نشانه شناسی تحول معنای اجتماعی - فرهنگی خانه های شهری همدان در سه دوره قاجار، پهلوی و معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
899 - 933
حوزه های تخصصی:
خانه به عنوان نهادی با عملکرد چندبعدی متأثّر از اجتماع، فرهنگ، آیین های مذهبی، اقتصاد و اوضاع محیطی به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد . امروزه با با دستیابی بشر به فن آوری اطلاعات و پیشرفت در زمینه های ارتباطات و رایانه، تحولاتی را در زمینه های فرهنگی - اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رخ داده که باعث بحران فرهنگی و بحران هویت و معناست و این امر موجب ادغام نظام های معنایی، حذف بخش هایی از این نظام ها و در انتها اضافه شدن معناهایی که محصول جهانی شدن هستند. خانه نیز تحت تاثیر این عوامل، معنایی جدیدی به خود گرفته است. روش تحقیق این پژوهش، نشانه شناسی که یکی از روش های رویکرد علوم اجتماعی و بر مبنای سامانه شناخت شناسی تفسیرگراست و به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. هدف این پژوهش، از نوع کاربردی و در جهت، تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متن خانه با روش نشانه شناسی لایه ای و بررسی تحولات معنای اجتماعی – فرهنگی خانه شهری می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی تشکیل شده است که بر یکدیگر اثر می گذارند. تحول معنایی اجتماعی – فرهنگی نیز در مورد همه فضاها و فعالیت های خانه به طور یکسان اتفاق نیفتاده است، به گونه ای که در برخی فضاها، معنای خانه به کلی تغییر کرده است. در برخی فضاها در امتداد معنای گذشته، معنای جدید شکل تازه ای یافته است و در برخی دیگر همان معنای گذشته در فضاها جاری است.