مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
سه خشتی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، سروده هایی متعلق به خانوادة ادبیات شفاهی ایران از منظر برون متنی و درون متنی معرفی می شود. سه خشتی های کرمانجی، سروده هایی سه مصراعی اند که سابقة آنها به ادبیات دورة پیشااسلامی می رسد اما هنوز در شاخة ادبیات شفاهی منطقة خراسان سروده و خوانده می شوند. در زبان کرمانجی، سه خشتی ها را عمدتاً به آواز می خوانند و همین امر سبب افزودن پاره هایی بر اصل سه مصراع می شود. این پاره ها بیشتر کارکرد موسیقایی دارد و غالباً برای سازگارشدن سه خشتی ها با دستگاه های موسیقایی به آنها افزوده می شود اما غیر از این، کارکرد معنایی عاطفی هم دارند. ما پس از بررسی 304 سه خشتی، آنها را از جهت موسیقایی و زمینة معنایی عاطفی بررسی خواهیم کرد. ضمن اینکه پیش از آن نشان می دهیم رابطة این سروده ها با ادبیات دورة پیشااسلامی چگونه است. در بخش پیشینة تحقیق و وجه تسمیة این قالب نیز نشان خواهیم داد که چه تحقیقاتی در این مورد تاکنون انجام شده است.
شعر کودک در سیره ی پیامبر (بررسی ساختاری، موسیقایی و محتوایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های مغفول مانده در سیره پیامبر اکرم، توجه ایشان به شعر و ادبیات کودک است. به گواهی تاریخ، نه تنها شعرهای کودکانه ای که عموما در اوزان محرّک و مهیِّج سروده می شده، در زمان کودکی پیامبر برای ایشان خوانده می شده، بلکه شخص پیامبر نیز پاره ای از اشعار کودکانه را برای کودکانی مانند امام حسن و امام حسین می خوانده اند و گاه نیز در باب برخی از اشعار کودکانه اظهار نظر می کرده اند. ما در این مقاله می کوشیم با بررسی متون حدیثی و تاریخی، شعرهای کودکانه ای را که در سیره پیامبر اکرم مورد توجه واقع شده، استخراج، بررسی و تحلیل کنیم. در ضمن این بحث نشان داده ایم که ساختار برخی از این اشعار، به احتمال با ساختار شعرهایی که گوسان های ایرانی در دوران پیش از اسلام می خوانده اند مشابهت هایی دارد و احتمال تاثیرپذیری برخی شعرهای کودکانه عرب، از ساختارهای پیش از اسلامی شعر فارسی وجود دارد. همچنین در پایان مقاله با ذکر دو نمونه، تاثیرگذاری و قدرت شعر کودک در تمدن اسلامی را نشان داده ایم.
پی جویی نشانه های نوشتار زنانه در سه خشتی های کرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
1 - 17
حوزه های تخصصی:
بومی سروده ها به سبب بیرون ماندن از دایره ادبیات فاخر و رسمی کمتر در حوزه مطالعات ادبی مورد پژوهش نظام مند قرار می گیرند. همچنین زنان اغلب به عنوان آفرینشگران اثر ادبی نادیده انگاشته شده اند و این کاستی جست وجوی فردیت زن در چارچوب گفتمان های ادبی را دشوار کرده است. بدین سبب، به سهم زنان در شکل دهی به مجموعه ادبیات کرمانجی نیز تاکنون پرداخته نشده است. این نوشتار یک موردکاوی در حوزه نقد ادبی فمنیستی، با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای است که تلاش دارد با کشف نشانه های نوشتار زنانه در سه خشتی های کرمانجی، بسامد صدای زنان را در این آثار آشکار کند. در جست وجوی این نشانه ها، نگارندگان هزار و 386 سه خشتی را بررسی کردند که از این شمار، 269 سروده (یک چهارم از اشعار دارای شناسه جنسیتی) را می توان بارور از نشانه های بیان زنانه دانست. سه خشتی های سروده شده از سوی زنان، از دید موضوع در پنج گروه قابل بخش بندی اند: عشق و دلدادگی؛ ازدواج؛ مهاجرت، کوچ و جنگ؛ نقش پذیری اجتماعی؛ و اندرز، نفرین، معرفی خود و...؛ شناسه های بیان زنانه در این ترانه ها را می توان در دو گروه شناسه های صریح و شناسه های ضمنی بخش بندی کرد که هریک به چهار شیوه متفاوت به کار رفته اند. در این سروده ها روح زن کرمانج بدون پرده و نقاب آشکار می شود و با شنونده به گفت وگو در می آید. او دیگر زنی نیست که نویسندگان مرد گاه ستودنی همچون یک معشوق یا مادر و گاه نفرت بار همچون یک وسوسه گر یا ساحره برای ما وصف کرده باشند. به یاری نوشتار زنانه، او جهان پیرامون را با همه رخدادها و پدیده های شگفت آورش از دریچه چشم خود برای خوانشگرانش ترسیم می کند.
تحلیل نشانه شناختی ساختار ادبی سه خشتی های کُرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترانه های سه خشتی بخشی از ادبیات شفاهی قوم کُرمانج است، که با سه مصراع هشت هجایی با واژه هایی برآمده از طبیعت و زندگی روزمره و برپایه تجربیات فردی و خاطرات قومی شاعران ناشناس بومی سروده شده اند. در این پژوهش به عنوان یک موردکاوی نشانه شناختی با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای، ابتدا به توصیف محتوای کلامی و رده بندی واحدهای نشانه ای سه خشتی ها و سپس به ریخت شناسی، تحلیل ساختاری و واکاوی دلالت های ضمنی آن ها پرداخته می شود. جامعه آماری این مقاله شامل هفتصد و پنجاه سه خشتی کُرمانجی است که از سه کتاب منتشرشده در ایران برداشت شده اند. بررسی نشانه های رایج نشان داد که در سطح دال، چهار دسته اصلی زیر به ترتیب دارای بیش ترین کاربرد در ساخت بندی معنا و جانشینی مجازی یا استعاری انسان هستند: 1. نشانه های برگرفته از جانوران؛ 2. نشانه های برگرفته از گیاهان؛ 3. نشانه های برگرفته از اشیا؛ 4. نشانه های برگرفته از پدیده های طبیعی. دلالت های ضمنی (معناهای ثانویه یا لایه های معنایی اجتماعی فرهنگی و پیوندهای شخصی) این نشانه ها وابستگی ژرفی با ویژگی های قومی، شرایط اجتماعی-اقتصادی، سبک زندگی و تجربه دیرپای تاریخی کُرمانج ها دارد. بدون شناخت جایگاه این نشانه ها و فهم معانی ثانویه آن ها، ارتباط ادبی با سه خشتی کُرمانجی دشوار خواهد بود.
مطالعه راهبردی نظریه ژانر در گونه شناسی «سه خشتی های کرمانجی»
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲)
59 - 76
حوزه های تخصصی:
سه خشتی های کرمانجی، سروده هایی سه مصراعی هستند که سابقه شان به ادبیات دوره پیشااسلامی می رسد؛ اما هنوز در شاخه ادبیات شفاهی شمال خراسان سروده و خوانده می شود. هدف پژوهش حاضر، «گونه شناسی» و بررسی «زمینه های معنایی» آفرینش سه خشتی های کرمانجی است. پرسش اصلی مقاله، این است که سه خشتی ها را بر مبنای چه نظریه ای می توان در گونه های مشخصی رده بندی و بررسی کرد؟ روش تحقیق پژوهش حاضر در مرحله نخست، تحقیقات میدانی برای گردآوری این سروده ها و در مرحله طبقه بندی و تحلیل، مبتنی بر «نظریه ژانر» است. بر اساس این نظریه، مجموعه سروده های گردآوری شده به سه دسته «حماسی»، «غنایی» و «اندرزی» (تعلیمی) تقسیم می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که در گونه حماسی، رخدادهای تاریخی بیشترین سهم را داشته اند. گونه غنایی نسبت به دو مورد دیگر بسامد و تنوّع بیشتری دارد و به دو نوع عاشقانه های داستانی و غیرداستانی تقسیم می شود. آموزه های اندرزی تعلیمی و توصیف زندگی ایلیاتی و کوچ نشینی هم بخش دیگری از زمینه های معنایی مورد بررسی خواهد بود.
انسان شناسی فرهنگی نظام زندگی شبانی در سه خشتی های کرمانجی خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
انسان شناسی فرهنگی به ارتباط فرهنگ با نظام های مختلف یک جامعه همانند سیاست، آیین و رسوم مذهبی، باورهای عامه، نظام طبقاتی، تمایزات جنسیتی و غیره می پردازد. سه خشتی های کرمانجی یکی از قالب های شعری ادبیات عامه خراسان شمالی است که به گویش کرمانجی سروده می شود. این قالب شعری از گذشته تاکنون محمل اندیشه ها، باورها، آیین و رسوم سرایندگانش بوده است؛ از این رو در مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر پایه نظریه انسان شناسی فرهنگی، کاربردی ساختاری، درصدد پاسخ دادن بدین پرسش است که نظم پدیداری و اعتقادی فرهنگ در سه خشتی های کرمانجی کدام است و ساختار و کارکرد هریک از آن ها چگونه قابل تحلیل و واکاوی است. بدین منظور با استناد به منابع کتابخانه ای 1000 نمونه سه خشتی، گزینش و پربسامدترین نمودهای فرهنگی استخراج و سپس تحلیل شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد نظام خانوادگی کرمانج ها مبتنی بر خانواده گسترده و پدرتبار است. الگوی ازدواج در بین آنان درون همسری و به ندرت در خانواده های ثروتمند به صورت چندهمسری است. همچنین جنسیت بر نوع وظایف افراد خانواده تأثیرگذار است مردان وظیفه حفاظت از زنان و کودکان و احشام را داشتند و زنان وظیفه تهیه محصولات دامی، پخت غذا و آوردن آب از چشمه، بافندگی و غیره داشتند. تحلیل نظم اعتقادی فرهنگ (باورها، عقاید و مذهب) در سه خشتی ها نشان می دهد که علاوه بر پذیرش مذهب تشیع، برخی از باورهای کهن، مانند اعتقاد به سحر و جادو و وجود حیوانات و گیاهان توتمی (شتر و میش سفید، گل محمدی و لاله) در بین ایشان تداوم یافته است. انواع پوشش های یاد شده در این اشعار مانند شلیوار، پیراهن و روسری، متناسب با اعتقادات مذهبی و نیز حاکی از مبادلات تجاری کرمانج های خراسان با اقوام و مناطق دیگر ایران است. بازی های یادشده در سه خشتی ها مانند اسب دوانی و پشم ریسی، دلالت بر تأثیر شرایط زیست بومی و جنسیت بر آن دارد.
تصویرسازی در سه خشتی های کرمانجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 38
حوزه های تخصصی:
سه خشتی گونه ای از سروده های کرمانجی است که بیش از آنکه معناگرا باشد، ساختارگراست و تصویرسازی بیشترین نقش را در شاکله این شعرها دارد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و طبقه بندیِ خوشه های تصویریِ پُرتکرار و تحلیل چرایی و چگونگیِ بازنمایی آن ها در سه خشتی هاست. با وجودِ سه خشتی های مکتوبی که در دهه های اخیر گردآوری شده اند، به جهت الزام به اَصالت سروده ها و پرهیز از خطاهای احتمالیِ موجود، نمونه های مورد بررسی در این مقاله را از راویان اصلی آن ها شنیدیم و ثبت کردیم. با وجود این برای ارائه شاهدهای مثال از منابع مکتوب نیز بهره بردیم. پرسش های اصلی مقاله این است: پایه تصویرهای بازنمایی شده در این ترانه ها از مجموعه کدام پدیده ها گرفته شده است؟ این تصویرها را در قالب کدام خوشه های تصویری می توان طبقه بندی کرد؟ مبنای نظری این تحقیق برای رده بندی و تحلیل تصویرسازی در سه خشتی ها، تصویر زبانی و تصویر مجازی است که متأثر از دو گونه کاربردِ واقعی و مجازی زبان در ادبیات است. یافته های پژوهش نشان می دهد که خوشه های تصویری عاشق، معشوق و محیط طبیعی بسامد بیشتری دارند. همچنین تصویرسازی در این سروده ها واقع گرایانه و به قطبِ توصیف و تعبیر نزدیک تر است.