مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۸۱.
۴۸۲.
۴۸۳.
۴۸۴.
۴۸۵.
۴۸۶.
۴۸۷.
۴۸۸.
۴۸۹.
۴۹۰.
نشانه شناسی
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
198 - 213
حوزه های تخصصی:
یکی از آثار با ارزش تاریخی و قدیمی عهد قاجار، تزئین، نقوش و کتیبه های نستعلیق است که ریش ه در اعتقادات و باورهای دینی و مذهبی دارند و بازگوکننده هویت و فرهنگ زمانه حاکمیت در شهر تهران است. این پژوهش پیوندی است میان کتیبه ها و نقش و نگار عرضه شده در سردر بناها که نشان از اصول حاکم بر نقش پردازی دوره قاجار است. روش پژوهش انتخابی، تفسیری-تاریخی است و با مطالعات کتابخانه ای در عرصه معماری مسجد، مدرسه و تحولات فرهنگی دوره قاجار و مطالعات میدانی به طور مستقیم، تلاش شده تا با آرا و دیدگاه رولان بارت ویژگی های نشانه شناسی کتیبه های بناهای مسجد سپهسالار و عمارت مسعودیه دوره قاجار در شهر تهران به عنوان دوره شروع تحولات در معماری را مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که تحول در فرم و اجزای قاب ها، برج ساعت، تلفیق درون گرایی و برون گرایی همه نشانه های تأثیرپذیری مستقیم و غیرمستقیم عناصر این گونه بناها است. ظرافت و ریزه کاری نقوش، کاهش نقوش و شاخه هایی نس بتاً ض خیم گیاهی اسلیمی و ختایی انتزاعی، استفاده از انواع گل واقع گرا و تصویر جدید انسان لباس دار، همه نشانه هایی از تأثیرپذیری مستقیم تحولات فرهنگی و دانش های جدید دوره قاجار است.اهداف پژوهش:همگام سازی هویت نشانه شناسی طراحی معماری با دستاوردهای تاریخی.بازتعریف اهمیت نشانه ها در شناسایی هنر دوره قاجار و ارتقای نقش فرهنگی آموزشی آن در جامعه. سؤالات پژوهش:نشانه های کتیبه های نستعلیق دوره قاجار چیست؟نشانه های کتیبه های نستعلیق دوره قاجار را چگونه می توان از منظر نشانه شناسی رولان بارت بررسی کرد؟
مطالعه نشانه شناسی جنسیت زن در نقوش سنگ قبرهای استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
239 - 257
حوزه های تخصصی:
مرگ به عنوان حقیقتی تأثیرگذار در زندگی انسان ها همواره منجر به شکل گیری ارزش های فرهنگی مختلفی شده است. بخشی از بنیادهای فکری جامعه در رفتارهای مرتبط با مرگ، ازجمله روش های تدفین، سوگواری، سنگ قبرها و نشانه گذاری روی آن ها نهفته شده است که در استان گلستان نیز موردتوجه بوده است. هدف این پژوهش، نشان شناسی نمادهای مرتبط با زنان بر روی سنگ قبرهای استان گلستان است. این علائم با الگوی نشانه شناسی پیرس که نشانه ها را به سه دسته شمایلی، نمایه ای و نمادین تقسیم بندی کرده، مورد تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که نشانه های شمایلی، نمایه ای و نمادین جنسیت زن چگونه بر روی سنگ قبرهای استان گلستان تصویر شده است؟ و این نشانه ها دارای چه مفاهیمی هستند؟ روش تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات به صورت مطالعه کتابخانه ای و مشاهده میدانی انجام گرفته است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که نشانه های شمایلی در سنگ قبرهای زنان به دلیل منع مذهبی استفاده نشده است و بیشتر از نشانه های نمایه ای و نمادین که بیانگر شخصیت، شغل و مذهب فرد متوفی است و دارای بار معنایی فرهنگی می باشند، استفاده شده است. اهداف پژوهش:بازشناسی نقوش مقبره زنان در استان گلستان.بررسی علل اجتماعی، مذهبی و اجتماعی نقوش سنگ قبرهای زنان استان گلستان.سؤالات پژوهش:در مقبره زنان در استان گلستان از چه نقوشی استفاده شده است؟نشانه شناسی جنسیت زن در نقوش سنگ قبرهای استان گلستان حاکی از چیست؟
تقابل نشانگان هویتی از منظر رویکرد جهانی سازی و جهان محلی گرایی؛ مطالعه موردی: آثار منتخب آنه محمد تاتاری و رابعه باغشنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
37 - 48
حوزه های تخصصی:
مفهوم هویت تحت تأثیر پروژه جهانی سازی تغییر کرده؛ جهانی سازی با گسترش ارتباطات در شبکه های اجتماعی، مردمان جوامع مختلف را با وجود تنوع فرهنگی، به سوی استانداردسازی سبک زندگی سوق داده و باعث شده از این طریق تکثر هویتی خود را از دست بدهند. این پژوهش با تکیه بر روش نشانه شناسی به عنوان هدف پژوهش به وضعیت نشانه های هویت ایرانی-اسلامی در دو سطح هویت فروملی (قومی) و فراملی (جهانی سازی) در برخی آثار هنری آنه محمد تاتاری و رابعه باغشنی می پردازد تا به این سوال پاسخ دهد که چگونه می توان نشانه های هویت ایرانی در آثار هنرمندان قائل به جهانی سازی را با نقاشی هنرمندان قائل به جهان محلی گرایی مورد مقایسه و تحلیل قرار داد؟ فرضیه اصلی این پژوهش، احتمال می دهد هر دو هنرمند از نشانگان هویت ایرانی در آثار خود استفاده کرده باشند. یافته های این پژوهش بیان می دارد که باغشنی در آثار خود با تمرکز بر نشانه های هویت ملی و هویت جهانی شده، اصل را بر نشانه های هویت جهانی قرار می دهد. در مقابل، تاتاری در آثار خود با تمرکز بر نشانه های فروملی و فراملی، اصل را بر نشانه های هویت قوم ترکمن و معرفی آن به جهانیان می گذارد. این پژوهش از مسیر روش کتابخانه ای- اسنادی انجام شده و بر اساس اصول روش توصیفی-تحلیلی تنظیم گردیده است.
زبان گونگیِ لباس؛ بازاندیشی سازوکارهای زبانی در نظام پوشش با تکیه بر تحلیل ساختی فردینان دو سوسور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لباس حوزهای مهم در مطالعات اجتماعی است که در آن توجه کمی به رویکردِساختگرایی شده است. یک مسئله مهم، نداشتن چارچوبی برای صورتبندی دلالت معانی لباسها است. هدف مقاله حاضر بررسی جلوههای زبانگونگی لباس است. پرسش اصلی این است که معنای لباس تا چه اندازه در چارچوب یک نظام زبانی قابل توضیح است؟ برای این منظور، روشِ تحلیل ساختیِ فردیناندو سوسور به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که این روش برای بازشناسی عناصر و روابط درونی نظام پوشش توانمند ولی در توضیح روندهای تاریخی آن ناتوان است. طبق این بررسی، بر نظام پوشش نه تنها منطق دالومدلول حاکم است، بلکه لباس عرصه نشانهشناسی مجادله برانگیزی است. البته که توضیحِ ریشه دلالتها و بحث از نسبت درونساخت یا برونساخت بودنِ دال و مدلول (نشانهها) نیازمند وارسیهای موردی است. در باره «ایستایی» و «پویایی»، نتایج حاکی از آن بود که بررسی ساخت لباس فارغ از تحولاتِ تاریخیاش، بدون نتیجه خواهد بود. لباس هم یک نظام است و هم یک تاریخ. همچنین رویاروییِ میان «قواعد کلی پوشش» با «علایق و آزادیهای فردی در نحوه لباس پوشیدن»، فرایندی جامعهشناختی است که پویاییهای اجتماعی را بازنمایی میکند. نهایتا لباس از نوعی منطق زبانی برخوردار است و کدهای خاص خود را دارد اما همچون زبان دارای خزانه واژگان و قواعد دستوری نیست و «پیامهای الفبایی» را منتقل نمیکند. ساختار لباس در هر جامعه متشکل از روابط بینامتنی گستردهای است و نمیتوان آن را «زبان» تلقی کرد. لباس از یک «شبه زبان» برخوردار است.
تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۱
213 - 243
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با عنوان «تحلیل نشانه شناسیک غزلی از حافظ»، شعری انتخابی با مطلع «یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور» مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نویسنده در این جستار با بهره گیری از روش تحلیل درون متنی و با استفاده از منابع دست اول کتابخانه ای به پرسش های تحقیقاتی مقاله پاسخ داده است. کشف، ارائه و تحلیل هسته مرکزی رمزگان و کدهای تقویت کننده این کانون، تحلیل روابط دال و مدلول ها و تبیین دلالت هر یک، بررسی عوامل ایجاد انگیختگی دال ها مانند، نشستن در جایگاه موصوف در ترکیب وصفی، نشستن در جایگاه مضاف در ترکیب اضافی، نشستن در جایگاه مشبه به در تشبیه اضافی، نشستن در جایگاه وجه شبه در اضافه استعاری، نشستن روی محور همنشینی و بهره گیری از جادوی مجاورت، وجود دلالت های صریح در بیت، پس یا پیش از دال مورد نظر و... تأکید بر تأثیر درهم تنیدگی نشانه ها و تصاویر چند بُعدی در لایه ای شدن معنا و ایجاد سطوح معنایی تازه، باز کردن نقش عناصر رمزگان در ایجاد تخیل شاعرانه و آفرینش کلام هنری و کاربرد زنجیره های متعدد معنایی (مراعات النظیر و تناسب) به عنوان وجه غالب این عناصر نیز به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد تصاویر سه یا چند بُعدی در محور عمودی هر غزل، موضوعات اساسی پژوهش بوده که ضمن استخراج و ارائه یافته ها در راستای هر یک از این محورها در پایان به تفسیری منسجم و کلی از غزل نیز دست یافته است.
بررسی نفثه المصدور بر اساس رویکرد نشانه شناسی اجتماعی پی یر گیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
77 - 92
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی اجتماعی از جمله رویکردهای انتقادی بازخوانی متون ادبی است که در صدد بررسی و کشف نشانه های درون متنی می باشد تا بتواند به لایه های مفهومی پنهان آن دست یافته و معانی نهفته در این نشانه ها را درک نماید. پی یر گیرو، نشانه های اجتماعی را به دو گروه هویت و آداب معاشرت تقسیم می کند. نفثه المصدور اثر ارجمند شهاب الدین محمد زیدری نسوی، منشی سلطان جلال الدین خوارزمشاه، کتابی است که در مورد حمله مغول به ایران و سقوط سلسله خوارزمشاهیان نوشته شده است و با توجه به موضوع آن که مضمونی تاریخی- اجتماعی دارد، می توان جلوه هایی از فرهنگ، هویت، و آداب و رسوم دوره خوارزمشاهیان را در آن به وضوح دید و از این رو، کتاب مذکور دارای رمزگان های اجتماعی بسیاری است که نیاز به استخراج و تحلیل دارد. بر این اساس، نگارندگان این پژوهش کوشیده اند تا با بهره گیری از روش تحلیل کیفی و با تکیه بر دیدگاه پی یر گیرو، نشانه های اجتماعی را در نفثه المصدور بررسی و تحلیل نمایند. بر اساس یافته های این پژوهش، نشانه های اجتماعی در نفثه المصدور در مقوله هویت و آداب معاشرت بازتاب یافته و در قالب عواملی چون لحن سخن، حالات و اطوار، خوراک، پوشاک و ... بروز یافته است که به نوعی بیانگر تنوع رمزگان های زمان نویسنده و توجه شایان او به اوضاع اجتماعی جامعه است.
معناکاوی مفهوم امنیت در شاهنامه با رویکرد نشانه شناسی پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در شاهنامه فردوسی، به عنوان یکی از برجسته ترین متون حماسی ایرانیان، مفهوم امنیت به صورت رمزگان های مختلفی بیان شده است که با بررسی و تحلیل آن ها می توان به نظام اندیشگانی ایرانیان در باب مفهوم امنیت و اشکال مختلف آن، نمادهای آن و عوامل مؤثر در آن پی برد. چارلز سندرس پیرس، یکی از بنیانگذاران نشانه شناسی، نشانه ها را به سه نوع نمادین (رابطه میان دال و مدلول قراردادی)، شمایلی (رابطه دال و مدلول بر اساس شباهت) و نمایه ای (رابطه دال و مدلول علت و معلولی) تقسیم می کند. مقاله حاضر، می کوشد مفهوم امنیت را در شاهنامه فردوسی بر مبنای رویکرد نشانه شناسی پیرس واکاوی نماید تا بدین پرسش پاسخ دهد که در شاهنامه چگونه از نشانه های زبانی برای بیان مفهوم امنیت، مرجع امنیت و عوامل ضدامنیتی استفاده شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که در شاهنامه هر سه صورت نشانه برای تعریف امنیت کاربرد داشته است. در این اثر اگرچه واژه «امنیت» به کار نرفته است است لیکن از واژه هایی چون «ایمن»، «آرام»، «خوبی»، «خرد»، «آبادانی» و «صلح» به معنای «امنیت» استفاده فراوانی شده است که از نوع نشانه های نمادین است. همچنین، در نشانه های زبانی چون قدرت، شهرت، داد و دهش، راستی، هنر، ساز و برگ جنگی، لشکر نیرومند و جان برکف، فرمانبرداری تام، تقدس مرز و سرزمین و غیره از نشانه های نمایه ای به شمار می رود که در بسیاری از داستان های شاهنامه علت امنیت سیاسی و ملی محسوب می شود. کلماتی چون ستم، بیدادگری، بی خردی، آز، بدی و اهریمنی، منیت و غرور، جادوگری از نشانه های نمایه ای هستند و رابطه دال و مدلول بر پایه علت و معلولی است. این نوع نشانه ها بر ضدامنیت روانی، اجتماعی و اقتصادی جامعه دلالت دارند. پهلوانانی چون زال، رستم، سهراب و شاهزادگانی چون اسفندیار، سیاوش، کی خسرو نشانه های شمایلی هستند که گفتار و رفتار و کردار آنان دال هایی هستند که مدلول امنیت را ترسیم می کنند. موجوداتی چون اژدها، دیو و اهریمن از نشانه های شمایلی ضدامنیت دینی و اجتماعی در نظم نمادین شاهنامه به شمار می آیند.
تحلیل نشانه شناختی قدرت در روایات امامان شیعه (ع)
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
9 - 29
حوزه های تخصصی:
قدرت از جمله مفاهیمی است که تاکنون از منظرهای مختلف تعریف شده است. تقسیم قدرت به گونه های مختلف سخت، نرم، هوشمند و... حاکی از گستردگی دیدگاه ها در مورد این مفهوم است. بحث از قدرت، منابع و شیوه های اعمال آن همراستا با اندیشه های غربی در مطالعات اسلامی نیز مطرح بوده است. سؤال اصلی مقاله این است که قدرت اشاره شده در روایات امامان شیعه(ع) چه نوع قدرتی است؟ فرضیه مقاله این است که در روایات امامان شیعه(ع) منظومه ای از نشانه ها قابل استنتاج است که ما را به سوی مفهوم قدرت متعالی رهنمون می سازد. برای پاسخ به سوال فوق از روش نشانه شناسی استفاده گردید و هدف مقاله شناسایی نشانه های قدرت در روایات شیعه است. یافته های پژوهش نشان داد که منبع قدرت، صاحبان قدرت، هدف قدرت و شیوه های اعمال قدرت با گونه های مرسوم قدرت در نظریه های سیاسی که موسوم به سخت، نرم و شبکه ای است متفاوت است. دلالت معنایی روایات شیعه نشان می دهد که قدرت کالایی نیست که به تملک انسان ها درآید، هدف اعمال قدرت نیز سلطه انسان بر انسان نیست و قدرت مشروع نیز نه با اجبار بلکه از سر رضایت است. افزون بر این، قدرت الزاما معادل قدرت رسمی و نهادی نیست و طیفی از روش ها چون سکوت، تقیه، دوستی و مردم داری قدرتی تولید می کنند.
نشانه شناسی «ایران قوی» در گفتار آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهنمون اﻧﻘﻠﺎب اسلامی سال ۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
31 - 52
حوزه های تخصصی:
اکنون و در سال های آغازین سده پانزدهم خورشیدی، بنا به علل و دلایل گوناگون داخلی و خارجی، جایگاه ایران و فرصت ها و تهدیدهای پیش روی آن مسأله کلیدی در همه شؤون کشور به شمار می رود. کلیدواژه «ایران قوی» که در سال های اخیر از سوی رهبر انقلاب اسلامی بارها مورد تأکید قرار گرفته و در سخنان ایشان از بسامد بالایی برخوردار گشته، می تواند به عنوان یک «راهبرد» اساسی در «اکنونِ» تاریخی ایران در مواجهه با مسأله مزبور، مورد بازخوانی قرار گیرد. از این رو، در نوشتار حاضر می کوشم از منظری نشانه شناسانه، در منظومه بیانات آیت الله خامنه ای و بر مبنای اصول فکری ایشان، این کلیدواژه و حوزه های معنایی آن را خوانش نمایم. در یک نسبت معنایی می توان نشانه هایی همچون مدیر قوی، ملت قوی، روحیه و اعتمادبه نفس ملی، اقتدار درون زا، اقتصاد مقاومتی، علم، و اخلاق و ایمان را به مثابه کلماتی کلیدی حول میدان معنایی ایران قوی در گفتار رهبر انقلاب دریافت کرد.
تحلیل تعاملات کنش گران روایت زال و رودابه از منظر نظام های معنایی چهارگانه لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
108-65
حوزه های تخصصی:
گذر از نشانه شناسی روایی کلاسیک ساختارگرا با دیدگاهی متن محور و معناهای تعینی به سمت نشانه معناشناسی، درواقع گذر از کنش و برنامه مداری به سمت تعامل است. در نشانه شناسی کلاسیک ساختارگرا، معنا در جریان روایت صرفاً از طریق کنش و برنامه ازپیش تعیین شده در جهت کسب ابژه ارزشی توسط کنشگر شکل می گیرد. اما در نشانه معناشناسی، معنا از طریق ایجاد رابطه حسی ادراکی با پدیده ها شکل می گیرد و از طریق تعامل با دیگری یا هم سوژه ادراک می شود. چنین معنایی صرفاً با نظام های معنایی نشانه شناسی روایی کلاسیک یعنی نظام معنایی کنشی و مجاب سازی قابل بررسی نیست. لذا اریک لاندوفسکی نظام های معنایی تطبیق و تصادف، را به عنوان مکمل دو نظام قبل مطرح کرد. پژوهش حاضر به شرح وتحلیل تعاملات بین شخصیت های داستان زال و رودابه در قالب این چهار نظام معنایی می پردازد. مسئله پژوهش این است که چه عکس العمل ها و کنش هایی نشان از پای بندی کنشگران به نظام های معنایی لاندوفسکی دارد. مشخص شد که در مواجهه کنشگران با چالش های ایجادشده در متن روایت، برخی از شخصیت های در ابتدا از یک نظام معنایی خاص تبعیت می کنند، اما در میانه روایت به سمت استفاده از دیگر نظام ها متمایل می شوند. اما برخی دیگر، همچنان پای بند به یک نظام معنایی باقی می مانند. دیگر یافته جدید در بررسی کنش ها و تعاملات شخصیت های این روایت، ترسیم گذر از نظام روایی کلاسیک مبتنی بر کنش و برنامه به سمت نشانه معناشناسی مبتنی بر تعامل است. به عبارتی دیگر، گذر از روایت کلاسیک به سمت روایت مدرن است که درنهایت هم آیی بین شخصیت های این روایت در جهت تحقق عشق پرچالش زال و رودابه را رقم می زند.