مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۶۱.
۳۶۲.
۳۶۳.
۳۶۴.
۳۶۵.
۳۶۶.
۳۶۷.
۳۶۸.
۳۶۹.
۳۷۰.
۳۷۱.
۳۷۲.
۳۷۳.
۳۷۴.
۳۷۵.
۳۷۶.
۳۷۷.
۳۷۸.
۳۷۹.
۳۸۰.
نشانه شناسی
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
30 - 64
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز انسان ها محیط پیرامون خود را با استفاده از ابزارهای مختلف شناسایی می کنند.یکی از ابزارهای مهم برای شناخت محیط پیرامون، رسانه های جمعی است.رسانه ها در جوامع الگوی اجتماعی و فرهنگی جامعه را برای مخاطبان برجسته می کنند و در پذیرش ارزش های فرهنگی و اجتماعی جامعه نقش مهمی ایفا می کنند.کودکان نیز یکی از مخاطبانی هستند که از همان ابتدای سن کودکی با توجه به ویژگی های رسانه های جمعی در معرض مستقیم رسانه های جمعی،بخصوص تلویزیون قرار می گیرند و با توجه به ویژگی های تلویزیون به عنوان رسانه سرد،زمانی را که آنها صرف تماشای تلویزیون می کنند به مراتب بیشتر از سایر فعالیت هاست.تبلیغات در رسانه های جمعی ایران به عنوان یکی از مهمترین منابع درآمدی است و بخشی از محتوای برنامه های تلویزیون ایران را تبلیغات تشکیل می دهد. همچنین یکی از ابزارهای بازاریابی شرکت های مختلف در دنیای امروز تبلیغات برای گروه سنی کودکان و خردسالان است.به همین دلیل مقاله پیش رو با استفاده از روش نشانه شناسی بارت معانی نهفته تبلیغات مواد غذایی شبکه دوم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را قبل،حین و پس از پخش برنامه کودک و نوجوان در نوروز 99 بررسی کرده است.داده های به دست آمده نشان داد مصرف گرایی و سبک زندگی لوکس و مجلل،طبیعی سازی پرخوری و استفاده از غذاهای چرب، برساخت گرایی نقش های جنسیتی مردانه وزنانه از جمله مهمترین دلالت های معنایی ضمنی در آگهی های مورد بررسی بوده است.
معناکاوی نقش مایه درخت کهنسال در نگاره خون دماغ شدن اسکندر و آسائیدن او از هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
27 - 37
حوزه های تخصصی:
درختان در نگارگری ایرانی، به عنوان اصلی ترین عنصر طبیعت، در اغلب نگاره ها وجود دارند. درختان گره خورده کهنسال از عناصر تصویری شاخص در نگاره های مکتب مشهد است که نمونه بارز آن در هفت اورنگ جامی وجود دارد. در آخرین نگاره این مجموعه به نام (خون دماغ شدن اسکندر و آسائیدن او) درخت تنومند کهنسالی وجود دارد که شاخه های آن در حال سوختن است. برای کشف مفاهیم وجود این درخت، در این پژوهش از علم نشانه شناسی استفاده شده است. حال سوال اصلی این است که نقش مایه درخت کهنسال در نگاره مورد نظر، بر چه مفاهیم ضمنی، خارج از وجه ارجاعی خود دلالت دارد؟ در این پژوهش سعی بر آن است که با علم نشانه شناسی، برگرفته از نظریات کرس، ون لیوون و شعیری در راستای تحلیل متن و تصویر به مفاهیم ضمنی درخت کهنسال در نگاره مذکور دست یافت. روش تحقیق، توصیفی، تحلیلی و نشانه شناسی دیداری است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. بر اساس مطالعات نشانه شناسی نتایج حاصله نشان می دهد که وجود درخت در این نگاره تنها یک نشانه تصویری برای نشادن دادن طبیعت نیست و جنبه ای کاملا نمادین دارد که می تواند نمادی از اسکندر و ابراهیم میرزا (برادرزاده شاه طهماسب) حامی و پشتیبان خلق هفت اورنگ جامی باشد.
بررسی جنبه های نمایشی و نشانه شناسی نمایشنامه و اجرای نمایش«خشکسالی و دروغ» به نویسندگی و کارگردانی محمد یعقوبی و پیاده سازی الگوی کنشی گرماس و نظریه پیرس بر روی آن
امروزه بحث در مورد نشانه شناسی وجنبه های نمایشی، به یکی از دغدغه های مهم صاحب نظران و نظریه پردازان پیرامون مباحث هنر نمایش تبدیل شده است. با توجه به اینکه در عصرحاضر، بعد اجتماعی این علم مورد توجه قرارگرفته است، لذا این پژوهش درصدد تحلیل نشانه شناسی نمایش «خشکسالی و دروغ» به عنوان اثری که هم به لحاظ اجتماعی و هم به لحاظ فرهنگی، از جایگاه خوبی برخوردار بوده است، می باشد. هدف از بررسی نشانه شناسی این اثر، بررسی نمایه های شخصیتی و مکانی، بر مبنای الگوی کنشی گرماس و نظریه پیرس، به منظور تبیین راهبردهای تحلیلی اثر بخش می باشد. پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر شواهد نظری اجرایی نمایش است که روش جمع آوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای می باشد که در نهایت، پس از بررسی نمایش خشکسالی و دروغ و آیتم های مربوط به آن، جنبه نشانه شناختی آن را استخراج کرده و با تعاریف و الگوهای مطرح شده در بحث نشانه شناسی و الگوی کنشی گرماس و نظریه پیرس مطابقت داده و به تعریف جدیدی از این تطابق دست پیدا نموده است.
مقایسه شیوه تبلیغات تجاری در تهران و بغداد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۹
1 - 13
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: ساختار پیام رسانی تبلیغات تجاری با توجه به نوع دریافت و پذیرش فرهنگ اجتماعی هر کشور تعیین می شود. فرهنگ جامعه می تواند نقش تعیین کننده ا ی در شیوه تبلیغات تجاری، روش های تولید و استعاره های آن داشته باشد. در این پژوهش، به بررسی شیوه تبلیغات تجاری در دو شهر تهران و بغداد از کشور ایران و عراق، به عنوان دو جامعه متفاوت پرداخته می شود و ارتباط بین فرم ها، نحوه انتخاب و ترکیب بندی برخی از آثار تبلیغاتی این دو شهر بررسی می گردد و به این پرسش ها که ویژگی بارز عناصر بصری تشکیل دهنده تبلیغات تجاری تهران و بغداد چیست و با توجه به سابقه فرهنگی مشترک در خط و نوشتار و دین مشترک تفاوت ها و شباهت های تبلیغات تجاری در تهران و بغداد، بازتاب چه ویژ گی هایی در این دو جامعه است؟ هدف: پژوهش حاضر با بررسی عناصر تبلیغات تجاری، در پی شناخت تأثیر فرهنگ بر خروجی فرم های تبلیغاتی دو شهر تهران و بغداد است. روش پژوهش: رویکرد این جستار، کیفی و روش ارائه آن توصیفی وتحلیلی و با اتکاء به اطلاعات میدانی و منابع کتابخانه ای است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان می دهد نوشتار در تبلیغات شهر تهران نقش زیبایی شناختی بارزی را در تبلیغات ایفا کرده و حروف شامل نوعی وحدت در فونت های به کار رفته است؛ در حالی که در تبلیغات شهر بغداد، تأکید بر حاکمیت تصویر، در تبلیغات تجاری است و این موضوع، تأثیر بسزایی در ایجاد جاذبه در جهت اهداف کاربردی و زیبایی شناسی تبلیغات دارد؛ همچنین هر دو شهر از نظر بصری و فرهنگی، تحت تأثیر تبلیغات مدرن و روند آن قرار دارند.
تحلیل کهن الگوییِ شخصیت مردانه در سینمای ایران؛ مطالعۀ موردی فیلم «شعله ور»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
124 - 145
حوزه های تخصصی:
در سال ها و دهه های اخیر مطالعات زنان با هدف مقابله با نادیده گرفتن زنان در حوزه های مختلف بسیار پررنگ شد؛ تاحدی که این بار به نوعی مطالعات مردان در حاشیه قرار گرفت. این مسئله در خصوص مطالعه و تحلیل شخصیت های سینمایی مرد نیز وجود دارد. در حالی که پژوهش های مختلفی به تحلیل بازنمایی زنان در آثار سینمایی و هنری پرداخته اند، تعداد پژوهش هایی که شخصیت مردانه را تحلیل کرده باشند بسیار معدود است. رویکرد نظری در این پژوهش، مبتنی بر نظریه کهن الگویی جین شینودابولن (یکی از پیروان یونگ) بوده و فیلم سینمایی «شعله ور» به عنوان نمونه با روش نشانه شناسی فیسک مورد تحلیل قرار گرفته است. فیلم «شعله ور» به عنوان نمونه تحلیل این پژوهش، از لحاظ علمی مزیت هایی دارد که آن را به نمونه ای مناسب برای تحلیل تبدیل کرده است. فیلم، شخصیت محور است؛ به این معنا که یک شخصیت مرکزی دارد که مخاطب در طول فیلم تقریباً همه ماجراها را با ذهنیت او دنبال می کند. راوی نیز با ارائه تک گویی های درونی و سیلانات ذهنی شخصیت ها به این مسئله کمک می کند. نتایج نشان می دهد که نزدیک ترین کهن الگو به شخصیت اصلی فیلم (فرید) پوزیدون است. کارگردان فیلم با تصویرکردن فرید، شخصیت کهن الگویی پوزیدون را تداعی می کند. مهم ترین شباهت بین شخصیت مردانه فیلم و شخصیت کهن الگویی مردانه، داشتن روحیه خشم، کینه توزی و انتقام جویی است.
یأس و امید در شعر أمل دنقل و سیاوش کسرایی (تحلیل نشانه شناسی مؤلفه های: مکان-زمان و اسطوره ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
333 - 353
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر دانش نشانه شناسی بابی تازه در تحلیل، فهم و نقد متون ادبی و کشف زوایای پنهان آن به وجود آورده است. أمل دنقل شاعر معاصر مصری و سیاوش کسرایی از جمله شاعران دغدغه مندی هستند که در زمانه ای متلاطم زیسته اند. نابسامانی های سیاسی و اجتماعی در محتوا و ساختار شعر این دو به شدت تأثیر گذاشته است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، مضمون «یأس و امید» در مؤلفه های نشانه شناسی مکان-زمان و اسطوره ها، در سروده های این دو شاعر را بررسی و با هم مقایسه نموده است و درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که این درون مایه چگونه در شعر دو شاعر متجلی شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش، گویای آن است که شعر دو شاعر با وجود شباهت های فراوان در درون مایه-هایی چون اعتراض به وضع موجود و دعوت به مبارزه، بسیار با هم متفاوت است. در شعرکسرایی همواره جلوه هایی از روشنایی و بالندگی دیده می شود. کاربست نشانه های مکان، زمان و اسطوره ها در شعر او، به منزله دمیدن روح امید در هموطنان است. شعر حماسی «آرش کمانگیر» نمونه ای آشکار از این نگاه سرشار از امیدواری است؛ اما شعر امل دنقل که سرشار از هنر شعری و هنجارگریزی های زبانی است، به شکلی عمیق متأثر از شکست های پی در پی جهان عرب و در گرداب یأسی سهمگین غوطه ور است؛ به گونه ای که کاربرد مکان، زمان و اسطوره ها در شعر وی، به شدت تیره است. شعر وی سویه تاریک حوادث را برجسته نموده است. سروده «البکاء بین یدی رزقاء الیمامه»، تصویری جامع از همه شعر اوست.
نشانه شناسی سوره "قریش" از منظر فردیناند دوسوسور و رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
51 - 69
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی ساختارگرای دوسوسور، سبک زبانی متن و زیبایی شناسی آن را آشکار ساخته و در پی تحلیل معانی ضمنی نیست و در مقابل، نشانه شناسی پساساختارگرای رولان بارت، در پی تحلیل دلالت های معنایی متعدد در متن است. جستار پیش رو بر آن است تا با تکیه بر نظریات این دو نشانه شناس و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی سوره قریش و مقایسه آن از این دو نگاه بپردازد با این هدف که نحوه شکل گیری معنا و نیز لایه های متعدد و ضمنی آن را در این سوره شناسایی کند. ضرورت انجام چنین پژوهشی نیز نخست معرفی تفاوت نظریات این دو زبان شناس، سپس بررسی تفاوت خوانش ساختارگرا با پساساختارگرا در سوره قریش است تا کثرت دلالت لایه های معنایی با توجه به نظریات بارت آشکار شود. برای تحلیل سوره قریش از دیدگاه نشانه شناسی دوسوسور، به بررسی تقابل ها پرداخته می شود. تقابل عمده این سوره میان وجه خبری (همبستگی میان قریش) و وجه امری (لزوم عبادت پروردگار) شکل گرفته که در سایر عناصر زبانی (واژگانی و نحوی) نیز جلوه گر شده است. در مقابل، در نشانه شناسی بارت، به تحلیل رمزگان ها و بررسی لایه های معنایی آن ها پرداخته می شود که بر این اساس، رمزگان چیستانی در پی اشاره به معنای همبستگی و اتحاد برای تمامی جوامع و گروه ها است؛ امری که با دلالت های متعدد واژگان (إیلاف و قریش) به عنوان رمزگان های معنایی و فرهنگی روشن می شود و رمزگان های نمادین نیز به تصویرسازی عواقب عدم عبادت پروردگار پرداخته و رمزگان های کنشی نتیجه عبادت خداوند را در گذشته بیان کرده اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که با تحلیل نشانه شناسی دوسوسور، معنای تحت اللفظی سوره در قالب عناصر متقابل متنی و روابط هم نشینی منسجم آشکار می شود که اشاره به دعوت قریش به اسلام در زمان پیامبر(ص) برای ایجاد صلح دارد؛ اما در تحلیل نشانه شناسی بارت، دعوت به اسلام و ترویج تک آیینی مقید به قریش نبوده و متوجه جوامع و گروه های مختلف در تمامی اعصار است.
نگاهی به دگردیسی نشانه ها در اندیشۀ شعری فروغ فرخزاد
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که نظام نشانه ها، به دلیل تغییر ساختارهای اجتماعی، دائماً در حال تغییر و تحوّل اند، توجّه به استحاله نشانه ها در شعر یک شاعر خاص می تواند برای شناخت زمینه های دلالتی متغیّر نشانه ها، راهگشا باشد. این پژوهش از طریق زبان مجموعه اشعار فروغ فرخزاد، زمینه تبیین و درک احساس های ذهنی او را که به عنوان نمودهایی از تجربه های بیرونی در زبان شعرش است، نشان داده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با گزینش اشعاری از فروغ فرخزاد در دفترهای شعر «اسیر»، «دیوار»، «عصیان»، «تولدی دیگر»، «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» انتخاب گردیده است. پژوهشگران در پی آن هستند که اشعار فروغ فرخزاد در قاموس به کارگیری نشانه ها تا چه میزان بر ماهیت بیرونی مدلول ها پایبند بوده و در کجا این نشانه ها در هیأت نشانه های دیگر مستحیل شده اند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که معانی مستحیل شده در هشت مقوله شب، مرگ، خورشید، عشق، کمال گرایی، آب و مدلول های آن، درخت، پنجره بررسی گردیده است و نماد شب بیشترین بسامد تغییر و دگرگونی را داراست. در دفترهای «اسیر»، «دیوار» و «عصیان»، هنوز اثری از این شیوه گفتاری و نوع چینش خاص دال و مدلول ها دیده نمی شود و آنچه هست، تشبیه است و اندکی استعاره، امّا در اشعار مجموعه های «تولّدی دیگر» و «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد»، فروغ بسیاری از عناصر و مظاهر طبیعت را در جهت بیان اندیشه هایش، به صورت نمادین و مستحیل در مدلول های متنوّع و مختلف بیان می دارد.
از مادرانگی همچون اسطوره تا بحران مادرانگی خوانشی نشانه شناختی بر بازنماییِ مادرانگی در سینمای ایرانِ پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار بررسی برساخت مادرانگی، با توجه به ساختار ایدئولوژیکِ فیلم های منتخب در سینمای ایرانِ پس از انقلاب است. پرسش بنیادینِ این مقاله پرسش از بازنماییِ ایدئولوژیکِ مضمون مادری است. برای بررسی این موضوع، منظومه ای از مقوله های مطالعات جامعه شناختی زنان در زمینه بازنماییِ مادرانگی همچون مادری، مادرانگی، غریزه مادرانگی، تجربه مادرانگی، مادرانگی متکثر و اسطوره ای را به وام گرفته ایم. ایده نظری مقاله این است که سینما در ایران، مادرانگی را به مثابه یک تقابل برساختی به تصویر می کشد. در تداومِ کار با استفاده از روش نشانه شناسیِ انتقادیِ جان فیسک، فیلم های «مادر»، «مهرِ مادری»، «دعوت»، «گیلانه» و «من مادر هستم» مورد بررسی واقع شده اند. خوانش نشانه شناختیِ این فیلم ها، بیان از این دارد که سینمای ایران تحول مادرانگی را در از اسطوره مادرانگی تا بحران مادرانگی را بازنمایی می کند و در این زمینه مادرانگی را همچون نشانه ای در حال تحول که معنای آن در ارتباط با امور بیرونی و نه درونی زنان همچون مردسالاری، اسطوره-های فرهنگی، طبقاتی و طردشده بر می سازد.
سینما، نئولیبرالیسم و طبقات فرودست: تحلیل اجتماعی فیلم «من، دنیل بلیک» اثر کن لوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلم «من، دنیل بلیک» اثر کن لوچ، فیلم ساز چپ گرای انگلیسی است که نخل طلای جشنواره کن را از آن خود کرده است. کن لوچ در این فیلم، اگرچه بوروکراسی فرسایشی نظام خدمات اجتماعی بریتانیا را به نقد می کشد اما به چیزی بیشتر از بوروکراسی اداری می پردازد؛ او با زبانی بسیار گزنده، در قالب درامی سیاسی و تأثیرگذار، نئولیبرالیسم را به چالش می کشد. در این مطالعه، با استفاده از مفاهیم نئولیبرالیسم و شهروندی، به تحلیل نشانه شناختی آخرین ساخته کن لوچ می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که فیلم «من، دنیل بلیک» اگرچه به صورتی اغراق آمیز رنج و محنت طبقه کارگر و فرودست جامعه را در برابر دولتی بی رحم به تصویر می کشد و «بازتاب» دقیقی از جامعه بریتانیا نیست و کژتابی هایی دارد اما کن لوچ در «شکل دهی» افکار عمومی که هدف اصلی او از ساخت این فیلم بوده موفق است. در این تحقیق از روش نشانه شناسی جان فیسک استفاده شده است.
دروغ در سه گانه اصغر فرهادی (نشانه شناسی فیلم های «چهارشنبه سوری»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله پیش رو بررسی سه فیلم از آثار اصغر فرهادی «چهارشنبه سوری»، «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» است که به موضوع دروغ پرداخته اند. نویسندگان با استفاده از تحلیل روایت و بهره گیری از روش نشانه شناسی و رمزگان فیسک (رمزگان فنی، اجتماعی و ایدئولوژیک) کوشیده اند تا زمینه ها و کارکردهای دروغ را در این سه روایت سینمایی واکاوی کنند. مطالعه حاضر با تقسیم بندی دروغ به سه نوع دروغ به مثابه مفّر، دروغ به عنوان دام و سلاح و دروغ به عنوان گریس (تسهیل گر امور روزمره)، نشان دهنده آن است که دروغ در آثار فرهادی نشئت گرفته از اضطرار بوده و به مثابه مفر عمل می کند. در این میان، نشانه شناسی سه فیلم مذکور نشان می دهد که جامعه ایرانی به نمایش درآمده در این آثار و مقتضیات آن برای شخصیت های سه روایت، در برخورد با مسائل مختلف، راه گریزی جز توسل به دروغ باقی نمی گذارد.
تکوین معیارهای زیبایی شناسی صفحات وب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
57 - 68
حوزه های تخصصی:
بررسی زیبایی در محیط تعاملی وب به معنای توجه به مخاطب به مثابه ی دریافت کننده ای منفعل نیست بلکه به معنی نیاز به روشی برخط است تا بتوان مخاطب را در فرایند طراحی وارد نمود. هدف از پژوهش، پیشنهاد روشی برای اخذ بازخورد مخاطب و تحلیل نتایج به منظور دست یافتن به معیارهای زیبایی شناسی مخاطب محور است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی، همراه مطالعات کتابخانه ای، پژوهش میدانی و مصاحبه است. جهت تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها، از شیوه ی تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از روش پیشنهادی «میرینگ»، در سه مقوله؛ وضعیت حرفه ای، مسایل فنی و ویژگی های زیبایی شناسی استفاده شده است. نتایج نشان داد که آنچه سبب تفاوت رفتارها می شود، ناشی از اختلاف فرهنگی است. از این رو، جهت سازماندهی نظام ادراک بصری و ابزار سنجش سطوح انطباق فرهنگی، سه نظریه ی نشانه شناسی، گشتالت و افردنس که به تحلیل نشانه شناسانه ی عناصر بصری، تشریح قوانین حاکم بر ادراک ذهنی و نحوه ی تعامل مخاطب با صفحات داخلی وب گاه می پردازد، مورد استفاده قرار گرفت. تطبیق این سه سطح مشخص کرد که مخاطبان ایرانی قادر به شناسایی الگوهای نشانه ای برگرفته از فرهنگ بومی هستند. اما تمایل بیشتری به برقراری ارتباط با وب گاه های ساده ی طراحی شده بر مبنای قوانین گشتالت و الگوهای تکراری مشخص دارند. در مقابل از توانایی پایینی در کشف ویژگی های تعاملی افردنس برخوردار هستند.
چالش های نشانه شناختی نقاشی و نقد نقاشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقاشی و نقد نقاشی از دو نظام نشانه شناختی متفاوت بهره می برند، به این معنا که نقدْ نشانه های زبانی را به کار می برد و نقاشیْ نشانه های بصری را. در نتیجه، نقد نقاشی بین دو قطب نشانه های بصری نقاشی و نشانه های زبانی نقد قرار می گیرد و باید آنها را در یک شاکله ی منسجم با یکدیگر سازگار کند. اما بنابر فرضیه ی ما در این مقاله، این سازگاری با چالش های متعدّدی روبه روست. اولاً، تصویر و واژه به یکدیگر تحویل پذیر نیستند و بنابراین، توصیف ترکیب بندی های بصری، به مثابه ی نخستین رکن مقوّم هرگونه نقد نقاشی، از طریق واژگان زبان فی نفسه چالش برانگیز است. لذا نقد نقاشی همواره موقعیتی بحرانی دارد و با کشمکش بین واژه و تصویر دست به گریبان است. ثانیاً، پساساختارگرایان نشان داده اند که زبان به خودی خود سرشار از ابهام و ایهام و برخلاف تصوّر معمول، فاقد وضوح و شفافیّت است. این ویژگی ها به نقد، به مثابه ی یک متن، نیز تسّری می یابد. با فرض این که نقد نقاشی از چهار رکن (نقاشی، بیننده، نقد و مخاطب نقد) تشکیل شده است، می کوشیم تعاطی و تعاضد بین این ارکان را بررسی کنیم و نشان دهیم این ساختار چهاروجهی چگونه نقد نقاشی را به یک متن منحصربه فرد «بینابین» مبدّل می کند که همزمان نشانه های بصری را به زبان و نشانه های زبانی را به تصویر نزدیک می کند.
ارزیابی تطبیقی تأثیر لوگو از منظر نشانه شناسی بر نگرش مشتریان به برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
43 - 50
حوزه های تخصصی:
نگرش به برند، یک مفهوم مهم مرتبط با رفتار مصرف کننده است که می تواند به عنوان یک ارزیابیِ نسبتاً پایدار از یک نام تجاری، منجر به تقویت رفتار مصرف کننده بشود. با توجه به اینکه لوگو ازجمله دارایی های ارزشمند یک برند است، در صورت طراحی مناسب، می تواند تاثیری مثبت در نگرش مشتریان به برند ایجاد نماید. هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی تأثیر لوگوها از منظر نشانه شناسیِ چارلز سندرس پیرس بر نگرش افراد به برند با تمرکز بر مشتریان سه بانک مسکن، کشاورزی و پست بانک ایران بوده است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی و جامعه آماری، مشتریان سه بانک مذکور با تعداد 380 نفر و دسته بندی لوگو بانک ها بر مبنای سه گانه های شمایل، نمایه و نماد بوده است. تحلیل داده ها نشان داد که طرحِ لوگوی بانک ها، بر نگرش مشتریان به برند این سه بانک اثربخش است و لوگوی بانک مسکن، با رابطه شمایلی میان دال و مدلولش، بالاترین رتبه را در ایجاد نگرش مثبت کسب کرد. لوگوهای بانک کشاورزی و پست بانک با رابطه های نمایه ای و نمادین میان دال و مدلول خود در مراتب بعدی قرار گرفتند. به عبارتی؛ کاربست نشانه های شمایلی در لوگوهای تجاری، می تواند نگرش مثبت تری نسبت به یک برند ایجاد نماید که عواملی چون وفاداری مشتری به برند، ایجاد حس تمایل در انتخاب و تداوم در بهره مندی از آن برند و... را درپی خواهد داشت.
خوانش نشانه شناسانه دو اثر احمد عالی با عنوان «خودنگاره»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
109 - 118
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو دو اثر از احمد عالی با نام مشترک "خودنگاره" یکی عکس و دیگری نقاشی، مورد تحلیل نشانه شناسانه قرار گرفته است. وی که دانش آموخته رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبا بود بیشتر در حوزه آفرینش آثار عکاسی فعال بوده و آثارش طیف وسیعی از موضوعات مستند و تا حدودی واقع گرایانه تا آثار انتراعی و دارای ابهام های معنایی را شامل می شود. عالی در آفرینش این دو اثر از تصاویر آثار قبلی خود استفاده نموده و با این کار زنجیره ای از روابط نشانه ای ایجاد کرده که قابل توجه می نماید. در مقاله حاضر ضمن معرفی و شرح نظریه نشانه شناسی و نشانه شناسی تصویر، به مطالعه تغییر مدلول ها و شکل گیری این زنجیره در هر دو اثر مذکور پرداخته است. این جستار پژوهشی با روش توصیفی- تحلیلی و با فرض شکل گیری مدلول های جدید در بافت تازه این آثار، ابتدا به توصیف و تحلیل نشانه های تصویری طی روابط همنشینی و جانشینی، تقابل های دوتایی و تحلیل مدلول های مختلف در زمینه آن ها پرداخته است. در تحلیل نهایی این نکته محرز گردید که در هر دو تصویر با ایجاد روندهای تازه دلالت ، در نتیجه ادغام نشانه های مختلف و استفاده از عکس های قبلی هنرمند، مدلول های مشترکی شکل گرفته است؛ برجسته ترین مدلول مشترک میان این دو تصویر همانا مفهوم طردشدگی گفتمان های اجتماعی اقشاری نظیر زنان، سالخوردگان و به خصوص هنرمندان است.
خوانش نشانه شناختی شعر «ارغوان» هوشنگ ابتهاج با استفاده از رویکرد ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
نشانه شناسی رویکردی میان رشته ای است که به بررسی نظام های نشانه ای اثر می پردازد. در میان رو یکردهای نشانه شناختی، نظریه مایکل ریفاتر درباره نشانه شناسی شعر درخور توجه است. بنابر این رویکرد، خواننده عامل بسیار مهمی در فرآیند خوانش متن است. ریفاتر معتقد است که معنا همیشه در متن شعر جای دارد و خواننده فقط باید آن را استخراج کند. به نظر او، دال های شعر را باید برحسب خود شعر فهمید نه با ارجاع نشانه های آن به مصداق های خارجی. فهمِ شعر مستلزم تلاش خواننده برای یافتن شبکه ای درهم تنیده از نشانه ها است و از این حیث رویکرد او می تواند در زمره نقدهای خواننده محور قرار گیرد. در این پژوهش، شعر «ارغوان» ابتهاج با رویکرد ریفاتر تحلیل شده است. ایده محوری شعر «انزوای شاعر در فضای نامناسب اجتماعی» است که به شکل های گوناگون و به طور غیرمستقیم و از طریق گزاره های پرکاربرد و کلیشه ای و با استفاده از فرآیندهای «تعیّن چندعاملی»، «تبدّل» و «بسط» ایده محوری شعر را تکرار، و جرح و تعدیل کرده، یا گسترش داده است. علاوه براین، فرآیند های معناساز «انباشت» و «منظومه های توصیفی» نیز شعر را برای القای یک مضمون واحد هدایت می کنند. دو منظومه توصیفی «آزادی» و «شرایط نامناسب اجتماعی» در این شعر، تقابل و صف آرایی انبوهی از واژه ها را به ذهن خواننده متبادر می کنند.
تحلیل تاریخی تطبیق پذیری سرنخ های«پولس» شناسی در عهد جدید، قرآن کریم و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۱ آذر ۱۴۰۱ شماره ۳۰۰
21-30
«پولس» شخصیتی اثرگذار در مسیحیت است و در منابع اسلامی و مسیحی نشانه های متعددی، با ضعف و قوت های موجود و برخی اختلافات و هماهنگی ها، برای شناخت وی در دسترس است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در تحلیل تاریخی و متنی نشانه های موجود، با محوریت نشانه های موجود در قرآن کریم، می کوشد میزان تطبیق پذیری آنها بر همدیگر را بررسی کرده و دریابد از این رهگذر تا چه میزان این نشانه ها قابلیت تطبیق داشته و شناختی قابل اعتماد از پولس به دست می دهد. هدف پژوهش، دستیابی به تبیینی تطبیقی و استوار و دارای بن مایه های مشترک در ابعاد شخصیتی و عملکردی پولس می باشد، که بیانگر بخش مبهمی از تاریخ و مؤثر در جهت دهی به نگرش مسیحیان به مسیحیت حقیقی و اسلام است؛ در نتیجه با محوریت نشانه های موجود در قرآن کریم، ضعف سندی برخی روایات و کم اعتباری برخی نشانه های متن عهد جدید قابل اغماض بوده و آنها را در حد مؤید می توان پذیرفت. در نهایت تعریفی مشترک از نگاه منابع اسلامی و مسیحی از پولس، که با ایمانی فریب کارانه و انگیزه و عملکرد ایجاد انحراف به مسیحیت گرویده بود، ارائه شده است.
تحلیل حروف نگاری (تایپوگرافی) عنوان سریال های نمایش خانگی معاصر ایران با تأکید بر نشانه های ارجاعی و شکل گردان (نمونه موردی: هیولا، دراکولا، قورباغه،کرگدن، یاغی، زخم کاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
تولید سریال برای نمایش خانگی بخشی از فعالیت های رسانه ای مرسوم است. سریال های نمایش خانگی با نشانه های نوشتاری معرفی می شوند. حروف نگاری عناوین این سریال ها، روابط نشانه ای را دربر می گیرد که در انتقال معنا تأثیرگذارند. این روابط در دو بخش نشانه های ارجاعی و شکل گردان جای می گیرند. هدف این پژوهش، تحلیل کارکرد نشانه های ارجاعی و شکل گردان در دو دسته روابط جانشینی و همنشینی نشانه ها در حروف نگاری سریال های نمایش خانگی ایران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری مطالب، کتابخانه ای (فیش برداری و تصویرخوانی) است. روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز کیفی است. این تحقیق نشان می دهد که انتقال معنای نوشتار با فرم و محتوای آن، رابطه ا ی تنگاتنگ دارد. بخشی از تایپوگرافی ها به دلیل استفاده از نمادهای به خصوص و ارجاع مستقیم آنها به جهان طبیعی و نیز محتوای سریال، در دسته نشانه های ارجاعی قرار می گیرند، مانند سریال های هیولا، قورباغه و کرگدن که در آنها، نوشتار به ویژگی های طبیعی با قدرت بیشتری اشاره دارد. بخشی دیگر از نشانه ها مانند سریال های دراکولا، زخم کاری و یاغی، با توجه به داشتن مفاهیم رمزی- با نیاز به تعمق بیشتر برای دریافت معنای آن- در دسته نشانه های غیر ارجاعی (شکل گردان) جای می گیرند. تعامل میان نشانه های موجود در تایپوگرافی سریال ها، قابل بررسی است و در شخصیت بخشیدن به نوشتار، نام سریال و انتقال معنا نقش بسزایی دارد. همچنین،با توجه به نوع قرارگیری نماد و نوشتار دراین حروف نگاری ها، دردو دسته جانشینی و همنشینی نشانه ها قرارمی گیرند.
چگونگی تأثیرگذاری آگهی های تلویزیونی با تکیه بر صناعات شبه بلاغی (مطالعه موردی: پویش ایران من)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۴
62 - 29
بررسی توان علوم بلاغی فارسی در تبیین انواع متون - اعم از متون نوشتاری، شنیداری و دیداری- موضوعی است که از جنبه بازتعریف علوم بلاغی مهم بنظر می رسد. با این رویکرد، متونی مانند تبلیغات، باید مورد بررسی های نشانه شناسانه قرار گیرد و شگردهایی که با هدف تأثیرگذاری بر مخاطب در آنها بکار رفته، تبیین شوند. از نمونه های متون پر مخاطب، آگهی های تلویزیونی هستند که تلاش می کنند در مدت زمانی کوتاه، بیشترین تأثیر را بر بیننده داشته باشند. مسئله این پژوهش، تبیین چگونگی تأثیرگذاری متون پویش ایران من با استفاده از شگردهای بلاغی کهن و نو است. این پویش مدتی است که از سیمای ج.ا.ا، با هدف تقویت وحدت ملی و نشان دادن عظمت و زیبایی های ایران، درحال پخش است. همچنین امکان تطبیق صناعات بلاغی نوشتاری در متون تصویری، از دیگر نکاتی است که در ادبیات فارسی کمتر به آن توجه شده است. این مقاله با روش تحلیل محتوای کیفی و بررسی نشانه شناسانه معلوم می کند که در این متون، علاوه بر شگردهای بلاغت سنتی (مانند نماد، استعاره و مجاز)، از شگردهای تأثیرگذار دیگری نیز استفاده شده که عبارت اند از: ویژگی های ساختاردهنده (مانند استفاده موثر از شخصیت ها، نمادها)، بن مایه ها و استفاده از ویژگی های شنیداری (موسیقی، انواع صداها و صدای راوی).
نحوه بازنمایی اعتراضات خیابانی دی ماه ۱۳۹۶ ایران در بخش خبری ۲۰:۳۰ سیمای جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
87 - 111
اعتراضات دی ماه سال ۹۶ نمونه ای از شگل گیری جنبشهای نوین اجتماعی در ایران است. ویژگی این جنبش ها، غیر ایدئولوژیک بودن، فقدان رهبری واحد، پراکندگی، داشتن ساختاری شبکه ای در اعضا و نیز استفاده از شیوه های نوین ارتباطی بر بستر فضای مجازی است. این اعتراضات در مدت زمان کوتاهی ده ها نقطه از کشور را در برگرفت و موجب شد تا صدا و سیما ظرف دو روز از شروع ناآرامی ها در بخش خبری ۲۰:۳۰ به آن واکنش نشان دهد. در این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی بهره برده ایم. روش کیفی بر مبنای الگوی جان فیسک در مطالعه متون تصویری، الگویی ترکیبی برای تحلیل متون ارائه میشود که مرکب از الگوهای کِیت سلبی، ران کادوری، رولان بارت، نورمن فرکلاف و تئو ون دایک است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که تصویری که از معترضان در پر مخاطب ترین بخش خبری سیمای جمهوری اسلامی نشان داده میشود، با شیوه هایی همراه است که از خلال آنها، معترضان به مثابه «دیگریِ» سازمان یافته به دست دشمنان نمایش داده می شوند. بازنماییِ مطالبات صورت گرفته در این اعتراضات نیز در روند تقلیل و طبیعی سازی قرار گرفته و عملاً نمی تواند موضوعی برای گفتگو و نزدیکی معترضان و مسئولان شود.