مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
نشانه شناسی
منبع:
رهپویه ارتباطات و فرهنگ دوره اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
49 - 72
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و کلیدی ترین برنامه های تبلیغاتی هر نامزدهای انتخاباتی در ایران تولید فیلم های مستند محور است که از سال های 1370 به بعد مرسوم شده است تا از این طریق علاوه بر تبیین و بسط گفتمان انتخاباتی خود برای اداره ی کشور از این رهگذر با افکار عمومی و مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. این تحقیق باهدف تبیین و نشانه شناسی مستندهای تبلیغاتی نامزدهای انتخاباتی نگاشته شده است روش استفاده شده در این تحقیق روش نشانه شناسی سلبی و کادوری می باشد که از حیث نوع یک روش کیفی است. یافته ها و نتایج این تحقیق نشان می دهد که عمده مطالب و نشانه های به کاربرده شده در مستندهای انتخاباتی عموماً حول محور مسائل و مباحث اجتماعی سامان یافته است و نامزدهای انتخاباتی نیز تلاش داشته اند تا از نشانه های اجتماعی برای تبیین و تحکیم ایده های خود برای اداره ی کشور استفاده کنند دراین میان اما محمود احمدی نژاد نشانه های گفتمانی خود را در ارتباط با عدالت اجتماعی مفصل بندی کرده و برخی دیگر از نشانه ها موید آن است که احمدی نژاد خود را نماد مبارزه با تفکر اشرافی گری و نماینده ی فرودستان معرفی می کند. در مقابل، حسن روحانی نیز به نشانه هایی در ارتباط با حل مشکلات از طریق سیاست خارجی تمایل نشان داده است. برساخت تصویر او در فیلم های تبلیغاتی اش، قامت منجی ایران است. همچنین با استفاده از نشانه هایی به تقابل گفتمانی با دولت محمود احمدی نژاد دامن می زند. او با بهره گیری از برخی نشانه ها خود را به عنوان رئیس جمهور حامی حقوق همه ی ملت ایران معرفی می کند که انتخاب وی تعامل سازنده با دنیارا رقم می زند.
تحلیل نشانه شناختی بازنمایی خانواده در مجموعه های داستانی (سریال) تلویزیونی (مطالعه موردی: مجموعه لحظه گرگ و میش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده از جمله مضامین و بن مایه های محوری مجموعه های تلویزیونی است. پژوهش حاضر به مطالعه نشانه شناختی یکی از پربیننده ترینِ این مجموعه ها، باعنوان لحظه گرگ و میش، می پردازد که موضوع اصلی آن تحول خانواده در دهه های گذشته است. از مدل نشانه شناسی جان فیسک برای تحلیل متن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که لحظه گرگ و میش با کاربست انواع مختلف رمزگان سعی در دراماتیزه کردن سویه های عادی زندگی خانوادگی و ایده آلیزه کردن خصایل پیشامدی آن دارد تا شکلی از خانواده آرمانی را که غیرتاریخی و ماورایی است به منزله الگو معرفی کند. ویژگی هایی مثل اقتدار مردانه، خانواده گسترده، فرزند آوری و همسرگزینی ستایش می شود و برای تعارض ها و واگرایی هایی خانواده صرفاً راه حل هایی اخلاقی و فردی تجویز می شود. خانواده آرمانی پاسخ گویی تمامی نیازها و خواسته های اعضا است و یگانه مأمن باثبات و تسلابخش است که فرد باید در پناه آن به جستجوی کمال برآید. برخی از عمده ترین مضامین این مجموعه که در سطح هر سه نوع رمزگان برساخت و بازنمایی می شود عبارتند از: نوستالژی گذشته طلایی؛ بازتولید ایدئولوژی مردسالاری؛ دراماتیزه کردن امور روتین و روزمره از طریق خلق صحنه ها، نماها و سکانس-های نامتعارف؛ توجیه اطاعت فرد از نهادهای ریشه دار سنتی؛ پنهان نمودن نقش ساختارهای اجتماعی؛ روانشناسانه کردن مسایل اجتماعی؛ ارایه راه حل فردی برای غلبه بر شکاف نسلی؛ برجسته کردن نقش افراد در کم رنگ شدن اعتماد اجتماعی؛ و بازنمایی تنوع گروه های اجتماعی و سبک های زندگی در قالب دوگرایی خیر و شر.
ساحت های دلالی و رمزگانیِ تصویر جلد کتاب های نقد و نظریه ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
13 - 30
حوزه های تخصصی:
تصویرها ازجمله نظام های نشانه ای اند که به مثابه «متن»، از دال ها و مدلول هایی ترکیب یافته و علاوه بر آنکه چونان «زبان» وسیله برقراری ارتباط هستند، دارای دلالت های ضمنی نیز توانند بود. با این ایده بنیادی، پژوهش پیش رو که به روش توصیفی تحلیلی فراهم آمده، دربردارنده این پرسش بوده است که آیا تصویر جلد کتاب های نقد و نظریه ادبی نیز قابل تأویل به معانی ثانویه ای تواند بود و اگر پاسخ «آری» است، این معانی ثانویه چه می تواند باشد؟ هدف، بیان این نکته بوده است که این تصویرها سرسری طراحی نشده و با تلقی نوینی که از نقد ادبی در سده بیستم به وجود آمده، پیونددادنی است. قرائت تصویرِ جلد کتاب های نقد و نظریه ادبی به شکل نشانه شناسانه و با ارجاع به نشانه شناسی سوسوری و پیرسی در کنار واکاوی آنها ازمنظر مطالعات فرهنگی و ایده های استوارت هال، رهیافتی به کشف ساحت های دلالی و رمزگانی آنهاست. پیش چشم قراردادن این تصاویر به مثابه متونی متشکّل از نشانه ها و سپس تحلیل دال ها و مدلول های این نظام های نشانه ای و انتخاب و ترکیب شان بر روی محورهای جانشینی و همنشینی، به این نتیجه رهنمون شده است که رمزگان متن در ساحت تلقّی نوپدیدی که در قرن بیستم از نقد ادبی به وجود آمده است، چگونه عمل می کند؛ قرائت تصویر جلد برگردان فارسی کتاب های «نظریه های نقد ادبی معاصر»(تایسن) و «راهنمای نظریه ادبی معاصر» (سلدن و ویدوسون) و تصویر جلد کتاب های «نظریه و نقد ادبی: درسنامه ای میان رشته ای» (پاینده) و «نقد ادبی: نظریه های ادبی و کاربرد آنها در ادبیات فارسی» (تسلیمی)، از منظر نشانه شناسی، نشانگر نحوه عملکرد دال ها و مدلول ها در پیوند با رمزگان نقد ادبی نظریه مدار در لایه ثانویه دلالت است.
تحلیل پیکره بندی ساختاری شعر «وسوسه» منوچهر آتشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار اصل سازمان دهنده ای به شمار میرود که عناصر بنیادینِ متن، در نهایت بر اساس آن تفسیر می شوند؛ بدین ترتیب، منتقدان ادبی همواره بدان توجه کرده اند. بر اساس چنین دیدگاهی، ساختار متن ادبی از متن غیرادبی متمایز شده است. با این همه، به نظر می رسد علی رغم پژوهش هایی که معطوف به ساخت گرایی بوده و اهمیت ساختار کلی شعر در آفرینش اثر ادبی را روشن ساخته است، پژوهش نظام مندی که به تعامل دیالکتیک مولفه ها و ساختار کلی اثر بپردازد، در دست نیست. از این رو در جستار پیش رو کوشیده شده است، با رویکردی تحلیلی توصیفی ضمن استخراج روابط متنوع موجود در بین مولفه های یک ساختار، مبانی نظری پیکره بندی شعر را مطرح کرده و ساختار کلی اثر را از این چشم انداز بررسی کنیم. به همین سبب، با تکیه بر قواعدی مانند توازن تصویری، توازن نحوی، تقابل های دوگانه و انسجام غیرساختاری به خوانش ساخت گرایانه شعر «وسوسه» منوچهر آتشی می پردازیم و عواملی که منتهی به پیکره بندی ویژه ای در ساختار کلی آن شده است را روشن می کنیم. در این پژوهش روشن می شود که شاعر علی رغم آنکه میان هم عصران خود مغفول واقع شده است، با ابداعات فراوانی که با شیوه ی پیکره بندی در زبان شعری خود به کار می گیرد، ساخت ویژه و محکمی را ایجاد می کند که به موجب آن از بسیاری شاعران هم عصر خود متمایز می شود.
خوانش واپس نگر «قصه ی شهر سنگستانِ» اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
257 - 284
حوزه های تخصصی:
خوانش واپس نگر «قصه ی شهر سنگستانِ» اخوان ثالث فرشته محجوب * چکیده «قصه ی شهر سنگستان» اخوان ثالث به دلیل ماهیت سیاسی اجتماعی و نیز ظرفیت های خاص و ساختار دیالکتیکی از برجسته ترین نمونه های شعر معاصر است. مقاله ی حاضر نخست به تبیین مبانی نظری نقد نشانه شناسی ریفاتر پرداخته و سپس بر مبنای آن و به شیوه ی توصیفی تحلیلی شعر مذکور را ازمنظر خوانش «اکتشافی» و سپس «واپس نگر» بررسی کرده است. حاصل این قیاس مبین آن است که «قصه ی شهر سنگستان» محصول بسط خاستگاه «یأس و ناامیدی» است که دلالتمندی شعر به آن وابسته است. این خاستگاه ازطریق فرایندهایی همچون انباشت، تعین چندعاملی، تبدل و منظومه های توصیفی گسترش یافته است. مؤلفه های مذکور شعر را از سطح محاکات فراتر برده، آن را به منظومه ای دلالتمند و واحد مبدل و با نشانه شناسی نظام مند تحلیل پذیرکرده است. بدین ترتیب می توان دریافت اخوان در فرایند «انباشت»، در زنجیره ی دوم یعنی «یأس و اندوه» که بنای اصلی مبحث است، به منظور حقیقت نمایی بیشتر واژگانی عینی تر را برگزیده است. در «منظومه های توصیفی» منظومه ی کلان «شاهزاده» به دلیل داشتن اقمار فلکیِ بیشتر، در رأس دو منظومه ی خُرد دیگر قرار می گیرد. این امر مؤید آن است که شعر، گرد محور این شخصیت و اموری که بر آن مترتب است، می چرخد. به مدد فرایند «بسط» نیز موضوعی انتزاعی (ناامیدی) را به سه ایماژ متعین تبدیل کرده که هریک بر دیگری صحه می گذارد و آن را تشدید می کند. واژه های کلیدی: خوانش واپس نگر، ریفاتر، قصه ی شهر سنگستان، نشانه شناسی. * استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران f.mahjoub2022@pnu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 2/5/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 19/8/1400
نشانه شناسی رمزگان های تشویق و تهدید در سوره «قلم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی علمی است که به واکاوی نشانه ها ی زبانی و رمزگان های موجود در متون ادبی می پردازد تا با بازشناخت مفاهیم مستتر آن ها و کشف لایه های پنهانی، به خوانشی جدید در متن برسد. قرآن کریم که مهم ترین منبع تعلیم و تربیت اسلامی است، نیازمند استخراج اصول تربیتی بر مبنای مسائل جدید تربیتی است و برای تفسیر تخصصی تربیتی آن باید لایه های معنایی نشانه های آن مورد مطالعه قرار گیرد. یکی از رویکردهای مهم تربیتی قرآن، ترغیب، تشویق، ترهیب و تهدید برای جلب توجه مخاطبان است. نشانه شناسی رمزگان تشویق و تهدید به عنوان پرکاربردترین روش های تربیتی در قرآن کریم از اهمیت فراوانی برخورداراست. پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی برمبنای منابع کتابخانه ای به صورت موردی، به بررسی نشانه شناسی رمزگان های تشویق و تهدید در سوره قلم و تبیین رویکرد تربیتی آن پرداخته است. در این سوره، از رمزگان های فرهنگی و هرمنوتیک و نمادین برای بیان اسباب نزول و تاب آوری پیامبر در برابر آزار واذیت مشرکان و تقابل صفات نیک رسول خدا (ص) در برابر صفات رذیله مشرکان، در راستای تربیت دعوت گر به روش تشویق و برای تنبیه مخالفان از شیوه تهدید به منظور آرامش قلب پیامبر اکرم(ص) و ثبات قدم وی در مسیر دعوت به دین اسلام استفاده شده است.
نشانه شناسی عروسک باربی با اسطوره شناسی های رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
53 - 66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: صنعت اسباب بازی در عصر حاضر با پیشرفت تکنولوژی در طراحی و ساخت، وارد فاز جدیدی از تولید انبوه شده و همواره سود قابل توجهی برای صاحبان این صنعت داشته است. در این میان، برندسازی و تبلیغات عروسک باربی در میان اسباب بازی ها، کماکان آن را در صدر بازار عرضه و تقاضا در جهان نگه داشته و تکرار شخصیت باربی در چند نسل، آن را به خاطره ای جمعی برای کاربران مخصوصا دختران تبدیل کرده است؛ به گونه ای که اغلب کودکان و بزرگسالان این شخصیت را می شناسند و در بازه ای از دوران بازی و رشد خود با آن در ارتباط بوده اند.
هدف پژوهش: آنچه در پژوهش پیش رو مورد واکاوی و تحلیل قرار می گیرد، تأثیر عملکرد این اسباب بازی پرفروش در شکل گیری اسطوره های مدرن و تقویت بورژوازی در جهان است. در این زمینه، با تأکید بر نظریه اسطوره رولان بارت، رابطه انسان- اشیاء در عروسک باربی به عنوان نمونه پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی نشانه های معطوف به اسطوره عروسک باربی برمبنای نظریه رولان بارت و چگونگی شکل گیری اسطوره عروسک باربی، از اهداف این پژوهش محسوب می شود.
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و در نمونه پژوهش از داده های کتابخانه ای و پایگاه های اینترنتی استفاده شده است. در بخش نخستِ تحقیق، دلالت های ضمنی باربی اسطوره نگاری و تشریح شده است تا زبان اسطوره ای عروسک به صورت فرازبان بازشناسی شود. در مرحله بعد، با توجه به نقد اسطوره ای بارت، لایه های فرا-فرا-زبان شناسایی و معرفی شده اند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در طراحی، تولید و فروش عروسک باربی، اسطوره سازی صورت گرفته است و پیام های ضمنی مشترک درتبلیغات و برندسازی، لایه های پنهانی است که در ناخودآگاه مصرف کننده اثر گذاشته و به صورت فریبی زمانی، او را به سمت مصرف فرا-باربی پیش می برد. همچنین در فرایند اسطوره زدایی مشخص شد که سلطه باربی، موجی از خدمات سیاسی، تجاری، صنعت سینما و مولتی مدیا را دربرداشته است.
نشانه شناسی با رویکرد تصویر در نقش مرغ بسم الله (مطالعهٔ موردی: آثار استاد رضا مافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
95 - 109
حوزه های تخصصی:
هم زمان با خلق آثار نوگرای نقاشی خط در مکتب سقاخانه، که در آن خط به مثابه یک عنصر تزئینی، از بند بیان مفاهیم رهاشده، هنرمندانی به بازیابی هنری از دوران صفوی و قاجار با عنوان خطوط تفننی پرداختند. هنری که به کمک خط، به آفرینش فرم های معنادار پرداخته و امروزه با نام خط نقاشی شناخته می شود. در این گرایش، تصاویری از حیوانات مقدس در دین اسلام به وسیله ی خطوط تزئینی خلق شده است. از مهم ترین آن تصاویری موسوم به مرغ بسم الله است. در سال های اخیر به دلیل عدم وجود تعاریف بنیادین در این باب، زایش هنری منسجمی شکل نگرفته و تولیدات هنری به دلیل نبودن تسلط بر خوشنویسی تزئینی در دسته بندی هنر نقاشی خط قرار گرفته اند. پژوهش پیش رو با هدف کشف ویژگی های ماهیتی این هنر و بیان تعاریف ریشه ای برای دستیابی به ساختار علمی مستحکم (با تمرکز بر موضوع مرغ بسم الله، رسامی شده توسط استاد رضا مافی) صورت گرفته است. سؤالات مطرح شده بدین شرح است: 1-مفهوم نوشتار و تصویر در مرغ بسم الله، از منظر نشانه شناسی تصویری چیست؟ 2-استفاده از کدام خط و تکنیک خوشنویسی در آثار موسوم به مرغ بسم الله، رایج تر است؟ 3-اشکال و نقوش در خط نقاشی مرغ بسم الله با رویکرد نشانه شناسی تصویری، در کدام دسته بندی قرار می گیرند؟ روش تحقیق مقاله، توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات برمبنای اسناد علمی معتبر در تحقیقات کتابخانه ای، با استفاده از ابزاری چون فیش و جدول جمع آوری و دسته بندی شده است. بعد از ارائه نمونه هایی از مرغ بسم الله، به مطالعه ی نمونه ی آماری، با رویکرد نشانه شناسی تصویر برمبنای دلالت های صریح و ضمنی پرداخته شده است. در نهایت این نتیجه حاصل شد که در تمامی اعصار مرغ بسم الله حاوی مضامین مذهبی با خط ثلث و یا نستعلیق به واسطه ی تکنیک خط مُشَکَّل به تحریر درآمده است. نشانه ها به شکل نمادین و شمایلی به کار گرفته شده اند و در آن برخلاف آثار نقاشی خط، حروف و کلمات به انتقال معنای قراردادی خود می پردازند.
تحلیل نشانه شناسانه تمثیل های منطق الطیر عطار در نقوش تزیینی آرامگاه امام زاده روشن آباد گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
19 - 37
حوزه های تخصصی:
گرچه مطالعات نشانه شناسی در ابتدا با رویکرد زبان شناسانه ظهور کرد اما به سرعت در زمینه های مختلف هنری، ادبی و اجتماعی و ... همچون ابزاری کارآمد به کار گرفته شد تا آثار هنری را به عنوان یک نظام فرهنگی بررسی کرده و رمزگان ها و مفاهیم مستتر در آنها را بیابد. در پژوهش حاضر تلاش بر این است تا از این ابزار کارآمد در جهت بررسی نقش مایه های تزیینی بنای روشن آباد گرگان و تطبیق آن با تمثیل های منطق الطیر عطار، استفاده شود زیرا در میان نقوش تزییناتی این بنا نقش مایه های حیوانی متفاوتی به چشم میخورد که در مقایسه با نقوش دیگر بنا به نظر میرسد جنبه نمادگرایانه آنها بسیار برجسته تر است و نیز نشانه های بارزی را در آن ها می توان در رابطه با تمثیل های عطار در منطق الطیر یافت که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ابتدا تلاش شده است تا پیوند نقش مایه های مورد نظر با نمادهای عرفانی منطق الطیر مورد بررسی قرار گرفته و سپس از منظر نشانه شناسی مورد تحلیل قرار گیرد. در نتیجه مطالعات صورت گرفته در این مقاله، می توان گفت: تصاویر یاد شده پیوندهای قابل ملاحظه ای با نمادهای عرفانی به کار رفته در منطق الطیر عطار دارند و در واقع تجسم دریافت طراح از این مفاهیم اند و بر مدلول های ذهنی او دلالت دارند. این پژوهش بر اساس روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد کیفی به تجزیه و تحلیل اطلاعات پژوهشی می پردازد که در این زمینه از دانش نشانه شناسی بهره می برد، ابزار جمع آوری اطلاعات در آن بر اساس روش مشاهده ای است که در مواجهه با نمونه مورد مطالعه از روش مشاهده مستقیم و توصیفی استفاده می کند اما برای جمع آوری اطلاعات و مطالعه نقوش در بستر تاریخی از روش اسنادی و کتابخانه ای بهره می برد.
تحلیلی نشانه شناختی از ظهور فرش و نقوش آن در مد ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۰
44-29
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر با ظهور فرش ایرانی در عرصه مد جهانی، اعم از نقوش فرش در پوشاک و یا قطعات بافته شده آن در لباس و کیف و کفش، دایره واژگان فرش، از محدوده کف پوش به حوزه تن پوش نیز گسترش پیدا کرده و به تبع مد داخلی نیز نسبت به این ایده بی تفاوت نمانده است. مد جهانی، تحت سیطره برندها است که هر یک ارزش های نظام معنایی خود را بازتولید می کند. بنابراین مد فرش، از گفتمان یکسانی در مد داخلی و جهانی برخوردار نیست. لذا این سؤالات مطرح می شوند که نظام معنایی مدِ فرش ایرانی و جهانی با چه رمزگانی به خلق معنا می پردازد؟ در پارادایم های حاکم بر مد داخلی و خارجی، چگونه از فرش ایرانی به طور خاص و فرش به طور عام، در تشدید کارکرد رسانه ای لباس بهره گرفته می شود؟ لذا این نوشتار با رویکرد نشانه شناسی و به شیوه توصیفی- تحلیلی، با تأکید بر مد جهانی، در راستای پاسخ گویی به سؤالات تحقیق است. هدف از پژوهش، بحث در گفتمان غالب فرش در مد معاصر ایران و جهان است. یافته ها حاکی از آن هستند که نظام مد جهانی، یک سیستم باز و پویا است و پارادایم حاکم بر آن، مدسازی است که سازنده محتوا است؛ محتوای مفهومی، هنری، کیفیتی یا اخلاقی. فرش در مد جهانی، گفتمان هنری را شکل می دهد و خارج از آن، یک مد آوانگارد، پست مدرنیستی، یک اثری هنری دارای بیان و معرف روح دوران تلقی می شود. جوهره فرش (طرح و نقش، بافت و ساختار) با توجه به نوع گفتمان، تبدیل به رمزگان در نظام معنایی شده و لذا شکل تجسمی مد فرش، وابسته به محتوای مورد نظر بوده است. با این حال، پارادایم حاکم بر مد ایرانی، مدگرایی است و رواج مد فرش در ایران بیش از آنکه یک حرکت پست مدرنیستی برای احیا و بازتعریف هنرهای سنتی باشد، غلبه برندینگ و تجاری سازی بوده و گفتمان مد فرش ایرانی، گفتمان رفاه و ثروت است.
تحلیل نشانه شناختی علائم نوشتاری در مسیریابی محیط های شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام های مسیریابی به عنوان بخشی از گرافیک شهری، از مهم ترین عناصر محیط های شهری است. عموماً عوامل نوشتاری در طراحی این نظام ها در نقش عنصر غالب ظاهر می شوند. این نشانه ها علاوه بر انتقال اطلاعات، می توانند به عنوان ابزاری گویا و خلاق، زیبایی و احساس مطلوب بصری و نیز ماندگاری تصویر را به ذهن مخاطب انتقال دهند. پرسش پژوهش آن است که کارکرد نشانه های نوشتاری در نظام های مسیریابی کلان شهر تهران چیست و فرایند ارتباطی این نشانه های نوشتاری با مخاطب چگونه است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل نشانه شناختی نوشتار در نظام های مسیریابی کلان شهر تهران در ارتباط با مخاطب است. در این راستا افزون بر بیان نقاط ضعف و قوت نوشتار در بازنمایی زبان و بازتاب زبانِ گفتار در سطح نخست دلالتی نوشتار؛ سطوح دلالتی خاص نوشتار (پیرازبانی و غیرزبانی) که در آن ها نوشتار از کیفیات دیداری خاصی برخوردار است، با معیار مبانی هنر های دیداری مورد سنجش قرار می گیرد. برای نیل به این هدف، روش تحلیل نشانه شناختی متعلق به پارادایم تفسیری به عنوان فلسفه پژوهش، ابزار نظری و روشی مورداستفاده قرار گرفته است. رویکرد پژوهش استقرایی بوده، راهبرد پژوهش نمونه موردی است. رهیافت اصلی پژوهش تحلیل محتوای کیفی بوده و از نظر افق زمانی پژوهشی تک مقطعی صورت پذیرفته است. همچنین از لحاظ گردآوری داده ها، مبانی نظری و پیشینه تجربی، مطالعه کتابخانه ای و از نظر جمع آوری داده های کیفی، پژوهشی میدانی محسوب می شود. ابزار گردآوری داده های کیفی در این پژوهش، مصاحبه و همچنین مستندات است. نتایج پژوهش نشان می دهد در نمونه های موفق، نوشتار افزون بر انتقال معنای زبانی متن، به عنوان یک عنصر هویت ساز در فضاهای شهری در سطوح خاص دلالتی خود می تواند تأثیرگذار باشد و مخاطب شهری را به فهم حس تعلق مکانی و خاطره انگیزی نسبت به یک فضای شهری نائل گرداند؛ اما در تقابل با آن چالش هایی انتقال مفاهیم و معانی زبانی و بصری نوشتار را در ارتباط با مخاطب با مشکل روبرو می سازد که عبارت انداز: 1) فقدان (و یا) ضعف در بهره گیری از نشانه های نوشتاری فارسی برای ارتباط با مخاطب هدف و نوشتار لاتین برای ارتباط با مخاطب عام و همچنین خوانش دشوار قلم استعمال شده (در سطح زبانی نوشتار)؛ 2) ضعف از لحاظ آرایش، چیدمان و صفحه آرایی نوشتارِ تابلوهای مسیریابی شهری (در سطح پیرازبانی نوشتار)؛ 3.الف) عدم هماهنگی قلم های طراحی (و یا انتخاب شده) با یکدیگر و عدم تناسب آن با موضوع، مفهوم و کارکرد مکان شهری؛ 3.ب) ضعف از لحاظ گزینش رنگ در نظام های مسیریابی؛ 3.ج) شباهت نظام های مسیریابی به نمونه های دیگر و نداشتن روحیه مستقل (در سطح غیرزبانی نوشتار). در جهت رشد و اعتلای وجوه ارتباطی و دیداری نظام های مسیریابی کلان شهر تهران بایست سطوح مختلف دلالتی در این نظام ها به عنوان اصلی مهم موردتوجه قرار گیرد. لزوم دوزبانه بودن نوشتار و ارجحیت بهره گیری از خط فارسی، به شکل مناسبی معنای صریح را به ذهن مخاطبان شهری متبادر خواهد ساخت. (سطح زبانی نوشتار) از سوی دیگر، توجه به چیدمان، هماهنگی عناصر نوشتاری با هم در تناسب با کارکرد مکان؛ همچنین کاربرد مناسب رنگ و لحاظ ویژگی های متمایزکننده نوشتار در این نظام ها به ایجاد حس مکان، زیبایی و دل بستگی برای مخاطب می انجامد که با معانی ضمنی نوشتار مرتبط است. (سطوح پیرازبانی و غیرزبانی نوشتار)
تحلیلی بر چگونگی بیان معنا در معماری پست مدرن از دریچه ی زبان شناسی (مقایسه ی تطبیقی کاربرد فنون بلاغی در زبان و معماری پست مدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
165 - 180
حوزه های تخصصی:
زبان پست مدرن مستلزم به کارگیری فنون بلاغی گوناگون است. توجه به نقش فن مجاز و به و یژه رابطه ی تعاملی آن با استعاره، در زبان معماری پست مدرن، برای تولید و بیان معنا، در پژوهش های پیشین مدنظر قرار نگرفته است. هدف این پژوهش بررسی نحوه ی شکل گیری و کارکرد فنون بلاغی در تولید و انتقال معنا و نیز رمزگشایی و بازتولید آن در معماری پست مدرن است. به این منظور، برای نخستین بار، شرایط تحقق فنون بلاغی مجاز و استعاره در معماری پست مدرن تعریف شد و رابطه ی تعاملی آن ها در دو محور هم نشینی و جانشینی برای ایجاد دو فن دیگر ایهام و کنایه، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بنابراین پژوهش حاضر کیفی و با ماهیتی کاربردی است. داده ها از طریق مطالعه ی اسنادی گردآوری و به روش توصیفی - تحلیلی، با تحلیل نشانه شناسانه و شیوه ی تطبیقی -مقایسه ای و مطالعه ی موردی تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش، معماری پست مدرن به یاری رابطه ی تعاملی مجاز و استعاره در دو محور هم نشینی و جانشینی با شکل دهی دیگر فنون بلاغی مفاهیمی چون پیچیدگی، تضاد، لذت، کثرت گرایی و تعویق معنا را متجلی می کند و موجب تکثیر و توسعه ی آن ها می شود. همچنین با تلفیق معانی صریح و ضمنیِ نشانه های متون گذشته و «از آن خود سازی» آن ها، ضمن شکل دهی به واقعیات، برخلاف ادعای پست مدرنیستی خود، به ساخت ایدئولوژی مبادرت می ورزد. بنابراین، از طریق درک عملکرد فنون بلاغی و به ویژه رابطه ی تعاملی مجاز و استعاره، امکان رمزگشایی و بازتولید معنای هر معماریِ پیچیده ی بلاغی به کمک تحلیل نشانه شناسانه میسر می شود. همچنین بهره گیری از این فنون، به مثابه ابراز بیان اندیشه در طراحی معماری، غنای معناییِ معماری حاصل را ممکن می کند.
چیستی و چرایی تأثیر ادبیات عرفانی بر نگارگری ایرانی (با رویکرد نشانه شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین مسئله: رویکرد تدریجی صوفیانه نسبت به اسلام باعث شد از قرن ششم هجری به بعد گفتمان عرفانی در ایران به یکی از گفتمان های غالب فرهنگی تبدیل شود. عرفان و تصوف پیش و بیش از هر چیزی در ادبیات فارسی تجلی یافت. ادبیات عرفانی فارسی به تدریج جهان بینی بخش عظیمی از جامعه ایرانی را شکل داد و توانست سایر هنرهای ایرانی، ازجمله نگارگری را تحت تأثیر قرار دهد و در خدمت خود نگه دارد. ادبیات عرفانی به صورت خاص در تکنیک های زیبایی شناسیِ هنر نگارگری ازجمله نشانه های دیداری و دلالت های آنها بسیار مؤثر واقع شد. مطالعه نگارگری ایرانی اسلامی به مثابه متن فرهنگی هنری می تواند مخاطب را به مجموعه ای از رمزگان نشانه ای رهنمون کند که در بستر عرفان اسلامی شکل گرفته اند. روش در این پژوهش با هدف تحلیل ارتباط ادبیات عرفانی و نگارگری ایرانی با رویکرد نشانه معناشناسانه کوشش شد تا نشان داده شود که تأثیر ادبیات عرفانی بر نظام دلالتگر نگارگری ایرانی چه کیفیتی دارد و ویژگی های آن چگونه در نشانه های دیداری نگاره ها متجلی شده است. برای این منظور مجموعه ای از نگاره ها مطالعه شد که از آن میان به شش نگاره در این مقاله استناد شده است. یافته ها و نتایج: در میان انواع نشانه ها، واکاوی شاخص ترین نشانه های دیداری مانند پرسپکتیو، چهره پردازی، رنگ، نور، قاب بندی و صورخیال در نگاره های ایرانی نشان می دهد که این نشانه های دیداری غالباً بر مضامینی عرفانی، مانند وحدت در کثرت، کیفیّت نفس و روح انسانی، معنویّت و نظام احسن حاکم بر جهان، حرکت انسان متعالی از جهان مادّی به جهان معنوی و جاودانگی دلالت می کنند. اشتراک مدلول های دو نظام متفاوت ادبیات و نگارگری برخاسته از فرهنگ غالب و مشترکی است که این دو نظام، از یکسو در بستر آن شکل گرفته اند و ازسوی دیگر در تثبیت و شکل گیری آن مؤثر بوده اند.
نشانه شناسی رمزگان های زبانی در سروده «هجره عروه بن الورد» از کاظم السماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی رمزگان های زبانی، یکی از روش های نوینی است که ناقدان و پژوهشگران در بررسی و تأویل متون ادبی و به ویژه شعر به آن اهتمام ورزیده اند. این دانش، از مفاهیمی اساسی شکل می گیرد که نشانه ها به وسیله آن، معنا و مفهوم ویژه خود را می یابند. «کاظم السماوی» از جمله شاعران توانای معاصر عراق است که نشانه ها، رمزها و اسطوره ها، بیشترین محتوای ادبی اشعار او را به خود اختصاص داده اند. سروده «هجره عروه بن الورد» از جمله قصاید برجسته ای است که شاعر در آن، مجموعه ای از رمزگان های زبانی را در خدمت ارائه بهتر مفهوم و مقصود خود به کار برده است. این پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی- تحلیلی، با استفاده از نسخه های خطّی و کتابخانه ای، به بررسی این قصیده برای یافتن مهم ترین رمزگان های زبانی آن و بیان ارتباط آن ها با زندگی شاعر از یک سو و نقش آن در هماهنگی قصیده از سوی دیگر، پرداخته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که نشانه های شخصیّت شاعر و گرایش های شخصی او در رمزگان های مربوط به صاحب متن و عنوان تجسّم یافته است و در خدمت بیان اهداف شاعر قرار گرفته اند؛ همانطور که یکپارچگی قصیده به کمک رمزگان های زیبایی شناختی و بینامتنی به اضافه دیگر رموز محقّق شده است که این امر، بر ارزش ادبی قصیده افزوده است.
بازتابندگی شکل شعر معاصر عربی در ترجمه فارسی (بررسی ترجمه شعر ادونیس براساس نظریه اومبرتو اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکل مصرع بندی شعر معاصر براساس هیچ قالب از پیش تعیین شده ای نیست و این شاعر است که ساختار نوشتاری آن را براساس معانی مدنظرش طراحی می کند. در نشانه شناسی فرهنگی اومبرتو اکو، می توان تصاویر و اشکال را در قالب «سبک پردازی» و «ابداع» بررسی کرد. مقاله حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با تکیه به آرای نشانه شناسانه اومبرتو اکو به بررسی بازتابندگی شکل شعر معاصر عربی در ترجمه فارسی پرداخته است. داده های پژوهش از مجموعه «الکتاب: گذشته مکان اکنون» (1398) انتخاب شده که ترجمه امیرحسین الهیاری از «الکتاب: أمس المکان الآن» ادونیس است. شکل نوشتاری و قالبی که ادونیس برای نگارش اشعار در «الکتاب» انتخاب کرده است، دربردارنده معانی فراوانی است و در خدمت معانی متن شعری قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ادونیس با نگارش «الکتاب» به شیوه یک نسخه خطی و استفاده از هنجارگریزی در شکل نوشتاری، دست به ابداع و سبک پردازی زده است. الهیاری در موارد زیادی موفق به انتقال این دو شیوه تولید نشانه به متن مقصد نشده است. گاهی نیز به منظور انتقال بهتر محتوای شعر در شکل متن مقصد به تولید ابداع ها و سبک پردازی هایی پرداخته است که در شعر اصلی به کار نرفته اند.
در میانه اسکروتن و لوپس (تمهیدی برای رویکردی نشانه شناسانه درعکاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راجر اسکروتن، فیلسوف بریتانیایی، نقش مؤثری در بسط زیبایی شناسی تحلیلی داشته است. وی علاوه بر حوزه های نظری، به بحث فلسفی پیرامون شاخه های هنری نیز پرداخته است. یکی از مهم ترین مباحث این حوزه، مربوط به مقاله عکاسی و بازنمایی می باشد، که واکنش های بسیاری را بدنبال داشته و یکی از بهترین واکنش ها، اثر مک آیور لوپس است. این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل منابع کتابخانه ای، ضمن تلخیص آرای اسکروتن و لوپس، به منظور برون رفت از دوگانه ی نیت مندی و علیّت، در منازعات این دو در نسبت هنر و عکاسی، رویکردی نشانه شناسانه را پیشنهاد می دهد. در این رویکرد، عکس همچون نشانه است؛ اما نشانه ای که از طریق راهه هایی، تمایل زیبایی شناختی ما را به خود عکس و نه به موضوع آن، باز می گرداند. بدین ترتیب، هسته اصلی تفکر اسکروتن، یعنی تمایل به خود عکس، حفظ می شود و بازنمودی بودن آن، به حالت تعلیق در می آید. همچنین، امکان تبدیل عکس به هنر نیز، آن گونه که لوپس مدنظر دارد، فراهم می گردد. به این منظور، نمونه هایی از عکس های نشانه ای و راهه های مربوط به آنها ، معرفی می شوند. راهه های پیشنهادی عبارتند از: یادآوری، یادآوری و ایجاد امید/ترس، پرسشگری، پرسشگری و توبیخ/سرزنش، شگفتی و حیرت، تمرکز و انسجام بخشی، تفاوت بین اعمال اجتماعی، توازن و تعادل اجتماعی.
کارکرد نشانه شناختی عناصر و جانداران طبیعت در شعر سپهری با تکیه بر رویکرد سوسور و پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توان القایی نشانه های زبانی شعر برگرفته از انواع صنایع شعری و هنرمایه های ادبی است که عامل القاء پیام هستند. شعرا از این قابلیت نشانه شناختی در خلق آثار خود بسیار بهره برده اند. سهراب سپهری از جمله شعرای معاصر است که توانسته با بهره گیری از عناصر طبیعت و شگردهای زبانی الهام گرفته از اختیارات شاعری، به شعر خود عمق معنایی بخشیده و آن را اثرگذار نماید. بر همین اساس، پژوهش حاضر با استناد به داده های برگرفته از آثار سهراب از جمله «هشت کتاب» که به روش کتابخانه ای جمع آوری گردیده، به روش توصیفی و تحلیل محتوی در قالب رویکرد نشانه شناختی سوسور و پییرس، به بررسی نشانه شناختی و رمزگشایی معنایی عناصر طبیعت در شعر سهراب پرداخته است تا فرآیند خلاقیت معنایی حاصل از بهره گیری نشانه های طبیعت در لایه های معنایی شعر وی آشکار گردد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که سهراب با به کارگیری عناصر گوناگون طبیعت (باد، آب، خاک، باران، نباتات، حیوانات، ...) درصدد بوده تا ارزش های اخلاقی و هم زیستی مسالمت آمیز را به انسان ها انتقال دهد. او از عناصر طبیعت، درس تلاش و تکاپو را آموخته و همه آنها را زیبا و جلوه ای از ذات خداوند می بیند.
بازخوانی نشانه های زبان ارتباطی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن
منبع:
پازند سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۰
31 - 44
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی روشی است که در تداوم خردی فلسفی در غرب شکل گرفت اما به صورت ناملموس و منسجم با مخاطب ارتباط برقرار می کند. نشانه شناسی فرآیندی است که هویت خود را بر اساس متن به دست می آورد و به عنوان ابزاری ارتباطی بین معماری و مخاطب به گفت وشنود می نشیند. به عقیده یاکوبسن زبان مبین نشانه ها است و نظریه ارتباطی خود را با ۶ کارکرد (ارجاعی، عاطفی، کنایی، هنری، همدلی و فرازبانی) معرفی می کند. در اینجا ۶ مصداق معماری (زمینه فرهنگی، رمزگان معماری، کاربرد صحیح، ابزار ارتباطی، کارکردی نمادین و رمزگان فرا معماری) را معادل با آن می توان در نظر گرفت. این پژوهش با هدف بازخوانی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن صورت گرفت و دو پرسش در آن مطرح شد. چگونه می توان با تأکید بر نظریه ارتباطی یاکوبسن کتیبه ملحق به فضای معماری را بازخوانی نمود؟ چرا باید این کارکردهای زبانی را در یک اثر بازخوانی کرد؟ در راستای پاسخ به این پرسش ها نخست با استناد به متون کتابخانه ای و مقالات، به تبیین دیدگاه مبتنی بر نظریه زبان شناسی یاکوبسن پرداخته می شود و در ادامه با تأکید بر نشانه شناسی از منظر ساختارگرایان و نیز اندیشه یاکوبسن، مبانی نظری پژوهش تدقیق می گردد. بخش نخست که از نوع کلامی و متن است، واژگان کلیدی و متغیرها توصیف و تحلیل می شوند و در ادامه، این نظریه با بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا مورد تطابق قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که گاهی چندین کارکرد را در یک اثر می توان مشاهده نمود درحالی که یکی از آنها بارزتر از باقی موارد است.
گویاوری کلاس های یک دانشگاه در دیوان نشانه شناسی: دلالت های مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله در چارچوب مطالعات نفسیری، نشانه شناسی کلاس های درس یک دانشگاه برای ایجاد آگاهی انتقادی درباره معانی و نحوه عمل کردن نشانه های موجود در متن آلایه های فیزیکی آن به پیوست آموزه های مدیریتی منبعث از آن بود. برای تحقق این هدف، پس از گرفتن عکس از عناصر ساختاری کلاس های درس دانشگاه مورد مطالعه، تعداد 7 عکس به عنوان نمونه برای تجزیه و تحلیل انتخاب شدند. معیار غربال گری عکس ها، ضابطه قابلیت یادگیری بیشتر از متون دیداری بود. در ادامه، داده ها با استفاده از روش های نشانه شناسی سوسور و بارت مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند. یافته های پژوهش ما را به کشف 5 اسطوره دلالت نمودند: اسطوره استاد-شاگردی (لزوم تبعیت محض شاگرد از استاد در مقام آموزش و تکیه بر آراء و اندیشه های مطرح شده توسط او در عوض مواجهه منتقدانه و یا شالوده شکنانه با آن اندیشه ها یا هم آموزی)، اسطوره نظم-نسق (القای معنایی مستحسن به رعایت نظم در سازمان برای سامان مندی امور)، اسطوره مهتری-کهتری/ ارباب-رعیتی (ایجاد ناگزیر نظام طبقاتی در سازمان)، اسطوره دارندگی-برازندگی (عدم اهتمام بایسته نسبت به کاربست و نگه داشت اموال و امکانات عمومی سازمان) و اسطوره پت-مت (عدم همه جانبه نگری در برنامه ریزی و بسیج منابع و امکانات سازمان).
شخصیت دالی و مدلولی امام حسین(ع) بر اساس الگوی نشانه شناسی هامون
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
85 - 104
حوزه های تخصصی:
دانش نشانه شناسی به تحلیل و بررسی انواع نشانه ها، عوامل حاضر در فرآیند تولید و مبادله و تعبیر آنها و نیز قواعد حاکم بر نشانه ها می پردازد. نشانه چیزی است که به غیر از خود دلالت دارد. سوسور به عنوان پدر علم نوین نشانه شناسی دو مفهوم دال و مدلول را برای نشانه شناسی در نظرگرفته است و رابطه میان آن دو را رابطه ای جدایی ناپذیر می داند. فیلیپ هامون نیز نشانه شناسی شخصیت را به سه سطحِ دال، مدلول و سطوح تحلیل شخصیت تقسیم بندی می کند. در این جستار با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی شخصیت و صفات دالی و مدلولی امام حسین(ع) در پرتوی فرآیند نشانه شناسی مورد بررسی قرار می گیرد. ویژگی های بارز شخصیتی امام حسین(ع) به مثابه یک دال و مدلول و شیء ارزشی بر جامعه و افراد آن پوشیده نیست و جلوه های آشکار این خصوصیات به عنوان چراغ راه، روشن کننده مسیر همگان است. شخصیت دالی و مدلولی امام حسین(ع) به عنوان یک نشانه، باعث شناخت خصلت های خوب و بد یک جامعه در زمان زندگی آن حضرت در میان مردم و نیز در زمان حال به شمار می رود؛ چرا که به واسطه شناخت ویژگی های امام حسین(ع) می توان خوب را از بد و حق را از باطل جدا کرد و به ماهیت آن پی برد.