مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه ارتباطی یاکوبسن


۱.

بررسی تطبیقی و بینامتنی «اشتباهِ درست» داستان پیل در تاریکی بر اساس نظریه یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: داستان اشتباه درست احیاء علوم الدین کیمیای سعادت محمد غزالی حدیقه الحقیقه سنایی مثنوی مولوی نظریه ارتباطی یاکوبسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۴۴۵
عارفان آثار پیشینیان، به خصوص سنایی و غزالی را چون سنّتی ادبی گرامی داشته و بدان ها توجه کرده اند. مولوی نیز در سرودن مثنوی معنوی به آثار سنایی، عطار و غزالی نظر داشته و برخی از حکایت تمثیلی آنان را با تغیییراتی در شکل و محتوا بازگویی کرده است. حکایت «اشتباه درست» (پیل در تاریکی) را که بیانگر نقصان و ناتوانی انسان ها در شناخت از خداوند سبحان است، نخست غزالی به عربی، در «احیاءالعلوم» و سپس به فارسی در «کیمیای سعادت» آورده، و سپس سنایی از او و مولوی هم از آنان نقل کرده است. این پژوهش توصیفی-تحلیلی با تکیه بر نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن(1896-1982)، حکایت و کارکردهای حکایت «اشتباه درست» را در آثار مذکور، بر اساس دیدگاه فرانسوی ادبیّات تطبیقی، بررسی، و تأثیر و تأثر و تفاوت و شباهت های آنها را نشان می دهد. پرسش این است که از شش عنصرِ فرستنده، گیرنده، پیام، زمینه، رمز و تماس در فرآیند ارتباطی داستان «اشتباه درست»، جهت گیری هر یک از این متون، برجسته کننده کدامیک از کارکردهای عاطفی، انگیزشی، ادبی، ارجاعی، فرازبانی و کلامی زبان بوده است؟ آیا شباهت و اختلافی دیده می شود؟ یافته ها نشان می دهد که در آثار غزالی و سنایی جهت گیری پیام، به سمت موضوع مطرح شده و متن و حکایت، کارکرد ارجاعی دارد اما مولوی، در جهت گیری پیام به سمت مخاطب برمی گردد و حکایتش کارکرد کُنشی پیدا می کند. این موارد با تغییر گیرنده (مخاطب)، پیام و زمینه یا بافت موقعیتی نیز ارتباط دارند.
۲.

بازخوانی نشانه های زبان ارتباطی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن

کلیدواژه‌ها: نظریه ارتباطی یاکوبسن نشانه شناسی ساختارگرا کتیبه عمارت قلم فرسا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۶۶
نشانه شناسی روشی است که در تداوم خردی فلسفی در غرب شکل گرفت اما به صورت ناملموس و منسجم با مخاطب ارتباط برقرار می کند. نشانه شناسی فرآیندی است که هویت خود را بر اساس متن به دست می آورد و به عنوان ابزاری ارتباطی بین معماری و مخاطب به گفت وشنود می نشیند. به عقیده یاکوبسن زبان مبین نشانه ها است و نظریه ارتباطی خود را با ۶ کارکرد (ارجاعی، عاطفی، کنایی، هنری، همدلی و فرازبانی) معرفی می کند. در اینجا ۶ مصداق معماری (زمینه فرهنگی، رمزگان معماری، کاربرد صحیح، ابزار ارتباطی، کارکردی نمادین و رمزگان فرا معماری) را معادل با آن می توان در نظر گرفت. این پژوهش با هدف بازخوانی بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا در شیراز از منظر نظریه ارتباطی یاکوبسن صورت گرفت و دو پرسش در آن مطرح شد. چگونه می توان با تأکید بر نظریه ارتباطی یاکوبسن کتیبه ملحق به فضای معماری را بازخوانی نمود؟ چرا باید این کارکردهای زبانی را در یک اثر بازخوانی کرد؟ در راستای پاسخ به این پرسش ها نخست با استناد به متون کتابخانه ای و مقالات، به تبیین دیدگاه مبتنی بر نظریه زبان شناسی یاکوبسن پرداخته می شود و در ادامه با تأکید بر نشانه شناسی از منظر ساختارگرایان و نیز اندیشه یاکوبسن، مبانی نظری پژوهش تدقیق می گردد. بخش نخست که از نوع کلامی و متن است، واژگان کلیدی و متغیرها توصیف و تحلیل می شوند و در ادامه، این نظریه با بخشی از کتیبه عمارت قلم فرسا مورد تطابق قرار می گیرد. نتایج حاکی از آن است که گاهی چندین کارکرد را در یک اثر می توان مشاهده نمود درحالی که یکی از آنها بارزتر از باقی موارد است.
۳.

عوامل مؤثّر درایجاد نقش ترغیبی زبان در قصاید ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصاید ناصرخسرو نقش ترغیبی نظریه ارتباطی یاکوبسن مخاطب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
از میان تمامی زبان شناسانی که نظریه هایی درباره نقش های زبان ارائه کرده اند، به نظر می رسد که طرح ارتباطی یاکوبسن (1896- 1982) از دقت و شمول بیش تری برخوردار باشد. طبق نظرﯾه ارتباطی یاکوبسن، هر ارتباط زبانی متشکل از شش عنصر است و یک پیام در اثر جهت گیری به سمت هرکدام از آن عناصر، دارای یک نقش غالب می شود. یکی از این نقش های شش گاﻧه زبان، «نقش ترغیبی» است که در اثر تمرکز پیام بر مخاطب ایجاد می شود. کلام ناصرخسرو (394-481 ﻫ .ﻕ.) به دلیل پاره ای از ویژگی ها از قبیل: دارا بودن ﺟﻨﺒه تبلیغی، گرایش به پند و اندرز، لحن خطاب گوﻧه اکثر قصاید آن و... عمدتاً متوجه مخاطب بوده و درنتیجه قابلیت بررسی از دیدگاه «نقش ترغیبی» زبان را داراست. در این مقاله ضمن بررسی و شناسایی ساخت های ترغیبی شعر ناصرخسرو، به مقایسه ی آماری آن ها با ساخت های مؤثر در ایجاد نقش های عاطفی و ارجاعی نیز پرداخته شده است. افعال امر و نهی، ندا، استفهام، افعال و ضمایر دوم شخص، برخی از افعال ناقص و اصوات، به عنوان عوامل مؤثرِ ایجاد نقش ترغیبی در قصاید ناصرخسرو درنظر گرفته شده اند. بر اساس نتایج به دست آمده، در شعر ناصرخسرو نقش ترغیبی - بعد از نقش شعری- بیش ترین برجستگی را به نسبت سایر نقش های زبان داراست و مواردی همچون: استفاده از افعال به صیغه های مخاطب، ضمایر جدای دوم شخص، عبارات امری و استفهامی، از جهت کثرت کاربردشان به ترتیب از مهم ترین عوامل گرایش کلام او به سمت مخاطب محسوب می شود.