مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
روابط هم نشینی و جانشینی
حوزههای تخصصی:
واژگان در قرآن کریم تنها و جدای از یکدیگر به کار نرفته اند و معنای محسوس و ملموس خود را دقیقاً از مجموع دستگاه ارتباطی که با هم دارند به دست می آورند. مطالعه حاضر در پی آن است که با بهره گیری از رویکرد معناشناسی زبانی به مفهوم «تکفیر» بپردازد. در گام اول ضمن بررسی معنای لغوی، اصطلاحی و مشتقات این مفهوم، به مفاهیم هم نشین و جانشین آن نیز پرداخته می شود تا در سایه آن به مؤلفه های معنایی «تکفیر» دست یافته شود و در گام دوم حوزه های معنایی «تکفیر» بررسی خواهد شد.برآیند بررسی مفاهیم هم نشین و جانشین «تکفیر» حاکی از آن است که میان مفهوم «غفران» و «تکفیر» رابطه معنایی برقرار است. براین اساس «غفران» می تواند جانشین «تکفیر» در نظر گرفته شود. از میان مؤلفه های مشترک «تکفیر» و «غفران» می توان به ایمان، عمل صالح، توبه، تقوا، جهاد و هجرت اشاره کرد. همچنین علاوه بر مفهوم غفران، مفاهیم اصلاح، اذهاب، عفو و محو نیز با مفهوم «تکفیر» در یک حوزه معنایی قرار دارند.
معناشناسی توصیفی تکامد اسمی منهاج و آسیب شناسی سه ترجمه ی آن (میبدی، مکارم شیرازی و انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم قرآن و معنای آن در گرو فهم مفرده ها و مفاهیمی است که زنجیروار به هم پیوسته و در ارتباطند. تکامد اسمی دسته ای از واژه های قرآن هستند که تنها یک بار در قرآن کریم به کار رفته اند. لذا از نظر اهمیت به دلیل دشواری در فهم، نیاز به معناشناسی دارند. بر همین اساس لازمه فهم واژه های تکآمد، بررسی و شناسایی ساختار، ریشه و واکاوی معنای آنها در کتب لغت و بررسی روابط هم نشینی و جانشینی می باشد؛ تا هم ابزار شناخت درست و دقیق قرآن فراهم گردد و هم ترجمه ها و تفسیرهایی که با بی توجهی معنای این کلمات دچار لغزش شده اند، آسیب شناسی گردند و در نتیجه الگویی مناسب برای معنا و ترجمه آنها ارائه گردد. بنابراین در مورد واژه منهاج در آیه 48 سوره مبارکه المائده به عنوان یک واژه تکامد اسمی مراحل فوق طی گردید و معنای واقعی آن با توجه به ریشه،ساختار از دل کتابهای لغوی بیرون کشیده شده؛ و مفهوم آن با عنایت به سیاق و روابط هم نشینی با واژه شرعه و روابط جانشینی با واژگانی که از لحاظ معنایی شبیه به واژه منهاج بودند از قبیل: صراط، سبیل، نجد، فجّ، حبک، جدد و ریع بررسی شده است نتیجه آن که اگرچه واژگان به ظاهر ترادف معنایی دارند اما این ترادف نسبی بوده و مطلق نیست. بلکه هر واژه ای از لحاظ خصوصیت معنایی مفهومی مستقل از دیگر واژه ها دارد و واژه منهاج نیز به معنای راه روشن و آشکار است. و در نهایت سه ترجمه (میبدی، مکارم شیرازی و انصاریان) از واژه مذکور مورد آسیب شناسی قرار گرفته اند و ترجمه پیشنهادی نگارنده بیان گردیده است.
تحلیلی بر چگونگی بیان معنا در معماری پست مدرن از دریچه ی زبان شناسی (مقایسه ی تطبیقی کاربرد فنون بلاغی در زبان و معماری پست مدرن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
165 - 180
حوزههای تخصصی:
زبان پست مدرن مستلزم به کارگیری فنون بلاغی گوناگون است. توجه به نقش فن مجاز و به و یژه رابطه ی تعاملی آن با استعاره، در زبان معماری پست مدرن، برای تولید و بیان معنا، در پژوهش های پیشین مدنظر قرار نگرفته است. هدف این پژوهش بررسی نحوه ی شکل گیری و کارکرد فنون بلاغی در تولید و انتقال معنا و نیز رمزگشایی و بازتولید آن در معماری پست مدرن است. به این منظور، برای نخستین بار، شرایط تحقق فنون بلاغی مجاز و استعاره در معماری پست مدرن تعریف شد و رابطه ی تعاملی آن ها در دو محور هم نشینی و جانشینی برای ایجاد دو فن دیگر ایهام و کنایه، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بنابراین پژوهش حاضر کیفی و با ماهیتی کاربردی است. داده ها از طریق مطالعه ی اسنادی گردآوری و به روش توصیفی - تحلیلی، با تحلیل نشانه شناسانه و شیوه ی تطبیقی -مقایسه ای و مطالعه ی موردی تحلیل شد. براساس یافته های پژوهش، معماری پست مدرن به یاری رابطه ی تعاملی مجاز و استعاره در دو محور هم نشینی و جانشینی با شکل دهی دیگر فنون بلاغی مفاهیمی چون پیچیدگی، تضاد، لذت، کثرت گرایی و تعویق معنا را متجلی می کند و موجب تکثیر و توسعه ی آن ها می شود. همچنین با تلفیق معانی صریح و ضمنیِ نشانه های متون گذشته و «از آن خود سازی» آن ها، ضمن شکل دهی به واقعیات، برخلاف ادعای پست مدرنیستی خود، به ساخت ایدئولوژی مبادرت می ورزد. بنابراین، از طریق درک عملکرد فنون بلاغی و به ویژه رابطه ی تعاملی مجاز و استعاره، امکان رمزگشایی و بازتولید معنای هر معماریِ پیچیده ی بلاغی به کمک تحلیل نشانه شناسانه میسر می شود. همچنین بهره گیری از این فنون، به مثابه ابراز بیان اندیشه در طراحی معماری، غنای معناییِ معماری حاصل را ممکن می کند.
معناشناسی واژه «رجس» در قرآن کریم با تأکید بر روابط هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به معنای درست مفردات قرآنی اساس تفسیر است که کمال آن، با تحلیل معنای واژگان در سیاق آیات و دستیابی به شبکه معنایی کلمات صورت می گیرد. واژه «رجس» یکی از کلمات ارزشی در قرآن کریم است که 10 بار و در 9 آیه ازجمله در آیه مهم تطهیر (احزاب: 33) آمده است. پژوهش حاضر پس از بررسی در معنای اصلی «رجس» و معانی برآمده از آن، براساس روش معناشناسی به استخراج مفاهیم هم نشین و جانشین «رجس» در قرآن می پردازد. معنای اصلی «رجس»، حرکت، لرزش، اضطراب و شیوع تند و گسترده (بوی بد یا صدای بلند و آزاردهنده) است که باعث تنفر و دوری می شود. با بررسی روابط معنایی «رجس» در آیات قرآن روشن می شود مهم ترین هم نشین های «رجس» با رابطه مکملی، الفاظ «قَدْ وَقَعَ»، «من رَّبِّکُمْ»، «اللّهُ»، «یجْعَلُ»، «مَیْتَهً»، «دَمًا مَّسْفُوحًا»، «لَحْمَ خِنزِیرٍ»، «لِیُذْهِبَ»، «فَاجْتَنِبُوا»، «الْخَمْرُ»، «الْمَیْسِرُ»، «الأَنصَابُ»، «الأَزْلاَمُ»، «فَأَعْرِضُواْ» و «فَزَادَتْهُمْ» است. رجس بر محور جانشینی با واژگانی چون «القول» (حکم به عذاب)، «الرِجز»، «الظنّ»، «المشرکون» و «الشیطان» دارای هم معنایی نسبی است؛ به طوری که هر کدام از آنها یکی از مصادیق «رجس» نیز محسوب می شوند. وجه جامع معانی «رجس» در قرآن، «دوری» است که در دوری از رحمت الهی، ایمان و طهارت نمودار می شود. خداوند با موهبت عصمت به اهل بیت(ع)، آنها را از همه انواع «رجس» (زمینه ساز دوری از ایمان) مصون داشت.
معناشناسی آیات عرش در قرآن کریم براساس روابط هم نشینی و جانشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای اخیر در علم زبان شناسی، پژوهش های نوین در نوع شناخت ویژگی های آیات و سوره های و یا دلالت های معنایی یک واژه در قرآن کریم است که این موضوع به فهم عمیق و شناخت بطن و مبانی معارف الهی در قرآن کریم کمک شایانی می کند. واژه عرش در آیات مختلف قرآن کریم دارای معانی متعددی است که با توجه به ساختار جمله به لحاظ ادبی، نحوی و بلاغی و بر اساس محور هم نشینی و جانشینی، جایگاه عرش و معنای حقیقی آن را تبیین می نماید. این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی با جامعه آماری آیات عرش است که واژه عرش که با توجه به معانی کلمه عرش در آیات بر اساس روابط هم نشینی و جانشینی و با در نظر گرفتن مترادفات عرش، از جمله: علم، قلب انسان کامل، فلک، قدرت و... مشخص می شود که عرش الهی دارای معانی متعددی است که گاهی حاکی از عالم مجردات و گاهی هم برحسب معنای ظاهری از عالم مادیات به شمار می-رود. از مهمترین یافته های پژوهش می توان به این موضوع اشاره کرد که بهترین محور جانشین عرش، علم و جایگاه تدبیر الهی است که معنای دقیق آن در این مفهوم یافت می شود.
هویت شناسی قاعده «قال، و لم یقل، کما قال» و کارکرد آن در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۴)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
«قواعد تفسیری»، دستورالعمل های کلانی هستند که برای دستیابی به فهمی موجّه از متن شکل گرفته اند. یکی از مهم ترین دستورالعمل ها در عملیات تفسیر، چگونگی کشف دو لایه «ژرف ساخت و روساخت»، و فرآیندی است که در روابط «هم نشینی و جانشینی» در زنجیره کلمات اعمال شده است. تبیین این مطلب در زبان شناسی ساختارگرا و دستور زبان گشتاری صورت پذیرفته است. حال آیا این نحوه تحلیل در آیات قرآن نیز قابل تطبیق است؟ آیا مستندی درون دینی دارد؟ آیا می توان آن را به صورت یک «قاعده تفسیری» نشان داد؟ و چگونه می توان از آن استفاده کرد؟در این مقاله تلاش شده تبیین گردد که روش تحلیل زبان شناسانه، اختصاص به متن خاص ندارد و در متن قرآن نیز جاری است، و هم چنین مستنداتی از عملکرد ائمه (ع) در استفاده از این روش ارائه شده و به صورت یک قاعده قرآنی با عنوان «قاعده قال و لم یقل» صورت بندی گردیده و نحوه استفاده قدم به قدم از آن در یک نمونه از آیات تطبیق شده است.