مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
امریکا
منبع:
سیاست دوره ۵۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
762 - 737
حوزه های تخصصی:
در دوره ترامپ، اندیشه های مرتبط با تفکر ملی گرایی اقتصادی در سراسر جهان مورد توجه قرار گرفت. هرچند این تفکر در دولت ترامپ احیا شد، هنوز شمار زیادی از سیاستمداران، احزاب و گروه های سیاسی خواهان اجرای اصول ملی گرایی اقتصادی در سیاست خارجی کشور خود هستند. در همین زمینه، به پرسش های پژوهشی زیر پاسخ داده خواهد شد: 1. چه عواملی به رونق تفکر ملی گرایی اقتصادی در ایالات متحده منجر شده است؛ 2. تا چه حد ملی گرایی اقتصادی بر سیاست خارجی دولت ترامپ تأثیر داشته است؟ در فرضیه پژوهش بیان می شود که تفکر ملی گرایی اقتصادی با تأکید بر حمایت گرایی تجاری، قدرت محوری، یکجانبه گرایی، انباشت ثروت ملی، جداسازی اقتصاد کشور از اقتصاد جهان، اولویت بخشی به هویت ملی و ملت سازی، تأثیر انکارناپذیری بر سیاست خارجی امریکا در دوران ترامپ داشته است. با استفاده از نظریه دولت محور رابرت گیلپین، سیاست خارجی ترامپ در پرتو تفکر ملی گرایی اقتصادی ارزیابی و اطلاعات و داده های لازم با روش مطالعه موردی کیفی گردآوری و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که در پرتو گسترش تفکر ملی گرایی اقتصادی، سیاست خارجی دولت ترامپ به ابزاری برای حمایت گرایی تجاری تبدیل شده و عملکرد آن نیز براساس میزان تولید ثروت با هدف افزایش قدرت ملی سنجیده می شد.
تحلیل ابعاد حقوقی تصمیم آمریکا در شناسایی بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقدام دولت ایالات متحد آمریکا در شناسایی بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل، می تواند از دو زاویه حقوق و سیاست قابل بحث و تامل باشد. در چارچوب حقوق بین الملل اصولاً تصمیمات و اقدامات سیاسی مجرای مهمی برای شکل گیری قواعد حقوقی است. در حقیقت، حقوق بین الملل حقوقی است که اصولا در سیاق روابط و سیاست بین المللی شکل می گیرد. در نبود حقوق بین الملل، روابط خصمانه یا جنگ بر ارتباطات بین المللی به عنوان قاعده حاکم خواهد بود. البته این به معنای نفی قواعد اخلاقی نیست. گرچه این باور نیز وجود دارد که از لحاظ حقوقی، قواعد اخلاقی در حقوق به طور عام و حقوق بین الملل عمومی به طور خاص جایگاه فرعی و ثانوی دارند. با صرف نظر از این مباحث فلسفی و مبنایی، هدف از ارتباط بین سیاست و قواعد حقوقی، تذکر این نکته است که یک تصمیم سیاسی می تواند پایه گذار ایجاد قواعد حقوقی یا تدوین قواعد موجود باشد و نیز می تواند در محدوده یا مبتنی بر قواعد حقوقی ای صورت گرفته باشد که از قبل وجود داشته اند. یک تصمیم سیاسی همچنین قادر است تا به تفسیر قواعد حقوقی موجود کمک کند. گرچه تصمیمات سیاسی در هیچیک از متون معتبر حقوق بین الملل موضوعه و به ویژه در ماده ی 38 اساسنامه ی دیوان بین المللی دادگستری به عنوان منبع اولیه و اصلی و یا حتی ثانویه و فرعی شمرده نمی شوند اما عملاً ردّ پای تصمیمات سیاسی در تمام منابع حقوق بین الملل به چشم می خورد. با این مراتب مسئله محوری این پژوهش این است که اقدام دولت امریکا در به رسمیت شناختن بیت المقدس (اورشلیم) به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل در تطابق با حقوق بین الملل چگونه قابل تحلیل و ارزیابی است. در این تحقیق با استدلالات و استنادات حقوقی به این نتیجه رسیدیم که این تصمیم با قواعد و اصول حاکم بر حقوق بین الملل در تعارض است.
تغییرات ژئوپلیتیک در عراق و تحول در راهبرد سیاست خارجی ایران
منبع:
سیاست کاربردی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
113-139
حوزه های تخصصی:
حمله امریکا به عراق در سال 2003 و فروپاشی رژیم بعث از مهمترین تغییرات در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران در طول دهه های اخیر بوده است. این تحول باعث ایجاد تغییرات ژئوپلیتیک مهمی در این کشور شد که از منظر رهبران سیاسی و مجریان سیاست خارجی ایران به عنوان فرصتی راهبردی نگریسته شد. هدف این مقاله بررسی تاثیر این تغییرات بر راهبرد سیاست خارجی ایران در عراق است. در حالی که شکل گیری روند سیاسی دموکراتیک، حضور امریکا در عراق، فدرالیسم کردی و تشدید افراط گرایی و تروریسم به عنوان اصلی ترین ویژگیهای عراق پس از صدام بوده است در این نوشتار استدلال می شود که ایران پس از اتخاذ راهبردهای موقتی بی طرفی مثبت و انتظار و احتیاط به سمت راهبرد توسعه نفوذ و گسترش روابط حرکت کرده است. راهبردی که هدف آن افزایش اثرگذاری بر تحولات محیط پیرامونی و ممانعت از تبدیل شدن دوباره عراق به تهدیدی برای امنیت ملی کشور است. در این چهارچوب ضمن اشاره به ابعاد این راهبرد به بررسی متغیرهای میانجی اثرگذار در اتخاذ این راهبرد، پرداخته شده است.
مقایسه راهبردهای امنیتی ایران و امریکا برای امنیت سازی در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با در نظر داشتن ابعاد متکثر امنیت در عصر حاضر به موضوع تحقیق می پردازد. نزدیکی جغرافیایی و میزان تعاملات سیاسی اقتصادی و... همسایگان و همچنین آسیب پذیری های متقابل آنان به حدی است که می توان امنیت و ناامنی در خلیج فارس را به هم پیوسته ارزیابی نمود. ایالات متحده آمریکا که پس از جنگ جهانی دوم سیاست خارجی فعالی را در قبال تحولات جهانی و منطقه ای در پیش گرفت. از طرف دیگر یکی از اصلی ترین دلایل تمرکز غرب بر خلیج فارس و قرار گرفتن آن در صدر استراتژی آمریکا لزوم جلوگیری از افزایش نفوذ و قدرت مانور ایران در منطقه بوده است. هدف اصلی این مقاله عبارت است از تحلیل و مقایسه راهبردهای امنیتی ایران و امریکا برای امنیت سازی در خلیج فارس در سه سطح نظامی و سیاسی و اقتصادی. سؤال اصلی مقاله این است که راهبردهای امنیتی ایران و امریکا برای امنیت سازی در خلیج فارس در سه سطح نظامی و سیاسی و اقتصادی کدام اند؟ روش مورد استفاده پژوهش توصیفی- تحلیلی است. نتایج مقاله نشان می دهد که موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک خلیج فارس باعث توجه و مداخله قدرت های بزرگ بین المللی به این منطقه شده و در نتیجه نقش آفرینی قدرت های بیرونی به عنوان عامل مداخله گر بیرونی باعث ناکامی تلاش های درونی برای ایجاد امنیت مبتنی بر مشارکت بازیگران بومی در منطقه شده است و در نتیجه راهبردهای امنیتی ایران و امریکا برای امنیت سازی در خلیج فارس در سه سطح نظامی و سیاسی و اقتصادی با هم متفاوتند.
خروج امریکا از افغانستان؛ بازتاب استراتژی بازموازنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خروج امریکا از افغانستان مؤلفه ای مهم از بازگشت واشنگتن به استراتژی «بازموازنه» است، استراتژی که بر بسیج منابع در مناطق حیاتی جدید دلالت دارد. بازتوزیع قدرت در نظام بین الملل، امریکا را به بازتعریف منبع تهدید (از تروریسم به هژمونیک گرایی قدرت ها) و کانون تهدید (عمدتاً از آسیای غربی به آسیای شرقی) واداشته است. صعود چین طی سه دهه گذشته به اصلی ترین چالش هژمونی امریکا در آسیا-پاسیفیک تبدیل شده است. افزون براین، روسیه به واسطه گسترش گرایی استراتژیک در اروپا و ایران به دلیل فعال گرایی منطقه ای و هسته ای در خاورمیانه نیز چالش های هژمونی امریکا محسوب می شوند. پرسش اصلی آن است که امریکا برپایه چه اهداف و دلایل استراتژیک به خروج از افغانستان مبادرت کرده است؟ فرضیه آن است که دلیل و هدف اصلی که امریکا را به خروج از افغانستان برانگیخته، مواجهه موقعیت هژمونیک آن با افزایش نفوذ چین به عنوان بالاترین اولویت و سپس روسیه و درنهایت ایران است. هدف مقاله، آن است تا خروج امریکا از افغانستان را درچارچوب بازموازنه سازی تحلیل کند که مستلزم شناخت متغیرهای بین المللی و متضمن ارزیابی پیامدهای منطقه ای بازموازنه سازی ازمنظر امریکا است. روش تحقیق از نوع تو صیفی، تحلیلی است و براساس رهیافت ساختاری و نظریه نورئالیسم تهاجمی، بازتاب سیاست بازموازنه امریکا در خروج از افغانستان تبیین می شود.
رویکرد باراک اوباما در قبال بحران هسته ای ایران بر اساس نظریه تصویر در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۸)
175 - 202
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد رویکرد باراک اوباما در قبال بحران هسته ای ایران را بر اساس نظریه تصویر در روابط بین الملل تبیین نماید. در حالی که نظریه های رقیب به موضوعاتی همچون ساختار نظام بین الملل یا تحریم های همه جانبه به عنوان عامل اصلی در حصول توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 اشاره می کنند؛ این پژوهش به عوامل ذهنی، ادراکی و شخصیتی اوباما توجه داشته است. پرسش اصلی پژوهش این است چرا باراک اوباما رویکرد متفاوتی نسبت به سَلَف خود برای حل بحران هسته ای ایران پیمود؟ پاسخ اولیه بر اساس مبانی روانشناختی در نظریه تصویر چنین است: ادراک اوباما از قدرت ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای و خسارت بار دیدنِ تداوم سیاست روسای جمهور قبلی و همچنین نوع شخصیت فردی او باعث شد در حل بحران هسته ای ایران رویکرد متفاوتی نسبت به جورج بوش پسر انتخاب کند. رویکرد این پژوهش تبیینی و روش آن مطالعه موردی است. گردآوری اطلاعات این پژوهش به روش اسنادی انجام شده است.
اتحادیه اروپا و معمای ایجاد موازنه در روابط با چین و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
935 - 917
حوزه های تخصصی:
تحولات اخیر در ساختار نظام بین الملل، موضع سه کنشگر عمده جهانی یعنی اتحادیه اروپا، ایالات متحده و چین نسبت به نظم موجود جهانی و سازوکار مدیریت آن را تحت تأثیر قرار داده و به ائتلاف های منافع-بنیان جدید شکل داده است. در چارچوب نظریه موازنه منافع رندال شوولر، پرسش اصلی مقاله این است که اتحادیه اروپا به عنوان یکی از بازیگران طرفدار حفظ وضع موجود، چه انتخاب هایی را در ارتباط با ایالات متحده تجدیدنظرطلب و چین فرصت طلب در اختیار دارد؟ در فرضیه اصلی استدلال می شود که منفعت مشترک اتحادیه اروپا و ایالات متحده در حفظ بنیان های غرب محور نظم جهانی و منفعت مشترک اتحادیه اروپا و چین در حفظ چندجانبه گرایی به عنوان سازوکار مدیریت نظم (به طور مشخص چندجانبه گرایی تجاری)، سیاست اتحادیه اروپا را در جهت ایجاد موازنه در روابط خود میان این دو کنشگر، و هم زمان شکل دادن به ائتلاف منافع-بنیان خاص خود با قدرت های میانه سوق داده است. داده های کیفی موجود در مطالعات و گزارش های دولتی و غیردولتی گردآوری شده، و با روش تحلیل سناریوهای محتمل و در چارچوب بازی کالاهای عمومی، طیف وسیعی از موضوع های مطرح در روابط بین این کنشگران در حال و آینده احتمالی بررسی خواهد شد. سناریوها کمک می کنند تا درک بهتری از دیدگاه ها و جهان بینی ذینفعان مختلف به دست آوریم. بازی های کالاهای عمومی برای شناخت نقش عقلانیت در تصمیم گیری کنشگران و مشوق های تاثیرگذار در رفتار آنها مفید بوده، و مشخص می کنند که چه منافعی به انتخاب راهبرد همکاری موازنه کننده اتحادیه اروپا در روابط با این قدرت های بزرگ منجر شده است.
تکنیک های زبانی تصویرسازی امریکا و غرب در اشعار شفیق حبیب (با تکیه بر تشاکل، تباین وتکرار)
منبع:
التنظیرات و النقد فی الادب العربی سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 106
حوزه های تخصصی:
هر نویسنده و شاعری برای بیان مقاصد خود از اسلوب و تکنیک های بیانی خاصی استفاده می کند. از آنجا که امریکا و غرب در شعر شعرای معاصر جلوه خاصی یافته است واکاوی شیوه بیان و پردازش آنها در خور توجّه است؛ این نوشتار تکنیک های زبانی شفیق حبیب در توصیف غرب و امریکا را به شیوه توصیفی- تحلیلی با عنایت به توان لفظی و معنایی واژگان بیان می کند. با واکاوی شیوه های بیانی اشعاری که شفیق حبیب در مورد امریکا و غرب سروده است می توان دریافت که کاربست واژه های همشکل و مترادف در ضمن دقّت و گزینش مناسب و درست آن انجام شده است. تقابل و تضاد واژگان با بهره گیری از معنای لفظی یا چگونگی کاربرد آن در اشعار وی نمود خاصی دارد که این امر، همراه با تهکّم، طنز و نیشخند و در ضمن بیان مقاصد و معانی مورد نظرشاعر محقّق شده است. تکرار با انواع مختلف و صبغه های گوناگونش، شگردی است که شاعر به خوبی از آن استفاده کرده و با به خدمت گرفتن آن، منظور و معنای مورد نظر خود را هر چه زیباتر بیان کرده است. در این سروده ها، همسانی و تناقض الفاظ با گزینش مناسب و چینش زیبای شاعر عجین شده و شعرش را در خور بررسی و پردازش کرده است.
چالش های مذاکره امریکا و کره شمالی و الزامات تداوم آن در پرتو اعمال قدرت نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
85-102
حوزه های تخصصی:
این مقاله از چشم انداز قدرت نرم به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی است که چرا مذاکره و دیپلماسی به عنوان ارکان اصلی قدرت نرم در حل و فصل مسئله هسته ای کره شمالی با ایالات متحده شکست خورده است؟ و چه الزاماتی برای تداوم بکارگیری این اهرم های قدرت نرم در مسئله هسته ای کره شمالی وجود دارد؟ فرضیه موقتی مقاله این است که پیگیری اهداف متعارض از سوی امریکا و کره شمالی چون بازدارندگی هسته ای و بهبود اقتصادی از سوی کره شمالی و خلع سلاح کامل هسته ای از سوی امریکا، مهمترین دلیل شکست مذاکره و دیپلماسی است. اما الزم اصلی تداوم فرایند مذاکره و گفتگو به عنوان ایزار اصلی قدرت نرم، عدم کاربرد قدرت سخت(تحریم ها و ابزار نظامی) از سوی ایالات متحده و بستر سازی فرهنگ گفتگو در روابط بین الملل است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که هر نوع پیشرفتی در مورد کاهش آزمایشات کلاهک های هسته ای و یا خلع سلاح هسته ای کره شمالی به دست آید، صرفا از طریق تداوم مذاکره و گفتگو خواهد بود. از این رو، نزدیک شدن مواضع دو کشور به یکدیگر، با میانجیگری بازیگرانی مانند کره جنوبی، چین و روسیه، کاهش تأکید براهرم های قدرت سخت بر علیه کره شمالی و افزایش همکاری بین المللی به ویژه میان اعضای دائم شورای امنیت از یک سو ضرورت و الزام تداوم بکارگیری قدرت نرم را نشان می دهد. روش گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای و روش تحقیق پژوهش مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است.
بررسی تطبیقی جایگاه دادگاه های اختصاصی اداری درنظم قضایی ایران وآمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
484 - 504
حوزه های تخصصی:
دادرسی اداری نسبت به سایر انواع دادرسی ها (حقوقی و کیفری) علاوه بر ابعاد فنی و تخصصی موضوع دعاوی اداری، به جهت بعد سیاسی دعاوی یادشده نیز حائز اهمیت است. ساختار دادرسی اداری در کشورهای مختلف، به شکلی واحد و لزوماً ذیل قوه قضاییه طراحی نشده است.مسأله اصلی پژوهش این است که با توجه به غایت تشکیل دادگاه های اداری واز رهگذرمطالعه ای تطبیقی، علل مؤثر در ایجاد ساختاری مستقل از دادگاه های دادگستری برای رسیدگی به دعاوی اداری، تا چه میزان در ایران و آمریکا وجود داشته است و جایگاه نهاد دادرسی اداری در نظام حقوقی کجاست و ضرورت تأمین اقتضائات دعاوی اداری، ایجاد ساختار مستقلی برای رسیدگی به دعاوی مزبور (به صورت مستقل از قوه قضاییه یا مستقل از دادگاههای دادگستری) تا چه میزان احساس میشود.تحقیق حاضربا شیوه توصیفی و تحلیلی بدنبال پاسخ به پرسش فوق است.براساس یافته های این پژوهش، در صلاحیت دادگاه اداری تعارضها و تقابل های مالی، بهداشتی، اقتصادی و غیره میان مردم و سازمانهای دولتی ایجاب می کند که نظام حقوقی حاکم بر «اداره» به اداره شوندگان در مقابل اداره و اداره کنندگان، حق شکایت و طرح دعوی علیه دولت را بدهد.
راهبرد ایالات متحده امریکا برای تغییر رژیم و تغییر رفتار کشورها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹)
882 - 899
حوزه های تخصصی:
ادبیات موجود در این مقاله تا حد زیادی رویکرد تغییر رژیم و تغییر رفتار را از دیدگاه طراحان سیاست خارجی ایالات متحده منعکس نموده و بیشتر نشان دهنده تجربه دولت غالب ها در نظام بین الملل نسبت به تغییر تحمیل شده است. روند پژوهشی مورد نظر با ابهام زدایی و شفاف سازی مفهوم تغییر رژیم و تغییررفتار آغاز شده در ادامه بر مبنای رویکرد تاریخی توصیفی به جایگاه و استراتژی ایالات متحده امریکا در اتخاذ این سیاست می پردازد. بر این مبنا فرضیه اصلی مورد نظر عبارت است" کاربست و نهادینه سازی تغییر(رفتار رژیم و ماهیت رژیم) در یک کشور ناشی از بهره گیری ایالات متحده از اشکال قدرت (نرم ،سخت ، هوشمندو....) بوده و سیاست تغییر نقطه تلاقی رویکرد های دکترین امنیت ملی امریکا می باشد.پروسه تغییر و گذار از آن روندی مرحله ای و زمان بر با استراتژی های بلند مدت و کوتاه مدت برای ایالات متحده امریکا می باشد.که نتایج بدست آمده در واقع ، از بسیاری جهات تغییر رژیم و نه تغییر رفتار ارجحیت داشته و وعده تخفیف و کاهش اقدامات خصمانه در صورت تغییر رفتار کشورها بعضاً به عنوان فریب برای تحریک کشورها برای در تغییر رژیم مورد استفاده قرار می گیرد.
استثنای مهم حق مؤلف: «استفاده منصفانه» از اثر دیگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۳۸۲ شماره ۳
193 - 212
حوزه های تخصصی:
حرمت حق مؤلف نباید باعث این توهم شود که منافع و مصالح عمومی جامعه در تقابل با مالکیت خصوصی مغفول مانده است . قوانین بسیاری از کشورها با محفوظ شمردن حق استثنائی استفاده منصفانه از اثر دیگری تلاش کرده اند که موازنه ای معقول میان جنبه های عمومی و خصوصی حق مؤلف ایجاد نمایند.
گرایش به پذیرش و توسعه مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی: واکنش واقع گرایانه به آثار توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۸۶ شماره ۱۱
11 - 54
حوزه های تخصصی:
با پیشرفت جوامع و گسترده تر شدن روابط اجتماعی، اشخاص حقوقی نقش بیشتر و مؤثرتری در جامعه یافته و قلمرو فعالیت خود را روز به روز توسعه داده اند به گونه ای که انواع شخصیت حقوقی در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی بشر در کنار اشخاص حقیقی به فعالیت مشغول هستند. یکی از آثار این دخالت رو به رشد اشخاص حقوقی، لزوم مسؤولیت پذیر ساختن آنهاست که متکی بر دلایلی قابل قبول و مسبوق به تجربه عملی در دیگر کشورهاست. مقاله حاضر، با بررسی این دلایل و ذکر تجارب خارجی در این زمینه، لزوم شناسایی عام مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی در ایران را مورد تأکید قرار داده، آن را واکنشی واقع گرایانه به آثار توسعه اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه دانسته است.
رویه حاکم بر حقوق استرداد مجرمین؛ مطالعه موردی: پرونده جولیان آسانژ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای حقوقی دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۷
3 - 12
حوزه های تخصصی:
برخلاف رویه پیشین حقوق حاکم بر استرداد مجرمین که منافع سیاسی حاکمان، نقش تعیین کننده ای در چرایی و چگونگی استرداد مجرمین داشت، در نظم نوین بین الملل، برای به فعلیت درآمدن فرایند استرداد مجرمین ناگزیر به عبور از دو رهیافت حقوقی اخلاقی با عنوان رهیافت وجود قانون و اجرای قانون باشیم که در مواردی همچون قضیه جولیان آسانژ، فرایند ناظر بر حقوق استرداد مجرمین تحت تأثیر منفعت طلبی و سیاست ورزی پاره ای از کشورها قرار می گیرد. در این مقاله ضمن ارائه مختصری از تاریخچه استرداد مجرمین، به توضیح و تبیین دو رهیافت وجود قانون و اجرای قانون با عنایت به قضیه جولیان آسانژ بنیانگذار سایت ویکی لیکس می پردازیم و با شرح اقدامات آسانژ و تمسک به دو رهیافت مذکور به واکاوی اتهام های وارد شده به آسانژ در مرحله وجود قانون و مسؤولیت دولت های سوئد وانگلستان در مرحله اجرای قانون خواهیم پرداخت.
چالش های سیاست همسایگی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تحولات مهم ایجادشده در سیاست خارجی چین پس از جنگ سرد، تمایل پکن به حفظ روابط دوستانه با کشورهای همسایه است. هدف این کشور از برقراری روابط خوب با همسایگان، فراهم کردن محیطی مطلوب تر برای توسعه اقتصادی داخلی و سپس، افزایش ثروت و قدرت این کشور در عرصه جهانی بوده و به همین دلیل، سیاست یکپارچه منطقه ای به نام سیاست پیرامونی یا سیاست همسایگی را تدوین کرده است. پرسشی که در پژوهش پیش رو در پی پاسخ گویی به آن هستیم، این است که «چین چه راهبرد هایی را در چارچوب سیاست همسایگی خود اتخاذ کرده و دراین راستا با چه چالش هایی روبه روست؟» در پاسخ به این پرسش باید گفت، «سیاست همسایگی خوب» در دوران دنگ شیائوپینگ، «سیاست همسایه به عنوان شریک» در دوران جیانگ زمین، «سیاست همسایگی خوب، امن، و مرفه» در زمان هو جینتائو، و «سیاست جامعه مشترک با سرنوشت مشترک» در زمان شی جین پینگ ازجمله سیاست های همسایگی چین به شمار می آیند. درواقع، چین تنها قدرت درحال ظهوری نیست که تلاش می کند، از طریق ابتکارات بلندپروازانه سیاست خارجی، به پیرامون خود شکل دهد، بلکه پیش از آن، اتحادیه اروپا نیز در این مسیر گام نهاده بود. هدف مقاله حاضر این است که نشان دهد، رهبران چین با درک درست نظام بین الملل و تغییر تفکر راهبردی خود، سیاست خارجی مناسب و به تبع آن، دیپلماسی همسایگی درخوری را درپیش گرفته و توانسته اند محیط امنی برای توسعه خود فراهم کنند که سبب شکل گیری نظم منطقه ای جدیدی می شود.
گذار دریاپایه و پویایی های دریایی چین-امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکامل نظام بین الملل قرن بیست و یکم به سوی نظامی پیچیده و آشوبی، به دلیل هم زمانی گذار جهانی و منطقه ای قدرت ناشی از رقابت میان چین و ایالات متحده سبب اهمیت یافتن دریاها در فرایند گذار نظم شده است. برایند چنین گذاری را می توان در تنش های دریایی هندوپاسیفیک، به ویژه در دریای جنوبی چین، مشاهده کرد. چنین گذار چندسطحی ای، بیانگر ناکارآمدی الگوی سنتی گذار قدرت و ضرورت تعدیل آن در چارچوب نظام های پیچیده است. براین اساس، پژوهش حاضر، درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که «دریا و اقیانوس، چه نقشی در گذار قدرت در نظام های بین المللی پیچیده دارند؟» فرضیه نگارنده این است که «رقابت برای تسلط بر دریاها و اقیانوس ها می تواند نقطه انتقال فشارهای گذار سیستمی به شاخه های نظم منطقه ای و تغییر معماری امنیتی آن به سوی نظم نوین امنیتی دریاپایه باشد». پژوهش حاضر با استفاده از نظریه گذار قدرت چندسطحی، تلاش دارد تا از چشم اندازی سیستمی به تبیین پویش ها و رقابت های دریایی چین و امریکا در فرایند گذار بپردازد. روش انجام پژوهش، قیاسی استقرایی مبتنی بر استنتاج و ترکیب است. براین اساس، ابتدا اصول و قواعد گذار در نظام های پیچیده و آشوبی، استخراج و با ترکیب آن ها، الگوی گذار شاخه ای و نظام جامع کنترل شبکه ای ارائه می شود.
تأثیر برجسته سازی شبکه ای رسانه ها و ارتباطات بین فردی بر نگرش مردم ایران به مردم و دولت امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش سنجش تأثیر رسانه ها و ارتباطات بین فردی بر نگرش مردم ایران به امریکا (به تفکیک مردم و دولت این کشور) بوده است. در این پژوهش، پاسخ دهندگان از لحاظ نوع رسانه های مصرفی و تجارب شخصی مانند ارتباط داشتن یا نداشتن با تبعه امریکایی و همچنین از نظر متغیرهایی همچون سن، عقاید مذهبی و سیاسی مقایسه شدند. روش پژوهش تلفیقی از روش کمّی (پرسش نامه) و کیفی (مصاحبه عمیق) بوده است. در تحلیل نتایج پژوهش تأکید بر نظریه های ارتباطیِ برجسته سازی شبکه ای و نظریه دریافت بوده است. نتایح حاصل از هر دو روش این پژوهش نشان می دهد که اگرچه ارتباطات و تجربه شخصی پاسخ دهندگان در نوع انگاره ذهنی آن ها در خصوص امریکا تأثیرگذار بوده، اما برداشت و ذهنیت آن ها متفاوت با خوانش رسانه های مرجع و مورداستفاده آن ها بوده است؛ به عبارت دیگر، مخاطبان رسانه های گوناگون، اعم از داخلی و خارجی، معانی آشکار و پنهان پیام های رسانه ای را دریافت کرده اند؛ اما دارای خوانشی متفاوت با خوانش رسانه های مرجع خود بوده اند. مهم ترین دلالت این پژوهش آشکارکردن ضعف سازمان های رسانه ای در استفاده از الگوهای نوین ارتباطی و اطلاع رسانی، ازجمله برجسته سازی شبکه ای، در اقناع مخاطبان است. با توجه به تحول در مفهوم و کارکرد رسانه و ازجمله نقش بیشتر مخاطب در جریان ارتباط، ماهیت ارتباط در جامعه شبکه ای امروزی بیشتر افقی و از پایین به بالاست؛ ضمن آنکه تعیین دستورکار برای بحث و گفت وگوی عمومی در رسانه های شبکه ای با تولید محتوا به سبک سنتی متفاوت است و این موضوعی است که آشکارا از آن غفلت شده است. از طرفی، نتایج این پژوهش نشان داد که در دنیای شبکه ای شده امروز، ارتباطات میان فردی و بین فرهنگی بیش از ارتباطات رسانه ای (به خصوص رسانه های رسمی) می تواند به شکل گیری باورها و ذهنیت های جدید کمک کند.
عوامل هویتی و تعارض در روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی پژوهش که با هدف شناسایی و تبیین، عوامل هویتی مؤثر بر مناسبات ایران و امریکا مورد برسی قرار گرفت، اینست که «علل و عوامل هویتی تعارض در روابط ایران و امریکا کدامند.» و در پاسخ به سؤال مذکور فرضیه مطرح عبارتست از تضاد و تقابل در هویت خواهی و استقلال طلبی ناشی از فرهنگ ملی و اسلامی ایران از یک سو و هژمونی طلبی با نگاه یک جانبه و نگرش لیبرالیستی آمریکا از سوی دیگر موجب تعارض در روابط دو کشور شده و ایجاد روابط مسالمت آمیز و توأم با احترام متقابل را بسیار دشوار کرده است. این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیلی - مقایسه ای و در چارچوب نظریه سازه انگاری، تلاش کرده، ضمن کشف و شناسایی عوامل هویتی ایران و امریکا، به بررسی و مقایسه ی عوامل هویتی متناظر و درعین حال متضاد، دو کشور بپردازد که نتیجه کلی آن عبارت است از اینکه: این رویکرد به دلیل معنا محوری و توجه به هنجارها و انگاره های هویتی، از ظرفیت خوبی برای فهم و درک موضع جمهوری اسلامی ایران در مقابل امریکا برخوردار است.
روسیه و نظم در حال تغییر بین الملل؛ رویکرد و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
7 - 36
هدف این مقاله بررسی رویکرد و عملکرد روسیه در قبال نظم در حال تغییرِ بین الملل است. به دلایل مختلف به ویژه تضعیف امریکا/غرب به عنوان نیروی مسلط و ظهور کارگزاران بزرگ جدید از جمله چین، نظم بین الملل در وضعیت گذار به نظم جدید قرار گرفته و به تبع آن مکانیسم های نظم دهنده، ارتباطات، روندها و مسائل در حال تغییر هستند. روسیه به دلایلی از جمله گفتمان تجدیدنظرطلب، فشار سیستمی امریکا/غرب، آرمان قدرت بزرگ و منابع متنوع، داعیه ارتقاء در هرم قدرت بین الملل را دارد. این مقاله به کمک نظریه چرخه قدرت با روش کیفیِ تحلیل محتوای متون و اسناد رویکرد و عملکرد روسیه در این زمینه را بررسی می کند. این نظریه با تأکید بر بروز چالش در فرآیند گذار و تغییرات در هرم قدرت بین الملل، یکی از این چالش ها را تطبیق رابطه میان قدرت و نقش در دوره های بحرانی چرخه قدرت از جمله گذار می داند. در این چهارچوب، روسیه با تأکید بر جایگاه مستقل خود به عنوان یک قدرت بزرگ، تأکید بر پایان نظم هژمونیک، حمایت از نظم اولیگارشی-کنسرتی، با روشی عملگرا و محتاطانه به مقوله نظم و ناظمان نظم، بر آن است تا نقشی فعال تر در عرصه حکمرانی بین المللی به خود اختصاص دهد. یافته ها مقاله این ادعای مسکو را به صورت محدود تأیید می کند، اما تأکید دارد که با توجه به ماهیت ژئواکونومیک نظم آتی و رابطه بین قدرت اقتصادی و نقش بین المللی در این نظم از اثرمندی روسیه کاسته می شود. براین اساس، ایران در محاسبه روابط بلندمدت از جمله قرارداد 20 ساله با روسیه باید به این واقعیت توجه داشته باشد.
تبیین رویکردهای حقوق بشری امریکا و چین (2020 -2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
197 - 220
در این مقاله تلاش می شود رویکردهای چین و امریکا به مفهوم حقوق بشر مورد بررسی قرار گیرد. سپس به سیاست های حقوق بشری این دوکشور در مقطع زمانی 2017 تا 2020 پرداخته شود. روش پژوهش در این مقاله تحلیلی و توصیفی است.این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که:چین و امریکا چه رویکرد حقوق بشری در مقطع زمانی 2017 تا 2020 اتخاذ کردند؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه ذیل مطرح می شود: امریکا به عنوان رهبر جهان غرب و جبهه حقوق بشر لیبرال، درمقطع زمانی مورد نظر با اتخاذ رویکرد عملگرایی و واقع گرایی در سیاست خارجی نگاه ابزاری به حقوق بشر داشت به عبارتی حقوق بشر جایگاه حاشیه ای برای دولت ترامپ داشت.اما دولت چین به رهبری شی جین پینگ با تاکید بر اصول حاکمیت ملی،عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها و نسبی گرایی فرهنگی، مفهوم حقوق بشر را تفسیر می کردند و حقوق بشر را مقوله ای داخلی و براساس متن های فرهنگی و ملی هر کشور قلمداد می کنند.یافته های این پژوهش حاکی از این است که پیامد سیاست حقوق بشری ترامپ منجر به تحلیل رفتن حقوق بشر لیبرالی در جهان شد و نهادها،گروه ها و احزاب لیبرال در سطح جهان تضعیف و به حاشیه رفتند اما در مقابل، موفقیت آمیز بودن مدل توسعه چین و همسو بودن سیاست ها و رویکردها حقوق بشری این کشور با بسیاری از کشورهای در حال توسعه یا اقتدارگرا باعث ترویج و تقویت حقوق بشر غیر لیبرال در جهان شد.