مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
خودمختاری
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
47 - 63
حوزه های تخصصی:
29 سال از تشکیل اولین دولت ناحیه ای در بخشی از مناطق کردنشین عراق شامل استان های اربیل، سلیمانیه، دهوک و حلبچه می گذرد. اقلیم کردستان و دولت منطقه ای آن از زوایای مختلفی موردمطالعه و بررسی واقع شده است؛ اما تاکنون از منظر هستی شناسی، موردبررسی و مطالعه واقع نگردیده است؛ این مقاله در پی بررسی و شناخت هستی شناسی این دولت ناحیه ای از منظر «ماهیت و چیستی» و «چرایی و ضرورت» می باشد. این پژوهش ازلحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. در این تحقیق روش گردآوری اطلاعات، با توجه به نوع و ابعاد آن به صورت کتابخانه ای می باشد و در تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد عوامل مؤثر در تبیین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان – عراق چندعاملی بوده که برخی از عوامل نقش پایه ای و زیربنایی داشته اند. مهم ترین عامل تأثیرگذار در فرایند شکل گیری دولت ناحیه ای کردستان، مسئله ی هویت طلبی ناحیه ای بوده است. هویت طلبی ناحیه ای زمینه ساز شکل گیری اندیشه ناسیونالیسم قومی و به تبع آن مطالبه ی حق تعیین سرنوشت با توجه به تمایزات جغرافیایی و فرهنگی میان کردستان و سایر بخش های عراق و در چهارچوب الگوهای رایج در سازمان دهی سیاسی فضا یعنی خودمختاری و فدرالیسم بوده است.
تأثیر خلاقیت و خود مختاری بر هویت فردی در آموزش زبان آلمانی؛ بررسی نقش بازی های آموزشی بر رفتار یادگیری مستقل زبان آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تاثیر خلاقیت در بازی های آموزشی و نقش آن در عملکرد خودمختار زبان آموزان در قالب فضای آموزشی می پردازد. با توجه به نظریه های متفاوت آموزشی، فلسفی، جامعه شناختی و روانشناختی راجع به نقش خلاقیت در خودمختاری در آموزش و هویت بخشی فردی در امر یادگیری سعی شده است روش جدیدی راجع به مقوله خودمختاری در امر یادگیری میسر گردد. در این مقاله با اهتمام به این تحلیل نظری، عملکرد ذهنی و فعلی دانشجویان زبان آلمانی در خصوص خودمختاری و هویت فردی با توجه به پیش زمینه های نظری آن مورد چالش قرار می گیرد. بدین منظور به دانشجویان یک سری از متون ادبی به زبان آلمانی ارایه می گردد و از آنها خواسته می شود با تغییراتی در متن و بدون تغییر محتوای آن متون نمایشی تولید و آنها را بازی کنند. تغییر نوع متون ادبی و منحصر به فرد سازی امر یادگیری زمینه ای برای هویت و خودمختاری زبان آموزان فراهم کند. سوال این است که چگونه این امر آنها را در بهبود و نکامل راهکارهای یادگیری زبان بالاخص در سطح فراشناختی یاری می دهد و از این طریق انعکاس رفتار آموزشی آنها مورد بررسی قرار می گیرد. هدف مقاله این است که با توجه به نظریه های تحلیل شده عملکرد خودمختار زبان آموزان در قالب فضای آموزشی ایجاد شده را تحلیل و پیشرفت یادگیری زبان آموزان را بسنجد.
پیش بینی سازگاری زناشویی زوجین براساس نیازهای اساسی روان شناختی و خودشیفتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم دی ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۷۹)
180-171
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری زناشویی زوجین براساس نیازهای اساسی روان شناختی و خودشیفتگی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه های آزاد واحد الکترونیک و واحد تهران مرکز در سال تحصیلی 1401-1400 بود. بدین منظور 223 نفر دانشجوبان با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به مقیاس های سازگاری زناشویی ( DAS ) اسپانیر (1976)، نیازهای بنیادین روان شناختی ( BPNS ) دسی و رایان (2001) و مقیاس شخصیت خودشیفته ( NPS ) راسکین و تری (1988) پاسخ دادند. داده ها با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین خودمختاری، ارتباط، شایستگی و سازگاری زناشویی زوجین رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0 > p )، ولی بین خودشیفتگی و سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود ندارد (05/0 < p ). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که نیازهای اساسی روان شناختی حدود 22/0 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند. براساس یافته ها می توان گفت که نیازهای اساسی روان شناختی به ویژه خودمختاری نقش اساسی در سازگاری زناشویی زوجین دارند.
ارتباط اصل حق تعیین سرنوشت با تجزیه طلبی و خودمختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
اصل حق تعیین سرنوشت به عنوان یک حق بشری پایه و اساس سایر حقوق بشری را تشکیل می دهد که به موجب آن همه افراد و گروه های اجتماعی صرف نظر از قومیت، نژاد، جنس و مذهب می توانند امور خویش را در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دست گیرند. این حق یک حق بشری فردی است که تک تک افراد یک ملت از آن برخوردارند و شاید به همین علت است که در منشور ملل متحد در کنار ضرورت رعایت و احترام به حقوق و آزادی های بنیادین فردی، از این اصل نام برده شده است. اصل اخیر از اصول مبنایی حقوق بین الملل و از قواعد آمره حقوق بشری محسوب می شود که با رعایت آن می توان در وهله اول از موارد نقض حقوق بشری که یکی از مصادیق مهم آن جلوگیری از نقض حقوق اقلیت هاست، کاسته و در مراحل بعدی با اعطای حق آزادی عمل به ملت ها در تعیین نظام سیاسی و مشارکت منظم در امور سیاسی و مدنی خویش، رضایت خاطر آنها را فراهم کرد. اصل حق تعیین سرنوشت تنها زمانی تحقق پیدا می کند که حقوق و آزادی های اساسی تمامی افراد جامعه مخصوصاً اقلیت های ساکن در آن تأمین شده باشد. گروه های اقلیتی سرکوب شده ای که حقوقشان نقض گردیده می توانند برای اعاده حقوق از دست رفته خود به راه های خشونت آمیز و غیر دمکراتیک متوسل شوند. این در حالی است که با رعایت اصل حق تعیین سرنوشت از سوی دولت ها، محملی برای طرح مسائلی از قبیل خودمختاری، تجزیه طلبی و یا مبارزات نهضت های آزادی بخش ملی به وجود نخواهد آمد. اینکه ارتباط اصل حق تعیین سرنوشت با تجزیه طلبی و خودمختاری چیست و چه زمانی اقلیت های موجود در کشوری می توانند به تجزیه طلبی یا خودمختاری به عنوان یکی از مصادیق اعمال حق تعیین سرنوشت توسل جویند، از اهداف اصلی تدوین این مقاله بوده است
الگوی حقوقی تعادل بین خودمختاری مناطق و یکپارچگی ملت در اندیشه دادگاه قانون اساسی اسپانیا (مطالعه موردی: استقلال طلبی کاتالان)(مقاله علمی وزارت علوم)
نظام حقوقی اسپانیا که به دلیل وجود تفاوت های قومی، فرهنگی، زبانی و مذهبی ازیک سیستم باز عدم تمرکز و در قالب نظام منطقه ای با اعطای خودمختاری به مناطق مختلف هفده گانه اداره می شود، می توان یک دولت بسیط محسوب کرد که تمرکززدایی آن هم سطح دولت های مرکب نیست. در مقابل صیانت ازتمرکززدایی منطقه ای و آزادی واحدهای محلی، قانون اساسی اسپانیا محدودیت تجزیه ناپذیری ملت اسپانیا را به مانند چراغ قرمز از نظر دور نداشته است. برای تضمین و صیانت از این اصول نقش نهادهای دولت مرکزی ازجمله دادگاه قانون اساسی اسپانیا از همه نهادها در برهه های زمانی مختلف، مخصوصا در سال های اخیرکه احساسات استقلال طلبانه در کاتالونیا به اوج خود رسیده پررنگ تر و آشکار است. باتوجه به مناقشات حادث شده بین دولت مرکزی و نهادهای منطقه خودمختارکاتالان، عملا دادگاه خود را در مواجهه با دو اصل مهم می بیند؛ یکی اصل مشروطه خواهی که بر حفظ حاکمیت قانون اساسی و اصول مهم آن از جمله؛ یکپارچگی ملت تأکید دارد و دیگری حق تعیین سرنوشت، که برخلاف مفهوم حقوقی آن که بیانگر آزادی عمل و استقلال اداری مناطق خودمختار است، در مفهوم سیاسی به سمت تجزیه طلبی گرایش پیداکرده است. نفوذ دادگاه بر نظم سیاسی در وهله نخست از ایفای نقش داوری بین دولت مرکزی و واحدهای مستقل محلی برمی خیزد و دادرس اساسی تلاش می کند تنش ها را کاهش داده و تعادل لازم بین خودمختاری مناطق ویکپارچگی ملت به وجود آورده، به نحوی که هم ضامن یکپارچگی وحاکمیت مستقل ملت اسپانیا باشد و هم ازخودمختاری مناطق، صیانت اساسی کند.
نقش هوش فرهنگی در پیش بینی نیازهای اساسی روانشناختی افراد شرکت کننده در نزاع دسته جمعی در شهر اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
59 - 70
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش هوش فرهنگی در پیش بینی نیازهای اساسی روان شناختی افراد شرکت کننده در نزاع دسته جمعی شهر اردبیل است.
روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد شرکت کننده در نزاع و درگیری گروهی بود که درسال 1396 به کلانتری های شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. تعداد نمونه 123 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین 8 کلانتری انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که از بین مولفه های هوش فرهنگی، راهبرد فراشناخت (33/0=B) توانایی پیش بینی نیاز اساسی شایستگی و دانش شناخت (26/0=B) توانایی پیش بینی نیازِ ارتباط را دارند.
نتیجه گیری: به طور کلی نتایج تحقیق نشان داد نیازهای اساسی شایستگی و ارتباط از طریق هوش فرهنگی افراد درگیر در نزاع، قابل پیش بینی هستند. لذا پیشنهاد می گردد در جهت ارتقاء سطح آن کلاس های آموزشی در دوره های مجازات افراد شرکت کننده در نزاع و درگیری گروهی برگزار شود.
بحران سوریه: بررسی انگیزه ها، مواضع و آینده کردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۹ بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۳)
123 - 150
حوزه های تخصصی:
در بحران سوریه بازیگران فروملی و فراملی بسیاری ایفای نقش می کنند. یکی از این بازیگران کردها هشتند. در رابطه با موضع گیری احزاب کرد نسبت به بحران مذکور باید گفت که احزاب کرد سوریه در دو سوی یک شکاف حرکت می کنند و آن، شکافِ اعتقاد به برکناری اسد از قدرت است. گروهی از احزاب کردی با تأثیر پذیرفتن از حزب پارتی کردستان عراق تاکید بر برکناری اسد از قدرت و گروهی دیگر با تأثیرپذیری از حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) اعتقاد به ماندن اسد بر سر قدرت دارند. پژوهش حاضر به بررسی مواضع کردها در قبال دولت مرکزی پیش و پس از بروز بحران پرداخته و نقش بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای نسبت به این مواضع را بررسی می نماید. فرض ما در این پژوهش این است که کردها در سوریه به دنبال ایجاد حکومت خودمختار همچون حکومت اقلیم کردستان عراق هستند. یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان کردهای سوریه(در سطح احزاب) شکافی ایدئولوژیک مبنی بر اعتقاد به سقوط بشار اسد وجود دارد و اینکه وضعیت کردها در سوریه و موضع گیری آن ها برای جامعه جهانی مبهم است. لذا این ویژگی ها باعث موضع گیری های متفاوت هرکدام از بازیگران مؤثر در بحران در قبال کردها شده است .روش مورد استفاده در این پژوهش روش توصیفی- تحلیلی با استفاده از نظریه سازه انگاری است.
تاثیر آموزش مقدماتی رسته ای بر توانمندی روانشناختی دانش آموختگان رشته مدیریت؛ مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴
19 - 36
حوزه های تخصصی:
با توجه به جایگاه آموزش در بین نیروهای نظامی کشور و نقش آن در توانمند سازی روانشناختی کارکنان، این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش های دوره مقدماتی رسته ای بر توانمندی روانشناختی دانشجویان رشته مدیریت دانشگاه شهید ستاری انجام گردید. این مطالعه به صورت تجربی روی 74 نفر از دانشجویان رشته مدیریت ورودی سال 1387 دانشگاه شهید ستاری انجام شد. داده ها به صورت پیش آزمون و پس آزمون بر اساس پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی اسپریتزر و میشرا اقتباس گردید. توانمندسازی روانشناختی بر اساس 5 مولفه شایستگی، موثر بودن، معنی دار بودن، اعتماد و خودمختاری اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون مقایسه زوجی (تی استودنت) و با نرم افزار Spss18 تحلیل شد. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش های دوره مقدماتی رسته ای با معناداری قابل قبول بر توانمندسازی روانشناختی دانشجویان تاثیرگذار است و لذا فرضیه اصلی و چهار مورد از فرضیه های فرعی مرتبط با مولفه های احساس شایستگی، موثر بودن، معنی دار بودن شغل و خود مختاری به غیر از مولفه اعتماد تایید شد. در پایان بر اساس یافته های تحقیق، پیشنهاداتی ارائه شده است.
بررسی اثربخشی بسته آموزشی فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری بر خودکارآمدی والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۴۶۶-۲۴۵۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: خودکارآمدی والدین به عنوان عاملی مهم در کاهش اختلالات تربیتی و شخصیتی کودکان تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد که از جمله آن ها سبک های فرزند پروری است. تاکنون مطالعه ای پیرامون تأثیر آموزش فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری بر خودکارآمدی والدین انجام نشده است. هدف: هدف این مطالعه بررسی اثربخشی بسته آموزشی فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری بر خودکارآمدی والدگری است. روش: پژوهش پیشِ رو بر اساس نوع داده ترکیبی کمّی و کیفی، از حیث زمان آینده نگر و بر اساس هدف در رسته پژوهش های آمیخته اکتشافی بود. ابتدا بسته آموزشی فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری، تدوین و پس از تأیید روایی و اعتبار نزد کارشناسان، به منظور بررسی اثربخشی آن برخودکارآمدی والدگری، 40 نفر از والدین کودکان دارای فرزند 7 تا 11 سال شهرستان دماوند به روش نمونه گیری هدفمند و در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند و مقیاس خودکارآمدی والدگری (دومکا، 1996) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. یافته ها: نتایج بررسی کمی پرسشنامه با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری توسط نرم افزار SPSS نشان می دهد که مقدار F (01/0 P<،21/14 =1F) برای اثر متغیر مستقل (گروه) بر نمره خودکارآمدی والدگری به لحاظ آماری معنادار بوده و خودکارآمدی والدگری مادرانی که تحت مداخله بسته تدوین شده آموزشی فرزندپروری مبتنی بر نظریه خودتعیین گری قرار گرفته اند از والدین گروه گواه بیشتر است و اندازه اثر آن 33 درصد می باشد. نتیجه گیری: همسو با پژوهش های گذشته، مشخص شد که استفاده از خودتعیین گری در امر فرزندپروری، خودکارآمدی والدین را در عرصه تربیت صحیح فرزندان ارتقاء می دهد و می توان پرسشنامه خودکارآمدی دومکا را در بررسی خانواده ها مورد استفاده قرار داد
نقد و بررسی دیدگاه هایدگر پیرامون معنای زندگی و مقایسه آن با دیدگاه دینی
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷
173 - 190
حوزه های تخصصی:
بحث از معنای زندگی یکی از دغدغه های اساسی بشر امروز است. هایدگر اگرچه که به طور مستقیم به این بحث نپرداخته، اما از میان آراء و نظریاتش می توان به دیدگاه وی در این رابطه پی برد. وی بشر امروز را بی خانمان و دچار نیهیلیسم وجودی می داند. وی راه حل خود را ابتدا بازگشت به وجود و زندگی اصیل خودمختار می داند و در دوره دوم عمر خود برای معنابخشیدن به زندگی، بحث احترام به طبیعت و پرهیز از غلبه تکنولوژی ابزاری بر زندگی انسان را مطرح می کند. ضعف اساسی دیدگاه وی غفلت از غایت زندگی انسان است؛ غایتی که می تواند به زندگی انسان معنا ببخشد؛ اما دین با ترسیم غایت و سعادتی جاودان برای انسان، وی را به سوی زندگی رهنمون می سازد که می تواند به اوج معناداری برسد.روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
تحلیل و نقد گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال در نسبت با مفهوم تلقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
163 - 186
حوزه های تخصصی:
در مکتب تعلیم و تربیت لیبرال عامل تلقین با خلل در تفکر انتقادی و نقص در قوه عقلانیت منجر به از دست رفتن خودمختاری عقلانی و استقلال شخصیتی دانش آموز می شود. در این نگرش تعلیم و تربیت تلقینی با تکیه بر اقتدار معلم و مرجعیت نهاد آموزشی به دنبال القای آموزه های اخلاقی، سیاسی و دینی خاص به ذهن دانش آموز است. از اینرو تلقین مرز میان تعلیم و تربیت خوب و بد است. اما آیا تلقین یکسره منفی و نامناسب است؟ آیا تعلیم و تربیت لیبرال خود واجد ویژگی های تعلیم و تربیت تلقینی است؟ این پژوهش کیفی با روش تحلیل مفهومی به دنبال درک ماهیت تلقین در گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال است. ادعای پژوهش این است که گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال در تلقینی خواندن اشکال دیگر تعلیم و تربیت موجه نیست. زیرا نخست این که تلقین در برخی از زمان ها و موضوعات آموزشی و عقیدتی مناسب و بلکه لازم است. دوم این که تحقق مولفه هایی مانند پرورش قوه عقلانیت و تفکر انتقادی و خودمختاری به شکل ایده آل و مطلق در تعلیم و تربیت امکان پذیر و حتی مناسب نیست. سوم این که تعلیم و تربیت لیبرال خود با پشتیبانی منابع قدرت و مرجعیت برنامه درسی پنهان به دنبال تلقین نوعی آموزه خاص عینی گرایی علمی در فرایند آموزش است و لذا انتقادات آن نسبت به سایر اشکال تعلیم و تربیت دارای نوعی ویژگی خودارجاعی است. بنابراین خالی کردن فضای تعلیم و تربیت از ارزش های اخلاقی و آموزه های مذهبی به بهانه تلقینی خواندن آن از سوی مدافعان لیبرال امری نادرست و مخاطره آمیز است.
تأثیر کانون توجه بیرونی و خودمختاری بر یادگیری یک تکلیف حرکتی هدف گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رفتار حرکتی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۳
69 - 82
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر عوامل کانون توجه بیرونی و خودمختاری به صورت جداگانه و ترکیبی بر یادگیری یک تکلیف حرکتی هدف گیری، بر اساس نظریه بهینه یادگیری حرکتی بود. تعداد 60 دانشجوی دختر به طور تصادفی در 4 گروه 15 نفری شامل خودمختاری-توجه بیرونی (حق انتخاب محل پرتاب و تمرکز به هدف)، توجه بیرونی (تمرکز به هدف)، خودمختاری (حق انتخاب محل پرتاب) و کنترل (بدون دستورالعمل توجهی) قرار گرفتند. تکلیف حرکتی در این تحقیق، پرتاب کنترلی سکه با دست برتر از فاصله 5 متری به هدف شامل ده دایره متحد المرکز ترسیم شده برروی زمین بود. شرکت کنندگان در یک طرح عاملی 2 * 2 (با و بدون کانون توجه بیرونی) * (با و بدون خودمختاری)، مرحله تمرین را در 60 کوشش تمرین کردند. آزمون های یادداری با تاخیر 2 ساعت و 24 ساعت اجرا شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد اثر اصلی توجه بیرونی (38/0P=)، و تعامل بین عوامل توجه بیرونی و خودمختاری (69/0P=) معنادار نمی باشد. اثر اصلی عامل خودمختاری معنادار می باشد (002/0P=). به طوریکه، دقت اجرای شرکت کنندگان گروه خودمختاری در مرحله یادداری بهتر از گروه بدون خودمختاری است. به طور کلی، یافته ها بیانگر آن است که عامل خودمختاری به صورت جداگانه و بدون ترکیب با کانون توجه بیرونی در یادگیری مهارت حرکتی هدفگیری تاثیر گذار می باشد.
پیشایندهای انگیزشی احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه: نقش خودمختاری، شایستگی، ارتباط و علاقه فردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عدم احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه، می تواند یک عامل اصلی افت تحصیلی و مشکلات سازگاری در آموزش عالی باشد. با این حال، شناخت کمی از پیشایندهای احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه وجود دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین نقش خودمختاری، شایستگی، ارتباط و علاقه فردی در پیش بینی احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بود.
روش ها: طرح پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در نیم سال اول سال تحصیلی 99-98 تشکیل دادند. بدین منظور، 450 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق مقیاس های ارضای نیازهای بنادین عمومی، علاقه فردی و تعلق به دانشگاه انجام گرفت. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 24 و روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین نیازهای شایستگی، خودمختاری، ارتباط، علاقه فردی و تعلق به دانشگاه همبستگی های متقابل معنادار وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که به جز علاقه فردی، متغیرهای شایستگی، خودمختاری و ارتباط قادر به پیش بینی معنادار احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه بودند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش، نقش مهم ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی را در تجربه احساس تعلق دانشجویان به دانشگاه مورد تأکید قرار می دهد و می تواند مبنایی برای مداخلات اثرگذار در آموزش عالی باشد.
اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهدویت بر بهزیستی روانشناختی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن انجام شد. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود و طرح آن به صورت گروه های آزمایش و گروه کنترل و دو مرحله پیش آزمون، پس آزمون انجام شد. جامعه آماری این تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن در سال تحصیلی 1401-1402 بود. حجم نمونه پژوهش برای هر گروه 15 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) و در مجموع 30 نفر براورد شد. نمونه گیری در مرحله اول به صورت داوطلبانه در دانشگاه آزاد رودهن انجام شد که از طریق اجرای پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (2002)، دانشجویانی که نمره پایین از این دو پرسشنامه دریافت نمودند، غربالگری شد، سپس از بین این دانشجویان، افرادی که حاضر به همکاری با پژوهشگر و دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند را انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. سپس گروه آموزش تحت آموزش مهدویت قرار گرفت ولی گروه کنترل آموزشی دریافت کرد، سپس مجدد از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس با نرم افزار SPSS-25 نشان داد، آموزش مهدویت بر افزایش خرده مقیاس های بهزیستی روانشناختی شامل پذیرش خود، روابط مثبت با دیگران، خودمختاری، تسلط بر محیط، زندگی هدفمند و رشد فردی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن به طور معناداری مؤثر است.
بررسی نظریه امر الهی در اخلاق و شبهات و چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
5 - 25
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بر آن است نظریه امر الهی و شبهات و چالش های آن را که مدافع ریشه داربودن اخلاق در دین خداست مورد بحث و بررسی قرار دهد. این نظریه در میان متفکران مغرب زمین از زمان سقراط تاکنون و هم در میان اندیشمندان اسلامی طرفداران خاص خود را داشته است. مطابق این نظریه، ازلحاظ اخلاقی، خوب آن چیزی است که خدا امر کند و بد آن چیزی است که خدا نهی کند. در ابتدا سعی شده است که تعریف های روشنی از اخلاق و دین ارائه شود. منظور از دین، ادیان الهی است که خداوند به پیامبران الهی وحی کرده است که اسلام، تجلی تام و تمام آنهاست و منظور از اخلاق، اخلاق دستوری است که درصدد کشف معیارهای اعمال خوب و بد است. درضمن توضیح این نظریه، شبهات وارد بر این نظریه مطرح شده است. آنها عبارت اند از: 1. راه تشخیص اوامر الهی؛ 2. مسئله الزام در نظریه اوامر الهی؛ 3. خودمختاری در نظریه اوامر الهی؛ 4. بن بست این نظریه. در ادامه، پاسخ های مناسب آنهابه اجمال بررسی شده است به گونه ای که این نظریه با اضافات و تعدیلاتی قابل دفاع باشد.
بررسی رابطه بین عزت نفس، خودمختاری و انصاف با مسئولیت پذیری دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آموزش و پرورش دانش آموزان علاوه بر خواندن و نوشتن نیازمند یادگیری هنرِ زندگی کردن با یکدیگر و مهارت های لازم برای زندگی اجتماعی هستند و این باید در برنامه تحصیلی در نظر گرفته شود . آشنایی با این مهارت و عوامل تأثیر گذار بر آن می تواند اولین قدم برای هر نوع برنامه ریزی در این زمینه باشد. این مقاله تحقیقی در پی بررسی عوامل مؤثر بر میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان به عنوان یکی از بایسته ها و مهارت های اجتماعی است. در این پژوهش بر اساس الگوی نظری تحقیق اثر متغیرهای انصاف، رابطه گرم، فرصت خودمختاری، عزت نفس، خودپنداره و خودمختاری ادراک شده به عنوان متغیرهای تأثیرگذار بر مسئولیت پذیری دانش آموزان بررسی می شود 360 نفر از دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی شهرستان ورامین، از بین مدارس عادی وسط شهر، عادی حاشیه شهر، غیرانتفاعی، نمونه، شاهد و تیزهوشان، جمعیت نمونه این مطالعه را تشکیل می دهند. نتایج تحلیل های آماری نشان می دهد که مهمترین متغیر مؤثر بر میزان مسئولیت پذیری دانش آموزان، خودمختاری ادراک شده است، به این معنی که افرادی که درک بالایی از کنترل دارند، مسئولیت پذیرتر هستند. متغیرهای رابطه گرم و انصاف اولیای مدرسه و پذیرفتن نقش فعال دانش آموزان (فرصت خودمختاری) در مدرسه، به صورت مستقیم و غیرمستقیم از طریق تأثیر بر عزت نفس، خودپنداره و خودمختاری ادراک شده، بر مسئولیت پذیری دانش آموزان تأثیر معنادار دارند.