مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خودمختاری
حوزه های تخصصی:
در جامعه امروز ایران، تحولاتی چون افزایش سطح سواد و اشتغال زنان، و گسترش فضاهای سایبرنتیکی و اطلاعاتی، زنان را در گذار از وضعیت سنتی و مکانیکی گذشته به دوران مدرن و اندام وار نوین با دوگانه گی و ابهام روبه رو ساخته است. از سویی، ساختار سنتی جامعه، زنان را به ایفای نقش های تنها سنتی وا می دارد، و از دیگر سو، زنان در بسترهای نوین پدید آمده، شخصیتی متمایز فردیت یافته می یابند که می توانند بی وابسته گی منفعلانه به دیگران عمل کنند. از آن جا که در جامعه ما، خانواده هنوز حیاتی ترین نهاد اجتماعی شمرده می شود و وضعیت بی هنجار کنونی تهدیدی جدی برای کیان آن است، در این نوشتار تلاش شده است تا با بررسی انتقادی تعریف های گوناگون صاحب نظران از خود مختاری و آوردن تعریفی ویژه از خود مختاری زنان (در برابر خودرایی، خودمداری، و از این دست)، پاسخی مناسب برای عبور جامعه از شرایط ایجاد شده یافته شود. در راستای چنین هدفی، ره یافت های گوناگون نظری به کار آمد تا عوامل تاثیر گذار بر افزایش و کاهش خود مختاری زنان مشخص شود. سپس، متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش، با بهره گیری از روش پیمایش و به کارگیری پرسش نامه سنجیده شد. نتایج تحلیل رگرسیون به روش گام به گام (stepwise) نشان داد که از میان همه عوامل بررسی شده، به ترتیب پنج متغیر خود پنداره، خلوت شخصی، شبکه روابط اجتماعی - فرهنگی، سرمایه اقتصادی (درآمد)، و منزلت شغلی شوهر، 61.4 درصد از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین می کند. هم چنین، آزمون مدل تحلیلی پژوهش به روش تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای میانی تاثیری مستقیم بر خود مختاری دارد، و متغیرهای ساختاری به صورت غیر مستقیم و با اثر گذاری بر این متغیرهای میانی بر خود مختاری زن تاثیر می گذارد.
حقوق تاریخی و کاربرد زور در حقوق بین المللی (مبانی نظری و تجربه عملی- استان خوزستان و سرزمین کویت)
حوزه های تخصصی:
حقوق تاریخی از جمله مفاهیمی است که مورد استناد قابل ملاحظه دولتها برای تبیین و توجیه روابطشان با یکدیگر قرار میگیرد ، در حالی که در ابتدا شاید چنین به نظر برسد که در نظم بین المللی معاصر جایی برای ادعاهای تاریخی با آثار و نتایج حقوقی در زمان حال وجود ندارد ، اما علیرغم این جنبه کاربردی ، مفهوم حقوق تاریخی چندان روشن نیست و حدود و ابعاد آن چندان مشخص نمیباشد به ویژه زمانی که مفهوم مذکور با مسئله بحث انگیز دیگری یعنی مسئله کاربرد زور در نظم کنونی ، گروه خورده ، دامنه تعارض بین آنچه که طبق نصوص «قانونی» این نظم ، ممنوع اما به لحاظ اصول استثناء بر قواعد آن «مشروع» است ، افزایش میدهد و ...
بررسی ابعاد روانی فلات شغلی و ارائه راهکارهای عملی برون رفت
حوزه های تخصصی:
در دنیای پیچیده و متحول کنونی که شاهد رقابت های بسیار زیاد جوامع جهت دستیابی به جدیدترین فنآوری ها و منابع در عرصه قدرت و تفوق هستیم، منابع انسانی و بالاخص افراد خلاق، ماجراجو، و صاحبان اندیشه های نو و بدیع به مثابه گرانبهاترین سرمایه های سازمانی بوده که از جایگاه بسیار والا و ارزشمندی برخوردارند. ساختارهای سازمانی جدید به سرعت رو به تغییر نهاده است و نردبانهای ترقی کوتاه و تخت شده است و سازمانها و منابع موجود انسانی شان تحت تأثیر عوامل و تهدیدهای مختلفی قرار گرفته اند که از آن جمله می توان به «فلات شغلی» اشاره نمود که چه بصورت آشکار و چه بصورت پنهان نمایان می شود، واژه فلات در اصل از مباحث زمین شناسی و جغرافیا است و سکون در مسیر حرفه ای و شغلی بیانگر رکود، عدم پیشرفت و کاهش یادگیری است و از طرفی نیز القاء کننده نوعی احساس افسردگی و شکست می باشد. در این مقاله ضمن پیشینه کاوی مقوله فلات شغلی به بررسی ابعاد روانی و نظریات مطرح پرداخته شده و انواع مشهور و مشهود سکون شغلی مورد اشاره قرار گرفته و در نهایت استراتژیهای برون رفت از سکون زدگی نیز ارائه گردیده است که با بهره گیری از آنها می توان منابع انسانی ایستا و دچار وقفه و فلات را به حرکت، فعالیت و انگیزه مجدد جهت دخالت مشارکت جویانه و خلاقانه واداشت .
رابطه ابعاد بهزیستی روانشناختی و سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزاد شهر (86 ـ 1385)
حوزه های تخصصی:
"سلامتی یک مفهوم چند بعدی است که علاوه بر بیمار نبودن، احساس شادکامی و بهزیستی را نیز در برمیگیرد. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بهزیستی روانشناختی و سلامت عمومی در بین دانشجویان طراحی و اجرا گردید.
روش این پژوهش از نوع همبستگی است. تعداد 145 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد آزادشهر با استفاده از روش تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه جمعیتشناختی، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و مقیاسهای بهزیستی روانشناختی ریف (SPWB). دادههای حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان داد که میانگین خردهمقیاس اختلال در کارکرد اجتماعی پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) بالاتر از سایر عاملها میباشد (3/7= M) و افسردگی از کمترین میانگین برخوردار است (08/4 =M ). نتایج نشان داد که بین ابعاد بهزیستی روانشناختی (پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، رشد شخصی، تسلط بر محیط) و سلامت عمومی رابطه منفی معنادار وجود دارد (01/0 P<). 35 درصد از تغییرات واریانس نمرات سلامت عمومی با نمرات بهزیستی روانشناختی قابل پیشبینی است.
"
ناحیه بندی سینوپتیک دمای منطقه خزر بر مبنای متغیرهای ترمودینامیک ترازهای فوقانی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دما از مهم ترین عناصر مؤثر بر آب و هوا و محیط زیست هر منطقه است. دریای خزر به عنوان یک توده آبی گسترده در حاشیه شمالی ایران میتواند سهم مهمی را در تعدیل نوسان های دما بر عهده داشته باشد. برای بررسی شرایط همدید و تعیین نواحی دمایی منطقه خزر و عوامل مؤثر در ناحیه بندی آن، داده های روزانه جوی ترازهای مختلف این منطقه در سال های 1994 تا 2003 میلادی فراهم و شاخص های تعیینکننده وضعیت دمایی شامل دمای هوا، دمای پتانسیل، فرارفت دمای جو در سطوح 1000 تا 100 هکتوپاسکال محاسبه شد. سپس با استفاده از تحلیل مؤلفه مبنا و تحلیل خوشه ای، نقشه نواحی هر سه شاخص دمایی منطقه خزر برای ستون جوی 1000 تا 100 هکتوپاسکال و هم چنین نقشه های نواحی دمایی برای ترازهای 300، 500، 700، 850 و 1000 هکتوپاسکال ترسیم شد.
نتایج نشان میدهد برای هرکدام از شاخص ها، هفت ناحیه در منطقه خزر وجود دارد که عرض جغرافیایی و سیستم های سینوپتیکی به خصوص استقرار سامانه پرفشار آسیایی در روزهای سرد سال در بخش شرقی و شمال شرقی خزر (عامل کاهش دما) و انواع سامانه های کم فشار و پرفشار مهاجر در بخش غربی و جنوب غربی (عامل افزایش دما)، مهم ترین عوامل مؤثر بر تفکیک نواحی دمایی در همه ترازها محسوب میشوند. هم چنین نتایج حاصل از مقایسه نقشه های نواحی شاخص های دمایی(دما، دمای پتانسیل و فرارفت دما) نشان میدهد که محدوده خشکی و آبی خزر از هم تفکیک نشده است, در این صورت نقش پهنه بزرگ آبی دریاچه، در مقیاس سینوپتیک در توزیع مکانی و ناحیه بندی دمایی منطقه، قوی نیست و به احتمال زیاد با انتقال و تبادل انرژی و ایجاد جریان های نسیم خشکی- دریا، تأثیر آن در مقیاس کوچک تا متوسط و در بخش هایی از سال قابل رؤیت است. در مجموع در ترازهای مختلف جوی، بین شمال و جنوب منطقه، به طور متوسط7 تا 10 درجه سانتیگراد و بین شرق و غرب منطقه به طور متوسط 2 تا 3 درجه سانتیگراد اختلاف دما وجود دارد و سردترین ناحیه در قسمت شمال شرقی منطقه واقع است.
مقایسه توانمندی های روانشناختی کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان بر اساس نوع فعالیت، سمت و تحصیلات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مقایسه توانمندی های روانشناختی کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان با توجه به نوع فعالیت، سمت وتحصیلات پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بود .جامعه آماری آن را همه کارکنان رسمی پالایشگاه نفت اصفهان در سال 1386تشکیل داده بودند که از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی و محاسبه توان آماری(74/0) در سطح(05/0p≤) به منظور بررسی کفایت حجم نمونه،120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود که از طریق ضریب آلفای کرونباخ پایایی آن 83/0 محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد: میزان احساس مؤثر بودن کارکنان با توجه به نوع فعالیت در سطح(05/0p≤) از تفاوتی معنادار برخوردار بودکه بیشترین میزان میانگین مربوط به کارکنان تعمیرات و تدارکات کالا و انبار وکمترین میزان میانگین مربوط به کارکنان خدمات مهندسی، مهندسی طرحها و تحقیق و توسعه بود. همچنین بین کارکنان از نظر احساس خودمختاری با توجه به سطح تحصیلات درسطح(05/0≥ p ) تفاوتی معنادار وجود داشت که بیشترین میزان میانگین مربوط به کارکنان بامدرک تحصیلی فوق دیپلم و کمترین میزان میانگین مربوط به کارکنان بامدرک تحصیلی کارشناسی ارشد بود. ارائه آموزشهای ضمن خدمت، ایجاد جو مشارکتی وتیم سازی از پیشنهادهای مهم این پژوهش است. محدود بودن جامعه آماری به کارکنان رسمی پالایشگاه و در نظر نگرفتن کارکنان قراردادی و پیمانی به عنوان جامعه آماری از محدودیتهای مهم این تحقیق است.
ادراک دانش آموز از حمایت معلم از خود مختاری و خودکارآمدی انگلیسی: نقش واسطه ای نیازهای اساسی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ادراک دانشآموز از حمایت معلم از خودمختاری بر خودکارآمدی دانش آموزان در درس انگلیسی، با واسطهگری نیازهای اساسی روان شناختی (خودمختاری، شایستگی و ارتباط) است. بدین منظور، 310 نفر از دانش آموزان شهر قم (177 پسر و 133 دختر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه جو یادگیری ویلیامز و دسی؛ نیازهای اساسی روان شناختی ایلاردی و همکاران؛ و خودکارآمدی میدلتن و میگلی پاسخ دادند. یافته های به دست آمده با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که ادراک از حمایت معلم از خودمختاری، اثر مستقیم مثبت و معناداری بر برآورده شدن نیازهای اساسی دارد و از این طریق، به صورت غیرمستقیم بر خودکارآمدی اثر می گذارد. همچنین، نیازهای اساسی خودمختاری و شایستگی اثر مستقیم مثبت و معناداری بر خودکارآمدی دانشآموزان دارند. اما اثر ارتباط بر خودکارآمدی دانشآموزان معنادار نبود. بطور کلی میتوان نتیجه گرفت که حمایت معلم از خودمختاری دانش آموزان، باعث برآورده شدن نیازهای اساسی روان شناختی و در نتیجه افزایش خودکارآمدی آنان می شود.
مقایسه مدل های ساختاری مدیریت مناطق جوامع متکثر قومی: درس هایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از واقعیات غیر قابل انکار تاریخ، بافت متکثر فرهنگی و قومی کشورهاست که مدیریت سیاسی آن در سطح کلان، بسیار حائز اهمیت است. اداره مناطق یک کشور و کم و کیف اختیاراتی که مناطق از آن برخوردارند، یکی از موضوعات مهم حکومتداری است. با توجه به سوابق تاریخی، کشورها مدل های مختلف اداره مناطق را تجربه کرده اند. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که نمی توان برای یک کشور، مدل خاصی را تجویز کرد، بلکه این مدل ها در کشورهای مختلف، بازتاب های متفاوتی داشته است. مسلم است که توسعه یافتگی سیاسی و سابقه تاریخی همزیستی هویت های مختلف، در موفقیت یا شکست مدل های مزبور تأثیرگذار است. در مقاله حاضر، مدل های مختلف اداره مناطق مورد مقایسه قرار می گیرد. با توجه به ملزومات امنیت ملی، در ایران صرفاً مدل تمرکززدایی می تواند مناسب باشد که ابعاد آن در این مقاله بررسی می شود.
سنجش دیدگاه دکتر سروش درباره تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی و سنجش دیدگاه دکتر سروش درباره مسأله تکنولوژی در مقاله صناعت و قناعت ایشان و بررسی امکان یا امتناع تکنولوژی دینی در نگاه وی است. در ابتدا به بررسی اجمالی مقاله خواهیم پرداخت و در گام بعد تلاش میشود استدلال اصلی نوشته مشخص و مورد ارزیابی و نقد قرار گیرد. سپس براساس بررسی های انجام شده و با توجه به نظریات حوزه فلسفه و جامعه شناسی تکنولوژی میکوشیم چارچوبی جدید برای مساله تکنولوژی به دست دهیم. و نهایتا به دنبال فهم این موضوع خواهیم بود که آیا در چارچوب جدید ارائه شده برای تکنولوژی امکان تکنولوژی دینی وجود دارد یانه.
آزادی و خودمختاری انسان از دیدگاه کانت و نقد و بررسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانت، حوزة عقل نظری را ناتوان از اثبات خودمختاری و آزادی انسان میداند، و میکوشد از طریق عقل عملی یا اخلاق، آن را به عنوان اصل موضوع اثبات نماید. وی اعتقاد دارد که اگر آزادی و خودمختاری بخواهد صفت چیزی باشد، باید صفت اراده باشد. او ارادة آزاد را با ارادة خودمختار همسان میداند؛ یعنی اراده هنگامی آزاد است که علت ایجاد آثار و اعمالی باشد، در حالی که خود معلول امر دیگری نباشد. او از معنای سلبی آزادی، به معنای ایجابی آن منتقل میشود و قانون حاکم بر آن، خودتحمیلی یا خودمختارانه باشد؛ یعنی قانون حاکم بر خود را خود وضع نماید. او همچنین ارادة آزاد را با ارادة تحت قانون اخلاقی یکی میداند و البته به این معنا نیست که افرادی که غیر اخلاقی عمل میکنند، آزاد نیستند. کانت تا آنجا پیش میرود که اخلاق دینی را «دیگر آیین» و در نتیجه منافی با خودمختاری انسان میداند. این دیدگاه کانت در مقاله حاضر مورد نقد قرار گرفته و اثبات شده است که اخلاق دینی منافاتی با خودمختاری انسان ندارد.
خودمختاری از دیدگاه کریستین کرسگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشته دیدگاه کرسگارد درباره عمل و مؤلفه های ساختاری آن بررسی می شود. وی معتقد است کارکرد ساختاری عمل، تقوم بخشی به فاعل است. از سوی دیگر، خودمختاری و کارآیی دو خصوصیت ساختاری فاعل هستند. از آنجا که خصوصیت ساختاری هر شیء برای آن شیء، جنبه هنجاری دارد، هر فاعلی باید مختارانه و کارآمد عمل کند تا فاعلیت خود را تقوم بخشد. رویه ای که کرسگارد برای دست یابی به خودمختاری و کارآیی پیشنهاد می کند، امر مطلق و مشروط کانت است. کرسگارد معتقد است عمل مختص انسان نیست و حیوانات نیز گرچه تابع اوامر کانتی نیستند، از نوعی خودمختاری برخوردارند، اما خودمختاری در معنای دقیق و عمیق آن، به معنای انتخاب اصول عمل است و در این معنا فقط انسان را می توان خودمختار دانست.
تأثیر روش یادگیری مشارکتی جیگ ساو بر نیازهای اساسی روان شناختی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر کلاس درس جیگ ساو بر برآورده شدن نیازهای روان شناختی دانش آموزان (نیاز به خودمختاری، شایستگی و ارتباط) است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دست یابی به اهداف پژوهش، ابتدا دانش آموزان دو کلاس سوم دبیرستان دخترانه (51 نفر) با استفاده از نمونه های در دسترس انتخاب شدند؛ سپس به شیوة کاملاً تصادفی، دانش آموزان یک کلاس، آموزش درس شیمی را به روش جیگ ساو (26 دانش آموز) و دانش آموزان کلاس دیگر (25 دانش آموز) این درس را به روش سخنرانی تجربه کردند. آزمون نیازهای روان شناختی قبل و بعد از مداخله برای گروه ها اجرا گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و تکنیک های آماری توصیفی و استنباطی مختلف از جمله روش های آماری میانگین، انحراف استاندارد، تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که روش جیگ ساو اثر مثبتی بر نیاز به خودمختاری و ارتباط و شایستگی دارد. به طور کلی یافته های پژوهش از نظریة خودتعیین گری حمایت کردند و نشان دادند که محیط های حامی خودمختاری از قبیل روش تدریس جیگ ساو اثر مثبتی بر برآورده شدن نیازهای روان شناختی اساسی دارند.
ارزیابی میزان توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریزبا استناد به مدل توماس
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی میزان توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با مدل توماس است که در میان کارکنان واحد آموزش و پژوهش صورت گرفته است. حجم جامعه آماری 248 نفر می باشد که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و با استفاده از جدول کوکران و فرمول تعدیل نمونه 92 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که برای این منظور از پرسشنامه استاندارد اسپریتزر استفاده شده است. که قبل از بکارگیری پرسشنامه روایی آن توسط استادان صاحب نظر مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است و با استفاده از فرمول ضریب آلفای کرونباخ نیز پایایی پرسشنامه شده که مقدار آن91% بدست آمده است. داده های جمع آوری شده به دو شیوه توصیفی و استنباطی (t تک گروهی، tمستقل، F تحلیل واریانس) تجزیه و تحلیل شده که نتایج پژوهش حاکی از این است که میزان توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با استناد به مدل توماس، در سطح بالاتر از متوسط است. به عبارت دیگر میانگین احساس شایستگی43/17، احساس خودمختاری 33/15، احساس تأثیرگذاری 02/15، احساس معنی داری 59/16، در میان کارکنان واحد آموزش و پژوهش می باشد و هچنین نتایج حاکی از این است که تفاوت معنی داری بین جنسیت، واحد کار و سطح تحصیلات از لحاظ توانمندی روانشناختی وجود ندارد.
تبیین تأثیرات تحولات عراق بر اقلیم کردستان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، تبیین تأثیرات تحولات عراق بر فرایند های سیاسی اقلیم کردستان است. در واقع پرسش اصلی مقاله این است که: تحولات عراق از سال 2003 تاکنون، به ویژه سقوط صدام حسین، تدوین قانون اساسی جدید، گسترش اختلاف های مذهبی و قومی و در نهایت ظهور و قدرت نمایی داعش، چه تأثیراتی بر وضعیت سیاسی اقلیم کردستان عراق گذاشته است؟ در پاسخ، این فرضیه به نظر می رسد که تحولات چندساله گذشته به شدت وزن سیاسی اقلیم سیاسی کردستان عراق را افزایش داده است؛ به شکلی که در میان مدت احتمال خودمختاری فزون تر و در بلندمدت استقلال خواهی بیشتر نمایانگر خواهد شد. این موضوع به ویژه با توجه به گسترش توان نظامی اقلیم کردستان در نتیجة حمایت های بین المللی و جنگ با داعش، گسترش ارتباطات و تعاملات اقلیم کردستان در ابعاد سیاسی و اقتصادی با دیگر کشورهای منطقه و جهان و فرسایش تدریجی عراق به عنوان یک دولت ملت بیشتر قابل توجه است. مقاله حاضر قصد دارد این پرسش و فرضیه را در چارچوب نظریه های دولت ملت سازی و به روش توصیفی تحلیلی بررسی کند.
واکاوی استراتژی نفتی اقلیم کُردستان عراق، اهداف و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مابین اقلیم کُردستان و حکومت مرکزی، مسئله نفت است. این موضوع طی
چند سال اخیر، ابعاد و جوانب گسترد های یافته است که سبب عمی قتر شدن شکا فها میان اقلیم
کُردستان و حکومت مرکزی شده و روزب هروز بر تن شهای موجود م ی افزاید. قسمت اعظم
تن شها به ذهنیت و معانی بازم یگردد که طرفین برای هم قائ لاند و مطابق آن دست به کنش
م یزنند. تحقیق پیشرو به واکاوی این موضوع یا سؤال میپردازد که در شرایط کنونی که
م یتوان آن را بحران نفتی دوم عراق نامید، اقلیم کُردستان چه استراتژی و برنام های برای نفت و
حوز ههای نفتی تحت کنترل خود اتخاذ خواهدکرد؟ فرضیه پژوهش م یگوید ازآنجاک ه
خودمختاری و » ساختارهای سیاسی- اجتماعی اقلیم کُردستان همواره حول محورِ معنای
رشد یافته است، نفت م یتواند ب هعنوان یک کاتالیزور قوی سیاسی و اقتصادی در « استقلال
راستای این معانی به کار گرفته شود. در پژوهش حاضر از روش کیفی- کتابخان های و همچنین
از نظریه ساز هانگاری استفاده شده است
ساخت و اعتباریابی مقیاس نیاز پژوهشی معلمان مقطع متوسطة شهر مشهد براساس نظریة خودتعیین گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دف این پژوهش ساخت و بررسی روایی و ساختار عاملی پرسشنامه ای برای سنجش نیازهای پژوهشی معلمان مقطع متوسطة شهر مشهد است. روش این پژوهش توصیفی و از نوع آزمون سازی است. از جامعة معلمان زن و مرد مقطع متوسطة شهر مشهد نمونه ای به حجم 235 نفر انتخاب شده است.با بهره گیری از نظریة خودتعیین گری، پرسشنامة 45 سؤالی تهیه شده است که معلمان به آن پاسخ داده اند. برای فراهم آوردن روایی ابزار از روایی سازة تحلیل عاملی اکتشافی، روش مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس، روایی همسانی درونی، و برای فراهم آوردن پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است. همچنین نمرات t و رتبة درصدی در هریک از خرده مقیاس های «خودمختاری»، «ارتباط» و «شایستگی» نیز گزارش شده است. تحلیل مؤلفه های اصلینشان می دهد که پرسشنامة نیاز پژوهشی از سه عامل خودمختاری، شایستگی و ارتباط تشکیل شده است و این عوامل در مجموع، 01/44 درصد از واریانس ابزار را تبیین می کنند. همچنین همبستگی بین عوامل مثبت و معنی دار است که نشان دهندة روایی همسانی درونی ابزار است. آلفای کرونباخ خرده مقیاس های شایستگی، ارتباط، خودمختاری در نمونة پژوهش به ترتیب 93/0، 89/0 و 77/0 برآورد شده است که نشان می دهد آلفای کرونباخ کل ابزار و هریک از خرده مقیاس های آن از مقادیر متوسط و سطح مناسبی برخوردارند. همچنین یافته های تحلیل واریانس یک طرفه در بررسی چگونگی نیازها در نمونة پژوهش نشان می دهد که معلمان در بعد شایستگی با میانگین رتبة 97/1 بیشترین احساس نیاز به پژوهش و در بعد ارتباط با میانگین رتبة 70/0 کمترین احساس نیاز به پژوهش را بیان کرده اند. با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که پرسشنامة نیاز پژوهشی ابزاری معتبر و روا در حوزة تشخیص نیازهای پژوهشی است و کاربست آن می تواند به رشد شغلی معلمان کمک کند.
نظری بر سازمان دهی حکمرانی محلی در ایران؛ چالش ها و راهکارهای حقوقی اداری(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از چالش های پیش روی کشورهایی که دارای اقوام مختلف هستند، گرایش قومیت ها به اداره امور داخلی، توسط خودشان است. درصورتی که قدرت مرکزی نتواند در شرایط ثبات، این تمایل را به درستی هدایت و «وفاق ملی» را تقویت کند، در شرایط بی ثباتی، زمینه واگرایی کشور فراهم خواهد شد. در پیشینه تاریخی کشور ما (از ساتراپ های شبه فدرال عصر هخامنشی تا تراکم زدایی در دوران کنونی) روش هایی از سازمان دهی و اداره امور عمومی محلی وجود داشته است که کشف و دسته بندی آن ها می تواند مجموعه ای مفید برای تقویت مبانی نظری و عملی اداره امور محلی آینده ایران باشد. مقاله حاضر (پژوهشی میان رشته ای با کاربرد مدیریت دولتی و حقوق اداری)، از لحاظ هدف، پژوهشی بنیادی و نظری است و در زمینه کشف حقایق تاریخی، برای نخستین بار، بر این نظر تأکید می کند که (از حکمرانی سلسله صفوی تا حکومت پهلوی اول) سازمان دهی سرزمین های داخلی قلمرو ایران، هم زمان، با سه روش «متمرکز»، «غیرمتراکم محدود» و «غیرمتراکم فدرال گونه» انجام می شده است؛ در این راستا جمع آوری داده های مربوط به موضوع بر مبنای «مطالعه اسنادی» است. به عبارت دیگر، روش تحقیق در این نوشتار ، روش بررسی و تحقیق تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است؛ بر این اساس، نخست با استفاده از منابع حوادث و رویدادها، وقایع توصیف، و سپس تحلیل، و درنهایت پیشنهاد های جدیدی عرضه می شود که ما را با دستاورد های نوینی در این عرصه آشنا خواهد کرد.
همگرایی اصول اخلاق زیستی در حوزه پژوهش با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۱
89-106
حوزه های تخصصی:
اخلاق زیستی در پارادایم جاری بر مبنای نظریه «تام بیوچامپ» و «جیمز چیلدرس» مبتنی بر چهار اصل خودمختاری، عدالت، فایده رسانی و ترک زیان رسانی است. یکی از انتقاداتی که به این نظریه شده عدم انسجام درونی و واگرایی ارکان آن یعنی اصول چهارگانه مبنایی است. طبق این انتقاد نظریه مبانی چهارگانه اصول زیستی خود باعث ابطال خود می شود. این در حالی است که اخلاق زیستی که مجموعه هنجارهای رفتاری است بدون استناد به مبانی نظری محکم قابل توصیه نیستند و هرگز رواج پیدا نمی کنند. برخلاف اخلاق سکولار و نظریه های رایج اخلاق هنجاری که هر کدام به یکی از ابعاد وجودی انسان پرداخته و آن را به عنوان معیار ارزش اخلاقی ذکر کرده و سایر ابعاد را نادیده گرفته اند، نمی توان از این نظریه در برابر این اشکال دفاع کرد، ولی بر مبنای اخلاق اسلامی که برای ارزش اخلاقی معیارهای متعددی متناظر با ابعاد وجودی انسان دارد، این اشکال قابل پاسخگویی است؛ بر این اساس همگرایی بین مبانی اخلاق زیستی در موقعیت های خاص در حوزه پژوهش قابل اثبات است.
تبیین رابطه خودمختاری قومی و جدایی طلبی در روابط بین الملل (مطالعه موردی: گرجستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودمختاری در ادبیات روابط بین الملل به عنوان شیوه ای برای مدیریت درگیری های میان اقلیت های قومی و دولت مرکزی مطرح بوده است. به باور بسیاری از اندیشمندان روابط بین الملل، این شیوه در بیشتر موارد، گزینه ای مناسب برای پاسخ گویی به مطالبات گروه های قومی در زمینه بهره مندی از آزادی های مربوط به هویت متمایز خویش و ایجاد آرامش در روابط این گروه ها و دولت مرکزی بوده است. در برابر، برخی دیگر با نفی خوش بینی گروه اول معتقدند که دادن خودمختاری سبب تشدید گرایش های جدایی طلبانه گروه های قومی و مخدوش شدن تمامیت ارضی یک کشور می شود. در میان این مجادلات نظری، هدف این نوشتار ارزیابی تأثیر نقش حکومت ها در رویارویی با خودمختاری گروه های قومی و ارتباط آن با جدایی طلبی و نیز بررسی ارتباط میان جدایی طلبی و خودمختاری بوده است. در این زمینه پرسش اصلی این است که ارتباط میان خودمختاری و جدایی طلبی در روابط بین الملل چگونه است؟ و تأثیر دادن یا گرفتن خودمختاری بر جدایی طلبی گروه های قومی به چه صورت است؟ بنابراین در بخش یافته های نوشتار، تلاش شده تا تأثیردادن و یا گرفتن خودمختاری، متغیر مستقل بر جدایی طلبی و متغیر وابسته بررسی شود. در ادامه این فرضیه مطرح شده که دادن خودمختاری به گروه های قومی به ضرورت به جدایی طلبی آن ها منجر نمی شود؛ هرچند امکان آن را افزایش می دهد؛ اما اقدام حکومت مرکزی در گرفتن خودمختاری گروه های قومی، احتمال جدایی طلبی خشونت بار آن ها را به میزان بسیار زیادی افزایش می دهد. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی تلاش شده است تا این فرضیه در مورد دو جمهوری خودمختار آبخازیا و منطقه خودمختار اوستیای جنوبی در گرجستان بررسی شود.