مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
تلقین
حوزههای تخصصی:
بررسى مفهومشناختى واژه تربیت و تعیین مرز آن با واژههایى چون تلقین، القاء و آموزش اولین گام براى تحلیل مفهوم «تربیت» است.
در این مقاله پژوهشگر کوشیده است ضمن بررسى واژههاى فوق، مفاهیم زیربنایى انسانشناختىِ تربیت دینى همچون فطرتمدارى و متربى محورى که از جملهى اولین شاخصهاى جداکننده تربیت اسلامى از سایر انواع تربیت است، را تبیین نماید.
روش تحقیق مورد استفاده، تحلیل محتوایى برخى از آیات قرآن و دستهاى از روایات رسیده از معصومین(ع) با رویکردى تربیتى ـ توصیفى بوده است. یافتههاى این پژوهش اگرچه اولیهاند اما شاید بتوانند افقهاى تازهترى را پیشروى پژوهشگران تعلیم و تربیت بگشاید و آنان را به مناطق فراغ و یا حوزههاى بکر و دستنخورده این حوزه رهنمون گردد. حلقهى بعدى این نوشتار، بازشناسى و کاوش در برخى از ویژگىهاى روششناختى در عرصهى آموزش و پرورش با رویکردى نظرى و در بستر منابع دینى است.
«تلقین»: چالشی فراروی تربیت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تربیت دینی همچون بسیاری از مفاهیم رایج در تعلیم و تربیت، از جانب پرورشکارانی که با رویکرد تحلیلی به مباحث تربیتی مینگرند، بررسی و نقد شده است. برخی، آموزش دین را به سبب ماهیت غیرعینی و آموزه محور معرفت دینی، فرایندی قلمداد میکنند که در بیشتر موارد به «تلقین» منجر میشود. عده ای نیز معتقدند که تلقین، تهدیدی است که متوجه هر نوع آموزش است؛ زیرا هرگاه موضوعی با شیوه ای غیراخلاقی انتقال یابد، تلقین رخ داده است. در این مقاله، پس از بررسی تمایز مفهومی بین «تربیت» و «تلقین»، دو معیار موجود برای تلقین یعنی «محتوا» و «روش ارائه» بررسی شده است. در هرنوع آموزش، از جمله آموزش معارف دینی، شیوة غیراخلاقی عرضة مطلب، فرایند آموزش را به سمت تلقین میکشاند. بدین منظور، پس از ذکر شاخص های تربیت حقیقی از منظر فلسفة تحلیلی، بر این نکته تأکید شده است که در تربیت اسلامی، شاخص های مذکور مورد تأیید بوده و از حیث نظری، تربیت اسلامی با تعریفی که فلاسفة تحلیلی از «تربیت حقیقی» ارائه میدهند، همخوانی دارد.
سازواریها و ناسازواریهای تلقین در تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده: روش تلقین، یکی از روشهای مورد استفاده در تربیت دینی است. برخی از کارشناسان تربیت دینی معتقدند در تربیت باید از روشهایی استفاده کرد که موجب تغییر نگرش متربی شود و چشم انداز شناختی در او ایجاد کند. از نظر آنان کاربرد تلقین، قبولی کورکورانه و عادت به یادگیری و یادآوری مکانیکی آموزه ها را در پیدارد و موجب ایجاد خصوصیاتی همچون تسلیم و انقیاد در متربی می شود. موافقان بکارگیری این روش در تربیت دینی نیز معتقدند، کاربرد روشهایی غیر از تلقین همچون روشهای عقلانی منوط به رشد عقلی در متربی است.
مقاله حاضر، به بررسی چالشها، پیامدها و محاسن ناشی از بکارگیری روش تلقین در تربیت دینی پرداخته و به تشریح ماهیت و مفهوم تلقین و تربیت دینی و سازواری و ناسازواری آن پرداخته است. از آنجایی که نمی توان در دوره های کودکی منتظر رشد فرایند عقلانی در متربیان شد و به آموزش عقلانی دین پرداخت، بنابراین در دوران کودکی، که دورة تمهید برای قلمرو اصلی تربیت دینی است، می توان از روش تلقین برای ایجاد برخی آداب و صفات انسانی و اخلاقی استفاده کرد. همچنین از این روش نیز می توان برای تثبیت ایمان در دورههای بالاتر رشد بهره گرفت.
شک روش شناختی، روشی برای تربیت اعتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین شکِ روش شناختی، به عنوان روشی برای تربیت اعتقادی است. روش این تحقیق، که از نوع تحقیقات بنیادین و نظری است، توصیفی - تحلیلی و استنباطی و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و فیش برداری است. با توجه به اینکه عنوان مقاله، برگرفته از اصطلاح مشهور شکِ روش شناختی دکارت است، ابتدا به معرفی اجمالی این نوع شک پرداخته شده، در ادامه شک غزّالی نیز به دلیل مشابهتی که با شکِ دکارت دارد به اختصار بیان شده است. چالش تلقین در برابر تربیت اعتقادی؛ شک مطلوب و نامطلوب؛ شک و یقین در اسلام و راه برطرف نمودن شک؛ چیستی تربیت اعتقادی و اهمیت آن؛ و در نهایت استفاده از شکِ روش شناختی برای تربیت اعتقادی، به ترتیب، موضوعات بعدی این مقاله را تشکیل می دهند. تحقیق حاضر نشان می دهد که به کارگیری شکِ روش شناختی در تربیت اعتقادی منجر به نتایج زیر می شود: احترام به آزادی و اختیار متربّی؛ پرورش تفکّر انتقادی متربّی؛ اندیشیدن به جای حفظ اندیشه های دیگران؛ جلوگیری از تعصّب و دعوت به گفتگو؛ دستیابی به یقین فکری و آرامش روانی.
بررسی تأثیر تربیتی «دعا» و تلاش در شئونات زندگی
حوزههای تخصصی:
دعا یکی از مقوله های بسیار زیبا و جذّابی است که همواره در زندگی بشر دارای جایگاهی بس والا و مقدّس بوده است. دعا، معمولاً به پیوندی ماورائی اطلاق می شده که با کسب انرژی از عوامل ِعالم بالا و بازنمود آن در اوامرِ عالم ِسفلی، مطالبات و انتظاراتِ خاصّی را پاسخ می داده است. این که تأثیر دعا، حاصل ِفرآیند تلقیناتِ درونی است یا تمهیداتِ بیرونی، جای بحث و گفت وگو دارد. باید گفت آن چه در دل این پدیده انسانی نهفته است، همان اثرات تربیتی سازنده آن است که در صورت برآورده شدن یا نشدن، هیچ گاه قابل انکار نیست. دعا درواقع با جهت دادن به نوع نگاه انسان، چراغ امید را روشن مى سازد و وجه دیگری از عبادت را ترسیم می کند تا فراتر از ارتباطات روش مند و محدود به مکان و زمان، از قبیل نماز،حج، روزه و ... با ندای دل خویش، فارغ از همه هستی، همیشه همنشین خدا باشیم. مقوله مورد توجّه در این جستار، تحلیلی است از سه نوع تعامل ِدعا و تلاش با عناوین: 1. همنشینی 2. جانشینی 3. خانه نشینی، در عرف و یا اجتماع. در اثر باور به هرکدام از این موارد، کارکرد و تأثرات ویژه ای از دعا مورد انتظار خواهد بود.
بررسی و تحلیل اعتراض «تلقینی بودن» حلقه کندوکاو اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تحلیل و بررسی یک پرسش یا اعتراض به حلقه کندوکاو اخلاقی و تلاش برای پاسخ به آن است. برای دست یابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شد. نظر به اینکه حلقه کندوکاو اخلاقی مخالف تلقین است و در هرمنوتیک فلسفی پیش داوری ها شرط فهم دانسته شده اند، این پرسش مطرح شد که تربیت اخلاقی بدون تلقین چگونه امکان تحقق دارد؟ در بیان این اعتراض، نخست صورت های مختلف آن در داخل و خارج ایران تبیین شد، سپس با بهره بردن از آراء گادامر به عنوان پدر هرمنوتیک فلسفی و انتقادهای هابرماس پاسخی به این اعتراض پیشنهاد شد. نتیجه این بود که پذیرش این اعتراض نیازمند تهی شدن مفهوم «خودآئینی» و «تلقین» است. ازاین رو، نشان داده شد که هابرماس چگونه برای رفع این مشکل ما را به مفهوم دقیق «خودآئینی ارتباطی» و پیامد آن مفهومی دقیق تر از «تلقین» رهنمون می سازد تا بدین وسیله پاسخی برای اثبات امکان تربیت اخلاقی بدون تلقین فراهم آورده شود. همچنین، با استفاده از رویکرد ابطال پذیری نشان داده شد که استفاده از حلقه کندوکاو اخلاقی برای رشد تفکر نقادانه در کودکان به معنای رد ارزش های مسلط جامعه نیست.
چالش های ناظر به امكان منطقی تربیت دینی با تأكید بر دیدگاه هرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی و نقد چالش های نظری در باب امکان تربیت دینی (بی معنایی دانش تربیت دینی، تلقینی بودن تربیت دینی و عدم امكان فهم مستقل گزاره های دینی) می باشد. نتایج به دست آمده نشان داد که «دانش تربیت دینی» معنادار است؛ زیرا دانش تربیت دینی نمی تواند کاملاً مستقل و بریده از فرهنگ و دین حاکم بر جامعه باشد. تربیت دینی درصورت لزوم تلقینی نیست و تلقینی بودن یا نبودن آن وابسته به روش مورداستفاده در تربیت دینی است. امکان فهم مستقل گزاره های دینی نیز وجود دارد؛ زیرا دین صورت دانشی مستقل و متمایزی نیست و چنانچه فرض کنیم که دین، صورت دانشی مستقل و متمایزی است، بازهم امکان فهم مستقل گزاره های دینی وجود دارد. با این توضیح که فهم یک صورت دانشی مستقل، مستلزم فهم (نه پذیرش و باور) برخی گزاره های پایه ای آن است.
تحلیل مفهوم تلقین در تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۴۷
44 - 66
حوزههای تخصصی:
رویکرد تحلیلی در فلسفه تعلیم و تربیت بر ضرورت بازشناسی و تحلیل مفاهیم در عرصه تعلیم و تربیت تأکید دارد. تحلیل های برخاسته از مبانی و مبادی فلسفی و کلامی صاحب نظران این رویکرد در باب تعریف تربیت، تربیت دینی، تلقین و دیگر مفاهیم، منجر به انکار «تربیت دینی» از سوی برخی شده است. یکی از دستاویزهای منکران، به زعم آن ها، زشتی مطلق تلقین و تلقین آمیز بودن آموزه های دینی است که فرایند آموزش دین را به «شبه تربیت» و «ضدتربیت» بدل می کند. نوشتار حاضر درصدد است تا با گردآوری دیدگاه های مختلف در تعریف تلقین و بررسی آن ها، فرصتی برای بازاندیشی و تحلیل مفهوم تلقین فراهم آورد. به همین منظور پنج دیدگاه نقل و مورد بررسی واقع شد، سپس معانی لغوی و اصطلاحی تلقین نیز مطرح شد و به این نتیجه منجر گشت که معنای اصلی تلقین در فضای آموزش و پرورش عبارت است از «آموزش غیراستدلالی»؛ هرچند معیار نتیجه و محصول فرایند یاددهی نیز معنای دومی است برای تلقین. در ادامه مباحثی معرفت شناختی نیز در باب تلقین مطرح شده است.
القاء و تلقین، به عنوان یکی از روش های تربیتی در قرآن از نگاه مفسران
منبع:
الاهیات قرآنی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۵
129 - 146
حوزههای تخصصی:
در قرآن و روایات روش های تربیتی فراوانی از جمله: نصیحت و ارشاد، تشویق و ترهیب، قصه پردازی و... بیان شده است؛ این پژوهش در پی کشف و اثبات یکی دیگر از روش های تربیتی در قرآن تحت عنوان «القاء و تلقین» است. اصلی کارآمد که به شکل نامحسوسی تحت الشعاع روش های دیگر از آموزه های والای تعلیمی تربیتی قرآن قرار گرفته است. در این بررسی با استناد به گونه های مختلفی از آیات، میزان به کارگیری این روش در قرآن و کارآیی آن در زندگی انسان ها تبیین شده است؛ روش تحقیق در این نوشتار توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی است. در این راستا تلقین کنندگان ذیل چهار عنوان (خداوند، انسان، ملائکه، جن، شیطان) دسته بندی شده اند. نتیجه مطالعات ضرورت وجود القاء و تلقین را به عنوان روشی کارآمد در حوزه تعلیم و تربیت -در قرآن و روایات اثبات نموده است.
تحلیل نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین
منبع:
تأملات اخلاقی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 48
حوزههای تخصصی:
آیا تربیت اخلاقی امری عقلانی عاری از تلقین است یا این که لزوما با تلقین اخلاقی همراه می باشد؟ در پاسخ به این پرسش و نسبت میان تربیت اخلاقی و تلقین دو دیدگاه کاملا متفاوت وجود دارد. دیدگاه مخالف تلقین، منکر هرگونه نسبتی میان تربیت اخلاقی اصیل با تلقین است. در این نگرش تلقین بر اساس چهار معیار قصد، روش، محتوا و پیامد صورت می گیرد. در دیدگاه موافق تلقین، نقش تلقین برای تربیت اخلاقی، حیاتی و اجتناب ناپذیر است. در این رویکرد از آن جایی که تصدیق معیار غایی اخلاقی غیرممکن است تلاش در تربیت اخلاقی مسلما رنگ و بوی تلقین دارد. فصل مشترک دو دیدگاه فوق، نادیده گرفتن شرایط سنی یادگیرنده در امر تربیت اخلاقی است. پژوهش حاضر برخلاف دیدگاه مخالف تلقین، تربیت اخلاقی بدون تلقین را امری غیرممکن می داند. اما از سوی دیگر با محصور کردن کارکرد مثبت و لازم تلقین به دوران اولیه رشد بچه از دیدگاه تربیت اخلاقی تلقینی نیز فاصله خواهد گرفت. مطابق این ادعا، از آن جایی که بچه در مراحل اولیه رشد خود فاقد قوای انتقادی و استدلالی لازم برای فهم و پذیرش و تبعیت از یک معیار اخلاقی است، تربیت اخلاقی در این دوره با تلقین درآمیخته است. این نوع تلقین، تاثیر گذاری بر تمایلات، عادات و انتظارات بچه است که منجر به شکل گیری تعهد اخلاقی نزد او خواهد شد. لذا تلقین اصول اخلاقی در دوران بچگی ناقض تفکر و سنجش نقادانه قضاوت های اخلاقی در دوره رشد و بلوغ فکری او نخواهد بود.
طراحی الگوی مفهومی روش تربیتی تلقین از منظر اسلام (استراتژی تئوری داده بنیاد متنی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی مفهومی روش تربیتی تلقین از منظر اسلام است. روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است و از روش استراتژی داده بنیاد استفاده شده است. آیات و احادیث مرتبط گردآوری و کدگذاری شد. با تعیین مفاهیم و ارتباط بین آنها، از مفاهیم استخراج شده به عنوان یک کد در بخش طراحی الگو استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در فرایند تربیت، چنان که این روش بدون پشتوانه فکری، استدلالی و نا آگاهانه مورد استفاده قرار گیرد، آسیب زا خواهد بود و از سوی دیگر، چنان چه در استفاده از این روش استدلال ها و نکات جدید به صورت آگاهانه بیان شود، باورساز و مطلوب است. بدین ترتیب این روش می تواند از دو جنبه آسیب زا و مطلوب مورد توجه قرار گیرد و هر یک از این جنبه ها تأثیر ات تربیتی ویژه دارد که متناسب با شرایط و مراحل تربیت می توان برای نیل به اهداف غایی تربیت بهره جست.
روش های تربیت جبهۀ باطل در فضای مجازی؛ تلاشی برای روش شناسی تربیتی در فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ خرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۶
79-87
حوزههای تخصصی:
بسیاری از انسان ها بعد از مدتی، اثر ناپسندی که جبهه باطل از طریق فضای مجازی بر آنها و زندگی شان گذاشته را متوجه می شوند؛ اما نمی دانند که چگونه این تغییرات سوء در آنها پدید آمده است. سؤال اصلی این نوشتار این است که جبهه باطل این اثرات را با چه روش هایی روی انسان ها و جوامع انسانی ایجاد می کند؟ شناخت این روش ها کمک شایانی به تشخیص نوع تربیت او سر صحنه واقعیت می کند. برای پی بردن به روش های مذکور و تحلیل کارکرد آنها، هم از عینک تجربه استفاده شده و هم از پنجره دین به این مقوله نگاه شده است. دو روش تلقین و تقلید (الگوپردازی)، روش های عمده ای هستند که جبهه باطل در مسیر تربیت وهمانی و باطل خود از آن استفاده می کند. نقش سلبریتی ها و همچنین هدفی که دشمن از بمباران اطلاعات دارد در اینجا مشخص می شود. جالب آنجاست که جدای از علم روان شناسی و جامعه شناسی روز، نظر اسلام و متن آیات و روایات نشان می دهد که این دو روش در نظر خداوند نیز از روش های عمده برای تربیت الهی حساب می شوند.
تحلیل و نقد گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال در نسبت با مفهوم تلقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
163 - 186
حوزههای تخصصی:
در مکتب تعلیم و تربیت لیبرال عامل تلقین با خلل در تفکر انتقادی و نقص در قوه عقلانیت منجر به از دست رفتن خودمختاری عقلانی و استقلال شخصیتی دانش آموز می شود. در این نگرش تعلیم و تربیت تلقینی با تکیه بر اقتدار معلم و مرجعیت نهاد آموزشی به دنبال القای آموزه های اخلاقی، سیاسی و دینی خاص به ذهن دانش آموز است. از اینرو تلقین مرز میان تعلیم و تربیت خوب و بد است. اما آیا تلقین یکسره منفی و نامناسب است؟ آیا تعلیم و تربیت لیبرال خود واجد ویژگی های تعلیم و تربیت تلقینی است؟ این پژوهش کیفی با روش تحلیل مفهومی به دنبال درک ماهیت تلقین در گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال است. ادعای پژوهش این است که گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال در تلقینی خواندن اشکال دیگر تعلیم و تربیت موجه نیست. زیرا نخست این که تلقین در برخی از زمان ها و موضوعات آموزشی و عقیدتی مناسب و بلکه لازم است. دوم این که تحقق مولفه هایی مانند پرورش قوه عقلانیت و تفکر انتقادی و خودمختاری به شکل ایده آل و مطلق در تعلیم و تربیت امکان پذیر و حتی مناسب نیست. سوم این که تعلیم و تربیت لیبرال خود با پشتیبانی منابع قدرت و مرجعیت برنامه درسی پنهان به دنبال تلقین نوعی آموزه خاص عینی گرایی علمی در فرایند آموزش است و لذا انتقادات آن نسبت به سایر اشکال تعلیم و تربیت دارای نوعی ویژگی خودارجاعی است. بنابراین خالی کردن فضای تعلیم و تربیت از ارزش های اخلاقی و آموزه های مذهبی به بهانه تلقینی خواندن آن از سوی مدافعان لیبرال امری نادرست و مخاطره آمیز است.