مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
کاربرد زور
حوزه های تخصصی:
حقوق تاریخی از جمله مفاهیمی است که مورد استناد قابل ملاحظه دولتها برای تبیین و توجیه روابطشان با یکدیگر قرار میگیرد ، در حالی که در ابتدا شاید چنین به نظر برسد که در نظم بین المللی معاصر جایی برای ادعاهای تاریخی با آثار و نتایج حقوقی در زمان حال وجود ندارد ، اما علیرغم این جنبه کاربردی ، مفهوم حقوق تاریخی چندان روشن نیست و حدود و ابعاد آن چندان مشخص نمیباشد به ویژه زمانی که مفهوم مذکور با مسئله بحث انگیز دیگری یعنی مسئله کاربرد زور در نظم کنونی ، گروه خورده ، دامنه تعارض بین آنچه که طبق نصوص «قانونی» این نظم ، ممنوع اما به لحاظ اصول استثناء بر قواعد آن «مشروع» است ، افزایش میدهد و ...
تفسیر قوانین در نظام حقوقی عرفی انگلستان و جامعه اروپا
حوزه های تخصصی:
لفاظ و عبارات به کار گرفته شده در متن قانون ، حکم قانونگذار را ظهور میبخشد اما مواردی نیز پیش میآید که الفاظ قانون به تنهایی یارای آشکار ساختن اراده قانونگذار و هدفی که از وضع آن قانون ، داشته است را ندارد . از این رو باید با تفسیر متن به اراده قانونگذار رسید . وظیفه تفسیر رسمی قوانین با قوه مقننه است (تفسیر قانونی) ولی محاکم نیز در حل و فصل مناقشات ، فارغ از این امر نیستند (تفسیر قضایی) . تفسیر قضایی به روشهای مختلفی انجام میگیرد که مهمترین آنها عبارتند از : تفسیر تاریخی ، تفسیر نظاممند ، تفسیر محدود ، تفسیر مبسوط ، تفسیر با استفاده از مفهوم مخالف ، تفسیر تحت اللفظی و تفسیر هدفگرا ...
مفهوم کاربرد زور در طرح جدید اصلاحات سازمان ملل متحد : ابهامات و تعارضات
حوزه های تخصصی:
طرح جدید اصلاحات سازمان ملل متحد سبب بحثهای علمی ، حقوقی و سیاسی فراوانی در میان کشورها و محافل دانشگاهی شده است . نوشتار پیش روی در همین راستا به بررسی بخش کاربرد زور در طرح جدید اصلاحات سازمان ملل متحد می پردازد . در این زمینه ، مواضع منشور ، گرایشهای عمومی در سطح بین المللی در زمنیه به کارگیری زور و رویه کنونی مورد بررسی قرار می گیرد . از آنجا که تدوین کنندگان طرح جدید اصلاحات سازمان مل ، تفسیر مضیق از مقررات منشور در باره کاربرد زور را کافی ندانسته و تفسیر گسترده را نی نمی پذیرند ...
باز تفسیر ایالات متحده از کاربرد زور در چارچوب حقوق بین الملل هژمونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
512 - 487
حوزه های تخصصی:
حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 به ایالات متحده نقش چشمگیری در بازتفسیر، و در بسیاری موارد تلاش برای بازتعریف حقوق بین الملل، به ویژه در زمینه کاربرد زور داشت. این حملات، کارایی رژیم حقوق جنگ منشور ملل متحد در جنگ با ترور و مبارزه علیه گسترش سلاح کشتار جمعی را به چالش کشید. در واقع، این رویداد با تسهیل نادیده انگاشتن قواعد بین المللی حاکم بر کاربرد نیروی نظامی، فرصت مطلوبی را برای تلاش یکجانبه ایالات متحده در بازتعریف نظم حقوقی جهانی فراهم ساخت. این نوشتار بر آن است تا به پرسش های پژوهشی زیر پاسخ مناسبی بدهد: 1. رویکرد ایالات متحده به کاربرد زور پس از حملات 11 سپتامبر چه بود؟ و 2. تا چه حد این رویکرد در دوران زمامداری جرج دبلیو بوش و باراک اوباما تغییر کرد؟ با بهره گیری از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک، راهبرد امنیت ملی امریکا در این دوران در رابطه با کاربرد زور واکاوی می شود. در فرضیه اصلی پژوهش استدلال می شود که راهبرد و عملکرد این کشور، تلاش برای کسب آزادی عمل استثنایی در به کارگیری زور در یک نظام حقوقی بین المللی هژمونیک بوده و به بازگشت حاکمیت توسل به زور در روابط بین الملل منجر شده است. برای پاسخ گویی به پرسش های پژوهش و آزمون فرضیه از روش کیفی تحلیل اسناد دولتی امریکا مانند سند امنیت ملی بوش و اوباما برای درک دیدگاه ها و مواضع رسمی این کشور، و اسناد سازمان ملل مانند قطعنامه های شورای امنیت برای تعیین جایگاه کاربرد زور در حقوق بین الملل استفاده می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که رویداد 11 سپتامبر تأمین منافع ایالات متحده در چارچوب مبارزه با تروریسم را مشروعیت جهانی بخشید و موجب افزایش اعمال زور در روابط بین الملل شد.
کاربرد زور توسط ایالات متحده پس از پایان جنگ سرد و تأثیر آن بر حقوق بین الملل: سیطره قدرت بر قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
75 - 93
حوزه های تخصصی:
قواعد مربوط به ممنوعیت کاربرد زور و استثنائات آن، جوهره نظام حقوقی بین المللی برآمده از بزرگ ترین فاجعه انسانی تاریخ یعنی جنگ جهانی دوم است. در این نظام حقوقی، صلح به عنوان اساسی ترین ارزشی که باید مورد حمایت باشد، تلقی شد و برای ممنوعیت کلی کاربرد زور مندرج در بند 4 ماده 2 منشور ملل متحد، تنها یک استثناء در ماده 51 منشور شناخته شد که دفاع از خود فردی و جمعی را مجاز می دارد. امیدها برای تحقق یک نظم صلح آمیز بین المللی در فاصله سال های 1945 تا 1989و نیز پس از فروپاشی کمونیزم خیلی زود به یأس گرایید. امروز، استفاده از زور در روابط بین الملل نسبت به دهه های پیشین شایع تر است. نظر به اینکه ایالات متحده به عنوان تنها ابرقدرت بجامانده از جنگ سرد با برتری نظامی چشمگیر، یکی از دولت هایی است که بیشترین موارد توسل به زور را داشته است، این پرسش مطرح می گردد که رویکرد ایالات متحده به کاربرد زور در دوره پسا جنگ سرد، حقوق بین الملل را در این قلمرو مهم با چه چالشی مواجه کرده است؟ در پاسخ به این پرسش، با بهره گیری از نظریه واقع گرایی ساختاری، به تحلیل کیفی عملکرد و استدلال های حقوقی این کشور در رابطه با قواعد حاکم برکاربرد زور و نیز واکنش سایر دولت ها به آن می پردازیم تا این فرضیه را که دورنمای چالش پیش روی حقوق بین الملل در رابطه با کاربرد زور، بازگشت حاکمیت اعمال زور در روابط بین الملل و سیطره قدرت بر قانون خواهد بود، به آزمون بگذاریم.