مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
توانمندی روانشناختی
حوزه های تخصصی:
موضوع توانمندی بویژه رویکرد روانشناختی، از نگرش های نوین در مدیریت منابع انسانی بشمار می آید. کارکنان توانمند علاوه بر برخورداری از عملکرد سازمانی مؤثرتر، شاخص های بالاتری از بهره وری را برای سازمان خود فراهم می نمایند و آنان را در مقایسه با رقبایشان پیشروتر و
موفق تر می سازند. هدف اصلی این پژوهش شناسایی رابطه بین مؤلفه های توانمندی روانشناختی و عملکرد کارکنان صنعت قطعه سازی خودرو کشور در قالب یک الگوی یکپارچه می باشد.ابتدا به منظور تعیین شاخصه ها و معیارهای احساس توانمندی روانشناختی و عملکرد کارکنان متناسب با شرایط محیط بومی صنعت قطعه سازی خودرو کشور، نظرات متخصصین با روش دلفی کسب گردید. سپس ارتباط همزمان شاخصه های بدست آمده از روش تحلیل عاملی و تکنیک معادلات ساختاری (جهت دستیابی به ترکیب بهینه این عوامل) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. در نتیجه این تحلیل، الگوی بومی توانمندی کارکنان صنعت قطعه سازی خودرو در جهت ارتقاء و بهبود عملکرد آنان شناسایی و بعنوان روشی کاربردی برای این صنعت ارائه گردید
یادگیری و اعتماد سازمانی، حلقه های میانجی بین توانمندسازی روانشناختی و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، تغییر و تحولات سریع عوامل محیطی، میزان پیچیدگی و ابهام را افزایش داده است و در چنین شرایطی، استفاده از پارادایم های قدیمی چارهساز نیست. از این رو، در پژوهش حاضر تلاش شده است رویکرد جدیدی استفاده شود که مجموعهای از مفاهیم را به منظور مقابله با این شرایط پیچیده با هم مورد توجه قرار دهد. ترکیبی از مفاهیم رفتاری و مدیریتی که تاکنون در هیچ یک از مدلهای مفهومی منتشر نشده است. برای استخراج مدل مفهومی، نظریهها و مدلهای مرتبط با موضوعات و پژوهشهای پیشین، به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفت و مدلی که مفاهیم توانمندسازی روانشناختی (متغیر مستقل)، تعهد سازمانی (متغیر وابسته)، اعتماد سازمانی و یادگیری سازمانی (متغیر میانجی) را شامل میشود، طراحی و روابط بین آنها مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که تا چه حد اعتماد سازمانی و یادگیری، بر ارتباط توانمندی روانشناختی با تعهد سازمانی تأثیر میگذارد. روش پژوهش حاضر، از نوع توصیفی و ماتریس کوواریانس همبستگی است. به همین منظور، از میان کارشناسان اداره امور کل کارکنان بانک ملت، عدهای از افراد با نمونهگیری تصادفی ساده (125نفر) انتخاب شدند. تحلیل دادهها در نرمافزار Lisrel و Spss با استفاده از فنون آماری مانند رگرسیون، تحلیل عاملی تأییدی به منظور تأیید شاخص های مناسب و حذف و شاخص های ضعیف و تحلیل مسیر برای یافتن مسیر بهینه میان متغیرها انجام شد. در نهایت، شاخص های ضعیف حذف ( تدوین مدل ساختاری) مسیر بهینه و مطلوب میان متغییرها(تحلیل مسیر) تعیین گردید.
بررسی تأثیر توانمندسازی روانشناختی کارکنان بر توانمندسازی ساختاری (مورد مطالعه: شرکت سایپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حضور در محیط های به شدت رقابتی، مدیران را ملزم به توانمند نمودن مهمترین منبع رقابتی خود یعنی منابع انسانی می نماید. توانمندسازی از دو بعد روانشناختی و ساختاری قابل تحلیل و بررسی است. بر این اساس تحقیق حاضر با هدف پاسخ به این سوال صورت گرفته است:""آیا توانمندسازی روانشناختی کارکنان تأثیر معناداری بر توانمندسازی ساختاری دارد؟"" این تحقیق از نوع توصیفی و پیمایشی بوده و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ای دو بخشی استفاده شد که 16 سوال توانمندی روانشناختی و 12 سوال توانمندی ساختاری را مورد ارزیابی قرار می داد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ برای هر قسمت بالاتر از 7/0 برآورد گردید. از طریق تحلیل روایی سازه، روایی پرسشنامه نیز مورد تأیید قرار گرفت. نمونه آماری تحقیق را نیز 319 نفر از کارکنان شرکت سایپا تشکیل می دادند. جهت تحلیل داده ها نیز دو بسته نرم-افزاریSPSS و LISREL استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که توانمندسازی روانشناختی کارکنان اثر معنی داری بر توانمندسازی ساختاری آن ها دارد. همچنین تأثیر ابعاد توانمندسازی روانشناختی شامل معناداری، شایستگی، خودتعیینی و اثربخشی بر ابعاد توانمندسازی ساختاری شامل تفویض اختیار، تسهیم اطلاعات، مشارکت در تصمیم و کنترل معنی دار بود و فرضیات تحقیق مورد تأیید قرار گرفتند.
ارزیابی میزان توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریزبا استناد به مدل توماس
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی میزان توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با مدل توماس است که در میان کارکنان واحد آموزش و پژوهش صورت گرفته است. حجم جامعه آماری 248 نفر می باشد که با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و با استفاده از جدول کوکران و فرمول تعدیل نمونه 92 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد که برای این منظور از پرسشنامه استاندارد اسپریتزر استفاده شده است. که قبل از بکارگیری پرسشنامه روایی آن توسط استادان صاحب نظر مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است و با استفاده از فرمول ضریب آلفای کرونباخ نیز پایایی پرسشنامه شده که مقدار آن91% بدست آمده است. داده های جمع آوری شده به دو شیوه توصیفی و استنباطی (t تک گروهی، tمستقل، F تحلیل واریانس) تجزیه و تحلیل شده که نتایج پژوهش حاکی از این است که میزان توانمندی روانشناختی کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با استناد به مدل توماس، در سطح بالاتر از متوسط است. به عبارت دیگر میانگین احساس شایستگی43/17، احساس خودمختاری 33/15، احساس تأثیرگذاری 02/15، احساس معنی داری 59/16، در میان کارکنان واحد آموزش و پژوهش می باشد و هچنین نتایج حاکی از این است که تفاوت معنی داری بین جنسیت، واحد کار و سطح تحصیلات از لحاظ توانمندی روانشناختی وجود ندارد.
بررسی نقش واسط خلاقیت در رابطه ی بین توانمندی روانشناختی و تعهد کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر توانمندی روانشناختی در شکل گیری خلاقیت و به تبع آن اثرگذاری بر سطح تعهد سازمانی کارکنان بود.جامعه ی آماری این تحقیق را کارکنان شرکت گاز مرکزی خراسان رضوی تشکیل داد.تعداد نمونه ی آماری 170 نفر از کارکنان بود که به شیوه ی نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد.داده ها ی پژوهش از طریق پرسش نامه جمع آوری گردید و روایی محتوایی پرسش نامه با استفاده از نظر خبرگان و روایی سازه نیز از طریق تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت. ضریب آلفای کرونباخ بزرگ تر از 7/0 نیز برای همه ی متغیر ها ،پایایی آن را مورد تایید قرار داد. تجزیه و تحلیل داده ها در قالب مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار A.M.O.Sانجام پذیرفت. نتایج نشان داد که توانمندی روانشناختی بر متغیرهای خلاقیت و تعهد سازمانی تاثیر معنادار دارد و خلاقیت در رابطه ی بین توانمندی روانشناختی و تعهد سازمانی نقش واسط ایفا می کند.
بررسی ، شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان و رابطه آن با رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هفتم مهر ۱۳۹۷ شماره ۷ (پیاپی ۲۸)
219-230
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی ، شناسایی و ارزیابی عوامل موثر بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان و رابطه آن با رفتار شهروندی سازمانیمطالعه کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بندرماهشهر می پردازد. برای این منظور از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه بهره برده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان اداری شهرستان بندرماهشهر با حجم 710 نفر بوده که با استفاده از تعیین حجم نمونه کوکران، 249 نفر از آنها به عنوان پاسخگو انتخاب و داده های پرسشنامه با روش نمونه گیری مطبق از میان آنها جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که از مجموع 8 متغیر، 7 متغیر دسترسی اطلاعات، روشن سازی اهداف، حمایت، آموزش، رضایت شغلی، امنیت شغلی، مدیریت مشارکتی، به ترتیب توانمندی روانشناختی سازمانی را بیشتر تبیین می کنند که نشان از بودن در زمره عوامل توانمندسازی است. همچنین همبستگی مستقیم و معنی داری در سطح متوسط بین توانمندسازی روانشناختی و رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد. سنجش همبستگی جداگانه ی 7 شاخص تبیین کننده توانمندسازی روانشناختی با رفتار شهروندی سازمانی نشان می دهد که به ترتیب شاخص های دسترسی اطلاعات، رضایت شغلی، حمایت سازمانی، مدیریت مشارکتی، امنیت شغلی، آموزش و در نهایت روشن سازی اهداف بیشترین همبستگی معنی دار را با این شاخص دارند. همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که روند علی متغیرهای پژوهش به این صورت است که ابتدا شاخص های تبیین کننده توانمندسازی روانشناختی بر توانمندی روانشناختی تاثیر گذاشته و در نهایت متغیر توانمندی روانشناختی است که رفتار شهروندی سازمانی را موجب می شود.
الگوی ساختاری اثرات سرسختی روانی و حرمت خود بر توانمندسازی روان شناختی دانش آموزان: نقش میانجی خودپنداشت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
168-179
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توانمندی روان شناختی، مفهوم بسیار مهمی است که نظر می رسد خودپنداشت تحصیلی نیز که در نتیجه عملکرد مطلوب تحصیلی، قابل دستیابی است بر آن اثرگذار باشد. مطالعه پیشینه مطالعات انجام شده حاکی از آن است که تأثیر متغیر خودپنداشت تحصیلی بر توانمندی روانی چندان مورد توجه قرار نگرفته است، بنابراین پژوهش حاضر با هدف پاسخ گویی به این سؤال انجام شده است که آیا خودپنداشت تحصیلی می تواند در رابطه حرمت خود و سرسختی روانی با توانمندی روان شناختی، نقش میانجی ایفا کند؟ روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه مورد بررسی شامل 225 نفر از دانش آموزان متوسطه دوره اول ( 112 پسر و 113دختر با میانگین سنی 14 سال ) بشهر شیروان در سال 96-95 بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های توانمندی روان شناختی میرکمالی و نارنجی (1388)، سخت رویی کوباسا (1979)، حرمت خود کوپر اسمیت (1967)، و خودپنداشت تحصیلی یسن چن (2004) استفاده شد. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر نشان داد که توانمندسازی روان شناختی با متغیرهای سرسختی روانی، حرمت خود، و خودپنداشت تحصیلی همبستگی دارد (0/0001 P< ). سرسختی روانی، حرمت خود، و خودپنداشت تحصیلی 39 درصد از واریانس توانمندی روان شناختی را تبیین می کنند. سرسختی روانی و حرمت خود 65 درصد از واریانس خودپنداشت تحصیلی را تبیین می کنند و سرسختی روانی 58 درصد از واریانس حرمت خود را تبیین می کند. اثرغیرمستقیم سرسختی روانی و حرمت خود روی توانمندسازی روان شناختی با میانجیگری خودپنداشت تحصیلی به ترتیب در سطح 0/01 و 0/05 معنی دار بود. نتیجه گیری: در مجموع پژوهش حاضر نشان داد که خودپنداشت تحصیلی بالا منجر به افزایش خودکارآمدی در دانش آموزان می شود و خودکارآمدی به افزایش سرسختی روانی که با توانمندی روانی ارتباط مثبت و معنی داری دارد، منجر می شود. به علاوه، خودپنداشت زیربنای حرمت خود است و بالارفتن آن می تواند حرمت خود دانش آموزان را ارتقاء دهد و با توجه به رابطه بین حرمت خود و توانمندسازی، منجر به افزایش توانمندی روانی دانش آموزان می شود.
تاثیر طلاق والدین بر توانمندی روانشناختی پسران: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۵ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۵۸
18-54
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر طلاق والدین بر توانمندی روانشناختی پسران انجام شد. پژوهش حاضر مبنایی کیفی دارد. جامعه پژوهش شامل پسران طلاق ساکن شهرستان شهریار بود و جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاد شد. از طریق مصاحبه نیمه عمیق تعداد 13 پسر از خانواده طلاق در دامنه سنی 12 تا 17 سال که تا زمان مصاحبه بین 1 تا 5 سال طلاق والدین را تجربه و تحت حضانت مادر بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. جهت تحلیل یافته ها از از روش تقلیل گرایی و تفسیری مارشال و راسمن استفاده شد. روش تقلیل گرایی و تفسیر شامل مرتب سازی داده ها در طبقات متمایز و کدبندی آنها می باشد. با تجزیه و تحلیل داده ها، مولفه های توانمندی روانشناختی در پنج مقوله شایستگی، معناداری، خود پنداره، تعلق و اعتماد کدگذاری شدند. با توجه به تحلیل مصاحبه با نوجوانان طلاق، عوامل خشونت بین والدین قبل از طلاق، وخیم تر شدن شرایط اقتصادی بعد از طلاق، کیفیت ارتباط با والدین بعد از طلاق، تغییر در ارتباط با شبکه های اجتماعی گسترده تر بعد از طلاق و ادراک فرزندان از نوع پاسخ دهی والدین در مورد طلاق با تاثیرات ادراک شده طلاق والدین در ارتباط بودند. می توان گفت که تاثیرات طلاق والدین و فرایندهای وابسته به آن به طور یکسانی توسط همه نوجوانان ادراک نمی شود. چنانچه نوجوانان درگیر تعارض ها و خشونت والدین باشند، حمایت محدودی از شبکه های اجتماعی دریافت کنند و کیفیت ارتباط بین نوجوانان و والدین بعد از طلاق در سطح پایینی باشد و نوجوانان درک مبهمی از طلاق و شرایط بعد از آن داشته باشند در این صورت تاثیرات منفی طلاق گسترده تر خواهد بود.
بررسی توانمند سازی کارکنان مدارس
مقاله حاضر از نوع مروری – کتابخانه ای است که با توجه به نظرات دانشمندان و صاحبنظران این حوزه نگاشته شده است. هدف از به تحریری در آوردن این مقاله بررسی توانمند سازی کارکنان مدارس است. نتیجه نشان می دهد که مقوله های توانمندسازی در محیط های آموزشی نه تنها موجب تقویت حرفه گرایی می شود بلکه در رهبری معلمان، بهبود کیفیت زندگی کاری و نیز پیاده سازی اثربخش الگوهای تحول و تعالی در نظام آموزش و پرورش نقش بسزایی دارد. برخی دیدگاه های توانمندسازی بر رابطه بین ساختار سازمانی و توانمندسازی مدیران و کارکنان آموزشی تاکید دارند و برخی دیدگاه های دیگر از بعد روانشناختی به این موضوع توجه کرده اند.
بررسی رابطه توانمندی معلمان با میزان استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
22-46
حوزه های تخصصی:
با توجه به اقبال روزافزون دانش آموزان به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، بیش از پیش نقش خطیر توانمندسازی معلمان در بهره گیری صحیح از امکانات فضای مجازی آشکار می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین توانمندی معلمان با میزان استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی انجام شده است. روش مطالعه توصیفی- همبستگی و جامعه پژوهش شامل تمامی معلمان و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس دولتی دخترانه منطقه پنج شهر تهران بود که از میان آن ها 100 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بودند. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد: بین شاخص های توانمندی معلمان شامل معنی داربودن (404/0= r )، شایستگی (352/0 r= ) و خودمختاری (364/0 r= ) با استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی رابطه منفی و معنادار (01/0 p< ) و بین ویژگی موثر بودن معلمان با استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار (05/0 p< ) وجود دارد. همچنین متغیر شایستگی به میزان 4/20 درصد و متغیر موثر بودن به میزان 7/23 درصد، از واریانس استفاده از شبکه های اجتماعی را تبیین کردند. لذا نتایج پژوهش بیانگر آن است که: توانمندی معلمان با تاکید بر راهبردهای خودتنظیمی و خودکنترلی و به واسطه نقش مربیگری بر میزان استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی تأثیر دارد.
بررسی تأثیر باورهای سقف شیشه ای حسابرسان زن بر قصد ترک مؤسسه حسابرسی: نقش متغیر میانجی توانمندی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح سقف شیشه ای بیانگر موانع مصنوعی نامرئی است که توسط تعصبات نگرشی و سازمانی شکل می گیرد و زنان را از سمت های اجرایی ارشد باز می دارد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر باورهای سقف شیشه ای حسابرسان زن بر قصد ترک مؤسسه حسابرسی با در نظر گرفتن نقش متغیر میانجی توانمندی روانشناختی است. این مطالعه یک پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری این پژوهش را حسابرسان زن شاغل در مؤسسات عضو جامعه حسابداران رسمی از رده کمک حسابرس تا شریک تشکیل می دهند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق تکمیل پرسشنامه توسط 116 نفر از حسابرسان زن در سال 1400 جمع آوری شده است. در این پژوهش به منظور سنجش باورهای سقف شیشه ای از سازه های انکار، انعطاف پذیری، کناره گیری و پذیرش و به منظور آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری به روش کمترین مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها با بهره گیری از نرم افزارSmartPLS نسخه 3 بیانگر تأثیر مثبت و معنادار سازه های انکار و انعطاف پذیری و تأثیر منفی و معنادار سازه پذیرش بر توانمندی روانشناختی حسابرسان زن بود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که سازه های انکار و انعطاف پذیری به واسطه سازه توانمندی روانشناختی بر قصد ترک مؤسسه حسابرسی تأثیر دارند، اما تأثیر غیرمستقیم سازه های کناره گیری و پذیرش بر قصد ترک مؤسسه حسابرسی معنادار نیستند. از این رو، بخشی از تمایل بالاتر حسابرسان زن برای ترک مؤسسات حسابرسی نسبت به حسابرسان مرد را می توان به باورهای سقف شیشه ای نسبت داد.