مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
شایستگی کارکنان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مقایسه توانمندی های روانشناختی کارکنان شرکت پالایش نفت اصفهان با توجه به نوع فعالیت، سمت وتحصیلات پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی بود .جامعه آماری آن را همه کارکنان رسمی پالایشگاه نفت اصفهان در سال 1386تشکیل داده بودند که از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی و محاسبه توان آماری(74/0) در سطح(05/0p≤) به منظور بررسی کفایت حجم نمونه،120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) بود که از طریق ضریب آلفای کرونباخ پایایی آن 83/0 محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد: میزان احساس مؤثر بودن کارکنان با توجه به نوع فعالیت در سطح(05/0p≤) از تفاوتی معنادار برخوردار بودکه بیشترین میزان میانگین مربوط به کارکنان تعمیرات و تدارکات کالا و انبار وکمترین میزان میانگین مربوط به کارکنان خدمات مهندسی، مهندسی طرحها و تحقیق و توسعه بود. همچنین بین کارکنان از نظر احساس خودمختاری با توجه به سطح تحصیلات درسطح(05/0≥ p ) تفاوتی معنادار وجود داشت که بیشترین میزان میانگین مربوط به کارکنان بامدرک تحصیلی فوق دیپلم و کمترین میزان میانگین مربوط به کارکنان بامدرک تحصیلی کارشناسی ارشد بود. ارائه آموزشهای ضمن خدمت، ایجاد جو مشارکتی وتیم سازی از پیشنهادهای مهم این پژوهش است. محدود بودن جامعه آماری به کارکنان رسمی پالایشگاه و در نظر نگرفتن کارکنان قراردادی و پیمانی به عنوان جامعه آماری از محدودیتهای مهم این تحقیق است.
تعیین سهم عوامل سازمانی در افزایش شایستگی کارکنان شهرداری کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
163 - 186
حوزه های تخصصی:
امروزه افزایش شایستگی کارکنان برای بهره وری منابع انسانی، به مهم ترین و اساسی ترین اهداف مدیران هر سازمان تبدیل شده است از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین سهم عوامل سازمانی در افزایش شایستگی کارکنان شهرداری کرج می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش روش پیمایشی و همبستگی است. جامعه مورد پژوهش عبارت اند از کلیه کارکنان (زن و مرد) شاغل در شهرداری کرج در سال 1394. نمونه آماری شامل 300 نفر از کارکنان بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های: 1.خلاقیت سازمانی سلطانی 2.جوسازمانی هالپین و کرافت 3. ارزیابی شایستگی مدیران و کارکنان مصلحی 4. توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا 5. هوش هیجانی سالووی و مایر 6. انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام استفاده شد. نتایج آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مناسب ابزار اندازه گیری بود. (میزان آلفای کرونباخ پرسشنامه خلاقیت برابر با0/81، جوسازمانی0/83، شایستگی0/93، توانمند سازی روان شناختی0/72، هوش هیجانی0/86 و انگیزش شغلی برابر با0/93 بدست آمد). نتایج نشان داد که بین توانمندسازی روان شناختی با شایستگی، و شایستگی با جوسازمانی و هوش هیجانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، ولی بین شایستگی با خلاقیت رابطه معنی داری یافت نشد. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که از بین متغیرهای وارد شده به مدل ( هوش هیجانی، خلاقیت، انگیزش شغلی، توانمندسازی روان شناختی و جوسازمانی) تنها متغیرهای توانمندسازی روان شناختی، هوش هیجانی و جوسازمانی وارد مدل شده و توانستند به طور معنی داری تغییرات شایستگی را تبیین کنند. یکی از پیشنهادهای علمی به دست آمده از این تحقیق این است که مدیران شهرداری کرج می توانند براساس عوامل سازمانی به افزایش سطح شایستگی کارکنان خود دست یابند.
تعیین سهم عوامل فردی، روان شناختی و سازمانی در پیش بینی شایستگی کارکنان شهرداری شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تأثیر وسهم هر یک از عوامل فردی، روان شناختی و سازمانی در پیش بینی شایستگی کارکنان شهرداری کرج است. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه مورد پژوهش عبارت از از تمام کارکنان (زن و مرد) شاغل در شهرداری های شهر کرج در سال 1394 است. نمونه آماری شامل 300 نفر از کارکنان است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه های خلاقیت سازمانی، جو سازمانی، ارزیابی شایستگی مدیران، توانمندسازی روان شناختی، هوش هیجانی و انگیزش شغلی استفاده شد. نتایج آلفای کرونباخ حاکی از پایایی مناسب ابزار اندازه گیری بود. نتایج نشان داد که بین توانمندسازی روان شناختی با شایستگی، و شایستگی با جو سازمانی و هوش هیجانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد، ولی بین شایستگی با خلاقیت رابطه معنی داری یافت نشد. نتایج پژوهش نشان داد که مدل طراحی شده براساس متغیرهای فردی نتوانست به صورت معناداری تغییرات شایستگی را تبیین کند (78/1 F= و 05/0 P> ). از بین متغیرهای وارد شده به مدل (هوش هیجانی، خلاقیت، انگیزش شغلی و توانمندسازی روان شناختی) تنها متغیرهای توانمندسازی روان شناختی و هوش هیجانی وارد مدل شده و توانستند تغییرات شایستگی را تبیین کنند (561/92 F= و 01/0 P< ) و عوامل سازمانی نیز توانستند به صورت معناداری تغییرات شایستگی را تبیین نمایند (95/30= F و 01/0> P ). یکی از پیشنهادهای علمی به دست آمده از این تحقیق این است که مدیران شهرداری کرج می توانند با افزایش سطح شایستگی کارکنان براساس سهم و تأثیرهر یک از عوامل فردی، روان شناختی وسازمانی بر میزان بهره وری سازمان خود بیافزایند. نتایج این تحقیق کاربردهایی برای بهبود شایستگی کارکنان شهرداری کرج دارد که در این مقاله به آن ها پرداخته می شود.
ارائه مدل شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور با روش شناختی تئوری داده بنیاد
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور با روش شناختی تئوری داده بنیاد بود. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر نوع داده کیفی و از نوع داده بنیاد بود. جامعه آماری پژوهش شامل متخصصان و خبرگان دانشگاه پیام نور بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع 25 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. در این پژوهش به منظور گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای، مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه با افراد خبره بیانگر روا بودن مصاحبه بود و به منظور محاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذار استفاده شد که نتایج بیانگر پایا و روا بودن مصاحبه بود. برای تحلیل داده های پژوهش از طریق تحلیل محتوا استفاده شد. نتایج نشان داد که مؤلفه های ویژگی های فردی، مدیریت، فناوری اطلاعات، جزء مؤلفه های تأثیرگذار بر شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور بودند. همچنین، مؤلفه های شایستگی کارکنان شامل مؤلفه های شناختی، نگرشی و مهارتی مورد شناسایی قرار گرفت. علاوه بر این سازوکارها و عوامل تسهیل گر و همچنین موانع اجرای مدل شایستگی کارکنان دانشگاه پیام نور نیز ارائه گردید که از برازش مطلوبی برخوردار بود.
تأثیر سرمایه انسانی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری اقبال شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۵ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳
83 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1391 با هدف شناسایی تأثیر سرمایه انسانی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری اقبال شهر یزد، انجام گرفت. روش پژوهش بر مبنای هدف از نوع کاربردی، از حیث روش به دست آوردن داده ها از نوع توصیفی همبستگی و از نظر نوع داده های گردآوری شده که از طریق پرسش نامه به دست آمده اند، از نوع کمّی است. هفتادوپنج نفر از مدیران شرکت های دانش بنیان، جامعه آماری پژوهش را تشکیل داده اند که با توجه به شمار اندک جامعه آماری، برای درنظر گرفتن حجم نمونه از روش سرشماری استفاده شد. تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده نرم افزار Smart PLS 2 در دو بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت. در بخش مدل، اندازه گیری ویژگی های فنی پرسش نامه شامل پایایی، روایی همگرا و روایی واگرا مورد بررسی قرار گرفت و اصلاحات لازم اِعمال شد و در بخش ساختاری، ضرایب ساختاری مدل برای بررسی فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معناداری سرمایه انسانی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در شرکت های دانش بنیان است. بنابراین برای تشخیص فرصت های کارآفرینانه، باید روی سرمایه های انسانی سازمان تمرکزکرده و برای بهبود آنها گام برداشت.
شناسایی پیشران ها و پیامدهای جانشین پروری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
87 - 113
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی عوامل و مولفه های موثر بر سازوکار جانشین پروری و همچنین شناسایی نتایج و پیامدهای اجرا و پیاده سازی جانشین پروری در شرکت سهامی بیمه ایران است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف کاربردی و به شیوه آمیخته با رویکرد اکتشافی متوالی انجام شده است. روش های آمیخته دارای دو بخش کیفی و کمی هستند. جامعه آماری بخش کیفی شامل 80 نفر از مدیران ارشد، متخصصان برجسته و خبرگان صنعت بیمه بودند که با 21 نفر از آنها از طریق روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند به شیوه گلوله برفی مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. سپس با استفاده از روش تحلیل مضمون تعداد 44 مولفه بیان شده برگرفته از متن مصاحبه ها که بیشترین همخوانی را با موضوع پژوهش داشتند استخراج شد و سپس الگوی اولیه پژوهش طراحی شد. در بخش کمی پرسشنامه ای محقق ساخته به منظور آزمون الگوی اولیه تدوین شد. این پرسشنامه با استفاده از فرمول ( (5q<n<15q در بین 458 نفر از کارکنان،کارشناسان، مدیران و خبرگان بیمه ایران در استان های اصفهان و شعب تهران توزیع شد. سپس داده ها با کمک الگوی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای Amos 24 بررسی و الگو تایید شد. جهت تعیین پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد از بعد عوامل فردی، عامل پیوند عاطفی فرد با شرکت و عامل احساس مفید بودن فرد در فعالیت های شرکت، از بعد عوامل سازمانی، عامل توجه به تضمین مدیریت آینده شرکت و عامل ارتقاء و بهبود شرکت و از بعد عوامل محیطی، عامل توجه به الزامات رقابتی و عامل خطر شکار استعدادهای شرکت بر الگوی جانشین پروری تأثیرگذار بودند که مورد بررسی و شناسایی قرار گرفتند. ضمناً نتایج نشان داد استقرار و پیاده سازی الگوی جانشین پروری در شرکت سهامی بیمه ایران بر پیامدها و نتایج فردی، سازمانی و محیطی مؤثر خواهد بود. ضمنا عواملی چون آموزش مستمر و مکانیزم پاداش دهی نیز تحت عنوان عوامل میانجی در تأثیر جانشین پروری بر پیامدها و نتایج در شرکت سهامی بیمه ایران نقش دارند. ارزش افزوده اجرای جانشین پروری برای شرکت بیمه شامل حفظ خزانه مهارت، کاهش هزینه های ناشی از فقدان مهارت کارکنان نواستخدام و کاهش هزینه های آموزش خواهد شد.
بررسی تأثیر شایستگی بر عملکرد کارکنان مرکز مطالعات راهبردی آجا با رویکرد تحول سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
27 - 44
حوزه های تخصصی:
شایستگی مبتنی بر عملکرد به سازمان ها درک بهتری در تصمیمات استخدامی، بکارگیری و نگاهداشت کارکنان می دهد. هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر شایستگی بر عملکرد کارکنان مرکز مطالعات راهبردی آجا با رویکرد تحول سازمانی است. این تحقیق از نظر روش کمی و از نوع علت و معلولی بوده و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری، کارکنان مرکز مطالعات راهبردی آجا می باشند که از سال تأسیس این مرکز مشغول به فعالیت در این مرکز بوده اند که تعداد 120 نفر را شامل می شوند و با استفاده از فرمول کوکران، 92 نفر به شیوه تصادفی انتخاب گردیدند. از پرسشنامه های شایستگی کارکنان لیانگ و همکاران 2013 و عملکرد کارکنان شعبانی 1393 برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل با آمار توصیفی و استنباطی با نرم افزار 26-SPSS صورت گرفته است. یافته ها بیانگر معناداری تاثیر مثبت شایستگی و مولفه های آنان بر عملکرد کارکنان و مولفه های آن در مرکز مطالعات راهبردی آجا با رویکرد تحول سازمانی می باشد. شایستگی کارکنان بر عملکرد در این مرکز، نه تنها به بهبود عملکرد فردی کارکنان کمک می کند، بلکه از طریق ایجاد تغییرات اساسی در ساختار و فرهنگ سازمانی، به ارتقاء عملکرد و دستیابی به اهداف راهبردی سازمان نیز کمک می کند.