مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
همگرایی
حوزه های تخصصی:
یکی از مناقشه برانگیزترین موضوعات در چند دهه اخیر، پدیده جهانی شدن و مسائل ناشی از آن است که به باور بسیاری از صاحب نظران، مسائل جدی ای فراروی کشورهای مستقل ایجاد می کند. به باور عده ای، همکاری های چندجانبه و یکپارچه سازی، راهکاری است که می تواند آن ها را آماده ورود به فضای جهانی کند. به رغم اهمیت موضوع فوق، ضعف جدی ای در کشورهای اسلامی در این خصوص مشاهده می شود. هدف پژوهش حاضر، در گام اول، یافتن راهکاری برای ایجاد و گسترش همکاری ها در میان کشورهای اسلامی و در گام دوم، بهبود وضعیت علمی دوجانبه و سودآوری اقتصادی است. ایده اصلی آن است که با توجه به فرایند شکل گیری همگرایی، باید از طرق مختلف در جهت شکل گیری همکاری های چندجانبه تلاش کرد. به همین دلیل، موضوع همکاری علمی در حوزه مدیریت اسلامی، به عنوان آغازی بر همکاری های دوجانبه، انتخاب شده و این موضوع بین دو کشور اسلامی ایران و مالزی بررسی می شود. سؤال اصلی تحقیق آن است که «این دو کشور چه ظرفیت هایی برای همکاری علمی در زمینه مدیریت اسلامی دارند؟». در این پژوهش از مصاحبه کیفی با خبرگان و نظریه داده بنیاد استفاده شده است. نتیجه پژوهش، وجود پتانسیل لازم و قوت های متقابل برای همکاری بین دو کشور در حوزه های سخت افزاری و نرم افزاری است.
آموزه تسلیم، مبنایی برای اخلاق جهانی با موردپژوهی در اسلام و آیین هندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
قرآن کریم محوری ترین دعوت خود را دعوت به تسلیم در مقابل خدا قرار داده است. همچنین در آیین هندو به طور عام، و در برخی مکاتب آن به طور خاص، این اصل، جایگاهی به برجستگی جایگاه تسلیم در اسلام دارد. از طرفی، تسلیم در مقابل حقیقت را می توان جامع ترین اصل اخلاقی دانست. از این رو، بررسی تطبیقی این مفهوم می تواند مبنایی جهانی برای اخلاق فراهم کند که قرآن نیز آن را می پذیرد و بر آن تأکید دارد. این پژوهش تلاش دارد با تأمل در این آموزه اساسی، آن را به مثابه مبنایی برای اخلاق الاهی جهانی، فراپیش نهد. به این منظور، این اصل اساسی از باب موردپژوهی، در دو دین بزرگ از دو گونه اصلی ادیان جهان، بررسی شده است.
طرح سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیدایش جمهوری های تازه استقلال یافته، عمدتاَ بی ثبات و کانون بحران در منطقه آسیای مرکزی فرصت ها و چالش هایی برای جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان کشوری هم مرز با این منطقه و هم چنین کشوری که خود را شاید نقطه کانونی منطقه می دانست و قائل به ایران فرهنگی بزرگ بود (هم جورای جغرافیایی و اشتراکات فرهنگی و تاریخی) به وجود آورد. رویکرد دولت-های جمهوری اسلامی ایران در هر دوره ای نسبت به این منطقه تا حدودی متفاوت بوده است که شناخت آن ها برای تجزیه و تحلیل و طرح یک سیاست خارجی مناسب و واقع گرایانه و عملیاتی در قبال این منطقه ضروری می نماید. در این مقاله، نخست به پیشینه و تاریخ روابط ایران و کشورهای این منطقه و سپس به بررسی و ارائه یک تقسیم بندی از روابط و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال این منطقه خواهیم پرداخت تا دریچه ای برای شناخت فرصت ها و چالش های حضور در این منطقه باز گردد و بر آن اساس طرحی برای سیاست خارجی مناسب، عملگرایانه و عقلانیت محور مبتنی بر نظریه کارکردگرایی ارائه می شود. سؤال اصلی مقاله این است که مناسب ترین راهکار برای تأمین منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در رابطه با منطقه آسیای مرکزی کدام است؛ فرضیه اصلی این است که چنان چه جمهوری اسلامی ایران در وهله ی اول بتواند مناسبات فرهنگی و اقتصادی خود را با این منطقه گسترش دهد می تواند به لحاظ سیاسی و امنیتی نیز از این منطقه بهره ببرد.
بررسی همگرایی ظرفیت مالیاتی استان های منتخب ایران با رهیافت اقتصادسنجی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالیات به عنوان یکی از مهم ترین راه های تأمین اعتبار مالی از آغاز شکل گیری جوامع و دولت ها همیشه مورد توجه بوده است، همچنین تعیین ظرفیت مالیاتی برای بهبود وضع مالیاتی و درآمدهای مالیاتی کاری مهم قلمداد می شود. از طرف دیگر، امروزه بسیاری از اندیشمندان اقتصادی به این موضوع اعتقاد دارند که وضعیت اقتصادی یک کشور نه تنها تحت تأثیر عملکرد رفتارهای اقتصادی آن منطقه است بلکه تحت تأثیر عملکرد مناطق مجاور خود نیز می باشد و عدم توجه به این روابط و عوامل مکانی می تواند تأثیرات منفی بر عملکرد یک منطقه داشته باشد. لذا با توجه به این مساله، مبحث همگرایی و مباحث مربوط به آن همه روزه توجه تعداد بیشتری از اقتصاددانان را به خود جلب می کند. از این رو در مطالعه حاضر، سعی شده است همگرایی ظرفیت مالیاتی استان های ایران برای دوره 90-1380 با روش اقتصادسنجی فضایی بوسیله نرم افزارMATLAB بررسی گردد. نتایج حاصل از برآورد نشان می دهند که ضریب منفی و معنادار وقفه ی متغیر وابسته بیانگر همگرایی نسبت مالیات به ارزش افزوده استان ها به مسیر بلندمدت است.
بررسی همگرایی بازدهی بازار دارایی ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تفاوت ماهیت دارایی ها در ایران، بازارهایی همچون ارز، طلا، مسکن و سهام که هر کدام دارای بازدهی متفاوتی می باشند، به عنوان گزینه های پیش روی سرمایه گذاران در انتخاب ترکیب سبد دارایی مطرح می شوند. سرمایه گذاران معمولا ًبه دنبال بازدهی های بیشتر بوده و تمرکز آن ها در بازار هایی با بازدهی بیشتر، ممکن است در بلندمدت باعث کاهش بازدهی این گونه بازارها شود. از این مسئله به عنوان همگرایی بازدهی بازار های دارایی یاد می شود. هدف مطالعه حاضر نیز بررسی همگرایی بازدهی بازارهای دلار، یورو، سکه تمام بهارآزادی طرح قدیم، سکه تمام بهارآزادی طرح جدید، نیم سکه، ربع سکه، مسکن و سهام در ایران طی دوره زمانی 1394:11-1381:02 با استفاده از روش همگرایی ناهار و ایندر و سنجش همگرایی بازدهی تک تک بازارها نسبت به متوسط بازدهی این بازارها است. نتایج حاکی از آن است که علیرغم همگرا شدن بازدهی بازار مسکن به متوسط بازدهی بازارها، ضریب همگرایی آن از لحاظ آماری معنی دار نمی باشد. در زمینه بازدهی سایر بازارهای مورد مطالعه نیز شواهدی از همگرایی مشاهده نمی شود.
ساختار منعطف، کلید موفقیت دی- 8 در آینده پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد گروه هشت کشور اسلامی درحال توسعه در حالی از سوی نجم الدین اربکان، نخست وزیر پیشین ترکیه مطرح شد که دولت های عضو این گروه به دنبال یافتن جایگاهی جدید در جهان اسلام و نظام بین الملل بعد از جنگ سرد بودند. از این رو پیشنهاد اربکان در ایجاد دی- 8 به سرعت از سوی دولت های عضو مورد استقبال قرار گرفت و فعالیت این گروه آغاز شد. با این حال شروع خوب عملکرد دی-8 پس از چندی و با تغییر رهبران دولت های عضو این گروه رو به افول گذاشت. در این میان ج.ا.ایران در سال های اخیر تلاش داشته است رونق دوباره را به این گروه بازگرداند. در این شرایط، مهم ترین مسئله مورد بحث، چگونگی فعال کردن دوباره دی- 8 است. این مقاله به دنبال آن است تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که گروه دی- 8 برای موفقیت و اعمال نقش مؤثر در عرصه بین الملل و جهان اسلام، بهتر است در چه مسیری فعال شود؟ این مقاله نتیجه می گیرد که بهترین مسیر برای فعال کردن دوباره دی- 8، اتخاذ دیدگاه های مشترک است که بتواند موقعیت آنها را در جهان اسلام و نظام بین الملل ارتقا دهد. لذا ایجاد ساختار تصمیم گیری غیربوروکراتیک و منعطف از سوی دی- 8، به مانند جی-7 پیشنهاد می شود. این ساختار تصمیم گیری فرصتی را برای اعضای آن فراهم می کند که فارغ از چانه زنی های وقت گیر و پرهزینه، بتوانند به دیدگاه های مشترک در موضوعات مورد علاقه در جهان اسلام و عرصه بین المللی برسند.
تبیین و تحلیل زمینه های سازواری و همگرایی مؤلفه های تفکر انتقادی با تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های یک تربیت دینی را در تضاد با عقلانی توان دیشه ورزی می بینند، منشأ بسیاری از شبهات و پرسشهایی اند که در این زمینه مطرح شده اند. برهمین اساس امروزه عناوینی چون القای تفکر عقلانی،تفکرانتقادی و خلاقیت از موضوعات مهم تربیتی هستند که نظر پژوهشگران را به خود جلب کرده اند. درتعلیم و تربیت امروز گرایش به تفکر انتقادی یکی از ملزومات زندگی عقلانی قلمداد شده است. در کشور ما، ضرورت تربیت دینی به منزله وظیفه مهم و اصلی تعلیم و تربیت پذیرفته شده است و باید به گون ه ای اعمال شود که در مقابل چالش های موجود به بهترین شکل، مخاطبان را جذب کند. بنابراین، باید تلاش کرد تا به شیوه های موجود در این فرآیند، کیفیت بخشید و آن را بهتر و زیباتر به نسل جوان ارائه داد. اگر تربیت دینی بتواند با روشهای جدید منطبق شود، گامی مؤثر برای جذب افراد به دینداری برداشته است. یک راهکار اساسی در جامعه ما، داشتن تفکر انتقادی در شیوه های تربیت دینی است. این مقاله، با روش تحلیل مفهومی و نیز با استناد به منابع معتبر، تلاش می کند به تطبیق و همگرایی مؤلفه هایی که در تفکر انتقادی و تربیت دینی مؤثرند، بپردازد. نتیجه این پژوهش، اشتراک برخی مؤلفه های تفکر انتقادی و تربیت دینی را به ویژه در بعد شناختی مورد تأکید قرار می دهد و ثابت می کند که این مؤلفه ها با هم تطابق و همخوانی دارند.
معضل ناامنی و واگرایی در منطقه خلیج فارس: راه کارهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس از جمله مناطق مهم و استراتژیک جهان به شمار می آید. این منطقه به دلیل شرایط استراتژیک و ژئواکونومیکی خاص خود از اهمیت ویژه ای در مسائل منطقه و جهان برخوردار است. این موقعیت استراتژیکی ممتاز موجب شده است که خلیج فارس از دیرباز شاهد چالش قدرت و رقابت مداوم قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای باشد. در این میان از عوامل مهم و تاثیرگذار مسئله امنیت، ثبات و آرامش منطقه است. بر این اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل واگرایی و ناامنی در خلیج فارس و تعیین سطح نیازهای منطقه با توجه به سلسله مراتب نیازهای مازلو و متناسب با آن تعیین الگوی امنیتی مناسب منطقه است. در این راستا عوامل ناامنی در خلیج فارس و الگوی امنیتی متناسب با آن به عنوان سئوال اصلی مطرح می شوند و لذا این فرض را مطرح می نماید که عوامل واگرایی ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، ژئوکالچری و سیستمی، در قالب حاکم بودن پاردایم واقع گرایی بر منطقه خلیج فارس موجب شده اند که سیستم خلیج فارس در سطح نیازهای زیستی – امنیتی قرارگیرد و در نتیجه برای تامین امنیت ابتدا باید در جهت حاکم کردن پارادیم نئولیبرال، همگرایی را در سطح منطقه ایجاد نموده و در نهایت الگوی امنیت خودساخته، امنیت را در خلیج فارس برقرار نماید. بنابراین پژوهش حاضر ضمن تبیین مفهوم امنیت، سلسله مراتب نیازهای مازلو و تطبیق آن با الگوی امنیتی واحدها، عوامل واگرایی و ناامنی خلیج فارس و راهکارهای مناسب جهت طراحی الگوی امنیتی مناسب منطقه ترسیم می شود
کمربند اقتصادی جاده ابریشم: زنجیره ارزش چین محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم کنش بین المللی چین به عنوان قدرتی در حال ظهور، اهمیت روزافزونی می یابد. مهمترین اولویت کنونی این کشور در سیاست بین الملل، پیشبرد مگاپروژه کمربند اقتصادی جاده ابریشم است. فهم چیستی این طرح و جایگاه آن در استراتژی کلان چین واجد اهمیت و ضرورت است. جریان غالب در مراکز تحقیقاتی، این طرح را از منظر ژئوپولیتیک و تبیین نیات گسترش طلبانه چین، مورد بحث قرارداده است. اما نویسنده کوشیده با مفهوم بندی کمربند اقتصادی جاده ابریشم در قالب زنجیره جهانی ارزش، زمینه را برای درکی متفاوت از آن فراهم آورد. در این چهارچوب، با تحلیل محتوای سیاست تجاری و صنعتی چین و نیز برنامه عملیاتی کمربند اقتصادی جاده ابریشم، نسبت آنان با یکدیگر در قالب مؤلفه های زنجیره جهانی ارزش تبیین شده است. از این منظر هدف کلیدی چین از طراحی و پیشبرد این طرح کلان، شکل دهی به یک زنجیره ارزش چین محور در محیط ژئواکونومیک اوراسیا و افریقا است. در یک سال اخیر بیش از نیمی از پروژهای سرمایه گذاری شرکت های چینی در اوراسیا و افریقا در قالب این طرح تعریف شده و مورد حمایت دولت چین قرارگرفته است. ذکر این نکته ضروری است که کمربند اقتصادی جاده ابریشم در مسیر اجرا با چالش های کلیدی همچون رقابت های ژئوپولیتیک، توسعه نیافتگی فرایندهای همگرایانه در بخش های مهمی از اوراسیا و ابهام در مورد نیات پنهان چین مواجه است
نخبگان و همگرایی منطقه ای در سازمان همکاری اقتصادی(اکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگرایی منطقه ای یکی از الزام های ورود مناطق مختلف به جریان جهانی شدن، بعد از فروپاشی اتحاد شوروی بوده است. منطقه اکو، به خصوص کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز نیز از این امر مستثنی نبوده اند. با این حال، این منطقه با چالش هایی در زمینه همگرایی روبه رو است. در این نوشتار، سعی شده است تا با رویکردی تحلیلی_توصیفی، نقش نخبگان سیاسی منطقه ای، به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل تأثیرگذار بر کنش بازیگران منطقه، در بهره برداری از فرصت ها و مقابله با چالش های اکو بررسی شود. بنابراین با توجه به نظریه تصمیم گیری، به تجزیه و تحلیل نقش نخبگان سیاسی در فرایند همگرایی پرداخته می شود. سؤال اصلی این نوشتار این است که نخبگان سیاسی منطقه ای چه نقشی در فرایند همگرایی منطقه ای در اکو دارند؟ فرضیه ای که بررسی شده است این است که با توجه به ساختار سیاسی کشورهای مورد مطالعه، نقش نخبگان در تصمیم گیری ها در منطقه اکو، برجسته بوده است. در نتیجه تحول مثبت در دیدگاه نخبگان در مورد اکو، تأثیر مهمی در افزایش همگرایی اعضا و موفقیت اکو خواهد داشت.
موانع همگرایی ایران و ترکیه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین تحولات ژئوپلیتیکی در دهه های آخر قرن گذشته فروپاشی اتحاد شوروی بود که از پیامدهای آن دگرگونی روابط قدرت و موازنه نیروها در سطوح منطقه ای و فعال شدن قدرت های فرامنطقه ای و به خصوص منطقه ای جهت حضور و نفوذ در حوزه جنوبی اتحاد شوروی است که پیش از این به علت حضور اتحاد شوروی قادر به ایفای نقش اساسی نبودند. در این بازی بزرگ رقابت اصلی بین ایران و ترکیه دو قدرت منطقه ای هم جوار با آسیای مرکزی و قفقاز است که از نظر موقعیت جغرافیایی، تاریخی و تمدنی دارای سابقه طولانی هستند. بررسی داده های موجود در این نوشتار نشان دهنده آن است که این دو کشور با وجود اشتراک های موجود با موانعی بر سر راه همگرایی خود در آسیای مرکزی روبرو هستند که آنها بیشتر در حوزه های رقابت ایدئولوژیکی و تقابل نقش های منطقه ای(ژئوپلیتیک) و رقابت اقتصادی است که مورد بررسی قرار می گیرد.
روابط ایران و روسیه، همگرایی یا واگرایی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روسیه و ایران یکی از تباری اروپایی و نژادی اسلاو و دیگری از تباری آسیایی و نژادی غیراسلاو هستند. متناسب با نوع برداشت از ظرفیت ها و توانایی های خود، به ایفای نقش در نظم سازی های منطقه ای و بین المللی می پردازند. تغییرهای ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک و تفاوت رویکردهای اعلامی و اعمالی، تغییرهای تاریخ سازی را در عرصه های تقابل یا تعامل میان دو کشور ایجاد کرده، به گونه ای که چگونگی و چرایی ناپایداری این رابطه را، در مقام پرسش این پژوهش نشانده است. در بیان چگونگی شکنندگی رابطه بین ایران و روسیه، باید به تفاوت سطح و تقابل ادراک دو کشور اشاره کرد؛ بدین معنا که نگاه روسیه به ایران، تاکتیکی و ابزاری و در سطح مسایل منطقه ای و دوجانبه است، درحالی که نگاه ایران به روسیه، آرمانی و مبتنی بر عقلانیت ایدئولوژیک و در سطح مسایل کلان است. اما در پاسخ به چرایی موضوع، باید به برتری نگاه ژئوپلیتیک بر ژئواکونومیک اشاره کرد. بدین ترتیب که، ماهیت سیاسی روابط ایران و روسیه، بر ماهیت اقتصادی آن سایه افکنده است.
روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان، بسترهای همگرایی و زمینه های واگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال جمهوری آذربایجان، روابط تهران– باکو به طور معمول در سطح مطلوبی قرار نداشته، و با فراز و نشیب هایی در دو دهه اخیر همراه بوده است. عواملی مانند برخورداری از پیوند های تاریخی و فرهنگی و وجود ظرفیت های موجود برای همکاری های اقتصادی به عنوان محرکی برای گسترش روابط دو طرف به حساب می آید. اما در عین حال این روابط با موانع و عوامل بازدارنده ای مانند ادامه اختلاف ها در مورد رژیم حقوقی دریای خزر، روابط با رژیم اسراییل و آمریکا و پیوستن به ناتو از طرف جمهوری آذربایجان رو به رو است. بنابراین با وجود برخی فرصت ها برای ارتقای سطح روابط دو کشور، درعمل عوامل چالش زا محدودیت فراروی روابط تهران و باکو را افزایش داده است. این نوشتار با اشاره ای کوتاه به پیشینه روابط ایران و جمهوری آذربایجان، بسترهای همگرایی و زمینه های واگرایی روابط بین دو کشور را مورد بررسی قرار می دهد.
بررسی عوامل منازعه و همکاری در منطقه ژئوپلیتیکی خزر (پتانسیل های همگرایی و واگرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر جغرافیای سیاسی منطقه خزر به سبب استقلال کشورهای اتحاد شوروی در سال 1991، تغییراتی را در وضعیت ژئوپلیتیکی آن ایجاد کرده است. سیاست های ایران و روسیه با هدف حفظ و گسترش جایگاه برترشان در منطقه و عملکرد کشورهای آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان در راستای پیشرفت در عرصه های اقتصادی و گسترش توان سیاسی، با هدف کاهش وابستگی ها، فضای رقابتی و تقابلی را در خزر به وجود آورده است. نگاهی به روند گفت وگوها و روابط کشورهای ساحلی خزر این مطلب را تأیید می کند که این روابط، تاکنون نتوانسته است سطح مطلوبی از همگرایی را در منطقه به وجودآورد. سؤال های این نوشتار این است که عوامل موجد منازعه و همکاری در منطقه خزر کدام اند؟ و فضای حاکم بر روابط در منطقه خزر به چه سمتی در حرکت است؟ این نوشتار با استفاده از روش کتابخانه ای و میدانی و رویکرد توصیفی – تحلیلی، به دنبال دستیابی به پاسخ این سؤال ها است. نتایج، نمایانگر تأثیر دو گروه از عوامل جغرافیایی و ژئوپلیتیکی در شکل گیری منازعه و همکاری در منطقه خزر است که از میان تمامی آنها برتری با عوامل موجد منازعه است. عواملی که روابط کشورهای ساحلی خزر را هرچه بیشتر به سوی واگرایی سوق می دهد.
بررسی تأثیر رقابت روسیه و آمریکا بر روند همگرایی و واگرایی منطقه ای آسیای مرکزی (سال های 2001 تا 2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروپاشی اتحاد شوروی تأثیرهای پیش بینی نشده ای را بر اوضاع سیاسی جهان برجای گذاشت؛ به ویژه بر آسیای مرکزی از جمله فعال شدن قدرت های منطقه ای و جهانی که تا آن زمان به دلیل حضور مؤثر اتحاد شوروی نمی توانستند نقش اساسی دراین منطقه بازی کنند. با این شرایط زمینه برای حضور قدرت هایی چون آمریکا و روسیه (قدرت های مداخله گر نظام بین الملل) برای نفوذ هرچه بیشتر در آسیای مرکزی فراهم شد. پس از 11 سپتامبر 2001، ایالات متحده آمریکا با پیروی از راهبرد اقدام پیشگیرانه بر محور مبارزه علیه تروریسم و تحدید تسلیحات کشتار جمعی، زمینه را برای نفوذ مستقیم در منطقه آسیای مرکزی فراهم کرد؛ از سوی دیگر روسیه که نگران به خطر افتادن موقعیت نسبی خود در منطقه بود؛ پس از دوره ای کوتاه به همکاری با آمریکا در قالب مبارزه با تروریسم، به مقابله با یک جانبه گرایی آن در حوزه نفوذ سنتی خود پرداخت. بنابراین، نگارندگان به دنبال آنند که آثار رقابت روسیه و آمریکا را بعد از 11 سپتامبر 2001 بر روند همگرایی و واگرایی منطقه ای آسیای مرکزی با بهره گیری از نظریه کانتوری و اشپیگل بررسی کنند. بر این اساس فرضیه نوشتار آن است که رقابت دوقدرت در منطقه، گرایش کشورهای منطقه به یکی از دوقدرت را با هدف برطرف کردن مشکلات سبب شده و زمینه همگرایی منطقه ای در قالب «نومنطقه گرایی» را فراهم کرده است.
نقش مواریث مشترک فرهنگی در همگرایی ایران و جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از میان جمهوری های برآمده از فروپاشی اتحاد شوروی، جمهوری آذربایجان با توجه به هم جواری جغرافیایی، هم میراثی تاریخی- فرهنگی و همسانی مذهبی فرصتی ممتاز برای پیشبرد هدف های جمهوری اسلامی ایران و گسترش حوزه نفوذ آن در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز است؛ اما آنچه در عرصه عمل روی داد، شکل گیری تدریجی رابطه ای نه چندان دوستانه میان دو کشور بود که در بسیاری زمان ها با غیریت سازی و امنیتی سازی متقابل همراه بوده است. در کنار عوامل گوناگون، سازه های فرهنگی به ویژه مواریث مشترک فرهنگی نیز به سهم خود در تکوین این رابطه میان دو کشور نقش پررنگی بازی کرده اند. این نوشتار تلاشی است برای بررسی این پرسش که «آیا مواریث مشترک فرهنگی به جای واگرایی فرهنگی، می تواند میان ایران و جمهوری آذربایجان فهم متقابل را بهبود ببخشد و به همگرایی هرچه بیشتر دولت، ملت و منافع این دو کشور کمک کند؟» در پاسخ با کاربست نظریه «سازه انگاری فرهنگی» نشان داده خواهد شد که تمرکز بر نقش مواریث مشترک فرهنگی در ساخت اجتماعی واقعیت، می تواند به شکل گیری هویت جمعی مبتنی بر فرهنگ در رابطه دو کشور و به همگرایی عملکرد آن ها به عنوان یک «ما» کمک کند.
بحران یورو و تأثیر آن بر روند همگرایی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران مالی و اقتصادی چند سال اخیر اتحادیه اروپا را با مشکلات فراوانی مواجه کرده و بیشتر دامن گیر کشورهای ایرلند، پرتغال، ایتالیا، اسپانیا و به ویژه یونان شده است. بحران یورو که بزرگترین بحران اقتصادی اروپا از 1957 محسوب می شود، به طور خاص از بدهی های بالای پنج کشور مذکور و تردید درباره توانایی بازپرداخت بدهی های آن ها، سیاست ضعیف مالی برخی کشورهای منطقه یورو و ناتوانی مقامات بانک مرکزی اروپا برای ایجاد انضباط مالی در میان اعضا ناشی می شد. هر چند از سال 2013 اتحادیه توانست تا حدودی بحران را مهار کند و مجدداً وارد دوره ای از رونق اقتصادی شود، ولی تاکنون موفق به رفع کامل بحران نشده است و اثرات آن در آینده نیز بیشتر خود را نشان خواهد داد. باتوجه به مطالب مذکور سؤالی که مطرح می شود این است که بحران یورو چه تأثیری بر روند همگرایی اتحادیه اروپا داشته است؟ فرضیه تحقیق این است که بحران یورو علاوه بر تأثیرات سیاسی و اجتماعی در برخی کشورهای عضو، منجر به ایجاد مشکلات فراوان اقتصادی و جدایی و شکاف میان اقتصادهای بزرگ و حاشیه ای اتحادیه اروپا شده است. هر چند به واسطه ی تلاش های به عمل آمده در راستای مهار بحران، مشکلات اقتصادی کمتر شده و اتحادیه اروپا مجددا وارد دوره رشد اقتصادی شده، اما به نظر می رسد اثرات آن وسیع بوده و به نوعی روند همگرایی اتحادیه اروپا را متزلزل کرده است. برای بررسی فرضیه فوق، موضوع تأثیرات بحران یورو بر روند همگرایی اتحادیه اروپا در چارچوب مباحثی مانند کاهش ارزش یورو، افزایش شکاف اقتصادی، رشد روند واگرایی، افزایش بیکاری، گسترش ناآرامی های اجتماعی و سقوط زودهنگام برخی دولت های حاکم، رشد ملی گرایی افراطی و گرایش های ضد اروپایی، احتمال خروج انگلستان از اتحادیه اروپا و مطرح شدن احتمال فروپاشی حوزه مالی یورو بررسی شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر ناب بودن سازمان (مطالعه موردی)
حوزه های تخصصی:
سیستم تولیدی ناب4 سیستمی است که با به چالش کشیدن نظام تولید انبوه، در مدت کوتاهی دستاوردهای عظیمی به دنبال داشته است. پژوهش حاضر با هدف به کارگیری این سیستم تولیدی در یکی از شرکت های بزرگ تولیدی کشور یعنی سیمان صوفیان انجام گردیده و تلاش دارد تا میزان ناب بودن مؤلفه های گوناگون تولید در این صنعت را ارزیابی نماید. در این رابطه فرآیند ارزیابی سریع کارخانه5 یوگن گودسان، استاد و محقق دانشگاه میشیگان به عنوان الگوی پایه انتخاب و مورد نقد و بررسی قرار گرفته و برای حذف نقاط ضعف، بهبود و توسعه لازم داده شده است.
بر این اساس متغیرهای اساسی و شاخص های مربوطه آنها شناسایی شده و با ارائه پرسشنامه تناسب سنجی، تناسب آنها با صنعت سیمان سنجیده شده است. پس از حذف شاخص های کم تناسب، با استفاده از متد AHP[1]، ضرایب اهمیت متغیرها و شاخص های مربوطه با استفاده از نظرات خبرگان محاسبه گردیده است. در نهایت با استفاده از این ضرایب اهمیت و نیز امتیازاتی که کارشناسان به وضعیت شاخص ها داده اند، میزان ناب بودن متغیرهای اساسی و نیز شرکت سیمان صوفیان با استفاده از روش دیمانسیون ابعادی (نرخ همگرایی)[2] مشخص گردیده و اولویت توجه به بهبود متغیرها تعیین گردیده و برای ایجاد چرخه بهبود، توصیه های لازم به مدیریت شرکت ارائه شده است.
تحلیل فضایی تأثیر مهاجرت بر رشد منطقه ای در ایران (90- 1385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مدل های رشد اقتصادی، مدل رشد منطقه ای است. در مدل رشد منطقه ای، رشد هر منطقه تحت تأثیر اثرات فضایی مناطق بر یکدیگر است که این تأثیرات فضایی در قالب ماتریس همبستگی فضایی وارد مدل اقتصادسنجی فضایی می گردد. هدف این پژوهش ارزیابی تأثیر متغیر مهاجرت و متغیر دوربین مهاجرت بر رشد منطقه ای مبتنی بر فرضیه همگرایی است. مدل مورد استفاده در این پژوهش مدل پانل پویای تصادفی (DPD) با کاربرد روش گشتاورهای تعمیم یافته فضایی (SGMM) و استفاده از مدل دوربین است. دوره مورد مطالعه 90- 1385 و برای 30 استان ایران است. نتایج برآورد مدل اقتصادسنجی فضایی نشان می دهد که وقفه متغیر وابسته دارای تأثیر منفی و معنی دار بر درآمد سرانه استان ها است و به این ترتیب، فرضیه همگرایی اثبات گردید. نرخ مهاجرت، نرخ مشارکت اقتصادی، بودجه عمرانی و جاری استان ها و تحصیلات، دارای تأثیر مثبت بر درآمد سرانه استان ها است. وقفه فضایی مهاجرت به صورت معناداری متفاوت از صفر است و رشد هر استان متأثر از رشد استان های مجاور است. ضریب متغیر فضایی مهاجرت منفی است و مجاورت با استان های مهاجرپذیر، اثر منفی بر درآمد سرانه استان های مبدأ دارد. نتایج حاصل از آزمون مورآن I و جری Cنشان می دهد که بین متغیرهای مستقل و وابسته با در نظر گرفتن متغیر مهاجرت و درآمد سرانه به عنوان متغیر دوربین یک رابطه و همبستگی فضایی وجود داشته است. این نتایج نشان می دهد که برآورد مدل فوق بدون در نظر گرفتن اثرات فضایی منجر به تورش ضرایب برآورد شده خواهد گردید.
بررسی همگرایی درآمدی بین استان های ایران با تأکید بر روش تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی فرضیه همگرایی بین استان های ایران و اتخاذ سیاست های اقتصادی به منظور نیل به توازن منطقه ای یکی از موضوعات مهم در حوزه اقتصاد کلان ایران است . در این پژوهش، برای بررسی فرضیه همگرایی درآمد سرانه، در میان استان های ایران از روش های مختلف مانند آزمون ریشه واحد، همگرایی باشگاهی و آماره تایل و مکانیسم جدید یعنی تحلیل خوشه ای استفاده شده است. نتایج آزمون ریشه واحد نشان می دهد که بین استان های کشور همگرایی مطلق و شرطی برقرار نیست. همچنین، نتایج روش باشگاهی و آماره تایل نیز عدم برقراری همگرایی شرطی را نشان می دهند. علاوه بر این، نتایج روش خوشه ای نیز نشان می دهد که همگرایی درآمدی بین استان های ایران وجود ندارد. به طور کلی نتایج، با استفاده از تمام روش ها، واگرایی قوی از نظر درآمد سرانه، در استان های ایران را تأیید می کنند. نتایج واگرایی در درآمد سرانه ممکن است نشانه ای از توسعه نامتوازن بیشتر در استان های ایران در آینده باشد. در واقع، نتایج این پژوهش بیانگر نرخ متفاوت رشد اقتصادی در استان های ایران است.