مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
همکاری علمی بین المللی
حوزههای تخصصی:
یکی از مناقشه برانگیزترین موضوعات در چند دهه اخیر، پدیده جهانی شدن و مسائل ناشی از آن است که به باور بسیاری از صاحب نظران، مسائل جدی ای فراروی کشورهای مستقل ایجاد می کند. به باور عده ای، همکاری های چندجانبه و یکپارچه سازی، راهکاری است که می تواند آن ها را آماده ورود به فضای جهانی کند. به رغم اهمیت موضوع فوق، ضعف جدی ای در کشورهای اسلامی در این خصوص مشاهده می شود. هدف پژوهش حاضر، در گام اول، یافتن راهکاری برای ایجاد و گسترش همکاری ها در میان کشورهای اسلامی و در گام دوم، بهبود وضعیت علمی دوجانبه و سودآوری اقتصادی است. ایده اصلی آن است که با توجه به فرایند شکل گیری همگرایی، باید از طرق مختلف در جهت شکل گیری همکاری های چندجانبه تلاش کرد. به همین دلیل، موضوع همکاری علمی در حوزه مدیریت اسلامی، به عنوان آغازی بر همکاری های دوجانبه، انتخاب شده و این موضوع بین دو کشور اسلامی ایران و مالزی بررسی می شود. سؤال اصلی تحقیق آن است که «این دو کشور چه ظرفیت هایی برای همکاری علمی در زمینه مدیریت اسلامی دارند؟». در این پژوهش از مصاحبه کیفی با خبرگان و نظریه داده بنیاد استفاده شده است. نتیجه پژوهش، وجود پتانسیل لازم و قوت های متقابل برای همکاری بین دو کشور در حوزه های سخت افزاری و نرم افزاری است.
مطالعه زمانی شبکه همکاری های بین المللی پژوهشگران ایرانی در تولید علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:مطالعه طولی و مصوّرسازی تحول شبکه مشارکت بین المللی پژوهشگران ایرانی در تولید علم. روش شناسی:با استفاده از شاخص های علم سنجی و تحلیل شبکه های اجتماعی، همه مقاله های حاصل از همکاری های بین المللی پژوهشگران ایرانی تا انتهای سال 2013 میلادی نمایه شده در پایگاه وب آوساینس (879,36 مقاله) مطالعه شد. یافته ها:87/20% از کل تولیدات علمی کشور از طریق مشارکت پژوهشگران ایرانی با پژوهشگران از سایر کشورهای جهان انجام شده است. همکاری های بین المللی کشور از نرخ متوسط رشد سالانه 06/63% برخوردار بوده است. پژوهشگران ایرانی با همکارانی از 179 کشور جهان همکاری داشته اند که از این میان، بیش از 64% از تولیدات مشارکتی حاصل همکاری با پژوهشگرانی از پنج کشور ایالات متحده امریکا، کانادا، انگلستان، آلمان، و استرالیا بوده است. بیشترین میزان همکاری های بین المللی پژوهشگران ایرانی به حوزه های موضوعی مهندسی الکترونیک، علم مواد چندرشته ای، و ریاضیات کاربردی تعلق داشت. نتیجه گیری:براساس داده های وب آوساینس، شبکه همکاری های بین المللی پژوهشگران ایرانی در سال 1969 متولد شده و در طول زمان، تحولات رشد یافتن (در هشت بازه زمانی) و کوچک شدن (در یک بازه زمانی) در این شبکه به وقوع پیوسته است. همچنین، در بررسی بازه های زمانی مختلف مشاهده شد که فقط تغییر ساختاری مهمی که در شبکه رخ داده، کاهش چگالی شبکه در طول زمان بوده است.
بررسی نقش راهبردی مؤسسات پژوهشی در تقویت قدرت نرم ایران در نظام جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
587 - 620
حوزههای تخصصی:
چشم انداز توسعه قدرت جمهوری اسلامی ایران در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای، هدایتگر سیاستها و راهبردهای کلان کشور بوده است. بکارگیری قدرت نرم و ابزارهای آن از راهبردهای اصلی تحقق این چشم انداز است. مشارکت در شبکه جهانی علم و دانش از مهمترین ابزارهایی است که به تحقق راهبرد قدرت نرم منجر می شود. با این وجود، تمرکز بر فرهنگ و آموزش باعث شده تا کمتر به نقش پژوهشگاه ها و موسسات پژوهشی در ارتقای قدرت نرم توجه شود. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش است که بین المللی سازی مؤسسات پژوهشی چگونه می تواند باعث ارتقای قدرت نرم ایران در نظام جهانی شود؟ در پاسخ به این پرسش از چارچوب نظری تلفیقی مبتنی بر نئولیبرالیسم، جهانی شدن و نظریه نظام شبکه ای مانوئل کاستلز استفاده شده است. از حیث روش پژوهش در این مقاله از روش های مطالعات اسنادی، بررسی تطبیقی، نشست با خبرگان و موردکاوی استفاده شده است. قلمروی پژوهش بررسی تطبیقی تجارب موسسات پژوهشی منتخب ملی و بین المللی در حوزه های علوم انسانی، علوم پایه و فنی -مهندسی است. دستاورد مقاله آن است که ایفای نقش مؤسسات پژوهشی به عنوان ابزار قدرت نرم کشورها مستلزم نقش آفرینی آنها به عنوان نهادی بین المللی است. ارتقای توانمندی ها و ظرفیت های یک مؤسسه پژوهشی به عنوان ابزار کسب قدرت و پرستیژ در عرصه بین المللی مستلزم پیوستن آن به شبکه علم جهانی است. پیوستن به شبکه علم جهانی مستلزم فراهم شدن زیست بوم مناسبی است که در آن همزمان عوامل سطح بین المللی، ملی و فروملی در تعاملی پویا و سازنده، زمینه بین المللی سازی مؤسسات پژوهشی را فراهم کنند. در سطح نهادی وجود اراده بین المللی سازی در سیاستگذاران و انعکاس آن در چشم انداز، ماموریت ها و برنامه های اجرایی موسسه حائز اهمیت است.
تحلیل وضعیت موجود همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
63 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل وضعیت موجود همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی با رویکرد کیفی از نوع تحلیل اسنادی انجام شده است. جامعه مورد مطالعه پژوهش، دانشگاه های دولتی مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، گزارش ارزیابی سال های 1394، 1395، 1397 و 1398 مرکز مطالعات و همکاری های علمی بین المللی از فعالیت های علمی بین المللی دانشگاه های دولتی، مراکز پژوهشی و پارک های علم و فنّاوری و همچنین نتایج و گزارش های نظام های رتبه بندی بین المللی، تایمز، شانگهای و نظام رتبه بندی QS بوده است. که از این گزارش ها نیز نتایج حضور دانشگاه های ایران در رتبه بندی 2020 تایمز، 2019 شانگهای و 2020 نظام رتبه بندی QS به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات و داده های پژوهش فیش، چک لیست ها و اسناد و مدارک موجود بود. برای تفسیر و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل توصیفی بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در هیچکدام از شاخص های مورد بررسی وضعیت موجود همکاری های علمی بین المللی در دانشگاه های دولتی کشور مطلوب نبوده است.
راهبردهای ارتقا و توسعه همکاری های علمی بین المللی بر اساس نقش و جایگاه مراجع ملی وزارت عتف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد اجتماعی فرهنگی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
497 - 528
حوزههای تخصصی:
وزارت عتف بعنوان یکی از بازیگران محوری حوزه علم و فناوری در ایران، به همکاری بین المللی بعنوان یکی از مهمترین کارویژه های نهادهای زیرمجموعه خود پرداخته است. از جمله طرحی است که با هدف ساماندهی همکاری بین المللی از سال 1395 طراحی و اجرا شده است. بر اساس آن برخی مراکز آموزشی و پژوهشی با عنوان مرجع برقراری همکاری های علمی با نهادهای همتا در کشور هدف به عنوان "مراجع همکاری بین المللی" تعیین شده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش این ساخنارهای نو در مدیریت همکاریهای علمی بین المللی وزارت عتف برای پاسخ به این پرسش که آیا تشکیل این مراجع ملی توانسته است به ارتقای همکاری علمی بین المللی مراکز علمی وابسته به وزارت عتف و تحقق اهداف مد نظر سیاستگذار منجر شود؟ روش پژوهش ترکیبی از روشهای مطالعه اسنادی، بررسی تطبیقی، مطالعه موردی، مصاحبه و برگزاری پنل خبرگان است. بر اساس چالشهای شناسایی شده در چهار حوزه سیاستگذاری، درون وزارتی، برون وزارتی و عملیاتی سه راهکار مبتنی بر "حفظ وضع موجود و ارتقای آن"، "تغییر وضع موجود و حذف مراجع ملی" و "بازگشت به وضع پیشین" طراحی و در معرض ارزیابی و نظر خواهی صاحبنظران قرار گرفت. نتیجه اینکه حفظ و ارتقای وضع موجود به عنوان راهکار نهایی منتخب صاحبنظران تعیین شده و برای ارتقای آن مجموعهای از راهکارهای سیاستی پیشنهاد شده است. این راهکارها در دو سطح ارائه شدهاند مشتمل بر: راهکارهای سطح سیاستگذاری و حکمرانی مراجع ملی، و راهکارهای در سطح عملیات مراجع ملی. در ذیل هر سطح مجموعه ای از راهبردهای سیاستی ارائه شده است.
مجاورت و همکاری علمی: کاربرد مدل جاذبه در شناسایی تأثیر ابعاد مجاورت بر همکاری علمی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشورها در ابعاد فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی مجاور یا مخالف هم هستند. مجاورت یا فاصله بین کشورها از حیث ابعاد شش گانه مذکور می تواند باعث یا مانع همکاری علمی قوی بین آن ها شود. اهداف پژوهش حاضر در درجه اول شناسایی ابعادی است که شدت همکاری های علمی بین المللی را بهتر تبیین می کنند و در درجه دوم، بررسی نوسانات شدت تأثیر هر بعد در خلال زمان است. در راستای اهداف پژوهش و برمبنای تلفیق ادبیات مجاورت با چهارچوب فاصله CAGE، عوامل تعیین کننده همکاری علمی بین المللی استخراج شدند. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از 167 کشور مستقل در فاصله سال های 2017-2002. در این پژوهش، شبکه روابط هم تألیفی بین کشورها به عنوان شاخص همکاری علمی بین المللی درنظرگرفته شد. به منظور تبیین شدت روابط هم تألیفی براساس ابعاد شش گانه مجاورت از مدل جاذبه پانل استفاده شد. مدل جاذبه قادر به شناسایی عواملی است که کشورها را به سمت همکاری علمی قوی با هم جذب می کنند. کاربرد این مدل نشان داد که شدت همکاری های علمی بین المللی رابطه مستقیم با مجاورت و رابطه معکوس با فاصله بین کشورها در ابعاد مختلف دارد. یافته های حاصل از مقایسه قدرت تبیین ابعاد شش گانه مجاورت حاکی از قدرت تبیین بالای بعد مجاورت اجتماعی نسبت به سایر ابعاد بود. با این وجود، یافته های بهبود مدل نشان داد که حضور هم زمان ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مجاورت نیز قدرت تبیینی نزدیک به قدرت تبیین بعد مجاورت اجتماعی دارند. بررسی نوسانات شدت تأثیر ابعاد مجاورت بر همکاری های علمی بین المللی در طول زمان نشان دهنده افزایش معنادار تأثیر مجاورت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و علمی، زبان مشترک در بعد فرهنگی و همکاری های درون منطقه ای و همکاری بین کشورهای همسایه در بعد فیزیکی است. این در حالی است که تأثیر فاصله جغرافیایی در بعد فیزیکی، روابط استعماری در بعد سیاسی و اشتراکات دینی و قومی در بعد فرهنگی کاهش معناداری یافته است. تنها در بعد سیاسی مجاورت است که تأثیر اکثر عوامل مقطعی (مانند: اختلاف بین طرفین همکاری از حیث درجه تحقق حکومت لیبرال دموکراسی، فاصله از حیث میزان کارایی حکومت های طرفین همکاری و اعمال تحریم علیه طرف مقابل) و بعضاً ثابت است (مانند: عضویت طرفین همکاری در پیمان های بین المللی مشترک).
عوامل تعیین کننده همکاری علمی بین المللی: مروری نظام مند بر شواهد تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۱)
191 - 224
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه به دنبال شناسایی پرکاربردترین شاخص هایی که تاکنون برای سنجش عوامل مؤثر بر همکاری علمی بین کشورها مطرح شده و تعیین مهم ترین شاخص ها از حیث تأثیرگذاری بر همکاری علمی بین المللی است.روش پژوهش: به دلیل انباشت پژوهش های تجربی در زمینه عوامل تعیین کننده همکاری علمی بین المللی که مشتمل بر انبوهی از متغیرهای پیش بین و گاه توأم با نتایج متناقض هستند از روش مرور نظام مند مبتنی بر شواهد تجربی استفاده شد. مطابق با پروتکل پریزما، 20 مطالعه جهت مرور یافته ها انتخاب شد. برای دستیابی به هدف اول، فراوانی کاربرد شاخص ها در مطالعات گوناگون بررسی شد و برای دستیابی به هدف دوم، شاخص ها دارای اثر غالب بر مبنای تکنیک شمارش آراء شناسایی شدند. یافته ها: مرور شواهد تجربی حاکی از آن است که فاصله جغرافیایی (در بعد فیزیکی)، عضویت در سازمان های بین دولتی (در بعد سیاسی)، اندازه اقتصادی، توسعه اقتصادی و حجم روابط تجاری (در بعد اقتصادی)، مشابهت اجتماعی (در بعد اجتماعی)، زبان رسمی مشترک و روابط استعماری (در بعد فرهنگی)، تعداد مقالات، فاصله تخصصی و تبادل دانشجوی بین الملل (در بعد علمی و فناورانه) مهم ترین تعیین کننده های همکاری علمی بین المللی محسوب می شوند. شاخص های فوق (به استثنای حجم روابط تجاری، روابط استعماری، فاصله تخصصی و تبادل دانشجوی بین الملل) پرکاربردترین شاخص ها در ابعاد مذکور نیز هستند.نتیجه گیری: بنابر مطالعات مرور شده، عوامل شناسایی شده تأثیر انکارناپذیری بر همکاری علمی کشورها دارند. در نتیجه، نباید در طراحی سیستم های پژوهشی ملّی مورد غفلت قرار گیرند. علاوه بر این، پژوهش حاضر با برشمردن خلاءهای پژوهشی موجود در این زمینه اظهار می دارد که دستیابی به درک جامع تری از این عوامل، مستلزم مطالعات میان رشته ای توسط محققان حوزه های علم اطلاعات و دانش شناسی، جامعه شناسی و علوم سیاسی است.
شناسایی مسیرهای علّی منتهی به موقعیت پیرامونی در نظام جهانی علم (یک تحلیل تطبیقی کیفی با رویکرد مجموعه های فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: چهار هدف اصلی مطالعه حاضر عبارتند از: 1- شناسایی موقعیت کشورها در نظام جهانی علم؛ 2- شناسایی شروط لازم برای قرار گرفتن در موقعیت پیرامونی؛ 3- شناسایی مسیرهای علی منتهی به موقعیت پیرامونی؛ 4- توصیف شیوه های بهبود موقعیت پیرامونی. روش مطالعه: پژوهش مبتنی بر دو روش تحلیل شبکه و تحلیل تطبیقی کیفی با رویکرد مجموعه های فازی بود. داده های ثانویه برمبنای مدل نظری پژوهش از پایگاه های داده بین المللی و مجموعه داده های متعدد برای بازه 2017-2002 گردآوری شدند. تعداد مشاهدات سال - کشور برابر با 2644 بود. یافته ها: تحلیل موقعیت کشورها در نظام جهانی علم حاکی از اینکه در سال 2002، حدود 82 درصد کشورها در موقعیت پیرامونی نظام جهانی علم قرار داشتند که از این میزان فقط 7 درصد در فاصله زمانی مورد بررسی به موقعیت نیمه پیرامونی ارتقا یافتند. تحلیل شروط لازم نشان داد که دو شرط ارزش صادرات اندک و تبادل ضعیف دانشجوی بین الملل لازمه قرار گرفتن در موقعیت پیرامونی هستند، اما هیچ کدام به تنهایی به موقعیت پیرامونی نمی انجامند. سایر شروط عبارت بودند از: لیبرال دموکراسی، کارایی حکومت، توسعه انسانی، مشابهت اجتماعی، زبان انگلیسی و وابستگی به روابط استعماری. یافته های تحلیل کافی بیانگر اینکه ترکیب ارزش صادرات اندک و تبادل ضعیف دانشجوی بین الملل به موقعیت پیرامونی در نظام جهانی علم منتهی می شود. ترسیم فضای فاز کشورهای ارتقایافته نشان داد که افزایش ارزش صادرات در سنگاپور، افزایش تبادل دانشجوی بین الملل در ایران، آفریقای جنوبی، ترکیه، عربستان سعودی و کلمبیا و افزایش هر دو در رومانی به بهبود موقعیت این کشورها در نظام جهانی علم کمک نموده است. نتیجه گیری: تغییر موقعیت پیرامونی به نیمه پیرامونی غالباً مقارن با یک تغییر کیفی در نظام اجتماعی است که این تغییر کیفی خود محصول تغییر عناصری از خرده نظام های اقتصادی یا اجتماعی یا هر دو است.
نظام جهانی علم و راهبردهای ارتقای همکاری علمی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
273 - 306
حوزههای تخصصی:
امضای تفاهم نامه همکاری جامع بین دو کشور ایران و چین در افق 25 ساله زمینه گسترش همکاری های دوجانبه در حوزه های مختلف را تسهیل کرده است. همکاری علمی یکی از ابعاد موردتوجه در این سند است. تخصیص بندهایی به همکاری علمی بین دو کشور علاوه بر ایجاد فرصت توسعه علمی می تواند زمینه ساز همکاری در سایر حوزه ها شود. تمرکز این مقاله بر ارائه راه کارها و راهبردهای سیاستی برای ارتقای سطح همکاری های علمی با توجه به اراده نظام حکمرانی دو کشور برای ارتقای روابط در افق 25ساله است. برای دستیابی به این هدف چهارچوب نظری مشتمل بر گزاره های مستخرج از نظام شبکه ای و ساختار-کارگزار برای سه سطح خرد، میانی و کلان ترسیم شده است. روش پژوهش مقاله، تحلیل ساختاری-تفسیری است و نتیجه اینکه همکاری علمی دو کشور ایران و چین متأثر از مجموعه ای از عوامل در سه سطح کلان، میانی و خرد است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر پیشبرد آن تأثیرگذارند. بر اساس یافته های پژوهش عوامل سطح کلان مشتمل بر «اراده سیاسی» و «عضویت ایران در ابتکار کمربند-راه» بیشترین تأثیر مستقیم را بر گسترش همکاری های علمی دو کشور دارند. دستاورد اصلی مقاله، تعیین سهم عوامل تأثیرگذار و نوع روابط بین این شبکه از عوامل و ارائه پیشنهاد هایی برای اولویت بندی آن ها با هدف ارتقای همکاری علمی بین دو کشور ایران و چین است.