مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
حکمت
حوزه های تخصصی:
شرکت های موفق آینده آن هایی هستند که از اطلاعات مشتری به صورت حکیمانه (با تأکید بر آگاهی، عمل، اصول اخلاقی، ملاحظات اجتماعی و آثار اعمال) برای ایجاد روابط با مشتری استفاده می کنند. به گونه ای که مشتریان به دنبال توسعه روابط بلندمدت با بنگاه باشند و بنگاه نیز با ارایه محصولات متناسب و شخصی شده، مشتریان را حفظ نماید. هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی مدیریت ارتباط با مشتری حکیمانه مبتنی بر نهج البلاغه و آزمون آن در بانک های شهر اصفهان است. برای آزمون الگوی حاصل، هر بانک به همراه شعباتش در شهر اصفهان طبقات مختلف نمونه گیری را تشکیل داده است و 177 پرسشنامه بین رؤسا، معاونین و کارمندان توزیع شد و در نهایت 121 پرسشنامه جمع آوری شده، قابل استفاده بود. برای آزمون فرضیه های پژوهش و الگوی پژوهش از تحلیل رگرسیون و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحلیل واریانس آزمون رگرسیون نشان می دهد که در بانک های شهر اصفهان حکمت بر فرآیند و آثار مدیریت ارتباط با مشتری تأثیر دارد و مدیریت ارتباط با مشتری حکمت محور نیز بر آثار مدیریت ارتباط با مشتری تأثیر دارد. نتایج معادلات ساختاری نیز مانند نتایج تحلیل رگرسیون نشان دهنده تأثیر قابل ملاحظه حکمت بر فرآیند مدیریت ارتباط با مشتری است. این پژوهش با ارایه الگوی مدیریت ارتباط با مشتری حکیمانه مبتنی بر نهج البلاغه که با داده ها بهترین برازش را دارد و پیشنهاد هایی برای مدیران و دست اندرکاران صنعت بانکداری به پایان می رسد. Abstract The successful companies of future are those that use customers’ information wisely (with emphasis on awareness, ethical principles, social considerations, action and actions consequences) to build relationships with them. As a result, customers will maitain long-term relationship with the company and firms also maintain customers by offering appropriate, personalized and customized products. The main objective of present study is to design of wisdom oriented customer relationship management (WCRM) model based on Nahj Al – Balagheh and tests it in banks of city of Isfahan. For testing of the model every bank and its branches in the city of Isfahan are formed different classes of sampling. 177 questionnaires were distributed among managers, vices and employees for responding and 121 usable questionnaires were collected. Regression analysis and structural equations have been used to test of the model and research hypotheses. Regression analysis of variance shows that wisdom is influenced CRM process and its outputs and WCRM is influenced CRM outputs in banks of Isfahan. The results of structural equation similar to regression results also show the significant impact of wisdom on CRM process in banks of Isfahan. Finally the study has been concluded with a wisdom oriented customer relationship management model based on Nahj Al- Balagheh that has the most goodness fit with data and some suggestions for managers and those involved in the banking industry. Keywords: Customer Relationship Management; Wisdom, Nahj Al – Balagheh; Banks; Wisdom Oriented Customer Relationship Management
جهاد و اسارت از دیدگاه قرآن و اهل بیت علیهم السلام، انگیزه ها و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآن و حدیث سال ۵۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
227 - 249
حوزه های تخصصی:
بر پایه فلسفه مند بودن احکام شرعی، هدف از وضع و جعل شرایع و قوانین الهی، هموار ساختن مسیر رشد و کمال انسان هاست. از دیدگاه قرآن و اهل بیتعلیهم السلام، جهاد نیز به عنوان یکی از احکام اصلی دین و دفاعی همه جانبه از کیان آن، دفع حملات دشمنان و رفع موانع هدایت، دارای فلسفه و حکمت خاصی است و بر این مبنا، به هیچ وجه حکم جهاد را نمی توان امری ضد بشری دانست. به همین ترتیب، اسیرکردن دشمن حربی نیز که به تبع جنگ رخ می دهد، از منظر قرآن و سیره اهل بیتعلیهم السلام، برخاسته از اهداف دنیایی نیست بلکه با اهدافی چون رفع موانع رشد انسان ها، شکستن شوکت دشمنان، عزت بخشیدن به مسلمانان، عبرت آموختن به معاندان و حامیان آنان، فرصت یافتن اسیر، همراه با امکان حضور او در فضای جامعه اسلامی به جهت آشنایی با معارف اسلام و قوانین آن، مبادله اسرای دشمن با اسیران مسلمان و دیگر انگیزه های الهی صورت می گیرد.
جایگاه اخلاق در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، پس از تبیین نوآوری های دکارت در زمینه انسان شناسی، در وهله نخست ویژگی های شک دکارتی، و تقدم اراده بر اندیشه، یعنی ارادی اندیشیدن، بررسی شده و اثبات می شود که در فلسفه دکارت، اثبات «ایده بداهت» و قضیه «می اندیشم»، مبتنی بر اراده است. «من» اراده می کنم که شک کنم، فکر کنم، پس هستم. به این ترتیب، اراده به نحو پیشینی در فلسفه او امری پذیرفته شده است و این نکته ای است که بیشتر دکارت پژوهان به آن کمتر توجه کرده اند. در بخش دوم، بعد از تعیین حیطه شک، با طرح بحث اراده و جدایی عقل عملی از عقل نظری، تفکیک حکمت از فلسفه در دکارت بررسی می شود. مقاله در بخش سوم درصدد است زیربنای اخلاقیِ موجود اندیشنده، ارتباط آن با «من» طبیعی و کانون وجدانیات را، که نخستین سنگ بنای آن در قضیه بسیط و شک ناپذیر «cogito, ergo sum» جلوه گر می شود، بیابد. در مرحله نهایی، به این نکته می پردازد که آیا دکارت می تواند از «اخلاقیات» به عنوان «بالاترین و کامل ترین نظام اخلاقی، که مستلزم معرفت کامل به سایر علوم است و آخرین مرتبه حکمت»، فقط به «اخلاق موقت» بسنده کند؟ با تبیین این مطلب و پاسخ به این پرسش، جایگاه اخلاق در فلسفه دکارت بررسی خواهد شد.
فضایل و ترابط آنها با قوای نفس از منظر مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسکویه تحت تأثیر حکیمان یونانی فضایل را در گام نخست به چهار دسته – حکمت، عفت، شجاعت و عدالت – تقسیم می کند و از آن ها به عنوان فضایل رئیسه یاد می کند. او بر این باور است که حکمت فضیلت قوه ناطقه است و در سایه آن انسان به شناخت امور الهی و انسانی می پردازد و عفت فضیلت قوه شهوانی است و در صورت اتصاف انسان بدین فضیلت، او بر این قوه استیلا می یابد و تمایلات شهوانی خویش را بر اساس رأی و فکر صائب بکار می گیرد و از اسارت شهوات آزاد می گردد. از دیدگاه مسکویه شجاعت، فضیلت قوه غضبیه نفس انسان است، در صورتی که این قوه تحت سیطره قوه عاقله باشد انسان به فضیلت شجاعت متصف می گردد، و از مبادرت ورزیدن به امور مهیب و خوفناک هراسی به خود راه نمی دهد. آخرین فضیلت رئیسه و بنیادی از دیدگاه مسکویه، عدالت است. او یادآور می شود، در صورتی انسانی بدین فضیلت متصف می گردد، که واجد سه فضیلت بنیادی پیش گفته گردد. و در مجموع، دو قوه غضبیه و شهویه مطیع و منقاد قوه ناطقه گردند. با اندک تأمل در مطالب پیش گفته درمی یابیم که ترابط وثیق و مستحکمی میان فضایل بنیادی و قوای نفس برقرار است. حکمت ناشی از قوه ناطقه، عفت و شجاعت از سازگاری مثبت میان این قوای سه گانه نفس ایجاد می گردد
بررسی مفهوم سلم و همزیستی مسالمت آمیزاز نظر ملاهادی سبزواری در مقایسه با مولانا و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرامش در رفتار و گفتار حکیم سبزواری محصول ، اندیشه صلح گرایانه و مسالمت آمیز اوست. هدف مقاله نمایش تأثیرصلح و همزیستی در رفتار گوینده سخن است. این مساله از دوستی حکیم، با مولانا و حافظ نشات می گیرد. این مقام اخلاقی و عرفانی حاصل نشد، مگر مصایب گوناگون ، چون بیماری، قحطی ،جنگ های داخلی ،فتنه باب و جنگ های تفلیس و فاجعه کرمان، جنگ ده ساله با روسیه سرزمین های شمال غرب ایران را از کشور جدا کرد. در این عصر اندیشه حکیم سبزواری بر دوره قاجاری سایه افکنده و خردگرایی بر افکار ستیزه جویانه حاکم می شود. درنگاه حکیم رایحه صلح و دوستی جایگزین جنگ و مخاصمه است.مساله مورد بحث این که چرا حکیمان، شاعران و عارفان از دیگران صلح دوست ترند. این مفهوم در اندیشه حکیم تحت تأثیر حکمت متعالیه ملاصدرا با شعر مولانا و حافظ مضاعف می شود.این نوشتار به شیوه کتابخانه ای به بررسی علت قرابت مردم با عارفان می پردازد. این حرکت وقتی به سر انجام می رسد که حکیم سبزواری خرد گرایی را در اشتی با فلسفه به کار می گیردو با عمل به نکات اخلاقی و ادبی به نحوی عمل می کند. که مردمان آن دوره در جنگ سالار الدوله خانه اورا محل امن و بسط از دو طرف نزاع قرار می دهند.
بررسی مناسبات حکمت سیاسی اسلامی مشاء با «دموکراسی غربی» و «مردم سالاری دینی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلسفة سیاسی اسلامی، که عمدتاً محصول سه مکتب فکری حکمت مشاء، اشراق و متعالیه است، از ظرفیت مناسبی برای پاسخگویی به پرسش ها و مسائل نوین فلسفی سیاسی برخوردار است. با این حال، پاسخ های قابل استنتاج از این مکاتب، به فراخور مفاهیم، مبانی، مسائل، اهداف و روش های به کار گرفته شده متفاوت خواهد بود. این مقاله، به بررسی ظرفیت حکمت اسلامی مشاء برای پاسخگویی به مقوله مردم سالاری با استفاده از روش تحلیل مفهومی و تحلیل محتوا می پردازد. عدم تنافی حکمت سیاسی مشاء با مردم سالاری دینی و اثبات وجود قرائنی مبنی بر پیوند و ارتباط با آن و فقدان ارتباط با مقوله دموکراسی غربی، از نتایج این تحقیق است.
تنوع پرسش های ناظر به علت آفرینش و پاسخ آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دربارة آفرینش، هدف و علت آن، پرسش های متنوعی وجود دارد که تفکیک آنها از یکدیگر و ارائه پاسخ مناسب به هریک، برای حل مسئله حکمت آفرینش ضروری است. در این بحث، چهار سؤال را می توان از یکدیگر تفکیک کرد: اول، هدف خالق و دوم هدفی است که برای مخلوق در نظر گرفته شده است. سوم، علت آفرینش و چهارم، وجه حکیمانه بودن آفرینش عالم است. پاسخ سؤال اول و دوم این است که خداوند متعال به دلیل کامل مطلق بودن، به عنوان خالق عالم، هدف و مقصدی را مدنظر قرار نداده است. هدفی هم که برای هر موجودی در نظر گرفته شده، رسیدن به کمال لایق خود است. پاسخ سؤال سوم این است که حب به کمال، علت آفرینش است و آفرینش، چون به بهترین وجه ممکن رخ داده است، حکیمانه است. تفصیل این پرسش ها و پاسخ آنها، محتوای مقالة حاضر را تشکیل می دهد.
پیامبران الهی، خاستگاه اصلی فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله می خواهیم اثبات کنیم که پیامبران الهی، بخصوص حضرت ادریس، اولین کسانی هستند که به مباحث عقلی و استدلالی در مورد حقایق عالم پرداخته اند و آنها خاستگاه اصلی تفکرات عقلانی و فلسفی هستند و اینکه برخی مورخان فلسفه، طالس ایونی و به تبع آن، فلاسفة یونانی را خاستگاه تفکرات عقلانی و فلسفی معرفی می کنند، صحیح نیست. روش ما در این تحقیق، توصیفی تبیینی است. در این مقاله، نخست اقوال و دیدگاه های اندیشمندان و فیلسوفان مسلمان را در این زمینه مطرح می کنیم. پس از آن، آیات و روایاتی را که می توانند مؤید این دیدگاه باشند، بیان خواهیم کرد. در نهایت، دیدگاه برخی مورخان و فلاسفة غربی را دربارة خاستگاه فلسفه بررسی می کنیم، که برخی از آنها منصافانه پذیرفته اند فلسفه خاستگاه شرقی دارد. اهداف مقاله ارائه پاسخ به برخی منتقدان مسلمان فلسفه می باشد که به دلیل خاستگاه یونانی و غیراسلامی فلسفه با آن به مخالفت پرداخته اند و پاسخ مناسب به برخی مورخان غربی فلسفه است که منکر وجود مباحث عقلی و فلسفی پیش از یونانیان شده اند.
تبیین انسجام محتوایی سوره لقمان با روش تحلیل محتوای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین انسجام محتوایی در سوره های قرآن کریم رهیافتی مؤثر در نفی شبهه خاورشناسان درباره پراکندگی و ناپیوستگی متن قرآن کریم است. این نوشتار تلاش دارد تا به بررسی انسجام محتوایی در آیات سوره لقمان و کشف مفاهیم محوری برای تبیین ارتباط میان آیات این سوره بپردازد. بر این اساس در چارچوب روش تحلیل محتوای کیفی و با استخراج و دسته بندی مفاهیم آیات روشن گردید که هرچند در این سوره به ظاهر از موضوعات متعدد و مختلفی سخن به میان آمده است اما محور اصلی مفاهیم این سوره "مدح حکمت و چگونگی حصول آن" است که شامل سه محور فرعی "قرآن کتاب حکیم و حکیم پرور"، "لقمان و شایستگی رسیدن به حکمت توحیدی"، و "اسباب حصول حکمت توحیدی" است. همچنین در این سوره دسته ای از مفاهیم مربوط به حکمت مانند: شکر، توحید، طاعت، هدایت، رحمت، فلاح، در برابر مفاهیم مربوط به لهو مانند کفر، شرک، جهل، ظلم، ضلال قرار می گیرد.
حکمت سیاسی در ایران باستان برمبنای خوانش سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«حکمت سیاسی» یک مفهوم ایرانی و اسلامی است که با فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی تفاوت دارد، اگر چه گاهی مترادف با فلسفه سیاسی نیز به کار رفته است. هدف این مقاله تبیین حکمت سیاسی در ایران باستان است و از سه طریق این هدف را دنبال کرده است. ابتدا به بیان معنای حکمت و حکمت سیاسی می پردازد، سپس به اجمال نشان می دهد که ایران باستان منشأ اصلی حکمت و حکمت سیاسی بوده است، و در پایان به برخی اصول حکمت سیاسی در ایران باستان می پردازد. ایرانیان تلاش می کردند در یک دستگاه فکری و فلسفی کلان با تکیه بر این اصول، شایستگان را به حکومت بگمارند، حکومت را به عدالت سوق بدهند و از ظلم حاکمان جلوگیری کنند. این اصول عبارتند از: تقسیم هستی به گیتی و مینو ، نظریه حکیم حاکمی، فرّه ایزدی، فرّکیانی، و رد نظریه تغلب. بخشی از استنادات مقاله به سهرودی فیلسوف بزرگ و بنیانگذار مکتب فلسفی اشراق است، چون او به خوبی این حکمت را نشان داده و مکتب فلسفی خود را نیز بر حکمت ایران باستان بنیان نهاده است.
ﻋﺼﻤﺖ پیامبران بر اساس تطبیق با واژه ﺣﮑﻤﺖ در قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
عصمت یا همان مصونیت مطلق از ارتکاب معاصی و تعلّق اراده ی خداوند بر این امر، شاخصه برگزیدگان الهی است که بی آن، هدف بعثت و غایت خلقت تحقّق نمی پذیرد، زیرا آدمی را یارای آن نیست که بدون بهره گیری از وحی و تبیین معصوم، ره به سر منزل مقصود برد و طریق هدایت پیماید. این موضوع که از ضروری ترین شروط نُبوّت و امامت و یکی از مسائل مهم کلامی است به صاحب منصبان الهی که زبان های گویای پروردگار در میان خلق و حکمایی مؤدّب به حکمت اویند، چنان حجّیتی اعطاء می کند که علاوه بر قطع عذر مردم، اطاعت مطلق از قول و فعل و تقریر معصوم را ایجاب می نماید، زیرا خمیر مایه چنین موهبتی، مأخوذ از علم حقّ است، از این رو کسی نمی تواند از راه اکتساب به عصمت دست یابد و بدین دلیل، منتخبین به بهره مندی از چنین علمی از جانب پروردگار دارای بینش و بصیرتی الهی هستند، چنان که گویی بر هدایت و بیّنه سوارند و در کنف چنین بصیرتی است که ایشان دارای شرح صدر و مقام اهتداء و امنیت هستند. بنا براین نایل شدن به مقامات الهی، مرهون عصمت و نفی آن به منزله انتفاء این مناصب خواهد بود. از این رو تبیین این موضوع و بررسی موضوعی آن بر اساس تطبیق با واژه ﺣﮑﻤﺖ، بابی به سوی حقایق و رفع شبهات در باره ی انبیای مکرّم الهی می گشاید و نشان می دهد با وجود اختلاف آرا حول عصمت اصفیای الهی، کلام وحی و روایات معصومان (ع) و براهین دیگر، عصمت مطلق ایشان را چون آفتاب، نمایان می کند؛ زیرا اعطای حکم و علم از جانب خدا به ایشان، نه آمیخته به تردید است و نه آمیخته به جهل، و حکمت مقابل هوی دو لشکر از لشکریان عقل و جهل محسوب می شوند، و اتّصاف راهبران الهی به حکمت، حاکی از آن است که ایشان به طور مطلق از هواهای نفسانی به دورند.
تأثیر مفهوم حکمی عدد 11 در طراحی گنبد شاه نعمت الله ولی با تکیه بر حروف ابجد
حوزه های تخصصی:
اعداد و حکمت آنها به گونه ای رمزآلود و مقدس در معماری گذشته ایران، مؤثر بوده و در شکل گیری بسیاری از بناهای تاریخی نقشی کلیدی داشته است. فرهنگ، باورهای دینی، فلسفی و هنری هر ملتی در دل خود رازها و رمزهایی نهفته دارد که در صورت تجلی می توانند با ایفای نقش در قالب کالبدهایی هدفمند به خلق شگفتی هایی هنرمندانه به نام معماری بیانجامند. با ارزیابی و تحلیل حکمی رابطه بین حروف، اعداد و نقش آنها در باورها و اعتقادات طبقه خاصی از اهل سلوک می توان تأثیر شگرف مبتنی بر حکمت این نگاه خاص عرفانی را در شکل گیری کالبدی و خلق فرم هایی بسیار زیبا و نمادین مشاهده کرد، که اوج آن را در طراحی و اجرای متبحرانه گنبد مقبره شاه نعمت الله ولی واقع در ماهان کرمان به روشنی می توان دید. روش پژوهش مورد استفاده در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و نحوه گردآوری داده ها به شیوه اسنادی و کتابخانه ای است. نتایج حاصل از ارزیابی چگونگی شکل گیری گنبد شاه نعمت الله ولی نشان داد فشارهای اجتماعی، سیاسی و همچنین توجه به راز و رازداری در نزد رهروان طریقت در نزد معماران اهل سلوک، منجر به استفاده حکمی و رمزگونه از عدد یازده در معماری گنبد این بنا شده است. این امر از رابطه بین اعداد، حروف و تأثیر آن ها در خلق معماری انسان مدار و مبتنی بر حکمت و معناگرایی پرده برمی دارد.
بررسی و تحلیل هم سویی دیدگاه های فلسفی و عرفانی حافظ با ابن سینا و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
55-86
حوزه های تخصصی:
شعر حافظ در تاریخ مطالعات ادبی همواره محل توجه و موضوع تأمل بوده است. بیشتر تحقیقات حافظ پژوهی، کم وبیش پرتویی بر جهان شعر وی افکنده و سویی از اندیشه وی را روشن کرده اند. توجه به جنبه فلسفی و کلامی شعرش همواره یکی از موضوعات چالش انگیز بوده است. در این پژوهش، صرف نظر از جست وجوی نیت حافظ، در پی خوانشی فلسفی حکمی از شعرش هستیم؛ بنابراین، بیش از هر چیز، با متن روبه رو هستیم و سعی شده است در حدود دلالت های متنی اندیشه وی از منظری فلسفی یا حکمی بررسی و با آراء دو فیلسوف بزرگ ابن سینا در مقام فیلسوفی مشائی و سهروردی در جایگاه فیلسوفی اشراقی مقایسه شود. این خوانش به دلیل برخی ویژگی های خاص شعر حافظ از جمله وجود ایهام که امکان خوانش های متعدد را فراهم می کند و دیگر ظرفیت تأویل پذیری بسیار، ممکن می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد از دریچه اندیشه سهروردی به اشعار حافظ نگریستن، وی را متفکری می نمایاند که به عقل پشت پا می زند و نگاهی وحدت گرایانه به هستی دارد و با نگریستن از دریچه تفکر عرفانی ، حکمی به آراء ابن سینا، برخی ویژگی های مشترک به ویژه در زمینه های وجود و فرشته شناسی، طعنه زدن به صوفی، زهد، ریا(زهد ریایی) و تأکید بر زندگی رندانه، اندیشه حافظ با تفکر ابن سینا مطابقت دارد. ابن سینا به مدد ابتکار خویش مبنایی عقلانی و وجودشناختی برای اشراق عقل فراهم آورد؛ ویژگی ای که هر اندیشه عرفانی واجد آن است. از چنین دیدگاهی، بی تردید اندیشه اشراقی وی است که زمینه را برای فلسفه اشراقی سهروردی، که حافظ از آن بهره جسته است، فراهم می کند.
مقیاس سنجش رهبری حکیمانه در محیط کار (WLS): توسعه و اعتبارسنجی یک مقیاس چندبعدی
منبع:
اسلام و مدیریت سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
30 - 45
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف ارائه مقیاس سنجش رهبری حکیمانه در دستگاه های اجرائی استان مازندران انجام شده است. روش پژوهش ازلحاظ هدف، توصیفی- تحلیلی است. دراین تحقیق کارکنان دستگاه های اجرائی استان به عنوان جامعه آماری انتخاب و بر اساس فرمول کوکران، 248 نفر نمونه تعیین شده اند. پژوهش در دو مرحله به-اجرا درآمده است؛ در گام اول شناسایی ابعاد و مؤلفه های مقیاس از طریق بررسی ادبیات نظری و مصاحبه با کارشناسان با روش نمونه گیری هدفمند انجام شد، که با استفاده از نظرات کارشناسان، درنهایت 10 بُعد و 46 گویه برای طراحی مقیاس استخراج گردید. در مرحله دوم نیز برای اعتبارسنجی مؤلفه های شناسایی شده، از روش تحلیل عاملی تائیدی و ابزار پرسشنامه استفاده گردید. داده ها با روش تحلیل معادلات ساختاری و فنون آمار توصیفی تحلیل شده اند . یافته های پژوهش با استفاده از معادلات ساختاری نشان داد، همه گویه ها، به عنوان سازه معتبر در رهبری حکیمانه هستند، یعنی مقدار میانگین واریانس استخراج شده (AVE) برای همه گویه ها بیشتر از 50/0 بود. مدل نهایی پژوهش هم با شاخص های برازش (073/0=RMSEA، 015/0=RMR، 99/0=NFI و 95/0=GFI) مورد تائید قرار گرفت. از طرفی نیز سطح میانگین رهبری حکیمانه و شاخص های آن در نمونه آماری از میانگین درنظر گرفته شده بیشتر بوده است. امروزه بسیاری از رهبران دانش را به صورت نامطلوبی مورد استفاده قرار می دهند، و قادر به پرورش و توسعه ی انواع بهتر آن نیستند. باید تاکید داشت که وضعیت کنونی نیازمند رهبرانی حکیمی است که با ایجاد فرآیندهای سازمانی پویا، دانش را به حکمت تبدیل کرده و حکمت را به سایر اعضای سازمان انتقال دهند.
عاملیت فرد، حکمت، عدالت وعشق: نگاهی متفاوت به روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
547 - 550
حوزه های تخصصی:
Systemic paradigms have monopolised our approach to International Relations. The agency of the individual has been greatly compromised in the process. Additionally the interchangeability of reason and rationality in IR literature together with the prioritisation of order over justice (through a fundamental misconception) have further disenfranchised people in global politics. This short article, whilst critiquing the above, aims to utilise the concept of love to remedy some of the shortcomings in contemporary IR.
اخلاص، مناط اصلی بین دین و اخلاق(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق دوره جدید سال پنجم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۷ (پیاپی ۳۹)
65 - 85
حوزه های تخصصی:
ایصال نفس به امر نامتناهی که سرچشمه حقیقی اوست، در گرو انجام آیینمند تکلیف از سر حکمت است. این امر در سه ساحت انضباط پیشهوری، گذر پیروزمندانه و مؤدّبانه از موقعیّت اخلاقی و انجام منسک دینی، ظهور مییابد. زمانی که نفس، با پذیرش مشقّت و ریاضت موفّق میشود، استعدادهای خود را فعلیّت ببخشد، نور نهفته خود را آشکار ساخته است که سند ربّانیّت اوست. با وجود این، نور الهی نفس، به تحقّق نمیپیوندد مگر آن که فرد مکلّف، به هنگام التزام خویش به انجام اعمال خاصّه، بر شرط اخلاص مراقبت داشته باشد و از آن تخطّی نورزد. به عبارت دیگر، خالصانه انجام دادن کارها، در هر سه ساحت نامبرده، عین تجلّی نور ناظمه نفس است. شرط اخلاص، هم در ادای مناسک دینی حضور دارد و هم در آداب اخلاقی. بنابراین، اخلاص، در درجه اول، متعلّق به خود نفس است و به نحوه عملکرد فاعلی بستگی دارد که ملتزم به ادای تکالیف است.
سعادت انسان و نقش دین در آن از دیدگاه فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
47 - 60
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های فیلسوفان در مباحث علم النفس فلسفی سعادت انسان است. فارابی در آثار خود مباحث گوناگون فلسفی را با محوریت سعادت انسان مطرح کرده است. از نظر فارابی، نفس ناطقه انسان با ادراک معقولات به مرتبه عقل بالفعل و سپس عقل مستفاد می رسد و از این طریق موجودی مجرد می شود که بدون بدن مادی نیز می تواند باقی و زنده بماند. سعادت انسان همین مجرد شدن از ماده و پیوستن به معقولات (عقول مجرد) است. از آن جا که عموم انسان ها نه می توانند حقیقت این نحوه از وجود را دریابند و نه می دانند که راه رسیدن به آن چگونه است،لازم است به وسیله کسانی که با کمک وحی الاهی و با دیده حکمت به درک این حقایق نائل آمده اند، یعنی به مدد انبیاء ارشاد و هدایت شوند. در این مقاله به بررسی نقش دین در سعادت انسان از دیدگاه فارابی پرداخته شده است.
بازشناسی مفهوم «نطق» در مثنوی مولانا با تکیه بر نظریات زبان شناسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۳۹۸ شماره ۷۹
126 - 103
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، ابتدا به تعریف فکر از منظر علمای قدیم علم منطق، حکمت و عرفان پرداخته شده، آنگاه از لابه لای ابیات مثنوی و فیه مافیه به تعریف اندیشه از دریچه نگاه مولانا اشاره شده است. امروزه نظریات زبان شناسی و رابطه زبان و تفکر با مبانی نظریات مولانا در این زمینه تطبیق یافته است و موضوعات و موارد مختلف آن طبقه بندی و تشریح شده است؛ موضوعاتی از قبیل: تعریف انسان در رابطه با نیروی ناطقه، تفکر در آفریده های خداوند، بروز اندیشه از راه سخن، تقسیم بندی سخن به برونی و درونی، زبان درونی یا اندیشه های بازداری شده، علل عدم ظهور اندیشه به صورت کامل، همدلی و همزبانی، اولیاء الله و دامنه اندیشه های آن ها، زبان اسرار، ظهور اندیشه با ابزارهایی غیر از زبان، راه های بسط اندیشه، بحر و مرزهای اندیشه و... تعریف، و مصداق های متعددی از شش دفتر مثنوی به همراه دیدگاه های علوم مربوط روز جمع آوری و طبقه بندی شده است.
صناعات خمس ارسطویی و روش های دعوت قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۹۲
35 - 57
حوزه های تخصصی:
برهان، خطابه و جدل سه تا از صناعات پنج گانه ارسطویی است. ارسطو و منطق دانان مسلمان به دقت و تفصیل آنها را از لحاظ ماده و صورت و هدف و نتیجه بیان نموده اند. روش های دعوت قرآنی در سوره نحل به ترتیب چنین آمده است: حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن. معنای این سه کلمه هم با تحقیق در عرف قرآن آشکار است. برخی منطق دانان و بعضی از مفسران مسلمان سه روش یادشده را با سه فن ارسطویی منطبق دانسته اند. عده ای این روش ها و آن سه فن را کاملاً یکی محسوب کرده اند و بعضی- خصوصاً با نظر به قید حسنه بودن موعظه و احسن بودن جدل به انطباق جزئی قایل شده اند. در این مقاله دیدگاه منطق دانان و مفسران یادشده بعد از گزارش مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفته اند و حاصل این سنجش و ارزیابی چنین است که حکمت مبتنی بر برهان است؛ یعنی سخن حق مطابق با واقع است، ولی نه اینکه هر سخن حق مطابق با واقعیت حکمت است و جدل احسن با جدل ارسطویی انطباق جزئی دارد و موعظه حسنه را با خطابه هیچ نسبتی نیست.
حکمت قرآنی و فلسفه ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹۳
127 - 152
حوزه های تخصصی:
قبل از میلاد مسیح در یونان باستان امام حکما سقراط خود را فیلسوف نامید. هدف او از تعقل ورزی، یافتن واقعیت و راهبر رفتار بود. ارسطو غایت حکمت را معرفت محض و آن را برتر از حکمت عملی می دانست. با ظهور اسلام و طرح حکمت در قرآن، به خصوص در عصر نهضت ترجمه با توجه به تأثیر فلسفه ارسطویی در فیلسوفان مسلمان، این سؤال به وجود آمد که بین حکمت قرآنی و فلسفه ارسطویی چه تفاوتی وجود دارد؟ آیا حکمت عملی قرآن، همانند فلسفه ارسطویی اَخَسّ است؟ فرضیه ما در این تحقیق، تفاوت بنیادین بین آن دو است؛ لذا با بررسی تطبیقی در این تحقیق مشخص گردید حکمت قرآنی و فلسفی در معنای واژه و تعالیم نوع حکمت، مسائل و غایت حکمت، مربّی و متربی حکمت، تنوع ارائه و روش کسب حکمت، مخاطبان حکمت و... از هم دیگر متمایزند. همچنین معلوم گشت که حکمت عملی قرآن گرچه از حیث ارتباط با امور اعتباری اخَسّ است، از حیث صائب و نافع بودن حکمت نظری، حکمت عملی معیار آن محسوب می شود و اَخَسّ نیست.