مطالب مرتبط با کلیدواژه

حکمت سیاسی


۱.

نسبت حکمت و شریعت در حکمت متعالیه

کلیدواژه‌ها: حکمت حکمت متعالیه شریعت سیاست حکمت سیاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۱ تعداد دانلود : ۹۱۰
زندگی سیاسی و حیات دنیوی و اخروی مسلمانان همواره با حکمت و شریعت آمیخته بوده و تعیین نسبت آن دو، دغدغه فیلسوفان مسلمان از جمله صدرالمتالهین بوده است. صدرا همچون سایر فیلسوفان اسلامی، برای توجیه ضرورت حیات دنیوی و زندگی سیاسی و تنظیم و مدیریت آن، هم به حکمت و هم به شریعت رو می آورد و برای هر یک، جایگاه و نقش و کارکرد خاصی قائل است. این مقاله در دستگاه فلسفی صدرالمتالهین به بحث از نسبت حکمت و شریعت می پردازد و تقدم حکمت بر شریعت را در سه جهت مورد بررسی قرار می دهد: نخست، ملاحظه تقدم معرفتهای بنیادی و نظری بر احکام جزیی شریعت؛ دوم، موضوعات کلی و اساسی که فیلسوفان، تاملات خود را از آنها آغاز می کنند؛ سوم، حکومت حکمت و معرفت حکیمانه حکیم بر زندگی دنیوی بدون قید زمان و مکان خاصی است؛ در حالی که شریعت، مقید به زمان و شرایط خاصی است. تاملات فیلسوف همواره بر جزییات زندگی حکومت دارد و به همین جهت در دستگاه فلسفی صدرالمتالهین، چیستی و چرایی زندگی مورد تامل فیلسوف واقع می شود، اما احکام جزیی آن به فقیه واگذار می شود.
۲.

حکمت سیاسی در ایران باستان برمبنای خوانش سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت حکمت سیاسی ایران باستان سهروردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱ تعداد دانلود : ۳۵۸
«حکمت سیاسی» یک مفهوم ایرانی و اسلامی است که با فلسفه سیاسی و اندیشه سیاسی تفاوت دارد، اگر چه گاهی مترادف با فلسفه سیاسی نیز به کار رفته است. هدف این مقاله تبیین حکمت سیاسی در ایران باستان است و از سه طریق این هدف را دنبال کرده است. ابتدا به بیان معنای حکمت و حکمت سیاسی می پردازد، سپس به اجمال نشان می دهد که ایران باستان منشأ اصلی حکمت و حکمت سیاسی بوده است، و در پایان به برخی اصول حکمت سیاسی در ایران باستان می پردازد. ایرانیان تلاش می کردند در یک دستگاه فکری و فلسفی کلان با تکیه بر این اصول، شایستگان را به حکومت بگمارند، حکومت را به عدالت سوق بدهند و از ظلم حاکمان جلوگیری کنند. این اصول عبارتند از: تقسیم هستی به گیتی و مینو ، نظریه حکیم حاکمی، فرّه ایزدی، فرّکیانی، و رد نظریه تغلب. بخشی از استنادات مقاله به سهرودی فیلسوف بزرگ و بنیانگذار مکتب فلسفی اشراق است، چون او به خوبی این حکمت را نشان داده و مکتب فلسفی خود را نیز بر حکمت ایران باستان بنیان نهاده است.
۳.

رهیافتی نو در شناخت حکمت سیاسی انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی حکمت سیاسی حکمت عملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۵۴
تحقیق حاضر با روش تاریخی و منطقی، با قراردادن حکمت سیاسی انقلاب اسلامی در جایگاه حکمت عملی، آن را به لحاظ معرفتی از تزلزل و سیالیّت میان رشته ای به مثابه شاخه ای از فلسفه های مضاف به یک رشته ی اصلی حِکمی درجه اول ارتقاء می دهد. دستاورد مهم نظریه ی حاضر این است که نقش فلسفه ی سیاسی را در جمع میان «تحول و ثبات» و «اصالت و حداثت» و عاملیت الهی برجسته می کند تا با بارورسازی و اشراب جهان بینی توحیدی به دانش های عملی همانند کلام سیاسی، اخلاق سیاسی، فقه سیاسی و فقه حکومتی، انقلاب اسلامی را به سامان برساند. طرح نظریه ی فرآیندی انقلاب اسلامی در قالب مردم سالاری دینی در پنج مرحله ی «نهضت انقلابی»، «نظام سازی»، «دولت سازی»، «جامعه سازی» و «تمدن سازی»، از دستاوردهای انحصاری حکمت سیاسی انقلاب اسلامی است. بازگذاشتن رویکرد فلسفی دوراندیشانه به سوی افق های آینده نگارانه و تمدن سازی تا ظهور حضرت حجت (عج) در هیچ فلسفه ی سیاسی دیگری بیان نشده است
۴.

بنیادهای نظری انقلاب اسلامی در حکمت سیاسی معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: انقلاب اسلامی ایران بنیاد نظری حکمت سیاسی حکیمان سیاسی امام خمینی ره امر به معروف و نهی از منکر کمال طلبی اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۸۷
هدف پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش اساسی است که حکمت سیاسی معاصر، چه تحلیلی از بنیادهای نظری انقلاب اسلامی به صورت استدلالی ارائه می کند؟ بر این اساس تمرکز این پژوهش بر بیان برهان های فلسفی حکیمان معاصر در چارچوب حکمت سیاسی اسلامی برای تبیین این بنیادهای نظری است و از این جهت، استحکام تحلیلی بنیادها را موجب می شوند. در این جهت، با روش استدلالیِ مبتنی بر تحلیل داده های بنیادین در آثار حکیمان سیاسی معاصر، تبیینی جامع از بنیادهای نظری انقلاب اسلامی در دو دسته بنیادهای نظری عام شامل تحول خواهی هدفمند، کمال طلبی اجتماعی، اصالت کرامت انسانی؛ و بنیادهای نظری خاص شامل بینش توحیدی، ضرورت حاکمیت دین و امر به معروف و نهی از منکر ارائه شده و جایگاه هر یک از بنیادها در الگوی انقلاب اسلامی به صورت برهانی مستدل گردیده است. نتیجه اینکه از منظر حکیمان معاصر، در میان مجموعه عوامل خرد و کلان مؤثر بر تحقق انقلاب اسلامی، عوامل مرتبط با ویژگی های انسانی و دینی جامعه، تأثیر بیشتری در روند انقلاب دارند؛ چنان که در مباحث امام خمینی نیز بر نقش حداکثری تحول روحی مردم و دغدغه ها و آرمان های دینی ایشان در شکل گیری انقلاب اسلامی تأکید متمایزی وجود دارد.