مطالب مرتبط با کلیدواژه

اصالت انسان


۱.

سنت و مدرنیته در عرفان مولانا

کلیدواژه‌ها: عرفان سنت عقل مدرنیته کثرت گرایی سنت گرایی زیبایی تقلید اصالت انسان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اجتماعی
تعداد بازدید : ۲۸۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۴۱
در این مقاله به ارتباط عرفانِ مولانا با دیدگاه های سنت گرایانه و تجدد گرایانه و مدرنیته پرداخته شده و ادعا دارد که عرفان نردبان آسمان است اما چنین نیست که هیچ نسبتی با اندیشه های جدید و مدرن نداشته باشد؛ به ویژه درعرفان مولانا که پیامی نوین برای انسان دارد، ازنظر مبانیِ فکری نزدیکی های فراوانی با مدرنیته دیده می شود و بلکه از دیدگاهی با مبانی فراتجددگرایی یا پست مدرنیسم نیز هم اندیشی هایی دارد. مولانا علم گرایی و عقل گرایی به معنای کلی را تبلیغ می کند و از تقلید و تعصب بازمی دارد، به فلسفه عشق و زیبایی معتقد است و از کثرت گرایی، وحدت ادیان، تساهل و تسامح و احترام به مخالفان جانبداری می نماید.
۲.

عرفان و پیشگیری از جرائم

کلیدواژه‌ها: عرفان حقوق جرم مجازات فلسفه حقوق اصالت انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۹ تعداد دانلود : ۵۹۲
جوامع انسانی در قرن های گذشته با استفاده از شرایع دینی به پاکسازی فرد و جامعه از انحرافات و به از بین بردن بزهکاری و مبارزه با جرائم اقدام می کرده اند، اما با پیشرفت های اخیر در زمینه های فن آوری و علوم مختلف، چون آن شریعت ها نوسازی نمی گردید و متناسب با نیازهای روز به پیش نمی آمد، دیدگاه مادی و منفعت طلبانه انسان مداری، براساس کسب سود و لذت بیشتر بر رشته های مختلف حقوق تفوق یافت. در جامعه امروز بشری که به عرفان گرایش پیدا شده و انسان ها به باطن و قلب دین تمایل یافته اند باید از این انرژی در زمینه های مختلف حقوقی و به ویژه برای پیشگیری از جرائم و آسیب های اجتماعی بهره گیری نمود و راهکارهای لازم را ارائه داد.
۳.

جایگاه اخلاق در فلسفه دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دکارت اراده شک فلسفه حکمت اخلاق اصالت انسان موجود اندیشنده عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۰ تعداد دانلود : ۷۳۸
در این مقاله، پس از تبیین نوآوری های دکارت در زمینه انسان شناسی، در وهله نخست ویژگی های شک دکارتی، و تقدم اراده بر اندیشه، یعنی ارادی اندیشیدن، بررسی شده و اثبات می شود که در فلسفه دکارت، اثبات «ایده بداهت» و قضیه «می اندیشم»، مبتنی بر اراده است. «من» اراده می کنم که شک کنم، فکر کنم، پس هستم. به این ترتیب، اراده به نحو پیشینی در فلسفه او امری پذیرفته شده است و این نکته ای است که بیشتر دکارت پژوهان به آن کمتر توجه کرده اند. در بخش دوم، بعد از تعیین حیطه شک، با طرح بحث اراده و جدایی عقل عملی از عقل نظری، تفکیک حکمت از فلسفه در دکارت بررسی می شود. مقاله در بخش سوم درصدد است زیربنای اخلاقیِ موجود اندیشنده، ارتباط آن با «من» طبیعی و کانون وجدانیات را، که نخستین سنگ بنای آن در قضیه بسیط و شک ناپذیر «cogito, ergo sum» جلوه گر می شود، بیابد. در مرحله نهایی، به این نکته می پردازد که آیا دکارت می تواند از «اخلاقیات» به عنوان «بالاترین و کامل ترین نظام اخلاقی، که مستلزم معرفت کامل به سایر علوم است و آخرین مرتبه حکمت»، فقط به «اخلاق موقت» بسنده کند؟ با تبیین این مطلب و پاسخ به این پرسش، جایگاه اخلاق در فلسفه دکارت بررسی خواهد شد.
۴.

تأملاتی در باب اومانیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اومانیسم اصالت انسان انسان گرایی عقلانیت خودبنیاد انسان محوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۶ تعداد دانلود : ۸۵۵
«اومانیسم» یکی از جریانات فکری مهم در تاریخ اندیشه غرب و مدرنیته بوده که مکاتب مختلف فکری و سیاسی تحت تأثیر آن به وجود آمده است. این تفکر، که به عنوان نقطة افتراق بین تفکر دینی و غیردینی مطرح می شود، در عصر نوزایی در غرب و در پرتو ضعف های کلیسا در حوزه های نظری و عملی، با شعار احیای ارزش های انسان و بازگشت به دوران رم و یونان باستان رشد یافته و با بنیان نهادن فلسفه های جدید از طریق دکارت و کانت و سایر اندیشمندان غربی، صبغه ای فلسفی پیدا کرده و در نهایت، پس از طی چندین مرحله، امروزه در تمام مکاتب و اندیشه های غربی جریان و سریان دارد. این پژوهش می کوشد به صورت بندی مناسبی از اومانیسم به عنوان غالب صورت تمدنی غرب و بسترهای تاریخی و شاخصه های فکری آن در حوزه های معرفت شناختی و هستی شناختی بپردازد. روش این پژوهش استنادی مطالعاتی و از یافته های آن، تبیین چهار دورة تاریخی اومانیسم و طرح تنافی اومانیسم با اندیشة دینی است.