مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
طرد اجتماعی
حوزه های تخصصی:
در تمامی جوامع، تراجنسی ها به دلیل شرایط بیولوژیکی، نمایش رفتارهای نامتعارف و فرهنگ جنسیتی حاکم بر جوامع، مسائل و مشکلات زیادی را در طول زندگی تجربه می کنند.بر همین مبنا، پژوهش حاضر با هدف بررسی مشکلات فردی و اجتماعی این افراد انجام شده است و سعی دارد تا تجارب زیستة تراجنسی ها را در متن تعاملات اجتماعی با استفاده از روش زمینه ای که رویکردی کیفی است، بشناسد و درک کند. نمونة این پژوهش شامل 25 نفر از افراد تراجنسی در شهرهای یزد، مشهد و تهران بودند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلولة برفی انتخاب شدند و مصاحبه های عمیق با آن ها انجام، و متن مصاحبه ها با استفاده از روش تجزیه وتحلیل کدگذاری نظری تحلیل شد. در تحقیق حاضر، مقولة «بی ثباتی هویت» به منزلة پدیدة اصلی ظهور یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد که افراد تراجنسی در زیست جهان، با قضاوت ها و کلیشه های منفی روبه رو هستند که پیامد آن بی ثباتی هویت است. کنش آنان در مقابل مشکلات اجتماعی به صورت انزوای اجتماعی، ترک خانه و تعامل با هم کفو رخ می دهد. از پیامدهای آن نیز می توان به افزایش انحرافات، تقلیل سلامت فردی- اجتماعی و نبود سرمایة اجتماعی اشاره کرد.
تأثیر طرد اجتماعی بر تکرار جرم زنان پس از آزادی از زندان (مورد مطالعه: شهرستان کرمانشاه، سال 1394)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
33 - 64
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: طرد اجتماعی محرومیتی طولانی مدت که به جدایی از جریان اصلی جامعه می انجامد، فرایندی که در نتیجه آن افراد و گروه های اجتماعی معینی از اجتماع طرد و به حاشیه رانده می شوند. رویکرد طرد اجتماعی در مقایسه با رویکردهای دیگر درک عمیق تر و جامع تری از ریشه ها و ابعاد محرومیت به دست می دهد. رویکرد طرد اجتماعی، جرم را پدیده ای چندوجهی می داند که فراتر از کمبودهای مادی بر دامنه متنوعی از محرومیت های اجتماعی و فرهنگی دلالت دارد. این پژوهش به بررسی رابطه بین طرد اجتماعی و ارتکاب مجدد جرم پرداخته و از این زاویه به آن می نگرد.<br /> روش شناسی: روش این پژوهش از نوع پیمایشی با استفاده از پرسش نامه بوده و جزء تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش زنان و دختران بازداشتی در بازداشتگاه های نیروی انتظامی شهرستان کرمانشاه بوده و نمونه آماری این پژوهش تمام شماری بوده و برابر با 42 نفر است که در این پژوهش مورد پرسش و بررسی قرار گرفته اند. پایایی این پرسش نامه نیز به روش آزمون آلفای کرونباخ برای متغیر طرد اجتماعی برابر 82/0 محاسبه و تأیید شد.<br /> یافته ها و نتایج: این پژوهش در پاسخ به 9 فرضیه صورت پذیرفته است که کلیه این فرضیات مورد تأیید واقع شده و تجزیه و تحلیل بر اساس ماهیت داده ها و شیوه بیان سؤالات در قالب آزمون تی تک متغیره، آزمون تحلیل واریانس و ضریب همبستگی اتا صورت گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهند که ارتکاب مجدد جرم رابطه معناداری با طرد اجتماعی داشته و هرچه میزان طرد اجتماعی بالاتر باشد، احتمال ارتکاب مجدد جرم در بین مجرمان افزایش می یابد.
تجربه ی طرد اجتماعی زنان در سکونتگاه های غیررسمی (مورد مطالعه: محله ی اسلام آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
91 - 122
حوزه های تخصصی:
سکونت گاه های غیر رسمی امروزه یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی است. زنان در این مناطق طرد تشدید یافته ای را به لحاظ محرومیت و جنسیت تجربه می کنند. طرد اجتماعی به مفهوم گسست پیوندهای میان افراد و جامعه است. مطالعه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونت گاههای غیررسمی، می تواند موجب آشکار شدن ابعاد محرومیت و ارائه ی تصویر روشن تری از این مسأله گردد. هدف پژوهش حاضر مطالعه ی تجربه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونتگاه غیررسمی واقع در منطقه ی 2 تهران، با نام محله ی اسلام آباد است. این پژوهش از روش شناسی کیفی بهره برده و برای جمع آوری داده ها، از تکنیک مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده کرده است. شیوه ی نمونه گیری این تحقیق، نمونه گیری نظری است. تعداد 24 نفر در این پژوهش شرکت کردند. داده ها به شیوه ی تحلیل تماتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان می دهد، اغلب زنان در این محله از داشتن روابط بین گروهی و فرامحلی محروم هستند. به سبب وجود سبک زندگی سنتی از داشتن مهارت و امکان اشتغال برخوردار نبوده و زیست وابسته ای را تجربه می کنند. همچنین آنان تجربه ی بسیار محدودی از رفت و آمد به سایر نقاط شهری را داشته، آشنایی کمی از تهران دارند. علاوه بر آن به سبب درونی کردن تصویر منفی از محله و داغ ننگ از سکونت در محله احساس شرمساری کرده و روابط خود را با بیرون از محله کاهش داده اند. این مسأله همچنین فرصت های ازدواج برای دختران را کاهش می دهد. تفاوت هایی در تجربه ی طرد اجتماعی دونسل از زنان در محله وجود دارد؛ زنان نسل دوم علاوه بر طرد از جامعه ی بزرگ تر، طرد ارادی از اجتماع محلی و احساس نابرابری را نیز تجربه می کنند.<br />
بررسی NEET و مؤلفه های زمینه ساز آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
33 - 75
حوزه های تخصصی:
بیکاری جوانان یکی از مسائل مهم و اساسی مبتلابهِ نظام سیاست گذاری اجتماعی در کشور است و یکی از مفاهیم اصلی در بررسی این مسئله مفهوم است که به جوانانی اشاره دارد که درجایی شاغل نبوده و در حال تحصیل یا مهارت آموزی نیستند. پژوهش حاضر با هدف ارائه تعریف مفهوم و زیرگروه های آن و بررسی مؤلفه های زمینه ساز آن در ایران به انجام رسیده است. شیوه انجام تحقیق کیفی بوده و از روش پژوهش اسنادی استفاده شده است که در آن داده ها و اطلاعات مربوط به بازار کار ایران از منابعی چون مرکز آمار ایران؛ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی؛ مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی و سازمان های بین المللی ازجمله سازمان بین المللی کار مرور و بررسی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد نرخ در ایران حدود 23 درصد بوده و این نرخ در زنان حدود 5/2 برابر مردان است و در بین زنان 29-25 ساله بیش تر از سایر گروه های سنی دیده می شود (2/43 درصد). برحسب تحصیلات، افراد 29-25 ساله دارای تحصیلات کارشناسی بیشتر در معرض شدگی قرار دارند. زندگی در مناطق دور از مرکز و یا مهاجرت از روستا به شهر و از شهرهای بزرگ به کلان شهرها از دیگر مؤلفه های پیش بینی کننده شدن جوانان هستند.علاوه بر این، عامل سیاسی شامل سیاست های توسعه ای دولت ها و پیامدهای آن ها، سیاست های جمعیتی و آموزشی نامناسب و عدم اجرای درست طرح های اشتغال ازجمله وام خوداشتغالی، بنگاه های کوچک و متوسط زودبازده و کارورزی از مؤلفه های ساختاری اصلی هستند که منجر به افزایش نسبت در جمعیت جوان ایران در سال های اخیر شده اند. واژه های کلیدی: جوانان خارج از اشتغال، تحصیل یا مهارت آموزی، طرد اجتماعی، بیکاری، گذارهای جوانی، سیاست اجتماعی
سکونتگاه های جدید و بازتولید نابرابری اجتماعی (تجربه زیسته ساکنان مسکن مهر صدرای شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسکن مهر در ایران بزرگ ترین اقدام مداخله ای دولت در حوزه مسکن پس از انقلاب اسلامی شناخته می شود که با هدف کمک به تأمین مسکن اقشار کم درآمد اجرا شده است. از آنجا که مطالعه ارتباط میان نتایج سیاست گذاری های ساخت و تولید مسکن انبوه و مناسبات اجتماعی حاصل از آن در ایران چندان مدنظر قرار نگرفته است، پژوهش حاضر مطالعه ای جدید محسوب می شود. هدف این مقاله، پاسخ های احتمالی به این پرسش است که زیستن در مسکن مهر چه تجربه ها و پیامدهای اجتماعی دارد. این پژوهش اکتشافی با رویکردی کیفی و با استفاده از روش تحلیل مضمون، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته است. داده ها به کمک مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنان مسکن مهرشهر جدید صدرا جمع آوری شده اند. یافته های پژوهش شامل پنج مضمون اصلی فضای اردوگاهی، احساس طردشدگی، بی اعتمادی نهادی، تقابل فرهنگی و برچسب «مسکن مهری» هستند. نتایج نشان می دهد دولت در پروژه مسکن مهر به واسطه نوع فضایی که تولید کرده، شرایط بازتعریف ساکنان مسکن مهر را به وجود آورده است. بازتعریف صورت گرفته موجب برساخت برچسب مسکن مهری شده است که با عناصری از احساس طرد، تحقیر و تبعیض، زمینه تشدید و بازتولید نابرابری اجتماعی را فراهم کرده است. بیم آن می رود که این بازتعریف طی فرایند نهادینه شدن، شکاف اجتماعی-فضایی میان ساکنان شهرهای جدید را بیشتر کند.
تجربه ی زنان معتاد بهبود یافته از طرد اجتماعی در شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۱
167 - 189
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تجربه ی زنان معتاد بهبود یافته از طرد اجتماعی در شهر قم بوده است. این پژوهش با روش کیفی انجام شد و 31 نفر از زنان بهبود یافته ی مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد زنان در شهر قم با استفاده از مصاحبه های عمیق و نمونه گیری هدفمند و نظری مصاحبه شدند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شیوه ی تحلیل تماتیک بهره گرفته شده است. در این پژوهش، با تحلیل مصاحبه های انجام شده با زنان بهبود یافته از اعتیاد پنج مقوله یا تم اصلی استخراج شد و تعدد مراجعه به مراکز مختلف جهت اشتغال به کار، قضاوت نادرست و انگ زنی، عدم تفویض مسئولیت در محل کار و فقدان تخصیص سهمیه استخدامی به زنان بهبود یافته ذیل مقوله ی «تبعیض جنسیتی مضاعف در روابط اجتماعی»؛ نگاه تحقیرآمیز دوستان و شرکت نکردن در جلسات فامیلی ذیل مقوله ی «سرزنش و تحقیر»؛ نپذیرفتن نقش مادری و فرزندی در خانواده ذیل مقوله ی «قطع شبکه ی ارتباطی خانواده و خویشاوندان»؛ بی اعتمادی دوستان و خویشاوندان ذیل مقوله ی «قطع شبکه ی ارتباطی دوستان و گروه همسایگان» و تغییر محل سکونت، ساختن گذشته ی غیرواقعی ذیل مقوله ی «پنهان کاری» دسته بندی شدند.
جایگاه اجتماعی اهل ذمه در عصر خلافت عمربن خطاب(13-23 ه .ق) براساس نظریه طرد اجتماعی(مطالعه موردی اهل ذمّه حجاز، شام و عراق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باگسترش فتوحات در سرزمین هایی که ساکنانش در زمره اهل کتاب بودند، مساله جدیدی فراروی دستگاه خلافت قرار گرفت و آن ورود طیف عظیمی از اهل کتاب اعم از یهودی،مسیحی وزرتشتی بود که در این سرزمین ها ساکن بودند. این پژوهش برآنست تا بدین پرسش که ذمیان در جامعه عصر خلافت عمر از چه جایگاه اجتماعی برخوردار بودند و اینکه میزان پذیرش و یا طرد اجتماعی آنها در جامعه به چه میزان و بر اساس چه ملاکهایی بوده است پاسخ دهد. عمر در تعامل با ذمیان دو شیوه کاملا متفاوت داشت. در مواردی براساس ملاکهای قرآنی وبهره مندی از سیره رسول خدا(ص) و در مناطقی همچون شام براساس طرد اجتماعی ذمیان از دسترسی به مشاغل اداری و برقراری محدودیت های اجتماعی و مذهبی درصدد کنترل و نظارت بر رفتارهای اجتماعی آنان برآمده است که این شیوه برخورد در متاثر از شرایط جغرافیایی سکونتگاه ذمیان و تعاملاتی که با پیروان خود در آن سوی مرزهای دولت اسلامی داشته و می توانستند کیان جامعه اسلامی را با مخاطره مواجه سازند.
میزان توجه به گروه های در معرض طرد اجتماعی در تبلیغات دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی (مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹۴
115 - 148
مسئله اساسی این پژوهش، میزان توجه کاندیداهای منفرد، ائتلاف ها و تشکل های سیاسی، و منتخبان مردم به گروه های در معرض طرد اجتماعی در تبلیغات دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در شهر تهران است. جمعیت آماری پژوهش، همه کاندیداها و ائتلاف های شرکت کننده در انتخابات در شهر تهران بوده که به تبلیغ پرداخته اند. از میان این جمعیت، اقلام تبلیغاتی 391 کاندیدا و 23 ائتلاف به شکل غیرتصادفی و برمبنای در دسترس بودن ابزار تبلیغاتی و ستادهای انتخاباتی کاندیداها و ائتلاف ها گردآوری شده و با استفاده از روش تحلیل محتوای شعارهای انتخاباتی با عطف نظر به گروه های در معرض طرد مورد بررسی قرار گرفت. از میان 10 گروه عمده در معرض طرد اجتماعی، بیشترین توجه کاندیداها به دو گروه جوانان و بیکاران بوده است و پس از آن، به ترتیب، فقرا، زنان، بیماران، سالخوردگان، کودکان و معلولان. دو گروه، اقلیت های قومی و دینی و بی سوادان، ازسوی هیچ کدام از کاندیداها و ائتلاف ها مورد اشاره قرار نگرفته اند. در بین 30 نماینده منتخب مردم تهران نیز دو نفر در تبلیغات خود از جوانان و بیکاران یاد کرده اند. به این ترتیب گروه های در معرض طرد اجتماعی، در عرصه تبلیغات انتخابات مجلس نیز با طرد مواجه شده اند.
مقایسه جهت گیری های کارآفرینی اجتماعی و خیریه ای بر جنبه های مختلف فقر در نهادهای حمایتی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۹۶
179 - 212
پژوهش حاضر به منظور مقایسه تأثیر جهت گیری کارآفرینی اجتماعی با جهت گیری خیریه ای بر جنبه های مختلف فقر شامل فقر درآمدی، طرد اجتماعی، فقر قابلیتی، آسیب پذیری و فقر بین نسلی انجام شده است. در این پژوهش خدمات گیرندگان مؤسسه های کارآفرین اجتماعی با مددجویان مؤسسه های خیریه مقایسه شدند. داده ها از طریق پرسشنامه ای که حاوی 91 سؤال بود، گردآوری شد. برای سنجش ابعاد مختلف فقر از «پرسشنامه استانداردهای زندگی» استفاده شد. آلفای کرونباخ همه خرده مقیاس های پرسشنامه بالای 7/0 بود. پرسشنامه ها به 143 نفر از خدمات گیرندگان هفت مؤسسه با جهت گیری کارآفرینی اجتماعی و 156 نفر از خدمات گیرندگان هشت مؤسسه با جهت گیری خیریه در شهرستان مشهد داده شد. یافته ها نشان می دهد خدمات گیرندگان مؤسسه های کارآفرینی اجتماعی در مقایسه با خدمات گیرندگان مؤسسه های خیریه، در ابعاد مختلف فقر (ضروریات زندگی، سلامت محور، مسکن محور، مطلق، نسبی، بین نسلی، آسیب پذیری و طرد اجتماعی) به طور معنا داری وضعیت بهتری داشتند. کارآفرینی اجتماعی فقر بین نسلی را کاهش می دهد و چرخه فقر را قطع می کند. نتایج حاکی از آن است که اشتغال صرف نظر از جنبه اقتصادی (افزایش رفاه فرد یا درآمد خانوار)، از لحاظ اجتماعی نیز دایره شمول فرد را گسترش می دهد و از خطر انزوا و طرد اجتماعی وی می کاهد.
بررسی آثار مجازات منع اشتغال دریک نقطه یا نقاط معین در تکرار و جابجایی جرم (موردمطالعه: قرارگاه منطقه جنوب غرب نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۱
133 - 158
حوزه های تخصصی:
تکرار جرم، ازجمله دقیق ترین و سخت ترین مباحث حقوق کیفری است. از آن جهت که با مسائل جزایی و اجتماعی مرتبط است و اینکه اجرای عدالت، مرتبط با آن مشکلات متعددی را برای دادگاه ها ایجاد کرده است. منظور از جابجایی جرم امری است که سبب تغییر عمل مجرمانه در زمان، مکان، شیوه ی ارتکاب و نوع جرم ارتکابی می شود؛ درجابجایی ممکن است مجرم بالقوه به دنبال فرصت مناسب دیگر برای ارتکاب همان جرم یا جرم دیگری باشد. براین اساس هدف پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که ببیند آیا جابجایی نظامیان بزهکار به یگان های جدید می تواند موجب تکرار و جابجایی جرم گردد. روش مورد استفاده در این پژوهش روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه بوده و جزء تحقیقات کاربردی محسوب می گردد. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و در نظر گرفتن مصالح حفاظتی و امنیتی، برابر با ۴۰ نفر محاسبه شده است. ابزار گردآوری داده ها یک پرسشنامه محقق ساخته می باشد. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ در حوزه جابجایی جرم (76/0) تائید گردیده است. تجزیه تحلیل داده ها بر اساس ماهیت داده ها و شیوه ی بیان فرضیات در قالب آزمون تی تک نمونه ای و با نرم افزار آماری ۲۴ SPSS انجام شده است. با توجه به یافته های پژوهش با مجازات منع اشتغال در یک نقطه یا نقاط معین، تکرار و جابجایی جرم در قرارگاه منطقه جنوب غرب نزاجا صورت گرفته است.
تجربه طرد اجتماعی: مورد مطالعه هه ورامی های شهر مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
239-262
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، اِمکان مداخله و تغییر در وضعیت طرد اجتماعی هه ورامی هایِ شهر مریوان از سوی سورانی ها است. در این راستا، از رویکردی که در درون سنت فکری فرانسه (وجه رابطه ای) جای می گیرد و با استفاده از نظریات و مفاهیم پی یر بوردیو و هیلاری سیلور که در قالب سه پارادایم (انسجام، تخصصی شدن و انحصار) به مبحث طرد می پردازند، سود جسته ایم. روش به کاررفته، مردم نگاری انتقادی است که در پی واکنش به جامعه فعلی و حامی رهایی بخشی گروه های حاشیه ای جامعه است. از هه ورامی هایی که در بازار سنتیِ شهرِ مریوان در تعامل با سورانی ها هستند، به صورت بحث گروهی، مصاحبه به عمل آمده است و در تجربیاتِ حاصل از سه بافتِ موقعیتی که در نتیجه مهاجرت هه ورامی ها به شهر بوده است، مسئله طرد اجتماعی را مورد بحث قرار داده ایم. در بافتِ موقعیتی اول که با روند مهاجرتی کند و افول سیستم ارباب_ رعیتی مشخص می گردد، با عدم مسئله مندن شدن طرد مواجه هستیم. تحولاتِ بعد از جنگ ایران و عراق، مهاجرتِ بی رویه و همپای آن گسترش شهرگرایی، اهمیت بازار و تسلطِ هژمونی فرهنگی ناشی از ارتباط با کردستان عراق، ویژگی های بارز بافت موقعیتی دوم هستند که در آن مسئله طرد مطرح شده است و این بافت موقعیتی بیشتر ناظر به تجربیات میان سالانی است که به شهر مهاجرت کرده اند. موقعیت سوم که تجربه جوانان را بیشتر مدنظر قرار می دهد، با ویژگی های ادغام در هویتِ فرهنگی شهری، شرکت در انجمن ها و افزایش تحصیلات مشخص می شود. تأکید این موقعیت کنونی، بر هویت شهری_ سورانی همگن است. یافته های تحقیق همچنین نشان می دهند که هه ورامی ها از سوی سورانی ها در میدان فرهنگی هم طرد می شوند (به مثابه تصاحبِ تمایزات شان و ادغام در فرهنگ خودی) که در میدان اجتماعیْ واکنش آن ها، تمایزگذاری از طریق معاشرت ها و فعالیت های درون گروهی (به ویژه به مثابه تمایز زبانی/ لهجه ای) است.
انگ خوردگیِ سکونت گاه غیر رسمیِ نوکان در کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (علامه طباطبایی) زمستان ۱۳۹۷ شماره ۸۳
1 - 26
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش می کند فرآیند انگ خوردگی محله نوکان در شهر کرمانشاه را بررسی کند. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر آراء راب شیلدز در باب «فضاسازی اجتماعی» است. شیلدز، فرآیند برساخت معنای مکان را ناشی از روندهای عینی در زندگی روزمره می داند که به طرق مختلف حکایت ها و تصوراتی را درباره آن برساخته و اسطوره -مکان را شکل می دهند. روش تحقیق مردم نگاری است و تکنیک گردآوری داده ها شامل مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که روندهای مختلفی در برچسب-خوردگی آن نقش دارند: شهرداری با انتشار ایماژه مکان «دهاتی» از ارائه خدمات به این محل امتناع می ورزد. نیروی انتظامی با برچسب «خشونت» و «مکان جرم خیز» در منازعان محله دخالتی ندارد. آموزش وپرورش بچه های مدارس نوکان را بی نظم و ناهنجار معرفی می کند. همچنین با تأمین نکردن زیرساخت های لازم دانش آموزان برخی مقاطع را به محلات دیگر می فرستند که در منازعات با محلات دیگر بر انتشار برچسب ها دامن می زنند. از سوی دیگر، راننده تاکسی ها، مغازه داران، مستاجرین و زنان کوچه نشین چنین تصوراتی را بازتولید و بر آن صحه می گذارند. سرانجام این که در فرآیند داغ خوردگی نوکان صرفاً زبان و نشانه ها ارجحیت ندارند بلکه عمل افراد در زندگی روزمره نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
شناسایی ابعاد سازنده ی طرد اجتماعی زندانیان زن(مورد مطالعه زندا ن های استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸۳
123 - 146
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی ابعاد سازنده ی طرد اجتماعی زندانیان زن و با روش پیمایشی انجام شد. جامعه ی آماری تمام زنان زندانی در بند زنان زندان های استان لرستان به تعداد 100 نفر بودند که از آنها، تعداد 81 نفر براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ی محقق ساخته استفاده شد. داده های گردآوری شده، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفه ی اصلی، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که طرد عینی و طرد ذهنی دو بعد سازنده ی طرد اجتماعی زندانیان زن در استان لرستان است. ضعف پایگاه اجتماعی-اقتصادی، بی اعتمادی و رهاشدگی، نپذیرفتن فرد از طرف خانواده و دوستان، بدنامی اجتماعی و تنهایی فرد پس از آزادی، ضعف اعتقادات دینی و اخلاقی فرد و خانواده و لغزش بنیان های خانوادگی از مؤلفه های طرد عینی اند و ناامیدی از آینده ی پیش رو، زیست جهان شکننده و احساس نبود پذیرش از طرف خانواده و دوستان از مؤلفه های طرد ذهنی اند. نتایج حاکی است که نحوه ی برخورد فردی و اجتماعی با زندانیان، پس از بازگشت به اجتماع، نقش اساسی در پیشگیری از جرم و ورود مجدد آنان به زندان دارد.
بررسی وضعیت طرد اجتماعی معلولین : مورد مطالعه معلولین جسمی و حرکتی تحت پوشش اداره بهزیستی شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی فهم و توصیف وضعیت طرداجتماعی معلولین و چگونگی توزیع این مهم در بینمعلولین می باشد. به عبارت بهتر در این پژوهش به میزان طردمعلولین از روابط و مشارکت های اجتماعی، تحصیلات، بازارکار و متعاقباً شرمساری معلولین پی خواهیم برد. هدف: هدف اصلی این تحقیق شناخت و بررسی توزیع ابعادطرد اجتماعی در بین معلولین جسمی و حرکتی می باشد. روش: دراین تحقیق از روش کمی (پیمایش) استفاده شدهاست. جامعه آماری در این تحقیق ، معلولین جسمی حرکتی64-15سال میباشند که در بهزیستی مرکز شهرستان ریدارای پرونده هستند. حجم نمونه متشکل از 369 نفر می باشد وتکنیک جمع آوری داده ها نیز پرسشنامه می باشد. از نرمافزار spss نیز برای توصیف داده ها استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق گویای آن است که معلولین طرداجتماعی شدیدی را در همه ابعاد طرد از جمله؛ طرد از مشارکتهای اجتماعی؛ بطوریکه 67.2 درصد دارای مشارکت اجتماعی پایین می باشند. طرد ازروابط اجتماعی؛ بطوریکه 68.6 درصددارای روابط اجتماعی بسیار پایین می باشند، طرد از بازارکار؛ بطوریکه حدود 50 درصد جمعیت بیکار، و مابقی دارای اشتغال کاذب و غیر رسمی هستند، طرد از تحصیلات؛بطوریکه سطح تحصیلات 55 درصد جمعیت نمونه زیر دیپلممی باشد و متعاقباً احساس شرمساری اجتماعی شدیدی راتجربه می کنند. با توجه به حجم گسترده فقر، بیسوادی،بیکاری و همچنین فقر در روابط و مشارکتهای اجتماعی وشرمساری در بین معلولین، و با توجه به جوان بودن جامعهآماری که نشان از روند رو به پیشرفت این خطر غیر قابلانکار دارد و اگر این روند ادامه یابد باعث طرد مطلق افرادمعلول می شود، باید تدابیر و رویکردهای علمی برای توقف وکاهش چشم گیر طرد اجتماعی معلولین و متعاقبا اینمعضلات اتخاذ شود.
فهم فرآیند اعتیاد با ترسیم جایگاه طبقاتی سوءمصرف کنندگان مواد (ارائه ی یک نظریه ی زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
13-40
حوزه های تخصصی:
هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی تجارب زیسته و وضعیت پایگاه اجتماعی-اقتصادی دو گروه از سوءمصرف کنندگان مواد مخدر بستری در کلینیک و ساکن در گرمخانه انجام شد. روش: تحقیق حاضر با رویکرد کیفی و با روش زمینه ای انجام شد. یک مصاحبه عمیق بر روی 36 نفر از سوءمصرف کنندگان مواد انجام گرفت. نمونه گیری به صورت نظری بود و جمع آوری داده ها تا اشباع نظری ادامه داشت. داده ها از طریق کدگذاری با روش استراوس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها: معاشرت ناسالم، مصرف تفننی، محرک های درونی، طرد دو سویه، نابرابری نهادی، فقر چندگانه، نظام رفاهی معیوب، انزجار از وضع موجود، دوگانگی و تضاد احساسی- رفتاری، هنجارشکنی، فروپاشی روانی و اجتماعی و تشکیل اجتماع ثانویه از مهم ترین مقولات تحقیق حاضر بودند. نتیجه گیری: سوءمصرف مواد با "واگرایی و همگرایی رفتاری-احساسی" و "رانش از اجتماع" همراه است. یعنی فرد سوء مصرف کننده مواد در جریان سبک زندگی وابسته به مواد خود دچار نوعی تباعد (جدایی) از اجتماع مواجه می شود. مطالعه عمیق در زمینه جایگاه سوء مصرف کنندگان مواد در ساختار اجتماعی، بررسی مناسب ترین شیوه های درمانی، و همچنین در دسترس بودن خدمات درمانی برای آحاد سوء مصرف کنندگان مواد جهت بهبودی و پیگیری فرآیندهای درمانی از جمله مواردی است که بایستی در سیاست گذاری های پیشگیری و درمان اعتیاد به آن توجه داشت.
فهم تجربه زیسته طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام: رویکردی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
1 - 39
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش فهم تجربه زیسته طرد اجتماعی در بین فقرای روستایی استان ایلام می باشد. رویکرد مورد استفاده در این تحقیق، کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد می باشد. در این مطالعه کل دهستان های استان شناسایی و از هر دهستان یک روستا- جمعاً 10 روستا - مورد مطالعه قرار گرفت. بعد از 35 مورد مصاحبه عمیق و 7 مورد بحث گروهی به اشباع تئوریک دست پیدا کردیم؛ مقوله «فقر و مناسبات نابرابر اقتصای، اجتماعی» به عنوان مقوله هسته ای انتخاب گردید. شرایط علّی شکل گیری این مقوله، فقر موروثی، فقدان مهارت، بیکاری، طلاق، بیوگی، تجرد، تبعیض جنسیتی، ناباروری، انسداد اجتماعی، فقدان شبکه های اجتماعی، مهاجر بودن و معلولیت می باشد. از راهبردهای مورد استفاده جهت مواجهه با پدیده نابرابری و طرد اجتماعی می توان به ایجاد گروه های متکثر و متضاد در روستاها، اختلاف و چند دستگی، کسب سرمایه نامشروع، انطباق و خود محروم سازی اشاره کرد. پیامدهای اتخاذ چنین راهبردهایی نیز آسیب پذیری، بدبینی، بی اعتمادی، مشارکت پایین، مواجهه با تنبیهات قانونی، تضعیف شبکه های اجتماعی، بی تفاوتی، یأس و سرخوردگی، بروز آسیب های اجتماعی، خالی شدن روستاها از سکنه و تداوم فقر، نابرابری و طرد اجتماعی می باشد.
بررسی جامعه شناختی احساس طرد شدگی زنان در بین خانواده های زن سرپرست تحت پوشش اداره بهزیستی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی درک وچگونگی تفاسیر کنشگران از مسئله طرد اجتماعی که با رویکردی برساختی و برای تحلیل این مسئله از روش کیفی نظریه زمینه ای استفاده شده است و با تعداد 30 نفر از زنان سرپرست خانوار مراجعه کننده به مرکز بهزیستی شهر مشهد مصاحبه نیمه ساخت یافته صورت گرفته است، یافته ها حاکی از یک فضای جنسیت زده است که روابط را تحت سیطره خود قرار داده و عاملی در جهت طرد درون گروهی و برون گروهی است. از خلال تحلیل ها هشت مقوله عمده: طرد خودخواسته، احساسات ناشی از حقارت و بی هویتی، اختلال در سلامت اجتماعی و روانی، عادت واره های فرهنگی، زنانه شدن فقر، بازتولید کلیشه های جنسیتی، تعدد و فشار نقش، ایجاد بدیل های جبران کننده و عدم اعتماد به استمرار حمایت های نهادی و خانوادگی از بطن مفاهیم استخراج شد که در نهایت به تولید مقوله هسته ای با عنوان ناکامی قابلیتی مبادرت ورزیدیم
ارزیابی و تحلیل شاخص های طرد اجتماعی در فضای شهری (مطالعه موردی: منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: یکی از پیچیده ترین پدیده های اجتماعی در شهرهای امروزی، نابرابری است. این نابرابری در فضای شهری منجر به بروز مسائل و مشکلاتی به ویژه در کلانشهرها شده است. یکی از این مسائل و مشکلات طرد اجتماعی برخی از شهروندان در فضای شهری می باشد. هدف از این مقاله بررسی وضعیت فضای شهری از نظر شاخص های طرد اجتماعی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، بنا بر ماهیت موضوع توصیفی تحلیلی می باشد. ابتدا با استفاده از ابزار پرسشنامه داده های مورد نظر برای شاخص سازی گردآوری شده و سپس برای وزن بندی شاخص های طرد اجتماعی از روش آنتروپی شانون استفاده گردید. پس از آن محله های هدف بر اساس مدل کوپراس رتبه بندی و سطح بندی شده و از طریق نقشه در نرم افزار ArcGIS تحلیل فضایی می شوند. یافته ها: با توجه به شاخص های طرد اجتماعی از مجموع 13 محله، ساکنان 4 محله منطقه که همگی در بخش شمالی منطقه قرار دارند به خاطر بافت اجتماعی، وضعیت اقتصادی و دسترسی به ساختار قدرت سیاسی، دچار طرد اجتماعی نیستند. در حالی که محله های بازار، امامزاده یحیی، سنگلج و هرندی که بیشترین جمعیت و مساحت را دارند و هسته قدیمی و مرکزی شهر تهران را تشکیل می دهند از نظر ابعاد اجتماعی فرهنگی، اقتصادی ساختاری و سیاسی مدنی دچار طرد اجتماعی شدیدی هستند و 5 محله دیگر منطقه از نظر طرد اجتماعی در وضعیت متوسط قرار دارند نتایج: بررسی و شناخت مفهوم و شاخص های طرد اجتماعی و ارزیابی آن ها در فضای شهری منطقه 12 شهرداری تهران نشان می دهد، با اینکه این منطقه از حیث موقعیت جغرافیایی در قلب شهر تهران واقع شده، اما امکان فراهم آوردن فرصت ها و موقعیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی برای تمامی ساکنان خود نیست و برخی از محله های آن فضاهای طرد شده محسوب می شوند.
بررسی جامعه شناختی وضعیت طرد اجتماعی کم توانان جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر طرد اجتماعی افراد کم توان تبدیل به مبحثی به روز برای تحلیل مسائل و مشکلات در سطوح و ابعاد مختلف شده است. در واقع، بارزترین مشخصه وضعیت اجتماعی افراد کم توان مسئله طرد اجتماعی آنان می باشد. بر این اساس هدف اصلی این تحقیق بررسی میزان طرد اجتماعی افراد کم توان و میزان تفاوت آن بر مبنای نوع کم توانی ، شدت و علت کم توانی در بین آنان می باشد. این تحقیق بر اساس روش پیمایش اجتماعی انجام شده است. حجم نمونه متشکل از 528 نفر از افراد کم توان می باشد که با توجه به مشکلات دسترسی به آنان به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق بیانگر این امر است که میزان طرد اجتماعی در اکثریت افراد مورد بررسی در حد متوسط به بالا می باشد. یافته های آزمون تحلیل واریانس یک طرفه بیانگر عدم تفاوت معنادار میانگین طرد اجتماعی افراد کم توان بر مبنای نوع و علت کم توانی آنان می باشد. اما نتایج آزمون فیشر در ارتباط با تفاوت میانگین طرد اجتماعی در بین کم توانان بر مبنای شدت کم توانی با مقدار (0.05=sig و 2.942=F) در سطح خطای کوچک تر از 0.05 و با اطمینان 95 درصد معنی دار می باشد. بر این اساس، شدت کم توانی افراد کم توان باعث کاهش مشارکت در زندگی اجتماعی، حاشیه ای شدن و طرد اجتماعی آنان گردیده است. در این خصوص لازم است جامعه با اتخاذ رویکردهای زمینه حضور و مشارکت کم توانان را در جامعه فراهم کند تا آنان به واسطه کم توانی از عرصه های اجتماعی طرد نشوند.
تبیین جامعه شناختی عوامل طرد اجتماعی زندانیان زن و اثر آن بر چرخه بازگشت به زندان (مورد مطالعه زندان های استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل طرد اجتماعی زندانیان زن و اثر آن بر چرخه بازگشت به زندان در استان لرستان انجام گرفته است. روش تحقیق به صورت تلفیقی (کیفی-کمی) است. جامعه مورد مطالعه در بخش کیفی زنان زندانی بودند که 81 نفر بودند. در بخش کمی نیز 265 نفر از زنان زندانی مورد مطالعه قرار گرفتند. روش نمونه گیری در بخش کیفی به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت دردسترس بود. یافته های آزمون های آماری نشان می دهد که رابطه معناداری بین طرد اجتماعی و بازگشت به زندان وجود دارد. فقط فرضیه "تفاوت معنادار بین نوع جرم و چرخه بازگشت به زندان مورد تایید قرار نگرفت" و بقیه فرضیات (سطح تحصیلات و بازگشت به زندان402/0؛ اشتغال و بازگشت به زندان 134/0؛ تاهل و بازگشت به زندان 202/0؛ درآمد و بازگشت به زندان31.-؛ سن و بازگشت به زندان 30.-؛ بین مدیریت خانواده و بازگشت به زندان 33.-؛ نقش های جنسیتی و بازگشت به زندان 37.-؛ هویت تکامل نیافته و بازگشت به زندان30.-؛ مشارکت غیررسمی و بازگشت به زندان 39.-؛ هویت جنسی و بازگشت به زندان 34.-؛ حریم شخصی و بازگشت به زندان 30.-؛ هویت اثرگذار و بازگشت به زندان 36.-) تایید شد.