مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
طرد اجتماعی
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
335 - 356
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اندازه گیری میزان احساس شادمانی زنان سرپرست خانوار تهران و همچنین شناسایی منابع طرد و محرومیت اجتماعی این جمعیت و مکانیزم اثرگذاری آن بر شادمانی آن ها صورت گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق، اکتشافی پیمایشی است. بدین منظور، ابتدا نمونه ای 30 نفری از زنان سرپرست خانوار تهران به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و داده ها با تکنیک مصاحبه جمع آوری شده است. سپس پیمایش با نمونه 180 نفری و روش نمونه گیری دردسترس و تکنیک پرسش نامه اجرا شده است. نتایج حاصل از مصاحبه ها نشان داد: مجموعه عواملی مثل محرومیت از نیازهای اساسی و احساس نابرابری، دست به دست هم داده و زمینه طرد و محرومیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار را فراهم کرده و از طریق و به واسطه ایجاد این طرد و محرومیت، احساس بی انصافی در این قشر از زنان شکل گرفته است؛ در نتیجه این وضعیت باعث کاهش احساس شادمانی در زندگی آن ها شده است. طبق معادله رگرسیون نزدیک به 70درصد از کل تغییرات میزان احساس شادمانی در بین زنان سرپرست خانوار تهران از سوی متغیرهای احساس بی انصافی، طرد اجتماعی و احساس نابرابری پیش بینی می شود. در نهایت، طبق معادله تحلیل مسیر، متغیر طرد اجتماعی قوی ترین و مهم ترین قدرت پیش بینی کننده نسبت به مابقی عوامل تأثیرگذار بر احساس شادمانی زنان سرپرست خانوار است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر شادمانی این قشر از زنان تأثیر منفی داشته است. در مرتبه بعدی، به ترتیب احساس بی انصافی و احساس نابرابری به صورت مستقیم و عدم پاسخ گویی مؤثر به نیازهای اساسی به صورت غیرمستقیم بر احساس شادمانی این جمعیت تأثیر منفی گذاشته است.
طرد اجتماعی در زندگی زنان فقیر شهری (مطالعه موردی: زنان فقیر شهری تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
291 - 310
حوزه های تخصصی:
شواهد موجود نشان می دهد زنان فقیر شهری به شکل های گوناگونی از طرد اجتماعی رنج می برند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جست وجوی ریشه های طرد اجتماعی در زندگی آن ها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و داده های تحقیق از مصاحبه های عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ارومیه به دست آمده و نتایج با استفاده از رهیافت گراندد تئوری تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در زندگی این دسته از زنان، 5 مقوله عمده در شکل گیری طرد اجتماعی نقش دارد که عبارت اند از: «ضعف سرمایه فرهنگی»، «محدودیت های مادی»، «رویکرد منفی به فقرا»، «طرد ناشی از تجرد» و «حوادث منفی زندگی». دو مقوله عمده «اجتناب از ادغام اجتماعی» و «عواطف منفی» از پیامدهای این مسئله اند که باعث تقویت و تداوم این پدیده می شود. مقوله نهایی هسته، که در برگیرنده کل فرایند شکل گیری طرد اجتماعی است، با عنوان «شکست هنجار پیوند» مطرح شده است. در خصوص شیوه های ایجاد طرد اجتماعی، شکل های بسیار ظریفی از خوارسازی و محرومیت در زندگی زنان فقیر وجود دارد که با رویکردهای کمّی یا اقتصادی قابل شناسایی نیستند.
بازسازی معنایی تجربه زیسته دختران از تجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
403 - 426
حوزه های تخصصی:
دختران مجرد در زمره گروه هایی محسوب می شوند که به دلیل جایگاه شکننده و آسیب پذیر در ساختارهای اجتماعی و اقتصادی در معرض طرد قرار دارند. هدف این پژوهش، بازسازی معنایی تجربه زیسته دختران از تجرد، کشف زمینه ها، پیامدها و نحوه مواجهه دختران با تجرد از طریق ادراک و معنای ذهنی دخترانی است که درگیر این فرایند شده اند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای میان دختران مجرد شهر ایوان به انجام رسید. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساخت یافته استفاده شد. در نمونه پژوهش، 28 نفر از دختران مجرد مشارکت داشتند که به لحاظ بهره مندی از سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متفاوت بودند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که زمینه هایی چون تثبیت دال های پذیرفته شده، ازدواج به مثابه نهاد حمایتی، جنسیتی شدن فضای عمومی و تقدیرگرایی در تجرد زنان نقش دارند. در این میان، محدودیت های پذیرفته شده به مثابه زمینه تسهیل گر و بازنمایی وابستگی در رسانه به منزله شرایط مداخله گر عمل کرده اند. بازسازی معنایی تجربه و درک دختران مجرد از تجرد بر الزام های استتار، مکان های مذهبی به مثابه پناهگاه، سیاست حضور و روی آوردن به مشاغل زنانه، بازاندیشی و مجازی شدن روابط دلالت دارد. بر اساس مطالعه حاضر، تجربه تجرد برای دختران، خشونت روانی، انزوای مضاعف، آینده مبهم و احساس سرباری و ابژه های حقارت در پی داشته است. مقوله هسته نیز بر دسترس ناپذیر بودن موقعیت ها دلالت دارد.
بررسی رابطه نابرابری های اجتماعی- اقتصادی و طرد اجتماعی گروه ها در کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرد اجتماعی پدیده ای فرآیندی، رابطه ای، چندبعدی، نسبی، مبتنی بر عاملیت است که در سطوح مختلف و در هر زمان و مکان ممکن، در بین گروه های مختلف اجتماعی رخ می دهد. فرآیند طرد/ ادغام اجتماعی گروه های اجتماعی همواره عامل مهمی در نظم اجتماعی جامعه و رفاه و به سامانی گروه ها و افراد است. ازاین رو بررسی وضعیت طرد/ادغام گروه ها و عوامل مؤثر بر آن در کلانشهرها می تواند در تدوین بهتر سیاست های مرتبط با ادغام و رفاه اجتماعی اثرگذار باشد. به این منظور طرد/ادغام گروه های هویتی/ قومی کلانشهر اصفهان در پیوند با دسترسی به فرصت های اجتماعی اقتصادی و در مقایسه با ساکنان بومی برابری اجتماعی سنجش و تبیین گردید. یافته های تحقیق نشان داد همه گروه ها دسترسی یکسانی به منابع ندارند و برخی گروه ها تبعیض اجتماعی بیشتر و طرد اجتماعی به مراتب شدیدتری را تجربه می کنند و بین برابری اجتماعی، دسترسی به منابع و ادغام اجتماعی رابطه مثبتی وجود دارد. با این اوصاف لازم است دولت و جامعه با حمایت های اقتصادی و آموزشی و فرهنگ سازی در راستای برابری اجتماعی، از طرد اجتماعی گروه های آسیب پذیر و ایجاد بی نظمی های اجتماعی و سیاسی ممانعت به عمل آورند.
بررسی و مقایسه عوامل جامعه شناختی مؤثر بر طرد دانش آموزان ایرانی و افغانستانی (مورد مطالعه: دوره دوم متوسطه شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال نهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۶
287 - 313
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه عوامل جامعه شناختی مؤثر بر طرد دانش آموزان ایرانی و افغانستانی دوره دوم متوسطه شهر کاشان انجام شده است. دراین پژوهش از دو رهیافت روش شناختی کمی (با ابزار پرسشنامه) و کیفی (با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته) بهره گرفته شده است.در بخش کمی حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ای توأم با طبقه بندی، برابر با 340 نفر برآورد گردید و در بخش کیفی نیز 15 مصاحبه نیمه ساختار یافته جهت مطالعه اکتشافی و تعمیق نتایج انجام شده است. یافته های توصیفی بیانگر آن است که میانگین نمره ی طرد اجتماعی دانش آموزان در سطح متوسط به بالا (83/2) است که در مجموع میانگین طرد اجتماعی پسران و دختران افغانستانی بیشتر از پسران و دختران ایرانی است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که هرچند بین کیفیت زندگی، مشارکت اجتماعی و تبعیض اجتماعی دانش آموزان ایرانی با دانش آموزان افغانستانی تفاوت معناداری وجود دارد، اما بین سرمایه فرهنگی آن ها با یکدیگر تفاوت معناداری وجود ندارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که در بین گروه پسران ایرانی و افغانستانی، مشارکت اجتماعی و در بین دختران ایرانی و افغانستانی متغیر تبعیض اجتماعی بیشترین تأثیر را بر طرد اجتماعی آنها دارد. همچنین یافته های حاصل از بخش کیفی موجب عمق بخشی و تبیین بیشتر نتایج کمی شد. استدلال نهایی مقاله این است که طرد اجتماعی دانش آموزان، پدیده ای چند بعدی، پیچیده و پنهان است. بسترسازی برای افزایش مشارکت اجتماعی و کاهش تبعیض های اجتماعی ازجمله مهم ترین راهبردهای مقابله ای در مسئله طرد اجتماعی است که مستلزم تعامل بین نهادی و مشارکت نظام آموزش و پرورش با نهاد خانواده و کنشگران نظام آموزشی است.
اثربخشی آموزش هشیاری وجودی به شیوه گروهی بر طرد اجتماعی، سازگاری اجتماعی، کفایت اجتماعی و اجتناب شناختی در سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سالمندی به عنوان گذر از مرحله ای به مرحله جدیدی از زندگی تلقی میگردد، یکی از پدیده های این سن سندرم آشیانه خالی است. شناسایی مداخلات مؤثر در درمان این سندرم حائز اهمیت است. بنابر این پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش هشیاری وجودی بر طرد اجتماعی، سازگاری اجتماعی، کفایت اجتماعی، اجتناب شناختی در سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی انجام شد. روش: روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون- گروه کنترل و دوره پیگیری بود. جامعه آماری ، کلیه سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی شهر تهران در سال 1401 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، بر اساس ملاک های ورود تعداد 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر).گروه آزمایش تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان مبتنی بر هشیاری وجودی قرار گرفت.ابزار جمع آوری دادهها عبارت بود از:مقیاس ادراک طردشدگی پنهالیگون و همکاران (2009)،پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل(1961)، پرسشنامه کفایت اجتماعی فلنر و همکاران ( 1990)، پرسشنامه اجتناب شناختی سگستون ،داگاس (2008). داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد.یافته ها:نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر هشیاری وجودی در کاهش طرد اجتماعی ، کفایت اجتماعی و اجتناب شناختی سالمندان مبتلا به سندرم آشیانه خالی اثربخش بود،ولی بر سازگاری اجتماعی اثر معنی داری نداشت.نتیجه گیری:طبق نتایج به دست آمده میتوان در طراحی برنامه های مرتبط با ارتقای سلامت سالمندان مبتلا به سندم آشیانه خالی به عنوان مداخله ای موثر در بهبود طرد اجتماعی، کفایت اجتماعی و اجتناب شناختی استفاده نمود.
کولبری و طرد اجتماعی (مردم نگاری انتقادی بازیگران غیر نهادی و کارگزاران نهادی میدان تجارت مرزی بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کناره گیری تدریجی برخی دولت ها از مسئولیت های اجتماعی، تجارت مرزی به شیوه اصلی معیشت مبدل شده و به مثابه بدیل توسعه مدنظر ساکنان مناطق مرزی و کارگزاران نهادی قرار گرفته است. در این شیوه خاص معیشتی، کولبران نماد انزوا و طردشدگی هستند که به دلیل نداشتن شرایط مساعد، همواره در معرض مناقشه و منازعه قرار دارند. پژوهش حاضر، به میانجی تجربه زیسته و وضعیت کولبران در میدان تجارت مرزی به واکاوی طرد اجتماعی کولبران از منظر بازیگران غیرنهادی و کارگزاران نهادی پرداخته است. به منظور دستیابی به این هدف، در بخش نظری از دیدگاه انتقادی نظریه پردازانی مانند فوکو، بوردیو و ورانکن به منظور صورت بندی مفاهیم در راستای اهداف و سؤالات استفاده شد. در بخش روشی متناسب با پارادایم انتقادی، از مردم نگاری انتقادی برای انجام عملیات پژوهش استفاده شده است. جامعه هدف بازیگران نهادی و غیرنهادی مرتبط با کولبری در میدان تجارت مرزی در شهرستان بانه است که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 49 نفر از افراد مطلع و درگیر برای مصاحبه نیمه ساخت یافته انتخاب شدند.یافته ها نشان می دهد تجربه زیسته کولبران در میدان تجارت مرزی بر بی قدرتی، بروکراتیزه شدن، شهروندی معلق، تبعیض نهادی، کرامت زدایی، حاشیه ای شدن فزاینده، تماشایی شدن، زیست جهان ناامن و زیست دردمند دلالت دارد.کولبری پدیده ای ساختاری و تاریخی است که سازوکارهایی آن را شکل داده و تداوم بخشیده است. از مهم ترین این سازوکارها می توان به طرد اجتماعی تنیده شده در ساختار مناطق مرزی اشاره کرد. کولبری محصول طرد است و تداوم آن به طرد مضاعف انجامیده است
وضعیت اقتصادی و طرد اجتماعی: مورد مطالعه معلمان شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
37 - 73
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین وضعیت اقتصادی و طرد اجتماعی در بین معلمان شهر زاهدان است. پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه معلمان نواحی یک و دو شهر زاهدان در هر سه مقطع ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 357 نفر برآورد شد. شیوه نمونه گیری، ترکیبی از روشهای نمونهگیری تصادفی طبقهای و خوشهای بود. نتایج تحقیق نشان می دهد احساس طرد اجتماعی در بین معلمان در حد متوسط است. از نظر وضعیت اقتصادی اکثریت معلمان صاحب خانه هستند، پایگاه اقتصادی و هزینه های ماهیانه خانوار متوسطی دارند، احساس فقر آنها زیاد و میزان رضایتشان از وضعیت اقتصادی کشور خیلی کم می باشد. همه متغیرهای وضعیت اقتصادی با احساس طرد اجتماعی رابطه معناداری دارند که در این میان رابطه پایگاه اقتصادی معکوس می باشد. همچنین بین ویژگی های زمینه ای (جنسیت، سن، میزان تحصیلات، قومیت و مذهب)، ویژگی های شغلی (وضعیت استخدامی، مقطع تدریس و سابقه کار) و احساس تبعیض اجتماعی با احساس طرد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره خطی نشان می دهد که مدل مرکب از متغیرهای پایگاه اقتصادی، احساس تبعیض اجتماعی، هزینه های ماهیانه خانوار، احساس فقر و جنسیت در سطح بسیار معناداری به میزان 43 درصد از تغییرات احساس طرد اجتماعی معلمان را تبیین می کنند و متغیر پایگاه اقتصادی، بیشترین سهم را دارد.
تجربه طرد اجتماعی ساکنان روستایی ( مورد مطالعه: شهرستان شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
103 - 126
حوزه های تخصصی:
اهداف: طرد اجتماعی به عنوان یک پدیده مدرن می تواند بخشی از جامعه را از حقوق و فرصت ها محروم نماید. سیاستگذاران برای جلوگیری از تولید نارضایتی ها توجه بیشتری در دو دهه اخیر به این مسأله نشان داده اند. در دنیای مدرن به دلیل توجه به شهرنشینی، روستاییان در معرض طرد اجتماعی قرار دارند. مطالعه حاضر با توجه به حساسیت نظری این مفهوم به تجربه طرد اجتماعی روستاییان شهرستان شفت استان گیلان پرداخته است. روش مطالعه: این پژوهش با روش کیفی و استراتژی نظریه داده بنیاد در پی فهم تجربه طرد اجتماعی روستائیان بوده و میدان مطالعه روستاهای راسته کنار و چماچای شهرستان شفت است. مشارکت کنندگان شامل ۲۲ نفر از روستائیان بودند که به صورت هدفمند و با معیار اشباع نظری انتخاب شدند. اعتبار داده های حاصل از مصاحبه ها پس از تحلیل، با روش بازبینی توسط محققین در حوزه علوم اجتماعی تعیین شد. یافته ها: مقوله ی هسته ی پژوهش «تجربه های طرد از مقاومت تا مهاجرت» است؛ مفاهیم به دست آمده 78 مورد بوده و مقولات اصلی عبارت اند از سنت، سیاست های تبعیض آمیز، ساختارهای ناکارآمد، بازتولید نارضایتی و استراتژی مواجهه به صورت فعالانه و منفعلانه است. همچنین تعداد مقولات فرعی 16 مورد است که مهم ترین آنها شامل فرهنگ روستایی، ارث، ناکارآمدی مسؤولان، حاکمیت دلالی، مشکلات اقتصادی، احساس محرومیت و تغییر بافت فرهنگی روستا است. نتیجه گیری: طبق یافته ها دو نوع تجربه طرد رخ می دهد، برخی ها روستاها را ترک می کنند و تاب تحمل گرفتاری های روستا را ندارند و در عوض پشیمانی و مشکلات شهری در انتظارشان است و برخی دیگر به ترک روستا راضی نمی شوند و در برابر سختی ها مقاومت می کنند. مهم ترین عامل برای کنترل طرد اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه افزایش امکانات و زیرساخت ها و کاهش احساس محرومیت است.
نقش پیش بینی کنندگی تعلیق هویت در رابطه بین نگرش دینی و طرد اجتماعی در زنان سرپرست خانوار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
105-120
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش پیش بینی کننده «تعلیق هویت» در رابطه با نگرش دینی با «طرد اجتماعی» در زنان سرپرست خانوار است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش «توصیفی» از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان سرپرست خانوار شهرستان کاشمر (105 تن) در سال 1399-1400 بود. به علت محدود بودن جامعه پژوهش از روش «سرشماری» استفاده شد. ابزارهای سنجش شامل سه پرسشنامه «تعلیق هویت»، پرسشنامه «نگرش دینی» و پرسشنامه «طرد اجتماعی» بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد بین نگرش دینی با تعلیق هویت و طرد اجتماعی زنان سرپرست خانوار رابطه معناداری وجود دارد. علاوه بر این، به منظور دستیابی به این موضوع که الگوی علّی ارائه شده در نمودار تحلیل مسیر چه میزان از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند، از ضریب تعیین R استفاده شد. براساس R به دست آمده برای کلیه متغیرها، 58 درصد از مجموع تغییرات متغیر وابسته توسط الگوی تحلیلی تبیین می شود. با توجه به نتایج مذکور و اهمیت سلامت روانی زنان، به ویژه دغدغه های ویژه زنان سرپرست خانوار و احتمال سرخوردگی اجتماعی بالای این دسته از زنان، توجه به توانمندسازی روانی اجتماعی، از جمله نگرش دینی و هویت یافتگی آنان از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین با بهبود و اصلاح نگرش دینی و هویت یافتگی زنان سرپرست خانوار، می توان در کاهش مشکلات روانی اجتماعی این قشر از جامعه گام های اساسی برداشت.
آسیب شناسی مسکن اجتماعی (مهر) با رویکرد نابرابری طبقاتی و انحرافات شهری تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۱۸ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۱
180-135
حوزه های تخصصی:
مسکن پدیده ای اجتماعی است و انتظام و نوع فضاها و همچنین فرم ظاهری آن از عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر می پذیرد و بر آن تاثیر می گذارد. این یکی از موضوعات اصلی سیا ستگذاری اجتماعی برای کاهش نابرابری اجتماعی می باشد. طرح تولید انبوه مسکن ارزان برای گروه های کم درامد در قالب مسکن اجتماعی، یکی از برنامه های محوری دولت نهم برای برقراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم شهری است که در دولت دهم و یازدهم ادامه یافته است. لذا پژوهش حاضر با ایمان به اینکه اجرای مسکن مهر آثار و پیامدهای مثبت و منفی فراوانی در پی داشته است به آسیب شناسی مسکن اجتماعی (مهر) با رویکرد نابرابری طبقاتی و انحرافات شهری تبریز، با هدف کاربردی تصحیح و جبران نقاط ضعف برنامه ریزی و اجرای مسکن اجتماعی می پردازد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ زمانی، چون به یک برهه زمانی خاص مربوط است؛ مقطعی می باشد. از نظر گردآوری داده ها یک بررسی پیمایشی- میدانی است. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بسته از نوع محقق ساخته می باشد. گزینش نمونه بر اساس روش خوشه ای چند مرحله ای خواهد بود. جامعه آماری تحقیق شامل 503816 خانوار (مجموع خانوارهای ساکن در مسکن مهر سهند و خانوارهای تبریزی ساکن در سایر انواع مسکن) می باشد. برای نمونه گیری، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران معادل 1075 خانوار محاسبه گردید. شیوه گزینش بر اساس خوشه ای چند مرحله ای می باشد. نظریه ی های غالب پژوهش، شامل ((رویکرد محرومیت اجتماعی، تفکیک و طرد اجتماعی و رویکرد رادیکال نابرابری)) و چارچوب نظری شامل مدل تلفیقی مستخرج از نظریه های مذکور می باشد. تجزیه و تحلیل با مدل سازی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفته است. یافته ها: تحلیل مدل و مقایسه مقادیر نشانگر آن است که روابط بین سکونت در مسکن مهر با هر یک از متغیرهای برون زای نابرابری امنیت اجتماعی28/7، نابرابری توزیعی52/2، نابرابری سرمایه اجتماعی42/2، نابرابری شاخص زندگی سلامت محور42/2 و نابرابری اجتماعی70/5 قابل پیش بینی بوده و دو متغیر نابرابری اقتصادی و نابرابری شاخص های سبز زندگی از مدل خارج شدند. بحث: بر اساس نظریه برگس که معتقد بود در منطقه انتقالی، به دلایلی چون: سطح بالای تحرک جمعیت، نرح بالای مهاجرت، ویرانی خانه ها و تراکم جمعیت، بالاترین نرخ جرم و بزهکاری مشاهده می شود. عدم ثبات جمعیتی و بوم شناختی در منطقه انتقالی موجب تخریب توانایی کارکردی نهادهای اجتماعی از قبیل: خانواده و کنترل رفتار ساکنان می شود. از طرفی، ارزش های سنتی فرهنگ قومی توان متقاعد سازی نوجوانان و جوانان را نداشته و آنان به یک وضعیت حاشیه ای کشیده می شوند. در نتیجه، فاقد هویت های گروهی و مرجع هایی می شوند که آنان را به سمت رفتاری که در جامعه مورد پذیرش است سوق دهد. در این چارچوب مسکن مهر، وضعیت فضایی (( منطقه انتقالی)) را دارد به تعبیر نظریه پردازان این رویکرد، زمینه برای انحرافات شهری مساعد می گردد. نتیجه اینکه، اگر روندی که توسعه ی ساخت و سازهای پروژه های مسکن مهر طی می کند ادامه یابد وکماکان توجهی به تامین خدمات و سایر مایهتاج و نیاز های مردم در یک محیط مسکونی نشود و صرفا واحد مسکونی تولید گردد مجموعه های وسیع ساخته شده، تقریبا خالی از سکنه می شود و تنها اقشار اجتماعی خاصی بنابه اجبار و گونه ای موقتی ساکن می شوند و انصراف فزاینده متقاضیان به وجود خواهد آمد تاخیر در ایجاد زیر ساختهای ضروری و تاسیسات زیر ساختی و ساختی ، زمینه تبدیل زندگی در مجموعه ها را به نوعی آلونک نشینی فراهم خواهد آورد که این مورد همسو با فقر شهری پیامد های گسترده اجتماعی فرهنگی وحتی سیاسی را سبب خواهد شد
پدیدارشناسی تجارب زیسته ی زنان سالمند تنها از رهاشدگی و طرد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۸۰
۲۷۴-۲۴۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تغییرات ساختار جمعیتی و خانوادگی کشور، سبب افزایش آمار سالمندان و ظهور قشر جدیدی از زنان سالمند تنها شده است. درک و شناخت وضعیت این گروه از زنان نه از دریچه ناظر بیرونی، بلکه از دریچه خود آنان اهمیت بسیاری در موفقیت برنامه های سالمندی و سیاست گذاری اجتماعی برای این قشر دارد. اینکه این گروه سالهای پایانی عمر خود را با چه تجربه ای پشت سر می گذارند و چه فهم و تفسیری از روابط خود با دیگران دارند، سؤال اصلی این پژوهش است. روش: در این پژوهش از رویکرد پدیدارشناسی اسمیت، فلاورز و لارکین برای فهم تجربه زیسته زنان سالمند تنها استفاده شده است. میدان مطالعه، شهر بوکان در استان آذربایجان غربی بود و جامعه موردمطالعه، کلیه زنان تنهای 60 سال به بالای ساکن این شهر بودند. تعداد 10 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته موردمطالعه قرار گرفتند. مصاحبه ها با استفاده از تحلیل تماتیک و با بهره گیری از نرم افزار تحلیل داده های کیفی (MAXQDA12) تحلیل شد. یافته ها: از مجموع مصاحبه ها، 12 مفهوم اولیه استخراج و به شیوه انتزاعی در 5 مقوله دسته بندی شدند که شامل «احساس رهاشدگی»، «احساس طردشدگی»، «احساس تنهابودگی»، «نگرانی از ذلیلی و سرباری» و «نگرانی از مردن در تنهایی» بود. بحث: این تحقیق نشان داد هرچند که زندگی تنهایی و مستقل زنان سالمند، با هنجارهای بومی ناسازگار است، ولی تغییرات ساختاری و ارزشی خانواده منجر به حاشیه ای شدن و گسترش این قشر از زنان شده است که در ضمن مسائل و مشکلات آن، واجد مزایای حمایتی محله ای است.
زنان سالمند و تجربۀ طرد اجتماعی (مورد مطالعه: زنان ساکن سرای سالمندان در شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
999 - 1027
حوزه های تخصصی:
تلاش این پژوهش مطالعه کیفی تجارب زیسته زنان سالمند از طرد اجتماعی در سرای سالمندان شهر خرم آباد است. برای نیل به این هدف، از نظریه زمینه ای استفاده شده تا علل، شرایط مداخله گر و پیامدهای تجربه طرد اجتماعیِ زنانِ سالمند به شیوه ای ژرف نگرانه واکاوی شود. سوژه ها به شیوه نمونه گیری هدفمند از میان ساکنین سرای سالمندان حاج صدیق و فرزانگان شهر خرم-آباد انتخاب شده اند و با آن ها مصاحبه عمیق فردی انجام شده است. نتایج تحلیل مصاحبه ها بیانگر آن است که نابرخورداری زنان از پایگاه اقتصادیِ مستقل (نداشتن پشتوانه مالی و ازدست دادن توان کار)، افول همبستگی های سنتی در خانواده (زوال اقتدار مادرانگی، شکاف نسلی و رشد فردگرایی) و دگردیسی سبک های زندگی (تغییر نوع و چیدمان وسایل خانگی، تغییر معنای کار خانگی و سیطره مناسبات جنسیتی) اصلی ترین شرایطی اند که خانواده ها در بستر آن ها تصمیم می گیرند زنان سالمند را به سرای سالمندان تحویل بدهند. این شرایط علی، به موازات تداوم سکونت و زیست زنان در سرای سالمندان، به میانجی برخی شرایط مداخله گر به عوامل شکل دهنده تجربه طردشدگی زنان سالمند بدل می شوند. بدبینی مفرط (کاهش اعتماد به جامعه، حالت شکنندگی درونی) و احساس تنهایی (حسرت روابط گذشته، احساس فراموش شدگی) دو مورد از مهم ترین شرایط مداخله گری هستند که مجرای اثرگذاری شرایط علی بوده و زنان سالمند را به تدریج در وضعیتی ذهنی روانی فرو می برند که پیامدهایی اساسی برای آن ها و تأثیر عمیقی بر شخصیت شان دارد. بدین معنا که در پی اثرگذاری این دو نوع شرایط آن چه در سرای سالمندان عاید زنان می شود احساس کنده شدن از جهان زندگی و افتادن در فرایند مرگ تدریحی است.
بررسی تأثیر طرد اجتماعی و احساس خودکارآمدی بر گرایش معلولان به سفر مورد مطالعه : معلولان شهر بابلسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۰
۳۲۴-۲۹۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه : وضعیت طرد اجتماعی معلولان و چگونگی توزیع آن در بین آنان از موضوعات مهم مطالعات اجتماعی ناتوانی و عدالت اجتماعی محسوب می شود. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، تأثیرات ابعاد طرد اجتماعی بر گرایش معلولان به سفر مورد بررسی واقع شده است. روش شناسی: این بررسی با روش کمی و مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. جامعه آماری شامل 2103 نفر از معلولان شهر بابلسر است و با استفاده از فرمول کوکران 325 نفر به عنوان نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده از پرسشنامه استفاده شده است. تحلیل در قالب آماره های توصیفی واستنباطی و با نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که گرایش معلولان به سفر، احساس محرومیت مادی و دسترسی به حقوق اجتماعی در سطح پایین تر از متوسط و مشارکت اجتماعی، یکپارچگی هنجاری و احساس خودکارآمدی در سطح متوسط قرار داشته است. مشارکت اجتماعی و احساس خودکارآمدی تأثیر مثبت بر گرایش معلولان به سفر داشته اند. به عبارت دیگر، با افزایش مشارکت اجتماعی و بهبود احساس خودکارآمدی، معلولان گرایش بیشتری به سفر پیدا می کنند. در مقابل، یکپارچگی هنجاری، احساس محرومیت مادی و دسترسی به حقوق اجتماعی بر گرایش به سفر تاثیری نداشتند. تحلیل های دو متغیره نیز حاکی از عدم وجود تفاوت معنی دار در گرایش به سفر معلولان برحسب جنس، وضعیت تأهل، سن، تحصیلات، نوع معلولیت می باشد. نتیجه گیری: این مطالعه تصویر متمایزتری از ابعاد طرد اجتماعی معلولان و تأثیر آن بر گرایش به گردشگری و سفر ارائه کرده است. معلولان با حقوق اجتماعی خود آشنایی چندانی ندارند و تنها از جانب خانواده خود حمایت می شوند. از آن جایی که گردشگری می تواند در تقویت سلامت روان و بازگشت آن ها به جامعه تأثیرگذار باشد، فراهم ساختن زمینه برای تشکل های مردمی معلولان و فراهم سازی زمینه برای گردشگری معلولان به عنوان یکی از بازارهای جدید گردشگری توجه بیشتری شود.
تبیین تأثیر طرد اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرد اجتماعی پیامدهای جبران ناپذیری بر روح و روان مطرودین دارد و آنان را با مشکلات عدیده ای مواجه می سازد یکی از آسیب های طرد اجتماعی افزایش گرایش به مصرف مواد مخدر است. پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تاثیر طرد اجتماعی بر گرایش به مصرف مواد مخدر در بین زنان مراجعه کننده به مراکز ترک و بازتوانی معتادان در شهر تهران انجام شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود، جامعه آماری پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز فوق شهر تهران بود که تعداد 385 نفر از آنان بعنوان نمونه آماری بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان دادند؛ متغیرهای مستقل تحقیق در مجموع حدود 37 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین نموده و توضیح داده اند و حدود 60 درصد از تغییرات متغیر وابسته تحقیق خارج از مدل مغهومی محقق ارزیابی شده است، همچنین بر اساس نتایج تحقیق متغیرهای هفتگانه؛ روابط اجتماعی غیرحضوری، روابط اجتماعی حضوری، مشارکت انجمنی، حمایت های بین گروهی، حمایت های درون گروهی و مشارکت های غیر انجمنی به ترتیب بیشترین تأثیر منفی را در گرایش به مصرف مواد مخدر بر عهده داشتند، در مقابل متغیر مستقل طرد از بازار کار در گرایش افراد مورد مطالعه به مصرف مواد مخدر تأثیر مثبت داشت. بعبارت بهتر متغیرهای؛ روابط اجتماعی حضوری، روابط اجتماعی غیرحضوری، مشارکت انجمنی و حمایت های بین گروهی و حمایت های درون گروهی و مشارکت های غیرانجمنی اثر کاهنده بر گرایش به مصرف مواد مخدر داشته اند اما طرد از بازار کار اثر افزاینده داشته است، آزمون تحلیل مسیر نیز نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره را مورد تأیید قرار داد.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مزاحمت های خیابانی (مورد مطالعه: زنان ساکن شهر هرات-افغانستان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مزاحمت های خیابانی، نقض حقوق شهروندی و یکی از اشکال خشونت جنسیتی است که بسیاری زنان، به خصوص زنان افغانستان با آن مواجه می شوند. مزاحمت های خیابانی علاوه بر اینکه باعث به وجود آوردن احساس ناامنی برای زنان می شوند، پیامدهای منفی دیگری را نیز برای زنان به وجود می آورند؛ از این رو تحقیق حاضر، با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مزاحمت های خیابانی علیه زنان شهروند ساکن شهر هرات- افغانستان در سال 1398 انجام شده است. روش این تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری، زنان 16سال به بالای شهر هرات و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Sample Power «350» نفر برآورد و تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Spss انجام شده است. متغیرهای مستقل شامل طرد اجتماعی زنان، عوامل محیطی و میزان پوشیدگی زنان است. آثار کل متغیرهای مستقل بر وابسته، با سطح معناداری حداقل 99درصد، نشان می دهد میزان پوشیدگی زنان با ضریب (0.322)، عوامل محیطی (0.312) و طرد اجتماعی (0.180)، بر میزان مزاحمت های خیابانی تأثیر داشته و این روابط معنادار بوده است. ضریب تعیین حاکی از آن است که 27.3درصد از واریانس وابسته، یعنی مزاحمت های خیابانی در نمونه بررسی شده، به وسیله واریانس این متغیرها تبیین می شود.
ارائه مدل ساختاری اعتیاد به بازی های آنلاین بر اساس طرد اجتماعی و توانمندی شناختی با نقش میانجی اجتناب هیجانی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استفاده بیمارگونه از بازی های رایانه ای در سال های اخیر به یکی از مهم ترین دغدغه های متخصصان در حوزه سلامت روان تبدیل شده است.
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدل ساختاری اعتیاد به بازی های آنلاین بر اساس طرد اجتماعی و توانمندی شناختی با نقش میانجی اجتناب هیجانی بود.
روش: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اردبیل در سال تحصیلی 1402- 1401 بود که 226 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2002)، توانایی های شناختی نجاتی (1392)، طرد اجتماعی همسال لو- ویسل و همکاران (2013) و پرسشنامه اجتناب هیجانی کندی (2015) جمع آوری، با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS نسخه 20 و Amos نسخه 22 تجزیه وتحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ضرایب مسیرهای مستقیم طرد اجتماعی (18/0β=، 004/0 P=) و توانمندی شناختی به اجتناب هیجانی (62/0β=، 001/0 P<)، طرد اجتماعی (50/0β=، 001/0 P<)، توانمندی شناختی (25/0β=، 009/0 P=) و اجتناب هیجانی به اعتیاد به بازی های آنلاین (39/0β=، 001/0 P<) معنی دار بود. نتایج اثرات غیر مستقیم نیز نشان داد که اجتناب هیجانی در این مدل نقش میانجی گری دارد (005/0 P<).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که طرد اجتماعی و توانمندی شناختی از طریق میانجی گری اجتناب هیجانی بر اعتیاد به بازی های آنلاین اثر می گذارند؛ بنابراین برگزاری کارگاه هایی با هدف کاهش و پیشگیری از اعتیاد به به بازی های آنلاین توصیه می شود.
تحلیل جامعه شناختی ابعاد کیفیت اجتماعی و ارتباط آن با طرد اجتماعی در گروه های مطرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
172 - 197
حوزه های تخصصی:
طرد اجتماعی به معنای محروم شدن از مشارکت در نهادهای اجتماعی و فرایند جدایی از بازار کار، اجتماعات و سازمان های اجتماعی است. مقاله حاضر، کاربردی و با هدف تحلیل جامعه شناختی ابعاد کیفیت اجتماعی و ارتباط آن با طرد اجتماعی در گروه های مطرود تدوین شده است. روش آن پیمایشی و مهم ترین ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته است. آلفای کرونباخ متغیرها، بالای 70 /0 است. برای اندازه گیری اعتبار گویه ها و سؤالات از اعتبار محتوایی استفاده شد. جامعه آماری، گروه های مطرود ساکن مناطق حاشیه نشین برخی از شهرستان های استان مازندران است. 277 نفر با استفاده از فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. بر اساس یافته های تحقیق، بین کیفیت اجتماعی در سه شاخص انسجام اجتماعی، توانمندسازی و امنیت اجتماعی-اقتصادی با طرد اجتماعی رابطه منفی معنادار وجود دارد. کیفیت اجتماعی 69 درصد کاهش طرد اجتماعی را تبیین می کند. در این میان، انسجام اجتماعی بیش از همه بر کاهش طرد از روابط اجتماعی و خدمات اساسی، توانمندسازی بر کاهش طرد از روابط همسایگی و امنیت اجتماعی -اقتصادی بر کاهش طرد از منابع مالی تأثیر دارد. یافته ها حاکیست معادلات ساختاری از برازش و نیکویی کافی برخوردار است. طرد اجتماعی بین زنان و مردان متفاوت است. بین درآمد و طرد اجتماعی رابطه وجود دارد. به طور کل، با افزایش کیفیت اجتماعی گروه های مطرود، طرد اجتماعی آنها کاهش می یابد.
کولبری و دلالت های هویتی آن: تحلیل مضمون روایت کولبران بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه کولبری به مثابه سبک زندگی با دلالت های هویتی است. روش شناسی پژوهش، کیفی و از تحلیل مضمون در مقام روش و استراتژی مدیریت و تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. میدان مطالعه شده، کولبران شهرستان بانه اند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. در همین راستا 19 نفر از کولبران با روش نمونه گیری هدفمند و با حفظ حداکثر تنوع انتخاب شدند. بر مبنای تحلیل مضمونی داده ها، 4 مضمون اصلی به شرح زیر استخراج شد: در ارتباط با معانی کولبری، به دو مضمون اصلی «مبارزه برای حفظ کرامت» و «تجربه حیات برهنه» دست یافتیم. در ارتباط با دلالت های هویتی کولبری، دو مضمون اصلی «تردید در بازشناسی کولبر به مثابه ایرانی» و «قومیت به مثابه سپر محافظتی» به دست آمد. این همانی کُردبودن با کولبری، بازنمای طرد اجتماعی ساختاری مناطق مرزی است و بر دگردیسی کولبری از یک امر اقتصادی و معیشتی صرف، به کرداری سیاسی- فرهنگی و هویتی دلالت دارد که از سوی کولبران به شیوه ای مبدعانه فهم و تفسیر می شود و روایت مسلط را به چالش می کشد.
طرد اجتماعی جوانان؛ ابعاد و شاخص ها (مطالعه ای در شهر تهران و حاشیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ورزش و جوانان دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۹
49 - 80
مقاله حاضر برگرفته از پیمایشی میدانی در زمینه طرد اجتماعی جوانان در ایران است که با هدف برررسی ادبیات نظری و نیز سنجش تجربی میزان و ابعاد طرد اجتماعی و شرایط و عوامل زمینه ساز آن در جمعیت جوان شهری تهران و حاشیه با نمونه ای به حجم 1200 نفر به اجرا درآمده است . رهیافت و مفهوم نوین طرد اجتماعی، چارچوب پژوهشی در عرصه تحقیقات نابرابری ، فقر و محرومیت های اجتماعی مزمن به روی محققین مسائل اجتماعی گشوده است که بر مبنای آن وجوه پیدا و پنهان مسئله طرد در گروههای در معرض خطر من جمله جوانان، در گستره ای وسیعتر بطور سیستماتیک و دقیقتر قابل سنجش خواهد بود. در چشم انداز طرد اجتماعی، افراد گروهها و مناطق مطرود، برحسب شرایط، حوادث و خصائصی معین (متفاوت) بصورت انباشتی و مزمن از جریان اصلی توزیع منابع و فرصتهای اجتماعی جدا و در حاشیه قرار می گیرند، بطوریکه خلاصی از این وضعیت (تله طرد) امری فرافردی و نیازمند اقدامات اصلاحی و مداخلات ادغامی در سطح اجتماعی و سیستمی خواهد بود. یافته ها و نتایج حاصل از بررسی ، که در دوبخش توصیفی و تحلیلی در مقاله ارائه گردیده اند، نشان می دهد حدود نیمی از نوجوانان و جوانان مورد مطالعه ، اعم از دختر و پسر، در گستره وسیعی از جوانی (29-15 سال) و انتقالهای اساسی مربوط به آن ، در تهران و شهرهای حاشیه، در خطر طرد اجتماعی" بالاتر از حد متوسط" قرار داشته و در حال حاضر در وضعیت محدودیتهای چندگانه و مزمن عینی و ذهنی، بسر میبرند. گستره شاخص طرد ذهنی بیش از طرد عینی بوده و بغیر از سن ،تابع سایر عوامل خطرزا (جنسیت و محل اقامت پاسخگویان) نیست.در مقابل، طرد عینی علیرغم رابطه معنی دار با متغیرهای سن و محل اقامت، در غالب ابعاد جنبه فراجنس داشته است.