مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۸۱ تا ۶٬۱۰۰ مورد از کل ۵۳۱٬۶۴۰ مورد.
منبع:
پژوهش های ادبیات تطبیقی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
103 - 128
حوزههای تخصصی:
اهی رخدادهای تلخ زندگی، روح انسان و به ویژه روح لطیف شاعران را که عاطفهای به شدت شکننده دارند، به اندازهای مکدر میکند که پدیدهها و اشیای زیبای طبیعت، در چشم و دل آنها به کلی، رنگ می- بازد و شکلی کابوسگونه به خود میگیرد. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی مبتنی بر مقایسه، این رویکرد را در نمونه اشعاری، از دو شاعر برجسته معاصر، شفیعی کدکنی و امل دنقل بررسی نموده و کوشیده به این پرسش، پاسخ گوید که کابوسگونگی در شعر این دو شاعر، چگونه نمود پیدا کرده و چه تأثیری بر زبان و تصویرهای شعری آنها گذاشته است. یافتههای پژوهش نشان میدهدکه در شعر این دو شاعر دغدغهمند معاصر، کابوسهای شعری ترسناک بسیاری یافت میشود و در بسیاری از اوقات، رخدادهای ناگوار زندگی، شاعر را مجبور به انتخاب درونمایهای خشن و زمخت و به تبع آن، نواختن نغمه- هایی ناهمسو با لطافت ذاتی شعر سوق داده است در این نمونه اشعار، بیرحمی و تلخی حوادث، احساس شاعر را به گونهای ناگوار ساخته که وصف دلپذیر پدیدههای زیبای طبیعت و لطافت زندگی که ویژگی اتی شعر است، جای خود را به توصیف رخدادهای دلخراش داده و در پی آن، لطافت زبان و خیال شاعرانه، دستخوش یک نوع دگردیسی بنیانی شده است.
بررسی زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی با تکیه بر چارچوب نظری زایایی پلاگ (2003) می پردازد. بدین منظور نگارندگان از پیکره ای برگرفته از پایگاه دادگان زبان فارسی، 1300 اسم مرکب استخراج کردند. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی بوده و روش گردآوری داده ها پیکره بنیاد است. نگارندگان پس از بررسی و تحلیل داده های جمع آوری شده از پیکره پژوهش، این گونه نتیجه گرفتند که تنها روش کمی سنجش زایایی فرایندهای واژه سازی که پلاگ (2003) معرفی کرده، شمارش بروندادهای یک فرایند واژه سازی است. همچنین، زایاترین الگوی اسم مرکب ساز در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) است. به علاوه، روش های مختلف سنجش میزان زایایی الگوهای سازنده اسم مرکب، نتایج متفاوتی را از میزان زایایی این الگوها ارائه می دهد. تحلیل داده های استخراج شده از پیکره پژوهش نشان می دهد که در میان الگوهای سازنده اسم مرکب در زبان فارسی، الگوی (اسم + اسم) بیشترین زایایی را دارد و الگوهای (ضمیر + اسم، ضمیر + ستاک فعلی (حال)، اسم + فعل امر و عدد + عدد) با بسامد نوع 1 واژه، غیرزایاترین الگوی سازنده اسم مرکب بوده و از کم ترین میزان زایایی برخوردارند.
مطالعه فراترکیب در یادگیری مبتنی بر تجربی در حوزه علوم: اهمیت، چالش ها، راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری تجربی در حوزه علوم، به فراگیران کمک می کند تا مفاهیم علمی را به بهترین شکل ممکن درک کنند و مهارت های علمی و تجربی خود را تقویت کنند. اهدف از این مطالعه ترسیم سیمایی جامع از این یادگیری است که پژوهشگر در قالب یک مطالعه فرا ترکیب بر آن بوده که با بررسی مقالات معتبر موجود در این زمینه این امر محقق شود.یافته ها نشان داد یادگیری تجربی در علوم می تواند بهبود قابل توجهی در فرایند یادگیری فراگیران ایجاد کند، اما برای به دست آوردن نتایج بهتر و موفقیت در این روش، باید به چالش های موجود در آن توجه کنیم و با استفاده از راهکارهای مناسب، با آن ها مقابله کنیم.یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که یادگیری تجربی در درس علوم به فراگیران کمک می کند تا مفاهیم علمی را به صورت عملی و قابل لمس فهمیده و مهارت های علمی نظیر طراحی آزمایش، جمع آوری داده ها و تحلیل داده ها را از طریق تجربه عملی بیشتر به دست آورند. چالش های یادگیری تجربی شامل محدودیت زمانی و تجهیزاتی و عدم آشنایی با روش های یادگیری تجربی هستند، که با استفاده از راهکارهایی مانند طراحی درس های مناسب، مدیریت کلاس، تجهیزات مناسب و ارائه بازخورد مناسب به فراگیران، می توان آن ها را بهبود داد.
ابعاد و شاخص های هویت انقلابی؛ تحلیل مضمون بیانات مقام معظم رهبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ ویژه نامه ۱۴۰۳
35 - 51
حوزههای تخصصی:
یکی از جنبه های ضروری تحولات فرهنگی پس از انقلاب، معطوف به تغییر ساختارهای آموزشی به ویژه دانشگاه بود. آموزش وپرورش و مؤسسات آموزش عالی، از نهادهایی هستند که موظف اند جوانان را با مؤلفه ها و مصادیق هویتی کشور آشنا سازند. رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران، همواره به ارزش ها و اصول انقلاب اسلامی و حفظ هویت انقلابی تأکید داشته است و بیانات، تحلیل ها و توصیفات ایشان، مؤلفه های هویتی انقلاب اسلامی را به روشنی تبیین می کند. پژوهش حاضر با هدف شناخت ابعاد و شاخص های هویت انقلابی در مجموعه بیانات مقام معظم رهبری و تأثیرگذاری بر شکل گیری و تقویت هویت انقلابی ملت ایران به ویژه جوانان، انجام گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و با روش تحلیل مضمون، محتوای مجموعه بیانات مقام معظم رهبری را موردبررسی قرار داده است. به همین منظور، در پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی سیدعلی خامنه ای (مد ظله العالی)، کلیدواژه "هویت انقلابی" در بازه زمانی سال های 1368 الی 1402 جستجو شد که تعداد 60 عنوان، فیش مرتبط به دست آمد. پس از مطالعه متن فیش ها و انتخاب مفاهیم مرتبط، مضامین پایه استخراج و درنهایت 7 مضمون اصلی (شخصیتی، مبانی ارزشی-اعتقادی، رهبری، نمادهای تاریخی، اقشار و سازمان های مسئول، رویکردها و راهبردهای انقلابی) با 35 مضمون فرعی مورد شناسایی قرار گرفت. در اندیشه ایشان، محوری ترین، عمیق ترین و اصلی ترین مؤلفه هویتی انقلاب اسلامی، اسلام است که در شکل دهی ایدئولوژی انقلاب، ایجاد و تعمیق انگیزه های انقلابی، ترسیم مسیر و کیفیت مبارزات و تعیین چهارچوب های راهبردی نظام برآمده از انقلاب، نقش اساسی و بی بدیل داشته و دارد.
نقش کتابخانه های عمومی روستایی در توانمندسازی و توسعه جامعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کتابخانه های عمومی روستایی، اگرچه عمدتاً مؤسسات کوچکی هستند، طیف وسیعی از خدمات و برنامه ها را در حوزه های بسیار متفاوت زندگی -شامل پرورش شخصی، توسعه مهارت های فردی و مدنی تمامی شهروندان و پر کردن اوقات فراغت آنان- ارائه می دهند. کتابخانه های عمومی روستایی از عوامل توسعه در جوامع روستایی محسوب می شوند و همچنین مکانی ایده آل برای حمایت از توسعه جامعه هستند و به رشد فکری و اجتماعی در سطح فردی و اجتماعی کمک می کنند. در این راستا، پژوهش حاضر نقش کتابخانه های عمومی روستایی را در توانمندسازی و توسعه جوامع روستایی استان کرمانشاه شناسایی کرده است. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شد و روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی مرسوم بوده است. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. مشارکت کنندگان شامل مسئولان کتابخانه های عمومی روستایی زیر پوشش اداره کل کتابخانه های عمومی استان کرمانشاه در پاییز سال 1402 بود. نمونه گیری به روش هدفمند یا قضاوتی انجام شد و تا اشباع اطلاعات ادامه یافت. در مجموع 14 مصاحبه انجام شد و مدت آن بین 40 تا 75 دقیقه متغیر بود. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی و برای اعتبارسنجی پژوهش از معیارهای اعتبارپذیری و قابلیت اطمینان استفاده شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده های مصاحبه منجر به شکل گیری دو مقوله، شامل اقدامات کتابخانه های عمومی روستایی در توانمندسازی روستاییان و توسعه روستا، و چالش ها و پیشنهادهای کتابخانه های عمومی روستایی در توانمندسازی روستاییان و توسعه روستا طبقه بندی شد. در مقوله اقدامات، 4 مفهوم شامل توسعه فرهنگی، توسعه اقتصادی، توسعه اجتماعی، و توسعه پایدار و حفظ محیط زیست شناسایی شد که جنبه های مختلف نقش آفرینی کتابخانه های عمومی روستایی استان کرمانشاه را در توانمندسازی روستاییان و توسعه روستاهای خود نشان می دهد. در مقوله چالش ها و پیشنهادها نیز 8 مفهوم شامل نیروی انسانی، منابع اطلاعاتی، تسهیلات و امکانات، سطح کیفی برنامه ها و خدمات، سنجش اثرگذاری برنامه ها و خدمات، عوامل مربوط به روستاییان، سطح همکاری و مشارکت، و چگونگی اطلاع رسانی و تبلیغات شناسایی شد. در مجموع، کتابخانه های عمومی روستایی استان کرمانشاه جوامع محلی خود را از طریق ارائه خدمات، فعالیت ها و برنامه های خود، توانمند و به توسعه روستاها کمک کردند. کتابخانه های یادشده با اجرای برنامه ها و خدمات متنوع خود که اکثراً در طول هفته تداوم داشته است، توانسته اند در بالا بردن آگاهی و بینش فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی روستا؛ نشان دادن نقش پررنگ و تأثیرگذار کتاب در مقایسه با اینترنت؛ و تثبیت نقش کتابخانه به عنوان پایگاه اجتماعی-فرهنگی روستا گام مؤثری بردارند. اصالت/ارزش: تاکنون در ایران پژوهشی به شناخت نقش کتابخانه های عمومی روستایی در توسعه جوامع خود نپرداخته است. یافته های این پژوهش می تواند به عنوان نقشه راه کتابخانه های عمومی روستایی در توسعه همه جانبه خدمات و برنامه های خود و اثرگذاری بیشتر آنها در توسعه روستاهایشان مورد استفاده قرار گیرد.
بنیه التشکیل والدّلاله فی روایه «ملک الهند»البولیسیه لجبورالدویهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تختلف الروایه البولیسیه عن غیرها من الروایات بأنّها تلعب دوراً کبیراً فی تحفیز القاریء فإنّ الأدب العربی بأکمله یکاد یخلو من هذا النوع، أی الروایه البولیسیه التی مجالها الجریمه والتحقیق والبحث عن الحل فی النهایه. فالعثور علیها أمر صعب وإن وجدنا هذا النوع، فإنّنا نجده محاوله لاترتقی الی المستوی المطلوب فی الروایه البولیسیه. لعلّ الدافع للقیام بهذه الدراسه فی مجال الروایه البولیسیه بعنوان «بنیه التشکیل والدلاله فی روایه «ملک الهند»البولیسیه»، هو شغفنا بخوض هذه التجربه واختیار نموذج روائی لبنانی بولیسی؛ لأنها تعتبر من الروایات البولیسیه للروائی جبور الدویهی. وفی هذا الاتجاه اخترنا منهجاً نستعین به فی التنظیر والتطبیق وهو المنهج الوصفی- التحلیلی فی التعامل مع المتن الروائی بالوصف تاره واستقراء الأحداث والحقائق تاره أخری. وفی الأخیر یمکن القول: إنّ هذه الروایه دلیل علی أن المحکی البولیسی اللبنانی، مازال فی بدایته ولیس هناک تراکم کبیر لمثل هذه النصوص الروائیه، وإنّ هذه الروایات التی نعثر علیها فی الأدب العربی واللبنانی ما هی الّا محاوله من طرف الروائی للارتقاء بهذا الشکل.
التمثّل الاجتماعی للسلطه البطریارکیه فی روایتی نحیب الرافدین وکان لفریدون ثلاثه أبناء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یهدف البحث إلى الکشف عن التمثلات الاجتماعیه للسلطه البطریارکیه فی الروایه العراقیه المتمثله (نحیب الرافدین) لعبد الرحمن مجید الربیعی(1939) ومقارنتها بالروایه الفارسیه لعباس معروفی (1957) (کان لفریدون ثلاثه أبناء). إنّ الدراسه غیر معنیه بالمستوى الجمالی فی البنیه السردیه. وإنما معنیه بالمنطقه الثقافیه وتسرّباتها فی النص السردی. وحین نقرأ التمثلات فهذا یعنی سنرکز على التمثل بوصفه تقمصّاً واعیاً یقوم على التبنی الخطابی الفاضح للظواهر المجتمعیه والثقافیه، وحین یحمل العنوان ثیمه السلطه البطریارکیه فلأنها تعنی تلک السلطه الأبویه التی شاعت فی سبعینیات القرن الماضی فی الدراسات النسویه والذی یعنی هیمنه السلطه الذکوریه على المجتمع فی ظل عوامل مرجعیه تراکمیه. وتترکز أهمیه الموضوع فی الکشف عن مفهوم الأبویه المهیمنه بکل تجلیاتها وممارساتها بوصفها سلطه (أب، وشیخ عشیره، الحاکم، وسلطه الدوله وغیرها، والکشف عن العلاقه بین الروایه العراقیه والإیرانیه فیما یخص التوجه الروائی نحو فضح السلطه البطریارکیه بکونها ظاهره من الظواهر الثقافیه السائده فی المجمتعین) بالمنهج الثقافی المقارن حسب المدرسه الأمریکیه عن الأنساق المضمره والظواهر الثقافیه المتمثله فی النص الجمالی. وتشیر النتائج المستخلصه إلى أن التمثل الاجتماعی للسلطه البطریارکیه تظهر فی عده محاور منها الفضاء الزمکانی المشترک للنساء وبالتالی الأحداث الاجتماعیه المشترکه التی تتشابه إلى حد کبیر جداً فی الروایتین کذلک المظاهر المارکسیه والتی تتمثل بالاغتراب والفقر فی الروایه. فی روایه نحیب الرافدین یشیر الراوی إلى المصریین فی العراق وأیضاً ظاهره الطبقیه، بینما رکز معروفی على الفقر خارج الفضاء البلد وبتأثیر مباشر من الفکر المارکسی السیاسی، أمّا عن العلاقات العاطفیه فرکز الروائیان على مسأله الغریزه الحسیه وبصراع سلطه اجتماعیه متداخله وکشف الربیعی ذلک بصراع اجتماعی و دینی فی فضاء شرقی، ولکن معروفی أشار إلى السطه الاجتماعیه أکثر فی الفضاء الغربی.
الأسلوبیه اللغویه وصوره الوجع العراقی فی روایه حلم وردی فاتح اللون للکاتبه العراقیه میسلون هادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الروایه کوسیله فنیه تشکل تمثیلاً سردیاً یستحضر الواقع ویروی قصه المجتمعات والأفراد. وفی سیاق الروایه العراقیه الجدیده، تکمن أهمیه هذا التمثیل السردی فی تصویر الوجع العراقی وتجسیده بأسلوب یلامس الواقع والمشاعر الإنسانیه، وتتجلّى اللغه کأداه رئیسه فی تصویر الواقع العراقی، فمن هذا المنطلق تأتی خطوره المنهج الأسلوبی لاعتباره النصّ الأدبی عملاً لغویاً ذا وظائف مختلفه. شکلت الروایه العراقیه جزءاً هاماً من السرد العربی المعاصر، وتحظى بمکانه مرموقه وبارزه فی الساحه الأدبیه العربیه. کما شهدت السنوات الأخیره ظهور روایات تناقش مشاکل یعانى منها المجتمع. وبناء على ذلک، تأتی هذه الدراسه محاوله بیان صوره الوجع العراقی انطلاقاً من الأسلوبیه اللغویه على ضوء روایه "حلم وردی فاتح اللون" لمیسلون هادی، کما یحاول إبراز مکامن التمیز الأسلوبی للکاتبه ولروایتها موضوع الدراسه. تتحدد مشکله الدراسه فی تحدید ممیزات الروایه العراقیه بعد عام 2003م، وذلک من خلال تحلیل الأسلوبیه اللغویه فی روایه "حلم وردی فاتح اللون" للکاتبه میسلون هادی، والترکیز بشکل خاص على الوجع العراقی فی هذه الروایه. اعتمدت الدراسه علی المنهج الوصفی-التحلیلی المعتمد علی التحلیل الأسلوبی المتمثل فی المستویات الترکیبیه والبلاغیه والدلالیه لمکانتها المهمه فی التحلیل الأسلوبی للسرد. أظهرت النتائج أنّ الروائیه العراقیه تمکنّت من إبراز قدرتها الفنیه والإبداعیه فی التعبیر عن تجاربها الشخصیه والاجتماعیه، وذلک من خلال استخدام مجموعه متنوعه من التقنیات الأسلوبیه. وبالتحلیل اللغوی للروایه نجد أنّها تتمیز بأسلوب لغوی فرید، حیث تسهم الأسالیب الترکیبیه والبلاغیه والدلالیه فی خلق تجسید لغه الوجع والحزن والخوف مما یعکس واقعاً مأساویاً یعانی منه الشعب العراقی جراء الحروب والاحتلال والصراعات السیاسیه والاجتماعیه.
رابطه بازی های رایانه ای و میزان رفتار خشونت آمیز و تاثیر آن بر عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
205 - 217
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاظر با هدف بررسی رابطه بین بازی های رایانه ای بر میزان رفتار خشونت آمیز و تاثیر آن بر عزت نفس دانش آموزان در مقطع دوره دوم ابتدایی در مدارس ناحیه ۲ تبریز انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان در مقطع ابتدایی در مدارس ناحیه ۲ تبریز تشکیل می داد که تعداد آن ها 960 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 275 نفر بدست آمد و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسش نامه بازی های رایانه ای وانگ و چانگ (2002)، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت (2000) و پرسش نامه رفتارهای خشونت آمیز منصور(1394) بود. در بخش اجرایی این پژوهش، پس از هماهنگی های لازم با آموزش و پرورش در خصوص اهمیت و اهداف مطالعه صحبت شد. پس از جلب همکاری مسئولین، پرسشنامه در اختیار دانش آموزان مقطع ابتدایی قرار داده شد و توضیحات لازم در زمینه تشکیل پرسشنامه ها داده شد و از آنان خواسته شد تا به سؤالات مطرح شده در پرسشنامه پاسخ دهند. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، درصد تجمعی و نمودار) و روش های آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون) برای آزمون فرضیات با استفاده از نرم افزار SPSS26 انجام شد. توصیف جنسیت پاسخ دهندگان نشان داد 117 نفر (5/42 درصد) از پاسخ دهندگان دختر و 158 نفر (5/57 درصد) از پاسخ دهندگان پسر بودند. توصیف پایه تحصیلی پاسخ دهندگان نشان داد 50 نفر (2/18 درصد) از پاسخ دهندگان پایه چهارم ابتدایی، 114 نفر (5/41 درصد) پایه پنجم ابتدایی 111 نفر (4/40 درصد) پایه ششم ابتدایی بودند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی ساده نشان داد بازی های رایانه ای با ضریب رگرسیونی 72/0 می تواند به طور معناداری رفتارهای خشونت آمیز را در بین دانش آموزان پیش بینی کرده ونیزبازی های رایانه ای با ضریب رگرسیونی 89/0- می تواند به طور معناداری میتواند رفتارهای عزت نفس را در بین دانش آموزان پیش بینی نماید.
برآورد عمق سیلاب در رودخانه قم رود با ترکیب ویژگی های هیدرولیکی رودخانه و ژئومورفیک حوضه آبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور برنامه ریزی، مدیریت و بهره برداری از منابع آب و زمین، آگاهی نسبت به تغییرپذیری فضایی منابع هم چنین درک رفتار پاسخ حوضه به منظور مدل سازی فرآیندهای فیزیکی نقش اساسی بسیار مهمی دارد. حوضه قم رود به دلیل قرارگیری در مناطق خشک و نیمه خشک و شرایط اقلیمی و ژئومورفولوژی خاص، مستعد سیلاب های ناگهانی می باشد. به دلیل کمبود داده های هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا در حوضه، استفاده از مدل های هیدرولیکی منجر به نتایج دقیقی از ویژگی های هیدرولیکی سیلاب نمی شود. در چنین شرایطی، روش های که مبتنی بر ویژگی های ژئومورفولوژیک حوضه باشد، می تواند کمک کننده باشد. روش مورد استفاده در این مقاله روش اشل متغیر سیل (VFS) می باشد که ویژگی های هیدرولیکی رودخانه را با مشخصات ژئومورفیک حوضه به منظور برآورد عمق آب در رودخانه ناشی از سیلاب با دوره بازگشت های مختلف را ترکیب می کند. میزان عمق آب برای دوره بازگشت مختلف دو، پنج، ده، بیست و پنج، پنجاه و صد سال مورد بررسی قرار گرفت در هر دوره بیشترین میزان عمق آب در قسمت های نزدیک به خروجی و کمترین میزان عمق آب در قسمتهای بالادست رودخانه می باشد. بررسی ها نشان می دهد که ارتباط مستقیمی بین میزان عمق آب و مساحت زیرحوضه وجود دارد. نتایج این تحقیق می تواند برای حوضه های فاقد آمار هیدرومتری و توپوگرافی با دقت بالا به منظور برآورد سرعت اوج و عمق سیلاب مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق روستایی (مطالعه موردی؛ دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعه گردشگری خلاق در روستاها به عنوان یکی از عوامل اساسی توسعه پایدار و افزایش اقتصادی مناطق روستایی موردتوجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی شهرستان شوشتر پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. برای این منظور، با مطالعه مبانی نظری، پرسشنامه ای با ابعاد مختلف (زیرساختی، آموزش، مشارکت محلی، نوآوری و ابتکار، فناوری اطلاعات و ارتباطات و فرهنگ و هویت بومی) طراحی شد. سپس، با استفاده از روش تصادفی طبقه ای، در میان ساکنان دهستان توزیع شد. سپس از روش های آمار توصیفی در نرم افزار SPSS و EXCEL برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. همچنین، با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای در SPSS و تحلیل عاملی تأییدی در نرم افزار LISREL، وضعیت شاخص های توسعه گردشگری خلاق در دهستان میان آب جنوبی ارزیابی شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، وضعیت دهستان میان آب جنوبی ازلحاظ شاخص های توسعه گردشگری خلاق روستایی با میانگین 288/2 در سطح پایینی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که در بخش زیرساختی، وجود امکانات تفریحی، تأسیسات پذیرایی با بار عاملی 88/0بیشترین ارتباط و تأثیرگذاری را دارد، یعنی دارای ارتباط 88 درصدی می باشد. در مرتبه بعدی در بخش مشارکت محلی، میزان همکاری و مشارکت مردم روستا در مسائل زیست محیطی، با بار عاملی 87/0 قرار دارد. در مرتبه سوم نیز شاخص وجود فرصت ها و برنامه های تداوم آموزشی برای جامعه محلی با بار عاملی 86/0 به عنوان اولویت سوم تأثیرگذاری قرار گرفته است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت، توجه و توسعه به سه مورد بالا اولویت های موردنیاز برای بهبود و توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی می باشد، می تواند به تصمیم گیری های مدیران و برنامه ریزان در زمینه توسعه گردشگری خلاق روستایی در دهستان میان آب جنوبی کمک کند.
مقایسه کینماتیکی اندام فوقانی شمشیربازان نخبه زن و مرد در اجرای تکنیک لانژ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکنیک لانژ از جمله رایج ترین حرکات در رشته شمشیربازی و یکی از تعیین کننده ترین حرکات تهاجمی در این رشته به شمار می آید. هدف از انجام این پژوهش مقایسه کینماتیکی اندام فوقانی شمشیربازان نخبه زن و مرد بزرگسال در اجرای تکنیک لانژ بود. نمونه آماری این پژوهش را هشت شمشیرباز نخبه رشته اپه (4 زن و 4 مرد) که عضو تیم ملی بزرگسالان جمهوری اسلامی ایران بودند تشکیل دادند. از آزمودنی ها در طی اجرای لانژ کامل در پاسخ به یک محرک نوری، با یک دوربین با نرخ نمونه گیری Hz 300 فیلم برداری و پارامترهای کینماتیکی اندازه گیری شدند. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که شمشیربازان نخبه مرد از زمان عکس العمل و زمان حرکت کوتاه تری نسبت به شمشیربازان نخبه زن برخوردار بودند. عدم وجود تفاوت های قابل ملاحظه در سایر پارامترهای کینماتیکی، نشان دهنده آن است که شمشیربازان نخبه زن و مرد تکنیک لانژ را با روشی مشابه اجرا کردند. وجود تفاوت در پارامترهای زمانی تکنیک لانژ، مؤید نیاز به استراتژی های متفاوت تمرین برای آماده سازی ورزشکاران شمشیرباز است.
تحلیل تغییرات معماری مدارس در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول نمونه های موردی مدارس گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
۳۲-۱۵
حوزههای تخصصی:
مسئله آموزش در کشور ایران پیشینه طولانی دارد و مدارس بخش مهمی از بناهای تاریخی کشور را تشکیل می دهند. دوره گذار از قاجار به پهلوی اول تنها به دلیل پایان و آغاز دو سلسله پادشاهی حائز اهمیت نیست؛ بلکه این دوران به دلیل تحولات و تغییرات اساسی در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و به تبع آن تغییرات در معماری و شهرسازی که در این دوران رخ می دهد، مورد توجه قرار می گیرد. در پی تحولات، گیلان همچون سایر مناطق ایران دچار تحولات فراوانی در دوره های مذکور شد؛ به سبب این تحولات، معماری مدارس آن نیز تحت تأثیر قرار گرفت. امروزه شناخت تحولات معماری بناها در دوره های مختلف، از مهم ترین نیازها در زمینه مطالعات معماری است؛ زیرا مطالعه و آموزش صحیح معماری گذشته، امکان اصلاح اشتباهات در معماری معاصر را فراهم می آورد. هدف این تحقیق، تحلیل تغییرات معماری مدارس گیلان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول می باشد و به دنبال پاسخ به این پرسش است که تغییرات معماری مدارس گیلان در اواخر دوره قاجار و دوره پهلوی اول چگونه بوده است؟ همچنین چه عواملی بر تغییرات معماری مدارس گیلان در دوره مذکور مؤثر بوده؟ و چه تغییراتی در وضعیت اجتماعی در این دوره روی داده است؟ لذا با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به مطالعات میدانی و کتابخانه ای، به شناخت مدارس گیلان (شامل: مدرسه های شهیدمدنی و شهیدمرحبا در آستارا، مدرسه های شهیدبهشتی(شاهپور)، 17شهریور(فروغ) و مریم در رشت و مدرسه شرف(مهدخت) در بندرانزلی) در بازه زمانی قاجار و پهلوی اول پرداخته شد. شناخت ویژگی های فضایی مدارس نشان داد که همزمان با پیشرفت نظام آموزشی در دوره مذکور، فضاهای جدید متناسب با کارکردهای جدید آموزشی در مدارس ایجاد شد که تا قبل از آن بی سابقه بود. به جهت تأثیرپذیری حکومت وقت از اندیشه های غرب، مدارس جدید گیلان در این دوره عموماً به سبک اروپایی ساخته شده اند.
Designing a Superior Service Delivery Model in Education to Enhance Public Satisfaction(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
189 - 197
حوزههای تخصصی:
Purpose: The education system plays a crucial role in the growth and progress of any society and, as one of the main institutions developing intellectual capital and specialized human resources, it holds a sensitive responsibility in achieving sustainable development. Therefore, it should focus on improving the quality of its service delivery to meet people's expectations and increase their satisfaction. Accordingly, the aim of this study is to design a superior service delivery model in the field of education to enhance public satisfaction.
Methodology: This research is applied in purpose, exploratory in nature due to its qualitative research approach, and descriptive-survey in terms of data collection and implementation. In the first phase, the population consisted of scientific documents and records, from which 38 studies were selected as the research sample based on inclusion criteria and purposive sampling method. In the second phase, academic and organizational experts were chosen based on the principle of theoretical saturation and purposive sampling technique, totaling 16 individuals. The data collection tool in the first phase was a systematic review of scientific documents and records through meta-synthesis, and in the second phase, semi-structured interviews with experts through thematic analysis. Validity through the CASP tool and reliability through Cohen's kappa coefficient were obtained at 0.56. The validity and reliability of the interview tool were also examined based on criteria of accuracy, credibility, dependability, transferability, and confirmability, which were ultimately confirmed. Finally, the data were analyzed using thematic analysis in MAXQDA software.
Findings: The findings of this research identified 69 indicators, 13 components, and 3 dimensions for superior service delivery in the field of education to enhance public satisfaction. The dimensions of superior service delivery included: quality of educational services (with 9 components: tangibles, accountability, assurance, empathy, courtesy, dynamism, diversity, citizen-centricity, and monitoring and control), productivity of educational services (with 2 components: service efficiency and effectiveness), and intelligence of educational services (with 2 components: digitalization and the use of modern technologies). Ultimately, considering these dimensions, components, and identified indicators, the final model of the study was presented, which was found to be of suitable validity.
Conclusion: Considering the results obtained from the current study, it is possible to create conditions for the realization of superior service delivery in the field of education to enhance the level of public satisfaction.
The Roles of Civic Knowledge and Educational Attitudes in Shaping Academic Motivation: Empirical Evidence(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Academic motivation is a critical driver of educational outcomes, influenced by various factors including attitudes toward education and civic knowledge. Despite abundant research on these factors independently, their collective impact on academic motivation remains underexplored. This study aims to fill this gap by examining how attitudes toward education and civic knowledge together predict academic motivation.
Methodology: A cross-sectional study design was employed with a sample of 350 participants derived from high schools and universities, based on Morgan and Krejcie’s table for sample size. Data were collected using validated scales: the Academic Motivation Scale (AMS), Education Attitude Scale (EAS), and Civic Knowledge Assessment Test (CKAT). Pearson correlation and linear regression analyses were conducted using SPSS version 27 to explore the relationships between the study variables.
Findings: Descriptive statistics indicated moderate levels of academic motivation (Mean = 4.21, SD = 1.05), positive educational attitudes (Mean = 3.89, SD = 0.78), and varied civic knowledge (Mean = 3.45, SD = 0.88). Pearson correlation showed significant positive relationships between academic motivation and attitudes toward education (r = .312, p < .001) and civic knowledge (r = .287, p < .001). Regression analysis revealed that both attitudes toward education (β = 0.32, p < .001) and civic knowledge (β = 0.27, p < .001) significantly predicted academic motivation, accounting for 20.9% of the variance (R² adjusted = .209).
Conclusion: The findings confirm that both educational attitudes and civic knowledge are significant predictors of academic motivation. These results underscore the importance of integrating civic education into curricula and fostering positive educational attitudes to enhance academic motivation. Future educational policies and practices should consider these dimensions to effectively support academic engagement and achievement.
شناسایی و ارزیابی قواعد معاملات تکنیکی سودآور در بازار رمزارز با استفاده از روش ترکیبی کیفی-کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
525 - 546
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، انتخاب بهترین شاخص های تکنیکال از منظر خبرگان بازار ارزهای دیجیتال، بهینه سازی عملکرد این شاخص ها توسط الگوریتم های بهینه سازی و در نهایت مقایسه عملکرد قواعد معاملاتی منتخب با یکدیگر از طریق استراتژی خرید و نگهداری است.روش: در این پژوهش با استفاده از روش ترکیبی کیفی کمّی، قواعد معاملات تکنیکال برای دو رمزارز بیت کوین و اتریوم استخراج و بهینه سازی می شود و در ادامه، کارایی قواعد مستخرج با استراتژی خرید و نگهداری مقایسه می شود. در بخش کیفی، با تکنیک تاپسیس فازی و بر اساس نظر خبرگان بازار ارز دیجیتال، به انتخاب و رتبه بندی مهم ترین شاخص های تکنیکال پرداخته می شود. در بخش کمّی، پیاده سازی قواعد معاملاتی مبتنی بر شاخص های منتخب برای بازه زمانی معین و بهینه سازی عملکرد این قواعد با الگوریتم فراابتکاری ازدحام ذرات انجام می شود. در نهایت، عملکرد شاخص ها در استراتژی های منتخب خبرگان و بهینه سازی شده با الگوریتم، به صورت متمایز و ترکیبی ارزیابی و مقایسه می شود.یافته ها: در بخش کیفی، چهار شاخص میانگین متحرک نمایی، قدرت نسبی، ایچیموکو و میانگین متحرک هم گرایی واگرایی، به عنوان شاخص های برتر انتخاب شدند. بر اساس نتایج بخش کمّی، بازده استراتژی های معاملاتی خبره محور مثبت و عملکرد اکثر آن ها نسبت به استراتژی خرید و نگهداری بهتر است. همچنین استراتژی های بهینه سازی شده با الگوریتم، به مراتب عملکرد بهتری نسبت به دو استراتژی خبره محور و خرید و نگهداری دارند.نتیجه گیری: استراتژی تکنیکال مناسب در معاملات با استفاده از الگوریتم های بهینه سازی می تواند میزان سودآوری معاملات رمزارز را به مقدار چشمگیری افزایش دهد. همچنین استراتژی حاصل از ترکیب چند شاخص تکنیکال، نسبت به یک شاخص، عملکرد بهتری دارد.
کاربرد مدل آتراید- استرلینگ در بهبود عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین: تمرکز بر گزارشگری مالی و مدیریت موجودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
482 - 501
حوزههای تخصصی:
هدف: برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین، مدیریت موجودی اهمیت ویژه ای دارد. اقدامات مالی در سطح عملیاتی نیز برای بهبود عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین اساسی هستند. با تعیین استراتژی های مالی در سطح عملیاتی، اثربخشی و سودآوری زنجیره تأمین بهبود می یابد. مقاله حاضر با هدف کاربست رویکرد آتراید استرلینگ برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر رویکرد جزء پژوهش کیفی و از لحاظ روش، تحلیل مضمون است. در بخش کیفی جامعه مورد مطالعه این پژوهش اساتید دانشگاه در حوزه مدیریت و برنامه ریزی زنجیره تأمین بودند. از طریق نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاک محور، نمونه مدنظر انتخاب شد و نمونه گیری تا رسیدن به حد اشباع نظری داده ها ادامه یافت. ازاین رو مشارکت کنندگان در پژوهش ۲۲ نفر از استادان و مدیران بودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. فرایند تحلیل داده های حاصل از متن مصاحبه ها نیز با توجه به اهمیت آن در رویکرد تحلیل مضمون آتراید استرلینگ، هم زمان با جمع آوری داده ها، طی سه مرحله کدگذاری باز انجام گرفت و در قالب مضامین و زیرمقوله ها طبقه بندی شد. در روش تحلیل مضمون، از نرم افزار اطلس تی استفاده شد. در تحلیل مضمون، هم زمان با گردآوری اطلاعات کدگذاری و تحلیل انجام گرفت. با کدگذاری باز، مضامین زیادی به دست آمد که طی فرایند رفت وبرگشتی داده ها، مجموعه داده های کیفی اولیه به مقوله های کمتری کاهش یافت. در این مرحله با استفاده از داده های خام، مقوله های مقدماتی در ارتباط با شاخص های ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی زنجیره تأمین، از طریق مقایسه و واکاوی پدیده ها استخراج شد.
یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل مضمون، از میان ۵۳ شاخص (گویه) موجود، ۲ دسته مضمون سازنده با عنوان های عملکرد مالی و عملیات زنجیره تأمین و ۱۳ مضمون اولیه شناسایی شد که این مضامین عبارت اند از: مدیریت موجودی، گزارشگری مالی، اقدامات مالی در سطح عملیاتی، هماهنگی، مدیریت ریسک، استراتژی تأمین، برنامه ریزی تقاضا، مدیریت تکنولوژی، استراتژی لجستیک، تعامل با مشتریان، انعطاف پذیری، مدیریت ارتباطات تأمین کنندگان و کیفیت در کلاس جهانی.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت بحرانی زنجیره تأمین در موفقیت سازمان ها، ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی این زنجیره تأمین، امری اساسی و ضروری به نظر می رسد. زنجیره تأمین چندین فعالیت، از تأمین مواد اولیه تا تحویل محصول به مشتریان را متصل می کند. برای ارتقای عملکرد مالی و عملیاتی در این زمینه، مدیریت موجودی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این معیار بر پایه مدیریت بهینه موجودی، کنترل هزینه های انبارداری و بهبود عملکرد تولید و توزیع تمرکز دارد. با استفاده از سیستم های مدیریت موجودی پیشرفته و استراتژی های تعیین موجودی مناسب، این زمینه می تواند به بهبود عملکرد مالی بینجامد. گزارشگری مالی نیز یکی از اصلی ترین ابزارها در ارتقای عملکرد زنجیره تأمین است. تولید گزارش های مالی دقیق و به موقع از عملکرد مالی هر مرحله از زنجیره، به تصمیم گیری های مدیران کمک می کند. این گزارش ها اطلاعاتی ارائه می دهند که در تصمیم گیری در زمینه های مالی، تخصیص منابع و بهینه سازی عملیات زنجیره تأمین تأثیرگذارند. بهینه سازی هماهنگی میان اعضای داخلی و بیرونی، مدیریت لجستیک صحیح زمانی و اشتراک اطلاعات مالی به افزایش بهره وری، کاهش هزینه ها و افزایش رقابت پذیری منجر خواهد شد. همچنین، شناخت و مدیریت انواع ریسک ها از قبیل ریسک قیمت، ریسک تأمین کننده و ریسک بازار، از جمله اقداماتی است که باعث مقابله مؤثر با چالش ها و فرصت های محیطی می شود.
مقایسه اثربخشی آموزش صلح و یادگیری اجتماعی-هیجانی مشارکتی بر حل مسأله اجتماعی و خودآگاهی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آذر) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۱
۱۳۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه: خودآگاهی و حل مسأله اجتماعی دو عاملی است که در دوره نوجوانی بیش از هردوره دیگری اهمیت دارد. در مطالعات مختلف اثربخشی آموزش های گوناگون بر این دو عامل بررسی شده است ولی تاکنون به بررسی مقایسه ای میان آموزش آموزش صلح و یادگیری اجتماعی-هیجانی مشارکتی بر حل مسأله اجتماعی و خودآگاهی نوجوانان دختر پرداخته نشده است. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش صلح و یادگیری اجتماعی-هیجانی مشارکتی بر مهارت های حل مسأله اجتماعی و خودآگاهی نوجوانان دختر بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول شهرستان آمل در سال تحصیلی 1399-1398 بود. نمونه شامل 60 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از مدارس مقطع متوسطه اول شهرستان آمل انتخاب شده و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تجدیدنظر شده حل مسئله اجتماعی (دزوریلا و همکاران، 2002) و مقیاس خودآگاهی ریلو و الیک (1998) بود. دو گروه آزمایش تحت آموزش پروتکل ها (پروتکل آموزش صلح برای نوجوانان در 11 جلسه 60 دقیقه ای و پروتکل آموزش مهارت های هیجانی-اجتماعی برای نوجوانان در 12 جلسه 60 دقیقه ای) قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. سپس ابزارهای تحقیق به عنوان پس آزمون اجرا گردید و پس از یک ماه ابزارهای تحقیق به عنوان مرحله پیگیری اجرا گردید. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش صلح و یادگیری اجتماعی-هیجانی مشارکتی بر افزایش حل مسأله اجتماعی در مرحله پس آزمون تأثیر معنادار نداشته اما در مرحله پیگیری منجر به بهبود معنادار آن شده است (0/05 p<). آموزش صلح و یادگیری اجتماعی-هیجانی مشارکتی بر افزایش خودآگاهی در پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار داشته است (0/05 p<). نتیجه گیری: مقایسه آموزش ها نشان داد که آموزش صلح و یادگیری اجتماعی مشارکتی بر خودآگاهی اثربخشی بیشتری دارد و می توان اینگونه استنباط کرد که آموزش های صلح و یادگیری اجتماعی هیجانی پتانسیل ارتقای سطح کلی خودآگاهی و حل مسأله اجتماعی در نوجوانان دختر را دارد و متخصصان آموزشی و درمانی می توانند برای ارتقای سطح عملکرد نوجوانان از این آموزش ها استفاده نمایند.
تربیت رسانه ای یا رسانه تربیتی: چالش گفتمانی سیاستگذاری در نظام تربیتی ایران
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۲
68 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تدوین این مقاله، تبیین، توصیف و تحلیل مفاهیم متناظر با دو گفتمان «تربیت رسانه ای» و «رسانه تربیتی» به مثابه دو گفتمان مرتبط با سیاست گذاری در نظام تربیتی از یک سو واستنتاج دلالت های هر یک از این دوگفتمان در پداگوژی از سوی دیگر، و درنهایت تبیین نقش تکنولوژی به عنوان میانجی، و نقش آن در کاربست و همگرایی و همسویی دو گفتمان مذکور در سیاست گذاری های تربیتی است.روش شناسی پژوهش: در تدوین این مقاله از روش تحلیل مفهوم، نوسازی مفهومی، تحلیل انتقادی دو گفتمان و استنتاج دلالت ها بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته ها بیانگر این واقعیت هستند که فناوری به مثابه میانجی با کارکردی چون تلفیق می تواند بین دو گفتمان تربیت رسانه ای و رسانه تربیتی نوعی همگرایی و همسویی ایجاد نماید؛ به گونه ای که سیاست گذاران تربیتی بتوانند همزمان اقتضائات و ملزومات هر دو گفتمان را در عمل سیاست گذاری خود در نظر گیرند. همچنین سیاست گذاران تربیتی نباید از نقش حیاتی فناوری به عنوان میانجی در سیاست گذاری های تربیتی غفلت نمایند.
تخریب مبانی تمدنی در بستر ژورنالیسم اندیشه سایبری
منبع:
مطالعات دینی رسانه دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۳
87 - 109
حوزههای تخصصی:
علم و فرهنگ ازجمله مسائل هستند که همواره با یکدیگر ارتباط داشته و نظریه پردازان مختلف به دنبال کشف نوع ارتباط بین آن ها هستند. بر اساس دیدگاه فلسفه اسلامی، علم به عنوان پایه و مبنای فرهنگ و تمدن جوامع بشری معرفی می شود که برای قضاوت آن تمدن باید به بررسی مبانی علمی آن پرداخت. از این رو در صورت تخریب یا تزلزل مبانی علمی یک فرهنگ و تمدن، قابل دفاع بودن شعارها و آرمان های آن از بین رفته و پای تحریف به عرصه آن باز می گردد. یکی از مهمترین عوامل تزلزل ساختمان علم، تنزل مقام صدور آن از جایگاه متافیزیکی و سقوط آن به ورطه زبان و پدیده های اجتماعی است. این تنزل که نتیجه ای جز ورود مقوله نسبیت به ساختمان علم ندارد، هنجارهای فرهنگی برآمده از آن علم را نیز متزلزل ساخته و آن ها را عصری می نماید. ژورنالیسم اندیشه مدرن یکی از مهمترین ابزارهایی است که با تنزل ساحت علوم به ادبیات سطحی و مبتذل، با وجود همراه سازی توده جامعه با خود، ریشه های علمی تمدن جوامع را نشانه می رود. مدل سایبری و معاصر این نوع از ژورنالیسم نیز به دلیل ویژگی های خاصی همچون برساختی بودن محتوا، اقتضایی و زمانمند بودن، غلبه فردگرایی، ابتنای بر مولتی مدیا، محوریت زبان و مخاطب محوری، نسبت به مدل های پیشین تاثیرگذاری بیشتری در مسیر تنزل ساحت علم و تخریب مبانی تمدنی دارد. در کشور ما نیز ژورنالیست های اندیشه فعال، در تحلیل مسائل مختلف ابتدا به سراغ ناموجه نشان دادن مبانی اندیشه ای نهفته در عناصر و هنجارهای فرهنگی رفته و درنهایت به صورت غیرمستقیم، اصل ایدئولوژی اسلام و انقلاب را نشانه می روند. مقاله پیش رو سعی دارد تا با استفاده از روش تجربه نگاری فضای مجازی، فرآیند این تخریب را تبیین نماید.