مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۰۱ تا ۴٬۵۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۰
61 - 90
حوزههای تخصصی:
The purpose of this study is to analyze Basil Bunting's literary translation. It turns to the theories of translation by Steiner, Benjamin, and Eco, among others, to study Bunting’s translation of Rūdhakī’s ‘Dandaniyyeh’ poem, a 10 th century qaṣīdah replete with mesmerizing musicality and with a form galvanized in its originating language, time, and locale. A deep contrastive analysis of its translation into English by the poet, Bunting, shows the difficulties that can arise from literal translations of classical Persian poetry.
Kantian Futurism(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
1 - 8
حوزههای تخصصی:
The future of philosophy and the future of humankind-in-the-world are intimately related, not only (i) in the obvious sense that all philosophers are “human, all-too-human” animals—i.e., members of the biological species Homo sapiens, and also finite, fallible, and thoroughly normative imperfect in every other way too—hence the natural fate of all human animals is also the natural fate of all philosophers, but also (ii) in the more profound and subtle sense of what I’ll call philosophical futurism. Philosophical futurism is a critical, synoptic, and speculative reflection on the fate of humankind-in-the-world, with special attention paid not only to what humankind-in-the-world (including philosophy itself) will most likely be, if things continue to go along in more or less the same way as they have been and are now going, or could conceivably be, as in science fiction or other forms of imaginative projection, but also to what what humankind-in-the-world (including philosophy itself) ought to be, and therefore (assuming that “ought” entails “can”) can be, as the direct result of our individual and collective free agency, for the purpose of rationally guiding humankind in the near future. In my essay, I very briefly present, defend, and strongly recommend a version of philosophical futurism that I call Kantian futurism.
Mystic Intoxication (Mastī) and the Meaning of Life: Fayḍ Kāshānī’s Mystic Poetry through the Lens of John Cottingham’s Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۸
361 - 380
حوزههای تخصصی:
Adopting a hermeneutic approach and horizontal and vertical interpretation methods, this study primarily explores the metaphysical concept of love-induced mystic intoxication in the Iranian polymath Mullā Muḥsin Fayḍ Kāshānī’s mystic poetry. Secondarily, it discusses the implications of mystic intoxication in the meaning of life. Furthermore, the paper briefly positions Fayḍ Kāshānī’s account in the contemporary categories of the meaning of life: supernaturalism, naturalism, and nihilism. Additionally, elucidating the perspectives of the contemporary philosopher John Cottingham, the paper examines Kāshānī’s view through Cottingham’s philosophy. Central to Kāshānī’s poetry, ignited by divine love, the spiritual seeker transcendends their self, getting absorbed into the Divine to the point where they become unaware of their self. This epistemic unawareness is mastī (intoxication) or bīkhudī (selflessness)—which, for Kāshānī, has profound implications on life’s meaning. Unlike the “extreme God-centric” view—which situates the purpose of life solely in fulfilling God’s purpose—Kāshānī’s “moderate God-soul-centric supernaturalist” view recognizes that while divine love, intoxication, and knowledge infuse more profound depth to the meaning of life, other aspects also add to the meaning in life—like the simpler forms of piety and everyday existence. A framework in which morality is instrumental. Similarly, for Cottingham, life has value and meaning beyond solely fulfilling God’s purpose. Nevertheless, while basic pleasures and desires might independently exist and have meaning, higher elements like moral virtue, crucial to life’s meaning, are contingent on God’s purpose.
تاثیر هشت هفته تمرین ورزشی در وضعیت هایپوکسی و محدودیت جریان خون بر برخی شاخص های آسیب میوکارد مردان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات کاربردی علوم زیستی در ورزش دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
104 - 118
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: غلظت بالای نشان گرهای آسیب میوکارد در برابر غلظت نسبتا کم در بافت غیر قلبی، ویژگی قلب را حفظ می کند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین ورزشی در وضعیت هایپوکسی و محدودیت جریان خون بر برخی شاخص های آسیب میوکارد مردان فعال بود. روش تحقیق: تعداد 30 نفر از مردان فعال شهرستان اردبیل (میانگین سن 3/46 ± 38/56 سال و شاخص توده بدنی 1/77 ± 24/45 کیلوگرم/مترمربع) انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه تمرین هوازی در وضعیت هایپوکسی (10 نفر، A-Hypo)، تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (10 نفر، R-BFR) و کنترل (10 نفر، Con) قرار گرفتند. دو گروه تمرین در وضعیت هایپوکسی (از 25 تا 40 دقیقه) و تمرین با محدودیت جریان خون (از شدت 50 درصد تا 85 درصد یک تکرار بیشینه) به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته به انجام تمرینات منتخب با شرایط ویژه گروه خود پرداختند. تروپونین T درون سلولی قلب (cTnT)، تروپونین I قلبی (cTnI)، هموسیستئین (HCY) و نسبت LDL/HDL پلاسما با روش های استاندارد اندازه گیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس، آزمون تعقیبی بونفرونی، و آزمون t زوجی در سطح 0/05>p استفاده گردید. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین در وضعیت هایپوکسی و محدودیت جریان خون، cTnI، cTnT و HCY مردان فعال افزایش معنی دار و نسبت LDL/HDL آنان، کاهش معنی داری داشت (100/0=p). نتیجه گیری: هر دو مداخله اعمال شده، بهبود عوامل آسیب میوکاردی (cTnI، cTnT) و HCY که در شیوع آسیب های میوکاردی نقش دارند، را در پی داشت؛ لذا می تواند اثرات سازگاری بر میوکارد قلبی داشته باشد.
اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه نوجوانان دارای تجربیات ناگوار کودکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ مهر ۱۴۰۳ شماره ۷ (پیاپی ۱۰۰)
۱۸۰-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه نوجوانان دارای تجربیات ناگوار کودکی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402بود که از بین آنها 48 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (23 نفر) و کنترل (25 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش هشت جلسه ی 75 دقیقه ای تحت درمان مبتنی بر شفقت (گیلبرت، 2009) قرار گرفتند. ابزارگردآوری داده ها شامل پرسشنامه تجربیات ناگوار کودکی (ACE-Q، بلیس و همکاران، 2014)، پرسشنامه تکانشگری بارات (BIS-11، پاتون و همکاران، 1995)، مقیاس خود سرزنشگری گیلبرت (SBS، گیلبرت و همکاران، 2004) و مقیاس هیجان های خودآگاه شرم و گناه (GASP) (کوهن و همکاران، 2011) بود. یافته ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 01/0 وجود داشت. این نتایج بیان می کند که درمان مبتنی بر شفقت یک روش روان درمانی مناسب برای کاهش خود سرزنشی، احساس گناه و رفتارهای تکانش گرایانه نوجوانان دارای تجربیات ناگوار کودکی است.
ارزیابی استفاده از هوش مصنوعی در تکمیل داده های داوطلبانه مکانی. مطالعه موردی: داده های کاربری اراضی OSM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یادگیری عمیق یک روش مدرن پردازش تصویر و تجزیه و تحلیل داده هاست که با داشتن نتایج امیدوار کننده و پتانسیل بالا وارد حوزه مدیریت شهری شده است. پروژه (OSM)Open Steet Map بزرگ ترین مجموعه داده های مکانی داوطلبانه است که در بسیاری از حوزه های کاربردی مختلف به عنوان مکمل یا جایگزین با داده های مرجع استفاده می شود. در بعضی از موارد در کشورهای پیشرفته دقت داده های داوطلبانه تولید شده توسط موبایل و دیگر ابزار توسط کاربران حتی بیش از داده ی مرجع دولتی می باشد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی استفاده از هوش مصنوعی در تکمیل داده های داوطلبانه در مناطق کمتر مشارکت شده توسط داوطلبان می باشد. ابتدا با استفاده از شبکه عصبی کانولوشنی Res_UNet کاربری اراضی با دقت 83 درصد به دست آمد، سپس با توجه به پیش بینی انجام شده، از روش واحد مبنا جهت ارزیابی میزان کامل بودن داده های OSM استفاده شد. نتایج نشان می دهد میزان کامل بودن بلوک های ساختمانی OSM در کل منطقه مطالعاتی برابر با 6/3 درصد، جنگل ها7/9درصد، درخت های میوه 4/90 درصد و زمین های کشاورزی 88/81درصد می باشد. که نشان از نرخ پایین کامل بودن بلوک های ساختمانی و جنگل و نرخ بالای کامل بودن زمین های کشاورزی و درختان میوه می باشد. نتایج تحقیق بیانگر درصد مشارکت پایین داوطلبانه درتولید داده های مکانی می باشد. از طرفی دقت بالای تولید کاربری اراضی توسط هوش مصنوعی نتایج امیدوارکننده ای را در استفاده از هوش مصنوعی در تولید و تکمیل داده های داوطلبانه به جای نیروی انسانی بخصوص در کشورهای کمتر توسعه یافته یا مناطق با جمعیت داوطلب کمتر یا نقاط دورافتاده و صعب العبور ارائه میدهد
اثرگذاری نوسانات تراز دریای مازندران بر کاربری اراضی ساحلی با نگاهی به پیاده سازی حریم دریا (مطالعه موردی: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر بابلسر در مصب رودخانه بابلرود در کرانه جنوبی دریای مازندران استقرار دارد که سیمای کلی آن شامل دریای مازندران در شمال، رودخانه های بابلرود در مرکز و شازده رود در شرق، بافت مسکونی به همراه فضاهای باز و سبز و زمین های کشاورزی در جنوب شهر می باشد. پژوهش حاضر به رویکردی توصیفی- تحلیلی از نوع میدانی و با استفاده از داده های مکانی مرتبط با مسأله تحقیق در پی بررسی تأثیر نوسانات تراز آب دریا بر روی تغییرات کاربری اراضی در منطقه ساحلی شهر بابلسر است. به منظور استخراج خطوط ساحلی متناظر با پایین ترین و بالاترین تراز آب که به ترتیب در سال های 1356 (5/28- متر) و 1372 (24/25- متر)، و نیز پایین ترین سطح طی سه ده اخیر (31/27- متر) که در سال 1398 رخ داده است، تصاویر ماهواره ای و روش های فیلترگذاری و آستانه هیستوگرام استفاده شد. برای استخراج خط ساحل سال 1356 به عنوان پایین ترین تراز، تصویر ماهواره Landsat سنجنده MSS به کار گرفته شد. تصویر سنجنده TM ماهواره Landsat برای استخراج خط ساحل تیر ماه 1374 و تصویر ماهواره Sentinel-2 هم برای استخراج خط ساحل آبان 1398 استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد خط ساحل سال 1356 متناظر با پایین ترین تراز آب ثبت شده، در موقعیت پسروی نسبت به خط ساحل دوره بعدی قرار دارد. پس از این سال و با بالا آمدن تراز آب دریا، موقعیت خط ساحل به سمت خشکی پیشروی داشته که در سال 1374 به بیش ترین حد پیشروی خود رسیده است. بررسی مقدار اراضی ساحلی زیر آب رفته بر اثر بالا آمدن تراز آب دریای مازندران در طول حدود 10 کیلومتر از نوار ساحلی شهر بابلسر حاکی از آن است که 118 هکتار از این اراضی زیر آب رفته است. از سال 1374 به بعد و در نتیجه ساخت موج شکن های بندر، وضعیت فرسایش و رسوب گذاری در اثر تغییرات تراز آب دریا از وضعیت بکر و طبیعی خارج شده است. اگرچه عدم رعایت حریم دریای مازندران و نیز پهنه اراضی مستحدث با بالا آوردن تراز ارتفاعی زمین های نوار ساحلی همراه بوده است، اما اگر تراز آب دریا دوباره بالا بیاید، تخریب این تأسیسات مسکونی و تفریحی، به زیر آب رفتن آن ها، تهدید محدوده شهری از نظر تخلیه فاضلاب و افزایش سفره آب زیرزمینی که خود پیامدهای خطرناک بهداشتی و عمرانی را در پی دارد، دور از انتظار نخواهد بود. تعداد زیادی از هتل های نوار ساحلی از جمله هتل ها و اماکن اقامتی بابلسر در محدوده حریم دریای مازندران واقع شده اند.
بررسی عوامل موثر در پذیرش سامانه های آبیاری تحت فشار در شهرک های گلخانه ای (مطالعه موردی: کیشستان شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر در سال 1402 در استان گیلان، شهرک گلخانه ای کیشستان شهرستان صومعه سرا انجام گرفت. روش پژوهش: این پژوهش علی و پس از وقوع و از لحاظ هدف ک اربردی است. روایی پرسشنامه محقق ساخته با ارائه به 15 کارشناس و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 9/0 به دست آمد. جامعه آماری 103 گلخانه دار بوده که به دو گروه دارای سامانه آبیاری تحت فشار و فاقد آن تقسیم شدند. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 82 گلخانه دار برآورد شد. یافته ها: نتایج توصیفی نشان داد سابقه گلخانه داران در گروه دوم، بیشتر از گروه اول بود. گروه دوم نسبت به گروه اول از نظر سطح تحصیلات، مهارت فنی، سطح زیرکشت، عملکرد در واحد سطح و درآمد سالانه، پایین تر بودند و برای فعالیت خود از نیروی کار بیشتری استفاده می کنند. گروه اول دسترسی بیشتری به افراد ماهر دارند و نیز اکثر آنان می توانند به خدمات پس از نصب و لوازم یدکی دسترسی یابند. گروه دوم، از خدمات بیمه ای رضایت ندارند و برنامه های آموزشی و ترویجی رضایت آنان را به خوبی جلب نکرده و به مراکز پژوهشی و خدماتی دسترسی ندارند و از خدمات آن ناراضی هستند. آنها رغبت مناسبی برای بازدیدهای علمی، ملاقات با مروجین، بهره گیری از رایانه و اینترنت و نشریات ترویجی ندارند و رضایتشان را جلب نمی کند. یافته های آمار استنباطی نیز این تفاوت ها را در بین دو گروه به صورت معنی دار نشان داد. آزمون رگرسیون لجستیک نشان داد که مقادیر ضریب تعیین در گام اول برابر 57/0، در گام دوم 71/0، در گام سوم 82/0، در گام چهارم 89/0 و در گام پنجم 93/0می باشند، بنابراین 93 درصد از تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل ناشی می شود. نتیجه گیری: با ایجاد نهادهای اعتباری مناسبی برای اعطای وام با نرخ سود کمتر و همچنین داشتن تنفس برای بازپرداخت و باز پرداخت طولانی تر، گلخانه داران کم درآمد می توانند تجهیزات ضروری سامانه آبیاری تحت فشار را خریداری و اجرا کنند.
تحلیل اثرات تنوع معیشتی بر روی تاب آوری خانوارهای روستایی در مواجه با تغییرات آب و هوایی مطالعه موردی: روستاهای پیرا شهری شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف تحقیق حاضر بررسی وضعیت تنوع معیشتی و اثرات آن برافزایش تاب آوری روستاهای موردمطالعه است. روش پژوهش: نوع تحقیق کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی، تحلیلی می باشد. روش گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه و صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، T تک نمونه ای و تحلیل مسیر) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق خانوارهای روستاهای پیرا شهر شهر دهدشت می باشد. برای تعیین حجم نمونه روستاها به صورت تصادفی از فرمول کوکران 21 روستا تعیین گردیده است، روستاهای انتخاب شده دارای 3538 خانوار می باشد. برای محاسبه حجم نمونه در بین خانوارها با استفاده از فرمول کوکران تعداد 358 نمونه انتخاب و نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شده است. یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد، بین تنوع معیشتی و تاب آوری خانوارهای روستایی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد، بر اساس ضریب همبستگی به دست آمده (799/0) و سطح معناداری آزمون (000/0) می توان گفت با افزایش تنوع معیشتی، تاب آوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی افزایش پیدا می کند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد، ریسک پذیری با اثرات کلی 200/0 کمترین تأثیر و دارایی و پس انداز با اثرات کلی 479/0 بیشترین تأثیر را بر تاب آوری خانوارهای روستایی در منطقه مطالعه داشته است. نتیجه گیری: افزایش تنوع معیشتی منجر به افزایش توانایی خانوارها در امر مقابله با تحولات ناشی از تغییرات آب و هوایی می شود.از این رو، اقداماتی که به تقویت تنوع معیشتی و در نتیجه تاب آوری خانوارهای روستایی منجر می شوند، باید از اولویت های برنامه های توسعه روستایی باشند. فعالیت هایی چون ترویج فنون کشاورزی متنوع، افزایش دسترسی به امکانات بیمه، تقویت سرمایه اجتماعی، ارتقاء فن آوری های کشاورزی و ترویج استفاده بهینه از منابع طبیعی، می توانند از جمله اقدامات مؤثر برای افزایش تنوع معیشتی و بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی باشند.
تدوین و آزمون مدل علی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن با میانجی گری سبک های مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس سبک های دلبستگی ناایمن با میانجی گری سبک های مقابله ای بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود . جامعه آماری در این پژوهش شامل دانشجویان مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور قم در سال 1400 بودند که از بین آنها تعداد 285 نفر به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس برگزیده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی تجدید نظر شده (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه سبک های مقابله ای (لازاروس و فولکمن، 1980) و مقیاس گرایش به اعتیاد (وید و بوپر، 1992) بودند . نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. سبک دلبستگی ناایمن و گرایش به مصرف مواد رابطه مستقیم و معنادار داشتند همچنین سبک دلبستگی ناایمن از طریق سبک های مقابله ای تاثیرات غیرمستقیم معناداری بر گرایش به مصرف مواد دانشجویان داشت (P≤0/005). یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. بر این اساس در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای ضروری است.
رهبری آموزشی با محوریت یادگیری: به دنبال انگیزه پژوهشی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
172 - 184
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف اینکه آیا رهبران آموزشی یادگیرنده محور باعث افزایش انگیزه پژوهشی معلمان می شوند یا خیر، انجام شده است. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان ابتدایی شهرستان شهریار در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بر اساس آمار موجود تقریباً 4000 نفر بودند. روش نمونه گیری خوشه ای بود و با استفاده از جدول مورگان 351 نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه رهبری یادگیری محور لیو و همکاران (2016) و پرسش نامه انگیزش پژوهش دیمر و همکاران (2010) بود. در پژوهش حاضر روایی ابزارها توسط پاسخ دهندگان، اساتید و تحلیل عاملی تأییدی بررسی شد. ضرایب پایایی پرسش نامه های پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 972/0 و 892/0 به دست آمد. برای تجزیه تحلیل داده ها آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری) از طریق نرم افزارهای SPSS28 و Smart PLS3 مورداستفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین رهبری یادگیری محور با انگیزش پژوهش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین رهبری یادگیری محور با انگیزش درونی رابطه معنی داری وجود دارد. بین رهبری یادگیری محور با انگیزش بیرونی پژوهش رابطه معنی داری وجود دارد. بین رهبری یادگیری محور با پیشگیری از شکست تحقیق رابطه معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: رهبران آموزشی در مدارس ابتدایی با درگیرکردن معلمان در فعالیت های یادگیری مدرسه، می توانند انگیزه پژوهشی را در معلمان ایجاد کنند.
نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه بین وضعیت زناشویی و شیوه های حل تعارض با سازگاری زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
215 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه بین وضعیت زناشویی و شیوه های حل تعارض با سازگاری زناشویی در زنان متأهل شهر شاهین شهر بوده است. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش را کلیه زنان متاهل ساکن شهر شاهین شهر بوده که از بین آنها تعداد 200 نفر به صورت داوطلبانه و در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. ابزار تحقیق شامل، مقیاس سازگاری زناشویی، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک – راست، پرسشنامه سبک های حل تعارض رحیم و پرسشنامه تحمل پریشانی بود. روش تحلیل این پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری و نیز ضریب همبستگی پیرسون بود. نتایج نشان داد که تحمل پریشانی میانجی رابطه سبک حل تعارض ملزم شده با سازگاری زناشویی است به گونه ای که با کاهش سبک حل تعارض ملزم شده، تحمل پریشانی در زنان متأهل افزایش یافته و در نتیجه سازگاری زناشویی بیشتر می شود. تحمل پریشانی میانجی رابطه سبک حل تعارض مصالحه با سازگاری زناشویی است به گونه ای که با افزایش سبک حل تعارض مصالحه هم به طور مستقیم سازگاری زناشویی در زنان متأهل افزایش می یابد و هم به طور غیر مستقیم تحمل پریشانی در آن ها افزایش یافته و در نتیجه سازگاری زناشویی بیشتر می شود. رابطه بین سبک های یکپارچگی، مسلط و اجتناب کننده مسلط با سازگاری زناشویی با میانجی گری تحمل پریشانی معنی دار نبوده است (05/0≥p).
رابطه بازی های رایانه ای و میزان رفتار خشونت آمیز و تاثیر آن بر عزت نفس دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ زمستان ۱۴۰۳شماره ۴
205 - 217
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاظر با هدف بررسی رابطه بین بازی های رایانه ای بر میزان رفتار خشونت آمیز و تاثیر آن بر عزت نفس دانش آموزان در مقطع دوره دوم ابتدایی در مدارس ناحیه ۲ تبریز انجام شد. پژوهش حاضر از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان در مقطع ابتدایی در مدارس ناحیه ۲ تبریز تشکیل می داد که تعداد آن ها 960 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 275 نفر بدست آمد و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسش نامه بازی های رایانه ای وانگ و چانگ (2002)، مقیاس عزت نفس کوپر اسمیت (2000) و پرسش نامه رفتارهای خشونت آمیز منصور(1394) بود. در بخش اجرایی این پژوهش، پس از هماهنگی های لازم با آموزش و پرورش در خصوص اهمیت و اهداف مطالعه صحبت شد. پس از جلب همکاری مسئولین، پرسشنامه در اختیار دانش آموزان مقطع ابتدایی قرار داده شد و توضیحات لازم در زمینه تشکیل پرسشنامه ها داده شد و از آنان خواسته شد تا به سؤالات مطرح شده در پرسشنامه پاسخ دهند. در این پژوهش، برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، درصد، درصد تجمعی و نمودار) و روش های آمار استنباطی (همبستگی و رگرسیون) برای آزمون فرضیات با استفاده از نرم افزار SPSS26 انجام شد. توصیف جنسیت پاسخ دهندگان نشان داد 117 نفر (5/42 درصد) از پاسخ دهندگان دختر و 158 نفر (5/57 درصد) از پاسخ دهندگان پسر بودند. توصیف پایه تحصیلی پاسخ دهندگان نشان داد 50 نفر (2/18 درصد) از پاسخ دهندگان پایه چهارم ابتدایی، 114 نفر (5/41 درصد) پایه پنجم ابتدایی 111 نفر (4/40 درصد) پایه ششم ابتدایی بودند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون خطی ساده نشان داد بازی های رایانه ای با ضریب رگرسیونی 72/0 می تواند به طور معناداری رفتارهای خشونت آمیز را در بین دانش آموزان پیش بینی کرده ونیزبازی های رایانه ای با ضریب رگرسیونی 89/0- می تواند به طور معناداری میتواند رفتارهای عزت نفس را در بین دانش آموزان پیش بینی نماید.
تحول و تحقق اخلاق حرفه ای در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۵۲-۳۳
حوزههای تخصصی:
از ویژگی های اداره خوب، استقرار نظام اخلاق حرفه ای است؛ چراکه از مهم ترین حقوق ملت در نظام اداری هر کشور، رعایت حقوق شهروندان نزد نهادهای بخش عمومی با ارائه کیفیت خدمات، در قالب مجموعه ای از استانداردهای رفتاری است. کمااینکه در بند (10) اصل سوم قانون اساسی، دولت ملزم به ایجاد نظام اداری صحیح بوده و حقوق مردم در ابعاد مختلف وفق اصل (20) قانون اساسی مورد تاکید بالاترین سند حقوقی کشور واقع شده است. این تکالیف قانونیِ کارکنان در قبال آحاد ملت، علاوه بر الزامات اساسی یاد شده و آموزه های علوی که به تفصیل در نامه های مختلف از جمله نامه های (27) و (53) نهج البلاغه بیان شده، مطابق ماده (8) قانون الحاق به کنوانسیون مبارزه با فساد (کنوانسیون مریدا؛ 1387)، مواد (25) و (90) قانون مدیریت خدمات کشوری (1386) و ماده (7) قانون ارتقاء سلامت نظام اداری و مقابله با فساد (1390) به عنوان تکالیف هر سه قوه و حتی نهادهای خصوصی عهده دار امر عمومی، مورد تاکید قرار گرفته است. در این مقاله، نگارنده ضمن تبیین چیستی این مفهوم، به تحلیل ابعاد تحقق و تطور نظام حقوقی در این خصوص با روش توصیفی – تحلیلی می پردازد. این نظام اخلاقی از طریق «ادای سوگند» و «امضای منشور اخلاق حرفه ای» که باید مورد آموزش، نظارت و بازخواست قرار گیرد، حاصل می شود. هرچند چگونگی تحقق این امر در نظام حقوقی ایران، درحال تطور و رشد است و از آیین نامه اجرایی تبصره (۱) ماده (۲۵) قانون مدیریت خدمات کشوری (21/11/1388) شروع و با تحولات متعددی که همچنان محل گفتگو است به «آیین نامه ارتقای اخلاق حرفه ای در نظام اداری» (21/12/1402) رسیده است.
نقدی بر رأی شورای عالی مالیاتی و دیوان عدالت اداری درخصوص مسئولیت ماموران مالیاتی و نمایندگان عضو هیات حل اختلاف مالیاتی درصورت عدم اعتراض اداره مالیاتی به آرای هیات های مذکور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوق اداری سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۲۱۷-۱۹۵
حوزههای تخصصی:
شورای عالی مالیاتی، طی نظریه ای نسبت به مسئولیت اداره مالیاتی در عدم اعتراض به آرای هیات های مالیاتی، اعتراض به رأی اشتباه هیأت را تکلیف قانونی ندانسته و بیان داشته است مسئولیت مأموران در چارچوب مقررات اجرایی ماده 219 قانون مالیات ها می بایست تعیین گردد. به نظر آنها، موارد مشمول جبران ضرر و زیان وارده به دولت در ماده 270 احصاء گردیده، مطابق ماده مذکور عدم اعتراض به آرای هیأت حل اختلاف از موارد مذکور نیست، لذا مسئول جبران ضرر و زیان وارده به دولت، هیأت حل اختلاف مالیاتی خواهد بود. در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است، معلوم گردیده که ماده (270) ق. م. م درصدد بیان مسئولیت مدنی نبوده و در هر صورت، اگر ارکان مسئولیت مدنی تحقق پیدا کند، مسئولیت مذکور حاصل می شود؛ ماده مذکور فقط من باب تاکید به آن پرداخته است. از طرف دیگر، ده ها وظیفه در قانون مالیات ها ذکر شده که در ماده (219) تبیین نشده است. اصولاً رسیدگی به مسئولیت مدنی در صلاحیت شورای عالی مالیاتی نیست، بلکه در صلاحیت دادگاه ها است. اگر صدور رأی اشتباه و یا عدم اعتراض به آن از روی عمد و آگاهی باشد، فاعل آن مسئول جبران خسارت خواهد بود. اگر هر دو آنها و یا هیچ کدام، عمد و آگاهی نداشته باشند، آنها به طور مساوی مسئول جبران خسارت هستند. اگر قصور هر یک از آنها در اثر نقص تجهیزات و سامانه ها باشد، وی مسئول جبران خسارت نخواهد بود.
واکاوی روش های نفوذ و خنثی سازی فشار همسالان در استفاده از مواد مخدر و دخانیات در دانشجویان خوابگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۱۰۸-۷۹
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف واکاوی روش های نفوذ و خنثی سازی فشار همسالان در استفاده از مواد مخدر دانشجویان انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر کیفی مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش دانشجویان ساکن خوابگاه های مجتمع آموزش عالی لارستان در سال تحصیلی 1402-1403 بودند که براساس نمونه گیری هدفمند و با استفاده از تکنیک اشباع داده ها، 30 نفر انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تحلیل داده ها با استفاده از روش کلایزی انجام گرفت. یافته ها: پس از تحلیل مصاحبه ها، چهار مقوله اصلی نفوذ غایب همسالان، روش های نفوذ منفعلانه، روش های نفوذ فعالانه همسالان و روش های مقابله موثر استخراج شد. مهمترین راهبرد مقابله ای موثر استفاده از چشم انداز زمان در ابعاد شغلی، تحصیلی، سلامتی و ترس از اعتیاد به مواد مخدر بود. نتیجه گیری: با توجه به موثر بودن راهبردهای مقابله موثر با نفوذ همسالان می توان از این روش ها برای آموزش رفتار اجتنابی از نفوذ همسالان استفاده نمود. این یافته می تواند راه حل چگونگی مقابله با نفوذ همسالان را برای اجرا در دستور کار مسئولان سلامت دانشگاه قرار دهد.
The facilitators of experience of parenting the children with attention deficit hyperactivity disorder(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: The purpose of this research is to investigate facilitating factors in dealing with parenting challenges of 18 parents who have children with attention-deficit/ hyperactivity disorder.
Methods: The research is a qualitative study. The context includes all parents referred to the Mofid psychiatric clinic of the Children's Medical Center in Tehran. The purposive and accessible sampling method was employed. Data was collected through semi-structured interviews like the preliminary questions (1- What were your initial reasons for consulting a child psychiatrist? Please describe your experience in the doctor's office. Interviewee number 3: "The teacher and school counselor recommended that we see a psychiatrist"), main questions (1- What problems or challenges are you facing in your relationship with your child? What strategies are you adopting to deal with these challenges? Interviewee number 4: "I have accepted that many of my child's behaviors are unintentional and influenced by illness, and I must have more patience and tolerance towards them). Moreover, the qualitative data analysis of the study also utilized thematic analysis.
Results: The findings showed that there are six main factors from the parent's point of view to overcoming the challenges related to their children: 1- Drug treatment, 2- Parents' personality traits, 3- Parents' awareness, 4- Parents' interaction and cooperation, 5- Lack of secrecy, 6- teachers and trainers’ roles.
Conclusion: Therefore, parent awareness workshops about children's behavior and participation in parenting sessions, as well as parents' lack of secrecy and interaction with school, are the solutions that can be useful in facilitating overcoming parenting challenges.
بررسی و تحلیل تأثیر دوزبانگی بر میزان یادگیری دروس ادبیّات در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان دشت آزادگان استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهمّی که امروزه برنامه ریزان آموزشی و معلمّان با آن مواجه اند، چگونگی ارتباط میان دوزبانگی و تعلیم و تربیّت است. واژه دوزبانه درباره افراد یا جوامعی به کار می رود که بیش از یک زبان را در امر ارتباطات خود به کار می گیرند. کاربرد متناوب زبان را به وسیله یک فرد دوزبانگی و فردی که چنین عملی را انجام می دهد دوزبانه می گویند. فرد دوزبانه با زبان دیگری که در کشور عمومیّت یافته و برای او حکم زبان دوّم است، آشنا شده و آموزش می بیند به نحوی که هر لحظه می تواند به هر دو زبان سخن بگوید و بفهمد. لذا دوزبانگی یکی از مسائل مهمّ نظام آموزشی کشورهای چندزبانه است؛ زیرا در جهان کنونی دوزبانگی امری عادی است. پژوهش حاضر، به بررسی و تحلیل تأثّیر دوزبانگی بر میزان یادگیری دروس ادبیّات در بین دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان دشت آزادگان می پردازد. در این پژوهش 210 دانش آموز دوزبانه عربی_فارسی زبان از دبیرستان های دخترانه شهرستان دشت آزادگان با 100 دانش آموز تک زبانه فارسی زبان از مناطق آخر آسفالت و کوی علوی اهواز که از لحاظ شرایط فرهنگی و اجتماعی و امکانات مدرسه با شهرستان دشت آزادگان هم سطح هستند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. می توان گفت که، میان دوزبانگی دانش آموزان شهرستان دشت آزادگان و سطح مهارت های فارسی آن ها رابطه آماری معناداری برقراراست. یافته های پژوهش حاکی از آن است که دوزبانگی دانش آموزان شهرستان دشت آزادگان با افت تحصیلی آن ها ارتباط مستقیم دارد. دوزبانگی ضمن تأثیر بر سطح مهارت های فارسی دانش آموزان بر وضعیّت تحصیلی آنها هم مؤثّر است.
تعیین گرهای انگیزش ریاضی در دانش آموزان: نقش پیوند با مدرسه و خودکارآمدی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون رابطه ساختاری پیوند با مدرسه، خود-کارآمدی تحصیلی و انگیزش ریاضی در دانش آموزان بود. شرکت کنندگان پژوهش 159 دانش آموز پسر و دختر پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پیوند با مدرسه، پرسشنامه خود-کارآمدی تحصیلی و پرسشنامه انگیزش ریاضی کودکان دبستانی بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته ها نشان داد که پیوند با مدرسه و خود-کارآمدی تحصیلی، پیشایندهای انگیزش ریاضی در دانش آموزان هستند (05/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که خود-کارآمدی تحهدف پژوهش حاضر آزمون رابطه ساختاری پیوند با مدرسه، خود-کارآمدی تحصیلی و انگیزش ریاضی در دانش آموزان بود. شرکت کنندگان پژوهش 159 دانش آموز پسر و دختر پایه چهارم، پنجم و ششم دبستان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل مقیاس پیوند با مدرسه، پرسشنامه خود-کارآمدی تحصیلی و پرسشنامه انگیزش ریاضی کودکان دبستانی بود. آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های مدل معادلات ساختاری و بوت استرپ انجام گرفت. یافته ها نشان داد که پیوند با مدرسه و خود-کارآمدی تحصیلی، پیشایندهای انگیزش ریاضی در دانش آموزان هستند (05/0p<). همچنین، یافته ها نشان داد که خود-کارآمدی تحصیلی میانجی گر معنی دار رابطه پیوند با مدرسه به انگیزش ریاضی است. یافته های این پژوهش می تواند برای مشاوران مدارس، روانشناسان تربیتی و معلمان در کاهش مشکلات انگیزشی در خصوص درس ریاضی کمک کننده باشد.
شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه و عمل در تربیت معلمان سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
305 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر شناسایی شاخصه های معلمان فکور از دیدگاه معلمان و مدیران مدارس شهرستان نی ریز بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر در قالب پارادایم کیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شد. مشارکت کنندگان بالقوه پژوهش را کلیه مدیران و معلمان مدارس ابتدایی شهرستان نی ریز در سال تحصیلی1402-1401 تشکیل می دادند. روش انتخاب شرکت کنندگان در پژوهش، به صورت هدفمند(افراد مطلع) بود. افراد نمونه در بخش معلمان با توجه به نظر مدیران با سابقه بالای ده سال سابقه مدیریت(10 معلم) و افراد نمونه در بخش مدیران با توجه به نظر کارشناس متوسطه و ابتدایی اداره آموزش و پرورش شهرستان نی ریز(7مدیر) بود. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های بین فردی نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها ضبط شده و پس از پیاده سازی مورد بررسی واقع شدند. فرایند جمع آوری داده ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. اطمینان از داده ها از طریق کنترل توسط اعضا صورت گرفت.یافته ها: پس از تحلیل کل مصاحبه ها، تعداد 985 کد اولیه شناسایی شد که پس از پالایش به 575 کدباز، 24 زیرمقوله و 7 کدمحوری تبدیل شدند. نتیجه گیری: شاخصه های معلمان فکور شامل شاخصه ی تدریس اثربخش، غنی سازی محیط آموزش، توجه و پرورش تفکر دانش آموزان، ویژگی-های شخصی معلم فکور، ارزشیابی سازنده، نحوه رفتار در محیط و مدیریت فرآیندهای کلاسی بود. با عنایت به نتایج پیشنهاد می شود آموزش و پرورش و دانشگاه فرهنگیان در جذب و گزینش و تربیت معلمان شاخصه های مذکور را در برنامه های درسی و آموزشی در نظر داشته باشند.