مقالات
حوزههای تخصصی:
«تنهایی» به عنوان یکی از مسائل اجتماعی سالمندان در سراسر جهان، به سرعت درحال شیوع است. اگرچه، تحقیقات متعددی در این زمینه انجام شده است، اما زوایای این مسئله نیاز به شناخت جامع تر دارد. هدف این پژوهش واکاوی «تنهایی» در بین سالمندان شهر شیراز با استفاده از نظریه زمینه ای است. روش جمع آوری اطلاعات، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. مشارکت کنندگان، ۱۴ نفر سالمند بودند که با روش نمونه گیری هدفمند برگزیده شدند. داده های جمع آوری شده در قالبِ کدهای باز، محوری و انتخابی، کدگذاری گردیدند که منجر به استخراج ۹ مقوله اصلی شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل داده ها، کمبودِ حمایتِ اجتماعی و افولِ سرمایه اجتماعی، شرایط علّی «تنهایی» بودند، فقدانِ مهارت، شرایطِ مداخله گرِ «تنهایی» بود و تغییراتِ اجتماعی سریع و آسیب های اجتماعی، به عنوان شرایط زمینه ای وقوع «تنهایی» شناسایی شدند. به علاوه، استفاده از فضای مجازی، مدیریت اوقات فراغت و مثبت اندیشی، استراتژی سالمندان در مواجهه با «تنهایی» و اختلال در زندگی، پیامدِ «تنهایی» بود. نُه مقوله اصلی پژوهش منجر به کشفِ مقوله هسته با عنوان «تنهایی، تجربه ای دردآور» گردید. بر اساس نتایج این پژوهش، «تنهاییِ» سالمندان پدیده ای «دردآور» هم برای سالمندان و هم برای جامعه است و ضرورت دارد با شناخت جامعِ «تنهایی»، تسکین و تقلیل آن مد نظر سیاست گذاران و برنامه ریزان سالمندی قرار گیرد.
پیشران های مؤثر بر تغییر ارزش های اجتماعی معطوف به حکومت مطلوب در ایران امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این تحقیق، شناسایی تغییرات در حوزه ارزش های اجتماعی معطوف به حکومت مطلوب (یافتن این ارزش ها در جامعه امروز ایران و نیز بازنمود و اولویت بندی پیش ران های مؤثر بر تغییر آن ها) در دهه پیش روست. از لحاظ روش شناسی، این تحقیق، پژوهشی آینده پژوهانه و کاربردی، بر مبنای پارادایم واقع گرایی انتقادی به شمار می رود و برای انجام آن، از روش های تحلیل محتوای کیفی، محیط شناسی و مدل S.T.E.E.P.V، تحلیل تأثیر متقابل، تکنیک های مطالعه کتابخانه ای، کدگذاری باز، پانل خبرگان، پرسشنامه، ماتریس تأثیرات متقابل و نرم افزار میک مک و نمونه گیری هدفمند، گلوله برفی و متخصصان دردسترس استفاده شده است. در پاسخ به پرسش نخست، دموکراسی، شایسته سالاری، عملکرد مطلوب، شفافیت، قانون مندی، پاسخ گویی، مشروعیت عقلانی حکومت، توسعه همه جانبه و حل مسائل، رفاه، امنیت، وجود نهادهای مدنی، جریان آزاد اطلاعات و امکان مشارکت و مطالبه گری، کاهش فساد، عدالت و آزادی در حوزه های مختلف، استقلال و منزلت بین المللی، ارزش های اجتماعی موجود (از دیدگاه مردم) معطوف به حکومت مطلوب شناسایی شدند. در پاسخ به پرسش دوم، یافته ها نشان داد سه پیش ران «ظهور طبقه اشرافی بعد از جنگ و آشکارشدن نمادها و نشانه های ثروت و تقابل آن با ارزش های انقلاب 57»، «نبود فضای مناسب برای بیان خواسته های مردم و عدم تحقق خواست ها و مطالبات آن ها در قوانین، ساختار و بافتار حکومت» و «قرائت و برداشت رادیکال و بنیادگرایانه از دین توسط حکومت»، کلیدی ترین متغیرهای سیستم و تأثیرگذارترین پیش ران ها بر تغییر ارزش های اجتماعی معطوف به حکومت مطلوب هستند. علاوه براین، هفت پیش ران «نبود مؤلفه های حکمرانی مطلوب (دموکراسی، توسعه، قانون مداری)»، «وجود تبعیض، نابرابری و بی عدالتی (دینی، جنسیتی، طبقه ای، مکانی و قومی)»، «پنهان کاری، دروغ گویی، ریا و عدم شفافیت در رفتار و گفتار مسئولین»، «کاهش نقش نخبگان متخصص و افزایش نقش طرفداران غیرمتخصص (حکومت)» «وجود فساد (اداری، اقتصادی و سیاسی)»، «عملکرد نامطلوب و عدم کارایی ساختارهای سیاسی و اداری» و «انواع شکاف ها (اعتقادی، جنسیتی، نسلی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی)» از این پتانسیل برخوردارند که به زمره پیش ران های کلیدی مؤثر بر تغییر ارزش ها بپیوندند و جهت و شدت ارزش های یادشده و درنتیجه آینده پیش رو را متفاوت تر رقم بزنند.
مسئله نسل: نقدی بر مطالعات نسلی در ایران و سرگشتگی میان تداوم و تغییر در فرهنگ های نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سه دهه اخیر، مطالعات نسلی در ایران رشد چشمگیری داشته و به طور فزاینده ای به عنوان یک برنامه پژوهشی یا پارادایم مطالعاتی مطرح شده است. این پارادایم های پژوهشی از یک سو مسئله شناسی و روش شناسی های خاص خود را دارند و از سوی دیگر همان قدر که روشنی بخش ابعادی از واقعیت هستند، ابعادی را هم پنهان و نادیدنی می کنند. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از روش فراتحلیل مطالعات موجود، به جمع بندی از این مطالعات با محوریت نقاط مغفول و مکتوم آن ها پرداخته شود تا مشخص گردد این مطالعات چه جنبه هایی از واقعیت را نادیده گرفته و به واسطه مفروضات پیشینی غیرعلمی، چه الگوهایی از تفسیر را بر واقعیت تحمیل کرده اند. یافته ها بیانگر آن بود که این مطالعات در پارادایم کلی سنتی-مدرن و مبتنی بر دغدغه های سیاسی پس از جنبش دوم خرداد ۱۳۷۶ شکل گرفته اند و تلاش کرده اند نسل ها را به گونه ایستا در دو سر طیف سنتی و مدرن قرار دهند و تفاوت ها، تعارض ها و شکاف های این دوگانه را برجسته کنند. برداشت ایستا از نسل ها و بی توجهی به تنوع درونی آن ها هم بخشی از ماجراست. به همین سبب مطالعات نسلی مستلزم بازبینی اساسی هستند تا نَه تنها فهمی پویا و سیّال از نسل ها ارائه دهند، بلکه تنوع درونی هر نسل را نیز مدنظر قرار دهند. در این صورت، می توان تصویری خلاقانه و پویا از فرهنگ ایرانی ترسیم کرد.
واکاوی حق صمیمیت در نگاه دختران دهه هشتادی؛ مطالعه ای کیفی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی و فرهنگی در سال های اخیر، روابط و ساختار خانواده ها را دستخوش تحولات عمیقی کرده است. در این میان به نظر می رسد فهم و تفسیر جدیدی از روابط، حقوق و انتظارات بین والدین و فرزندان در حال شکل گیری است. مطالعه کیفی حاضر که در سال ۱۴۰۳ در شهر یزد انجام شده، به بررسی درک و تفسیر دختران دهه هشتاد از حقوق و انتظاراتشان در خانواده پرداخته است. با توجه به معیار اشباع داده ها، ۳۰ نفر از مشارکت کنندگان به صورت هدفمند انتخاب و وارد مطالعه شدند. داده ها به روش تحلیل مضمون تحلیل شدند. یافته ها نشان داد مشارکت کنندگان، حقوق و انتظارات متفاوتی در خانواده برای خود قائل اند که بیشتر آن ها از سوی والدین به رسمیت شناخته نمی شود. یکی از مهم ترین انتظارات آن ها، برخورداری از حق صمیمیت، به ویژه در تعامل با پدر، بود. مضامین اصلی شامل "صمیمیت بایسته"، "پدرانگی تک ساحتی"، "بت انگاری مادی"، "تله پساسنت و گسست عاطفی" و مضمون نهایی "والدگری صمیمی و چندوجهی" بود که نشان از نیاز دختران به صمیمیت در روابط با والدین به ویژه پدر دارد. یافته های این مطالعه گویای آن بود که حق صمیمیت یکی از حقوق کلیدی مورد انتظارِ دختران دهه هشتادی از والدین خویش است. از نظر آن ها، والدگری صرفاً به تأمین رفاه مادی فرزند محدود نمی شود و پدر و مادر ایدئال باید فرصت فراغتی خود را در کنار فرزندان، همراه با صمیمیت و محبت سپری کنند علاوه بر این، رسیدگی به امور دختران تنها وظیفه مادر نیست و پدران نیز مسئولیت های زیادی دارند. این مطالعه افزون بر باز کردن دریچه ای برای مطالعات کمّی و کیفی در زمینه حقوق و انتظارات نسل جدید در خانواده و فراهم ساختنِ امکان ورود حوزه های مختلف علمی به آن، به لحاظ کاربردی توجه بیشتر والدین، مسئولین مدارس، مراکز مشاوره و سیاست گذاری اجتماعی به این موضوع را تأکید می کند.
مرور نظام مند مطالعات با موضوع خودکشی کودکان و نوجوانان در ایران بین سال های ۱۴۰۲-۱۳۸۵(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خودکشی ازجمله مسائل و آسیب های اجتماعی به شمار می رود که در دهه های اخیر رشد چشمگیری داشته است. سن اقدام به خودکشی نیز پایین آمده و شیوع چشم گیر این پدیده در میان کودکان و به ویژه نوجوانان نگرانی های زیادی ایجاد کرده است. بر این اساس، این پژوهش با استفاده از روش مرور نظام مند و رویکرد کیفی، به بررسی نقاط قوت و ضعف مطالعات انجام شده طی سال های ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۲ و نیز ارزیابی پیشنهادهای کاربردی موجود برای کاهش این مسئله پرداخته است. برای این منظور، پس از جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی و پالایش مطالعات با موضوع خودکشی کودکان و نوجوانان، ۸۳ مطالعه وارد فرایند مرور نظام مند شد. نتایج نشان داد اگرچه تلفیقی از عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی، زمینه ای و فرهنگی در افزایش یا کاهش افکار و رفتارهای خودکشی در این گروه سنی نقش دارند، اما اغلب مطالعات این حوزه، خودکشی را پدیده ای روانی و فردی پنداشته اند که درنتیجه یک اختلال روانی انجام می گیرد و با رویکرد روان کاوانه یا روان پزشکانه به آن پرداخته اند. ازاین رو نگاه غالب به خودکشی همچنان به عنوان پدیده ای روان شناختی است تا اجتماعی و فرهنگی.
ناهمنوایی زنان با حجاب رسمی در ایران: واکاوی دیدگاه موافقان در چهارچوب نظریه هراس اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حجاب زنان در ایران به یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، به ویژه در سال های اخیر، تبدیل شده و بحث و مناقشه پیرامون آن در محافل علمی، سیاسی، فضای عمومی و رسانه ها به طور مستمر جریان دارد. این پژوهش به بررسی دلایل و راهکارهای ارائه شده از سوی موافقان الزام حجاب و مقابله با بی حجابی می پردازد. در این راستا، از نظریه هراس اخلاقی که فرآیند برانگیختن نگرانی اجتماعی نسبت به یک موضوع را از طریق عملکرد دست اندرکاران اخلاق و رسانه های جمعی توضیح می دهد، بهره گرفته شده است. این مطالعه کیفی با روش تحلیل محتوای مبتنی بر قیاس انجام شد. برای گردآوری داده ها، سخنرانی ها، یادداشت ها و مصاحبه های مرتبط با موضوع مقابله با بی حجابی که در پایگاه های خبرگزاری های رسمی داخلی از مهرماه ۱۴۰۱ تا تیرماه ۱۴۰۳ منتشر شده بودند، مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد دست اندرکاران مسئول، ناهمنوایی زنان با حجاب رسمی را تهدیدی برای خانواده، نظام اجتماعی-فرهنگی، نظام سیاسی و دین درک می کنند و این گروه از زنان را به مثابه «کنشگران شهرآشوب» برمی سازند که چنین تهدیداتی را برای نظم اجتماعی ایجاد می کنند. درنهایت، آن ها به عنوان راهکار خواهان مقابله با بی حجابی از طریق شیوه های سخت و نرم می شوند. پس از اعتراضات اجتماعی ۱۴۰۱، هراس اخلاقی مبتنی بر مدل مهندسی نخبگان حاکم برای کنترل پوشش زنان شدت گرفته و به اقدامات کنترلی بیشتر منجر شده است. بااین حال، این رویکرد نتوانسته مقبولیت اجتماعی لازم را کسب کند و موجب تداوم تعارض و تقابل میان حاکمیت و زنانی شده است که برای دستیابی به حق اختیار بر پوشش خود تلاش می کنند.
مطالعه فرآیند شکل گیری پدیده زباله گردی و پیامدهای آن در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده زباله گردی یکی از مسائل اجتماعی نوظهور و در حال گسترش در کلان شهرهای ایران است که زیست شهری را با چالش های متعددی مواجه کرده و تأثیرات زیادی بر زندگی فردی، بنیان خانواده و مدیریت شهری گذاشته است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه فرایند شکل گیری پدیده زباله گردی در شهر اهواز است. در این راستا، از روش نظریه پردازی زمینه ای و شیوه نمونه گیری هدفمند با استراتژی نمونه گیری نظری استفاده شده و با ۲۲ نفر از زباله گردهای اهواز مصاحبه های عمیق صورت گرفته است. یافته ها نشان دهنده ۱۲ مقوله فرعی شامل چالش های مسکن، تنگناهای معیشتی خانواده، فشارهای دوستان و بستر محیطی ملتهب، فقدان حمایت های نهادی کافی و پایدار، فقر فرهنگیِ تشدیدکننده فقر معیشتی، تنش های عاطفی درون خانواده، بستر شکل دهنده راهبرد زیست معیشتی خودگردان، تقلا برای بقای معیشت خانواده، پیامدهای جسمی، روحی، زیست محیطی، اجتماعی و امنیتی است. همچنین، پنج مقوله اصلی شامل استیصال اقتصادی، فشارهای ساختاری، بستر فرهنگی تنش زا، اتخاذ راهبرد زیست معیشتی خودگردان و پیامدهای چندگانه پدیده زباله گردی و یک مقوله هسته با عنوان «پدیده زباله گردی به مثابه زایش تنش اجتماعی» شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان داد فرایند شکل گیری پدیده زباله گردی از بسترهای اقتصادی و فرهنگی خانوادگی آغاز و توسط فشارهای ساختاری تشدید می شود. در چنین شرایطی، زباله گردها راهبرد زیست معیشتی خودگردان را اتخاذ می کنند و به طور فردی، گروهی یا خانوادگی مشغول به زباله گردی می شوند. آن ها مفهوم زباله گردی را به شغلی مستقل و در دسترس تقلیل می دهند که پیامدهای چنین کنشی، شامل مشکلات جسمی، روحی و زیست محیطی است.
از باورهای ذهنی مطلوب تا چالش های عملی شکل گیری تعاملات با فرزند: یک مطالعه زمینه ای در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار خانواده، شیوه های تعاملات میان والدین با یکدیگر، سبک های تربیتی و شکاف نسلی میان والدین و فرزندان، نقش مهمی در شکل گیری تعاملات بین اعضای خانواده و ایجاد فضایی اقتدارگرایانه یا دموکراتیک دارند. در این راستا، پژوهش حاضر به مطالعه چگونگی شکل گیری و وضعیت گفت وگو میان والدین و فرزندان در خانواده های شهر یزد پرداخته است. بدین منظور، از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای استفاده شد و ضمن استفاده از نمونه گیری نظری با ۲۵ نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد مصاحبه های عمیق به عمل آمد. داده های گردآوری شده از طریق کدگذاری های باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند و درنهایت ۶۷ مقوله فرعی و ۱۶ مقوله اصلی شناسایی گردید. مقوله هسته پژوهش «شکاف نظر و عمل در گفت وگو با فرزند» بود که در قالب مدل پارادایمی و طرح واره نظری ارائه شد. نتایج تحقیق نشان دهنده شکاف میان باورهای ذهنی والدین و چالش های عملی در تعاملات آن ها با فرزندان است که تأثیر مستقیم بر وضعیت گفت وگو در خانواده دارد. درواقع، علی رغم آن که امروزه والدین به لحاظ ذهنی به برقراری تعاملات سازنده و گفت وگو با فرزندان خود معتقدند؛ اما در عمل به دلیل محدودیت های زمانی، تکنولوژی های ارتباطی، فرهنگ والدین و شکاف نسلی، در شکل گیری این تعاملات با مشکلاتی مواجه هستند.