
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون (قند پارسی سابق)
نقد، تحلیل و زیبایی شناسی متون سال 7 زمستان 1403 شماره 25
مقالات
حوزههای تخصصی:
نمادگرایی در متون ادبی، یکی از کاربردی ترین و مهم ترین عناصر ِ تصویرگری محسوب می شود. در این مقاله، شگردهای مولانا در تصویرگری های «نمادین نفس» در غزلیات شمس-مطالعه موردی نمادهای جانوری مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری، غزلیات شمس است. این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی در صدد پاسخگویی به این پرسش هاست که در غزلیات مولوی برای تبیین نفس و حالات او از چه جانورانی به صورت ِنمادین بهره گرفته شده است و همچنین هر کدام از جانوران، چه ویژگی های نفس را تصویر می کنند؟ برای رسیدن به این منظور، نخست، به تعاریفی از نماد و نفس و انواع آن ها پرداخته شد سپس، نوآوری های خیال انگیز غزلیات، با ذکر نمونه هایی همراه با علّت قرارگرفتن این جانوران به عنوان نماد نفس مورد بررسی قرار گرفت و نمادهایِ حیوانیِ مربوط به نَفْس در غزلیات با استفاده از پیشینه فرهنگیِ هر یک بیان شد. نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر این است که مولانا شاعری نمادگراست و در حوزه آفرینش تصاویر جانوری، مهارتی خلاقانه دارد و علاوه بر آن نشان می دهد که حیواناتی نظیر «سگ، خر، زاغ، گاو، مار، اسب، جغد، خوک، گرگ، روباه» از جمله جانورانی هستند که در غزلیات، رمزواره آن ها، با توجه به صفات مهم ، هر جانور، نمادی از نفس امارّه و یا دیگر جنبه های آن قرار گرفته اند. به عنوان مثال، تمایلات نفسانی سگ ِ خفته ای، همانند « حرص، خشم، شهوت »هر کدام، از دل آدمی بیدار می شوند و به مردار دنیا حمله می کنند. همچنین در بین این حیوانات، بیشترین بسامد را، «سگ» با 17 نمونه به خود اختصاص داده است.
نقد و بررسی شرح خسرو و شیرین نظامی از دکتر سید شاهرخ موسویان
حوزههای تخصصی:
واپسین شرح خسرو و شیرین، شرحی است که سید شاهرخ موسویان نوشته و در سال 1400 به وسیله انتشارات الماس دانش به چاپ رسانده است. موسویان قصد داشته شرحی جامع بر مشکلات این منظومه بنویسد و خطاهای وحید دستگردی را نیز تصحیح کند. از آنجا که نقد و بررسی این شرح می تواند به شارح در ویرایش نهایی اثر کمک کند و شرحی منقّحی در اختیار دوست داران این اثر قرار دهد، در این مقاله این شرح از جهت شرح ابیات، تصحیح متن، صنایع ادبی، ارجاعات و مسائل ویرایشی بررسی شده و در نهایت مشخص شده که شارح دست کم در 69 بیت، شرح خوبی ارائه نکرده و دچار سهو و خطا شده است. در 90 بیت، متوجه ضبط نادرست نسخه وحید نشده و در نتیجه شرح درستی ارائه نکرده است. در چندین بیت، صنایع ادبی را به خوبی تشخیص نداده است. در ارجاعات اشکالات زیادی وجود دارد، از جمله اینکه شواهد بدون ذکر منبع اند و گاهی به منابع دست اول ارجاع داده نشده است. در این شرح همچنین اشکالات ویرایشی زیادی به دلیل عدم رعایت فاصله و نیم فاصله بین کلمات وجود دارد.
مطالعه تطبیقی مفهوم زمان کیفی در رمان شازده احتجاب و اقتباس سینمایی آن بر اساس نظریه تصویر-زمان ژیل دلوز
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر مشترک میان ادبیات و سینما، مبحث زمان است. در مورد زمان دو ویژگی شاخص وجود دارد؛ یک، زمانِ کمّی که عینی است و دوم زمانِ کیفی که وجودی ذهنی دارد. هانری برگسون بنیان آرای فلسفی خود را در مورد مفهوم زمان بر آگاهی ذهنی و زمان غیرخطی قرار داد. پس از آن، ژیل دلوز دیدگاه برگسون در باب زمان ذهنی را به حوزه سینما بسط داد. پژوهش حاضر بر آن است با مطالعه ای توصیفی - تحلیلی براساس دیدگاه تصویر - زمان دلوز، به بررسی تطبیقی مفهوم زمان کیفی در رمان شازده احتجاب و فیلم اقتباسی آن بپردازد. مطابق این پژوهش، استفاده نویسنده از تکنیک جریان سیال ذهن منجر به درهم شکستن زمان خطی داستان شده است و این امر، آشکار شدن عناصر تصویر - زمان را در رمان و اقتباس سینمایی وفادارانه آن در پی داشته است. به این ترتیب، مؤلفه های اساسی تصویر - زمان که شامل کریستال زمان و حافظه غیرارادی است به این ترتیب، مؤلفه های اساسی تصویر - زمان که شامل کریستال زمان و حافظه غیرارادی است به صورت عناصری همچون خاطره و رویا، فلش بک، شخصیتِ بی تحرک، نظام کریستالی و آینه در این اثر ظاهر شده است. هر یک از این ویژگی ها بر ذهنی شدن مفهوم زمان و ادغام حال و گذشته تأثیر گذاشته اند و کلی گسترده از زمان ایجاد کرده اند. از دستاوردهای پژوهش حاضر، علاوه بر آشکار کردن تفاوت ها و شباهات های رمان و فیلم شازده احتجاب از منظر زمان کیفی، دستیابی بر عناصر مشترکِ قابل انطباق در ادبیات و سینما براساس مفهوم زمان است.
بررسی دیدگاه مولوی و سهروردی نسبت به «زبان عبارت و زبان اشارت» در مسیر استکمال انسان
حوزههای تخصصی:
با پیدایش تصوف و آموزه های عرفانی، اقبال وتوجه مردم به این تعالیم روز به روز گسترش یافت و عرفا برای کمال انسان مقدمات و مراحلی را مطرح کردند که با سیر آن انسان به معرفت خداوند دست می یابد. با ایجاد تحول و دگرگونی در مبانی عرفان در ادوار مختلف، وجود موانع واختلاف در طرقی که برای استکمال انسان مطرح شد، زبان نیز ویژگی های تازه ای یافت. صوفیه برای تعالیم آموزه های خود به علاقمندان از زبانی خاص که به زبان عرفانی معروف است استفاده کردند، که به دو قسم زبان عبارت و زبان اشارت تقسیم می شود. زبان عبارت زبانی روشن وگویا است که برای تعالیم مبتدیان به کار می رود، زبان اشارت زبانی پیچیده و رمزی است. عرفا در مسیر سلوک خود به حقایق و تجربه هایی دست می یابند که با الفاظ معمولی و زبان روزمره قابل بیان نیست و زبان اشارت بهترین قالب برای این گونه تجربیات است. این پژوهش که به بررسی دیدگاه مولوی و سهروردی نسبت به زبان در مسیر کمال انسان پرداخته است، نشان دهنده به کارگیری هردو گونه زبان عبارت و زبان اشارت در آثار مولوی است. در مقابل سهروردی بیشتر از زبان اشارت سود جسته و تعالیم خود را در قالب زبان اشارت مطرح کرده است.
نقد و تحلیل فمنیستی فیلم سینمایی خاکستری نوشته تهمینه میلانی
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار ادبی و هنری با رویکردهای فمنیستی، گویایِ حقیقت ناگوار استخفاف و استثمار زنان در طول تاریخ از سوی نظام و فرهنگ مردسالار جوامع است. نهضت فمنیسم با انواع زیرشاخه هایش در پی شناسایی و بازنمایی نگرش نادرست جامعه به بانوان و تبعات منفی اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی ناشی از آن در حیات آنان به عنوان قشری مهم و تأثیرگذار در تاریخ تمدّن بشر است. سینما به دلیل قابلیت های بالای زبانی، تصویری و موسیقایی، از عرصه های مهم تجلّی احساسات و اندیشه های فمنیستی به شمارمی رود. تهمینه میلانی به عنوان یک سینماگر زن در آثار سینمایی خود بویژه «خاکستری» بازنمایی معضلات و مصائب اجتماعی قشر بانوان را از اولویّت های حرفه ای خود قرارداده است. این مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی فیلم خاکستری را با رویکرد «فمنیسم لیبرال» بررسی کرده، به این نتیجه رسیده است که سازندگان فیلم در بازنمایی مؤلّفه های مهمّ محتوایی از قبیلِ مطالبه حق آزادی، تحصیل، ازدواج، اظهار نظر و... و معضلات اجتماعی موجود بر سر راه بانوان دردستیابی به آن ها با استفاده شایسته از عناصر فرمی مهمّی چون لوکیشن، شخصیت ها، گفت وگوها، کنش های سینمایی، رنگ ها، موسیقی، زبان بدن، زوایای دوربین، موسیقی متن و ... به خوبی از عهده برآمده اند.
نقد و تحلیل جامعه شناختی کباب غاز جمال زاده؛ کتاب فارسی دوازدهم متوسطه: بر اساس اصول ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی ادبیات، دانش نو پایی است که در پی مطالعه تأثیر اجتماع بر ادبیات است و بالعکس. کباب غاز، داستانی طنزآمیز است که تصویری انتقادی از جامعه ایران در اوایل قرن بیستم ارائه می دهد. این پژوهش با استفاده از رویکرد ساخت گرایی تکوینی گلدمن، به بررسی ارتباط میان ساختار اثر ادبی و ساختار اجتماعی زمان نگارش آن می پردازد. به باور گلدمن، هر اثر ادبی نتیجه یک عقلانیت درونی آزاد است که به صورت مستقل از مقاصد آگاهانه نویسنده عمل می کند. در این تحلیل، مفاهیم کلیدی نظریه گلدمن از جمله جهان نگری، آگاهی ممکن، ارزش اثر، تحول شخصیت ها، هنر و ساختار معنادار مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج پژوهش، نشان می دهد که جمال زاده از طریق شخصیت پردازی و موقعیت های طنزآمیز، تضادهای طبقاتی و ناهنجاری های اجتماعی دوران خود را به تصویر کشیده است. همچنین، این داستان بازتابی از جهان بینی روشنفکران انتقادی آن دوره است که خواهان اصلاحات اجتماعی و فرهنگی بودند. این مقاله استدلال می کند که کباب غاز نه تنها یک اثر ادبی، بلکه سندی تاریخی-اجتماعی است که درک عمیق تری از جامعه ایران در دوره گذار به مدرنیته را فراهم می آورد. تحلیل ساختاری داستان نشان می دهد که چگونه جمال زاده توانسته است مسائل پیچیده اجتماعی را در قالبی ساده و طنزآمیز برای مخاطب عام، قابل فهم سازد. در پایان، این پژوهش بر اهمیت مطالعه آثار ادبی مدرن در متون درسی از منظر جامعه شناختی تأکید می کند، چرا که چنین رویکردی می تواند به دانش آموزان در درک بهتر تاریخ اجتماعی و فرهنگی کشورشان کمک کند.