مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۴٬۹۶۱ تا ۱۱۴٬۹۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
شیخ کلینی در عصر غیبت صغری و همزمان با اوج گیری شبهات علیه امامیه به نگارش کتاب کافی اقدام کرد. بسیاری از شبهات مطرح شده علیه امامیه مربوط به اسماء و صفات الهی بود. شیخ کلینی با گزینش روایات و درج آنها در کتاب کافی علاوه بر ارائه تصویری از باورهای شیعیان تلاش کرد به اختلافات موجود در بین امامیه پایان داده و شبهات مخالفان را نیز پاسخ گوید. بررسی روایات کافی نشان می دهد شیخ کلینی قائل به تفکیک بین اسم و مسمی، توقیفی بودن اسماء الهی و جواز شیء نامیدن خدا است. او معیاری برای تفکیک صفات ذات از فعل ارائه کرده و اراده را در زمره صفات فعل الهی جای داده است. به شدت با نظریه تشبیه و تجسیم مخالفت ورزیده و همزمان با تاکید بر اشتراک معنوی صفات الهی و صفات مخلوقین به تفاوت های کاربرد این صفات در باره خدا و مخلوقات توجه کرده است. در پاره ای از صفات الهی مانند صفات خبری نیز از نظریه تاویل حمایت کرده و معنای ظاهری آیات را رد کرده است.
تحلیلی بر رهیافت های سنجش انتشار گازهای گلخانه ای در نواحی شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
133 - 166
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب و هوایی نتیجه فعالیت های انسانی مثل مصرف سوخت های فسیلی و تغییرات کاربری زمین است. درحالی که شهرها تنها 2 درصد مساحت کره زمین را اشغال می کنند، مسئول انتشار 71 تا 76 درصد دی اکسید کربن جهانی هستند. ازآنجاکه الگوی تولید و مصرف اقتصاد ایران برمبنای سوخت های فسیلی است، تمرکز جمعیت و فعالیت در کلان شهرها موجب افزایش مصرف این سوخت ها و انتشار متمرکز گازهای گلخانه ای شده است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل و مقایسه رهیافت های تولید- مبنا و مصرف- مبنا در سنجش انتشار گازهای گلخانه ای نواحی شهری و سپس اجرای آن ها در کلان شهر تهران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد و داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای گردآوری شده اند. برای سنجش میزان انتشار گازهای گلخانه ای از راهنمای هیئت بین دولتی تغییرات آب وهوا 1995 استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کلان شهر تهران و میزان مصرف انواع سوخت های فسیلی آن در یک بازه زمانی 11 ساله (1384 تا 1395) است. کلان شهر تهران به دلیل الگوی تولید، توزیع و مصرف بر مبنای سوخت های فسیلی و سبک زندگی مرتبط، سرانه بالایی در انتشار گازهای گلخانه ای دارد که آن را به بزرگ ترین کانون انتشار این گازها بدل کرده است. نتایج محاسبات با خط مشی پنل بین دولتی درباره تغییرات آب وهوا (رهیافت تولید- مبنا) نشان دهنده افزایش سرانه انتشار دی اکسید کربن کلان شهر تهران در یک بازه زمانی 10 ساله است (سرانه 94/4 و 09/5 تن به ازای هر شهروند در سال های 1385 و 1395). همچنین با استفاده از رهیافت مصرف- مبنا، سرانه رد پای کربن هر شهروند تهرانی 77/7 تن در سال به دست آمد. درنهایت، سرانه انتشار دی اکسید کربن کلان شهر تهران با برخی از کلان شهرهای دنیا مقایسه شد که نتایج نشان می دهد که سرانه انتشار دی اکسید کربن تهران بالاتر از کلان شهرهای بزرگ و پرجمعیتی چون ریودوژانیرو، سئول، بانکوک، بوینس آیرس، هنگ کنگ و لندن است. [1]. Intergovernmental Panel on Climate Change ( IPCC 1995 guidelines)
تبیین عوامل اقتصادی کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران در افق زمانی 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۲)
737 - 760
حوزههای تخصصی:
اقتصاد و مؤلفه های وابسته به آن در چند دهه اخیر جایگاه و نقش برجسته ای در روابط میان کشورها و سنجش قدرت ملی آن ها داشته است و در این میان قدرت دفاعی کشورها نیز بی تأثیر از رشد و توسعه اقتصادی آن ها نبوده و افزایش قدرت نظامی-دفاعی کشورها رابطه مستقیم و معناداری با سطح توسعه اقتصادی دارد. کشور ایران نیز با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیک و تهدیدات پیرامونی، افزایش قدرت و توان دفاعی خود را به منظور دستیابی به امنیت پایدار، همواره مورد توجه و تأکید قرار داده است. در همین راستا در مقاله پیش رو به منظور تبیین عوامل اقتصادی کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران در افق زمانی 1410 با مطالعه اسناد و سوابق علمی پیشین صورت پذیرفته مرتبط و استفاده از نظرات 50 نفر از خبرگان، تعداد 109 پیشران اقتصادی احصاء و در گام دوم با تشکیل پانل خبرگی پیشران های مشابه با یکدیگر، ادغام و تعداد 38 عامل مشخص شده است. در ادامه بر اساس نظر خبرگان به رتبه بندی و تعیین ارزش عوامل اقدام شده و تعداد 28 عامل مهم و اثرگذار تعیین و در انتها با استفاده از نرم افزار آینده پژوهی میک مک و به کارگیری روش تحلیل ماتریس متقاطع، تعداد 12 عامل مهم و تأثیرگذار و تعداد پنج عامل به عنوان عوامل اقتصادی کلیدی تأثیرگذار بر قدرت دفاعی ایران مشخص شده اند. طبقه بندی JEL : F52 ,H12 ,H56, Z18
ارزیابی تغییرات کاربری اراضی و پراکنش افقی مناطق شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی شهر ماهشهر در مقطع زمانی 1395- 1335)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۹
135 - 154
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی بسیاری از شهرهای ایران مخصوصاً اراضی حاشیه ای شهرها تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن جدید، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل شده اند. با توجه به اینکه در طی سال های اخیر شهر ماهشهر با پدیده مهاجرت مواجه بوده، تغییر و تحولات قابل توجهی را در کاربری اراضی شهری این شهر شاهد هستیم. تحقیق حاضر در پی ارزیابی تغییرات اراضی شهر ماهشهر در طی سال های 1335- 1395 می باشد. از این رو برای پی بردن به نوع و میزان تغییرات رخ داده در منطقه مورد مطالعه تصاویر سنجنده لندست TM, ETM, OLI / TIRS و همچنین تحولات جمعیتی این شهر بین سال های 1335 تا 1395 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. پس از عملیات بارزسازی، برای کشف و ارزیابی تغییرات از روش های فازی مبتنی بر شدت انطباق(Fuzzy Artmap < strong>) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که، در طی سال های 1355 تا 1365 که بیشترین مهاجر پذیری را شهر داشته، مساحت فضای سبز و مساحت مراتع تغییرات چندانی نداشته است؛ اما مطابق با رشد فضای شهری در طی سال های 1365 تا 1375 مساحت فضای سبز و مراتع به شدت کاهش یافته است. بنابراین با رشد جمعیت با تأخیر زمانی فضای سبز و مراتع کاهش یافته است. البته از سال های 1375 تا 1395 با وجود رشد جمعیت و رشد شهر، فضای سبز نیز افزایش یافته است.
تعامل حاکمان بویه و صفویه با اقلیت های دینی با تکیه بر تقریب ادیان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تعامل با اقلیت های دینی در تمامی حکومت ها امری مهم تلقی می گردد و حاکمان بویه (حک: 322-448 ق) و صفویه (حک: 907-1148 ق) نیز جهت تقریب ادیان و استفاده از علوم و دانش این مجموعه از ساکنین کشورهای اسلامی به این موضوع توجه ویژه داشتند یا خیر، پژوهش حاضر یک پژوهش تاریخی به شمار می رود به صورت توصیفی، تحلیلی بوده و موضوعات مربوط به آن از منابع معتبر تاریخی به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. مقاله حاضر می کوشد چگونگی رفتار این دو دولت با اقلیت های دینی را بررسی و تصویری واقع گرایانه از رفتار بویه و صفوی با اقلیت ها ارائه نماید. نتایج حاصل از تحقیقات نشان می دهد که آل بویه و صفوی گرچه شیعه مذهب بودند و طبیعی بود که حاکمان شیعه با اقلیت های دینی رفتاری مشابه داشته باشند، اما این دولت بویهیان بود که عدالت را بین مسلمانان و اقلیت ها تحقق بخشید و در اکثر موارد در دیوان ها از آنان استفاده می کرد؛ اما صفویان در بیشتر دوره حکومت خود نه تنها از اقلیت ها در دربارشان استفاده نمی کردند، بلکه در بیشتر موارد به حقوق آنان احترام نمی گذاشتند حتی با آن ها برخورد غیرانسانی نیز داشتند.
نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبت گرا بر اعتماد سازمانی (مورد مطالعه: معلمان مدارس کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
101 - 124
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد سازمانی نوعی سرمایه ارزشمند است که شناخت پیشایندها و چگونگی توسعه آن می تواند موجب تسهیل همکاری و تلاش جمعی برای ارتقای بهره وری سازمان شود. این پژوهش به بررسی نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری مثبت گرا بر اعتماد سازمانی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی- همبستگی و کمی است. جامعه آماری آن را معلمان مدارس شهر کاشان تشکیل می دهند که از میان آنها 328 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با کمک نرم افزارهای SPSS و آموس در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: رهبری مثبت گرا هم به طور مستقیم و هم از راه توانمندسازی روانشناختی بر اعتماد سازمانی، اثر مثبت و معنادار داشته است. همچنین وضعیت موجود هر سه این متغیرها در جامعه مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط بوده است. نتیجه گیری: رهبران سازمانی می توانند با ترویج روابط انسانی، ارتباطات، معناگرایی و جو مثبت گرایانه در سازمان خود زمینه تقویت نگرش مثبت کارکنان به نقش خود در سازمان را فراهم سازند و بدین ترتیب اعتماد سازمانی را توسعه دهند.
طراحی الگوی تلفیقی مدیریت استعداد به روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
79 - 104
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در دنیای رقابتی پیش روی سازمان های امروزین «جنگ بر سر استعدادها» موجب شده جذب، بهره برداری و توسعه کارکنان کلیدی به اولویتی مهم برای سازمان های پیشرو تبدیل شده است و انجام مؤثر آن به الگویی مناسب نیاز دارد. از این رو، پژوهش حاضر به ارائه الگویی تلفیقی برای مدیریت استعدادها در سازمان پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش دارای از نظر رویکرد استقرایی، از نظر هدف کاربردی و از نگاه نوع داده ها کیفی است. منابع اطلاعاتی آن را مقاله های منتشر شده در زمینه مدیریت استعداد تشکیل می دهند و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 33 مقاله وارد فرایند تحلیل شده است. داده ها با استفاده از ابزار فیش برداری گردآوری و با تکنیک تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: الگوی تلفیقی مدیریت استعداد از هفت مقوله اصلی تشکیل شده که عبارت اند از: شناسایی و کشف منابع استعداد، جذب منابع استعداد، انتخاب منابع استعداد، توسعه منابع استعداد، حفظ و نگهداشت منابع استعداد، ارزیابی منابع استعداد و نتایج حاصل از منابع استعداد. نتیجه گیری: تلاش برای مدیریت همه جانبه کارکنان کلیدی می تواند مزیت رقابتی پایداری برای سازمان فراهم سازد. الگوی تلفیقی ارائه شده در این پژوهش می تواند راهنمای عمل مدیران منابع انسانی در این زمینه باشد.
تأثیر رهبری زهرآگین بر ترومای سازمانی از راه ترویج رفتارهای ریاکارانه و ماکیاولی گرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۱۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۷
159 - 184
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: فشار و شوک روانی شدید ناشی از رخ دادن رویدادهای ناگوار پیش بینی نشده می توانند پیامدهای مخرب بسیاری بر فرد و سازمان بر جای بگذارند. سبک رهبری یکی از عواملی است که می تواند در بروز این حالت روانی اثرگذار باشد. از این رو، این پژوهش نقش رهبری زهرآگین در بروز ترومای سازمانی را راه ترویج رفتارهای ریاکارانه و ماکیاولی گرانه بررسی کرده است.
روش شناسی: این پژوهش کاربردی، کمی و توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری آن را کارکنان سازمان های دولتی شهر کرمان تشکیل می دهند برای نمونه گیری نیز از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ ارزیابی و تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شده است.
یافته ها: رهبری زهرآگین هم به طور مستقیم و هم از راه رفتارهای ماکیاولی گرانه و ریاکارانه بر ترومای سازمانی تأثیر مثبت داشته است.
نتیجه گیری: پیشگیری و اصلاح رفتارهای غیرکارکردی مدیران به عنوان الگوهای رفتاری در سازمان می تواند از بروز رفتارهای مخربی که سلامت روانی کارکنان را به خطر می اندازند جلوگیری کند.
واکاوی سیاست های ارتباط دانشگاه و صنعت در ایران: ارائه مدلی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه ریزی آموزشی دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۸
115 - 150
حوزههای تخصصی:
دانشگاه و صنعت در جهان امروز از عوامل مهم در توسعه هر جامعه ای به شمار میروند. بنابراین ارتباط بین این دو نهاد امری است که بیش از پیش مورد توجه سیاستگذاران و برنامه ریزان کشورها قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر واکاوی سیاستهای ارتباط دانشگاه و صنعت می باشد. بدین منظور با کاربست روش نظریه زمینه ای به بررسی این مساله پرداخته شد. ابزار مورد استفاده در پژوهش مصاحبه عمیق بوده است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 12 نفر از مدیران بخشهای ارتباط با دانشگاه، تحقیق و توسعه و آموزش در صنعت و مدیران بخش ارتباط با صنعت و اساتید، دانشجویان که در دانشگاه با صنعت همکاری داشته اند بودند در قالب نمونه های نظری، به طور هدفمند و با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب و مورد مصاحبه قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش کدگذاری و مقوله بندی استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد علیرغم تلاشهای زیادی برای بهبود روابط بین دانشگاه و صنعت صورت گرفته است با این وجود ارتباط بین این دو نهاد در کشور اثربخشی و کارایی لازم و کافی را ندارد. در انتها نیز مدلی برای بهبود ارتباط بین دانشگاه و صنعت در کشور ارائه گردیده است.
استراتژی ها و راهکارهای مقابله با کرونا
حوزههای تخصصی:
اندازه گیری و کاهش ارزش دارایی های مالی
حوزههای تخصصی:
رویارویی دنیل دنت و سم هریس در مسئله اراده آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در صدد است تا با رویکردی تحلیلی ، اختلاف دیدگاه دنیل دنت و سم هریس - درباره تعارض ارادهٔ آزاد و جبرگرایی - را تبیین و ارزیابی کند؛ هرچند هر دو فیلسوف ، فیزیکالیست تحویل گرا هستند، اما دربارهٔ این مسئله رویکردهای متفاوتی دارند. دنیل دنت ، با حذف شرط امکان های بدیل و با تکیه بر مفاهیم کنترل ، خود کنترلی، و تأمل ، تقریری خاص از مبدأیت فاعل نسبت به عملش ارائه کرده و این گونه ارادهٔ آزاد را تبیین می کند. او به عنوان یک نئوداروینیست ، پدیده های فیزیکی و ذهنی انسان را بر اساس نظریهٔ تحوّل تبیین می کند و در عین پذیرش جبر علّی ، نشان می دهد که چگونه هنوز فاعل می تواند در تصمیمات و اعمالش فاعلیت داشته باشد. در نتیجه، او جبرگرایی را مستلزم اجبار نمی داند. در حالی که سم هریس ، با نگاهی عصب شناسانه و بر پایهٔ آزمایش های لیبت ، ارادهٔ آزاد را توهّم دانسته و به عنوان یک ناسازگارگرای جبرگرا ، به نقد دیدگاه سازگارگرایان - از جمله دنت - می پردازد و دنت در مقابل ، از موضع خود دفاع می کند. جستار حاضر پس از تحلیل دیدگاه این دو فیلسوف و تبیین نقد و پاسخ ، به ارزیابی دیدگاه آنها می پردازد. ناسازگاری درونی دیدگاه های این دو فیلسوف ، ناموفق بودن در توجیه عناصر دیدگاهشان و غیر مستدل بودن نقدهای آنها علیه هم ، از جمله مواردی هستند که بر پایهٔ آنها ، هیچ کدام را در دفاع از موضعشان موفق نمی بینیم؛ هرچند دنت - در دفاع از موضعش - نسبت به هریس، قوی تر ظاهر می شود.
Philosophy and The Human Inheritance in a Post-Western World(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The dissolution of the Western-dominated Postwar Order, and the Eurocentric myths that sustain it, presents a unique opportunity to ponder an old question posed by every new generation: How can philosophy, which Islamic and ancient Greek learning traditions have long defined as the pursuit of “wisdom,” resume its millennial civilizing role? This paper looks beyond passing political events to reconsider why philosophy was viewed in this role. As different as al-Fārābī, Ibn Sīnā, Ibn Khaldūn, Mullā Ṣadrā, Hegel and Heidegger are from each other, they all approached the question of civilization philosophically by way of the fundamental question of beingness (mawjūdiyya) and existence (wujūd). Moreover, they strove for “completeness” of thinking with the “practical,” where, however, they resisted the temptation to reduce man to his practical or biological functions. Given the magnitude of the present challenges we all face, no dialogue across cultural boundaries can ignore the caution with which philosophical tradition has laid out the terms of this completeness in being.
Investigating Foreign Language Enjoyment and Public Speaking Class Anxiety in the EFL Class: A Mixed Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۹, Issue ۱, Spring ۲۰۲۰
115 - 152
حوزههای تخصصی:
Foreign language enjoyment and speaking anxiety in the classroom are two potential emotion-inducing factors for foreign language learning. This sequential mixed methods study investigated whether and to what extent Iranian EFL students experienced foreign language enjoyment and public speaking anxiety in their English classrooms, and how they characterize the sources of the enjoyment and speaking anxiety in such a context. To these ends, 128 learners of English as a foreign language (EFL) from several English language institutes, selected based on convenience sampling, took part in this research. They completed Dewaele and MacIntyre’s (2014b) Foreign Language Enjoyment and Yaikhong and Usaha’s (2012) Public Speaking Class Anxiety questionnaires, and write down about an episode in which they had experienced enjoyment and speaking anxiety in the EFL classroom. Quantitative and qualitative statistical data analyses were applied to examine foreign language enjoyment and public speaking class anxiety. Descriptive data analysis showed that the learners had a medium-to-high foreign language degree of enjoyment and a low level of public speaking anxiety. Besides, they reported more enjoyment than public speaking anxiety in class. Further qualitative data analysis revealed 12 sub-themes and four main themes of Teacher, Learning, Class Activities, and Class Atmosphere in explaining their enjoyment, as well as eight sub-themes and four main themes of Exam Phobia, Reaction/Feedback, Personal Failure, and Lack of Self-Confidence for speaking anxiety. The findings provide implications for language teachers and policymakers to gain better insights into factors underlying enjoyment and speaking anxiety in the field of foreign language learning.
The Effect of Interactionist vs. Interventionist Models of Dynamic Assessment on L2 Learners’ Pragmatic Comprehension Accuracy and Speed(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۹, No. ۱, June ۲۰۲۰
279 - 320
حوزههای تخصصی:
Various models of Dynamic Assessment (DA) have been used in L2 pragmatic instruction and have proved their significant contributions to pragmatic production; however, there is a paucity of research regarding their implementation for pragmatic comprehension. Therefore, this study sought to investigate the effects of interactionist and interventionist models of DA on the accuracy and speed of pragmatic comprehension among a convenience sample of 60 advanced EFL learners who were randomly assigned into two DA groups and a control group. A listening pragmatic comprehension test developed and validated by Garcia (2004) was used both as a pretest and as a posttest. During the 14-session treatment, the interactionist DA group received metapragmatic instruction about 28 conversations, and learners interacted with each other and the teacher. Assistance and scaffolding were continuously provided by the teacher as the more knowledgeable other (MKO) within the learners’ Zone of Proximal Development (ZPD). The interventionist DA class received its treatment based on DA procedures as presented by Lantolf and Poehner (2010). However, the Non-DA group only received metapragmatic instruction about the conversations from the instructor without any DA-based intervention or interaction. Data analysis using one-way ANCOVA revealed that study groups differed in their pragmatic comprehension accuracy and speed: DA groups significantly outperformed the control group. The interventionist DA group did significantly better than the interactionist DA group for pragmatic accuracy but nor for pragmatic comprehension speed. The pedagogical implication of the study is that teachers can utilize interventionist and interactionist DA to foster learners’ pragmatic comprehension accuracy.
ارزیابی تکنیک های برندسازی در شکل گیری تصویر ذهنی شهر بوشهر با تأکید بر سه گروه گردشگران، شهروندان و کارشناسان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
69 - 82
حوزههای تخصصی:
در عصر جهانی شدن و رقابت شهرها برای جذب شهروندان، سرمایه گذاران و گردشگران، تصویر شهر و چگونگی ادراک آن مورد توجه قرار گرفت، در این دوره برندسازی به عنوان یک فرصت بزرگ برای شهرها با تمرکز بر مفهوم تصویر شهر و استفاده از ابزارهای مختلف در پی ارتقاء آن و جذب مخاطبین مختلف در راستای اهداف اقتصادی و اجتماعی می باشد. هدف این پژوهش سنجش ادراک ذهنی مخاطبین (کارشناسان، شهروندان و گردشگران) از شهر بوشهر و ارزیابی ابزارهای مختلف برندسازی در شکل گیری آن می باشد. در این پژوهش ابتدا با رویکرد کیفی و تحلیل ادبیات تحقیق، مؤلفه ها و تکنیک های مختلف در برندسازی شناسایی شده و سپس با مطالعه میدانی و با استفاده از روش مقایسه میانگین ها و تحلیل واریانس یک طرفه در نرم افزار spss عناصر شکل دهنده تصویر ذهنی از شهر بوشهر و تفاوت بین گروه ها مورد بررسی قرار گرفته است. چهار مؤلفه ساختار کالبدی، ویژگی های اجتماعی- فرهنگی، امکانات و زیرساخت ها، و تبلیغات همراه با زیرمجموعه آنها ابزارهای برندسازی و شکل دهنده تصویر شهر شناسایی شده اند. نتایج نشان می دهد مؤلفه فرهنگی و اجتماعی با میانگین 3.25 ، امکانات و زیرساخت ها (3.14) بیشترین تأثیر را در ذهن مخاطبین و ساختار کالبدی با میانگین (2.94) و تبلیغات رسانه ای (2.03) کمترین تأثیر را گذاشته است. همچنین بین سه گروه گردشگران، شهروندان و متخصصین در بررسی معیارها اختلاف معناداری مشاهده شد. جهت تقویت تصویر شهر بوشهر از نگاه بیرونی (گردشگران) و درونی (شهروندان و سایرین) بر اساس نتایج پژوهش، استفاده از ابزار مداخله کالبدی از جمله طراحی شهری و منظر در کنار استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و رسانه ضروری به نظر می رسد.
برآورد ﺑُﻌﺪ ﻓﺮاکﺘﺎﻟی ژئومورفولوژی کرانه های شمال خلیج فارس ﺑﺎ استفاده از روش شمارش جعبه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
159 - 174
حوزههای تخصصی:
در پیوند با پدیده های ژئومورفولوژی کرانه ای خلیج فارس از دید ریخت شناسی، آشوبناک و درهم تنیده بنظر می آیند اما از دید هندسه فراکتال خورها از یک نظم درونی برخوردار می باشند. در این پژوهش با استفاده روش شمارش خانه ای، بُعد هندسه فراکتال خورهای کرانه شمالی خلیج فارس شامل: خورهای دریایی (خور موسی در کرانه های دریایی ایران و خور عبدالله در مرز مشترک کویت و عراق) و پیچانرودهای رودخانه ای (اروند رود و رودخانه دالکی) با استفاده از نرم افزار Arc GIS و تصاویر ماهواره ای لندست8، در ده مقیاس صدکیلومتر تا یکصد متر، بدست آورده شد. هدف ما در این پژوهش بررسی الگوی نظم در ژئومورفولوژی هندسی خورهای شمال خلیج فارس و پیچانرودی رودخانه ها از دیدگاه فراکتالی و ارتباط آن به فرایندهای (زمین شناسی، آب و هوایی، آبی و ...) می باشد. نتایج نشان از آشوبناکی خور دریایی موسی با بُعد کلی فراکتال ۱.۵ و 0.6 برای خور عبدالله می باشد. بُعد فراکتالی دو رودخانه دالکی و اروند رود تقریبا ۰.۵ می باشد. بطور کلی در این پژوهش می توان چنین نتیجه گیری کرد که از دید پدیده های ژئومورفولوژی فرکتال، خورهای دریایی شمال خلیج فارس (بویژه خور موسی) وارد مرحله لبه آشوبناکی شدند. همچنین آشوبناکی بعد فرکتال در مقیاس 100 متری رودخانه اروند رود بیشتر از رودخانه دالکی می باشد. در مجموع پدیده های ژئومورفولوژی خورها و پیچانرودها در مقیاس 100 متری دچار آشوبناکی است که نشان از کارکرد و اثرگذاری فرایندهای آبی ساحلی مانند نیروی مَه کشند – کَه کشند، امواج دریایی، فرسایش آبی و سست بودن رسوبات در خورها و پیچانرودهای ساحلی شمال خلیج فارس دارد.
بررسی نقش سرخوردگی زناشویی در نگرش به روابط فرازناشویی با نقش تعدیلی هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹ (پیاپی ۵۴)
139-146
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سرخوردگی زناشویی در نگرش به روابط فرازناشویی با نقش تعدیلی هوش هیجانی انجام شد. این مطالعه به روش توصیفی-مقطعی در جامعه آماری افراد متاهل مراجعه کننده به مراکز خدمات روانشناختی و مشاوره شهر تهران در سال 1398 انجام شد. 250 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای از سه مرکز به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از فرم اطلاعات جمعیت شناختی، مقیاس نگرش به خیانت زناشویی (واتلی، 2008) ، مقیاس سرخوردگی زناشویی (نیهویس و بارتل، 2006) و سیاهه هوش هیجانی (بار آن، 1997) استفاده شد. تحلیل داده ها در نرم افزار SPSS نسخه 19 با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد. نتایج نشان داد نگرش به روابط فرازناشویی با سرخوردگی زناشویی ارتباط مثبت و با هوش هیجانی ارتباط منفی و معنی دار دارد (05/0> P ). همچنین بین سرخوردگی زناشویی و هوش هیجانی ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد (05/0> P ). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سرخوردگی زناشویی (296/0= β ) و هوش هیجانی (304/0- = β ) در مجموع 24/0 از تغییرات نگرش به روابط فرازناشویی را تبیین می کنند ( 01/0> P )؛ اما اثر تعدیل گری هوش هیجانی معنادار نبود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر لازم است در مشاوره و آموزش زوجین با هدف کاهش روابط فرازناشویی، به راهکارهای کاهش سرخوردگی زناشویی و افزایش هوش هیجانی توجه شود.
شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی سازمانی (مطالعه موردی: آموزش و پرورش خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۶ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴۳
۲۹-۵۲
حوزههای تخصصی:
امروزه کارآفرینی سازمانی بستری برای ارتقای عملکرد سازمانها و توسعه مشارکت کارکنان در فرایندهای سازمانی متناسب با شرایط و اقتضائات محیطی در راستای کسب بهره وری سازمانی به شمار می آید. اهمیت موضوع کارافرینی سازمانی در مدیریت سازمانها تا جایی پیش رفته است که علاوه بر مجموعه های صنعتی و تولیدی، مجموعه های غیرانتفاعی و خدمات- محور نیز توجهی ویژه به عوامل ایجادکننده توسعه کارآفرینی سازمانی دارند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی و ارائه مدلی برای توسعه کارآفرینی سازمانی در اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی انجام شده که از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای و از نظر روش توصیفی پیمایشی با جهت گیری اکتشافی است. پس از انجام 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان کارآفرینی، اشباع نظری حاصل شد و با روش داده بنیاد، عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی در هشت مفهوم کلان، شناسایی شد. به منظور سنجش اهمیت عوامل، پرسشنامه ای با 41 سؤال طراحی و براساس جدول مورگان میان 180 نفر از کارکنان اداره کل آموزش و پرورش خراسان رضوی در هشت معاونت توزیع شد. روایی پرسشنامه ها از طریق روایی محتوایی با تأیید خبرگان و نیز روایی سازه از طریق تحلیل عاملی تأیید شد. داده ها بر اساس آزمونهای فریدمن و تحلیل عاملی و با نرم افزار لیزرل تحلیل شدند. در پایان، مدل توسعه کارآفرینی سازمانی، مبتنی بر نظر خبرگان، در قالب مدل سه شاخگی مشتمل بر سه بعد ساختار (ساختار کارآفرینانه، استراتژی سازمان، سیستم تحقیق و توسعه و سیستم ارزیابی عملکرد)، رفتار (مدیریت کارآفرینی یکپارچه و شرایط کارکنان) و زمینه (محیط کارآفرینانه و حمایت اسناد بالادستی) ارائه شد.
رویکرد الگویابی معادلات ساختاری در تبیین تأثیر فشار شغلی با میانجی گری اشتیاق شغلی بر بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر طراحی و آزمودن الگویی در تبیین فشار شغلی با میانجی گری اشتیاق شغلی بر بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال های یادگیری ویژه بود. روش: این پژوهش از نوع الگویابی معادلات ساختاری و جامعه آماری آن شامل تمام مربیان مشغول فعالیت در «مراکز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری» تحت پوشش سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور در سال تحصیلی 1398-1397 بود که از بین آنها 1030 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی و داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش فرم کوتاه پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف (1989)، پرسش نامه فشار شغلی اورلی و گیردانو (1980)، پرسش نامه اشتیاق شغلی ش وفلی و س الانوا (2001 ) بودند. داده ه ا با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار AMOS مورد تجزیه و تحلیل ق رار گرفت. یافته ها: فشار شغلی به طور مستقیم موجب کاهش بهزیستی روان شناختی مربیان مراکز اختلال یادگیری ویژه، و به طور غیرمستقیم، از طریق افزایش اشتیاق شغلی موجب تعدیل میزان بهزیستی روان شناختی مربیان می شود (05/0 > P). نتیجه گیری: این پژوهش رابطه منفی بین فشار شغلی و بهزیستی روان شناختی، و رابطه مثبت بین فشار شغلی و اشتیاق شغلی را تأیید می کند. بنابراین، شایسته است با استفاده از نتایج این پژوهش و کاربست آن در برنامه ریزی ستادی و استانی، تعارضات موجود را شناسایی و با استفاده از رویکرد بوم نگر جهت بهبود شرایط بهزیستی روان شناختی مربیان این مراکز اقدام نمود.