مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
امکان های بدیل
حوزه های تخصصی:
آیا اختیار و تعین گرایی علّی با هم سازگارند؟ این پرسش مهم ترین پرسشی است که امروزه در کانون مباحث مربوط به اختیار خودنمایی می کند. این پرسش به این دلیل رخ می نماید که تعین گرایی علّی ما را با دوراهی چالش برانگیزی مواجه می کند که انتخاب هر یک از راه های آن، ما را به انکار اختیار سوق می دهد: (۱) تعین گرایی علّی یا صادق است یا صادق نیست؛ (۲) اگر تعین گرایی علّی صادق باشد، اختیار نداریم، زیرا تمام کارهای ما (از جمله اراده) نتیجه تخلف ناپذیر علّت های سابق خواهد بود؛ (۳) اگر تعین گرایی علّی صادق نباشد، اختیار نداریم، زیرا همه رویدادها اتفاقی خواهند بود و در نتیجه نمی توان آن ها را به فاعلی نسبت داد؛ (۴) بنابراین اختیار نداریم. در پاسخ به این ذوحدّین، یا باید نشان داد دست کم یکی از گزاره های (۲) و (۳) اشتباه است و یا منکر اختیار شد. نوشتار حاضر نگاهی به مباحث فیلسوفان تحلیلی معاصر درباره این پرسش انداخته و دیدگاه های آنان را دسته بندی و به اجمال معرفی کرده است و در پایان، با ذکر نکاتی، به مقایسه دیدگاه های فیلسوفان غربی با دیدگاه های متفکران اسلامی و بررسی تفاوت ها و شباهت های آن ها پرداخته است.
نقدی بر اختیارگرایی دکارتی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزه های تخصصی:
همسازگرایی دیدگاهی است که می گوید دترمینسم منطقاً با اراده آزاد همساز است و اختیارگرایی به عنوان شاخه ای از ناهمسازگرایی معتقد است در یک جهان دترمینیستی اراده آزاد امکان تحقق ندارد، ولی اراده آزاد محقق است؛ پس دترمینیسم نادرست است. آیا دکارت یک اختیارگراست؟ از این جهت که دوگانه انگاری این امکان را به «خود» می دهد تا علتی ورای علت های دیگر باشد، احتمالا او یک اختیارگراست. با وجود این خواهیم گفت، که اختیارگرایی او به جای تاکید بر مولّفه ناهمسازگرایانه «امکان های بدیل» بر مولفه همسازگرایانه «خودانگیختگی» مبتنی است. در نهایت می توان گفت که دیدگاه او از سه جنبة مهم همسازگرایانه محسوب می شود.
تحلیل و ارزیابی تلقی سلبی فیلسوفان از اختیار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متافیزیک سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
13 - 34
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به تحلیل و بررسی یکی از دو تلقی رایج اختیار یعنی تلقی سلبی یا همان تعریف اختیار به برخورداری از امکان های بدیل می پردازد؛ و سعی دارد با احصاء عقلانی انواع ردیه ها و دفاعیه های ممکن برای آن، به ارزیابی و تعیین صحت یا سقم این تلقی مشهور تاریخی نائل شود. بررسی ها نشان می دهد که اختلاف بر سر این صحت و سقم اولین اختلافی است که فلاسفه را در بحث از جبر و اختیار در قالب دو طیف عمده ناسازگارباور و سازگارباور رویاروی یکدیگر می نشاند. اختلاف این دو طیف از نسبت میان اختیار سلبی با دترمینیسم آغاز می شود، با بررسی امکان اختیار در یک جهان متعین ادامه می یابد و نهایتاً به شکل دو ایراد اساسی از جانب هر یک علیه دیگری قوام خود را می یابد: فرضیه ذهن آزار دترمینیسم از جانب ناسازگارباوران در برابر چالش معقولیت از سوی سازگارباوران؛ و به این ترتیب تأیید یا رد چنین تلقی یی نهایتاً بسته به ارزیابی این دو ایراد خواهد بود. حاصل ارزیابی ما در این مقاله ردّ تلقی سلبی است.
رویارویی دنیل دنت و سم هریس در مسئله اراده آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد است تا با رویکردی تحلیلی ، اختلاف دیدگاه دنیل دنت و سم هریس - درباره تعارض ارادهٔ آزاد و جبرگرایی - را تبیین و ارزیابی کند؛ هرچند هر دو فیلسوف ، فیزیکالیست تحویل گرا هستند، اما دربارهٔ این مسئله رویکردهای متفاوتی دارند. دنیل دنت ، با حذف شرط امکان های بدیل و با تکیه بر مفاهیم کنترل ، خود کنترلی، و تأمل ، تقریری خاص از مبدأیت فاعل نسبت به عملش ارائه کرده و این گونه ارادهٔ آزاد را تبیین می کند. او به عنوان یک نئوداروینیست ، پدیده های فیزیکی و ذهنی انسان را بر اساس نظریهٔ تحوّل تبیین می کند و در عین پذیرش جبر علّی ، نشان می دهد که چگونه هنوز فاعل می تواند در تصمیمات و اعمالش فاعلیت داشته باشد. در نتیجه، او جبرگرایی را مستلزم اجبار نمی داند. در حالی که سم هریس ، با نگاهی عصب شناسانه و بر پایهٔ آزمایش های لیبت ، ارادهٔ آزاد را توهّم دانسته و به عنوان یک ناسازگارگرای جبرگرا ، به نقد دیدگاه سازگارگرایان - از جمله دنت - می پردازد و دنت در مقابل ، از موضع خود دفاع می کند. جستار حاضر پس از تحلیل دیدگاه این دو فیلسوف و تبیین نقد و پاسخ ، به ارزیابی دیدگاه آنها می پردازد. ناسازگاری درونی دیدگاه های این دو فیلسوف ، ناموفق بودن در توجیه عناصر دیدگاهشان و غیر مستدل بودن نقدهای آنها علیه هم ، از جمله مواردی هستند که بر پایهٔ آنها ، هیچ کدام را در دفاع از موضعشان موفق نمی بینیم؛ هرچند دنت - در دفاع از موضعش - نسبت به هریس، قوی تر ظاهر می شود.
بررسی دیدگاه اشتیاق حاجی درباره نیازمندی الزامات اخلاقی به امکان های بدیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
157 - 178
حوزه های تخصصی:
درباره نیازمندی مسئولیت اخلاقی به امکان های بدیل در ادبیات معاصر اختیار، بحث های فراوانی صورت گرفته است، لیکن درباره نیازمندی سایر انواع احکام اخلاقی به امکان های بدیل شاهد بحث چندانی نیستیم. «اشتیاق حاجی» در آثار متعددی کوشیده است این خلأ را جبران کند. وی در همین راستا استدلال می کند که الزامات اخلاقی به امکان های بدیل نیاز دارند. وی برای نیل به این هدف، با استناد به برخی اصول شهودی مانند اصل هم ارزی، قانون کانت/ الزام و قانون کانت/ نادرستی، استدلال هایی را صورت بندی می کند که نشان می دهند الزامات اخلاقی از قبیل «باید»، «نادرستی» و «درستی» نیازمند امکان های بدیل هستند. نوشتار حاضر با روش توصیفی، تحلیلی، پس از نگاهی گذرا به استدلال های حاجی، پاسخ های وی را به یکی از مهم ترین اشکالات مطرح شده علیه اصول شهودی که مبنای استدلال هایش را شکل می دهد، مرور کرده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که استدلال وی درباره تحقق سرزنش پذیری اخلاقی در وضعیت های عاری از الزام اخلاقی آفاقی، قابل پذیرش نیست.