مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تأمل
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار به تبیین مفهوم نماد و استعاره در اندیشه ی ریکور پرداخته، سپس تلاش می شود رابطه ی آن دو، در چشم انداز کلی فلسفه ی وی، به نحوی مورد بررسی قرار گیرد که بتواند پاسخگوی سؤالات زیر باشد: آیا مفهوم نماد و استعاره در ریکور به یک معنا به کار می روند یا در دو حوزه ی کاملا متفاوت معنا می شوند؟ نحوه ی رابطه ی این دو مفهوم در تفکر ریکور به چه صورت است، آیا ارتباط مفهومی یا کارکردی با یکدیگر دارند؟ ریکور چگونه از هریک از این مفاهیم برای بسط هرمنوتیک خود بهره می برد؟ ریکور ضمن تبیین این مفاهیم، تلاش می کند هر یک را از طریق دیگری معنا نماید و میان آن دو وجه اشتراکی قائل می شود که می تواند سرچشمه ی ارتباط و بسط معنای آن ها باشد. وی با اشاره به ویژگی زبانی بودن نماد و استعاره و از این رو تفسیرپذیر بودن آن ها، میان آن دو کارکرد مشترکی در حوزه های مربوط به معرفت شناسی و هستی شناسی لحاظ می نماید.. باتوجه به محوریت مبحث نماد و استعاره در هرمنوتیک ریکور، پژوهش حاضر می تواند در فهم کلی هرمنوتیک وی و درک تمایز آن با اندیشه ی فلاسفه ی هرمنوتیک دیگر، نقش بنیادینی داشته باشد.
پدیدارشناسی ادراک زیبایی شناختی از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادراک زیبایی شناختی از جمله مباحث بحث برانگیز در حوزه زیبایی شناسی جدید است که میکل دوفرن از یک منظر خاص پدیدارشناختی به بیان آن مبادرت ورزیده است. به باور وی، اثر هنری ساختاری را برای ابژه زیبایی شناختی فراهم می کند که مهم ترین تمایز بین این دو در ادراک است. در این مقاله تلاش داریم این تمایز را مشخص کرده و فرایند ادراک زیبایی شناختی را نشان دهیم. دوفرن سه مرحله برای ادراک زیبایی شناختی قائل شده است. مرحله نخست حضور است که درک همان گونه که مرلوپونتی توصیف می کند، اتفاق می افتد؛ کلی، پیشاتأملی و در بدن ما. مرحله دوم، بازنمود و خیال؛ متأثر از سارتر است. در این مرحله، ادراک تمایل دارد تا صور مفاهیم تازه پدید آمده از حضور درک شده را در اشخاص و رویدادهای قابل تمییز به صورت مادی مجسم سازد. مرحله سوم، تأمل و احساس متأثر از کانت است. این تأمل می تواند همدلانه و تاحدی ابژکتیو باشد، که بیشتر مرتبط به حس است تا ادراک. در این فرایند است که ادراک زیبایی شناختی صورت می گیرد. از نظر وی، تماشاگر اثر هنری در ادراک اثر هنری باید این سه ساحت را همزمان درک کند. دوفرن در مرحله پایانی ادراک، یعنی احساس، یگانگی سوژه و ابژه را نشان داده است. در این جستار کوتاه، با روش توصیفی و تحلیلی سعی داریم این مراحل را بررسی کنیم.
اعتباریابی درونی مدل طراحی آموزشی برای محیطهای یادگیری کارورزی تأمل- محور (با تأکید بر داربست زنی، همتاسنجی و همتا بازخورددهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۳۷
9-30
حوزه های تخصصی:
تأمل در تدریس، روشی شناخته شده برای یادگیری تدریس است. تأمل شکلی است از تفکر که با نگاه به خود در پی بهبود بخشیدن است. از همین رو، رویکردهای اخیر کارورزی به سوی رویکرد تأملی گرایش پیداکرده اند. با این حال مدلهای با جزئیات برای طراحی و اجرای کارورزی تأمل- محور در دسترس نیست. در این تحقیق سعی شده است تا یک مدل طراحی آموزشی برای طراحی این گونه محیطها اعتباریابی شود. چارچوب نظری مدل بر اساس نظریه سازنده گرایی اجتماعی بوده است. عناصر مدل با بررسی پیشینۀ تحقیقاتی و درنظرگرفتن چالشهای این گونه محیطها، بر اساس سه عنصر موقعیت آموزشی(شرایط، روشها و نتایج) و مراحل آن در قالب مراحل تحلیل، طراحی، توسعه، اجرا و ارزشیابی سازماندهی شده است. در این پژوهش، به منظور اصلاح و تائید مدل، از روش اعتباریابی درونی استفاده شده است. اعتباریابی درونی در این تحقیق با دو راهبرد بررسی متخصصان و قابلیت استفاده انجام شده است. در راهبرد اول، متخصصان فناوری، مدل را از منظر تخصص طراحی آموزشی بررسی کردند.در راهبرد دوم، افرادی که باید با استفاده از مدل، آموزشهای خود را طراحی کنند، یعنی مربی- معلمان، یک نمونه طراحی و مشکلات و اعتبار مدل را در عمل بررسی کردند. مشارکت کنندگان در این اعتباریابی شامل متخصصان طراحی آموزشی (5 نفر) و مربی-معلمان (4 نفر) بودند. این اعتباریابی در چهار دور انجام شد. بر اساس نظرات مشارکت کنندگان، مدل اصلاح شد و درنهایت مورد تائید قرار گرفت (میزان توافق: 88%). از این مدل می توان به مثابه راهنما در طراحی محیطهای یادگیری کارورزی تأمل- محور برای ارتقای تأمل دانشجومعلمان بهره مند شد. پیشنهاد می شود در پژوهشهای آینده، اعتباریابی بیرونی این مدل انجام شود.
نسبت اهداف برنامه فلسفه برای کودکان با اهداف تعلیم و تربیت در اسلام
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به مغایرت اهداف برنامه آموزش فلسفه به کودکان با اهداف تعلیم و تربیت در اسلام یکی از مهم ترین دلایل عدم اجرایی شدن این برنام در نظام تعلیم و تربیت رسمی کشور ما به شمار می رود. با توجه به معنایی که در این برنامه برای فلسفه تعریف شده است می توان دریافت که اساس آن پرورش قوه ی عقل است که در متون دینی نیز بسیار بر اهمیت و تربیت آن تأکید شده است. زیرا تربیت عقل موجب تربیت انسان های خردمند و صاحب اندیشه ای خواهد شد که دست یابی به جامعه کمال مطوب را ممکن و میسر می سازند. از طرفی هدف غایی تعلیم وتربیت دینی نیز رساندن انسان به کمال و قرب الهی است که تنها در صورت تربیت کردن عقل به عنوان تکیه گاه ایمان قلبی محقق خواهد شد. با اندک تأملی می توان دریافت که اهداف این دو دیدگاه تربیتی مغایر یکدیگر نبوده، با هم متناظرند.
واکاوی و شرح نقش نماد در فلسفه و زیباشناسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
1-24
حوزه های تخصصی:
مسئله این پژوهش پرسش از چیستی عملکرد و جایگاه نماد در مکانیسم شناخت کانتی است. در نمادگرایی کانتی نوع متفاوتی از تصور یا قاعده تأمل القا می شود که روی انواع مفاهیم اثر تازه ای می گذارد. برای اثبات کردن چنین ادعایی، پیشروی تحقیق با تکیه به برخی از جنبه های چارچوب نظری دلوز در درسگفتارهایش درباره کانت و به دو روش ایجابی و سلبی صورت گرفته است. در اولین مرحله به معرفی انواع روابط و تصورات یا حالت های ارایه بین انواع شهود و مفهوم می پردازیم. در این میان به دلیل قرابت های معنای شاکله و نماد به توضیح شاکله سازی مبادرت می کنیم. در ادامه برای فهم ابعاد نماد به زیباشناسی و هنر تکیه می شود. در نتیجه چگونگی تکوین نماد با تأکید بر دو نوع نمادگرایی طبیعی و هنری روشن می گردد. به علاوه رابطه نمادین زیبایی و اخلاق در زیباشناسی کانت به بحث گذاشته می شود. نتیجه مطالعه بخش های مختلف مقاله نشان می دهد، نماد؛ نشانه، نمونه و شاکله نیست. نماد نوعی تصور یا حالت نمایش و قاعده ی تأمل است که از بن بست و ورای شاکله سازی در تفکر کانت زاده می شود. ایده های عقل، ایده های زیباشناختی و امر والا و هنر بازنمودی با واسطه نماد به توسع معنایی مفاهیم منجر می شوند و در مواردی مصادیق بیشتری از شهود اولیه به واسطه آنها فراخوانده می شود. نمادهای کانتی بنیاد مکانیسم شناخت را تشکیل نمی دهد به این دلیل که شاکله سازنده این بنیاد است. کانت به نقش نمادها با توجه به شاکله مفاهیم و بن بست شاکله سازی در شناخت پرداخته و در نمادگرایی طبیعی و هنری با تکیه به ایده زیباشناختی به نقش نمادها اشاره کرده است. در تفکر و زیباشناسی این فیلسوف نماد، نحوه ای از نمایشیا تصور است که بر اساس قاعده تأمل و اصل تقویم گر بر ابعاد اندیشیدن به انواع مفهوم می افزاید.
بررسی امکان حکم: تأملی در نقد عقل محض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد اول بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱
85 - 102
حوزه های تخصصی:
کانت در نقد قوه حکم نوعی از حکم را به عنوان حکم تأملی معرفی می کند که تا پیش از این اثر سابقه ای در آثار او نداشته است. او حکم تأملی را در مقابل حکم تعینی به عنوان حکمی که در آن کلی داده نشده است معرفی می کند. اما اگر حکم اندراج جزئی تحت کلی است، چگونه حکم تأملی بدون حضور کلی ممکن است؟ حکم تأملی چگونه می تواند یک حکم باشد؟ امکان حکم تأملی به گونه ای که کانت آن را تبیین می کند و تمام بحث حکم زیباشناختی را بر آن مبتنی می سازد بسیار مورد تردید قرار گرفته است. مسئله اصلی، امکان سازگاری این حکم با مبادی فلسفه نقد عقل محض است. در این مقاله تلاش می کنیم دریابیم اولاً، حکم تأملی به چه معناست و تا چه اندازه می تواند معنادار باشد و ثانیاً، این مفهوم تا چه اندازه در قالب نقد اول قابل تبیین است. بدین منظور، پس از بررسی مختصری در خصوص معنای حکم نزد کانت، ابتدا به بررسی تأمل و تأمل استعلائی در نقد اول می پردازیم و نشان می دهیم که تأمل استعلائی در نقد اول تنها به عنوان بخشی از یک حکم تعینی قابل درک است و هرگز نمی تواند به عنوان قسمی از حکم در مقابل آن قرار گیرد. سپس به بررسی حکم تأملی چنانچه در نقد سوم تبیین شده است می پردازیم. آنچه از این بررسی حاصل می شود این است که حکم تأملی نه تنها با اصول فلسفه کانتی سازگار نیست بلکه به عنوان یک حکم نیز چندان قابل درک نیست.
رویارویی دنیل دنت و سم هریس در مسئله اراده آزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد است تا با رویکردی تحلیلی ، اختلاف دیدگاه دنیل دنت و سم هریس - درباره تعارض ارادهٔ آزاد و جبرگرایی - را تبیین و ارزیابی کند؛ هرچند هر دو فیلسوف ، فیزیکالیست تحویل گرا هستند، اما دربارهٔ این مسئله رویکردهای متفاوتی دارند. دنیل دنت ، با حذف شرط امکان های بدیل و با تکیه بر مفاهیم کنترل ، خود کنترلی، و تأمل ، تقریری خاص از مبدأیت فاعل نسبت به عملش ارائه کرده و این گونه ارادهٔ آزاد را تبیین می کند. او به عنوان یک نئوداروینیست ، پدیده های فیزیکی و ذهنی انسان را بر اساس نظریهٔ تحوّل تبیین می کند و در عین پذیرش جبر علّی ، نشان می دهد که چگونه هنوز فاعل می تواند در تصمیمات و اعمالش فاعلیت داشته باشد. در نتیجه، او جبرگرایی را مستلزم اجبار نمی داند. در حالی که سم هریس ، با نگاهی عصب شناسانه و بر پایهٔ آزمایش های لیبت ، ارادهٔ آزاد را توهّم دانسته و به عنوان یک ناسازگارگرای جبرگرا ، به نقد دیدگاه سازگارگرایان - از جمله دنت - می پردازد و دنت در مقابل ، از موضع خود دفاع می کند. جستار حاضر پس از تحلیل دیدگاه این دو فیلسوف و تبیین نقد و پاسخ ، به ارزیابی دیدگاه آنها می پردازد. ناسازگاری درونی دیدگاه های این دو فیلسوف ، ناموفق بودن در توجیه عناصر دیدگاهشان و غیر مستدل بودن نقدهای آنها علیه هم ، از جمله مواردی هستند که بر پایهٔ آنها ، هیچ کدام را در دفاع از موضعشان موفق نمی بینیم؛ هرچند دنت - در دفاع از موضعش - نسبت به هریس، قوی تر ظاهر می شود.
بازشناسی راه های تقویت شایستگی کلیدی تامل دانشجو معلمان در محیط یادگیری کارورزی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مرور و ترکیب نظام مند پژوهش های اجرا شده در زمینه ارتقای تأمل بر تدریس با تمرکز بر روش ها و ابزار تکنولوژی تسهیل گر بحث تاملی، انجام شد. روش پژوهش مرور نظام مند بود و این مرور تحقیقات علمی پژوهشی در بازه زمانی ده سال گذشته(۲۰۱8-۲۰۰۸) را در برگرفت. با جستجو در پایگاه های مختلف و اعمال معیارهای دربرگیری، در نهایت ۲۶ مقاله واجد شرایط برای تحلیل شناسایی شدند و نتایج پژوهش در دو دسته کلی روش ها و ابزار تکنولوژی تسهیل گر سازمان دهی شدند. در دسته روش ها، دو نوع روش برای شناسایی موقعیت نامنسجم شامل ارائه و کمک به شناخت موقعیت نامنسجم شناسایی شد. روش های شناسایی شده برای تعمیق بحث تأملی شامل روش های پرسیدن سؤال هایی برای هدایت تأمل، زیرسوال بردن ایده ها، فراهم آوردن نظرات متخصصان و ذی نفعان، برجسته سازی تعارض ها، ارائه محرک های پرسش گری و پرسیدن سؤال هایی برای ارزشیابی تأمل بودند. برای شناخت تغییر هم دو دسته روش های گذشته نگر و آینده نگر شناسایی شد. برای ابزار تکنولوژی تسهیل گر پشتیبانی از ارتقای تأمل، چهار نوع ابزار شامل: 1- ابزار مربوط به مدیریت و مستندسازی داده ها، 2- ابزار ارائه و آماده سازی محتوای تأمل، 3- ابزار بازنمایی تأمل و مفاهیم مربوط به تأمل، و 4- ابزار اجتماعی تسهیل گر بحث های تأمل شناسایی شدند. یافته های پژوهش حاضر می تواند به اساتید دانشگاه به خصوص دانشگاه تربیت معلم کمک نماید تا با به کارگیری این روش ها، ارتقای تأمل دانشجویان را تسهیل نمایند
کنش پژوهی/ معلمان به منزله محققان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده در پی نشان دادن کنش پژوهی به عنوان فعالیت حرفه ای معلمان محقق برای توسعه بینش ها، کنش ها و تغییر تربیتی است؛ این که برای عاملان تربیت چه جایگاهی در حل مسائل تربیتی باید داشته باشد، و چگونه موجب خودکاوی شخص و بهسازی تربیت می شود. کنش پژوهی مستلزم آن است که عاملان نخست حوزه کنش را شناسایی کنند، فعالیتی برای بهبود طراحی و بعد عمل کنند، این فرایند را همواره مشاهده و بر آن تأمل کنند، اگر لازم است در طرح ها و کنش ها تجدیدنظر کنند و این چرخه را توالی ببخشند تا شواهدی دال بر تغییر و بهبود ظاهر شود. در این مقاله تعاریف و انواع کنش پژوهی از دید صاحب نظران، سیر تحول کنش پژوهی، چگونگی اجرا، سبک های کنش پژوهی، و تأثیر کنش پژوهی بر مدارس بررسی شده است. مهمترین دعوی مقاله این است که کنش پژوهی ابزاری قدرتمند و موفق برای تغییر تربیتی در مدارس است.
تبیین ضرورت تربیت معلمان حرفه ای با استفاده از روایت نگاری تأملی (ترکیب پژوهی شواهد تجربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
81 - 102
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین چرایی و ضرورت توجه به روایت نگاری تأملی به عنوان یک راهکار برای توسعه حرفه ای در برنامه درسی کارورزی دانشجومعلمان است. برای دستیابی به تبیین فوق، از روش ترکیب پژوهی استفاده شده است که در آن، پژوهش های بیست سال اخیر با روشی نظام مند انتخاب شدند سپس مورد واکاوی محتوایی قرار گرفتند و دسته بندی شدند؛ در مرحله بعد (غربالگری ریز)، بیست پژوهش که معیارهای مد نظر را داشتند، انتخاب شدند، سپس طبق اصول تلفیق، ترکیبی از یافته های آن ها، بازاندیشی و بازآرایی شد. در یافته های این ترکیب، ضرورت به کارگیری روایت نگاری تأملی در توسعه حرفه ای از چهار منظر، توجیه پذیر است: «روایت نگاری و سطوح تأمل»، «روایت نگاری تأملی و هویت فردی»، «روایت نگاری تأملی و هویت اجتماعی» «روایت نگاری تأملی و هویت حرفه ای». درنتیجه می توان گفت روایت نگاری تأملی بر ابعاد چهارگانه شناختی، عاطفی، اجتماعی و حرفه ای دانشجومعلمان -که از مؤلفه های مهم توسعه حرفه ای است- تأثیر مثبت دارد و می توان از آن به عنوان یک ابزار قوی در حوزه تربیت معلم استفاده کرد.
مفهوم شناسى «عبرت» در قرآن کریم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۹
35 - 59
حوزه های تخصصی:
مفهوم شناسى واژگان قرآنى از دانش هایى است که پرداختن به آن با شیوه صحیح « عبرت » علمى مى تواند در علوم قرآنى و تفسیر، بسیار راه گشا باشد. به این منظور واژه را، که در قرآن کریم و روایات معصومین:، بسیار به کار برده شده است، گزینش کردیم. علت این انتخاب نیز فرمان خداوند با الفاظ و عبارات متفاوت به مردم است. دقّت و تأمّلى که در آیات قرآن نهفته شده و تنها با عبرت گرفتن از آ نها آشکار م ىشود و بر دل خردمندان نقش م ىبندد. مقاله حاضر، حاصل تحقیقى است بر این واژه که علاوه بر استخراج معناى آن از کتب لغت عربى و قرآنى، حوزه معنایى آن در واژگان نظیرش و نحوه کاربرد آن در سیاق آیات مورد بررسى قرار گرفته است.