مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۶۸۱ تا ۵٬۷۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
رفتار پایدار مصرف کننده می تواند از تخریب روزافزون محیط زیست، آلودگی، تغییرات آب وهوایی و هدر رفتن منابع تجدیدناپذیر جلوگیری کند. میوه و تره بار ازجمله کالاهایی هستند که به طور مستمر و در حجم بالا، توسط مصرف کنندگان خریداری می شوند، درحالی که می توانند به سرعت فاسد شده و در حجم بالا اتلاف شوند. بر همین اساس تحلیل رفتار پایدار مصرف کننده در این بازار می تواند درک عمیق تری از این رفتار به بازاریابان و صاحبان کسب و کارها و مصرف کنندگان ارائه نماید. در همین راستا و به منظور شناسایی ابعاد رفتار پایدار مصرف کننده با تحلیل محتوای کیفی، ابعاد رفتار پایدار و عوامل مؤثر بر آن شناسایی شده است. در ادامه با استفاده از پیمایش میدانی از 384 نفر از مصرف کنندگان شهر تهران، عوامل مؤثر بر ابعاد رفتار پایدار مشخص شده و درنهایت با استفاده از آنتروپی شانون، این عوامل رتبه بندی شده اند. ابزار گردآوری داده ها در پیمایش میدانی، پرسش نامه محقق ساخته بوده که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ و روایی آن با شاخص های روایی همگرا و واگرا تعیین شده است. یافته ها نشان می دهد که رفتار پایدار مصرف کننده در چهار مفهوم بازیافت، خرید مسئولانه، مسئولیت های اجتماعی و مصرف مسئولانه قابل تعریف است و عوامل مؤثر بر آن شامل ارزش های فردی، ویژگی های فردی، تجارب فرد، دانش محیط زیستی، رسانه، عادت های خرید، عادت های مصرف، فشارهای نهادی، نگرش محیط زیستی و ویژگی های کالا هستند که از بین آن ها دانش محیط زیستی، عادت های مصرفی، ویژگی های کالا، عادت های خرید، ویژگی های فردی، ارزش های فردی و نگرش محیط زیستی به ترتیب بیشترین اهمیت را دارند.
ارزیابی و سنجش وضعیت نابرابری در شهرستانهای استان کرمان با تاکید بر شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات با استفاه از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
312 - 332
حوزههای تخصصی:
فناوری اطّلاعات و ارتباطات به عنوان یک فناوری جدید به سرعت توسعه یافته و با غلبه بر محدودیتهای زمانی و مکانی، به عنوان محور و کلید توسعه از آن یاد میشود. آنچه ممکن است سبب ناکارآمدی این فناوری شود، مقوله توزیع نابرابر آن در سطح مناطق است که پژوهشگران از آن تحت عنوان «شکاف دیجیتال» یاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و رتبه بندی شهرستانهای استان کرمان از لحاظ دسترسی به شاخص فن آوری اطلاعات و ارتباطات صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 23 شهرستان استان کرمان در سال 1399 و شاخص های مورد استفاده 19 شاخص بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات است. از روش آنتروپی شانون به منظور وزن دهی شاخص ها و روش هایVIKOR ،TOPSIS ،SAW ،MORRIS به منظور رتبه بندی شهرستان های استان کرمان به لحاظ برخورداری از شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات در استان کرمان به صورت متوازن توزیع نشده و تفاوت آشکاری بین شهرستان های این استان از نظر دسترسی به این شاخص ها ملاحظه می شود. نتیجه حاصل از رتبه بندی نهایی با استفاده از روش میانگین رتبه ها نشان می دهد که از لحاظ دسترسی به شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرستان کرمان با امتیاز (616/0) در رتبه اول وشهرستان ارزوئیه با امتیاز(023/0) در رتبه آخر قرار گرفته اند. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات متناسب با جمعیت در سطح استان توزیع نشده است. نهایتاً جهت توزیع متعادل شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات یک اولویت بندی میان شهرستان های استان جهت برنامه ریزی و تخصیص بودجه ارائه شده است.
نحوه مواجهه جامعه شناسی با اقتصاد: اقتباس، انتقاد، نوآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
29 - 50
حوزههای تخصصی:
متون بنیانگذاران جامعه شناسی بینا متنیتی است که در گفتگو و مجادله با متون دیگر ساخته شده است. متون علم اقتصاد کلاسیک و نوکلاسیک یکی از مهم ترین متونی است که در شکل گیری علم جامعه شناسی نقش مهمی داشته است. گفتگوی متون جامعه شناسی با متون علم اقتصاد گاهی به شکل اقتباس و گاهی انتقادی بوده است اما این بینا متنیت پس از جامعه شناسان کلاسیک چندان مود بحث قرار نگرفته است. این مقاله با روش بینا متنیت نشان می دهد که متون جامعه شناسی کلاسیک از حیث دو مؤلفه انسان شناسی و اسلوب تحلیل چه داد و ستدی با متون علم اقتصاد داشته اند. گاهی بینا متنیت و گفتگوی متون آشکار و روشن و گاه پنهان و اعلام نشده است اما بر اساس نشانه های درون متن می توان طرف گفتگو را تشخیص داد. این گفتگو ساده و گذری نبوده بلکه بنیادهای علم جامعه شناسی را ساخته است. گفتگوی اقتباسی و انتقادی بنیانگذاران جامعه شناسی با بنیان گذاران اقتصاد کلاسیک و نوکلاسیک تفاوت ها را در نوع نگاه به انسان و اسلوب تحلیل در متون جامعه شناسان کلاسیک نشان می دهد.
تحلیل زمینه های اجتماعی مؤثر در پیدایش آثار هنری بهمن محصص، براساس نظریه «عمل» پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
1 - 17
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بهمن محصص یکی از بزرگترین هنرمندان پیشرو در هنر نوگرای ایران است که در دوره های پرتنشی به لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زیسته است. بیان مسائلی چون «محکومیت وجود»، «منفعل بودن» و «انزوا» از مهمترین موضوعات آثار هنری وی است. در این پژوهش با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی و با بسط نظری مفاهیم اساسی «عادت واره»، «میدان»، «سرمایه» و «نظریه عمل» سعی شد پرتوی بر وجهی از دلایل تمایز در آثار این هنرمند افکنده شود. از این رو، پژوهش حاضر با تمرکز بر آرای معتبر و متأخر جامعه شناس معروف فرانسوی، پی یر بوردیو، درپی پاسخ به دو پرسش اساسی است: زمینه های اجتماعی مؤثر بر شکل گیری عادت واره هنری بهمن محصص چه عواملی بوده و زمینه های اجتماعی مؤثر بر سطح پذیرش آثار هنری بهمن محصص از سوی مخاطبان آثار وی چگونه بوده است؟ هدف پژوهش حاضر یافتن عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر تمایز آثار محصص با استفاده از مفهوم کنش بوردیو است؛ پس بر اساس هدف در نوع بنیادی قرار می گیرد و به لحاظ چیستی از نوع تحقیقات کیفی است.روش پژوهش: این مقاله از نظر هدف بنیادی و از نوع تحقیقات کیفی است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و داده ها به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است.یافته ها: ازنظر بوردیو عادت واره افراد درطی زمان و براساس شرایط اجتماعی برساخته می شود، لذا تجارب شخصی، اجتماعی و خانوادگی محصص در شکل گیری منش هنری وی نقش داشته است. از طرفی زمینه های اجتماعی دوران موردنظر باعث تشکیل میدان های فرهنگی شده بود که با سرمایه های هنری هنرمند متفاوت بوده است و همین موضوع باعث ایجاد سطح پایین پذیرش آثار وی ازسوی اجتماع شده بود.نتیجه گیری: با توجه به پژوهش انجام شده این نتیجه حاصل می شود که تجارب فردی، اجتماعی و خانوادگی محصص، در شکل گیری منش هنری وی نقش داشته است. از طرفی زمینه های اجتماعی دوران موردنظر باعث تشکیل میدان های فرهنگی شده بود که با سرمایه های هنری هنرمند متفاوت بوده است و همین موضوع باعث ایجاد سطح پایین پذیرش آثار وی ازسوی اجتماع شده بود.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر توسعه اکوتوریسم پایدار در بیابان لوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
39 - 58
حوزههای تخصصی:
بیابان لوت ازجمله ژئوسیستم های منحصربه فرد ایران و جهان می باشد که سیر تکامل و تحول آن موجبات شکل گیری تنوع ذاتی آن را در کنار انحصار در خصوصیات محیطی فراهم نموده است. این دو ویژگی، یعنی تنوع و منحصربه فرد بودن، موجبات توانمندی های ذاتی این واحد در راستای توسعه گردشگری را فراهم نموده است. به همین منظور پژوهش حاضر، با تکنیک آینده پژوهی به شناسایی، اولویت بندی و تدوین مهم ترین عوامل تعیین کننده توسعه گردشگری بیابان لوت و ارائه چارچوبی مناسب جهت برنامه ریزی در افق 1415 می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت بر اساس روش های آینده پژوهی، اکتشافی و تحلیلی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی انجام گرفته است. جهت جمع آوری داده ها عمدتاً از روش های اسنادی و دلفی استفاده شده است. همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار MICMAC استفاده شده است. در ادامه پس از برگزاری جلسات اولیه بحث با بیست نفر از نخبگان و متخصصان گردشگری به عنوان جامعه آماری تحقیق، از بین 40 مؤلفه اثرگذار استخراج شده از طریق مرور منابع و مصاحبه با صاحب نظران امر، تعداد 14 متغیر (دارای بیشترین اهمیت و عدم قطعیت در خصوص موضوع پژوهش) در قالب فاکتورهای توسعه ای به عنوان متغیرهای اصلی شناسایی شدند. یافته ها نشان می دهد، ضمن تحلیل تأثیرات متقابل میان عوامل، 5 نیروی پیشران سازنده بدیل های احتمالی آینده توسعه گردشگری بیابان لوت شامل: برنامه ریزی و سیاست گذاری توسعه گردشگری بیابان لوت، توسعه حکمرانی گردشگری بیابان لوت، تقویت حاکمیت کشور در توسعه گردشگری بیابان لوت، بهبود سیستم اقتصادی و بهبود حمایت مالی و سرمایه گذاری. تشکیل دهنده فضای توسعه و رونق گردشگری بیابان لوت در آینده هستند. در نتیجه با کاربست تکنیک آینده پژوهی و با مدنظر قرار دادن پیشران های کلیدی مذکور، تصمیمات و برنامه ریزی ها در راستای توسعه پایدار اکوتوریسم بیابان لوت جهت دار شده و در مسیر هدفمند قرار خواهند گرفت.
تصویر درخت در شعر شاعران نوپرداز معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱ (پیاپی ۹۶)
267 - 288
حوزههای تخصصی:
درخت در شعر فارسی اهمیت ویژه ای دارد. عناصر فرهنگی، دینی، اسطوره ای، اخلاقی، عرفانی، و سیاسی گزاره هایی متأثر از درخت دارند. درخت بعد از آب و خورشید پدیده ای مهم است که عناصر و موقعیت های ویژه ادبی از آن آفریده می شود. با ظهور حوادث مختلف سیاسی در سده اخیر ازیک سو و خلق اندیشه ها و سبک های متعدد هنری، ازسوی دیگر، شیوه های خلاقانه پیوند پدیده های طبیعی با عناصر انسانی برجسته شده است. تصویر درخت در شعر نو جلوه ای تازه و چندجانبه یافته است. شاعران نوپرداز نقش های ویژه ای به عناصر غیرانسانی می بخشند و از این میانه درخت همزادی انسان گونه است که تحولات جامعه انسانی را در قامت خود نشان می دهد. در پژوهش حاضر، با تحلیل و توصیف شواهد شعری به روش کتابخانه ای در اندیشه شاعران منتخب، آشکار شد که درخت نمودار ناکامی های شخصی، عشق ورزی، واسطه ادراک، شاخص آزادی، معرف زیست بوم، نماد، تصویر مجسم مرگ و نیستی، انعکاس استبداد و نماینده انکار موجودیت انسان در حاکمیت استبداد است.
کاربرد شاخص های چند بعدی (افقی و عمودی) در بررسی کیفیت زندگی شهری (مطالعه موردی: شهر بیرجند)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: کیفیت زندگی مقوله ای چند بعدی و شامل ابعاد افقی (عینی و ذهنی) و عمودی است و جنبه های متفاوتی از حیات شهروندان را تحت تاثیر قرار می دهد. به همین دلیل، نمی توان آن را به یک یا چند شاخص خاص، محدود کرد. مدنظر قرار دادن ابعاد عینی و ذهنی(افقی) و عمودی مقوله کیفیت زندگی، باعث می شود مسئولان از این طریق قادر باشند با پیگیری تغییرات در جنبه های مختلف زندگی و انتخاب توسعه مطلوب شهر، رضایتمندی ساکنین را تامین و زمینه هایی که شهروندان به مشارکت در آن حوزه ها راغب هستند، فراهم آورند.روش بررسی: در پژوهش حاضرسعی شده است با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، وضعیت کیفیت زندگی در سطح شهر بیرجند که در سال های اخیر به عنوان مرکز استان خراسان جنوبی انتخاب شده است مورد ارزیابی قرارگیرد. با این هدف، نمونه ای به حجم 271 خانوار از مناطق مختلف شهر انتخاب و اطلاعات به طریق میدانی و نظرسنجی گردآوری شد. در نهایت، اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری، به خصوص همبستگی و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان داد که به طورکلی وضعیت کیفیت زندگی در ابعاد افقی و عمودی در کل شهر از حد متوسط پایین تر می باشد. با این وجود، مناطق شمالی وضعیت بسیار بدتر و نامناسب تری از مناطق جنوبی داشته و ضروری است که مسئولان شهر نه تنها به ارتقای کیفیت زندگی در کل سطح شهر اقدام نمایند، بلکه توجه اساسی تری به مناطق جنوبی داشته باشند. این پژوهش می تواند درک بهتری از نابرابری ها در کیفیت زندگی شهری ارائه داده و مبنای علمی مناسبی را برای سیاست گذاری های شهری بر اساس تنوع موجود و مبتنی بر نگاهی فراگیر ارائه کند.
ضعف جایگاه بانک در فضای کسب و کار کشور
منبع:
امنیت اقتصادی دوره ۱۲ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۶ (پیاپی ۱۲۵)
41 - 52
حوزههای تخصصی:
به رغم اینکه نظام تأمین مالی در ایران بانک محور است، یکی از محدودیت های اساسی فضای کسب وکار در کشور تأمین مالی است. بررسی های انجام شده حاکی است که بانک های کشور از نقطه نظر کیفیت واسطه گری مالی، عمق مالی و هزینه های تجهیز منابع در وضعیت مطلوبی قرار ندارند و خلأهای شدیدی در الگوی نظارتی و مقرراتی بانک مرکزی در نظارت بر جایگاه بانک در فضای کسب وکار مشاهد می شود. بنا به اهمیت موضوع و با ملاحظه مسائل و چالش های موجود در این حوزه، شناسایی واحدهای تولیدی صنعتی و کشاورزی و دسته بندی آن ها برحسب میزان وابستگی به تسهیلات مطابق قانون بهبود فضای کسب وکار، ضرورت مقررات گذاری نظارتی در حوزه سیستم های پرداخت متناسب با اصول نظارت مؤثر بانکی کمیته بال، پیاده سازی اقدامات احتیاطی مناسب با تأکید بر مقررات گذاری لازم در مدیریت ریسک بانکی، ارتقای سیستم های اطلاعات اعتباری و شفاف سازی فرایند اعطای تسهیلات پیشنهاد می شود.
جایگاه اقتصاد در سیاست خارجی نرم افزاری چین در مناطق در حال توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: چین تصویر کشوری تازه توسعه یافته از خود در جهان ترسیم کرده و به دنبال بهره گیری ازاین چهره به منظور تقویت قدرت نرم چینی به ویژه در مناطق درحال توسعه ایست که سودای توسعه یافتگی در سر می پرورانند. چین در قامت کشوری تازه توسعه یافته به درستی به مزیت اقتصادی خود در سطح جهان و مناطق درحال توسعه آگاه است. این کشور باوجود برخورداری از سابقه باعظمت تاریخی و فرهنگی، سیاست خارجی نرم افزارگرایانه خود را بر قدرت اقتصادی نهاده است. سیاست نرم افزاری پکن در برابر کشورهای درحال توسعه معطوف به جذب به الگوی چینی توسعه مطابق اجماع پکن است. پروژه کلان «ابتکار کمربند-راه» بر ضرورت های ژئواکونومیکی مبتنی و همواره به دنبال اطمینان بخشی است که توسعه و صعود چین مسالمت آمیز بوده و واجد منافع برای سایرین نیز خواهد بود. نیل به این اطمینان بیش از آن که با اتکاء به ابزارها و منابع فرهنگی در دستورکار پکن قرار گرفته باشد، به منتفع سازی اقتصادی مناطق درحال توسعه با هدف جذب آنها می انجامد. اگر الگوی متعارف قدرت نرم برآمده از خاستگاه نظری غرب مبنا قرار گیرد، چین با چالش های جهان شمول سازی فرهنگ خود مواجه است. ازاین روست که استفاده از مزیت نسبی اقتصادی در دستورکار سیاست خارجی پکن قرار می گیرد. روش ها: هدف مقاله آن است تا جایگاه اقتصاد را در سیاست خارجی نرم افزاری چین در مناطق درحال توسعه تحلیل کند که مستلزم شناخت چارچوبه مفهومی-نظری قدرت نرم و نتایج آن است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است و براساس پیوند اقتصاد-قدرت نرم به عنوان کانون سیاست خارجی نرم افزاری چین تبیین می شود. بنابراین، نوشتار پیشِ رو در پیِ پاسخ بدین پرسش برآمده که ابزارهای اقتصاد چه جایگاهی در سیاست نرم افزاری چین درقبال مناطق درحال توسعه دارد؟ فرضیه آن است که سیاست نرم افزاری چین در مناطق درحال توسعه معطوف به ایجاد «حوزه های نفوذ» با اهداف اقتصادی و سیاسی ازطریق قدرت نرم (غیرمستقیم) اقتصادی و سپس فرهنگی است. یافته ها: رهبران چین می خواهند ازطریق معرفی فرهنگ چینی تصویری نرم تر از خود ارائه نمایند و آن را با اتکاء به ابزارهای اقتصادی پیش می برند. سال۲۰۱۷ نقطه عطف مهمی تلقی می شود؛ نوزدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین، تفکرات شی جین پینگ با نام «سوسیالیسم با خصائل چینی در عصر جدید» را در اساسنامه حزب درج کرد و به جانمایی اهداف سیاسی در کنار اهداف اقتصادی در سیاست خارجی پکن مبادرت ورزید. قطعنامه ها نشان می دهند که چینی ها همچنان بر ابزارهای اقتصادی جهت پیشبرد اهداف سیاست خارجی تأکید می کنند. یافته ها نشان می دهند که چین از شرکای اصلی تجاری و سرمایه گذاری، از بزرگ ترین کمک کنندگان در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین، «مدل توسعه» برای جهان درحال توسعه و از مهم ترین اعطاءکنندگان بورسیه تحصیلی دراین مناطق است. نتیجه آنکه قدرت نرم چین خصلتی اقتصادی دارد. در حالی که چین شریک اقتصادی جهان درحال توسعه دیده می شود، این به معنای گسترش ارزش ها، فرهنگ و ایده های چینی نیست. توان جاذبه آفرینی چین دراین مناطق اقتصادی است نه اینکه ضرورتاً فرهنگی باشد. دراین معنا قدرت نرم چین از ویژگی های متمایزی برخوردار است که بدان خصلت چینی می بخشد و آن را از مدل غربی متمایز می سازد. نتیجه گیری: نتیجه حاصله دلالت بر آن دارد که جاذبه چین در مناطق هدف، بیش از آن که برآمده از غنای تاریخی -فرهنگی این کشور باشد، برخاسته از قدرت صنعتی، علمی و فناوری آن است. تا زمانی که قدرت اقتصادی چین پیش رونده باشد، قدرت نرم این کشور نیز تقویت می گردد. باوجوداین، شواهد نشان می دهند به رغم اولویت دهی چین به آسیای جنوب شرقی و آسیای مرکزی در سیاست خارجی نرم افزارگرا، اما بیشترین دستاورد سیاسی و اقتصادی در آفریقا و آمریکای لاتین نصیبش شده است.
تحلیل رفتار متقابل شخصیت ها در داستان بهرام گور و کنیزش بر اساس نظریۀ اریک برن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اساس نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن، بر سه جنبه والد، کودک و بالغ بنا شده است. از تعامل بین حالات نفسانی می توان در تجزیه و تحلیل رفتارهای آدمی، درامور بالینی، درمانی، ارتباطات و رفتار استفاده کرد. تجزیه و تحلیل حالات من، در متون ادبی، شیوه ای مناسب و کاربردی، برای پی بردن به ریشه های رفتار می باشد. نظامی گنجوی در داستان هایش به موقعیت های مربوط به روابط انسانی و حالات روحی و روانی شخصیّت ها و ارتباطات آن ها توجّه کرده است، از اینرو گونه شناسی رفتاری شخصیّت های داستان های او از دیدگاه این نظریه قابل بررسی است. در این پژوهش، با رویکرد میان رشته ای و با تکیه بر منابع کتابخانه ای به شیوه توصیفی تحلیلی، روابط بین شخصیّت های داستان بهرام گور و کنیزش را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و برآنیم نشان دهیم داستان های متون کهن ادب پارسی، ظرفیت و قابلیت نقد روان شناختی را دارند. نگارندگان در این جستار، پس از بیان مبانی نظری و توضیح اصطلاحات روان شناسی، ابیات داستان را، با توجّه به سرنخ ها و نشانه های نظریه رفتار متقابل تفسیر و تبیین نموده اند. یافته ها نشان می دهد که ابعاد شخصیتی اشخاص در داستان ها، در قالب رفتارهایشان آشکار می شوند. ماهیت کلی داستان کودک/ والد است که بالغ بر آن غلبه دارد. از جهت مثلث کارپمن، بهرام ستمگر است، کنیز قربانی و سرهنگ منجی.
خوانش منظرین روستا، شرط لازم توسعه مکان محور؛ نمونه موردی روستای درب گنبد شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۶
24 - 35
منظر روستایی به عنوان پدیده ای حاصل تعامل انسان با محیط را می توان نتیجه سیر اندیشه ساکنین و متأثر از عوامل فرهنگی و کالبدی روستا دانست. خوانش منظرین شرط لازم فهم کلی در راستای توسعه مکانمند روستا منطبق بر مؤلفه های مکانی و هستی آن است. این نوشتار با رویکردی کل نگر، براساس مشاهدات میدانی و انطباق آنها با منابع کتابخانه ای، مدلی از خوانش منظر بر مبنای مفهوم مکان ارائه کرده است. در این راستا طی مطالعه موردی روستای درب گنبد، بر اساس الگویی شامل سه مرحله منظر آن را مورد خوانش قرار داده است: نخست بررسی آثار روشنفکری همچون سفرنامه ها، اسناد و کتب تاریخی که تصویری کلی نسیت به عناصر منظر و ساختارهای آن را در اختیار خواننده قرار می دهند. دوم بررسی و شناخت هسته، مرکز و علت شکل گیری روستا به منظور درک علت هستی شناسانه و کلی آن. سوم بررسی وجه تسمیه به منظور فهم علت یا علل شکل گیری کلیت شهر. نتیجه گیری پژوهش حاکی از آن است که منظر روستا را حاصل رابطه معنادار بین عناصر رودخانه، دشت (مزارع کشاورزی)، امام زاده و کوه می داند. این عناصر در ارتباط با هم واحد هایی را تشکیل داده اند که این واحدها نیز در ارتباط با یکدیگر کلیت واحدی به نام روستا را پدید آورده است. مدل توسعه روستای درب گنبد در صورتی که روستا را به مثابه یک کل واحد از اجزای تشکیل دهنده خود در نظر بگیرد، به صورت متعادل و پایدار شکل خواهد گرفت. هرگونه مداخله ای درنظام روستا چنانچه با در نظر گرفتن رابطه معنادار بین این عناصر باشد موجب ارتقای منظر روستا مبتنی بر استعدادهای مکانی آن خواهد بود.
تحلیلی بر شاخص های توسعه پایدار در محلات شهری (نمونه موردی: محلات 14 گانه منطقه 3 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
125 - 156
حوزههای تخصصی:
محله های شهری به عنوان کوچک ترین واحد سازمان فضایی شهر در پایداری شهری نقش اساسی ایفا می کنند؛ به گونه ای که پایداری محله ها می تواند معیاری برای تحلیل نتیجه سیاست های شهری باشد که جنبه ها و موضوعات مختلف شهری را باهم مرتبط می کند. با وجود اهمیت شاخص های پایداری محله ای، تاکنون کمتر به مسئله شاخص های پایدار تأثیرگذار در ساماندهی محله های شهری اصفهان پرداخته شده اس ت. از این رو، هدف پژوهش حاضر ارزیابی پایداری محلات 14 گانه منطقه 3 شهر اصفهان است که با استفاده از روش کمی انجام شده است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر اصفهان است و حجم نمونه نیز 425 نفر از ساکنان محلات منطقه 3 شهر اصفهان بوده که با استفاده از فرمول کوکران برآورد شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون T در قالب نرم افزارSPSS 20 و روش ANPدر قالب نرم افزار تحلیل شبکه ای Super Decision استفاده شد. نتایج حاصل از آزمونT نشان می دهد که از نظر شهروندان دو شاخص کالبدی-زیست محیطی و بهداشتی-درمانی در وضعیت پایداری قرارگرفته است؛ درحالی که دو شاخص اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی در سطح ناپایداری قرار گرفته که باعث نارضایتی شهروندان شده است. همچنین، نتایج مدلANP حاکی از آن است که معیار کالبدی-زیست محیطی با وزن نرمال 0.305 اولویت اول، معیار اقتصادی با وزن نرمال 0.285 در اولویت دوم ، معیار اجتماعی-فرهنگی با وزن نرمال 0.157 در اولویت سوم، معیار بهداشتی–درمانی با وزن نرمال 0.147 در اولویت چهارم قرار دارد. از نظر اولویت بندی نهایی نیز به ترتیب محلّه های خواجو، چرخاب، باغ کاران، ملک، نقش جهان، احمدآباد، شهشهان، قلعه طبره، سرچشمه، سنبلستان، گلزار، امام زاده اسماعیل، جویباره و سرتاوه از پایدارترین تا ناپایدارترین سطح وضعیت از نظر توسعه پایدار محلّه ای قرارگرفته اند.
الگوی رفتاری اثربخش برای فرماندهان یگان های عملیاتی نیروی پدافند هوایی آجا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۷
89 - 114
حوزههای تخصصی:
این تحقیق ازآن جهت اهمیت دارد که باعث امکان ارتقاء عملکرد، امکان اجرای بهتر مأموریت محوله و افزایش اثربخشی فرماندهان یگان های عملیاتی نیروی پدافند هوایی آجا را فراهم می نماید و در نهایت باعث تسهیل در انجام راهبردهای نپاجا و کسب اهداف تعیین شده می گردد. تحقیق پیش رو بر اساس هدف اصلی آن که عبارت است از: الگوی رفتاری اثربخش برای فرماندهان یگان های عملیاتی نیروی پدافند هوایی آجا است، شکل گرفته و بر این اساس ابتدا در فصل یکم مسئله بیان و تشریح گردیده، سپس هدف اصلی تحقیق که تدوین و ارائه الگوی رفتاری اثربخش برای فرماندهان یگان های عملیاتی نیروی پدافند هوایی آجا می باشد طرح و اهداف فرعی آن بیان گردیده است. نوع تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی (موردی زمینه ای) بوده است. با توجه به اینکه در بخشی از تحقیق روابط بین ابعاد و مؤلفه ها و ضرایب اهمیت و همبستگی آنها مدنظر بوده از روش همبستگی نیز استفاده شده است.روش گردآوری اطلاعات در این تحقیق، 1- روش کتابخانه ای و اسنادی 2- روش پیمایشی (روش مصاحبه و پرسشنامه) بوده است.براساس نتایج تحقیق، فرماندهان یگان های عملیاتی لازم است برای داشتن رفتارهای اثربخش، به منظور هم افزایی در عملکرد و ارتقاء عملکرد، مؤلفه های پنج گانه، "انعطاف پذیری در رفتار" دارای هفت شاخص، "ثبات و پویایی در رفتار" دارای پنج شاخص، "توانایی ایجاد یکپارچگی" دارای تعداد چهار شاخص، مؤلفه "هدفگرا " دارای دو شاخص و مؤلفه " استقلال رفتاری " دارای سه شاخص را در بعد رفتار اثربخش فردی به عنوان مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار، مدنظر قرار داشته باشند.
بررسی ظرفیت های مصورسازی غرایب الاسرار خواندمیر با تکیه بر ویژگی های نگاره های عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
96 - 113
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش براساس ویژگی های نگاره های عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات بررسی می شود که چه امکاناتی برای ظرفیت مصورسازی مؤلفه های فانتزی و تخیلی عجایب نامه خواندمیر وجود دارد. این گفت وگوی بینامتنی میان طراحی فضاها، مکان ها، موجودات و انسان های عجیب و دیگر عناصر دراماتیک و تصویری این دو اثر است. در بررسی ظرفیت های نمایشی و تصویری متون گذشته فارسی اغلب از نظریه اقتباس بهره گرفته می شود و در این راه متنی که روایتی منسجم دارد و با آغاز و میانه و پایان همراه است با تغییراتی جزئی یا گسترده و یا با وفاداری به متن اصلی در رسانه دیگری بازآفرینی می شود. اما با گسترش ایده متن به انواع متون ادبی و تصویری، تأثیرپذیری متون مختلف از یکدیگر نیز تنوع و گسترش بیشتری می یابد و متون در یک تعامل بینامتنی قرار می گیرند. عجایب نامه ها ازجمله متون کهن فارسی به شمار می روند که در آن ها نویسنده بر طبق شنیده ها، خوانده ها، نقل قول های جهانگردان و دیگر روایت های شفاهی و کتبی به بیان شگفتی اقلیم های مختلف جهان می پردازد و در این کتاب ها مرزهای میان تخیل و واقعیت همواره جابه جا می شود. اهداف پژوهش: بررسی ظرفیت های تصویری نگاره های عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات برای تصویرسازی غرایب الاسرارگفت وگوی بینامتنی میان موجودات و فضاهای عجیب و غریب دو اثر و اقتباس مصور.سؤالات پژوهش:چه ظرفیت های تصویری در نگاره های عجایب المخلوقات برای مصورسازی غرایب الاسرار می توان سراغ گرفت؟چگونه می توان اقتباسی از تصویرسازی های نگاره های عجایب المخلوقات برای تصویری برای کتاب غرایب الاسرار انجام داد؟
شیوه های غیرترافعی حل و فصل اختلاف درون تعاونی ها در پرتو اقتضائات و اصول تعاون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حقوقی دادگستری سال ۸۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۶
167 - 192
حوزههای تخصصی:
با توجه به اصول و ارزش های حاکم بر تعاون، حل و فصل اختلافات حادث در بخش تعاونی، اقتضائاتی دارد که از سوی بسیاری از فعالان این حوزه مغفول مانده است. تعاونی ها دارای فضایی غیر سوداگرا بوده و بر دوستی و همکاری بنا شده اند و از این رو، مسالمت آمیزترین روش حل اختلافات را می طلبند تا مجادله و اختلاف را افزایش ندهد. پژوهش حاضر با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اتخاذ رویکرد تحلیلی و توصیفی، اقتضائات شیوه حل و فصل اختلافات در بخش تعاونی و اصول حاکم بر شیوه های جایگزین حل و فصل اختلاف در این بخش را تبیین و تحلیل می کند و نتیجه می گیرد که کاربرد شیوه های غیر ترافعیِ جایگزین حل و فصل اختلاف در این حوزه، بر روش های قضایی و داوری رجحان دارد. از سوی دیگر، داوری کدخدامنشی مذکور در بند 9 ماده 43 قانون بخش تعاونی، یک ظرفیت قانونی برای اعمال شیوه غیر ترافعی حل اختلاف در بخش تعاون است که عدم تدوین دستورالعمل منسجم برای نحوه اعمال آن و نبود ضمانت اجرای مناسب برای اجرای توافق نامه های ناشی از این نوع داوری، استفاده از این ظرفیت را با مانع مواجه کرده است.
تمدن سازی به مثابه اصلی ترین کارکرد نهاد اجتماعی خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانواده از قدیم الایام یکی از اصلی ترین نهادها در هر جامعه و فرهنگی بوده است و هیچ تمدن انسانی بدون وجود این نهاد شکل نگرفته است. در جامعه ایران نیز نهاد خانواده جایگاهی بی بدیل داشته و دارد اما در عصر حاضر به سبب تغییرات ارزشی و پیدایی نهادهای مدرن یا شیوه های جایگزین، نهاد خانواده و کارکردهایش دچار آسیب شدند که به تبع آن آسیب های متعددی بر جامعه بار شده است لذا ضروری است تا با بازاندیشی در کارکردهای اصلی این نهاد و برشمردن مسائل بار شده بر این کارکردها، به سمت حل آسیب های بوجود آمده در جامعه حرکت کرد؛ بر این اساس این مقاله در پی پاسخگویی به این سوال است که کارکردهای اصلی و صورت بندی مسائل کارکردی نهاد خانواده چیست؟ روش اصلی این پژوهش، مبتنی بر روش کیفی است که برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه با کارشناسان و خبرگان این حوزه بهره برده است و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون(شبکه مضامین) استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد نهاد خانواده دارای کارکردهایی متعالی است که حاصل این کارکردها به اصلی ترین کارکرد نهاد خانواده یعنی تمدن سازی منجر می شود. مسائل کارکردی خانواده نیز در 7 محور مسئله زوجیت، مسائل و بحران های تربیتی، مسئله نظارت وکنترل اجتماعی، مسئله هویتی، مسئله آرمش و امنیت اخلاقی، مسئله کمیت جمعیت جمع بندی می شود که در مدلی مفهومی در صورت عدم اتخاذ راهکاری مناسب جهت کنترل این مسائل، منجر به فروپاشی خانواده و در نهایت فروپاشی جامعه و عدم شکل گیری تمدن انسانی می شود.
سنجش و تحلیل وضعیت دسترسی به دارایی های معیشتی در نواحی روستایی شهرستان مریوان در راستای تأمین معیشت روستاییان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، وضعیت دسترسی دارایی های معیشتی در میان روستاهای شهرستان مریوان مورد سنجش و تحلیل قرار گرفت. ماهیت این پژوهش توصیفی-تحلیلی، کمّی-کیفی و روش گردآوری، مبتنی بر روش پیمایشی است. در بخش کمّی، نحوه دسترسی به دارایی های معیشتی و در بخش کیفی، راهبردهای موجود روستاییان در ارتباط با دسترسی به دارایی ها و تأمین معیشت، مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کمّی مشتمل بر سرپرستان خانوار روستایی شهرستان بود که با بهره گیری از فرمول کوکران و روش توزیع طبقه ای، 320 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده در میان سرپرستان خانوار، دربرگیرنده 56 متغیر قابل اندازه گیری، پنج بُعد اصلی (انسانی، مالی، طبیعی، فیزیکی و اجتماعی) دارایی های معیشتی، توزیع شد. در بخش کیفی، مصاحبه های عمیق با افراد گوناگونی انجام شد که به صورت هدفمند و با روش گلوله برفی شناسایی شدند. تجزیه وتحلیل یافته ها در بخش کمّی با آزمون تی تک نمونه ای و در بخش کیفی با روش تئوری بنیادی نشان دادند که سطح دسترسی روستاییان شهرستان مریوان با توجه به میانگین نامناسب محاسبه شده برابر با 2.64 در سطح معنی داری 0.05، در وضعیت رضایت بخشی قرار ندارد. تنها در بُعد دارایی های طبیعی بود که به صورت شکننده و نسبی، وضعیت دسترسی تا حدی رضایت بخش ارزیابی شد. همچنین 63 ضعف در قالب مؤلفه های ضعف برنامه ریزی، سیاستگذاری و مدیریتی توسعه ای؛ نامناسب بودن محیط کسب وکار منطقه؛ مدیریت امنیتی مرز؛ ضعف قوانین و حمایت ها؛ ضعف در زیرساخت های کالبدی مورد نیاز توسعه اقتصادی؛ کمبود سرمایه مردم محلی و ضعف های اجتماعی-فرهنگی، مهم ترین علل و عوامل و کاستی هایی بودند که وضعیت نامناسب موجود دسترسی روستاییان شهرستان مریوان به دارایی های معیشتی را موجب شده اند. فروش دارایی ها، افزایش فشار بر منابع آب و زمین، مهاجرت، کاهش مصرف، افزایش مصرف پس اندازهای مالی، قرض گرفتن، وام گرفتن، روی آوردن به مشاغل کاذب و قاچاق کالا (کولبری و واسطه گری) افزایش ساعات کار و اجاره دادن زمین ها؛ مهم ترین، راهبردهای اتخاذی روستاییان است.
بررسی نقش پلیس در مدیریت پیشگیری از جرایم سبز در مناطق پیراشهری (مطالعه موردی: باغستان های شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
115 - 130
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون جرائم سبز در مناطق پیراشهری لزوم نقش آفرینی پلیس را برای مدیریت پیشگیری از این نوع جرائم ضروری کرده است. پژوهش پیش رو به بررسی نقش پلیس در مدیریت پیشگیری از جرائم سبز در مناطق پیراشهری شهر قزوین می پردازد. تحقیق ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی تحلیلی است. داده ها از طریق روش آمیخته گردآوری شده است. در بخش کیفی خبرگان و نخبگان درون و برون سازمان پلیس به تعداد 25 نفر شامل مدیران و کارشناسان خبره، کارشناسان حوزه محیط زیست و اساتید دانشگاهی شناسایی و با آن ها مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. بخش کمی متشکل از 96 نفر از اساتید دانشگاه علوم انتظامی و کارشناسان پلیس پیشگیری(مرتبط ترین پلیس به حوزه های محیط زیست) بوده اند. برای تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی از نرم افزار Spss و لیزرل و آزمون تحلیل عاملی تأییدی و معادلات ساختاری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد پلیس برای مدیریت پیشگیری از جرائم سبز می تواند به ترتیب اولویت هشت نقش انتقال دهنده تجارب پیشگیری وضعی با 14مضمون، نقش حمایتی با8مضمون، انتقال تجارب پیشگیری اجتماعی با11مضمون، انتقال تجارب پیشگیری کیفری با 7 مضمون، نقش پشتیبان قضایی با 9 مضمون، نقش آموزشی با 9 مضمون، نقش پشتیبان تجهیزات و امکانات با5 مضمون و تولیدکننده دانش با 7 مضمون را ایفا نماید.
مطالعه ساختاری و محتوایی مؤلفه های بصری کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۴
30 - 43
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی، نقطه اوج هنرکتیبه نگاری و زمینه ساز راه یابی آن به هنرهای صناعی از جمله، قالی بافی به شمار می آید. به یقین بیشترین حضور کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی می باشد. اگرچه محدودیت جنس و بافت قالی در نگارش این نوع کتیبه ها، آن ها را از کتیبه نگاری در معماری و فلزکاری متمایز می کند، اما با نگاهی موشکافانه می توان دریافت که مؤلفه های بصری شاخصی در این قالی ها وجود دارند که از حیث ساختار و محتوا، تفاوت های آشکاری میان قالی های کتیبه دار ترنجی و محرابی پدید آورده اند. به نظر می رسد مضامین محتوایی و همچنین کاربرد متفاوت این دو نقش، تأثیر چشمگیری در وجوه اشتراک و افتراق مؤلفه های بصری درکتیبه های نوشتاری این قالی ها داشته که تا کنون به صورت مشخص به آن پرداخته نشده است. از این رو تأکید این پژوهش بر شناخت آن ها متمرکز است. پرسش اصلی این است، تفاوت های ساختاری و محتوایی در مؤلفه های بصری کتیبه نگاری قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی در چه زمینه هایی وجود دارد؟ این پژوهش، به شناخت ساختاری و محتوایی مؤلفه های بصری شاخص و تفاوت های آن ها در کتیبه نگاری قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی می پردازد و به روش توصیفی-تطبیقی و گردآوری اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای صورت گرفته است. جامعه آماری شامل هفت تخته قالی ترنجی و هفت تخته قالیچه محرابی مربوط به اواسط قرن نهم تا اوایل قرن یازدهم هجری قمری است که در زمره نمونه های شاخص موجود از هر نقش به شمار می آید. نتایج حاصل از مطالعه مؤلفه های بصری کتیبه نگاری در قالی های ترنجی و محرابی دوره صفوی، نشان از وجوه افتراق چشمگیری در بین آن ها می دهد. مؤلفه های بصری کتیبه های نوشتاری در قالی های محرابی نسبت به قالی های ترنجی تنوع بیشتری دارند و نوشتار در آن ها نقش اساسی تری ایفا می کند. در مقابل، کتیبه های قالی های نقش ترنجی به عنوان بخشی جزئی تر در متن نقوش اسلیمی قالی قرار می گیرند و غالباً ساختار کتیبه نگاری ها از یک روش بهره گرفته است. البته اشتراکاتی در مؤلفه هایی مانند فضاسازی و ریتم و همچنین استفاده از خط نسخ درکتیبه های هر دو نقش وجود دارد.
مطالعه تطبیقی یادگیری تجربی توسط میانجی گرهای انسانی و فناوری: تفکر انتقادی، درک مطلب و افزایش واژگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
24 - 51
حوزههای تخصصی:
مسئولان آموزشی بر این باورند که تجربه و فناوری می تواند پیشرفت تحصیلی کودکان خردسال را افزایش دهد و سطح پنهان تفکر انتقادی آنها را فعال کند. بنابراین، هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر میانجی گرهای انسانی و فناوری بر تفکرانتقادی ، درک مطلب، و توسعه واژگان زبان آموزان کودک با استفاده از تئوری یادگیری تجربی بود. به همین منظور، دو گروه شصت نفری فراگیر (سی دانش آموز در هر گروه) در طی چهار ماه در معرض دو نوع میانجی گر قرار گرفتند: معلم و تکنولوژی. از پیش آزمون و پس آزمون برای سنجش میزان پیشرفت زبان آموزان در تفکر انتقادی، درک مطلب و تسلط بر واژگان استفاده شد. نتایج نشان داد که فراگیران در گروه آزمایش با واسطه فناوری نسبت به گروه با واسطه معلم در سطح تفکر انتقادی، توسعه واژگان و درک مطلب برتری داشتند. این نشان می دهد که فراگیرانی که به واسطه کامپیوترو فناوری در تعامل هستند، از کسانی که با یک واسطه انسان، یعنی معلم تعامل دارند، پیشی می گیرند. یافته های ما پیشنهاد می کند که واسطه های غیرانسانی (فناوری) از انسان ها قانع کننده تر هستند، احتمالاً به دلیل ویژگی های فریبنده شان که انگیزه و الهام یادگیرندگان را افزایش می دهد.