رهبری آموزشی یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین موضوعات در حوزه آموزش و پرورش است. با توجه به نقش آن در بهبود کیفیت یادگیری و تدریس، رهبری آموزشی به عنوان یک عامل کلیدی در موفقیت سازمان های آموزشی محسوب می شود. رهبر آموزشی باید این قابلیت را داشته باشد که با ایجاد محیطی پویا و پشتیبانی کننده، انگیزه دانش آموزان را افزایش داده، عملکرد تحصیلی آنها را بهبود بخشیده و در نهایت کیفیت آموزش و یادگیری در کل مدرسه را ارتقا دهد. در این میان، نظریه عمل آرگریس و شون می تواند به درک بهتر رفتارها و تعاملات در سازمانها کمک کرده و بینش های جدیدی را برای رهبران آموزشی فراهم سازد. این تحقیق با هدف بررسی رهبری آموزشی از دریچه نظریه عمل آرگریس و شون و چگونگی کمک این نظریه به بهبود استراتژی ها و شیوه های رهبری انجام شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که شناخت نظریه های عملی رهبران آموزشی و تلاش برای همسوسازی آنها با نظریه های اعلام شده، می تواند به بهبود مهارت های ارتباطی، افزایش انعطافپذیری و یادگیری مداوم در سازمانهای آموزشی منجر شود. همچنین با توجه به اینکه این نظریه بر اهمیت یادگیری دوگانه و تغییر فرضیات بنیادین تأکید میکند. در رهبری آموزشی، این مفاهیم می توانند به مدیران و رهبران آموزشی کمک کنند تا به جای تمرکز بر علائم مشکلات، به ریشه های آنها بپردازند تا با شناخت عمیقتر خود و سازمان، راهکارهای مؤثرتری ارائه دهند و به ارتقای اثربخشی رهبری آموزشی دست یابند.