مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰٬۳۰۱ تا ۵۰٬۳۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
163 - 186
حوزههای تخصصی:
در مکتب تعلیم و تربیت لیبرال عامل تلقین با خلل در تفکر انتقادی و نقص در قوه عقلانیت منجر به از دست رفتن خودمختاری عقلانی و استقلال شخصیتی دانش آموز می شود. در این نگرش تعلیم و تربیت تلقینی با تکیه بر اقتدار معلم و مرجعیت نهاد آموزشی به دنبال القای آموزه های اخلاقی، سیاسی و دینی خاص به ذهن دانش آموز است. از اینرو تلقین مرز میان تعلیم و تربیت خوب و بد است. اما آیا تلقین یکسره منفی و نامناسب است؟ آیا تعلیم و تربیت لیبرال خود واجد ویژگی های تعلیم و تربیت تلقینی است؟ این پژوهش کیفی با روش تحلیل مفهومی به دنبال درک ماهیت تلقین در گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال است. ادعای پژوهش این است که گفتمان تعلیم و تربیت لیبرال در تلقینی خواندن اشکال دیگر تعلیم و تربیت موجه نیست. زیرا نخست این که تلقین در برخی از زمان ها و موضوعات آموزشی و عقیدتی مناسب و بلکه لازم است. دوم این که تحقق مولفه هایی مانند پرورش قوه عقلانیت و تفکر انتقادی و خودمختاری به شکل ایده آل و مطلق در تعلیم و تربیت امکان پذیر و حتی مناسب نیست. سوم این که تعلیم و تربیت لیبرال خود با پشتیبانی منابع قدرت و مرجعیت برنامه درسی پنهان به دنبال تلقین نوعی آموزه خاص عینی گرایی علمی در فرایند آموزش است و لذا انتقادات آن نسبت به سایر اشکال تعلیم و تربیت دارای نوعی ویژگی خودارجاعی است. بنابراین خالی کردن فضای تعلیم و تربیت از ارزش های اخلاقی و آموزه های مذهبی به بهانه تلقینی خواندن آن از سوی مدافعان لیبرال امری نادرست و مخاطره آمیز است.
واکاوی ابعاد جنگ روسیه و اوکراین از منظر واقع گرایی تهاجمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اروپا با حمله روسیه به اوکراین در فوریه 2022 شاهد بزرگترین درگیری نظامی پس از جنگ جهانی دوم بود. بررسی وقایع و شکاف های داخلی این کشور از یک سو و همچنین بررسی متغیر اوکراین در تعاملات بین روسیه و آمریکا وکشورهای اتحادیه اروپا از سوی دیگر می توانند در تبیین و تشریح چرایی رویارویی و تقابل نظامی روسیه و اوکراین مفید واقع شود. در این مقاله با بهره گیری از مولفه های نظریه واقع گرایی تهاجمی، زمینه ها و عوامل مداخله نظامی روسیه در اوکراین و همچنین نقش سایر قدرت های مؤثر یعنی آمریکا و کشورهای بلوک اتحادیه اروپا در شکل گیری این بحران و تداوم آن، بررسی خواهند شد. سوال اصلی پژوهش این است که هر یک از بازیگران موثر، در قبال شکل گیری بحران اوکراین و تداوم آن چه نقشی داشته اند؟ سوال فرعی پژوهش نیز این است که واقع گرایی تهاجمی تا چه اندازه و در چه ابعادی موفق به تبیین این بحران و زمینه های شکل گیری و استمرار آن است؟ در این پژوهش این فرضیه مورد سنجش قرار خواهد گرفت: گسترش ناتو در طی چند دهه به سمت شرق و عدم ایجاد توازن در روابط با شرق و غرب از سوی مقامات کیف و همچنین تلاش روسیه برای افزایش سهم خود از قدرت جهانی و بازیابی قدرت سابق خود در جهت تبدیل شدن به هژمون اروپا، زمینه های شکل گیری بحران را فراهم کرده و استمرار این بحران نیز به دلیل اتخاذ سیاست آتش بیاری معرکه و طعمه گذاری و تحریک برای فرسایش از سوی آمریکا بوده است.
کمال عقل عملی به مثابه مقوِّم سعادت نهایی انسان از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
25 - 53
حوزههای تخصصی:
آیا غایت عقل عملی، مقوِّم سعادت نهایی است یا زمینه ساز آن؟ فیلسوفان اسلامی از دیرباز در مورد این پرسش، کمال و سعادت نهایی و برتر انسان را متشکل از کمال عقل نظری (نوعی شناخت) دانسته اند و غایت عقل عملی را زمینه ساز حصول چنان سعادتی شمرده اند. ملاصدرا طبق این دیدگاه مشهور، کمال عقل عملی را در ابتدا، نوعی زمینه سازِ سلبی -یعنی رافع موانع- در راستای حصول کمال عقل نظری یا همان سعادت برتر و نهایی قلمداد می کند که چنین نتیجه می دهد که وی عقل عملی را در مراتب صعودی انسان به ویژه پس از مرگ همراه انسان نمی داند. اما با توجه به مبانی وی در باب نفس، نمی توان مبنای مشهور یادشده را خالی از تضاد با مبانی اخیر وی در باب نفس دانست؛ از این رو ملاصدرا مبنای مشهور یادشده را به نظریه ای دیگر تحویل می بَرَد و به نوعی از آن عدول می کند. وی در این دیدگاه جدید، رفع تعلق نفس به جسمانیات را نه به معنای سلبیِ محض بلکه به معنایی که باطن آن ثبوتی است، اخذ نموده، مراتب تجردی و عقلی عروج نفس را مقامِ جمعی استعلاییِ همه قوایی تلقی می کند که به نظر می رسد با استکمال نفس، از آنها رفع تعلق شده است. وی در دیدگاهی کامل تر، غایت نهایی نفس را مقام جمع و بالاتر از آن، فنا می شمرد که در آن مرتبه، همه قوای نفس کاملاً متحد و همگی فانی در ذات حق اند و حتی دوگانگی ای که در نظر دوم میان عقل عملی و نظری وجود داشت، در این مرتبه از بین می رود و نفس همان گونه و از همان حیث که عالم است، قادر و فاعل است یا هر دو جهت به وزان فنای ذات نفس در ذات حق، فانی اند.
مطالعۀ تطبیقی جلوه های تعهد دینی و سیاسی در »سرود سپیده« حمید سبزواری و دیوان مصطفی جمال الدین
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
115 - 142
حوزههای تخصصی:
عهدمندی و اهتمام به رخدادهای اجتماعی، سیاسی و دینی؛ به ویژه د ر کشورهای ایران و
عراق که سرنوشت ملت ها و باورهایشان به سبب مسلمان و شیعه بودن، به هم گره خورده
است، از جلوه های بارز ادبیات و شعر شاعران میهنی و آئینی این دو کشور است. در
چنین شرایطی و بنا بر مقتضای وضعیت موجود که درهم تنیده با مفهوم دین و آزادی و
مبارزه با ظلم است، سرایندگان نمی توانند نسبت به آنچه در امور مذهبی و سیاسی و
تحوالت فرهنگی رخ می نماید بی تفاوت باشند ؛ ازاین روی، پرسش این پژوهش اینگونه
شکل می گیرد که »آیا در دیدگاههای حمید سبزواری و مصطفی جمال الدین، مفاهیم
مشترک دربارۀ باورهای دینی و سیاسی در تکریم امام خمینی )ره(، بزرگان دینی و
نظامی و رخدادهای تاریخی و دینی وجود دارد؟«. پس از مطالعه آثار شاعران یادشده با
روش کیفی ، پژوهش حاضر، بر پایه این فرضیه شکل گرفت که »بااینکه بین این دو
شاعر ارتباطی نبوده است، دین، کشور، انسانیت، سیاست و روح حاکم بر تفکر دو شاعر
و دلبستگی ها و تعهدمندی هردو را واداشته تا مثل همدیگر بیندیشند و بسرایند«؛ گویی
که هر دو از یک مکتب برخاسته و یک هدف را ترویج می نمایند «. این پژوهش با
استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، انجام شده و در پایان، یافته های مربوط به فرضیه
دسته بندی شدند. پس از تجزیه وتحلیل یافته ها با روش استدلال استقرایی، فرضیۀ یادشده
تأیید شده است.
تعلیم اللهجه العراقیّه في إیران للسیاحه الطبیّه (اقتراح منهج مبنيّ علی الواجبات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
167 - 188
حوزههای تخصصی:
تُعدّ السیاحه من المجالات المهمه عند المنظمات المحلّیه والدولیه کمجال للازدهار والتنمیه؛ ومن أهم المجالات فی السیاحه هی السیاحه الطبیه والصحیه التی تستقطب للبلدان المضیفه عمله أجنبیه کثیره ولذلک تعطیها الحکومات والقطاع الخاص أهمیه قصوى. والجامعات من أهمّ المؤسسات التی تزوّد السیاحه بالطواقم المتخصصه، کما أنّه من شأن هذا المجال أن یساعد فی توفیر فرص العمل لخریجی الجامعات بالمقابل؛ وبالتالی فإنّ قسم اللغه العربیه وآدابها، وخاصه فرع ترجمه اللغه العربیه، بإمکانه أن یؤثر فی هذا المجال بناء علی الدور المهمّ الذی یؤدّیه السیّاح العراقیون فی السیاحه الطبیه فی إیران؛ علیه فإنّ المقال الحالی یسعى بمنهج وصفی-تحلیلی إلى دراسه الإمکانات، وقضایا تعلیم اللغه، وخاصه تعلیم اللهجه العراقیه والمشاکل الموجوده، ووصل ٰإلی نتائج، من أهمّها: ضروره إعاده النظر فی البرامج الدراسیه لتعلیم العربیه بأخذ اللهجه العراقیه وأهمیتها بعین الاعتبار؛ وضروره تألیف المصادر، وخاصه مصادر تعلیم هذه اللهجه... کما اقترح نموذج ویلیس ذا المستویات الثلاثه: ما قبل الواجبات والتی تشمل التعرف إلی مواضیع ذات صله بالسیاحه الطبیه یتحدث المعلّم حولها، مرحله الواجبات التی تشمل قیام المتعلّم بواجبات تواصلیه وفی قالب فریق، حول الموضوعات التی تعرف إلیها وما بعد الواجبات التی تشمل التحدث حول الموضوع و قیام المعلّم بدور الإشراف فی المحاضره والقیام بنشاطات نظراً لفعالیته فی تعلیم اللغه.
چالش های پیش روی افغانستان تحت زعامت طالبان و سناریوهای آینده آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
156 - 181
حوزههای تخصصی:
از زمان سقوط کابل، پایتخت افغانستان، به دست گروه طالبان در ماه اوت 2021، افغانستان به منبع اصلی نگرانی برای کشورهای منطقه و به طور کلی برای جامعه جهانی تبدیل شده است، به ویژه که این کشور از سه چالش اصلی رنج می برد: بحران انسانی که باعث ناآرامی های اجتماعی-اقتصادی شده است. تهدید فزاینده تروریسم برخاسته از افغانستان به دلیل ناتوانی جنبش طالبان در مهار گروه های تروریستی حاضر در خاک افغانستان و همچنین امتناع این جنبش از همکاری منطقه ای یا بین المللی برای مقابله با این تهدید، عدم پذیرش مشارکت سیاسی سایر اقلیت های قومی توسط طالبان، مشروعیت رژیم این جنبش را برای مردم افغانستان و جامعه جهانی زیر سوال می برد و در نتیجه احتمال ناآرامی های سیاسی و امنیتی در کشور را افزایش می دهد. در چنین وضعیتی این سوال مطرح می شود که آینده حیات سیاسی و امنیتی افغانستان تحت زعامت طالبان چگونه خواهد بود؟ در پاسخ می توان گفت با توجه به با چالش های موجود سه سناریو «کودتای درون جنبشی»، «سقوط کابل تحت حاکمیت «سازمان حکومت اسلامی - استان خراسان»، «ظهور دولت موازی با احیای اتحاد شمال» برای آینده افغانستان می توان تصور کرد. روش پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر آینده پژوهی است.
بررسی جایگاه هوش مصنوعی و راهبرد های به کارگیری آن در ایالات متحده امریکا
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
57 - 87
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر جایگاه هوش مصنوعی در راهبرد سیاست خارجی، میزان سرمایه گذاری و بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه روابط بین الملل و جنگ های آینده ایالات متحده آمریکا در چارچوب نظریه بازی ها تحلیل شد . نوع تحقیق نظری – کاربردی است. جامعه آماری اساتید و متخصصین که درزمینه هوش مصنوعی و مطالعات آمریکا دارای با درجه دکتری تخصصی و فوق دکتری فعالیت دارند؛ بود که به ر وش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها علاوه بر مراجعه به کتاب ها و اسناد موجود، بهره گیری از ابزار پرسشنامه بسته در مقیاس لیکرت بود.داده ها در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ایالات متحده به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی خود را یکی از اهداف اصلی توسعه هوش مصنوعی در نظر گرفته است.از طرفی ارتقاء ظرفیت های علمی و پژوهشی و نیز بهبود و توسعه زیرساخت های فنی و داده ای نیز مورد توجه قرار گرفته است ..به طور کل تمام استراتژی های ایالات متحده در هوش مصنوعی هفت مضمون: تأمین مالی تحقیق و توسعه، مقررات گذاری وتنظیم گری و تدوین استانداردها، فرهنگ سازی، آموزش و مهارت آموزی، خدمات مشاوره ای و شتابدهی، شبکه سازی حمایت از همکاری و توسعه اکوسیستم، خرید دولتی و تحریک تقاضای بازار می باشند.
برهمکنش فرهنگ و تجرد: واکاوی ابعاد فردی و اجتماعی- فرهنگی طولانی شدن دوران تجرد دختران در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی در خانواده ایرانی، به برساخت های اجتماعی متفاوت و از جمله طولانی شدن دوره تجرد دختران انجامیده است. تجربه ی تجرد در نسل ها و سنین مختلف متفاوت است. با توجه به افزایش دختران مجرد در جامعه، هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی تجرد در میان دختران بالای 35 سال در شهر یزد می باشد. تحقیق حاضر، مطالعه ای کیفی است که در سال 1402 انجام شد. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل 15 دختر مجرد بالای 35 سال در شهر یزد بوده اند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. داده ها به روش تحلیل مضمونی واکاوی و نقشه مضمونی آن ارائه گردید. یافته ها نشان داد که بیشتر مشارکت کنندگان شرایط فعلی خود را غیررضایت بخش می دانند و با نوعی سخت زیستی تجرد مواجه اند. ته نشست های فرهنگی و اجتماعی نسبت به دختران مجرد از یک سو و محدودیت های فردیِ مشارکت کنندگان از سوی دیگر، رفاه ذهنی، روانی و اجتماعی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است. مضامین برساخت شده تحقیق عبارتند از: پذیرش اجتماعی تجرد، ابرشکاف های هنجاری، تبعیض و فشار، ایده آل گرایی و زیستِ نامتعین. مضمون هسته، زنانگی بازمانده است که به معنای یک امر بالقوه اما ناکام است. تحقیق حاضر ابعاد فردی و اجتماعی تجرد دختران دهه شصت و قبل از آن را در بستر مذکور واکاوی نموده است.
کارکرد عکس در تعیین هویت دیاسپورا، با تحلیل مجموعه ای از آثار پرستو فروهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث مهاجرت یکی از مهمترین مباحث روز منتقدین و مفسران جامعه شناسی است که هنر و هنرمندان جایگاه بسیار مهم و حساسی را در شکل گیری مفاهیم و ارزش گزاری ها ایفا می کنند. این مقاله سعی بر آن دارد تا توجه انتقادی را به مفهوم زیبایی شناسی دیاسپوریک جلب کند و به این سوال پاسخ دهد که چرا استراتژی «تعلق» در مرزهای مختلف فرهنگی و جغرافیایی اهمیت دارد ؟ برای این منظور براساس این فرضیه که عکاسی هنری یک عمل اجتماعی است و پتانسیل ایجاد روابط همبستگی با سایر گروههای مهاجر را دارد، با تحلیل آثاری از پرستو فروهر هنرمند استدلال کرده که این فعالیت اجتماعی علاوه بر آنکه می تواند ارتباط ذهنی و عینی در مورد وطن را به عنوان یکی از شاکله های دیاسپورا در بین مهاجرین ایجاد کند، از لحاظ خلاقیت در زیبایی شناسی نیز قابلیت آن را دارد تا گروههای غیر مهاجر و بومی را تحت تاثیر قرار داده و در طولانی مدت نقشی اساسی در نوع دیدگاه آنها داشته باشد. در آخر به این نتیجه دست خواهد یافت که گروههای دیاسپوریک زیبایی شناسی مشابهی دارند که هنر عکاسی با موضوع مهاجرت و روایتگری تعلق می تواند بستر مناسبی با تفاوتها و مرزهای فرهنگی خلاقانه ای تولید کند که از طرفی باعث ایجاد حس و نوستالژی مشترک شود که به نوعی رقابتی و فراتر از هویت های ملی و قومی است و از سوی دیگر امکانات تعامل انتقادی فرا فرهنگی و برخورد جوامع پس از مهاجرت را فراهم سازد.
فرضیه ای درباره مؤلف عجایب الدنیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
183 - 204
حوزههای تخصصی:
کتاب عجایب الدنیا یکی از معروف ترین عجایب نامه های زبان فارسی است که انعکاس زیادی در آثار پس از خود داشته است. برخی پژوهشگران انتساب این کتاب به ابوالموید بلخی را رد کرده اند. اما اینکه نویسنده این اثر چه کسی می باشد سؤالی است که تاکنون بی پاسخ مانده است. آذری اسفراینی در کتاب عجایب و غرایب، 14 بار به این کتاب ارجاع داده، که در یکی از آنها کتاب را به ناصر خسرو نسبت داده است. نگارنده در این پژوهش به دنبال بررسی صحّت این انتساب است. بدین منظور ابتدا برای بررسی میزان دقت نظر آذری در ارجاع، منابع او بررسی شد. این بررسی نشان داد نقل قول های ذکر شده توسط آذری، در منابع مورد نظر موجود است و به صحّت قول و امانتداری او می توان اعتماد کرد، و مقایسه 14 حکایت ذکر شده از کتاب عجایب الدنیا مشخص کرد که عجایب الدنیای مورد نظر آذری همین کتاب است. همچنین بررسی آثار ناصر خسرو و تذکره ها نشان می دهد که احتمالاً او در دوره ای از حیات علمی خود به این شاخه از علوم علاقه داشته است. بنابراین می توان نتیجه گرفت سخن آذری اسفراینی مبنی بر انتساب عجایب الدنیا به ناصر خسرو غیر محتمل به نظر نمی رسد و شاید ناصرخسرو پیش از بر تن کردن ردای تفکّر اسماعیلی و مطرح شدن به عنوان حجّت جزیره خراسان کتاب عجایب الدنیا را تألیف کرده باشد.
گذار سوژه نوگرا به سمت سوژه پسانوگرا در نمایشنامه های نوگرا: مطالعه موردی آخرین نوار کرپ، کودک مدفون، و مسخره بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
563 - 588
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش رو، حضور سوژه پسانوگرا را در نمایشنامه های آخرین نوار کرپ (1958) اثر ساموئل بکت، کودک مدفون (1978) اثر سام شپارد، و مسخره بازی ها (1974) اثر تام استوپارد مورد بررسی قرار می دهد. مقاله درصدد است به این پرسش پاسخ دهد که چگونه خصوصیات پسانوگرا در شخصیت پردازی این نمایشنامه های نوگرا از دل فردیت نوگرا متبلور شده است. به باور مقاله پیش رو، این سه نمایشنامه به خوبی حس تعلق و دلتنگی، و در عین حال عدم تعلق و نگرش چالشی را به نوعی ذات گرایی نوگرا نشان می دهند و از این رو سوژه را به سمت سوژه ای پسانوگرا سوق می دهند. خاطرات جابه جا شده، ساختار متنی و سازه ای خاطرات شخصیت های نمایشنامه ها، روان گسیختگی آنها، و حس تعلق دربرگیرنده این شخصیت ها به موقعیت های متناظر گفتمانی خصوصیاتی هستند که مقاله به آنها به عنوان یافته هایش می پردازد، و آنها را گواهی برای پسانوگرایی شخصیت های نمایشنامه ها در نظر می گیرد. حین بحث پیرامون این خصوصیات، مطالعه از گفته های لیندا هاچن، نیک مانزفیلد و امیرعلی نجومیان پیرامون پسانوگرایی و مفهوم فردیت الهام گرفته، و از سویی دیگر از فرازهایی از درآمد امیرعلی نجومیان بر نوگرایی بهره می برد. عدم نائل شدن به تصویری یکدست – ولو انتزاعی – از گذشته، اجماع مشوش، هم نشین و تلفیق شده روایات متناقض از گذشته در هویتی روان گسیخته، و تعلق نداشتن به هیچ کدام از وجوه گزاره های متقابل عناوین یافته های مطالعه حاضر حین بررسی شرایط گذار فردیت شخصیت ها در نمایشنامه ها هستند.
ساختارشناسی دیباچه های متون منثور در پنج متن برگزیده پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
75 - 107
حوزههای تخصصی:
متون کهن پارسی در دو وجه منظوم و منثور خود بر مبنای ساختارهایی مشخص تکوین یافته اند که برونداد ژرف ساخت های گفتمانی حاکم بر نظام اندیشگانی مؤلفان آنها هستند. دیباچه ها در جایگاه نقطه آغازین این ساختارها، خود نیز سازمان بندی ویژه ای دارند. پژوهش حاضر با تکیه بر این انگاره و بر مبنای الگوی استنادی تاریخی در گردآوری داده ها، می کوشد ساختار حاکم بر دیباچه های پنج اثر روایی، تعلیمی، اخلاقی، عرفانی و تاریخی را با رویکردی توصیفی و تحلیلی شناسایی کرده، به سوی استخراج الگویی گام بردارد که تعمیم پذیر به تمام یا دست کم بخش عمده دیباچه های منثور ادب فارسی باشد. پژوهش پیش رو، ساختاری نُه سازه ای را در دیباچه های متون مورد مطالعه شناسایی کرده که به گونه ای تکرارشونده، نظام مند و نسبتا واحد نمود یافته، صرفا تفاوت نویسندگان از منظر ایستارهای ذهنی، شرایط اجتماعی و سیاسی و برخی عوامل دیگر باعث گسترش یا محدودیت برخی از این سازه ها شده است اما، در مجموع، این ساختار نه گانه برقرار مانده است. ساختار استخراج شده را می توان در کلان ساختار سه سازه ای «دیگری، خود، دیگری» خلاصه نمود. بر این اساس، در دیباچه های مورد مطالعه، گونه ای هنجارمندی و در نتیجه، نوعی وفاداری خودآگاه یا ناخودآگاه به این ساختار جز در مواردی معدود دیده می شود، مسئله ای که سخن درباب میزان ابتکار و نوآوری خالقان این دیباچه ها را پیش می کشد. بر مبنای پژوهش حاضر، می توان با تکیه بر همین ساختار حاکم بر دیباچه های منثور فارسی، از نوعی «زیرگونه» سخن گفت که در امتداد کلان گونه های شناخته شده در سنت ادبی فارسی شکل می گیرد و به مثابه نیروی جهت دهنده نویسندگان در فرایند خلق آثار منثور فارسی عمل می کرده است.
بررسی مفهومِ «حیوانیّت» در سووشونِ سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۲۲
59 - 98
حوزههای تخصصی:
سووشون را باید از زبانِ حیوان خواند. جایی که زبانِ انسانی از تَکَلُّم فرومی ماند، آوایِ حیوان است که «می ماند». زنانگیِ و حیوان، زری و سَحَر و مادیان، یُوسُف و آنچه ادامه سوژه مردانه اوست را، به پرسش می خواند. کودکی و جنون و زندان، همان هایی که تن به دلالت و ایده باوری نمی دهند، تن هایی اند که در میل و بی معناییِ خویش، حیات را تجربه می کنند. حیاتی که با زندگیِ یُوسُف، مرگ بود و با سووشونش، «حیوانیّت» دوباره به روح زری باز خواهد گشت. نگارنده در این پژوهش در تحلیلِ شخصیّت شناسی و عناصرِ رمانِ سووشون، از آرایِ دلوز و متفکرانی که در مغناطیسِ اندیشه پُست مدرنیستیِ او می گنجند، بهره برده است. نهایت آن که همان آرزوی دیرینه ای که سیمین در خاطرات کودکی اش به آلِ احمد واگویه کرده بود: «همیشه عاشق یک اسب بودم!».
انتساب سه رباعی از عارف ایجی به خیالی بخارایی در تذکره لطائف الخیال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲۳
1 - 20
حوزههای تخصصی:
یکی از شاعران فصیح دوران صفوی که صاحب لطائف الخیال (تألیف: 1076 - 1078 ق.) از او یاد کرده، عارف ایگی/ ایجی (976 1035 ق.) است. مؤلّف لطائف الخیال پس از ذکر عارف ایجی اصفهانی، از خیالی اصفهانی، که از رهگذر اشعاری که از او آورده، پیداست مراد او، خیالی بخارایی/ هروی (م: حدود 850 ق.)، از شاعران غزلسرای سده نهم هجری و معاصر الغ بیگ (حک: 850 853 ق.) بوده، سخن گفته و یازده بیت از غزلیات و سه رباعی را به نام خیالی اصفهانی آورده است، حال آنکه نگارنده دریافت که شش بیت، یعنی سه رباعی، از مجموع این هفده بیت، در منابع به نام عارف ایجی آمده است. در نوشتار حاضر، با روش توصیفی تحلیلی به این مسئله کانونی، یعنی واکاوی انتساب اشتباه سه رباعی از عارف ایجی به خیالی اصفهانی از سوی صاحب لطائف الخیال، پرداخته شده است، تا به دو پرسش ، یعنی تبیین ضرورت مشخّص کردن انتساب سه رباعی از عارف ایجی به خیالی بخارایی در این تذکره و نیز دلایلی که می توان بر نادرستی نسب خیالی اصفهانی در لطائف الخیال ارائه داد، پاسخ داده شود. همچنین در بخش سوم مقاله، به هدف پژوهش حاضر، یعنی بررسی کامل اشعار خیالی اصفهانی در این تذکره، پرداخته شده و از رهگذر منابع نشان داده شده که جدای از یازده بیت که از خیالی بخارایی است و به اشتباه به نام خیالی اصفهانی آمده، سه رباعی هم از عارف ایجی، در لطائف الخیال به خیالی اصفهانی نسبت داده شده است.
پیش بینی آمادگی ازدواج بر اساس مدل هویت، صمیمیت، تمایل به ازدواج و خوش بینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۶
553 - 566
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی مدل آمادگی ازدواج بر اساس متغیرهای هویت یافتگی، صمیمیت مبتنی بر تمایزیافتگی، تمایل به ازدواج و خوش بینی است. روش این پژوهش از نوع پیمایشی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان مجرد دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی، شهید بهشتی و تهران تشکیل داده اند که به شیوه غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. نمونه های هر دو جنس در بازه سنی 20 تا 35 سال قرار داشتند. در این مطالعه 597 آزمودنی پرسش نامه های مربوطه را تکمیل کردند که از این میان پاسخ 37 شرکت کننده ملاک های خروج را احراز کردند و از نمونه حذف شدند و درنهایت 560 نفر به ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه هویت یافتگی بنیون و آدامز، سیاهه روان شناختی قدرت ایگو، رغبت سنج ازدواج، پرسش نامه خوش بینی و معیارهای آمادگی ازدواج پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق معادله های ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد متغیر های پژوهش، واریانس بالایی از آمادگی ازدواج را پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: از این پژوهش می توان نتیجه گرفت هویت یافتگی، صمیمیت، تمایل و خوش بینی به ازدواج تأثیر مثبت معناداری بر آمادگی ازدواج جوانان دارد و بر حسب آن ها می توان آمادگی ازدواج در جوانان را بررسی و تقویت کرد.
تبیین ارتباط سازماندهی فضایی و جهت گیری خانه های تاریخی با تاکید بر نقش ورودی (نمونه موردی: خانه های بومی تبریز در دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
239 - 277
حوزههای تخصصی:
جهت گیری معماری، گاه یک انتخاب، گاه اجبار و گاه به عنوان یک راه حل، ناشی از عواملی است که معمار سنتی توانایی تغییر مکانشان را نداشته و با جهت گیری، تمایل خویش ناشی از عوامل متفاوت را جهت حل مسئله از طریق سلسله مراتب دسترسی در سازماندهی فضایی، نشان داده است. ورودی بعنوان عضوی مهم در نظام سلسله مراتبی، به عنوان شروع کننده و حلقه اتصال فضاها، می تواند بر جهت گیری خانه های بومی اثرگذار باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تبیین ارتباط میان جهت گیری خانه های قاجاری تبریز و سازمان فضایی آن ها از منظر نظام ورودی انجام گرفته است. طی بررسی ها، هدف از طراحی ورودی، هدفمندبودن مسیر دسترسی به حیاط بود و دستگاه ورودی نقش بسزایی در جهت گیری دارد؛ بدین صورت که با وجود تعدد ورودی که هرکدام، امکان تقسیم خانه به یک بخش مجزا را دارند و هر بخش می تواند جهت گیری و محور خاص خود را داشته باشد. نظام فضایی هر بخش بر عهده حیاط (در ورودی های حیاط بیرونی) و تالار (در ورودی های سایر جبهه ها) است که با گذشت زمان و نزدیک شدن به انتهای دوره قاجار و توسعه عمودی خانه ها، این نقش از تالار به سرسرا محول شده است. همچنین سازماندهی با سرسرا بر خلاف سازماندهی با تالار، موجب کاهش استقلال و افزایش انعطاف پذیری فضاها شده است.
مبانی دلالی و شاخصه های روشی و آثاری گرایش اجتماعی تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
34 - 67
حوزههای تخصصی:
از تحوّلات بسیار مهم تفسیر قرآن کریم در دوره معاصر، پیدایش گرایشی جدید به نام تفسیر اجتماعی است. هدف این گرایش خروج قرآن کریم از انزوا و تبدیل آن به منبعی پویا برای رفع شبهات وارد بر دین در عرصه های جدید زندگی اجتماعی، پاسخ گویی به نیازهای جدید زندگی اجتماعی و درمانی برای دردهای متأثر از جلوه های جدید زندگی اجتماعی است. بروز این گرایش تفسیری با مواجهه جوامع اسلامی و تمدن غرب و چاره جویی برای درمان انحطاط جوامع اسلامی از سوی مصلحان به وسیله بازگشت به قرآن کریم نمود پیدا کرد. برای این گرایش تفسیری مبانی و شاخصه هایی شمرده شده است. تعدادی از شاخصه های ذکرشده خالی از اشکال نبوده و نمی توان آن ها را از شاخصه های این گرایش تفسیری محسوب کرد. برخی از عناوین شاخصه ها دقیق نیستند و برخی از شاخصه ها در گرایش های تفسیری دیگر نیز مشاهده می شوند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی است درصدد است تا به نقد و بررسی مبانی دلالی و ویژگی های روشی و آثاری این گرایش تفسیری بپردازد و با معرفی بیشتر این گرایش زمینه را برای بهره مندی بیشتر از آن فراهم آورد.
عوامل اجتماعی مرتبط با خودشیءانگاری دختران در باشگاه های ورزشی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
287 - 305
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودشیءانگاری پدیده ای روانی- اجتماعی است که از ایده آل های زیبایی و تغییرات روزمره آن متأثر است و به موجب آن، دختران جوان ظاهر فیزیکی، زیبایی و جذابیت جنسی خود را از منظر دیگری بر مبنای معیارها و استانداردهای فرهنگ جنسیتی ارزیابی می کنند. بر همین مبنا، هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با خودشیءانگاری دختران جوان شهر کرمان است. روش و داده ها: داده های تحقیق حاضر با استفاده از تکنیک پیمایش گردآوری شده است. جامعه پژوهش را تمامی دختران جوان 18 تا 35 ساله شهر کرمان تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 300 نفر و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد رابطه بین متغیرهای خودشیفتگی، کلیشه های جنسیتی، خانواده و خودشیءانگاری از نظر آماری معنادار و مستقیم است (P<0.05). طبق نتایج تحلیل مسیر، متغیر خودشیءانگاری با ضریب تأثیر کل 43 صدم از کلیشه های جنسیتی و 29 صدم از خودشیفتگی دختران، تأثیرپذیر بود. بحث و نتیجه گیری: برپایه نتایج، کلیشه های جنسیتی، الگوهای ارتباط خانوادگی و خودشیفتگی از جمله عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر افزایش خودشیءانگاری دختران کرمانی است. پیام اصلی: تعابیر سنتی وقتی با فشارهای خانوادگی و خودشیفتگی روانی همسو می شود سبب می گردد دختران با خود همانند یک شیء رفتار کنند، پیوسته بدن خود را پایش کنند و نگاه تأیید دیگران را دنبال کنند. پیشنهاد می گردد برنامه های فرهنگی و آموزشی لازم در سطح دانشگاه ها، مدارس و رسانه ها برای مقابله و رفع کلیشه های جنسیتی، خودشیفتگی و تقویت خودباوری و خودکارآمدی دختران در راستای کاهش آسیب های ناشی از خودشیءانگاری افزایش یابد.
بررسی نقش مصرف فرهنگی بر هویت دانش آموزان دبیرستان منطقه پنج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
117 - 134
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد مصرف کالاهای فرهنگی در شکل گیری هویت افراد جامعه دخیل است. در این میان، کودکان و نوجوانان بیشترین اثرپذیری را در این سنین از فضایی که در آن حضور داشته، آموزش دیده و رشد می کنند، خواهند داشت. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مصرف فرهنگی بر روی هویت دانش آموزان به نگارش درآمده است. جهت تدوین چهارچوب نظری تحقیق، از نظریات بوردیو استفاده شده است. روش مورداستفاده در این پژوهش از نوع پیمایشی (توصیف تبیین) حسب ماهیت آن بوده است. دانش آموزان دبیرستان منطقه پنج تهران در سال 1402 نیز به عنوان جامعه آماری و حجم نمونه آن نیز براساس فرمول کوکران با 95 درصد ضریب اطمینان به تعداد 384 نفر و به شیوه نمونه گیری تصادفی برآورد ش ده اس ت. همچنین، در راستای تحلیل داده ها از نرم افزار آماری SPSS و آزمون همبستگی پیرسون جهت تعیین روابط میان مؤلفه ها بهره برده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین مصرف فرهنگی و هویت اجتماعی، فردی و ملی رابطه معناداری وجود دارد.
دو فضایی شدن دیپلماسی: مورد پژوهی دیپلماسی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۸)
121 - 156
حوزههای تخصصی:
این پژوهش مسئله تأثیر "انقلاب ارتباطات همزمان" و توسعه فضای مجازی و در نتیجه دو فضایی شدن جهان بر دیپلماسی را نشان می دهد و ضمن مطالعه پیامدهای فراگیر، آشوبناک غیرمکانی و غیرزمانی توسعه فضای مجازی بر نهاد و ساختار دیپلماسی و روند تطبیق دیپلماسی با محیط مجازی و در نتیجه دو فضایی شدن آن را واکاوی و آثار فضای دوگانه واقعی-مجازی بر دیپلماسی آمریکا را بررسی کرده است. لذا این پرسش اصلی مطرح شده است که "دو فضایی شدن جهان" چه تأثیری بر دیپلماسی و به طور خاص دیپلماسی ایالات متحده آمریکا داشته است؟ فرضیه پژوهش این است که دیپلماسی به دلیل ماهیت ارتباطی آن، به طور تاریخی تحت تأثیر تحولات در فن آوری ارتباطات بوده و "انقلاب ارتباطات هم زمان" به عنوان تازه ترین تحول در فن آوری ارتباطات، با دو فضایی کردن جهان و ایجاد جهان های موازی موجب دسته ای از تحولات قابل مشاهده در مفاهیم، نهاد، ساختار و روش های اجرای دیپلماسی، از جمله سرعت بیشتر و هزینه کمتر دیپلماسی، افزایش بازیگران، غلبه موضوعات جهانی بر موضوعات دوجانبه، و ظهور شاخه های جدید از جمله دیپلماسی دیجیتال، دیپلماسی عمومی دو، دیپلماسی سایبری، و توییپلماسی (Twiplomacy) شده است. این مقاله روش تحقیق ترکیبی شامل "مطالعه موردی" و"تحلیل تاریخی مقایسه ای" را برای مطالعه پیامدهای دو فضایی شدن جهان بر دیپلماسی ایالات متحده آمریکا به کار می گیرد.