مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
خانه های بومی
حوزه های تخصصی:
حاشیه جنوبی ایران دارای یکی از بحرانی ترین اقلیم های جهان است و توجه به مؤلفه های اقلیمی در فرآیند طراحی خانه ها در این منطقه، می تواند به بالا بردن سطح آسایش حرارتی ساختمان کمک کند. اقلیم گرایی دیدگاهی بنیادی در طراحی خانه های بومی ایران بوده، از این رو به کارگیری الگوهای فضاهای عملکردی خانه های بومی در طراحی مسکن معاصر هر شهر، می تواند سبب ارتقای سطح آسایش شود. این مقاله ضمن استخراج و معرفی الگوهای فضاهای عملکردی در خانه های بندر بوشهر از طریق به کارگیری نظریه داده بنیاد و تطابق ویژگی های این فضاها با مشخصات اقلیمی بوشهر، در پی پاسخ به این سؤال است که الگوهای مذکور تا چه حد متناسب و متأثر از اقلیم است. این مقاله دارای هدفی کاربردی و راهبرد آن در مرحله تحلیل و استنتاج کیفی و از طریق نظریه داده بنیاد بوده و با روش تصویرسازی انجام می شود. گردآوری داده ها در دو بخش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل اسناد خانه های بومی انجام شده است.
تطابق الگوهای به دست آمده از کدگذاری نمونه ها با مؤلفه های اقلیم میانه و محلی منطقه مورد بررسی نشان می دهد که مشخصه های فضاهای عملکردی در نمونه های مورد مطالعه با مؤلفه های اقلیم میانه منطبق بوده و همچنین از الگوهای باد محلی پیروی می کند. از شاخص ترین نکات در الگوهای خانه های بوشهر می توان به استفاده از زمستان نشین برای فصول سرد برخلاف بسیاری نقاط حاشیه خلیج فارس و دریای عمان، ایجاد سامانه ایستای تهویه طبیعی با توجه به انتظام و جهت گیری فضاهای باز و نیمه باز اشاره کرد. در این الگوها فضاهای باز و نیمه باز مابین و مقابل فضاهای بسته قرار دارند و کشیدگی فضاهای بسته در جهت حیاط است. لذا در عین تراکم کلی حجم، فضاهای بسته زیستی از نظر تهویه طبیعی به صورت گسترده عمل می کنند. الگوهای اقلیمی این خانه ها شامل راه کارهای ساده ای از فرم صحیح فضاهای باز، نیمه باز و بسته و ترکیب های حساب شده ای از آنها در سطح و ارتفاع است که به سادگی قابل تعمیم و استفاده در الگوهای خانه های امروز خواهد بود.
تاثیر باد و آفتاب در تعدیل شرایط گرمایی خانه های بوشهر نمونه موردی: خانه گلشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه جنوبی ایران دارای یکی از بحرانی ترین اقلیم های جهان و توجه به مولفه های اقلیمی در فرآیند طراحی خانه ها در این منطقه ضروری است. بکارگیری جریان هوا در کنار محافظت از گرما و تابش از موثرترین راهکارها در تعدیل شرایط گرمایی در مناطق گرم و مرطوب است. همچنین استفاده از تابش خورشید در ماه های سرد سال به تعدیل شرایط گرمایی خانهها در زمستان کمک میکند. خانههای بومی عمدتاً براساس پاسخگویی به نیازهای اقلیمی ساخته شدهاند و خانههای بومی بوشهر دارای الگویی برای استفاده از بادهای محلی و استفاده از مؤلفه تابش در زمستان است. این مقاله با کمک نرم افزار دیزاین بیلدر شرایط گرمایی را در این خانه بر اساس الگوی اقلیمی آن ها بررسی و به این سوال پاسخ میدهد که تابش و جریانات هوا تا چه حد در تعدیل شرایط گرمایی الگوهای اقلیمی ویژه این خانه موثرند. این مقاله دارای هدفی کاربردی و با روش تصویرسازی و شبیه سازی در نرم افزار دیزاین بیلدر نسخه 4.2.0.045 و مدل آسایش حرارتی اشری 55 و تحلیل اقلیمی با کمک نرم افزار کلایمیت کانسالتنت و مدل حرارتی تطبیقی انجام میشود. بکارگیری الگوی ویژه خانه های بوشهر در خانه گلشن توانسته است در ما ههای بسیار گرم تا اندازه قابل توجهی و در ماههای نیمهگرم کاملا تعدیل کند. این الگو در ماههای سرد نیز شرایط گرمایی داخل خانه را کاملا تعدیل کرده و نیاز به دستگاههای گرمایشی را به صفر رسانده است. با بکارگیری این الگوها در خانه های امروز میتوان در ماههای بسیار گرم بار دستگاههای مکانیکی را به اندازه قابل توجهی کم کرد و در ماههای نیمه گرم و سرد نیاز به دستگاههای مکانیکی را به صفر رساند. نتایج نشان داد مصالح دیوارها تا حد زیادی سبب گرم شدن فضاهای داخلی در طول شبهای ماههای گرم میشود؛ لذا این الگوها را میتوان با تغییر مصالح دیوارها به مصالح سب کتر بهبود بخشید.
بررسی تطبیقی معماری بومی خانه های اقلیم گرم و خشک و کاربرد مواد دو فازی در ساختمان های امروزی در کاهش مصرف انرژی
حوزه های تخصصی:
خانه های بومی اقلیم گرم و خشک ایران، همواره شرایط آسایش حرارتی را برای ساکنین خود به همراه داشته اند. اما ساختمان های امروزی بی توجه به طراحی های اقلیمی، سهم بالایی از مصرف انرژی را برای ایجاد تهویه مناسب به خود اختصاص داده است. امروزه آلودگی های ناشی از تولید انرژی و صرفه جویی در مصرف آن، از مباحث جدی در رشته های مرتبط از قبیل معماری است. یافتن و استفاده از مواد و مصالحی که مصرف انرژی را به حداقل برساند از وظایف محققان و معماران می باشد. مواد تغییر فاز دهنده می تواند با جذب و ذخیره انرژی حرارتی خورشید در طول ساعات روز و آزاد کردن آن در ساعات سرد، به طور مستقیم در صرفه جویی مصرف انرژی سهیم باشند. این تحقیق از طریق مطالعه و بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل و توصیف آن ها، به بررسی ویژگی های مورد استفاده در ساختمان های بومی و سنتی، و با علم به اینکه تغییرفازدهنده ها در کاهش مصرف انرزی ساختمان موثر هستند، به بررسی روش های بکاربردن این مواد در بخش های مختلف ساختمان می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد امکان بهره گیری از طراحی های اقلیمی به کار رفته در سقف های گنبدی و مسطح، دیوارهای قطور و ابعاد و تعداد پنجره خانه های سنتی اقلیم گرم و خشک در خانه های امروزی که بدون توجه به مسائل اقلیمی و با مصالح غیر بومی و نامناسب برای این اقلیم ساخته می شوند وجود ندارد و لازم است از روش هایی مانند تعبیه مواد دوفازی در همان بخش های ساختمان های بومی استفاده کرد.
بررسی تأثیر راهکارهای اقلیمی معماری بومی در شرایط آسایش گرمایی به کمک تکنیک دلفی
حوزه های تخصصی:
شواهد بسیاری وجود دارد مبنی بر این که شیوه های کنونی طراحی، اجرا و فعالیت های مربوط به مسکن و املاک به گونه ای منابع انرژی را مصرف می کنند که می تواند آینده را به طورجدی به خطر بیندازد. بهره گیری از پتانسیل های اقلیمی همچون تابش آفتاب، توده ی زمین و غیره به مثابه یک امکان همیشگی می تواند نیاز به انرژی در بخش مسکن را کاهش دهد. به نظر می رسد روزآمد کردن راهکارهای اقلیمی مرسوم در معماری بومی می تواند در این راستا مؤثر باشد. تحقیق پیش رو بازشناسی عناصر اقلیمی معماری ایرانی و تعیین میزان تأثیر هرکدام بر شرایط آسایش را نشانه رفته است. با تحلیل محتوای منابع معماری بومی، راهبردها و راهکارهای طراحی بومی/اقلیمی همچون جهت گیری، منطقه بندی فضاها و غیره به صورت دسته بندی 5گانه تعیین، و سپس میزان تأثیرگذاری هرکدام در فراهم آمدن شرایط آسایش به روش دلفی و در چارچوب یک پرسش نامه در میان صاحب نظران به پرسش گذاشته شده است. نظرسنجی نشان می دهد مواردی همچون جهت گیری، فرورفتن در زمین و مکان یابی سایت، الگوی پلان و چیدمان مجموعه، سلسله مراتب فضایی، و مصالح خازن گرمایی از بیش ترین تأثیر در فراهم آمدن شرایط آسایش برخوردارند.
رهیافتی گونه شناسانه از تحلیل فضایی و کالبدی خانه های بومی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
60 - 73
حوزه های تخصصی:
ویژگی ها و خصوصیات متداوم در فرهنگ بومی از مقولاتی است که ریشه در تاریخ معماری ایران دارد و موجب شده است مؤلفه های معماری ایران در طی قرون مختلف سیری تکوینی همگام با رشد و دگرگونی های فرهنگ ایرانی داشته باشد. برای شناخت و تحلیل فضای کالبدی خانه های بومی، رهیافت های گوناگونی وجود دارد. یکی از این رهیافت ها، رهیافت گونه شناسانه است. نمونه مورد پژوهش در این مقاله خانه های سنتی اردبیل انتخاب شده است. در شهر اردبیل الگویی که در خانه ها استفاده شده از نظر شکلی و فضایی یکسان؛ ولی دارای ویژگی های منحصربه فرد در هر بناست. این الگوها که برگرفته از شیوه زندگی و شخصیت اجتماعی افراد و ارتباط سازه و معماری است، دارای خصوصیات شکلی و فرمی منحصربه فردی است که مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت تحلیلی و توصیفی است. در قسمت توصیفی به صورت کیفی، با انجام مطالعات و تحلیل نظریه های پایه مرتبط و شناخت عناصر کالبدی و فضایی خانه های بومی، به رابطه همبستگی اجزاء پرداخته می شود. داده های این تحقیق نیز از طریق مشاهده میدانی استخراج و مورد مطالعه استدلالی قرار گرفته است. با توجه به اینکه تاکنون طبقه بندی خاصی در این خصوص انجام نشده لذا در این پژوهش سعی شده است با مطالعه پیشینه گونه شناسی و دسته بندی گونه ها چارچوبی برای طبقه بندی معماری خانه های اردبیل به دست آورد. اهداف پژوهش :بهبود روش های طراحی مسکن با شناسایی و تحلیل عناصر کالبدی و فضایی معماری بومی./ تقویت عناصر کالبدی و فضایی معماری خانه های معاصر و نهایتاً ارتقاء هویت بومی و منطقه ای مسکن. سؤالات پژوهش :با کدام شاخص می توان عناصر کالبدی و فضایی خانه را گونه بندی کرد؟ 2.چگونه می توان عوامل شکل دهنده معماری خانه های بومی اردبیل را شناسایی کرد؟
واکاوی مولفه های اجتماعی تاثیرگذار در نحوه چیدمان فضایی معماری خانه های بومی روستاهای شهرستان سراب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
93 - 105
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر طبق روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی-توسعه ای نوشته شده است. پس از تجزیه و تحلیل آماری و کمی برای شناسایی استراتژی ها ، از روش کیفی مطابق با روش زنجیره - ترکیبی استفاده شد. مطالعات میدانی با مصاحبه های هدفمند ، تهیه برنامه ها و تصویربرداری انجام شد. پرسشنامه محقق ساخته در دو مرحله به جامعه آماری ارسال شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها ، با استفاده از تکنیک دلفی فازی ، در دو مرحله تأیید شد. سپس با مدلسازی معادلات ساختاری در نرم افزار SmartPLS ، اهمیت معیارها تأیید شد. سپس با استفاده از مدل BWM ، معیارها در نرم افزار SPSS و Matlab رتبه بندی شدند. در نتیجه ، ضریب امنیتی با نمره 0.436 رتبه اول ، ضریب حفظ حریم فضایی با نمره 0.321 رتبه دوم و وجود امکانات لازم برای تعاملات اجتماعی با امتیاز 0.243 در رتبه سوم قرار گرفت.
نقش فرهنگ در شکل گیری خانه های بومی منطقه تالش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش فرهنگ در شکل گیری خانه های بومی منطقه تالش موضوع پژوهش حاضر است؛ اهمیت این موضوع به این سبب است که به نظر می رسد تاکنون درباره معماری این منطقه پژوهش درخوری انجام نشده است. بنابراین هدفِ این پژوهش شناختِ چگونگی تأثیر عناصر محتوایی فرهنگ منطقه در شکل دهی به فرم کالبدی و سازمان فضایی این خانه هاست و پرسش اصلی این است که نقش عوامل فرهنگی در شکل گیری خانه های این منطقه چه بوده است؟ این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است و در آن از روش تحقیق توصیفی تحلیلی استفاده شده است و گردآوری داده ها، به صورت میدانی و کتابخانه ای است. متغیر مستقل این پژوهش فرهنگ و متغیر وابسته آن معماری خانه های بومی است. جامعه آماری تحقیق، منطقه تالش و روش نمونه گیری آن سهمیه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد که آهنگ تغییرات فصلی و اشغال فضا در فصول سرد سال محدود به اتاق اصلی در طبقه پایین و در ایام نوروز و بهار، فضای ایوان و در تابستان، طبقات بالا و محوطه خانه است. مؤلفه هایی مانند وسعت بنا و محوطهِ خانه، نوع، تعداد و مساحت فضاهای خدماتی، نوع تزئینات و مصالح مصرفی و نیز استفاده یا عدم استفاده از استاد کار، در طبقه بندی خانه های بومی منطقه بر اساس طبقه اجتماعی مؤثر است، همچنین با توجه به چارچوب نظری تحقیق، عناصر فضا در این خانه ها را می توان به سه دسته ثابت (داخلی و خارجی)، نیمه ثابت (چیدمان اثاثیه) و متحرک (روابط و آداب سکونت بر اساس جنسیت و سن) تقسیم بندی نمود.
الگوی فضاهای نیمه بازِ خانه های بومی دزفول، بوشهر و بندرلنگه در ارتباط با مولفه های اقلیم محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاشیه جنوبی ایران دارای یکی از بحرانی ترین اقلیم های جهان بوده و لذا توجه به مولفه های اقلیمی در فرآیند طراحی خانه ها در این منطقه ضروری است. فضاهای باز و نیمه باز از عوامل موثر در شکل دادن به الگوهای اقلیمی خانه های بومی و بکارگیری این الگوها در طراحی مسکن معاصر این اقلیم، می تواند سبب ارتقای سطح آسایش حرارتی شود. این مقاله با تطابق ویژگی های فضاهای نیمه باز خانه های بومی در بندرلنگه، بوشهر و دزفول، با مشخصات اقلیم محلی این مناطق، ضمن معرفی الگوهای فضاهای باز و نیمه باز در آنها؛ تناسب و تاثرپذیری الگوها را از اقلیم میانه و محلی بررسی می کند. این مقاله دارای هدفی کاربردی و راهبرد آن در مرحله تحلیل و استنتاج کیفی و از طریق نظریه داده بنیاد بوده و با روش تصویرسازی انجام می شود. گردآوری داده ها در دو بخش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل اسناد خانه های بومی انجام شده است. تطابق مشخصه های بدست آمده از کدگذاری نمونه ها با مولفه های اقلیم میانه و محلی مناطق مورد بررسی نشان می دهد که ویژگی ها و الگوهای فضاهای باز و نیمه باز در خانه های مورد مطالعه در دزفول، بندرلنگه و بوشهر با مولفه های اقلیمی هر شهر منطبق و بر اساس تفاوت در مولفه های اقلیمی در مقیاس میانه و محلی، در الگوهای مورد بحث تفاوت هایی ایجاد شده است.
تحلیلی بر اصول عقلانیت اکولوژیک، زیست پذیری و پایداری خانه های بومی مناطق کویری، پژوهش موردی: بناهای بافت تاریخی شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۸)
115 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت الگوهای اجرایی عقلانیت اکولوژیک در جهت ارتقای زیست پذیری در بناهای مسکونی کویری شهر یزد بوده است. روش انجام پژوهش توصیفی – تحلیلی و استنباطی بوده و معیارهای مؤثر در ارزیابی الگوی اجرایی عقلانیت اکولوژیک با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظرات کارشناسان تعیین شدند. به منظور ارزیابی از 20 معیار اصلی استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها پیمایش (نمونه گیری هدفمند، 4 خانه بومی از بافت کهن شهر کویری یزد) و پرسشنامه محقق ساخته با ضریب پایایی 86/0 و جامعه آماری شامل متخصصان شهرسازی، معماری و محیط زیست آگاه به معماری بومی مناطق کویری بود. نوآوری پژوهش، بررسی ارتباط عقلانیت اکولوژیک و زیست پذیری شهرهای کویری به خصوص در مقیاس معماری بنا است. نتاج نشان داد سکونتگاه های کهن کویری بر پایه اصول و قواعد عقلانیت اکولوژیک شکل گرفته و سمبلی از پایداری است. ازاین رو بازآفرینی اصول عقلانیت اکولوژیک در مقیاس های متعدد، می تواند زمینه ساز ارتقای پایداری و زیست پذیری بافت های شهری معاصر باشد.
تبیین ارتباط سازماندهی فضایی و جهت گیری خانه های تاریخی با تاکید بر نقش ورودی (نمونه موردی: خانه های بومی تبریز در دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
239 - 277
حوزه های تخصصی:
جهت گیری معماری، گاه یک انتخاب، گاه اجبار و گاه به عنوان یک راه حل، ناشی از عواملی است که معمار سنتی توانایی تغییر مکانشان را نداشته و با جهت گیری، تمایل خویش ناشی از عوامل متفاوت را جهت حل مسئله از طریق سلسله مراتب دسترسی در سازماندهی فضایی، نشان داده است. ورودی بعنوان عضوی مهم در نظام سلسله مراتبی، به عنوان شروع کننده و حلقه اتصال فضاها، می تواند بر جهت گیری خانه های بومی اثرگذار باشد. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف تبیین ارتباط میان جهت گیری خانه های قاجاری تبریز و سازمان فضایی آن ها از منظر نظام ورودی انجام گرفته است. طی بررسی ها، هدف از طراحی ورودی، هدفمندبودن مسیر دسترسی به حیاط بود و دستگاه ورودی نقش بسزایی در جهت گیری دارد؛ بدین صورت که با وجود تعدد ورودی که هرکدام، امکان تقسیم خانه به یک بخش مجزا را دارند و هر بخش می تواند جهت گیری و محور خاص خود را داشته باشد. نظام فضایی هر بخش بر عهده حیاط (در ورودی های حیاط بیرونی) و تالار (در ورودی های سایر جبهه ها) است که با گذشت زمان و نزدیک شدن به انتهای دوره قاجار و توسعه عمودی خانه ها، این نقش از تالار به سرسرا محول شده است. همچنین سازماندهی با سرسرا بر خلاف سازماندهی با تالار، موجب کاهش استقلال و افزایش انعطاف پذیری فضاها شده است.
نقش عناصر طبیعت درخانه های بومی یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۳۰۶-۲۹۷
حوزه های تخصصی:
کشور ایران با بیش از هفت هزار سال سابقه شهرنشینی و وضعیت توپوگرافی و جغرافیایی بسیار متنوع، یکی از گنجینه های تاریخ معماری جهان محسوب می شود. تنوع اقلیمی از یکسو و سابقه طولانی سکونت از سوی دیگر، موجب شده تا این سرزمین در زمینه معماری و شهرسازی، دستاوردهایی درخور توجه و ارزشمندی داشته باشد. اما این عوامل در معماری امروز کمتر مورداستفاده قرارمی گیرد. زندگی شهرنشینی، پیشرفت فناوری و نیازهای فزاینده اقتصادی، مردم راهرچه بیشتر از طبیعت دورساخته و روان آنها را در یک نظام تکرارشونده ماشینی قالب زده است. هدف این پژوهش، بررسی نقش عناصر طبیعت درخانه های بومی شهر یزد می باشد. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی از نوع موردی (خانه های بومی - شهریزد) بوده وجمع آوری داده ها، به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است.این درحالی است که انسان جزیی از طبیعت است و ارتباط نزدیکش با طبیعت، باعث ادامه حیات و دوام زندگی است. یکی ازفضاهای خانه های ایرانی که نشان دهنده ارتباط انسان با طبیعت میباشد. حیاط خانه های ایرانی است که گزیده نمادین طبیعت محسوب می شود.