کارکرد عکس در تعیین هویت دیاسپورا، با تحلیل مجموعه ای از آثار پرستو فروهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث مهاجرت یکی از مهمترین مباحث روز منتقدین و مفسران جامعه شناسی است که هنر و هنرمندان جایگاه بسیار مهم و حساسی را در شکل گیری مفاهیم و ارزش گزاری ها ایفا می کنند. این مقاله سعی بر آن دارد تا توجه انتقادی را به مفهوم زیبایی شناسی دیاسپوریک جلب کند و به این سوال پاسخ دهد که چرا استراتژی «تعلق» در مرزهای مختلف فرهنگی و جغرافیایی اهمیت دارد ؟ برای این منظور براساس این فرضیه که عکاسی هنری یک عمل اجتماعی است و پتانسیل ایجاد روابط همبستگی با سایر گروههای مهاجر را دارد، با تحلیل آثاری از پرستو فروهر هنرمند استدلال کرده که این فعالیت اجتماعی علاوه بر آنکه می تواند ارتباط ذهنی و عینی در مورد وطن را به عنوان یکی از شاکله های دیاسپورا در بین مهاجرین ایجاد کند، از لحاظ خلاقیت در زیبایی شناسی نیز قابلیت آن را دارد تا گروههای غیر مهاجر و بومی را تحت تاثیر قرار داده و در طولانی مدت نقشی اساسی در نوع دیدگاه آنها داشته باشد. در آخر به این نتیجه دست خواهد یافت که گروههای دیاسپوریک زیبایی شناسی مشابهی دارند که هنر عکاسی با موضوع مهاجرت و روایتگری تعلق می تواند بستر مناسبی با تفاوتها و مرزهای فرهنگی خلاقانه ای تولید کند که از طرفی باعث ایجاد حس و نوستالژی مشترک شود که به نوعی رقابتی و فراتر از هویت های ملی و قومی است و از سوی دیگر امکانات تعامل انتقادی فرا فرهنگی و برخورد جوامع پس از مهاجرت را فراهم سازد.