مطالب
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۳۹۷ مورد.
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
321 - 303
حوزههای تخصصی:
در دانش سیاستگذاری مسأله عبارت است از یک موضوع مشکوک یا دشوار که فهم یا انجام یا مقابله با آن دشوار است و نیاز به راه حل دارد و حل مسأله به معنای توانایی تجزیه و تحلیل منطقی و عقلانی مسأله، شناسایی چالش ها و ارائه راه حل های موثر است؛ راه حل هایی که به سیاستگذار کمک می کند تا از پیچیدگی های فرایند سیاست گذاری و تصمیم سازی عبور نموده و تصمیمات آگاهانه بگیرد و نیز بتواند به طور فعال مسائل و مشکلات احتمالی آینده را پیش بینی و برای پیشگیری یا کاهش اثرات آن اقدام نماید. هدف پژوهش حاضر تبیین اصول حاکم بر فهم و حل مسأله در سیاستگذاری عمومی با تأکید بر منظومه فکری و اندیشه ای امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج البلاغه است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و نتایج نشان می دهد که با توجه به اصول و آموزه های مستخرج از کتاب شریف نهج البلاغه، فهم و حل مسأله در فرایند سیاستگذاری عمومی بیش از هر چیزی نیازمند توجه به اصولی همچون اصل پرهیز از ساده نگری، پرهیز از نگاه صفر و یکی؛ پیچیده بودن مسائل اجتماعی؛تدریج؛ اقناع افکار عمومی، پرهیز از آمریت؛ پیگیری آرمانها در عین دیدن واقعیت ها، روشن شدن تمام زوایای مسأله، غلبه بر هیجانات و پرهیز از لجاجت می باشد.
شناسایی و تبیین مؤلفه های هویت ساز انسان از منظر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر شناسایی و تبیین مؤلفه های هویت ساز انسان از منظر نهج البلاغه است. این تحقیق در پارادایم کیفی و بر اساس نظریه داده بنیاد و از روش کدگذاری استقرایی داده ها انجام گرفته است. نمونه مورد تحلیل، کل متن نامه ها، خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه بود که داده ها به شیوه ی هدفمند و با رعایت قاعده ی اشباع نظری گرد آوری شد. به منظور اعتبارسنجی تحقیق از روش مسیر ممیزی استفاده شده است. همچنین نتایج پس از اعمال نظر پنج نفر از صاحب نظران و خبرگان عرصه هویت اسلامی، جمع بندی و اصلاحات لازم صورت گرفت. به منظور پایایی و اعتبایابی یافته ها، ضریب توافق نمره گذاران برای واحدهای تحلیل تخصیص داده شده صورت گرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که 22 کد محوری شامل حکمت ورزی، اندیشه ورزی در امور، کسب آگاهی از امور، تأمل ورزی در تاریخ، تجربه محوری، تربیت پذیری، انجام اصولی و دقیق امور، عمل متفکرانه، استواری در امور، اتکال به پروردگار، یقین ورزی، میانه روی در امور، حفظ نقطه تعادل، پرورش روحیات درونی، خودکنترلی، اخلاص در نیات و اعمال، خضوع، خداباوری، خودارزشمندپنداری، خودارزیابی، توجه به امور دنیایی و احساس تعهد و مسئولیت و 9 کد گزینشی شامل معرفت اندوزی، عملگرایی، استحکام سازی درونی، تعادل جویی، خودسازی، خدامحوری، خودنگری، دنیاداری، تعهدورزی به عنوان مؤلفه های هویت ساز از منظر نهج البلاغه احصا گردید.
تحلیل روش های تربیتی مواجهه با «طول امل»در سبک زندگی اخلاق مدارانه بر اساس نهج البلاغه(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
126 - 153
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین روش های تربیتی مواجهه با «طول امل» (آرزوهای دور و دراز) در سبک زندگی اخلاق مدارانه از منظر نهج البلاغه انجام شد. مساله اصلی، چگونگی مواجهه و مهار آرزوهای فناپذیر مادی و بعضاً غیراخلاقی در عصر حاضر بود که با گسترش زندگی مادی و نفوذ سبک زندگی غربی، به مانعی برای تحقق حیات طیبه تبدیل شده اند. پرسش محوری پژوهش این بود که مهم ترین روش های تربیتی امام علی(ع) در مواجهه با طول امل، مبتنی بر مفاهیم اخلاق کاربردی، چگونه می تواند به شکل گیری سبک زندگی اسلامی بینجامد؟ این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شد و با استناد به خطبه ها، نامه ها و حکمت های نهج البلاغه، شش روش تربیتی استخراج شد: تبشیر (امیدواری به فضل الهی و بازتعریف آرزوها در قالب «خیر مأمول»)، اسوه سازی (الگوگیری از متقین و خاندان پیامبر(ص) برای هدایت آرزوها به سمت ارزش های متعالی)، انذار (هشدار درباره عواقب ویرانگر آرزوهای دنیوی و فریبندگی آن ها)، عبرت آموزی (درس گیری از سرنوشت پیشینیان و ناپایداری دنیا)، مواجهه با نتایج اعمال (آگاهی بخشی درباره پیامدهای اخلاقی و اخروی رفتارها) و تحمیل به نفس (مدیریت آرزوها از طریق زهدورزی و خودکنترلی). یافته های تحقیق نشان می دهد، امام علی(ع) با محوریت بخشیدن به تغییر نگرش به حیات و تأکید بر فناپذیری دنیا، در پی ایجاد بصیرتی عمیق در مخاطب هستند تا آرزوهایش را در چارچوب حیات معناساز، بازتعریف کند.
رویکردی تحلیلی بر نقش خودشناسی در خودسازی بر مبنای نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از موارد مهمی که در آموزه های دینی بر آن تأکید شده، خودشناسی است. از نگاه معرفتی، انسان با قابلیتهای متعددی که خداوند به او عطا کرده، بر بسیاری از موجودات برتری دارد. در آموزه های امام علی(ع) به شناخت انسان از ابعاد مختلف هستی شناختی، معرفت شناختی، عمل شناختی و زبان شناختی توجه شده است. امام علی(ع) به عنوان عالم ربّانی، آگاه به ابعاد وجودی انسان بوده و درباره این آفرینش الهی، مطالب مهمی را مطرح کرده است که توجه به آنها، به خودشناسی و خودسازی کمک می کند. روش: پژوهشِ حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، رهاوردهای خودشناسی در خودسازی را از منظر امام علی(ع)، تحلیل و بررسی کرده و رویکرد امام علی(ع) به اهمیت خودشناسی در زندگی را تبیین کرده است. یافته ها و نتیجه گیری: از منظر امام علی(ع)، خودشناسی به شکل صحیح، نقش مؤثری در خودسازی و رهنمون سازی انسان به سعادت و کمال دارد. افزایش معرفت به خداوند تبارک و تعالی، تحقق بندگی انسان برای خداوند، آخرت محوری و رهایی از دنیامحوری، شکوفایی عقل، رشد فضایل اخلاقی و ترک رذایل اخلاقی، از مهم ترین نتایج خودشناسی صحیح اند.
مطالعه تطبیقی استعاره های مفهومی ایمان و کفر در قرآن و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس یافته های علوم شناختی، ذهن انسان مفاهیم انتزاعی را با استفاده از تجربیات حسی و ملموس سازمان دهی می کند. استعاره های مفهومی که در زبان شناسی شناختی ابزارهای اساسی در تفکر هستند، در شکل دهی به فهم انسان از جهان نقش کلیدی دارند. قرآن کریم نیز برای انتقال مفاهیمی مانند ایمان و کفر از این استعاره ها بهره برده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی، استعاره های مفهومی ایمان و کفر را در قرآن و نهج البلاغه بررسی کرده و حوزه های مبدأیی نظیر نور و تاریکی، پاکی و آلودگی، گیاهان، بینایی و طرح واره های شیء و نیرو را تحلیل می کند. هدف این مطالعه، تبیین شکل گیری این استعاره ها و بررسی شباهت ها و تفاوت های آن ها در دو متن دینی است. نهج البلاغه و قرآن کریم از حوزه های مفهومی مشابهی برای مفهوم سازی ایمان و کفر بهره گرفته اند. با وجود اشتراکات فراوان، تفاوت هایی در نحوه به کارگیری استعاره ها در این دو متن دیده می شود؛ قرآن با زبانی وحیانی و همه فهم، مفاهیم را به مخاطبان گسترده تری منتقل می کند، در حالی که نهج البلاغه با بیانی انسانی و استدلالی، به تشریح ابعاد اجتماعی، اخلاقی و فلسفی این مفاهیم می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که استعاره های مفهومی نه تنها ابزار انتقال مفاهیم دینی هستند، بلکه پیوند عمیقی میان زبان، فرهنگ و جهان بینی در فهم و پذیرش پیام های الهی ایجاد می کنند.
معناکاوی رمزگان خطبه 64 نهج البلاغه (براساس الگوی رمزگان رولان بارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
35-60
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه به عنوان یک مرجع غنی دینی و اعتقادی حاوی آموزه های معرفتی جهت آزادگی بشریت در طول تاریخ است. پژوهش حاضر با بررسی توصیفی تحلیلی و با مبنا قراردادن متن خطبه 64 نهج البلاغه از امام علی% از رهگذر رویکرد رمزگان پنج گانه در پی شناسایی ساختار اولیه این اثر است تا از ورای آن، معانی ضمنی خطبه را مطابق با پیشرفت های جامعه انسانی بازشناسی نماید. نشانه شناسی ساختاری از جمله تحلیل هایی است که در قرن بیستم و در پی نشانه شناسی سوسوری به شکوفایی رسید. «رولان بارت» نشانه شناس و منتقد ساختارگرای فرانسوی در پی نوعی استعدادیابی متن، شناسایی پژواک های معنایی متن را پیشنهاد کرد. وی این دیدگاه را با معرفی الگوی رمزگان پنج گانه (رمزگان هرمنوتیک یا معمایی، رمزگان پروآیرتیک یا کنشی، رمزگان معنابنی یا ضمنی، رمزگان نمادین یا تقابلی و رمزگان فرهنگی یا ارجاعی) ارائه داد. رولان بارت این نظریه را بر پایه هنجارمندی ساختار نشانه ای متن که عامل اصلی معناآفرینی است بیان کرد. دستاورد پژوهش گویای این مسأله است که این رویکرد می تواند ابزار مناسبی جهت رسیدن به لایه های معنایی متون دینی و تفسیر آن ها باشد. بر این اساس، رمزگان معمایی، معمای زندگی را در سراسر متن مطرح می کند و رمزگان کنشی نیز با وجوه فعل های کنشی و امری در سطح متن، استعداد فطری انسان در گرایش به نیکی ها را شکوفا می سازد. رمزگان ضمنی با کارکرد برجسته سازی و معناسازی در پی تقویت بینش بشری نسبت به علت بنیادین خلقت، ایفای نقش می کند و رمزگان نمادین نیز با تقابل خیروشر، زیست مؤمنانه را جهت سعادت انسان پیشنهاد می دهد. رمزگان فرهنگی نیز نگرش ماورایی به زندگی را در قالب فلسفه خلقت نمایان می سازد.
ویژگی های اخلاقی و عبادی عبادالرحمن در سوره ی مبارکه فرقان و نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۱۶
35 - 46
حوزههای تخصصی:
تربیت اسلامی یکی از مهم ترین برنامه های زندگی بشر است که از گذشته تا کنون مورد توجه پژوهشگران و محققان دینی قرار گرفته است؛ زیرا کیفیت تحقق آن می تواند سلامت جسم و روح بشر را فراهم نماید و در تعالی و تکامل او نقش بسزایی داشته باشد. از این رو، آموزه های قرآن کریم، ابعاد تربیتی انسان را از زوایای مختلف دربر گرفته و برای هدایت تک تک افراد جامعه، برنامه ای کامل و دقیقی را طراحی نموده است.
بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد به روش توصیفی تحلیلی به بررسی ویژگی های اخلاقی و عبادی عبادالرحمن در سوره مبارکه «فرقان» و «نهج البلاغه» بپردازد، تا جامعه اسلامی بتواند با شناخت آموزه های الهی و با تأثیرپذیری از مفاهیم تربیتی آن به اهداف عالیه خود دست یابد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در سوره «فرقان»، چهارده مؤلفه برای شناسایی بندگان ویژه خداوند در دو بعد اخلاقی و عبادی ذکر شده، که هر یک از آنها به گونه ای با زندگى فردی و اجتماعى انسان ارتباط دارند. ازاین رو، انسان باید روابط و مناسبات خود را بر پایه احترام به حقوق دیگران و اطاعت از پیشوای پرهیزکار در جهت کسب رضایت و خشنودی خداوند استوار سازد.
تبیینی بر مصادیق و مؤلفه های تاب آوری در نامه ی سی و یکم نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از مقاله ی حاضر تبیین مؤلفه های اساسی تاب آوری در نامه ی سی و یکم نهج البلاغه و بهره مندی از توصیه های تربیتی حضرت علی (ع) در جهت ارتقای مهارت های تاب آوری بود. تاب آوری توانایی برخورد درست با وقایع و رویداد های تنش زای زندگی و استفاده از موانع و مشکلات در راستای افزایش توانمندی ها محسوب می شود. روش کار: این پژوهش در زمره ی پژوهش های کتابخانه ای قرار می گیرد و با مراجعه به کتب و منابع معتبر و با استفاده از روش تحلیل محتوا، به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتایج: معنویت، دور اندیشی و آینده نگری، برخورداری از منبع کنترل درونی، امید و خوش بینی، تعامل و همدلی، شناخت و بهره گیری از تجارب، مؤلفه هایی هستند که در نامه ی سی و یکم مورد تبیین قرار گرفتند و مصادیق مرتبط با آن ها از بخش های مختلف نامه استخراج شده است. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که بر اساس یافته های به دست آمده، تأمل در توصیه های تربیتی حضرت علی (ع) در این نامه و به کارگیری آن ها، در افزایش مهارت های تاب آوری و به فعلیت رساندن این ظرفیت درونی جهت رویارویی با موانع و سختی ها تأثیر گذار است.
واکاوی اصلاح رفتارهای انحرافی در سازمان براساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات دین، معنویت و مدیریت سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۰
125 - 152
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هراندازه رفتار کارکنان با هنجارها و ارزش های موردنظر سازمان هماهنگ باشد، امکان دستیابی به عملکرد بهتر سازمان فراهم می شود، و در مقابل، بروز رفتارهای غیراخلاقی و نامتناسب با فرهنگ سازمان، پدیده «انحراف رفتاری کارکنان» را معرفی می کند که اثرگذاری منفی آن در دستیابی به هدف ها، سازمان را به واکنش در برابر چنین رفتارهایی مجبور می کند. تشویق به رفتارهای اخلاقی و پرهیز از رفتارهای ناسازگار با اخلاق در سازمان ها، راهبرد مهمی در مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره وری سازمانی است تاجایی که سیاست های اصلاح رفتار و اعمال ناسازگار با اخلاق در سازمان، ابزارهای مؤثری برای تحقق اهداف اخلاقی و جلوگیری از بروزمسائلی همچون فساد و تعارض منافع بوده است واهتمام پیوسته به آنها، در ایجاد فرهنگ مثبت سازمانی و یک مزیت رقابتی برای سازمان، نقش مهمی داشته است. با وجود تأکید و اهمیت بر رفتار اخلاقی، همواره احتمال بروز رفتارهای انحرافی و غیراخلاقی افراد در سازمان ها وجود دارد؛ زیرا به اعتقاد برخی از پژوهشگران، بیشتر انسان ها قادر به انجام رفتارهای عمیق غیراخلاقی هستند و پتانسیل افراد و سازمان ها در رفتار غیراخلاقی بی حدوحصر است. بر این اساس نوع و شیوه مواجهه با رفتارهای انحرافی، می تواند این سؤال را طرح کند که برای اصلاح یا پیشگیری از رفتارهای انحرافی کارکنان، از چه اصول و قواعدی باید استفاده نمود که پاسخ به آن، می تواند متأثر از دو رویکرد مدیریت مبتنی بر دین و مدیریت فارغ از آموزه های دینی باشد که هدف پژوهش حاضر، واکاوی اصول اصلاح یا مقابله با رفتار انحرافی کارکنان، با تأکید رویکرد مدیریت مبتنی بر دین است.
روش پژوهش
در پژوهش حاضر که از نظر هدف، کاربردی و از منظر ماهیت، اکتشافی و ازنظر رویکرد ازجمله پژوهش های کیفی است، از روش تحلیل مضمون به عنوان یکی از متداول ترین روش های پژوهش کیفی، برای استخراج و تحلیل داده ها استفاده شده است. در گام نخست، با مطالعه نهج البلاغه کدهای توصیفی مرتبط با هدف پژوهش شناسایی شدند و بر مبنای تشخیص فردی و تبادل نظر با برخی از خبرگان آشنا به متون نهج البلاغه، مضمون های پیدا یا پنهان موجود در کد های توصیفی شناسایی و معرفی شدند. در گام بعدی؛ براساس قرابت و شباهت معنایی و کاربردی، مضمون های پایه اکتشافی در قالب طبقه ها و دسته های جداگانه طبقه بندی شدند و برای هر طبقه، مضمون سازمان دهنده مشخص گردید. سپس مضامین سازمان دهنده شناسایی شده، بر پایه مضمونی فراگیر دسته بندی و عنوان گذاری شدند. برای تأیید دقت علمی داده ها و تحلیل های پژوهش حاضر، مفهوم «قابلیت اعتماد» ازطریق دو راهبرد بازبینی در زمان کد گذاری و تأیید نظر خبرگان مرتبط با پژوهش موردنظر قرار گرفت؛ به طوری که کدهای توصیفی اولیه و مضامین پایه و مضامین سازمان دهنده استخراج شده، در اختیار دو نفر از خبرگان آشنا به متون نهج البلاغه و مفاهیم سازمانی قرار گرفت و ضمن تعامل پیوسته و رفت و برگشتی پژوهشگر با خبرگان، سرانجام مفاهیم مرتبط با موضوع شناسایی و مشخص شدند که پاسخگوی سؤال پژوهش بودند.
یافته های پژوهش: در پژوهش حاضر، به منظور تفسیر عمیق تر و درک دقیق تر مفاهیم موجود در نهج البلاغه نسبت به اصلاح یا همان «اصلاح رفتاری»، سخنان امیر مؤمنان امام علی علیه السلام در خطبه ها و نامه ها و حکمت های نهج البلاغه مطالعه و تحلیل شود تا برای مقابله یا اصلاح رفتارهای انحرافی در محیط کار، اصول و قواعد «اصلاح رفتاری در سازمان» واکاوی شوند. با تحلیل استقرایی داده های پژوهش مشخص شد که مواجهه با رفتار های انحرافی در دو مرحله پیش از بروز رفتار انحرافی، و پس از نمایان شدن رفتار انحرافی قابل طرح است. یافته ها نشان می دهد در مرحله پیش از بروز رفتار انحرافی، سازمان ها نیازمند رعایت اصولی تحت عنوان «اصول اولیه و پیشگیرانه» می باشند که این اصول شامل گسترش فرهنگ تقبیح خطا در سازمان، تدوین و ابلاغ قانون برخورد با خاطی، نظارت و ارزیابی مستمر بر رفتار افراد، آموزش و یاددهی مهارت های رفتار اخلاقی و پسندیده به کارکنان، و رعایت شایسته سالاری در جذب و به کارگیری افراد است. در مرحله نمایان شدن رفتار انحرافی کارکنان، سازمان به منظور اصلاح رفتار انحرافی نیازمند توجه و رعایت اصول دیگری تحت عنوان «اصول ثانویه و اجرایی» است که این اصول شامل آمادگی پذیرش برای اعلام خطا ازسوی خاطی، تساهل اخلاقی به جا در برخورد با فرد خاطی، رازداری و عدم افشای خطای افراد در نزد دیگران، رعایت عدالت در برخورد با خاطی، پاک دامنی مجازات کننده خاطی از رفتار انحرافی است.
بحث و نتیجه گیری
اصلاح و بازداشتن افراد از ارتکاب به رفتارهای انحرافی، از هدف های مهم و دغدغه های اساسی مدیران در سازمان هاست؛ زیرا بروز رفتار انحرافی، خسارت هایی را به فرد و سازمان تحمیل می کند. باوجوداین، در این پژوهش تلاش شد تا با فرض این موضوع که انسان ممکن است دست به رفتار غیراخلاقی و انحرافی بزند، اصول و قواعد برخورد با رفتار انحرافی معرفی شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که سازمان ها می توانند به منظور اصلاح رفتارهای انحرافی، به دو مرحله پیش و پس از وقوع رفتار انحرافی توجهی ویژه داشته باشد. از نتایج مهم پژوهش حاضر آن است که، گام نخست، در اصلاح رفتار انحرافی کارکنان، تمرکز بر پیشگیری و ممانعت از بروز چنین رفتار هایی است که یافته های استخراج شده در پژوهش حاضر، اصولی تحت عنوان اصول اولیه و پیشگیرانه را معرفی می کند. همچنین با فرض رعایت همه جوانب و اقدامات لازم برای پیشگیری، احتمال بروز خطا و کج رفتاری از کارکنان در محیط های اداری و سازمانی وجود دارد و با پذیرش چنین فرضی، نوع برخورد با فرد خاطی و شیوه های رفتاری سازمان برای اصلاح انحرافات رفتاری بسیار حائز اهمیت می شود که نتیجه پژوهش حاضر بیان داشت در این مرحله بایستی بر اصولی به نام اصول ثانویه و اجرایی تمرکز شود تا برای اصلاح رفتار انحرافی به وقوع پیوسته در چارچوب آموزه های دینی با فرد خاطی برخورد و مقدمات جبران و اصلاح رفتار انحرافی را فراهم گردد.
راسخان علم در نهج البلاغه و ارتباط آن با قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۴ «ویژه پژوهش های حدیثی»
۱۳۷-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
«راسخان در علم» تعبیری مشترک در قرآن مجید و نهج البلاغه شریف است؛ با کاربرد برابر ولی اندک در هر یک (دوبار در هر کدام)، اهمیت بسیار دارد. با توجّهی هر دو جانبه می توان به معنایی جامع از آن، دست یافت و در هر دو، آن معنی را بازیابی و بازشناسی کرد. معنای به دست آمده «عالمان به علم الهی» [یا علم لدنّی و موهبتی ] هستند که خداوند تعالی با خواست و اختیار و انتخاب خود به برخی از بندگان عطاء می کند. آن علم، هم رسوخ و استواری و هم باور و آرامش قلبی برای دارنده خود دارد. این همان معنای مشترک «راسخان در علم » در قرآن و نیز در نهج البلاغه است و مصادیق آن، حضرت رسول خدا(ص) و ائمه معصومین(ص) هستند؛ هر چه اختصاص به ایشان ندارد.
حمایت اجتماعی از منظر نهج البلاغه: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سازوکار اداره جامعه به طور مستقیم و غیرمستقیم تحت تأثیر حمایت های نهادهای رسمی و غیر رسمی است. ازآنجایی که حمایت اجتماعی رابطه ای مستقیم با زیرساخت های ارزشی دارد، الگوهای رایج مبتنی بر فلسفه های مادی نمی توانند تبیینی واضح از این مفهوم و ابعاد آن ارائه دهند. پژوهش حاضر با در نظرگرفتن خلا الگوی حمایت اجتماعی مبتنی بر ارزش های دینی، به بررسی آموزه های نهج البلاغه در رابطه با حمایت اجتماعی با روش تحلیل مضمون پرداخت. براساس یافته ها حمایت اجتماعی، مفهومی با مصادیق سلبی و ایجابی، دارای ویژگی دوسویه بودن و دربردارنده تمام اقشار جامعه و مقوله مرکزی و محوری آن، اعطای حقوق عامه، انواع خدمت رسانی و نیکی به دیگران است. حمایت اجتماعی از پنج مؤلفه: حمایت عاطفی، معنوی، ابزاری، اطلاعاتی و شبکه ای تشکیل شده است و ادله اهمیت آن عبارتند از: تأخیر در مرگ و افزایش روزی و تداوم حکومت، آمرزش گناهان و بازداری از آتش جهنم. در اجرای حمایت اجتماعی لازم است از شیوه های اخلاقی نظیر عدالت و انصاف، شکیبایی، خلوص نیت و پرهیز از تردید، همراهی با خیرخواهی و تعصب ورزی استفاده شود. ازجمله موانع تحقق آن می توان به نیت پلید و خیانت در امانت اشاره کرد.
تحلیل معنی شناسی شناختی دنیای مکانی شده در زبان نهج البلاغه براساس نظریه معاصر استعاره با تمرکز بر بنیان استعاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
147-180
حوزههای تخصصی:
شناخت دنیا به عنوان محل زندگی انسان، از دیدگاه امام علی به عنوان انسان کامل به نگاه انسان ها در هر زمان و هر مکان، رویکردشان به آن و در نتیجه دانستن راه و رسم زیستن در آن کمک شایانی می کند. از آنجاکه استعاره شناختی (نگاشت نظام مند از یک حوزه مبدا بر یک حوزه مقصد)، به عنوان نوعی فعالیت ذهنی مرتبط با مفهوم سازی، در تفکر، استدلال، درک، تحلیل، اقناع مخاطب، انتقال مفاهیم به وی، حتی در رفتارسازی و تولید مفاهیم جدید همچنین ایجاد واقعیت اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی، ابزاری کارآمد به شمار می رود، در گفتمان هدایتگر و انسان ساز نهج البلاغه بسیار مورد استفاده قرار گرفته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد شناختی، مکان شدگی دنیا را در در زبان نهج البلاغه تحلیل می کند تا روشن سازد مکان هایی که در مفهوم سازی دنیا در چارچوب نظریه معاصر استعاره در نهج البلاغه مورد توجه و استفاده قرار گرفته اند کدامند سپس بنیان استعاره های شناختی را که در این مفهوم سازی به کار رفته اند مورد بررسی قرار می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد مزرعه، دریا، آبشخور، رودخانه/ دریاچه، تکیه گاه، چراگاه، میدان مسابقه، خیمه و بازار مکان هایی هستند که در مفهوم سازی دنیا در زبان نهج البلاغه مورد توجه قرار گرفته اند. تحلیل دنیای مکانی شده بیانگر آنست که بنیان همه استعاره های شناختی این مقوله همبستگی های تجربی غیر مستقیم ما هستند، نه هم زمانی تجربی و نه بدن مندی.
عمل نیک و اهمیت آن در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
81 - 98
حوزههای تخصصی:
در این مقاله در صددیم تا واژه عمل و اهمیت عمل نیک را از منظر امیر مومنان (ع) با تکیه بر خطبه ها، نامه ها و جملات قصار آن حضرت در کتاب ارزشمند نهج ابلاغه مورد بررسی قرار داده، آثار اعمال نیک و موانع آن را بیان نماییم؛ در نهج البلاغه امام علی (ع) اعمال نیک با واژه هایی چون الاحسان، المعروف، البر، الخیر و خود کلمه عمل و نیز تقوی به کار رفته است. از منظر امیر مومنان (ع) تقوی و عدم خواری و حقارت، محو بدی ها، تسخیر قلوب، از جمله آثار مثبت اعمال نیک و بخل و منت گذاشتن و پاداش نیکوکار ندادن و ... هم از موانع انجام اعمال نیک محسوب می گردند. در مقاله حاضر به مباحث موضوعی عمل نیک و همچنین اهمیت آن در نهج البلاغه با روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده و به ابهامات و سوالات متعدد در این زمینه پاسخ داده شده است.
نظریه الفت؛ صورت بندی سرمایه اجتماعی بر اساس آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
147 - 170
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی ازجمله مفاهیمی است که برای بهبود و کارآمدی نظام سیاسی بسیار مؤثر است. وجود سرمایه اجتماعی باعث تسهیل برنامه های نظام سیاسی می شود. در این نوشتار تلاش شده است سرمایه اجتماعی در نهج البلاغه بررسی شود. سؤال اصلی مقاله این است که چه محتواهایی در نهج البلاغه وجود دارد که به بهبود و ارتقای سرمایه اجتماعی دلالت دارد؟». برای پاسخ به این سؤال ابتدا مفهوم مرکزی سرمایه اجتماعی بررسی شده و سپس با مراجعه به نهج البلاغه، مفاهیم و گزاره هایی که به این مفهوم مرکزی (همدلی) اشاره دارند، استخراج می شوند. هدف این نوشتار این است که ضمن بررسی مفهوم سرمایه اجتماعی، صورت بندی ای از محتواهای مرتبط با سرمایه اجتماعی در اندیشه امام علی (علیه السلام) ارائه کند. در این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که محتواهای مرتبط با سرمایه اجتماعی که به مفهوم همدلی میان مردم و حکومت اشاره دارد، در چهار دسته محتواهای مرتبط با همنشینی، سازگاری، پیوند دادن و ایجاد محبت قابل صورت بندی است.
شناسایی الزامات راهبردی «جهاد تبیین» مبتنی بر آموزه های نبرد نظامی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهاد دارای انواع متعددی است که در یک تقسیم بندی کلی می توان آن ها را ذیل دو مجموعه ی کلی جهاد سخت یا نظامی و جهاد نرم یا شناختی بررسی نمود. یکی از انواع جهاد که زیر مجموعه ی جهاد نرم بوده و از اهمیت والایی برخوردار است، «جهاد تبیین» می باشد. هدف اصلی در این جهاد، زدودن سیاه نمایی ها و وارونه سازی هایی است که دشمن تلاش دارد با نهادینه سازی آن ها، افکار و باور جامعه ی رقیب را از درک حقایق منحرف سازد. رسیدن به هدف مذکور در این جهاد همانند هر جهاد دیگری نیازمند به کارگیری یک سری الزامات راهبردی است. در این پژوهش که از نوع کاربردی می باشد، تلاش شده است با کاربست ترکیبی از روش های تحلیل مضمون و متن پژوهی و با رویکردی استقرایی به شناسایی این الزامات راهبردی مبتنی بر آموزه های نبرد نظامی در کتاب شریف نهج البلاغه پرداخته شود. از این رو منبع مورد بررسی در این پژوهش، خطبه ها، نامه ها و حکمت های مرتبط با جهاد و جنگ در نهج البلاغه می باشد. داده های مورد نیاز از راه مطالعه ی کتابخانه ای و با استفاده از ابزار فیش برداری گردآوری شده است. یافته های پژوهش حاکی از آنند که آموزه های امام علی (ع) در این کتاب شریف، از چنان جامعیتی برخوردار بوده که افزون بر جهاد سخت، در جهاد نرم و به طور خاص جهاد تبیین نیز قابل استفاده می باشند. مطابق با این آموزه ها، الزامات راهبردی «جهاد تبیین» مستخرج از آموزه های نبرد نظامی در نهج البلاغه را می توان در سه حوزه ی روحی- شخصیتی، مدیریتی و اجرایی- عملیاتی که هر یک خود مشتمل بر مولفه هایی است، مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
بررسی نقش و جایگاه علم در احیای تمدن اسلامی از منظر نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام این مقاله بررسی نقش و جایگاه علم در احیای تمدن اسلامی از منظر نهج البلاغه بود.روش کار: پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی و تحلیلی به نگارش در آمده است.نتایج: نتایج نشان می دهد که علم از مسائلی است که بشر به اقتضای حکمت خداوندی و برحسب فطرت حقیقت جو و کمال طلب خویش، همواره به آن توجه داشته است و دین هدایتگر حیات مادی و معنوی انسان است که به آدمی عزت و شرافت می بخشد و زیباترین جلوه ی رحمانیت حق برای هدایت نوع بشر می باشد. در این میان، عالمان دین که متولیان اصلی امور دینی در جوامع هستند، نقش بسیار موثری در تعالی دین و هدایت افراد جامعه دارند، چرا که آنان مروجان فرهنگ دینی هستند و افراد جامعه آنان را به عنوان الگوی عملی خود در رفتار فردی و اجتماعی قرار می دهند. از این رو، در این پژوهش تلاش شده است با مطالعه ی کتاب شریف نهج البلاغه، یه این سوال محوری پاسخ داده شود که: علم در سخنان امام علی (ع) از چه جایگاهی برخوردار است؟ بر اساس یافته های این پژوهش بحث علم در نهج البلاغه از جایگاهی ارزشی برخوردار می باشد و گزاره ها و مفاهیم نهج البلاغه به روشنی جایگاه علم و عالم در نهج البلاغه را تصریح می کند. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با بکارگیری آموزه های نهج البلاغه می توان به احیای تمدن اسلامی کمک فراوانی نمود.واژگان کلیدی: علم، احیای تمدن اسلامی، نهج البلاغه.
نقش آمیختگی مفهومی در ساخت معنی ضرب المثل های حوزه حیوانات نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر (2002) یکی از نظریات مطرح در معناشناسی شناختی است که به نقش تلفیق فضاهای ذهنی در پیوستگی و ساخت معنا معتقد است. به اعتقاد آندرسون (2013)، این نظریه می تواند مبنایی برای شناخت ابعاد فرهنگی، شناختی و بافتی ساخت معنا در ضرب المثل ها باشد. نهج البلاغه یکی از مهم ترین کتب دینی است که در آن ضرب المثل های زیادی از زبان امام علی (ع) بیان شده است. پژوهش حاضر به بررسی نحوه معنی سازی پنج ضرب المثل حوزه حیوانات از کتاب نهج البلاغه می پردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و براساس انگاره معنایی آندرسون (2013) است. سؤالات عبارتند از: چگونه می توان نظریه آمیختگی مفهومی را بر ضرب المثل های حوزه حیوانات نهج البلاغه تطبیق داد؟و، معانی موقعیتی چگونه قادرند در موقعیت های جدید سیاسی-تاریخی- فرهنگی مشابه تکثیر و اجرا شوند؟ نتایج تحقیق نشانگر معانی کنشیِ هشدار، تحذیر، تقبیح، توصیف و سرزنش برآمده از آمیختگی مفهومی دو حوزه حیوان و انسان است که با پیام های اخلاقی – اجتماعی- سیاسی نهج البلاغه مطابقت دارد؛ ابتدا حوزه انسان و حیوان از طریق رابطه قیاس در فضای عام به هم مرتبط می شوند و به واسطه استعاره [انسان حیوان است] فضای آمیخته و معنای پایه شکل می گیرد. سپس معنای پایه با معنای ارجاعی تلفیق و معنای موقعیتی را می سازد. نهایتاً، معنای ضرب المثل به صورت یک کنش در موقعیت های کاربردی شکل می گیرد و معنای کنشی ظاهر می شود. معانی موقعیتی این ضرب المثل ها در موارد مشابه تاریخی قابل تکرار است و باعث می شود خوانش های متن بر بی نهایت موقعیت اجتماعی-فرهنگی -سیاسیِ بالقوه کاربرد داشته باشد. این امر می تواند دلیلی بر پویایی معانی نهج البلاغه باشد که در موقعیت های آنی شکل می گیرند.
جایگاه پدر در خانواده در آموزه های نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
93 - 112
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آموزشگاه آغازین هر فردی، خانه و خانواده است. سال های نخست تربیت به خاطر نقشی که در ساختار جسمانی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی دار بسیار حائز اهمیت است و از این جهت نقش خانواده در آن روشن می گردد. و پدر به عنوان یکی از ارکان خانواده امری فاقد جایگزین است. و کودک نخستین درس محبت و دوستی، و بغض و دشمنی را در خانه فرا می گیرد. در خانواده نقش پدر بسیار برجسته است، او مسئول اصلی تربیت شایسته فرزندان است . هدف از این تحقیق بررسی نقش تربیتی پدر در آموزه های نهج البلاغه است. روش: پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با گردآوری داده های کتابخانه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کتاب نهج البلاغه و بیانات حضرت علی (علیه السلام) در حوزه نقش پدر در تربیت فرزند است. در این راستا به منظور تحلیل نهج البلاغه، از روش تحلیل محتوای کیفی به وسیله ی ابزار پژوهش نرم افزار ATLAS.ti استفاده شده است . کد گذاری، طبقه بندی و مقوله بندی متون انتخابی به وسیله ی نرم افزار صورت گرفته و در مجموع بعداز جمع آوری گزاره های نهج البلاغه مرتبط با موضوع پژوهش، کد گذاری آن ها به روش کدگذاری باز انجام شده است. در مجموع تعداد 571 کد با موضوع تربیت و پدر استخراج شد که 53 عدد آن ها مربوط به کدهای تربیت و پدر است. برای کدبندی کتاب نهج البلاغه از ترجمه ی مرحوم دشتی استفاده شده است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان می دهد که. پدر در تربیت کودک و نوجوان بنا بر علاقه ای که به او دارد باید کودک را نصیحت و توصیه کند و آداب اخلاق، خودسازی، تربیت نفس، سیر و سلوک الی الله را آموزش دهد که کودک از هوا و هوس بپرهیزد، سرگرمی های غافل کننده را از خود دور کند و به دور از تعصب و سهل انگاری به سفر آخرت فکر کند. پدر با مواظبت از فرزندان باید آن ها را به تقوای الهی دعوت کند، روح شان را با پند و نصیحت صیقل دهد؛ چون بدون ذکر نام خداوند و بدون اتکا به تربیت الهی، خانه ی قلب ویران و انسان در قعر چاه گرفتار می شود. نتیجه گیری: بنابراین پدر باید فرزندان را به راه راست هدایت کرده و در این مسیر راهنمایانی را که مورد اعتماد و آگاه هستند معرفی نماید. چون انسان در هر حالتی نیاز به راهنمای دلسوز و مدبر دارد.
بررسی فقر ستیزی در حکمت های نهج البلاغه و مقایسه آن با گلستان سعدی با تکیه بر حکایت جدال سعدی با مدعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
27 - 50
حوزههای تخصصی:
کتاب شریف نهج البلاغه، به عنوان به عنوان مفسر قرآن و یکی از میادین تبلور فرهنگ اسلامی، همواره انسان را به بهره مندی از مواهب الهی و کسب روزی حلال دعوت کرده و هرگز فقر را نعمت و ارزش به حساب نیاورده است. اما در مقابل، عده ای با بهانه قراردادن تقدیر و قضا بر کار و کوشش عمومی، پشت پا زده اند و عده ای دیگر نیز برای رسیدن به امیال خود، این رویکرد را تایید کرده اند. درک عمیق سعدی از این مهم و تأثیرپذیری وی از حقایق الهی نهج البلاغه موجب شده که وی، طولانی ترین حکایت از کتاب گلستان را به صورت خاص به مناظره گفتمان فقرستیزی و فقرطلبی، اختصاص دهد. با توجه به تأثیر آموزه های دینی، در نگارش گلستان و شباهت های بسیار آن با آثار دینی به ویژه حکمت های نهج البلاغه، این مقاله به بررسی فقرستیزی در حکایت «جدال سعدی با مدعی» در کتاب گلستان و مقایسه آن با حکمت های نهج البلاغه، پرداخته و از این راه مفاهیم و مضامین مشترک را استخراج نموده است. این نوشتار از نوع توصیفی تحلیلی و هدف از ضرورت آن هم افزایی در نیروی اثر و پیوند بیشتر ادبیات و دین می باشد. نتایج این مقایسه نشان می دهد که هر دو اثر فقر را یکی از مهم ترین موانع رشد فردی و اجتماعی می داند و شکرگزاری، قناعت، پاکدامنی، صدقه، احسان و بخشش را از راهکارهای فقرستیزی می شمارد. به گونه ای که در پاره ای از اوقات سعدی توانسته است اساس فقرستیزی را بدون هیچ تفاوتی فهم و مشابه با حکمت های نهج البلاغه بیان کند
نهج البلاغه و کنش ارتباطی زمینه ساز در مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین و تشریح نقش و جایگاه گفتگو و کنش ارتباطی زمینه ساز در مشارکت سیاسی است. ازآنجایی که نهج البلاغه در جوامع اسلامی غالباً به عنوان یک منبع و مرجع برای کنش ها و رفتار های طرفینی مردم و مسؤولین به شمار می رود به همین منظور در این مقاله کنش های ارتباطی زمینه ساز مشارکت سیاسی در مضامین نهج البلاغه مطالعه شدند. ازاین رو مسئله اصلی تحقیق واکاوی نقش نهج البلاغه در کنش ارتباطی زمینه ساز مشارکت سیاسی می باشد. برای پاسخ به این سؤال از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. با توجه به اینکه کنش ارتباطی می تواند در ایجاد یک منظر صحیح پیرامون تعامل و مشارکت در جوامع نقش مهمی را ایفا نماید، فرضیه نگارندگان این است که نهج البلاغه با توجّه به جامعیت محتوایی که دارد در مشارکت سیاسی، کنش ارتباطی سازنده ای دارد. درنهایت نتایج بررسی ها نشان می دهد نهج البلاغه با اشاره به پذیرش دو طرف یا چند طرف؛ اصل آگاهی و علم، لزوم پذیرش اختلاف اقوام و ملل و زبان ها، امکان حصول تفاهم و وحدت و آزادی فکر و اندیشه، رعایت معیار حق و باطل، انتخاب راه به عنوان شرایط گفت وگوی مطلوب و نیز در نظر گرفتن اعتمادآفرینی و شایستگی سخن به عنوان مهم ترین عناصر و عوامل برقراری ارتباط، ظرفیت بسیار مناسبی را برای تحقق مشارکت سیاسی مطلوب فراهم می آورد.