نقش آمیختگی مفهومی در ساخت معنی ضرب المثل های حوزه حیوانات نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه آمیختگی مفهومی فوکونیه و ترنر (2002) یکی از نظریات مطرح در معناشناسی شناختی است که به نقش تلفیق فضاهای ذهنی در پیوستگی و ساخت معنا معتقد است. به اعتقاد آندرسون (2013)، این نظریه می تواند مبنایی برای شناخت ابعاد فرهنگی، شناختی و بافتی ساخت معنا در ضرب المثل ها باشد. نهج البلاغه یکی از مهم ترین کتب دینی است که در آن ضرب المثل های زیادی از زبان امام علی (ع) بیان شده است. پژوهش حاضر به بررسی نحوه معنی سازی پنج ضرب المثل حوزه حیوانات از کتاب نهج البلاغه می پردازد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و براساس انگاره معنایی آندرسون (2013) است. سؤالات عبارتند از: چگونه می توان نظریه آمیختگی مفهومی را بر ضرب المثل های حوزه حیوانات نهج البلاغه تطبیق داد؟و، معانی موقعیتی چگونه قادرند در موقعیت های جدید سیاسی-تاریخی- فرهنگی مشابه تکثیر و اجرا شوند؟ نتایج تحقیق نشانگر معانی کنشیِ هشدار، تحذیر، تقبیح، توصیف و سرزنش برآمده از آمیختگی مفهومی دو حوزه حیوان و انسان است که با پیام های اخلاقی – اجتماعی- سیاسی نهج البلاغه مطابقت دارد؛ ابتدا حوزه انسان و حیوان از طریق رابطه قیاس در فضای عام به هم مرتبط می شوند و به واسطه استعاره [انسان حیوان است] فضای آمیخته و معنای پایه شکل می گیرد. سپس معنای پایه با معنای ارجاعی تلفیق و معنای موقعیتی را می سازد. نهایتاً، معنای ضرب المثل به صورت یک کنش در موقعیت های کاربردی شکل می گیرد و معنای کنشی ظاهر می شود. معانی موقعیتی این ضرب المثل ها در موارد مشابه تاریخی قابل تکرار است و باعث می شود خوانش های متن بر بی نهایت موقعیت اجتماعی-فرهنگی -سیاسیِ بالقوه کاربرد داشته باشد. این امر می تواند دلیلی بر پویایی معانی نهج البلاغه باشد که در موقعیت های آنی شکل می گیرند.