مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
تحول سازمان
حوزههای تخصصی:
این مقاله در مرحله نخست نظری اجمالی خواد داشت بر نظریه پیچیدگی و مقایسه آن با رویکرد سنتی. در ادامه این سوال مطرح خواد شد که دوران گذرا از پارادایم سنتی تا رسیدن به دوران پیچیدگی در سازمان چگونه باید طی شود و در پایان مقاله، دستورالعمل هایی جهت اعمال مدیریت تحول سازمان در غالب نظریه پیچیدگی ارائه خواهد شد.
اصلاح سازمان های جمهوری اسلامی ایران از نظر تا عمل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های مدیران ارشد هر سازمان و نهاد، بهبود مداوم سیستم است. این دغدغه به سبب تغییرات محیطی و نیازهای جدید مخاطبان است. در پاسخ به این دغدغه، دو پارادایم مکانیکی و ارگانیکی مطرح است. بسیاری از طراحان و مهندسان سیستم های اداری، راه اصلاح تحول و نوسازی سازما ن ها را پارادایم ارگانیکی و در نقطة تعالی آن، نظریة «سازمان های یادگیرنده» دانسته اند. روش تحقیق مقالة حاضر «تحلیلی منطقی» است که از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهدة عینی دو پارادایم را نقد و بررسی کرده است. یافتة این پژوهش نشان می دهد که اصرار برخی مدیران بر لزوم تحول سازمان ها از طریق داشتن آرایش سازمان یادگیرنده، وجهی ندارد و اساساً لزوم انتخاب الگوی مدیریتی مکانیکی یا ارگانیکی بر مغالطة «ایهام منع جمع» استوار است.
واکاوی نقش شوخ طبعی مثبت بر تحول سازمان با نقش میانجی گرایش کارآفرینانه و حالت من کودکی شاد کارکنان (مورد مطالعه؛ آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شوخ طبعی مثبت بر تحول سازمان با توجه به نقش میانجی گرایش کارآفرینانه و حالت من کودکی شاد کارکنان انجام شده است. روش شناسی پژوهش : جامعه آماری در این مطالعه 197 نفر از کارکنان آموزش و پرورش استان آذربایجان غربی است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS 2 مورد استفاده قرار گرفت. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه 36 سؤالی استاندارد بر اساس مقیاس ترتیبی و طیف پنج دسته ای لیکرت استفاده شد. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و به منظور برازش پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 می باشد. یافته ها : نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که شوخ طبعی مثبت تأثیر مثبت و معناداری بر تحول سازمان دارد. همچنین تأثیر مثبت و معناداری میان متغیر های شوخ طبعی مثبت و گرایش کارآفرینانه و من کودکی شاد کارکنان وجود دارد. همچنین گرایش کارآفرینانه و من کودکی شاد کارکنان تأثیر مثبت و معناداری بر تحول سازمان دارد. در نهایت می توان گفت حالت من کودکی شاد کارکنان بین شوخ طبعی مثبت و تحول سازمان نقش میانجی گری ایفا می کند، اما گرایش کارآفرینانه نقش میانجی بین این دو متغیر ایفا نمی کند. بحث و نتیجه گیری: امروزه سبک های مختلف شوخ طبعی در سازمان های مختلف مورد استفاده قرار می گیرد و در نظام آموزش و پرورش با توجه به اینکه از الگوهای سلسله مراتبی و با رسمیت بالا استفاده می شود، به نظر می رسد الگوهای شوخ طبعی می تواند در دستیابی به رسیدن به حالات روانی مطلوب، کارآفرینی و تحول سازمان موثر واقع گردد.
جایگاه الگوی مداخلات بینشی، ارزشی و رفتاری در راهبرد های تحول سازمان از منظر آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به تبیین راهبردهای رایج مداخله تحول و مقایسه آن با الگوی «بینش، ارزش، رفتار» آیت الله مصباح یزدی می پردازد. در این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، ابتدا راهبردهای رایج مداخله تحول در سه بخش ساختاری، فنی و رفتاری و سپس الگوی مزبور از آیت الله مصباح یزدی به بحث گذاشته شده است. به عقیده استاد تلاش برای تغییر یک فرهنگ در سه بخش «باورها و بینش ها»، «ارزش ها و گرایش ها»، و «رفتارها و کردار ها» صورت می گیرد. به عقیده ایشان مداخلاتی که توسط دشمنان فرهنگ اسلامی در بخش باورها و بینش ها صورت می گیرد عبارت است از: 1) تلاش در جهت تغییر نگرش جامعه درباره خدا، هستی و انسان؛ 2) ارائه قرائت های مختلف از دین؛ 3) طرح بحث «قبض و بسط معرفت دینی». مداخلات در بخش ارزش ها و گرایش ها نیز عبارت است از: 1) اعتباری خواندن ارزش ها؛ 2) بحث تسامح و تساهل. در نهایت، مداخلات در الگوهای رفتاری نیز به تبع مداخلات در باورها و گرایش ها حاصل می شود. با توجه به نتایج تحقیق و در پاسخ به سؤال تحقیق مبنی بر جایگاه الگوی آیت الله مصباح یزدی در راهبردهای رایج مداخله تحول سازمان باید گفت: در این الگو مداخلات بینشی و گرایشی مقدمه راهبرد مداخله رفتاری است و در آن هیچ سخنی از راهبردهای مداخله فنی و ساختاری به میان نمی آید.
مسائل پایدار زنان در سازمان های آینده و راهبردهای مدیریت آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
147 - 166
حوزههای تخصصی:
مطالعات نشان داده اند که روندهای نقش آفرینی زنان در سازمان ها به گونه ای است که در آینده، زنان سهم قابل توجهی از پست های مدیریتی و نقش های رهبری را عهده دار خواهند شد. این در حالی است که زنان به علت مواجهه با موانعی همچون تفکرات کلیشه ای و مسئولیت های چندگانه، در بستری پر چالش تر نسبت به مردان فعالیت می کنند. پژوهش حاضر به دنبال شناسایی آن دسته از مسائل زنان در سازمان ها است که در آینده نیز پایدار هستند و همچنین ارائه راهبردهایی برای آینده است. این پژوهش در فضای آینده پژوهی، با استفاده از روش اکتشافی با رویکرد کیفی و استراتژی تحلیل مضمون انجام شد. به گونه ای که مصاحبه با 21 نفر خبرگان دانشگاهی و اجرایی انجام و مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. سه دسته اصلی یافته ها شامل عوامل زمینه ای، مسائل و راهبردها می باشند. عوامل زمینه ای تحت مضمون «روندها و شرایط مرتبط با نقش آفرینی زنان در سازمان ها» مانند روند توسعه فناوری ها و تسهیل شرایط کاری برای زنان یافت شد. مسائل تحت مضمون «مسائل زنان که تا آینده پایدارند» مانند تفکرات کلیشه ای ناخودآگاه یافت شد و راهبردها تحت مضامین «راهبردهایی برای تصمیم گیران و سیاست گذاران» مانند حمایت هدفمند از زنان و «راهبردهایی برای زنان» مانند تحول آگاهی و تحول آفرینی حاصل شدند. پژوهش حاضر تأکید بر انجام مطالعات گسترده تر آینده پژوهانه در فضای سازمان و مدیریت و نقش آفرینی زنان در سازمان ها دارد.