مدیریت سازمان های دولتی
مدیریت سازمان های دولتی سال هشتم تابستان 1399 شماره 3 (پیاپی 31) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
اصلاحات فناوری محور، بهویژه در بخش دولتی، «با جامعه در حال دیجیتالی شدن» در دستور کار اکثر کشورهای دنیا قرار گرفته است. مدل «حکومت باز»، با تکیهبر «داده باز»، ازجمله مدلهای نوین حکمرانی دیجیتال برای پیادهسازی اصلاحات است. همگامی با برخی پارادایمها (پارادایم حکومت باز) ضرورتی اجتنابناپذیر در راستای کاربست خطمشیهای اصلاح نظام اداری است. حکومت باز، یکی از دیگر از نتایج تکامل دولت دیجیتال و پارادایم مذکور است. بنابراین، هدف این پژوهش ارائه الگویی مبتنی بر حکمرانی در عصر دیجیتال،«مدل حکومت باز»، جهت تسریع اصلاحات اداری در وزارت کشور است. روش اجرای پژوهش، کیفی و از نوع تحلیل مضمون است. این پژوهش بنیادی است. روش گردآوری داده و اطلاعات، روش کتابخانهای بوده با ابزار فیشبرداری انجام میشود. همچنین ضمن مصاحبه با خبرگان دانشگاهی و اجرایی صاحبنظر در موضوع مطالعه تلاش میشود تا دادههای مکمل جمعآوری و تحلیل شوند. این مصاحبهها به صورت هدفمند با 16 خبره دانشگاهی و اجرایی متخصص درزمینه موضوع انجام شدند. با کدگذاری باز و محوری دادههای حاصل از مصاحبه (بخش کیفی پژوهش)، 6 مضمون اصلی بر اساس «مدل استیفن و نگندی» برای اصلاح نظام اداری، شناسایی و سپس اولویتبندی شدند. در کدگذاری باز 71 کد اولیه از مصاحبه با خبرگان استخراج شد که نهایتاً این شبکه مضامین در 6 مضمون اصلی دستهبندی شدند. اولویت این مضامین از منظر خبرگان (در بخش کیفی پژوهش)، برای اصلاح خطمشیهای نظام اداری بهواسطه کاربست حکومت باز، به ترتیب نیازمند بازمهندسی نظام فرهنگی، فناوری، نظام اقتصادی بهمنزله مهمترین عوامل اصلاح نظام اداری است
طراحی مدل شایستگی مدیران صنایع خلاق (مورد مطالعه خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در همه سازمانها، مهمترین رکنی که در رسیدن به اهداف سازمان تأثیر میگذارد، مدیریت است. مدیر در سازمان بهعنوان نماینده رسمی، بهمنظور برقراری هماهنگی و افزایش اثربخشی در رأس امور قرار میگیرد. لذا، یکی از عواملی که برای مدیران بسیار ضروری و حیاتی است، وجود شایستگیهای مدیریتی است و یکی از حوزههای که نیازمند مدیران شایسته است، صنایع خلاق است. هدف پژوهش حاضر ارائه طراحی مدل شایستگی مدیران صنایع خلاق در خبر تلویزیون است. روش پژوهش مورد استفاده کیفی و از نظریه داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل مدیران و خبرگان فعال در حوزه صنایع خلاق و مخصوصاً بخش خبر تلویزیون بود. نمونهگیری در پژوهش حاضر به صورت نظری انجام گرفت که تعداد 11 نفر از مدیران و خبرگان با استفاده از این روش انتخاب گردیدند. در این تحقیق از ابزار مصاحبه برای جمعآوری دیدگاههای مدیران و متخصصان حوزه صنایع خلاق استفاده شده است. ابزار پژوهش شامل مصاحبه بدون ساختار و باز بود. نتایج به دست آمده به صورت کلی نشان داد که شایستگیهای موردنیاز مدیران صنایع خلاق در خبر تلویزیون شامل چهار مقوله کلی شایستگیهای مدیریتی، شایستگیهای کاربردی، شایستگیهای فردی و شایستگیهای تخصصی میشود که شایستگیهای کاربردی خود شامل چهار زیر مقوله (آگاهی به عوامل محیط دور و نزدیک، دانش تخصصی و حرفهای، دانش مکمل، تجربه و حسن شهرت) است. شایستگیهای فردی شامل چهار زیر مقوله (شجاعت و جسارت، هوش هیجانی بالا، رفتار سازمانی مثبتگرا، خویشتنشناسی) است. شایستگیهای مدیریتی شامل سه زیر مقوله (مهارتهای فنی و اجرایی، مهارتهای انسانی و ارتباطی، مهارتهای ذهنی و فکری) است و شایستگیهای تخصصی نیز شامل دو زیر مقوله (خبرشناسی و مخاطبشناسی) است.
طراحی الگوی نقش های وزرا با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش، رفتاری است که با توجه به موقعیت و پایگاه اجتماعی، از افراد انتظار میرود. اهمیت نقشهای وزرا بر کسی پوشیده نیست. وزرا -در قله سیاست و مدیریت- مدیران سازمانهای بزرگی به نام وزارتخانهها هستند که کوچکترین تصمیمات آنها میتواند آثار بزرگی داشته باشد؛ لذا فقدان الگوی نقشها برای آنها، نهتنها آنها را از عملکرد بهینه، دور و آنها را با ابهامات و کشمکشهای زیادی مواجه میکند بلکه پیشرفت سازمانها را نیز کُند میکند؛ بنابراین، نظر به خلأ نظری موجود، این پژوهش بر طراحی الگوی نقشهای وزرا تمرکز کرد. سپس، ازآنجاکه بررسی و جمعبندی یافتههای مطالعات گذشته، گام مهمی در ترسیم تصویر جامعی از آنها است فراترکیب آنها را مدنظر قرار داد؛ پس در گام اول، با جستوجوی فراگیر منابع، 131 منبع به دست آمد که در پالایشی سهمرحلهای به 50 منبع مرتبط، کاسته شد؛ که پس از پالایش، تحلیل و جمعبندی شناسههای آنها به 27 مفهوم و 7 مقوله بدین شرح منتج شد: نقش روابط عمومی، نقش خطمشیای، نقش سیاسی، نقش اجرایی، نقش پارلمانی، نقش حزبی و نمایندگی مجلس و نقش بینالمللی. سپس یافتهها با روش دلفی اعتبارسنجی شد که درنهایت نقش حزبی و نمایندگی مجلس و دو مفهوم ذیل آن حذف شدند. این اعتبارسنجی نشان میدهد که نقش یادشده و مفاهیم آن، در ایران معتبر نیست.
ارائه مدل مدیریت منابع انسانی الکترونیک در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت منابع انسانی الکترونیک فرصتی برای بهرهورتر کردن متخصصان منابع انسانی از طریق رهانیدن آنان از بسیاری از وظایف و کارهای روتین و متمرکز کردن آنها بر روی ابعاد استراتژیک شغلشان است. هدف از این پژوهش کیفی ارائه مدل مدیریت منابع انسانی الکترونیک در صنعت بانکداری است. برای استخراج مؤلفههای اصلی مدیریت منابع انسانی الکترونیک از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده و با 36 نفر از خبرگان بخش منابع انسانی در بانکها مصاحبههای عمیقی انجام شده است. افراد مورد مطالعه این پژوهش را خبرگان بخش منابع انسانی در صنعت بانکداری تشکیل دادند که مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع نمونهگیری نظری انتخاب شدند. در این پژوهش با استفاده از روش دادهبنیاد کوربین و استراوس در مرحله کدگذاری باز 15 مقوله و 31 مفهوم استخراج شد. در مرحله کدگذاری محوری بر اساس مفاهیم مقوله محوری، شرایط علی، راهبرد، بستر، شرایط مداخلهگر و پیامدها، مدل پارادایمی ارائه شد و در مرحله کدگذاری انتخابی مدل نظری برخاسته از یافتههای پژوهش معرفی و تشریح شد. مدیریت منابع انسانی الکترونیک بهعنوان یک نوآوری و توسعه در زیرساختهای اساسی مدیریت منابع انسانی شناخته شده است که نتایج آن در یک پدیده جدید و به وسیله تغییرات مهم ظاهر شده است.
تدوین مدل حاکمیت شرکتی با توجه به نقش هیئتمدیره در بانک های دولتی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تدوین مدلی جهت شناسایی اصول حاکمیت شرکتی با محوریت هیئتمدیره در بانکهای دولتی است. ماهیت این پژوهش اکتتشافی با رویکرد استقرایی و فلسفه آن تفسیری با جهت توسعهای است برای این منظور از روش کیفی نظریه دادهبنیاد استفاده شد. جامعه آماری، استادان آشنا به مبحث حاکمیت شرکتی در حوزههای مالی، اقتصاد و مدیریت بودند همچنین برای انتخاب نمونه از ترکیب روشهای هدفمند قضاوتی و روش گلولهبرفی استفاده شد. دادههای پژوهش، از مصاحبه نیمه ساختاریافته با دوازده نفر از استادان دانشگاهی جمعآوری شد. درنتیجه تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش به روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مدلی استخراج شد که از آن، نقش هیئت مدیره بهعنوان شرایط علی و ساختار هیئت مدیره بهعنوان پدیده مرکزی و ویژگیهای هیئت مدیره بهعنوان عوامل زمینه ای و مداخلهگر و درنهایت پاسخگویی بهعنوان پیامد و خروجی به دست آمد.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای اثرگذار بر مسیر شغلی کارکنان دانشی با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین فرآیندهایی که در مدیریت منابع انسانی توجه چندانی به آن نشده است؛ موضوع مدیریت مسیر شغلی است. همچنین، با توجه به عصر کنونی که عصر اقتصاد دانشی خوانده میشود؛ دانش و کارکنان دانشی اهمیتی دوچندان یافتهاند. بنابراین، مسئله مورد بررسی در این پژوهش، تعیین اهمیت معیارهای مؤثر بر مسیر شغلی کارکنان دانشی در دو گروه پژوهشگری و مدیریتی است؛ ازاینرو، هدف اصلی پژوهش حاضر، اولویتبندی عوامل مؤثر بر مسیر شغلی کارکنان دانشی پژوهشگاه صنعت نفت است. برای اولویتبندی عوامل مؤثر بر مسیر شغلی در این پژوهش از مدل تحلیل شبکهای فازی با رویکرد برنامهریزی غیرخطی استفاده شده است. استفاده از این روش در مقایسه با سایر روشهای اولویتبندی، به دلیل داشتن مفروضاتی است که با شرایط واقعی تصمیمگیری همخوانی بیشتری دارد. در این پژوهش، 6 عامل بهعنوان عوامل مؤثر بر مدیریت مسیر شغلی کارکنان دانشی شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان میدهد که در میان 6 معیار اصلی مورد بررسی در دو گروه کارکنان دانشی ترتیب تأثیرگذاری معیارها بر مسیر شغلی همانند بوده است. شایستگیهای اختصاصی دارای بیشترین اهمیت در مسیر شغلی کارکنان دانشی هر دو گروه بوده است و پس از آن به ترتیب؛ معیار ارزیابی عملکرد، ویژگیهای مزیتساز، دورههای آموزشی، سابقه کاری و تحصیلات قرار دارند.
مفهوم پردازی دلبستگی شغلی کارکنان بر مبنای بازی وارسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مفهومپردازی دلبستگی شغلی کارکنان بر مبنای بازیوارسازی است . در "بازیوارسازی"، بهمنظور بسط دادن دلبستگی شغلی کارکنان از مدل چوی (2015) بر اساس نگاشت شناختی بهره گرفته شد . همچنین مدل بهطور کامل مورد اعتبارسنجی قرار گرفت. در این پژوهش، از مولفههای "سرزندگی"، "فدایی شدن"، "مجذوب شدن" و "شناخته شدن/مطرح شدن" بهعنوان دلبستگی شغلی کارکنان استفاده شد. در ادامه نیز به کمک 8 رانه "معنای حماسی و ندای درون"، "پیشرفت و دستاورد"، "توانایی بروز خلاقیت و بازخورد"، "مالکیت و تصاحب"، "نفوذ اجتماعی و وابستگی"، "کمیابی و بیصبری"، "پیشبینیناپذیری و کنجکاوی" و "ضرر و پیشگیری" که در قالب 4 وجه طراحی "زﯾﺒﺎییشناسی"، "زﻣﯿﻨه داﺳﺘﺎﻧﻰ"، "فناوری" و "ﻋﻨﺎﺻﺮ" ایجاد شده بود، به پیادهسازی دلبستگی شغلی کارکنان بر مبنای بازیوارسازی پرداخته شد و مشخص شد که برای هر مولفه از دلبستگی شغلی کارکنان میتوان شرایطی را از بازی به وجود آورد که بتوان آن را افزایش داد، همچنین بر اساس یافتههای پژوهش روند بازی را میتوان با توجه به موقعیتهای کاری کارکنان بهروزرسانی کرد. نتایج نشان میدهد، رویکرد انگیزشی بازیوارسازی میتواند، کارکنان را در شرایطی قرار دهد که انگیزه (درونی و بیرونی) آنان را افزایش دهد.
ساخت و هنجاریابی آزمون مردمداری و رابطه آن با خدمت رسانی در کارمندان بانک مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به وابستگی سازمانها به نیروی کار و با توجه به این حقیقت که گزینش کارکنان بیشتر از راه آزمونهای علمی انجام میشود، نبودن توجه به ویژگیهای شخصیتی کارکنان، به ضعف بنیادین سازمانها تبدیل شده است. از مهمترین ویژگیهای شخصیتی کارمندان در پیشبرد اهداف سازمانها، مردمداری است. مردمداری مؤلفههای گوناگونی دارد که ضروری است، ابزار استاندارد لازم برای بررسی این ابعاد در دسترس سازمانها و مؤسسات قرار گیرد. ازاینرو، هدف پژوهش حاضر ساخت و هنجاریابی آزمون مردمداری در کارکنان بانک مسکن بود. برای دستیابی به این هدف آزمونی با 22 گویه ساخته شد. برای شناسایی مشکلات، این آزمون به گروهی از روانشناسان و متخصصان داده شد که پس از ارزیابی دادهها، دو گویه ضعیف آزمون حذف شدند. سپس آزمون بهطور آزمایشی بر روی 50 نفر اجرا و برخی از گویهها تغییر یافتند و آزمون پایانی ساخته شد. نوع پژوهش توصیفی – پیمایشی و آزمودنیهای پایانی 1176 نفر از کارمندان بانک مسکن کشور بودند که 200 نفر از آنها علاوهبر آزمون مردمداری به آزمون ملاکی خدمترسانی (رشید، 1391) نیز پاسخ دادند. یافتهها نشان دادند که آزمون مردمداری ساخته شده سه عامل مسئولیتپذیری، همدلی و برونگرایی را میسنجد. پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمد. همچنین این آزمون همبستگی بالایی با آزمون خدمترسانی نشان داد (76/0). با توجه به میزان پایایی و روایی به دست آمده پرسشنامه اندازهگیری مردمداری ابزاری مناسب به شمار میرود.
آینده پژوهی وقوع نظام اداری همگرا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان نوپدید فناوریهای همگرا (انبیک یا شزان) که از ترکیب چهار فناوری پیشرفته (شامل ریز فناوری، زیستفناوری، فناوری اطلاعات و علوم شناختی) حاصل آمده است، تمامی برساختههای اجتماعی بشر ازجمله سازمان و نظام اداری را تحتتأثیری شدید و انقلابی قرار خواهد داد. این مقاله میکوشد تا نحوه حضور جریان همگرایی فناورانه شزان در نظام اداری ایران را آیندهنگاری کند و سناریوهای محتمل از وقوع نظام اداری همگرا در این کشور را تشریح نماید. تحقیق کیفی و توصیفی حاضر با تکنیک پویش محیطی، عوامل مؤثر بر همگرایی فناورانه را شناسایی و با تکنیک تحلیل شبکه اجتماعی و نرمافزار UCINET آنها را اولویتبندی میکند. سپس با انتخاب دو عامل اولویتدار و استفاده از تکنیک سناریونویسی، آیندههای فراروی نظام اداری کشور ترسیم میشود. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که از میان عوامل هفتگانه مؤثر بر همگرایی فناورانه در ایران، «ظرفیتهای فناورانه» و «محیط سیاسی» با بالاترین مقدار شاخصهای مرکزیت بینابینی و مرکزیت درجهای بهعنوان عوامل اولویتدار شناخته میشوند و از تعامل عدمقطعیتهای مربوط به این دو عامل، چهار سناریو (شامل پیشتاز/ دنبالهرو/ منزوی/ خاموش) برای وقوع نظام اداری همگرا قابل پیشبینی است. این مطالعه نشان میدهد که نظام اداری جمهوری اسلامی ایران، ناگزیر تحتتأثیر جریان همگرایی فناورانه قرار خواهد گرفت، اما چگونگی این تأثیرپذیری بهشدت وابسته به دو عامل اصلی شامل شرایط سیاسی جامعه و توانمندیهای فناورانه است.
شناسایی عوامل سازمانی جلب مشارکت بخش خصوصی در پروژه های مشارکتی بخش عمومی کشور با رویکرد پدیدارشناسی و دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلب مشارکت بخش خصوصی در پروژههای مشارکتی بخش عمومی کشور، نیازمند یک الگوی سازمانی متناسب با انتظارات بخش خصوصی است و هدف این مطالعه بهعنوان یک پژوهش کاربردی، توصیفی، اکتشافی و آمیخته، ارائه الگوی سازمانی بخش عمومی بهمنظور جذب مشارکت بخش خصوصی در پروژههای عمومی است که در دو مرحله کیفی و کمّی انجام شده است. در مرحله کیفی عوامل مؤثر بر تصمیم سرمایهگذار بخش خصوصی در قالب کدها، مفاهیم، تمهای فرعی و تمهای اصلی با رویکرد پدیدارشناسی تعیین و در ادامه این عوامل سازمانی با روش دیمتل به عوامل اثرگذار و اثرپذیر دستهبندی شدهاند. جامعه آماری پژوهش شامل سرمایهگذاران پروژههای بخش عمومی و خبرگان این حوزه بودهاند که 13 نفر سرمایهگذار و 9 نفر خبره به صورت قضاوتی و هدفمند انتخاب شده و مشارکت کردهاند. روش گردآوری دادهها به صورت میدانی بوده که در بخش کیفی فرم مصاحبه باز و ضبط مصاحبهها و در بخش کمّی فرمهای جمعآوری نظر خبرگان بهعنوان ابزار استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد یازده تم اصلی در بخش عمومی شامل سامانهها، تبلیغات، فرآیندهای کاری، حاکمیت سازمانی، منابع انسانی، ارتباطات، اعتمادسازی، برندسازی، شواهد فیزیکی سازمان، جذابیت شاخصهای اقتصادی و اجتماعی و واقعی بودن شرایط پروژههای پیشنهادی در تصمیم بخش خصوصی به مشارکت با بخش عمومی مؤثر هستند که از بین آنها، فرآیندهای سازمانی، منابع انسانی درگیر در فرآیند جلب مشارکتها و حاکمیت سازمانی بخش عمومی تأثیرگذارترین عوامل و اعتمادسازی، برندسازی و ارتباطات به عنوان تأثیرپذیرترین عوامل مرتبط با بخش عمومی هستند.