مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
تفکر مثبت
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی خطاهای شناختی که به عنوان زیربنای احساس فرد برای رفتار می تواند بسیار تاثیرگذار باشد، انجام گرفت. هدف ما در این تحقیق، بررسی انواع خطاهای شناختی و زمینه های پیدایش آن است تا از مسیر شناخت آن ها، بتوانیم از بروز رفتارهای منفی برخاسته از افکار منفی جلوگیری کنیم. روش تحقیق در این پژوهش، روشی تحلیلی است که بر مبانی دینی مبتنی بر آیات و روایات و داده های روان شناسی و علوم تربیتی انجام گرفته است. یافته ها نشان میدهد که نگاه مثبت به رفتار و انگیزه های انسانی آن، در مواجهه با دیگران، مهم ترین عاملی است که ما را از خطاهای شناختی باز میدارد. این تحقیق نشان میدهد که خطاهای شناختی عمدتا برخاسته از حدس های غیرقطعی است و فردی که دارای خطای فکری است، همواره میخواهد رفتار دیگران را حدس بزند و بر اساس تحلیل نادرست آن ها را به اموری منفی متصف سازد،اما در باره خودش اعتقاد دارد که درست حدس میزند. آن چه ضرورت دارد اینست که فرآیند ذهن خوانی را بررسی کنیم و ببینیم دسترسی ما به افکار دیگران چگونه پدید میآید و چه دلیل و شاهدی میتوانیم پیدا کنیم که حدس ما با واقعیت منطبق است؟
بررسی آموزش تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت روان والدین کودکان سرطانی 7- 3بستری در بیمارستان محک شهر تهران در سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی تآثیر آموزش تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت روان والدین کودکان مبتلا به سرطان 7-3بستری در بیمارستان محک تهران بود. بدین منظور از میان 90 نفر از والدین کودکان مبتلا به سرطان مراجعه کننده مؤسسه خیریه و بیمارستان محک شهر تهران در شهریور ماه 1392 ، پس از اجرای پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر(1989) و مصاحبه فردی تعداد 30 نفر از مادران کودکان مبتلا به سرطان که واجد شرایط حضور در پژوهش بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره ی آزمایش و کنترل گمارش شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 5/1 ساعته تحت مداخله ی پروتکل درمانی تفکر مثبت و خوش بینی قرار گرفتند. در حالی که گروه کنترل در انتظار باقی ماندند. بعد از مداخله مداخله مجددا هر دو گروه تحت آزمون پرسشنامه سلامت عمومی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمونهای کواریانس و تست لوین و آزمون کولموگروف- اسمیرنوو و با استفاده از نرم افزار SPSSانجام شد.
یافته ها: نتایج این تحقیق با توجه به داده های کو واریانس محاسبه شده با سطح معنا داری 001/.اطمینان نشان دادکه آموزش تفکر مثبت و خوش بینی بر سلامت روان آزمودنی های پژوهش تأثیر معنا داری داشته است. وهمچنین آموزش تفکر مثبت در برخی ابعاد سلامت روان(علائم جسمانی،اضطراب و ااختلال خواب، و افسردگی) تأثیر معنا دار داشته است ولی در بعد عملکرد اجتماعی تفاوت معنا دار نبود .
اثربخشی آموزش تفکرمثبت بر باورهای غیرمنطقی روابط زناشویی زوجین شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق بررسی اثربخشی آموزش تفکر مثبت بر تغییر باورهای غیرمنطقی روابط زناشویی زوجین شهر یاسوج بود. در این پژوهش از روش آزمایشی در قالب پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را زوجین مراجعه کننده به چهار مرکز مشاوره شهر یاسوج تشکیل داد که از این تعداد پس از غربالگری بر روی120زوج،30 زوج (15زوج به عنوان گروه آزمایش و 15 زوج به عنوان گروه کنترل) به عنوان نمونه مورد نظر قرار گرفتند. ابتدا از دو گروه (آزمایش و کنترل) آزمون باورهای غیرمنطقی بعمل آمد و سپس آزمودنی های گروه آزمایش به مدت10 جلسه تحت آموزش تفکرمثبت قرارگرفتند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند و بعد از آموزش مجددأ آزمون باورهای غیرمنطقی گرفته شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تجزیه و تحلیل شد.
تأثیر آموزش تفکر مثبت بر نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان درگیر تعارضات زناشویی
حوزه های تخصصی:
تعارضات زناشویی فرایندهای روان شناختی، هیجانی و ارتباطی زنان را با آسیب رویارو می سازند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش تفکر مثبت بر نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل همه زنان دارای تعارضات زناشویی شهر تهران در سال 1395 بود که به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری غیر احتمالی داوطلبانه و گمارش تصادفی استفاده شد. بدین صورت که از میان زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران، تعداد 30 نفر به صورت داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی دو ماه و نیم در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. این در حالی بود که گروه گواه این مداخله را در طول فرایند انجام پژوهش دریافت نکرد. پرسشنامه های مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه نشاط ذهنی (ریان و فردریک، 1997)، تعارض زناشویی توسط براتی و ثنایی (1375) و پرسش نامه سرمایه روان شناختی (لوتانز و اولیو، 2007) بود. داده های برآمده از پژوهش به شیوه تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج برآمده از تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تفکر مثبت بر نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی مؤثر بوده است ( P<0.001 ). بدین صورت که این آموزش توانسته نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی را افزایش دهد. برابر با یافته های پژوهش حاضر می توان آموزش تفکر مثبت را به عنوان یک روش کارا جهت بهبود نشاط ذهنی و سرمایه های روان شناختی زنان دارای تعارضات زناشویی پیشنهاد داد.
ارتباط حس انسجام، تفکر مثبت و خودافشایی هیجانی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط حس انسجام، تفکر مثبت و خود افشایی هیجانی با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان انجام شد . روش: جامعه پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به سرطان بستری شده در بیمارستان امام خمینی (ره) شهر اردبیل در سال 1395 تشکیل دادند که از بین آن ها 100 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به وسیله چهار پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHQOL-BRIEF)،حس انسجام (COS)، جهت مداری زندگی (TOL-R) و خودافشایی هیجانی (ESDS) انجام شد. برای تحلیل داده ها نیز از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که بین حس انسجام و تفکر مثبت با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. از بین مؤلفه های خودافشایی شادی، آرامش و بی حسی با کیفیت زندگی رابطه مثبت، افسردگی، حسادت، خشم، اضطراب و ترس با کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان رابطه منفی داشت. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد حس انسجام 59 درصد، تفکر مثبت 29 درصد و خودافشایی هیجانی 29 درصد توانایی پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سرطان را دارند . نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که حس انسجام، تفکر مثبت و خود افشایی هیجانی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران سرطانی کاربرد دارند، لذا این یافته ها می تواند تلویحات مهمی در زمینه پیگیری از مشکلات روان شناختی در این بیماران داشته باشد.
اثربخشی آموزش تفکر مثبت بر ارتقاء کیفیت زندگی و رضایتمندی زناشویی دانشجویان متأهل دانشگاه فرهنگیان شیراز
منبع:
آموزش پژوهی دوره اول زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
68 - 84
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین اثربخشی آموزش تفکر مثبت بر رضایت زناشویی و ارتقاء کیفیت زندگی می باشد. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و شاهد انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل دانشجوی دانشگاه فرهنگیان شیراز (پردیس شهید باهنر) است. از طریق نمونه گیری تصادفی تعداد 60 زن از جامعه آماری انتخاب شدند که با استفاده از روش نمونه گیری در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 30 آزمودنی) جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی (اینریچ) و پرسشنامه کیفیت زندگی (WHOQOL)بود. ابتدا در جامعه آماری دو گروه شاهد و کنترل که به صورت تصادفی انتخاب شد و گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای آموزش دیدند ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام دوره آموزش، پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد. داده های بدست آمده به روش تحلیل کوواریانس بررسی شد. نتایج پژوهش نشان داد آموزش تفکر مثبت بر رضایت زناشویی و ارتقاء کیفیت زندگی تأثیر معنادار دارد. همچنین اثر بخشی جلسات اموزش تفکر مثبت بر خورده مقیاسهای کیفیت زندگی(سلامت فیزیکی،روانی،اجتماعی)مورد بررسی قرار گرفت.
ارزیابی مدل معادلات ساختاری تبیین شادکامی بر اساس وضعیت سلامت، بحران مالی و حمایت اجتماعی با نقش واسطه ای عزت نفس و تفکر مثبت در زنان میانسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم پاییز (آبان) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
1454-1437
حوزه های تخصصی:
زمینه: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از این است که در تبیین شادکامی زنان میانسال متغیرهای مختلفی تأثیر می گذارد، اما نقش وضعیت سلامت، بحران مالی، حمایت اجتماعی، عزت نفس و تفکر مثبت به عنوان یک مدل یکپارچه مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی و تدوین بررسی مدل ساختاری پیش بینی شادکامی بر اساس وضعیت سلامت، بحران مالی و حمایت اجتماعی با نقش واسطه ای عزت نفس و تفکر مثبت در زنان میانسال شهر اراک پرداخته است. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان 36 تا 55 ساله شهر اراک در سال 1398 بود. تعداد 408 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همه آن ها پرسشنامه های سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، 1979)، بحران مالی (پراویتز و همکاران، 2006)، حمایت اجتماعی (زیمت و همکاران، 1988)، عزت نفس (روزنبرگ، 1963)، تفکر مثبت (اینگرام و ویسنیکی، 1988) و شادکامی آکسفورد (هیلز و آرگیل، 2002) را تکمیل کرده اند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد متغیر سلامت (0/12، 0/15 و 0/18)، بحران مالی (0/18-، 0/36- و 0/22-) و حمایت اجتماعی (0/46، 0/55 و 0/43) اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر عزت نفس، تفکر مثبت و شادکامی داشته اند. افزون بر آن، متغیرهای عزت نفس و تفکر مثبت، اثرات مستقیم و معنی داری بر شادکامی داشته اند. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر سلامت (0/13)، بحران مالی (0/10-) و حمایت اجتماعی (0/12) بر شادکامی زنان میانسال اثر غیر مستقیم و معنی داری دارند. نتیجه گیری: از این مدل می توان برای تقویت شادکامی زنان میانسال استفاده کرد و در رسانه های آموزشی، اجتماعی و ارتباطی به اصول شادکامی، انواع حمایت های اجتماعی، وضعیت سلامت، بحران مالی، عزت نفس و تفکر مثبت و پیشایندهای مؤثر بر آن پرداخته شود
رابطه بین ذهن آگاهی و تفکر مثبت: نقش میانجی تنظیم هیجانی و شفقت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
183 - 204
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی برازش رابطه بین ذهن آگاهی و تفکر مثبت با میانجی گری تنظیم هیجانی و شفقت خود در دانشجویان انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های شهر قزوین بود که از میان آن ها 200 دانشجو با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این مطالعه به چهار مقیاس پنج وجهی ذهن آگاهی بایر و همکاران، افکار خود آیند مثبت اینگرام و ویسنیکی، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران و شفقت خود نف پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر تحلیل شدند. نتایج شاخص های برازندگی حاکی از برازش مدل پیشنهادی بود. ضرایب مسیرهای مدل پیشنهادی نشان داد که بین ذهن آگاهی و تنظیم شناختی هیجان، بین ذهن آگاهی و تفکر مثبت، بین ذهن آگاهی و شفقت خود رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین دو متغیر ذهن آگاهی و تفکر مثبت با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان و شفقت خود نیز رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. یافته های پژوهش نشانگر اهمیت ذهن آگاهی به عنوان یکی از ویژگی ها و مهارت های روان شناختی بر تفکر مثبت دانشجویان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان و شفقت خود بود.
بنیان های انسان شناختی تکوین تفکر مثبت در کودکان و مدلول های تربیتی آن ازدیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
119 - 148
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف تبیین بنیان های انسان شناختی تکوین تفکر مثبت در کودکان و مدلول های تربیتی آن ازدیدگاه اسلام نگاشته شده است و بدین منظور، نگارندگان کوشیده اند ضمن تبیین مفهوم تفکر مثبت، بنیان های انسان شناختی شکل گیری این گونه تفکر و اهداف آن را ازدیدگاه اسلام بررسی و علاوه بر آن، روش های ایجاد تفکر مثبت در کودکان از این منظر را معرفی کنند. این تحقیق به لحاظ رویکرد کلی آن درزمره پژوهش های کیفی و قیاسی قرار می گیرد و ازنظر روش، تحلیلی- استنباطی و ازلحاظ شیوه گردآوری اطلاعات ازنوع کتابخانه ای است. جامعه آماری پژوهش، شامل متون اسلامی و نیز آثار اندیشمندان مسلمان مرتبط با موضوع تحقیق است. برپایه یافته های این مطالعه، بنیان های انسان شناختی تکوین تفکر مثبت عبارت اند از: دوبُعدی بودن وجود انسان، بندگی انسان دربرابر خدا، وجودداشتن اختیار در انسان، اجتماعی بودن انسان، خوددوستی، کمال جویی، مقدمه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی، و در نهایت، تفاوت داشتن انسان ها با یکدیگر به لحاظ ظرفیت ها و قابلیت هایشان. اهداف تفکر مثبت ازدیدگاه اسلام را نیز درقالب چهار محور می توان برشمرد: ایجاد شادمانی و رضایت در زندگی، باورداشتن به ناپایداری مشکلات، توکل به خدا و توانایی استفاده از سبک های مقابله ای مؤثر دربرابر مشکلات. درنهایت، روش های، تکوین تفکر مثبت در کودکان ازدیدگاه اسلام عبارت اند از: تشویق به ایجاد و گسترش عواطف مثبت در کودکان، بخشایشگری، یادآوری کردن نعمت ها و سپاسگزاری درقبال آن ها، صبر و متوجه کردن کودکان به زندگی ابدی.
ارائه الگوی رضایت از زندگی زنان میانسال شهر اراک بر اساس سلسله مراتب نیارهای مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت از زندگی یکی از مهم ترین سازه هایی است که امروزه برای اکثر افراد مهم قلمداد شده و از این رو پژوهش در این حیطه حائز اهمیت است. لذا هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی رضایت از زندگی زنان میان سال شهر اراک بر اساس سلسله مراتب نیازهای مزلو بود. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی است و به شیوه مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) انجام شد. از بین کلیه زنان میان سال شهر اراک تعداد 408 نفر به روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس انتخاب شده اند. همه آنها پرسشنامه های وضعیت سلامت، بحران مالی، حمایت اجتماعی، عزت نفس، تفکر مثبت و رضایت از زندگی را تکمیل کرده اند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و الگوی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSS V19 و AMOS V20 استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر سلامت (12/0، 15/0 و 38/0)، بحران مالی (18/0-، 36/0- و 11/0-) و حمایت اجتماعی (46/0، 55/0 و 18/0) اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر عزت نفس، تفکر مثبت و رضایت از زندگی دارند. افزون بر این، متغیرهای عزت نفس (14/0) و تفکر مثبت (10/0)، اثرات مستقیم و معنی داری بر رضایت از زندگی دارند. همچنین، نتایج نشان داد سه متغیر سلامت (15/0)، بحران مالی (10/0-) و حمایت اجتماعی (16/0) بر رضایت از زندگی زنان میان سال اثر غیرمستقیم و معنی داری دارند. بر اساس نتایج حاصله از این پژوهش، هر سه متغیر سلامت، بحران مالی و حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر رضایت از زندگی به واسطه عزت نفس و تفکر مثبت دارند. لذا از این الگو می توان برای تقویت رضایت از زندگی زنان میان سال استفاده کرد و در رسانه های آموزشی، اجتماعی و ارتباطی به اصول رضایت از زندگی، انواع حمایت های اجتماعی، وضعیت سلامت، بحران مالی، عزت نفس و تفکر مثبت و پیشایندهای مؤثر بر آن پرداخته شود.
مدلیابی معادلات ساختاری تبیین بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه بر اساس سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی با میانجی گری تفکر مثبت بر اساس نظریه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
613 - 632
حوزه های تخصصی:
چکیدهﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف تدوین مدل بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه بر اساس سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی با میانجی گری تفکر مثبت انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل کلیه زنان مطلقه (20 تا 45 سال) شهرستان اراک و خمین در سال 1401-1400 بود. حجم نمونه 429 نفر بود که ﺑﺎ روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس اﻧﺘﺨﺎب شده اند. همه افراد نمونه پرسشنامه های سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (1979)، بحران مالی پراویتز و همکاران (2006)، حمایت اجتماعی زیمت و همکاران (1988)، تفکر مثبت اینگرام و ویسنیکی (1988) و بهزیستی روانشناختی ریف (1989) را تکمیل کرده اند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و AMOSV20 استفاده شد. نتایج نشان داد متغیر سلامت عمومی (20/0 و 14/0)، بحران مالی (18/0- و 17/0-) و حمایت اجتماعی (33/0 و 20/0) اثرات مستقیم و معنی داری به ترتیب بر تفکر مثبت و بهزیستی روانشناختی داشته اند. افزون بر آن تفکر مثبت (15/0)، اثرات مستقیم و معنی داری بر بهزیستی روانشناختی داشت. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر سلامت عمومی (10/0)، بحران مالی (10/0-) و حمایت اجتماعی (11/0) بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه اثر غیر مستقیم و معنی داری دارند. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، هر سه متغیر سلامت عمومی، بحران مالی و حمایت اجتماعی اثرات مستقیم و غیرمستقیم معنی داری بر بهزیستی روانشناختی به واسطه تفکر مثبت داشته اند. لذا از این مدل می توان برای تقویت و ارتقای بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه استفاده کرد و لذا آگاهی مشاوران، روان شناسان، درمانگران، پژوهشگران علوم اجتماعی و سایر متخصصان از این متغیرها جهت ارتقای بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه حائز اهمیت است.