مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه انسان سالم


۱.

اثر بخشی روش آموزش گروهی رضایت، مبتنی بر نظریه انسان سالم بر فرسودگی زنا شویی زوجین دارای تعارض زناشویی

کلیدواژه‌ها: روش آموزش گروهی رضایت نظریه انسان سالم فرسودگی زناشویی تعارض زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۲۹۹
هدف از اجرای پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی روش آموزش گروهی رضایت مبتنی بر نظریه انسان سالم بر فرسودگی زنا شویی زوجین دارای تعارض زناشویی بود. روش انجام این پژوهش نیمه آزمایشی و طرح تحقیق از نوع دو گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه ی زوجینی بودند که دارای تعارض با همسران خود بوده و در سه ماه تابستان 1399برای مشاوره به مراکز مشاوره و کلینیک ها ی خانواده شهر اصفهان مراجعه نمودند، که از بین آن ها 32 زوج که از پرسشنامه تعارضات زناشویی ثنایی نمره لازم را کسب نمودند به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه فرسودگی زناشویی پاینز (1996) استفاده شد. در مرحله مداخله، از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد اما فقط گروه آزمایش تحت روش آموزش گروهی رضایت مبتنی بر نظریه انسان سالم آقایی(۱۳۹۹)، در ۸ جلسه 9۰ دقیقه ای قرار گرفت. بعد از پایان ۸ جلسه از هر دو گروه پس آزمون و پیگیری یک ماهه گرفته شد، که تعداد آنها پس از ریزش به 30 زوج (هرگروه 15زوج) رسید. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از نتایج نشان داد که روش آموزش گروهی رضایت مبتنی بر نظریه انسان سالم بر فرسودگی زنا شویی زوجین دارای تعارض زناشویی اثربخش بود(۰5/۰> P ). این نتیجه در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. لذا با توجه به نتایج به دست آمده، حمایتی از روش آموزش گروهی رضایت مبتنی بر نظریه انسان سالم بر بهبود فرسودگی زنا شویی زوجین دارای تعارض زناشویی فراهم شد.
۲.

تدوین و اعتبارسنجی بسته والدگری مبتنی بر نظریه انسان سالم ویژه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات برونسازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: والدگری نظریه انسان سالم تحلیل مضمون اختلالات برونسازی شده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۲
هدف: پژوهش حاضر با توجه به گستردگی و جامعیت نظریه انسان سالم و مبتنی بر فرهنگ بودن آن با هدف تدوین و اعتبارسنجی بسته والدگری مبتنی بر نظریه انسان سالم ویژه مادران دارای فرزند مبتلا به اختلالات برونسازی شده انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش کیفی از نوع اکتشافی (تحلیل موضوعی) استقرایی مسئله و نیاز محور با تکیه بر فرآیند و قواعد تحلیل مضمون استراوس و کوربین، بود که برای تدوین بسته ی والدگری مبتنی بر نظریه ی انسان سالم از روش تحلیل مضمون استفاده شد. حوزه پژوهش شامل 34 متون علمی که به روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ارتباط محتوا با راهبردهای آموزش انسان سالم انتخاب شد؛ همچنین اساتید و هیئت علمی گروه روان شناسی و مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی اصفهان که در راستای ارزیابی بسته والدگری مبتنی بر انسان سالم، از بین آن ها 6 نفر به صورت نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: نتایج روش اشتراوس و کوربین (1998) نشان داد که 9 کد انتخابی (جاری بودن، مهربانی با مخلوق، رضایت از زندگی و لذت بردن، شادی، فراشناخت، بخشش و گذشت، فراموشی، آرامش و معنا، امید) به دست آمد و بسته ی والدگری مبتنی بر نظریه ی انسان سالم بر اساس این ابعاد با توجه به درصد فراوانی واحدهای معنایی کدهای انتخابی تنظیم گردید و پایایی و روایی آن بر اساس تائید متخصصان و ضریب توافق ارزیاب ها که 99/0 به دست آمد، تائید گردید. نتیجه گیری: بنابراین از بسته تدوین شده که مبتنی بر فرهنگ خانواده های ایرانی می باشد، می توان برای آموزش به والدین بالاخص مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری در راستای ارتقای کیفیت زندگی آنان استفاده نمود.
۳.

تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه انسان سالم داغ اجتماعی روان درمانی مثبت نگر ناگویی خلقی اتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۴
پژوهش حاضر در راستای تدوین بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و مقایسه اثربخشی آن با روان درمانی مثبت نگر بر داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شد. روش این پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی است. در بخش کیفی برای تدوین و اعتبارسنجی بسته از روش تحلیل مضمون قیاسی آتراید استرلینگ (2001) استفاده شد. جامعه پژوهش شامل تمام مقالات مرتبط در زمینه رویکرد انسان سالم و مداخلاتی بود که بر روی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم انجام شده بود که تعداد آن به طور هدفمند و براساس ملاک های ورود درمجموع با 52 پژوهش به اشباع نظری رسید؛ همچنین از توافق بین 6 نفر از متخصصان روان شناسی برای تعیین روایی محتوایی استفاده شد که درنهایت، پایایی بین ارزیاب ها 88/0 به دست آمد. نتایج تحلیل مضمون نشان دهنده این بود که 18 مضمون پایه در 8 مضمون سازمان دهنده (رضایت و لذت بردن از زندگی، دوست داشتن مخلوق و خود، فراشناخت، آرامش، شادی، امید، جاری بودن و معنا) به دست آمد و بسته مداخله درمانی براساس فراوانی آنها تدوین شد. روش پژوهش در بخش کمی شامل طرح نیمه آزمایشی سه گروهی- سه مرحله ای بود که درنهایت، در هر گروه با احتساب ریزش آماری 14 نفر قرار گرفتند. جامعه آماری هم در مطالعه پایلوت و هم در بخش مطالعه اصلی نیز شامل کلیه مادران کودکان مبتلا به اختلال اتیسم مراجعه کننده به مراکز اتیسم در سطح شهر اصفهان در تیرماه سال 1401 بود. داده ها در هر سه مرحله با پرسشنامه مقیاس داغ اجتماعی رضایی دهنوی و همکاران (۱۳۸۸)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (20-TAS) گردآوری شد. بسته روان درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) طی 8 جلسه و بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم طی 9 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. یافته های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان دهنده آن بود که هر دو بسته مداخله درمانی مبتنی بر نظریه انسان سالم و روان درمانی مثبت نگر باعث کاهش داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای کودک با اختلال اتیسم شده و این اثربخشی در طول زمان ماندگار بوده است (05/0≥p)؛ درنتیجه بین اثربخشی دو بسته مداخله درمانی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود نداشت و از این مداخلات درمانی برای بهبود داغ اجتماعی و ناگویی خلقی مادران دارای فرزند مبتلا به اتیسم استفاده می شود.