مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
زوج های متعارض
حوزههای تخصصی:
تعارض های زناشویی سبب ایجاد آسیب های روان شناختی، هیجانی و عاطفی در زوجین می شود. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان زوجی متمرکز بر هیجان بر نگرش های ناکارآمد و حس پیوستگی زوج های متعارض انجام گرفت. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر دربرگیرنده زوج های خواستار طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر همدان در سه ماهه زمستان سال 1397 بود. در این پژوهش تعداد 30 زوج خواستار طلاق با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه 15 زوج). در گروه آزمایش 3 زوج و در گروه گواه دو زوج ریزش داشتند. گروه آزمایش مداخله 9 جلسه ای درمان زوجی متمرکز بر هیجان را طی 5 هفته به صورت هفته ای دو جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های به کاررفته در این پژوهش دربرگیرنده نگرش های ناکارآمد و حس پیوستگی بود. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برآیندهای حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان زوجی متمرکز بر هیجان بر نگرش های ناکارآمد و حس پیوستگی زوج های متعارض مؤثر بوده است ( P<0.001 ). بر پایه یافته های پژوهش حاضر می توان چنین نتیجه گرفت که درمان زوجی متمرکز بر هیجان می تواند همچون درمانی کارآمد جهت کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش حس پیوستگی زوج ها مورداستفاده گیرد.
ﺍﺛﺮﺑﺨﺸﯽ زﻭج دﺭﻣﺎﻧﯽ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺍﺑژه ﺑﺮ ﺍﺑﺮﺍزﮔﺮی ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ زوج های دارای تعارض زناشویی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعارض های زناشویی تأثیر عمیق منفی بر روابط زوجین و پیرو آن بر بافت و روابط خانوادگی میگذارد؛ اگرچه پژوهش های متعددی بر روی تعارض زناشویی انجام شده است؛ اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر روابط ابژه بر ابرازگری هیجانی زوج های دارای تعارض زناشویی بپردازد مورد غفلت واقع شده است؛ لذا هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر روابط ابژه بر ابرازگری هیجانی و صمیمیت زناشویی همسران دارای تعارض زناشویی بود . روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ جامعه آماری پژوهش حاضر 192 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره حکمت و سعادت در شش ماهه اول سال 1398 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و آمونز (1990)، 40 زوجی که از نقطه برش 40 نمره کمتری گرفته بودند به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه آزمایشی زوج درمانی روابط ابژه (10 زوج) و گروه گواه (10 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. زوج های گروه آزمایش به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله زوج درمانی روابط ابژه دونوان (2013) قرار گرفتند و زوج های گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند؛ داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله زوج درمانی روابط ابژه بر ابرازگری هیجانی مثبت (76/114 = F ، 0/001 = P )، ابرازگری هیجانی صمیمیت (85/228 = F ، 0/001 = P ) و ابرازگری هیجانی منفی (88/34 = F ، 0/001 = P ) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود . نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخله زوج درمانی روابط ابژه برای افزایش ابرازگری هیجانی مثبت و ابرازگری هیجانی صمیمیت و همچنین کاهش ابرازگری هیجانی منفی در همسران دچار تعارض زناشویی روش مناسبی است.
تدوین بسته آموزشی بومی کارت های ذهنیت طرحواره ای و بررسی اثربخشی آن بر تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
161 - 176
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین بسته آموزشی بومی کارت های ذهنیت طرحواره ای و تعیین اثربخشی آن بر تعارض زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری دو ماهه بود؛ و جامعه آماری پژوهش حاضر 32 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره بهراز، آرام، زندگی عاقلانه در شش ماهه اول سال 1399 بود که پس از غربالگری با پرسشنامه راهبردهای حل تعارض اشتراوس (1979) 18 زوجی که شرایط شرکت در پژوهش را داشتند به شیوه در دسترس انتخاب و در گروه آزمایش (8 زوج) و گروه گواه (8 زوج) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت دوازده جلسه 90 دقیقه ای به صورت زوجی تحت مداخله بسته تدوین شده کارت های ذهنیت طرحواره ای قرار گرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله بسته آموزشی بومی کارت های ذهینت طرحواره ای بر نمره کل تعارض زناشویی (52/14 =F، 001/0 =P)، بعدکلامی (31/26 =F، 001/0 =P)، بعد غفلت (73/41 =F، 001/0 =P)، بعد صداقت (08/47 =F، 001/0 =P)، بعد خاتمه دادن (85/40 =F، 001/0 =P) و بعد بدرفتاری (74/12 =F، 001/0 =P) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که بسته آموزشی تدوین شده فلش کارت های ذهنیت طرحواره ای علاوه بر داشتن روایی، بر کاهش تعارضات زناشویی در همسران دچار تعارض زناشویی روش مناسبی است.
مدل پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بر اساس آسیب های پیچیده و روابط موضوعی با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مطالعه مدل پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض انجام شد. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زوج های مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان شناسی در سال 1400 در شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بر اساس نقطه برش 75 به بالا در پرسشنامه میلون-3 ، 209 شرکت کننده با اختلال وسواس فکری- اجباری و دارای ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و پرسشنامه های چندمحوری بالینی میلون-3، روابط ابژه بل، ترومای دوران کودکی برنشتاین و همکاران و توانمندی خود مارکستروم و همکاران را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که روابط ابژه و ترومای پیچیده با اختلال شخصیت وسواسی- اجباری رابطه مستقیم و معنادار دارند و توانمندی خود با اختلال شخصیت وسواسی- اجباری رابطه منفی و معنادار دارد (01/0>p). همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیش بینی اختلال شخصیت وسواسی- اجباری بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود از برازش مطلوبی برخوردار است (01/0P
پیش بینی اختلالات شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری بر اساس ابعاد آسیب های دوران کودکی و روابط موضوعی در زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
548 - 571
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اختلالات شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری بر اساس ابعاد آسیب های دوران کودکی و روابط موضوعی در زوج های متعارض انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری مردان و زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سال 1400 در شهر تهران بودند. 8 منطقه شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و 15 مرکز مشاوره در این مناطق انتخاب شدند. بر اساس نقطه برش 75 به بالا در پرسشنامه میلون-3، طبق ملاک های ورود به پژوهش و طبق نظر کلاین (2005)، 205 شرکت کننده با اختلال شخصیت مرزی و 209 شرکت کننده با اختلال شخصیت وسواسی- اجباری انتخاب شدند و پرسشنامه های چندمحوری بالینی میلون-3 (1994)، روابط موضوعی بل (1986) و آسیب دوران کودکی برنشتاین و همکاران (2003) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به شیوه همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که ابعاد روابط موضوعی و آسیب های دوران کودکی با اختلال شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری رابطه مثبت و معنادار دارند (01/0>p). همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که ابعاد روابط موضوعی و آسیب های دوران کودکی می توانند اختلال شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری را پیش بینی کنند (01/0P<). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که روابط موضوعی و تجارب آسیب زای دوران کودکی در بروز اختلالات شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری زوج ها تاثیر دارند. لذا پیشنهاد می شود در جلسات مشاوره و درمان اختلالات شخصیت مرزی و وسواسی- اجباری به نقش این متغیرها توجه شود.
مدل پیش بینی اختلال شخصیت مرزی بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مطالعه مدل پیش بینی اختلال شخصیت مرزی بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود در زوج های متعارض انجام شد. روش: روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زوج های مراجعه کننده به کلینیک های مشاوره و روان شناسی در سال 1400در شهر تهران بودند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و بر اساس نقطه برش 75 به بالا در پرسشنامه میلون-3 ، 205 شرکت کننده با اختلال شخصیت مرزی و دارای ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و داده ها با استفاده از پرسشنامه های چندمحوری بالینی میلون-3، روابط ابژه بل، ترومای دوران کودکی برنشتاین و همکاران و توانمندی خود مارکستروم و همکاران جمع آوری شدند و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: بین روابط ابژه و ترومای پیچیده با اختلال شخصیت مرزی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد و بین توانمندی خود با اختلال شخصیت مرزی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>p). همچنین نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیش بینی اختلال شخصیت مرزی بر اساس ترومای پیچیده و روابط ابژه با نقش میانجی توانمندی خود از برازش مطلوبی برخوردار است (01/0P<). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که توانمندی خود از طریق تعدیل روابط ابژه و تغییر ابعاد شناختی و عاطفی تجارب آسیب زای دوران کودکی روی اختلال شخصیت مرزی تاثیر می گذارد. بنابراین پیشنهاد می شود در سبب شناسی و درمان اختلال شخصیت مرزی به تاثیر ریشه ای ترومای دوران کودکی و روابط ابژه توجه شود و بوسیله آموزش و مشاوره، زمینه ارتقاء توانمندی خود فراهم شود.