سید عبدالمجید بحرینیان

سید عبدالمجید بحرینیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت در رابطه بین روابط ابژه با خودزنی های غیرخودکشی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنظیم هیجان خودزنی غیرخودکشی روابط ابژه سازمان شخصیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴ تعداد دانلود : ۲۱۴
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت در رابطه بین روابط ابژه با خودزنی های غیرخودکشی دانشجویان بود. پژوهش حاضر بنیادی و توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در سال 1400 بود که 451 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به آزمون روابط ابژه- نسخه کوتاه (TOR-SF؛ باربریس و همکاران، 2020)، سیاهه سازمان شخصیت (IPO؛ ایگارشی و همکاران، 2009)، فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (DERS-SF؛ کافمن و همکاران، 2016) و سیاهه خود آسیب رسانی (SHI؛ سانسون و همکاران، 1998) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود. اثر مستقیم روابط ابژه (05/0>P)، دشواری در تنظیم هیجان (01/0>P) و سازمان شخصیت (01/0>P) بر خودزنی غیرخودکشی معنادار بود. اثر غیرمستقیم روابط ابژه با میانجی گری دشواری در تنظیم هیجانی و سازمان شخصیت بر خودزنی غیرخودکشی معنادار بود (01/0>P). دشواری در تنظیم هیجان و سازمان شخصیت می توانند نقش غیرمستقیمی در افزایش اثرات روابط ابژه بر خودزنی غیرخودکشی بگذارند. استفاده یا ایجاد مداخله های آموزشی و درمانی مناسب در این زمینه می تواند به کاهش خودزنی غیرخودکشی کمک کند.
۲.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال وسواس فکری عملی تحمل پریشانی تنظیم هیجان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی طرح واره درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۹
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که بر اساس ملاک های ورود و خروج 48 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. شرکت کننده ها با استفاده از پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و مقیاس تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 26 و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس- مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های مداخله با کنترل در تنظیم هیجان و تحمل پریشانی وجود دارد( 0/05P<). شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی منجر به بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی شده است. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی مؤثرتر از طرح واره درمانی در بهبود تنظیم هیجان است. نتیجه گرفته می شود که می توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرح واره درمانی در جهت بهبود تنظیم هیجان و افزایش تحمل پریشانی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی استفاده نمود.
۳.

ترس از سرایت کووید-19 و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی: نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: ترس از سرایت کووید-19 خودکارآمدی تحصیلی فرسودگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۲
  زمینه و هدف: همه گیری کووید 19 اثر زیادی بر زندگی مردم به ویژه دانشجویان پزشکی داشته است. بااین حال، اطلاعات کمی در مورد اثر این بیماری همه گیر بر یادگیری، استرس و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی وجود دارد؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین ترس از سرایت کووید-19 و فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند (4000N=) در سال تحصیلی 401-1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش شامل 436 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه ترس از سرایت کووید-19، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و سیاهه فرسودگی مسلش- زمینه یابی دانشجویان پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اثر مستقیم ترس از سرایت کووید-19 بر خودکارآمدی تحصیلی معنادار است اما اثر آن بر فرسودگی تحصیلی غیرمعنی دار بود. اثر مستقیم خودکارآمدی تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی معنی دار بود. همچنین اثر غیرمستقیم ترس از سرایت کووید-19 با میانجی گری خودکارآمدی تحصیلی بر فرسودگی تحصیلی معنی دار است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش پیشنهاد می کند که خودکارآمدی تحصیلی نقش مهمی در افزایش اثر ترس از سرایت بیماری های همه گیر مثل کووید-19 بر فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی دارد. یافته های این پژوهش می تواند به تدوین یا استفاده از آموزش های مبتنی بر خودکارآمدی طی دوره های همه گیری برای کاهش فرسودگی تحصیلی دانشجویان پزشکی کمک کند.
۴.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی پرخاشگری خودانتقادی رفتارهای خودآسیب رسان رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۴۷
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی در سال 1401 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند از بین بیمارستان امام حسین تهران، مطب سعادت آباد و مطب قایم شهر و بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافته، تعداد 40 نوجوان انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر برای هر گروه جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری (AQ، باس و پری، 1992)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS، کلونسکی و گلن، 2009) و پرسشنامه خودانتقادی (LOSC، تامپسون و زوراف، 2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین رفتارهای خودآسیب رسان، پرخاشگری و خودانتقادی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) وجود داشت. در واقع رفتاردرمانی دیالکتیکی باعث کاهش پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی می شود.
۵.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر اضطراب اجتماعی و نشخوار ذهنی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی طرحواره درمانی نشخوار ذهنی اضطراب اجتماعی زنان وسواس فکری عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۷
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 48 نفر با روش نمونه گیری هدفمند-در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های نشخوار ذهنی هوکسما و مارو (1991) و اضطراب اجتماعی ولز (1994) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج آزمون تحلیل واریانس - مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های مداخله با کنترل در نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی وجود دارد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی منجر به کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی شده است. همچنین طرحواره درمانی موثرتر از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در نشخوار ذهنی است. بنابراین نتیجه گرفته می شود که می توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی در جهت کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی استفاده نمود.
۶.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنشهای معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش و تعهد خودشفقت گری واکنشهای معنوی اضطراب کرونا دلبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۷۷
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنش های معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر با یک دوره پیگیری دو ماهه بود. روش پژوهش: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال ۱400 بر روی 48 نفر معلم زن شهر زاهدان انجام شد. زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی بین سه گروه مداخله ۱ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، مداخله ۲ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با خودشفقت گری توجه آگاهانه) و گروه گواه (16 نفر) تقسیم شدند. از مقیاس اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه مقیاس های رابطه، مقیاس صبر و پرسشنامه کنترل معنوی زبان استفاده شد و داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش کنترل شناختی زبان و صبر شده است (05/0 P<). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه در کنترل شناختی زبان و صبر موثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده است و این تاثیر در پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه به عنوان یک مداخله پایدار در جهت افزایش کنترل شناختی زبان و صبر می تواند در مراکز بهداشتی و درمانی در زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به کار برده شود.
۷.

اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی یک کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نگرانی رفتاردرمانی دیالکتیکی انعطاف پذیری شناختی راهبردهای تنظیم هیجان افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۳۲
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی بود. مواد و روش ها این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ازنظر طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مراجعینی بودند که با شکایت افسردگی به مراکز روان شناسی و مشاوره شهرستان جهرم در سال 1401 مراجعه و تشخیص افسردگی دریاف ت کرده بودند. از بین داوطلبان 3 کلینیک حامی، رهگشا و فردای بهتر با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر که در پرسش نامه افسردگی بک نمره 20 تا 28 (یعنی سطح افسردگی متوسط) کسب کردند، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش ( 15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال، پرسش نامه راهبردهای ناسازگارانه نگرانی مییر و همکاران و پرسش نامه افسردگی بک استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها یافته ها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی تأثیر دارد و باعث افزایش راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی شده است. نتیجه گیری رفتاردرمانی دیالکتیکی به عنوان روش درمانی در کاهش نگرانی و بهبود انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در بیماران افسرده پیشنهاد می شود.
۸.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی (MBT) و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک (PCIT) بر تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر ذهنی_سازی درمان مبتنی بر رابطه والد - کودک تنظیم هیجان رفتارهای خوردن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثریخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک بر تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب انجام شد. روش پژوهش حاضرنیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران کودکان مضطرب شرکت پالایش نفت شهر بندرعباس در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 45 نفر واجد شرایط ورود به مطالعه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های تنظیم هیجان شیلد و کیکتی (1997)، رفتار خوردن کودکان واردل و همکاران (۲۰۰۱) و مقیاس اضطراب کودکان اسپنس- فرم والدین (1998) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه کنترل با درمان مبتنی بر ذهنی سازی و درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن کودکان مضطرب وجود دارد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک منجر به کاهش منفی گرایی هیجانی و مشکلات رفتارهای خوردن و افزایش تنظیم هیجانی انطباقی در کودکان مضطرب شده است. نیزدرمان مبتنی بر ذهنی سازی موثرتر از درمان مبتنی بر رابطه والد-کودک در تنظیم هیجان کودکان مضطرب است. بنابراین باتوجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که از برنامه های درمانی مبتنی بر ذهنی سازی و رابطه والد-کودک می توان به عنوان مداخلات مناسب در جهت بهبود تنظیم هیجان و رفتارهای خوردن در کودکان مضطرب استفاده کرد.
۹.

تدوین برنامه مداخله ای مبتنی بر دلبستگی به خدا و بررسی اثربخشی آن بر طرحواره های ناکارآمد معنوی و بهزیستی معنوی

کلیدواژه‌ها: دلبستگی به خدا طرحواره های ناکارآمد معنوی بهزیستی معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۱
زمینه و هدف: طرحواره های ناکارآمد معنوی سازگاری ما با قوانین خداوندی، اجتماع را در محیط های زندگی دچار مشکل می کنند، پژوهش حاضر با هدف تدوین برنامه مداخله ای مبتنی بر دلبستگی به خدا و بررسی اثربخشی آن بر طرحواره های ناکارآمد معنوی و بهزیستی معنوی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از منظر روش شناختی، طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی کارکنان شرکت نفت فلات قاره در سال 1398 تشکیل دادند. نمونه این مطالعه 60 نفر بودند که بر اساس ملاک های ورود و خروج به مطالعه، به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر زیر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه طرحواره های ناکارآمد معنوی (محقق ساخته)، دلبستگی به خدا روات و کرکپاتریک (2002) و بهزیستی معنوی پالوتزین و الیسون (1982) بود که در مراحل پیش آزمون، پس آزمون توسط تمامی شرکت کنندگان تکمیل گردید. جلسات دلبستگی به خدا براساس پروتکل درمانی وزیری، کاشانی و اکبری (1396) برای شرکت کنندگان گروه آزمایش در 9 جلسه 120 دقیقه ای برگزار شد، در حالی که شرکت کننندگان گروه گواه، مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش با بهره گیری از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره و استفاده از نرم افزار SPSS-22 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه در متغیرهای محرومیت هیجانی نسبت به خدا (29/16= Fو 001/0>p)؛ رها شدگی معنوی (85/6= Fو 03/0>p)؛ نقص و شرم معنوی (83/10= Fو 001/0>p)؛ آسیب پذیری معنوی (65/12= Fو 001/0>p)؛ خویشتن تحول نیافته معنوی (31/8= Fو 02/0>p)؛ اطاعت معنوی (8/14= Fو 001/0>p)؛ معیارهای سرسختانه معنوی (56/11= Fو 001/0>p)؛ استحقاق/بزرگ منشی معنوی (96/11= Fو 001/0>p)؛ منفی گرایی/بدبینی (8/19= Fو 001/0>p) و کفر و شرک (23/13= Fو 001/0>p) تفاوت معنی دار وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، مداخله مبتنی بر کیفیت دلبستگی به خدا به بهبود تمام مولفه های طرحواره های ناکارآمد معنوی و بهزیستی معنوی منجر شد.
۱۰.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های اجتماعی هیجانی باورهای انگیزشی یادگیری خودتنظیمی اختلال یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران مبتلا به اختلال یادگیری بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه و انتصاب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام دختران 10 تا 13 سال دارای اختلال یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از دختران به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی و 15 نفر به گروه گواه تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی براساس مدل اسکویرز (2003) قرار گرفتند؛ در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. همچنین پرسشنامه باورهای انگیزشی هارتر (1981)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی ریان و کانل (1989) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی (95/16=F؛ 001/0=P) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (57/88=F؛ 001/0=P) دختران تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران موثر است.
۱۱.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر وسواس مرگ و هوشیاری بدن در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان مبتنی بر شفقت وسواس مرگ هوشیاری بدن سالمندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۱
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر وسواس مرگ و هوشیاری بدن در سالمندان بود.روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با دوگروه آزمایش بود. از بین سالمندان بهزیستی شهرستان بهشهر افرادی که تمایل به شرکت در پژوهش داشتند به صورت الگوی هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی ساده در2 گروه آزمایشی و یک گروه کنترل گمارش شدند. گروه اول درمان مبتنی بر شفقت در 8 جلسه و گروه دوم درمان مبتنی برپذیرش و تعهد را در 9 جلسه دریافت نمودند، اما گروه سوم که گروه کنترل بودند تحت هیچ درمانی قرار نگرفتند. ابزارهای پژوهش مقیاس هوشیاری بدن (2006) و مقیاس وسواس مرگ عبدالخالق (1998) بود برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی، تحلیل کوواریانس چند متغیره و نرم افزار آماری SPSS 23 استفاده شد.یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت باعث کاهش وسواس مرگ و هوشیاری بدن شده بودند. همچنین در اثر بخشی بین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت بر روی هوشیاری بدن و وسواس مرگ تفاوت معناداری وجود نداشت.نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان به این نتیجه رسید که از درمان مبتنی پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر شفقت برای درمان وسواس مرگ و هوشیاری بدن در سالمندان می توان استفاده کرد.
۱۲.

رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد جنسی احساس تنهایی دلزدگی زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی صورت گرفت. روش پژوهش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهی زنان متاهل دارای اختلاف خانوادگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تهران در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 200 نفر از این زنان متاهل بودند که به صورت نمونه گیری دو مرحلهای خوشهای و تصادفی ساده از نوع قرعهکشی انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی عاطفی بزرگسالان دیتوماسو و همکاران (2004) و پرسشنامه عملکرد جنسی روزن و همکاران (2000). اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش خی دو و تحلیل مسیر، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بین عملکرد جنسی و دلزدگی زناشویی، بین احساس تنهایی و دلزدگی زناشویی و بین عملکرد جنسی و احساس تنهایی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد (001/0>P). همچنین نتایج حاکی از آن بود که دلزدگی زناشویی در ارتباط بین عملکرد جنسی و احساس تنهایی، نقش میانجی دارد (001/0>P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل رابطه عملکرد جنسی و احساس تنهایی با نقش میانجی دلزدگی زناشویی از برازش مناسب برخوردار است.
۱۳.

اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری

تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۶۰
زمینه و هدف: به جرأت می توان یادگیری را بنیادی ترین فرایندی دانست که در نتیجه ی آن، موجودی ناتوان و درمانده در طی زمان و در تعامل و رشد جسمی، به فردی تحول یافته می رسد که توانایی های شناختی و قدرت اندیشه او حد و مرزی نمی شناسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام دانش آموزان ابتدایی 10 تا 13 سال دارای اختلال یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه آزمایش (مربوط به آموزش فراشناخت)، و 15 نفر به گروه کنترل تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعته به صورت هفتگی تحت آموزش فراشناخت براساس مدل کوزیاک (2001) قرار گرفتند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکر د. همچنین پرسشنامه باورهای انگیزشی هارتر (1981)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی ریان و کانل (1989) در مرحله پیش آزمون، و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت . در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی (31/12= F ؛ 002/0= P ) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (35/17= F ؛ 001/0= P ) دانش آموزان تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان موثر است و می توان از این آموزش در جهت کاهش مشکلات روانشناختی دانش آموزان بهره برد.
۱۴.

نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی با نشانه های شخصیت مرزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۹
زمینه و هدف: اختلال شخصیت مرزی یکی از پرهزینه ترین اختلال های روانی است که از دست دادن منابع بالینی و اجتماعی را به دنبال دارد و با توجه به هزینه های بالای مرتبط با آن، بررسی عوامل مؤثر در ایجاد و تداوم ویژگی های شخصیت مرزی امری ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی با نشانه های شخصیت مرزی انجام شد. مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان 18 تا 45 ساله دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد (32000 =N) در بازه زمانی بهمن تا اسفند 1400 تشکیل داد. نمونه پژوهش شامل 451 نفر از دانشجویان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه آسیب دوران کودکی، پرسشنامه سازمان شخصیت و مقیاس شخصیت مرزی پاسخ دادند. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 24 و LISREL8.8 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که مسیر مستقیم بدرفتاری های دوران کودکی به سازمان شخصیت مثبت و معنی دار و به نشانه های شخصیت مرزی مثبت و غیر معنی دار بود. مسیر مستقیم سازمان شخصیت به نشانه های شخصیت مرزی مثبت و معنی دار بود. به علاوه مشخص شد که رابطه غیرمستقیم بین بدرفتاری های دوران کودکی و نشانه های شخصیت مرزی از طریق سازمان شخصیت میانجی می شود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش از نقش میانجی سازمان شخصیت در رابطه بین بدرفتاری های دوران کودکی با نشانه های شخصیت مرزی حمایت می کند. این یافته ها نشان می دهد که سازمان شخصیت می تواند نقش غیرمستقیمی در افزایش اثرات بدرفتاری های دوران کودکی بر نشانه های شخصیت مرزی داشته باشد. تقویت ویژگی های روان شناختی مثبت و کاهش عوامل خطرزا ازجمله محیط های آسیب زای کودکی و طراحی برنامه های مداخله و کاربرد آن ها می تواند به کاهش نشانه های شخصیت مرزی کمک کند.
۱۵.

اثربخشی درمان فراشناختی بر وسواس-فکری عملی رابطه ای (ROCD) و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان فراشناختی اجتناب تجربه ای وسواس فکری - عملی رابطه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۲۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر وسواس-فکری عملی رابطه ای (ROCD) و اجتناب تجربه ای بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز روان درمانی منطقه 10 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فراشناختی ولز (2009) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند و همکاران (2007) و پرسشنامه وسواس فکری-عملی رابطه ای دورون و همکاران (2012) بود.  به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر اجتناب تجربه ای (29/6 = F و 001/0 = P) و وسواس فکری-عملی رابطه ای (45/6 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان فراشناختی) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (اجتناب تجربه ای و وسواس فکری-عملی رابطه ای) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان فراشناختی بر گروه آزمایش بود. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای و وسواس فکری-عملی رابطه ای زنان متأهل مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
۱۶.

تاثیر گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی بر نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب اجتماعی تحلیل تبادلی گروه درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۲۶
زمینه و هدف:اختلال اضطراب اجتماعی که هراس اجتماعی نیز نامیده می شود، ترس شدید در موقعیت های اجتماعی و بین فردی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی است. روش:این پژوهش از مطالعات آزمایشی حقیقی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. ۲۱ فرد مراجعه کننده به مرکز خدمات مشاوره و روان شناسی شخصی در کرج بر اساس نمونه گیری قضاوتی انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۱ شرکت کننده) و گروه گواه (۱۰ شرکت کننده) کاربندی شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه هراس اجتماعی (کانر، ۲۰۰۰) را در در مراحل پیش آزمون-پس آزمون تکمیل کردند. مداخله بر اساس روش تحلیل تبادلی گروهی که به صورت ۷ جلسه هفتگی ۶۰ تا ۹۰ دقیقه ای برگزار شد. در بخش آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و در بخش تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها:مطالعه نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی افراد دارای اختلال اضطرابی اجتماعی را به طور معناداری کاهش می دهد. نتیجه گیری:یافته های این پژوهش اشاره می کند که گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی می تواند در کاهش نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی موفق باشد.
۱۷.

اثربخشی آموزش تغییر سبک زندگی بر بهبود خودکارآمدی، انتظارات پیامد و کاهش منبع کنترل بیرونی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدی انتظارات پیامد منبع کنترل آموزش تغییر سبک زندگی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۴
زمینه: مطالعات نشان داده اند که تغییر سبک زندگی از طریق تنظیم و جهت دهی به زندگی انسان بر ارتقاء تعیین کننده های فردی - آموزشی مؤثر است، اما پژوهشی که به تأثیر آموزش آن بر خودکارآمدی، انتظارات پیامد و منبع کنترل دانشجویان پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تغییر سبک زندگی بر بهبود خودکارآمدی، انتظارات پیامد و کاهش منبع کنترل بیرونی دانشجویان بود. روش: تحقیق حاضر مطالعه ای آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش متشکل از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات تهران در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه این مطالعه 40 دانشجو بودند که به شیوه نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس های خودکارآمدی عمومی (شوارزر و جروسلم، 1995)، انتظارات پیامد دانشجو (لندی، 2003) و منبع کنترل (راتر، 1966) بودند. برای گروه آزمایشی، آموزش تغییر سبک زندگی (فن پی، 2018) در 8 جلسه 90 دقیقه ای برگزار گردید، اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده گردید. یافته ها: آموزش تغییر سبک زندگی بر افزایش خودکارآمدی، انتظارات پیامد و کاهش منبع کنترل بیرونی دانشجویان اثربخش بود (0/01 >p). نتیجه گیری: آموزش تغییر سبک زندگی می تواند به عنوان روشی کارآمد در بهبود خودکارآمدی و انتظارات پیامد دانشجویان و کاهش باورهای کنترل بیرونی آنان توسط درمانگران مورد استفاده قرار گیرد و در نتیجه به موفقیت تحصیلی - شغلی شان کمک نماید.
۱۸.

تأثیر روان نمایشگری بر تنظیم هیجانی- شناختی و خودزنی در سربازان مبتلا به صفات یا اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال شخصیت مرزی تنظیم هیجانی - شناختی خودزنی روان نمایشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۰۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر روان نمایشگری بر تنظیم هیجانی- شناختی و خودزنی در سربازان مبتلا به صفات و یا اختلال شخصیت مرزی بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل در انتظار درمان بود. جامعه آماری شامل کلیه سربازان مبتلابه صفات یا اختلال شخصیت مرزی بودند که در سال 1397 به بیمارستان فوق تخصصی روان پزشکی 505 ارتش جمهوری اسلامی ایران در تهران جهت درمان سرپایی مراجعه کرده بودند و از میان آنها تعداد 20 نفر به روش نمونه گیری دردسترس و هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 10نفر) جای داده شدند. گروه آزمایش در طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و به صورت گروهی تحت درمان قرار گرفت، مقیاس های خودزنی کلونسکی، تنظیم شناختی - هیجان گارنفسکی و کریج پیش از آغاز درمان و در پایان جلسات درمان اجرا شد. گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دربافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج حاکی از بهبود تنظیم هیجانی- شناختی و کاهش موارد اقدام به خودزنی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در انتظار درمان بود. در نتیجه می توان از این درمان درجهت تنظیم هیجانی- شناختی و خودزنی در سربازان مبتلا به صفات یا اختلال شخصیت مرزی استفاده کرد.
۱۹.

تاثیر گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی بر نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی

کلیدواژه‌ها: اختلال اضطراب اجتماعی تحلیل تبادلی گروه درمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۸۶
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی که هراس اجتماعی نیز نامیده می شود، ترس شدید در موقعیت های اجتماعی و بین فردی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی بر کاهش نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی است. روش: این پژوهش از مطالعات آزمایشی حقیقی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه است. ۲۱ فرد مراجعه کننده به مرکز خدمات مشاوره و روان شناسی شخصی در کرج بر اساس نمونه گیری قضاوتی انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۱ شرکت کننده) و گروه گواه (۱۰ شرکت کننده) کاربندی شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه هراس اجتماعی (کانر، ۲۰۰۰) را در در مراحل پیش آزمون-پس آزمون تکمیل کردند. مداخله بر اساس روش تحلیل تبادلی گروهی که به صورت ۷ جلسه هفتگی ۶۰ تا ۹۰ دقیقه ای برگزار شد. در بخش آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و در بخش تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: مطالعه نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی افراد دارای اختلال اضطرابی اجتماعی را به طور معناداری کاهش می دهد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش اشاره می کند که گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی می تواند در کاهش نشانه های اختلال اضطراب اجتماعی موفق باشد.
۲۰.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر اندیشناکی و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم خلقی/ اضطرابی و اندیشناکی نوجوانان افسرده اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناختی رفتاری اندیشناکی شناخت درمانی ذهن آگاهی افسردگی علائم خلقی و اضطرابی بلاتکلیفی تحمل ابهام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۰ تعداد دانلود : ۲۱۷
هدف: افسردگی در بین نوجوانان در حال افزایش است و می تواند به صورت چشمگیری عملکردها را مختل کند؛ لذا، هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اندیشناکی در مقابل درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم خلقی/ اضطرابی و اندیشناکی نوجوانان افسرده اقدام کننده به خودکشی است. روش: سی نوجوان دختر نوجوان افسرده که با مشکل اقدام به خودکشی به واحد اورژانس از اول آبان تا 15 اسفند 1398 مراجعه کرده بودند به روش هدفمند و پس از داشتن ملاک های شمول وارد پژوهش شدند و پرسشنامه ها تکمیل شدند. شرکت کنندگان پس از انتخاب به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل (10 نفری) تقسیم شدند. یک گروه درمان شناختی رفتاری مبتنی بر اندیشناکی و گروه دیگر درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی در ده جلسه انفرادی دریافت کردند. ابزارهای پژوهش مقیاس افسردگی بک-2، مقیاس پاسخ نشخواری، مقیاس تشخیصی علائم خلقی و اضطرابی  و پرسشنامه اضطراب بک  بودند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل واریانس تک و چند متغیره با اندازه گیری مکرر و نسخه 25 نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: هر دو مداخله اثر معنی دار ی بر کاهش نشانه های خلقی/ اضطراب و اندیشناکی داشته است و در طول دوره پیگیری دو ماهه نیز پایدار بوده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان