مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
کیفیت زندگی مرتبط با سلامت
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این تحقیق تأثیر وضعیت بیولوژیکی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری (CAD یا Coronary Artery Disease) و نقش واسطه ای بازنمایی های ذهنی بیماری را بر اساس یک مدل مفروض بررسی کرده است.
مواد و روش ها: بدین منظور، در یک روش مقطعی،270 بیمار مبتلا به CAD (180 بیمار مرد و 90 بیمار زن) از بیمارستان مرکز قلب تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسش نامه ادراک بیماری (Brief IPQ یا Brief Illness Perception Questionnaire) و پرسش نامه آنژین Seattle (Seattle Angina Questionnaire) پاسخ دادند. اطلاعات برای وضعیت بیولوژیکی بیمار از دستگاه اکوکاردیوگرافی (برای به دست آوردن LVEF یاLeft Ventricle Ejection Fraction ) و طبقه بندی انجمن قلب نیویورک (NYHA یا New York Heart Association) حاصل شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری 2χ، t مستقل، همبستگی گشتاوری Pearson و روش SEM (Structural Equation Modeling) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها آزمون t و 2χ نشان داد که دو گروه بیماران زن و مرد مبتلا به CAD در برخی از مؤلفه های بازنمایی های ذهنی بیماری و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت تفاوت معنی دار دارند. نتایج SEM از مدل مفروض در خصوص تأثیر وضعیت بیولوژیکی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD و نقش واسطه ای بازنمایی های ذهنی بیماری بین این دو متغیر حمایت کرد و نشان داد که این مدل از برازش مطلوب برخوردار است.
نتیجه گیری: این یافته ها نشان دادند که LVEF و سطح توان بیولوژیکی بیمار به طور مستقیم و هم چنین با میانجی گری بازنمایی های ذهنی بیماری بر HRQOL بیماران CAD تأثیر دارد. بنابراین، لازم است در درمان این بیماران بر روش های بهبود LVEF و افزایش سطح توان بیولوژیکی و مداخلات مربوط به اصلاح بازنمودهای غلط بیماران از بیماری و علایم و نشانه های آن توجه ویژه ای شود.
نقش سطوح LVEF در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به CAD: نقش میانجی ادراکات بیماری و عواطف مثبت/منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش LVEF، ادراکات بیماری و عواطف مثبت و منفی در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQOL) بیماران CAD و طراحی یک مدل مفروض بر اساس این متغیرها بود. در یک بررسی توصیفی-همبستگی، 270 بیمار مبتلا به CAD از بیمارستان مرکز قلب تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه ادراک بیماری (Brief IPQ)، فرم کوتاه مقیاس بین المللی عاطفه مثبت منفی (I-PANAS-SF) و پرسشنامه آنژین سیاتل (SAQ) استفاده شد. همچنین، دستگاه اکوکاردیوگرافی برای به دست آوردن LVEF مورد استفاده قرار گرفت. شاخص های برازندگی و نتایج معادلات ساختاری از مدل مفروض در خصوص اثرات LVEF، ادراکات بیماری و عواطف مثبت و منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD حمایت کرد و نشان داد که این مدل از برازش مطلوب برخوردار است. اثر مستقیم LVEF بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت نیرومندتر از اثر غیرمستقیم آن از طریق ادراک بیماری است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم آن از طریق عواطف مثبت و منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت معنی دار نیست. این یافته ها نقش اساسی LVEF، ادراکات بیماری و عواطف مثبت و منفی در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD را نشان داد. بنابراین، لازم است مداخلاتی جهت افزایش سطوح LVEF و مداخلات متمرکز بر ادراکات بیماری و عواطف مثبت برای این بیماران تدارک دیده شود.
بررسی تحلیل عاملی و ویژگی های روانسنجی مقیاس ارزیابی کارکردی درمان سرطان- پستان (نسخه ی 4) در زنان مبتلا به سرطان پستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مقیاس ارزیابی کارکردی درمان سرطان- پستان (FACT-B)، به طور گسترده ای برای اندازه گیری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به سرطان مورد استفاده قرارمی گیرد. هدف از مطالعه حاضر، اعتباریابی B FACT- در یک نمونه از زنان ایرانی مبتلا به سرطان پستان است. روش: نمونه متشکل از 300 زن مبتلا به سرطان پستان از بیمارستان ها و کلینیک های آنکولوژی در کرمانشاه و شیراز بود که به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. از افراد خواسته شد تا نسخه ی فارسی از مقیاس FACT-B، مقیاس اضطراب و افسردگی بیمارستانی و پرسشنامه ی کیفیت زندگی متعلق به سازمان اروپایی تحقیق و درمان سرطان EORTC QLQ30 را تکمیل کنند. برای روایی عاملی از روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی، روایی همزمان و روایی تشخیصی و برای همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ بین 63/0 تا 93/0 برای خرده مقیاس ها و کل پرسشنامه نیز 92/0 به دست آمد. همبستگی های معنادار بین B FACT- و سایر مقیاس ها نیز نشان می دهدکه این مقیاس از روایی همزمان و تشخیصی برخوردار است. مقادیر شاخص های برازش نیز در حد متوسط قرار داشتند. نتیجه گیری: نسخه ی فارسی مقیاس FACT-B ابزاری روا و معتبر است و بنابراین، این مقیاس را می توان در موقعیت های پژوهشی و بالینی برای ارزیابی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران ایرانی مبتلا به سرطان پستان مورد استفاده قرار داد .
اثر میانجی سبک زندگی سلامت محور در رابطه بین سواد سلامت وکیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی در شهرستان اسلام آبادغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثر میانجی سبک زندگی سلامت محور در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی بود. جامعه آماری پژوهش را 13835 نفر از زنان روستایی 15 تا 64 سال شهرستان اسلام آباد غرب تشکیل دادند که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، 250 نفر از آنان با روش نمونه گیری چندمرحله ای جهت انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد (پس از متناسب سازی با زمینه مرتبط با پژوهش) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظرسنجی از متخصصان تأیید و روایی سازه و پایایی ترکیبی آن با برآورد مدل اندازه گیری به دست آمد. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک چند متغیره مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و به منظور آزمون اثر میانجی، از روش چندمنظوره خودگردان سازی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که سواد سلامت اثر مثبت و معنی داری بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی داشته (001/0=ρ-value، 518/0=β) و در حدود 27 درصد از واریانس آن را تبیین کرد. همچنین، نتایج تحقیق حاکی از آن بود که مجموع اثر غیرمستقیم سواد سلامت بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت از طریق سبک زندگی سلامت محور معنی دار بوده (001/0=ρ-value، 175/0=β) و متغیر سبک زندگی سلامت محور در رابطه بین سواد سلامت و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، اثر میانجی جزئی داشت.
اثربخشی بازی درمانی با رویکرد فیلیال تراپی بر کیفیت تعاملات والد فرزند وکیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان دارای مشکلات رفتاری/ هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تعیین تأثیر آموزش بازی درمانی با رویکرد فیلیال تراپی بر کیفیت تعاملات والد فرزند و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودکان دارای مشکلات رفتاری/ هیجانی بود . روش: پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودکان مشکلات رفتاری هیجانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بودند که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش تحت مداخله هشت جلسه ای فیلیال تراپی به شیوه جلسات گروهی هفتگی یک ساعته قرار گرفت و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار پژوهش پرسش نامه های رابطه والد- فرزند پیانتا و همکاران (1996) و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت لندگراف و آبتز (1996) بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون ابعاد رابطه والد فرزند و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودک تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج نشان داد که مداخله فیلیال تراپی باعث افزایش نزدیکی و کاهش وابستگی و تعارض در رابطه والد کودک شده است. همچنین نتایج نشان داد که مداخله بازی درمانی به شیوه فیلیال تراپی در بهبود ابعاد کیفیت مرتبط با سلامت کودک موثر می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که مداخله بازی درمانی به شویه فیلیال تراپی در بهبود رابطه والد فرزند و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت کودک از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار است.
نقش میانجی خود مراقبتی در رابطه بین خود کارآمدی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۶
199 - 205
حوزه های تخصصی:
مطالعات متعددی به مطالعه رابطه بین خود کارآمدی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و خودمراقبتی پرداخته اند. اما پژوهشی که به نقش میانجی خود مراقبتی در رابطه بین خود کارآمدی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری قلب پرداخته باشد، مغفول مانده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی خود مراقبتی در رابطه بین خود کارآمدی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در افراد مبتلا به بیماری عروق کرونری به اجرا درآمد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش تهران در نیمه دوم سال 1399 می باشد که تعداد مراجعه کنندگان 350 نفر بود و بر اساس فرمول گرین تعداد 184 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه خود مراقبتی (جاراسما و همکاران، 2003)، پرسشنامه خودکارآمدی قلبی (سالیوان و همکاران، 1998) و پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (وار، کاسینسکی و کلر، 1996) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دادکه ضریب مسیر رابطه خود کارآمدی و کیفیت زندگی برابر با (197/0) برآورد شده است و با وارد کردن متغیر میانجی( خود مراقبتی ) این مقدار به (249/0) افزایش یافت(05/0> P). افزایش خودمراقبتی و خودکارآمدی قلبی با بهبود کیفیت زندگی مرتبط با سلامت رابطه داشت. با افزایش خودکارآمدی و خودمراقبتی می توان کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را در بیماران عروق کرونری بهبود بخشید.
عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
181 - 202
حوزه های تخصصی:
امروزه، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یکی از شاخص های مهم توسعه به شمار می رود؛ این در حالی است که زنان، به ویژه در مناطق روستایی، به دلیل آسیب پذیری بیشتر نسبت به مردان، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت پایین تری داشته باشند که این مسئله لزوم بررسی عوامل تأثیرگذار بر آن را دو چندان می کند. با توجه به اهمیت موضوع، این تحقیق توصیفی همبستگی با هدف بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را 13 هزار و 835 نفر از زنان 15 تا 64 سال ساکن در مناطق روستایی شهرستان اسلام آباد غرب در استان کرمانشاه تشکیل دادند که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، 250 نفر از آنان با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه استاندارد استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که چهار متغیر سن، تعداد اعضای خانوار، تعداد فرزند و سابقه زندگی مشترک رابطه منفی و معنا دار و دو متغیر سطح تحصیلات و زمان صرف شده برای ورزش روزانه رابطه مثبت و معنا دار با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی داشتند. همچنین، نتایج حاکی از آن بود که بین میانگین کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان بر حسب متغیرهای وضعیت تأهل، سرپرستی خانوار، داشتن بیمه و انجام دادن معاینات دوره ای پزشکی تفاوت معنا داری وجود داشت. در نهایت، شش مؤلفه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت شامل مدیریت تغذیه، حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری سلامتی، ورزش و فعالیت بدنی، مدیریت استرس و ارزشمند بودن زندگی 57 درصد از واریانس کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان روستایی را تبیین کردند.
رابطه علّی افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان رحم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
512 - 533
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه علّی افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان در زنان مبتلا به سرطان رحم بود. روش پژوهش: در این مطالعه توصیفی همبستگی، جامعه آماری را کلیه زنان مبتلا به سرطان رحم شهر مشهد در سال 1400 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 261 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت وبر (1992)، افسردگی بک (1996)، خستگی مزمن چالدر و همکاران (1993) و تبعیت از درمان سیدفاطمی، رفیعی، حاجی زاده و مدانلو (۱۳۹۷) بودند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل تحلیل مسیر با کمک نرم افزار SPSS-27 و AMOS-25 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد رابطه بین افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت؛ بین افسردگی با خستگی مزمن؛ بین خستگی مزمن با تبعیت از درمان؛ بین تبعیت از درمان با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت رابطه معنادار وجود داشت (p<0.01)؛ همچنین، مسیر غیرمستقیم افسردگی با کیفیت زندگی مرتبط با سلامت با نقش میانجی گری زنجیری خستگی مزمن و تبعیت از درمان معنادار شدند (p<0.01). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت زنان مبتلا به سرطان رحم محسوب می شود.
ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در نوجوانان مبتلابه بیماری قلبی مادرزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۰)
490 - 508
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت نوجوانان ایرانی مبتلابه بیماری های قلبی مادرزادی بود. شرکت کنندگان 180 نفر نوجوانان 13 تا 18 سال مبتلابه بیماری های قلبی مادرزادی و والدین آن ها که مراجعه کننده به بیمارستان تخصصی قلب شهید رجایی بودند. ابزار پژوهش پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (PedsQL™) و کیفیت زندگی نسخه عمومی (PedsQL™) و بخش اضطراب فراگیر پرسشنامه CSI-4 استفاده شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تحلیل عاملی اکتشافی، آلفا کرونباخ و همبستگی پیرسون برای بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه استفاده شد. یافته های تحلیل عاملی اکتشافی حاکی از 7 عامل در پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت گزارش نوجوان و پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت گزارش پروکسی بود.. پرسشنامه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت نسخه نوجوان و پروکسی از روایی و اعتبار قابل قبولی در جامعه ایرانی برخوردار است و می تواند در ارزیابی کیفیت زندگی آن ها مورداستفاده قرار گیرد.
ارائه مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
353 - 377
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی بود. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بودند که به بیمارستان های شهر تنکابن و رامسر مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 350 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (باروگز و همکاران، 2004)، ادراک بیماری (واینمن و همکاران، 1996)، رفتارهای خودمراقبتی (توبرت و همکاران، 2000)، شاخص توده بدنی و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی به دست آمد. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل ساختاری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بر اساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سطح تحصیلات، سن شروع بیماری، طول مدت بیماری) با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی با داده های تجربی برازش دارد. نتیجه گیری: بنابراین، ازآنجاکه کیفیت زندگی برآیند مهم سلامتی به شمار می رود، ضرورت دارد که به عنوان یک موضوع اصلی در مراقبت از بیماران مختلف ازجمله بیماران مبتلابه دیابت موردتوجه قرار گیرد.