محمدرضا زربخش بحری

محمدرضا زربخش بحری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

ارائه الگوی اعتماد در زوجین آسیبدیده از خیانت براساس طرحوارههای هیجانی با میانجیگری الگوهای ارتباطی و ابرازگری هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرازگری هیجانی اعتماد زوجین الگوهای ارتباطی خیانت طرحواره های هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۳۰
زمینه: اعتماد میان زوجین یکی از اصلی ترین ارکان تشکیل خانواده است و زوجین آسیب دیده از خیانت برای ترمیم روابط زوجی، بیش از هرچیزی نیاز ساختن اعتماد دارند. بررسی ادبیات این حوزه بیانگر فقدان الگوی بومی برای ایجاد اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت است. هدف: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف ارائه الگوی اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت بر اساس طرحواره های هیجانی با میانجی گری الگوهای ارتباطی و ابرازگری هیجانی انجام شد. روش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود که در قالب مدل یابی ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین آسیب دیده از خیانت تشکیل داده که به مراکز مشاوره شهرستان های نوشهر، چالوس و تنکابن در فاصله زمانی اردیبهشت تا مرداد 1400 مراجعه کردند. نمونه تحقیق 300 نفر از زنان و مردان آسیب دیده از خیانت بودند (240 زن و 60 مرد) که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های اعتماد زوجین (رمپل و همکاران، 1985)، طرحواره هیجانی (لیهی، 2002)، الگوهای ارتباطی (کریستنسن و سالاوی، 1984) و ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990) پاسخ دادند. داده های حاصل با روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، مدل مفهومی ارائه شده از برازش مطلوب برخوردار بوده و مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد طرحواره های سازگارانه و ناسازگارانه بر الگوهای ارتباطی، ابرازگری هیجانی و اعتماد زوجین اثر مستقیم و معنی داری دارد (05/0 >P)؛ همچنین در خصوص اثرهای غیر مستقیم، طرحواره های سازگارانه از طریق ابراز هیجان مثبت و طرحواره های ناسازگارانه با میانجی گری ابراز هیجان مثبت و ابراز صمیمیت بر اعتماد زوجین اثر غیرمستقیم و معنی داری داشت (01/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به برجسته بودن نقش اعتماد، و مخصوصاً ترمیم اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت توصیه می شود، از نتایج این پژوهش؛ به منظور طراحی و برنامه ریزی یک الگوی مداخله ای روانشناختی با هدف ارتقای اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت در راستای بهبود سطح طرحواره های هیجانی سازگارانه، الگوهای ارتباطی مثبت و ابرازگری هیجانی مثبت و مؤثر استفاده شود.
۲.

مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش اثربخشی راهبردهای مدیریت هیجان طرح واره درمانی زوج درمانی هیجان مدار بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰ تعداد دانلود : ۴۶
مقدمه: روابط زوجین همواره می تواند با مشکلات متعددی روبرو شود و روابط آنان را مبهم نماید که برای مقابله با آن ها مداخلات درمانی زیادی برای کاهش مشکلات و افزایش روابط زناشویی پیشنهاد شده است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و درمان هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین انجام شد. روش ها : روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بسط یافته همراه با پیگیری بود. برای انجام این پژوهش 30 زوج دارای مشکلات ارتباطی به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل، قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین استفاده شد. سپس مداخلات آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار، به مدت10جلسه برای هردو گروه آزمایش اعمال شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزارspss-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فرضیه پژوهشی مبنی بر اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر طرح واره درمانی و زوج درمانی هیجان مدار بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین، مورد تأیید قرار گرفته است و هر دو مداخله در مراحل پس آزمون و پیگیری بر بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین تأثیر مثبت و معنادار داشتند(0/01>p). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی حاکی از آن بود که میزان اثربخشی مداخله طرح واره درمانی بر بازسازی الگوهای ارتباطی، بیشتر از زوج درمانی هیجان مدار بود(0/01>p). لذا رویکرد طرح واره درمانی می تواند در بازسازی الگوهای ارتباطی زوجین به عنوان یک روش کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. نتیجه گیری: هر دو رویکرد بر بهبود الگوهای ارتباطی زوجین اثربخش است. اما اثربخشی طرح واره درمانی کارآمدتر از زوج درمانی هیجان مدار است.
۳.

ارائه مدل ساختاری کیفیت زندگی بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی استرس ادراک شده ویژگی های شخصیتی زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۹
زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی از کیفیت زندگی مطلوبی برخوردار نیستند و عوامل متعددی را به عنوان پیش بینی کننده های این امر عنوان می کنند. در مورد نقش استرس ادراک شده و ویژگی های شخصیتی در کیفیت زندگی این زنان، خلاء پژوهشی وجود دارد، ازاین رو پرداختن به متغیرهای مذکور در قالب یک مدل ساختاری بر روی زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف از انجام این پژوهش، ارائه مدل ساختاری کیفیت زندگی بر اساس استرس ادراک شده با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی بود. روش: روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مراجعهکننده به کلینیک های مشاوره و خدمات روانشناختی، مراکز بهداشت و مطب های متخصصان زنان و زایمان با تشخیص ابتلا به سندروم پیش از قاعدگی در مناطق غرب شهر تهران در بازه زمانی دی ماه تا اسفندماه سال 1400 بود. از بین زنان جامعه آماری، با روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 419 نفر انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش شامل پرسشنامه های سندروم پیش از قاعدگی (استاینر و همکاران، 2003)، استرس ادراک شده (کوهن و همکاران، 1983)، کیفیت زندگی (ویر و شربورن، 1992) و فرم کوتاه آزمون 5 عاملی نئو (کاستا و مک کری، 1992) بود. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV25 و AMOSV24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد رابطه روان رنجوری با استرس ادراک شده، مثبت و با کیفیت زندگی، منفی و معنی داری بود، اما سایر ویژگی های شخصیتی با مؤلفه های استرس ادراک شده، رابطه منفی و با مؤلفه های کیفیت زندگی، رابطه مثبت و معنی داری داشتند (01/0 >P). هم چنین اثر استرس ادراک شده بر کیفیت زندگی، منفی و معنادار بود (01/0 >P). علاوه بر این، از بین صفات شخصیتی، اثر ضریب مسیر بین وظیفه شناسی، توافق پذیری و برون گرایی بر کیفیت زندگی و روان رنجوری بر کیفیت زندگی منفی و معنی داری بود (01/0 >(P. افزون بر آن، ضریب مسیر غیرمستقیم بین استرس ادراک شده با کیفیت زندگی از طریق وظیفه شناسی، روان رنجوری و برون گرایی نیز منفی و معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت که مدل کیفیت زندگی زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی از برازش مطلوبی برخوردار است، ازاین رو آگاهی متخصصان حوزه های روانشناسی، مشاوره و سلامت از این مدل می تواند در جهت ارتقای کیفیت زندگی این دسته زنان بسیار مؤثر و کمک کننده باشد.
۴.

مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی براساس تجربه ترومای کودکی و سبک دلبستگی با نقش میانجی ذهنی سازی در مراجعین کلینیک روان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانگان شخصیت مرزی ترومای کودکی سبک دلبستگی ذهنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
زمینه: نقش ترومای دوران کودکی در ایجاد اختلال شخصیت مرزی مدت ها مورد مطالعه قرار گرفته است. دقیق ترین مدل های نظری چندعاملی هستند و طیفی از عوامل از جمله ترومای دوران کودکی، سبک های دلبستگی و توانایی ذهنیت سازی را برای توضیح مسیرهای تکاملی اختلال شخصیت مرزی در نظر می گیرند. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی بر اساس تجربه ترومای کودکی و سبک دلبستگی با نقش میانجی ذهنی سازی، انجام شد. روش: این پژوهش جزء تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی بود که در جامعه آماری افراد با تشخیص نشانگان شخصیت مرزی مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی بیمارستان امام حسین شهر کرج در سال 1401 انجام شد. تعداد 319 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه شخصیت مرزی (لیشنرنیگ، 1999)، پرسشنامه سبک دلبستگی (کولینز و رید، 1990)، پرسشنامه تجربه ترومای کودکی (برن استین و همکاران، 2003) و پرسشنامه ذهنی سازی (دیمتری جویس و همکاران، 2018) بود. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری نشان داد تجربه ترومای کودکی (0/79 =β؛ 0/01 >P)، سبک های دلبستگی اجتنابی (0/61 =β؛ 0/01>P) و اضطرابی (0/68 =β؛ 0/01 >P) بر نشانگان شخصیت مرزی تأثیر مثبت و معنادار داشته و سبک دلبستگی ایمن (0/62- =β؛ 0/01 >P) و ذهنی سازی (0/77- =β؛ 0/01 >P) بر نشانگان شخصیت مرزی تأثیر منفی و معنادار دارند. نتیجه گیری: این نتایج این می تواند برای متخصصان بالینی در زمینه درمان اختلال شخصیت مرزی کمک کننده باشد و با در نظر گرفتن نقش عوامل پیش بین در این بیماران، درمان های کارآمدی را برنامه ریزی کنند
۵.

اثربخشی بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

کلیدواژه‌ها: مصاحبه انگیزشی درمان پذیرش و تعهد درمان متمرکز بر شفقت مولتیپل اسکلروزیس اضطراب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۹۶
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر طرح پژوهشی نیمه آزمایشی با گروه گواه و پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری بود. 40 نفر از زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به انجمن ام اس شهر تهران در سال 1399 با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و از طریق جایگزینی تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند (هر گروه 20 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، پرسشنامه تحمل ناکامی و پرسشنامه اضطراب سلامت بیماران مبتلا به ام اس به دست آمد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین میانگین متغیرهای مورد بررسی در مرحله پیش آزمون بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت که بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر تحمل ناکامی (20/8327=F، 001/0P>) و اضطراب سلامت (8/7816=F، 001/0P >) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس موثر بوده است. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که بسته ی آموزشی مبتنی بر مصاحبه انگیزشی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت می تواند در بهبود تحمل ناکامی و اضطراب سلامت در بیماران زن مبتلا به ام اس موثر باشد.
۶.

اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش کارکردهای اجرایی دانش هیجانی همدلی خودکنترلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۹۱
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی بر دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین انجام گرفت. پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کودکان دوره ابتدایی دارای خودکنترلی پایین شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. در این پژوهش تعداد 26 کودک دارای خودکنترلی پایین با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و با روش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش آموزش کارکردهای اجرایی را طی دو ماه در 8 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودکنترلی کودکان (CSQ) (کندال و ویلکاکس، 1979)، پرسشنامه دانش هیجانی (EKQ) (ریفی و همکاران، 2007) و مقیاس همدلی (ES) (جولیف و فارینگتون، 2006) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی بونفرنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش کارکردهای اجرایی بر دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین تأثیر معنادار دارد (001/0>p). بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش کارکردهای اجرایی با بهره گیری از فنونی همانند افزایش توجه، تمرکز و دقت، سازماندهی فعالیت ها بازداری پاسخ و کنترل تکانشگری می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت افزایش دانش هیجانی و همدلی کودکان دارای خودکنترلی پایین مورد استفاده قرار گیرد.
۷.

اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت بر اساس طرحواره های هیجانی با میانجیگری ابرازگری هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرازگری هیجانی اعتماد زوجین خیانت زناشویی طرحواره های هیجانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۵۷
هدف از پژوهش حاضر ارائه الگوی اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت بر اساس طرحواره های هیجانی با میانجیگری ابرازگری هیجانی بود. پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین آسیب دیده از خیانت تشکیل داده که به مراکز مشاوره شهرستان های نوشهر، چالوس و تنکابن در فاصله زمانی اردیبهشت تا مرداد 1400 مراجعه کردند. از بین افراد مراجعه کننده تعداد 150 زوج (300 نفر) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های اعتماد زوجین (IRS) رمپل و همکاران (1985)، طرحواره هیجانی (LESS) لیهی (2002) و ابرازگری هیجانی (EEQ) کینگ و امونز (1990) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد طرحواره های سازگارانه و ناسازگارانه به صورت مستقیم بر اعتماد زوجین اثر معنی داری دارند (05/0>P)؛ همچنین طرحواره های سازگارانه با میانجی گری ابراز هیجان مثبت و طرحواره های ناسازگارانه از طریق ابراز هیجان مثبت و ابراز صمیمیت بر اعتماد زوجین اثر غیرمستقیم و معنی داری داشتند (01/0>P). بنابراین می توان گفت مدل اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت بر اساس طرحواره های هیجانی با نقش میانجیگری ابرازگری هیجانی از برازش مطلوبی برخوردار است و استفاده از این مدل می تواند در جهت آگاهی از روابط فرازناشویی به متحصصان کمک کننده باشد.
۸.

معادلات ساختاری رابطه بین نیازهای روانشناختی کارکنان زن و مرد با تجربه غرقه شدن در کار با میانجی گری تعهد سازمانی

کلیدواژه‌ها: نیازهای روانشناختی تعهد سازمانی کارکنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۶۸
زمینه و هدف: هر سازمان دولتی و تجاری برای حفظ ارزشمندترین کارکنان خود به چالش کشیده خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف معادلات ساختاری رابطه بین نیاز های روانشناختی کارکنان با تجربه غرقه شدن در کار با میانجی گری تعهد سازمانی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و از روش معادلات ساختاری استفاده شده است. کلیه کارکنان دانشگاه های آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 1399-1400 جامعه آماری پژوهش حاضر را تشکیل می دادند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 339 نفر از کارکنان به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه تجربه غرقه شدن در کار (طلابیگی، 1393)، نیازهای روانشناختی (دسی و رایان، 2000) و پرسشنامه تعهدسازمانی (آلن و مایر، 1997) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS 24 و AMOS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که بین نیاز های روانشناختی کارکنان با تجربه غرقه شدن در کار و تعهد سازمانی سازمان رابطه معناداری به صورت مثبت و مستقیم وجود دارد(05/0 ≥P). همچنین نتایج تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که تعهد سازمانی، رابطه بین نیاز های روانشناختی کارکنان با تجربه غرقه شدن در کار را میانجی گری می کند(05/0 ≥P).نتیجه گیری: توجه و تاکید به ارتقای تعهد سازمانی، می تواند به ایجاد تصویری واضح و روشن از نیروی انسانی موثر با نیازهای روانشناختی مناسب و تجربه غرقه شدن در کار کمک نماید.
۹.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و نشانگان تیپ شخصیتی نوع D در بیماران قلبی دارای ICD

کلیدواژه‌ها: درمان ذهن آگاهی تنظیم هیجان شخصیت بیماران قلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۸
زمینه و هدف: امروزه بیماری های قلبی یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در اکثر کشورهای جهان به شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان و نشانگان تیپ شخصیتی نوع D در بیماران قلبی دارای ICD انجام شد. روش پژوهش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی 658 دانش آموز پسر متوسطه اول پایه نهم در 5 مدرسه دولتی شهر بابل در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 30 (9 متغیر مشاهده شده در مدل)، و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص 300 نفر به عنوان حجم نمونه به روش دردسترس انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به بازی های آنلاین وانگ و چانگ (2002)، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و رایان (2000) و پرسشنامه کیفیت زندگی اسلامی نژاد محمدنامقی و همکاران (1394) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری مبتنی بر معادلات رگرسیون انجام شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجان (94/28=F، 05/0>P) و نشانگان تیپ شخصیتی نوع D (66/4=F، 05/0>P) در بیماران قلبی دارای ICD مؤثر است. این نتایج در پیگیری سه ماهه ماندگار بودند. نتیجه گیری: با توجه به بار اقتصادی، اجتماعی و روانی که بیماری قلبی بر افراد، خانواده ها و جامعه تحمیل می کند، نتایج این تحقیق می تواند برای بیماران قلبی، متخصصان سلامت و سلامت روان امیدوارکننده باشد.
۱۰.

ارائه مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دیابت نوع دو ادراک بیماری BMI ویژگی های جمعیت شناختی رفتارهای خودمراقبتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۵
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی بود. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بودند که به بیمارستان های شهر تنکابن و رامسر مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 350 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (باروگز و همکاران، 2004)، ادراک بیماری (واینمن و همکاران، 1996)، رفتارهای خودمراقبتی (توبرت و همکاران، 2000)، شاخص توده بدنی و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی به دست آمد. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل ساختاری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بر اساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سطح تحصیلات، سن شروع بیماری، طول مدت بیماری) با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی با داده های تجربی برازش دارد. نتیجه گیری: بنابراین، ازآنجاکه کیفیت زندگی برآیند مهم سلامتی به شمار می رود، ضرورت دارد که به عنوان یک موضوع اصلی در مراقبت از بیماران مختلف ازجمله بیماران مبتلابه دیابت موردتوجه قرار گیرد.
۱۱.

نقش میانجی سبک خوردن در رابطه بین افسردگی، اضطراب، استرس و تکانشگری با اختلال خوردن افراد چاق

کلیدواژه‌ها: افسردگی اضطراب تکانشگری اختلال خوردن سبک های خوردن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۲۱۸
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین افسردگی ، اضطراب ، استرس و تکانشگری با اختلال خوردن افراد چاق با میانجیگری سبک خوردن بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود.  جامعه آماری شامل کلیه کسانی که BMI  بالاتراز حد نرمال داشتند و به مراکز رژیم درمانی و یا تغذیه در شهر تنکابن مراجعه کردند، بود که تعداد150 نفر از زنان و مردان  به شیوه هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه رفتار غذا خوردن داچ ، پرسشنامه نگرش های خوردن، مقیاس تکانشگری بارات و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21 - DASS بود. با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزار PLS داده های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که بین افسردگی، اضطراب ، استرس و تکانشگری با اختلال خوردن افراد چاق با میانجیگری سبک خوردن رابطه معنی دار وجود دارد و همچنین متغیرهای افسردگی، اضطراب، استرس و تکانشگری با اختلالات خوردن رابطه مستقیم و معنی دار دارند. نتیجه گیری : نتایج حاکی از این بود که هر چقدر مؤلفه های آسیب روانشناختی در فرد بالاتر باشد میزان ابتلا به اختلال خوردن در او افزایش می یابد .
۱۲.

رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه؛ مورد مطالعه: زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ماسال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمایت اجتماعی ادراک شده امید سازگاری پس از طلاق زنان مطلقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۱۰۰
مقاله با هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه انجام یافته. جامعه آماری شامل 192 زنان مطلقه تحت پوشش کمیته امداد که از بین آن ها 150 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی و همبستگی بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، پرسشنامه امید اشنایدر و همکاران (1991) و مقیاس سازگاری طلاق توسط فیشر (1976) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره انجام یافت. یافته ها نشان داد: بین حمایت اجتماعی ادراک شده و امید با سازگاری پس از طلاق در بین زنان مطلقه رابطه مثبت و معناداری01/0P< وجود دارد و این دو متغیر توانستند که 53 درصد از تغییرات سازگاری پس از طلاق را تبیین نمایند. نتیجه: زنان مطلقه ای که از منابع حمایتی لازم برخوردارند و امیدوار هستند بهتر می توانند به سازگاری پس از طلاق دست یابند.
۱۳.

تدوین مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار براساس ترومای فردی و ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک های دلبستگی

کلیدواژه‌ها: ترومای فردی و اجتماعی سبک دلبستگی طرحواره های ناسازگار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۷۱
زمینه و هدف: ورود به دانشگاه همواره با دامنه ای از منابع فشارزای تحصیلی، مالی، ارتباطی، اجتماعی و گاهی دوری از خانواده همراه است. مطالعه حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار براساس ترومای فردی و ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک های دلبستگی انجام شد. روش پژوهش: روش مطالعه از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه آماری شامل 380 نفر از دانشجویان بودند که به شکل دردسترس و مبتنی بر وب انتخاب شدند. از پرسشنامه سبک دلبستگی هازان و شاور (1987)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1998)، پرسشنامه تجربه ترومای کودکی برنشتاین و همکاران (2003) و پرسشنامه محقق ساخته ترومای اجتماعی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ترومای فردی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک دلبستگی ایمن تأثیر دارد (01/0>P)؛ ترومای فردی با میانجی گری سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا بر طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر ندارند (05/0<P)؛ ترومای اجتماعی بر طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی تأثیر دارد (01/0>P)؛ ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک دلبستگی دوسوگرا بر طرحواره های ناسازگار اولیه تأثیر ندارد (05/0<P). نتیجه گیری: نتایج نشان داد مدل ساختاری طرحواره های ناسازگار براساس ترومای فردی و ترومای اجتماعی با میانجی گری سبک های دلبستگی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج از برازش کافی برخوردار است؛ بنابراین، فراهم سازی محیط مناسب از دوران کودکی می تواند کمک شایانی به کاهش اختلالات روانی و شخصیتی در جامعه کند
۱۴.

مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی براساس تجربه ترومای کودکی و بد تنظیمی هیجان با نقش میانجی ذهنی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت مرزی تجربه ترومای کودکی تنظیم هیجان ذهنی سازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین برازش مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی براساس تجربه ترومای کودکی و بد تنظیمی هیجان با نقش میانجی ذهنی سازی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیک روان پزشکی بیمارستان امام حسین شهر کرج بود. نمونه گیری به صورت دردسترس انجام شد و حجم نمونه بر اساس نظر کلاین (2016)، 330 نفر برآورد گردید که پس از حذف پرسشنامه های مخدوش اطلاعات 319 نفر مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس شخصیت مرزی لیچسنرینگ (1999)، پرسش نامه بدتنظیمی هیجان گراتز و رومر (2004)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی برن استین و همکاران (2003) و پرسشنامه ذهنی سازی دیمتریجویس و همکاران (2018) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد مدل ساختاری ارایه شده از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد تجربه ترومای کودکی بر نشانگان شخصیت مرزی اثر مستقیم دارد (79/0=β؛ 001/0>P). همچنین بد تنظیمی هیجان بر نشانگان شخصیت مرزی اثر مستقیم دارد (76/0=β؛ 001/0>P). تجربه ترومای کودکی (81/0=β؛ 001/0>P) و بد تنطیمی هیجانی (73/0=β؛ 001/0>P) از طریق میانجی گری ذهن سازی اثر غیرمستقیم بر نشانگان شخصیت مرزی دارند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت مدل ساختاری نشانگان شخصیت مرزی براساس تجربه ترومای کودکی و بد تنظیمی هیجان با نقش میانجی ذهنی سازی از برازش مناسب برخوردار است
۱۵.

مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش و زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تعهدزناشویی و انگیزه های بین فردی زوجین آسیب دیده از روابط فرازناشویی

کلیدواژه‌ها: طرحواره درمانی غنی سازی ارتباطی پذیرش زوج درمانی سیستمی تلفیقی تعهدزناشویی انگیزه های بین فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۱۴۲
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش و زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تعهدزناشویی و انگیزه های بین فردی زوجین آسیب دیده از روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون سه گروهی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بابل در نه ماهه اول سال 1398 بود. به منظور انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، ابتدا 45 نفر انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش اول و دوم و گروه گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 نفر). ابزار پژوهش مقیاس های انگیزه های بین فردی مرتبط با آسیب مک کولئوگ و همکاران(1998) و تعهد زناشویی آدامز و جونز(1997)، استفاده شد. مداخله طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش لئو و مک کی (2012) و پروتکل زوج درمانی سیستمی تلفیقی فلدمن (1990) در 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس و با استفاده و نرم افزار SPSS22 در سطح معناداری 05/0 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های آماری نشان داد هر دو رویکرد درمانی مورد استفاده در بهبود تعهدزناشویی و انگیزه های بین فردی شرکت کنندگان موثر بوده است (05/0< P)، طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش نسبت به زوج درمانی سیستمی تلفیقی فلدمن به طور معناداری بر تعهد زناشویی زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی اثربخش تر بود (05/0< P). همچنین بین اثربخشی طرحواره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش و زوج درمانی سیستمی تلفیقی فلدمن بر انگیزه های بین فردی تفاوت معنادار مشاهده نشد. نتیجه گیری: مراکز مشاوره و کلینیک های خانواده در مورد زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی که در معرض پیامدهای روانشناختی پس از خیانت هستند می توانند از این دو رویکرد با اولویت مشاوره و رواندرمانی گروهی استفاده کنند.
۱۶.

مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای تنظیم هیجان رضایت زناشویی ویژگی های شخصیتی سندروم پیش از قاعدگی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۸۲
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل ساختاری رضایت زناشویی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجان با نقش میانجی گری ویژگی های شخصیتی در زنان مبتلا به سندروم پیش از قاعدگی بود. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی، مراکز بهداشت و متخصصین زنان و زایمان با تشخیص ابتلا به سندروم پیش از قاعدگی غرب تهران در سال 1400 بود. تعداد 410 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های رضایت زناشویی (ENRICH) انریچ (1989)، راهبردهای تنظیم هیجانی (CERQ-P) گارنفسکی و همکاران (2002) و ویژگی های شخصیتی (NEO-FFI) کاستا و مک کری (1992) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان و رضایت زناشویی (001/0>p) مثبت و ضریب مسیر کل بین راهبردهای غیر انطباقی و رضایت زناشویی (05/0>p) منفی و معنی دار بود. همچنین ضریب مسیر غیر مستقیم بین راهبردهای غیر انطباقی با رضایت زناشویی تنها از طریق روان رنجورخویی (01/0>p) معنادار بود و ضریب مسیر غیر مستقیم بین راهبردهای انطباقی تنظیم هیجانی با رضایت زناشویی از طریق وظیفه شناسی (01/0>p)، برونگرایی (01/0>p) و روان رنجورخویی (01/0>p) معنادار بود. بنابراین می توان گفت مدل رضایت زناشویی زنان دارای سندروم پیش از قاعدگی بر اساس راهبردهای تنظیم هیجانی و ویژگی های شخصیتی از برازش مطلوبی برخوردار است و استفاده از این مدل می تواند در جهت آگاهی از سندروم پیش از قاعدگی به متحصصان کمک کننده باشد.
۱۷.

اثربخشی زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تمایزیافتگی و دلزدگی زناشویی زوجین آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی سیستمی تلفیقی تمایزیافتگی دلزدگی زناشویی روابط فرازناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۲
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تمایزیافتگی و دلزدگی زناشویی زوجین آسیب دیده از روابط فرازناشویی انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بابل در نه ماهه اول سال 1398 بودند. تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار گرفتند. سپس افراد گروه آزمایش پروتکل زوج درمانی سیستمی تلفیقی فلدمن (1990) را در 12 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند و گروه گواه نیز آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (1996) و پرسشنامه تمایز یافتگی خود اسکورون و فرید لندر (1989) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تمایزیافتگی (01/30=F، 001/0>P) و دلزدگی زناشویی (86/78=F، 001/0>P) زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی در مرحله پس آزمون تاثیر معنادار داشت. همچنین اثربخشی زوج درمانی سیستمی تلفیقی بر تمایزیافتگی و دلزدگی زناشویی در مرحله پیگیری نیز تداوم داشت (05/0P<). نتیجه گیری: با توجه به یافته ها این پژوهش می توان از طریق زوج درمانی سیستمی تلفیقی به شیوه گروهی به بهبود تمایزیافتگی و دلزدگی زناشویی در زنان آسیب دیده از روابط فرازناشویی کمک نمود.
۱۸.

نقش واسطه ای مؤلفه های افق ازدواج در رابطه بین سبک های دلبستگی با نگرش نسبت به ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک های دلبستگی نگرش نسبت به ازدواج مؤلفه های افق ازدواج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۶۹
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای مؤلفه های افق ازدواج در رابطه بین سبک های دلبستگی با نگرش نسبت به ازدواج بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دختران مجرد اصفهان بود که در طی یک فراخوان در فضای مجازی با توجه به هدف تحقیق تعداد 265 نفر اعلام آمادگی کردند و سپس لینک پرسشنامه های سبک های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990)، نگرش و انتظارات از ازدواج براتن و روزن (2012)، اهمیت ازدواج بلت (2016)، سن مورد انتظار ازدواج ویلوغبی (2014) و آمادگی ازدواج جانسون، اندرسون و استیث (2011) برای آن ها ارسال شد و نهایتاٌ داده های 250 نفر به عنوان نمونه نهایی با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل مسیر با نرم افزار AMOS-24 و SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: الگوی معادلات ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن (231/0-=β، 05/0=P) اهمیت ازدواج (350/0=β، 05/0=P) آمادگی ازدواج (373/0=β، 05/0=P) و زمان بندی ازدواج (281/0=β، 05/0=P) و سبک دلبستگی اجتنابی (202/0-=β، 05/0=P) و ناایمن (140/0-=β، 05/0=P) با نگرش به ازدواج دختران رابطه معناداری دارند. نتیجه گیری: شکل گیری سبک دلبستگی ایمن همراه با یک فرآیند شناختی مبنی بر آماده بودن برای ازدواج، بر ایجاد نگرش مثبت به ازدواج در دختران مؤثر بوده و به همین ترتیب الگوهای ناسالم دلبستگی بر فرآیندهای شناختی مؤثر بر ازدواج و نگرش به آن تأثیر منفی دارد.
۱۹.

ارزیابی مدل ساختاری پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه بر اساس ترومای دوران کودکی با میانجی گری سبک های دلبستگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترومای کودکی دلبستگی طرحواره های ناسازگار اولیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۸
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی ارزیابی مدل ساختاری پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه بر اساس ترومای دوران کودکی با میانجی گری سبک های دلبستگی در دانشجویان انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. به این منظور تعداد 380 نفر از این افراد به روش نمونه گیری در دسترس (شیوه آنلاین) انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره یانگ نسخه سوم (YSQ-S3) یانگ و براون (2005)، فرم کوتاه پرسشنامه ترومای دوران کودکی (CTQ-SF) برنشتاین و همکاران (2003) و پرسشنامه سبک های دلبستگی (ASQ) هازن و شاور (1987) پاسخ دادند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین ترومای کودکی و سبک های دلبستگی با طرحواره های ناسازگار اولیه همبستگی معناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیر غیرمستقیم ترومای کودکی از طریق نقش میانجی سبک های دلبستگی بر طرحواره های ناسازگار اولیه معنادار بود (072/0=RMSEA، 935/0=CFI، 968/0=AGFI، 911/0=IFI و 05/0>P-value). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود و بر این اساس می توان از نتایج پژوهش حاضر برای تبیین عوامل موثر بر طرحواره های ناسازگار اولیه و همچنین به عنوان الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از طرحوار ه های ناسازگار اولیه در دانشجویان بهره برد.
۲۰.

مقایسه میزان محرومیت کشیدگی جنسی در جامعه «ایرانی» و «امریکایی - اروپایی » و رابطه آن با اضطراب، افسردگی و انگیزه پیشرفت

تعداد بازدید : ۲۴۲۵ تعداد دانلود : ۱۵۱
زمینه و هدف: یکی از جنبه های مهم مفهوم سلامت، سلامت روان است و در این میان سلامت جنسی نه تنها نشانه ای از سلامت روانی است، بلکه اختلال در آن سلامت بدنی را نیز به شدت تحت تاثیر قرار می دهد . هدف این پژوهش، مقایسه میزان محرومیت کشیدگی جنسی در دو جامعه ایرانی و اروپایی- امریکایی و رابطه آن با میزان اضطراب، افسردگی و انگیزه پیشرفت بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش علی مقایسه ای پس رویدادی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 219 آزمودنی 25 تا 55 ساله، با سطوح تحصیلی متوسطه به بالا، شامل 61 مرد و 51 زن ایرانی و 50 مرد و 57 زن از کشورهای اروپایی- امریکایی، به روش داوطلبانه به پرسشنامه پاسخ دادند. در این پژوهش، از پرسشنامه محقق ساخته سنجش شدت عوامل بسترساز محرومیت جنسی، پرسشنامه انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس (1970)، پرسشنامه افسردگی (بک، 1978) و مقیاس اضطراب تعامل اجتماعی (ماتیک و همکاران، 1998) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) تحلیل شد. یافته ها: مقایسه میانگین و انحراف معیار شدت عوامل بسترساز محرومیت جنسی در دو گروه پژوهش نشان داد که میزان شدت این عوامل و در نتیجه میزان محرومیت مزبور در جامعه ایرانی، از جامعه امریکایی اروپایی بیشتر است (01/0> p ). همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که نمونه های ایرانی در تمام مؤلفه ها نمرات بیشتری داشتند (01/0> p ). نتیجه گیری: این نوع محرومیت محصول کهن الگوها و در نتیجه فرهنگ منحصربفرد ایرانی است تبعاتی در بینش ها و رفتارهای جامعه ایرانی دربرداشته و رابطه ای با دستورات و ارزش های دین اسلام ندارد. کاربرد یافته های این پژوهش، منظور نمودن مفاهیم به دست آمده در برنامه ریزی های بلند مدت آموزشی و فرهنگی است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان