مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
BMI
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از بررسی ویژگیهای آنتروپومتریکی و فیزیولوژیکی (زیست حرکتی) تکواندوکاران برتر زن ایرانی و تعیین ارتباط بین این ویژگی ها با موفقیت های آنان. بدین منظور 25 تکواندوکار زن برتر نمونه آماری پژوهش، از بین دعوت شدگان به اردوی تیم ملی و اعضای تیم ملی انتخاب شدند. برای ارزیابی ویژگی های آنتروپومتری از شاخص های قد، وزن، درصد چربی بدن، شاخصهای توده بدنی، طول دست و طول پا؛ برای ارزیابی ویژگی های فیزیولوژیکی از شاخصهای چابکی (9×4 متر)، انعطاف پذیری به جلو (آزمون خمش به جلو)، سرعت (آزمون دو 20 متر)، تعادل (آزمون استورک)، عکس العمل (آزمون سنجش عکس العمل)، توان هوازی (آزمون شاتل ران) و توان بی هوازی (آزمون بوسکو) استفاده شد. موفقیت تکواندوکاران با توجه به مقامهای کسب شده در مسابقات ملی، بین المللی و آسیایی در 3 سال گذشته ارزش گذاری شد. برای کنترل متغیر تعداد مسابقات انجام شده توسط هر ورزشکار، میانگین مرکب امتیاز به دست آمده برای هر ورزشکار در 3 سال گذشته، نمره موفقیت وی در نظر گرفته شد. از آمار توصیفی در محاسبه میانگین، میانه، انحراف استاندارد و از روش همبستگی پیرسون برای تعیین میزان ارتباط این ویژگیها با موفقیت تکواندوکاران استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که ارتباط معناداری بین BMI، سرعت، توان بی هوازی، چابکی، درصد چربی و زمان عکس العمل با موفقیت زنان تکواندوکار برتر وجود دارد.
رابطه کم وزنی و اضافه وزن با آمادگی جسمانی و وضعیت اجتماعی - اقتصادی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه کم وزنی و اضافه وزن با آمادگی جسمانی و وضعیت اجتماعی – اقتصادی دانش آموزان بود. به این منظور 384 دانش آموز پسر و دختر مقاطع دبستان، راهنمایی و دبیرستان شهرستان اراک (با میانگین سن 6/3± 5/12 سال، وزن 4/13± 48/51 کیلوگرم و قد 27/11±163 سانتیمتر) به طور تصادفی به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. برای تعیین کم وزنی و اضافه وزن از BMI – Cut off و صدک های آن استفاده شد. به این صورت که اگر BMI کوچک تر یا مساوی نقطه 15 درصد باشد، فرد کم وزن و اگر بین نقطه 15 تا 85 درصد باشد، فرد در رده وزنی قابل قبول است. اگر BMI بین نقطه 85 تا 95 درصد باشد، فرد اضافه وزن دارد و اگر BMI بزرگ تر از نقطه 95 درصد باشد، فرد چاق است. برای بررسی وضعیت آمادگی جسمانی از شاخص های استقامت عضلانی (دراز و نشست)، توان انفجاری (پرش ارتفاع)، انعطاف پذیری (رساندن دست در حالت نشسته به پا)، چابکی (دوی 4 ´ 9 متر) و استقامت قلبی تنفسی (دو 540 متر) و برای بررسی وضعیت اجتماعی اقتصادی خانواده ها از پرسشنامه وضعیت اجتماعی اقتصادی استفاده شد. در پژوهش حاضر، از ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی ارتباط بین کم وزنی و اضافه وزن با وضعیت اجتماعی، اقتصادی و از روش ضریب همبستگی اسپیرمن برای بررسی ارتباط بین آمادگی جسمانی با کم وزنی و اضافه وزن و همچنین ارتباط آن با وضعیت اجتماعی – اقتصادی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، بین کم وزنی با آمادگی جسمانی دانش آموزان ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 P£)، درحالی که بین اضافه وزن با آمادگی جسمانی دانش آموزان ارتباط معنی داری مشاهده نشد. علاوه بر این، بین شاخص توده بدن (BMI) با آمادگی جسمانی دانش آموزان هم ارتباط معنی داری دیده شد (05/0 P£). از سوی دیگر، بین هر یک از متغیرهای وضعیت اجتماعی – اقتصادی دانش آموزان هم ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0P£)، درحالی که به تفکیک جنسیت بین دانش آموزان پسر رابطه معنی دار (05/0P£)، ولی بین دانش آموزان دختر رابطه معنی داری مشاهده نشد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد، دانش آموزانی که از نظر BMI پایین تر از وزن قابل قبول بودند، از نظر آمادگی جسمانی آماده تر از دیگر دانش آموزان بودند. همچنین وضعیت اجتماعی – اقتصادی ارتباطی با BMI دانش آموزان نداشت، ولی آمادگی جسمانی دانش آموزانی که وضعیت اجتماعی – اقتصادی بهتری داشتند، بهتر بود.
ارتباط سطوح استراحتی ویسفاتین و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی و ترکیب بدن در مردان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق بررسی ارتباط سطوح استراحتی و تغییرات ویسفاتین طی فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی و ترکیب بدن بود. بدین منظور 46 آزمودنی (میانگین±انحراف معیار؛ سن، 1/16±9/42 سال؛ قد، 4/5±8/171 سانتی متر؛ وزن 7/9±6/73 کیلوگرم) در تحقیق حاضر شرکت کردند. در یک جلسه ابتدا ویژگی های ترکیب بدنی شامل وزن، نسبت دور کمر به باسن (WHR) و شاخص توده بدنی (BMI) اندازه گیری شد و پس از 5 دقیقه گرم کردن عمومی، حداکثر اکسیژن مصرفی (Vo2max) آزمودنی ها با استفاده از آزمون فزآینده و بر روی دوچرخه ارگومتر تعیین شد. به فاصله یک هفته آزمودنی ها یک جلسه فعالیت حاد استقامتی با شدت 60 درصد Vo2max و به مدت 30 دقیقه بر روی دوچرخه انجام دادند. دو نمونه خونی قبل و بلافاصله پس از فعالیت گرفته شد و برای اندازه گیری گلوکز و ویسفاتین مورد استفاده قرار گرفت. جهت بررسی ارتباط سطوح استراحتی ویسفاتین و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت با سایر فاکتورها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین سطح سرمی ویسفاتین با آمادگی هوازی (265/0=, p17/0=r) و فاکتورهای ترکیب بدنی ارتباط معنا داری وجود ندارد (05/0<P). اما تغییرات ویسفاتین طی فعالیت حاد استقامتی با آمادگی هوازی (018/0=, p349/0=r) و تغییرات گلوکز (013/0, p=363/0r=) ارتباط مثبت و معناداری دارد. علاوه بر این نتایج همبستگی نشان داد آمادگی هوازی با سطوح استراحتی گلوکز و تغییرات آن در پاسخ به فعالیت (013/0=, p362/0-=r) ارتباط منفی و معناداری دارد. بر اساس نتایج تحقیق حاضر نتیجه گیری می شود میزان آمادگی هوازی نقشی در سطح پایه ویسفاتین ندارد، اما آمادگی هوازی بالاتر موجب تغییرات بیشتری در پاسخ ویسفاتین به فعالیت حاد می شود. این مسئله احتمالاً نشان دهنده نقش ویسفاتین در بهبود عمکرد هوازی از طریق بیوسنتر NAD+ و نیز افزایش ترشح انسولین در حین و بلافاصله پس از فعالیت است.
تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد (HIIT) بر سطوح لپتین و عوامل وابسته به چاقی دانشجویان دختر دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لپتین، یک هورمون مترشح از بافت چربی است که در تنظیم متابولیسم سلولی و تعادل انرژی نقش مهمی دارد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر دوازده هفته تمرین تناوبی با شدت زیاد بر سطوح لپتین و عوامل وابسته به چاقی دانشجویان دختر دچار اضافه وزن بود. در این پژوهش نیمه تجربی، 24 نفر از این دانشجویان با شاخص توده بدنی بین 25 تا 30 kg/m2 ، به صورت هدفمند انتخاب و تصادفی، در دو گروه تجربی با میانگین سن 97/0±60/22سال، وزن 37/2±50/85 کیلوگرم و قد 82/2±80/166 سانتی متر و کنترل با میانگین سن 3/1±20/23 سال، وزن 18/3±90/82 کیلوگرم و قد 87/1±20/168 سانتی متر، قرار گرفتند.گروه تجربی در برنامه تمرینی تناوبی با شدت زیاد، به مدت دوازده هفته و هر هفته سه جلسه با شدت بالای 90 درصد ضربان قلب بیشینه به تمرین پرداختند. قبل و پس از تمرین مقادیر لپتین پلاسما، وزن، درصد چربی، شاخص توده بدن و نسبت کمر به لگن محاسبه شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، t وابسته و مستقل در سطح معناداری 05/0≥ α تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد، دوازده هفته تمرین تناوبی دویدن با شدت زیاد، بر کاهش سطوح سرمی لپتین پلاسما، وزن بدن، درصد چربی،BMI و WHR در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تأثیر معناداری داشته است (05/0≥P). به نظر می رسد که تمرین تناوبی با شدت زیاد به عنوان یک روش غیرتهاجمی و غیردارویی، می تواند اثر مثبتی بر کاهش مقدار لپتین و برخی عوامل وابسته به چاقی و اضافه وزن داشته باشد.
بررسی نقش پیش بین تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴ (پیاپی ۴۹)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی تصویر بدنی و شاخص توده بدن، بهوشیاری زمینه ای و ناگویی خلقی در رضایت مندی زناشویی زنان شاغل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارکنان زن متاهل دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 94-95 بوده است. بدین منظور، در یک تحقیق مقطعی و گذشته نگر، 120 نفر از این کارمندان به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند و با در نظر گرفتن ملاحظات اخلاقی در تحقیق شرکت کردند. سیاهه ی مهارت ذهن آگاهی (FFMQ)، فرم کوتاه پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ، مقیاس الکسی تایمی تور نتو (TAS)، پرسشنامه نگرانی از تصویر بدنی (BICI)، و اندازه گیری شاخص توده ی بدن (BMI) جهت سنجش متغیرهای ملاک و پیش بین بکار گرفته شدند. یافته های تحلیل مسیر نشان داد که اثر مستقیم مسیر ارتباط بین ناگویی خلقی و رضایت زناشویی (01/0>p و 55/0-=β) منفی و معنی دار است. مسیر بین بهوشیاری زمینه ای و رضایت زناشویی (01/0>p و 28/0=β) مثبت و معنی دار است. مسیر ارتباط بین متغیرهای تصویر بدنی و رضایت زناشویی (01/0>p و 25/0-=β) منفی و معنی دارد می باشد. همچنین، تصویر بدنی از طرفی بین بهوشیاری زمینه ای با رضایت زناشویی و از طرفی دیگر بین ناگویی خلقی با رضایت زناشویی اثر میانجیگری دارد. بر اساس این یافته ها می توان نتیجه گرفت که الگوی ساختاری رضایت زناشویی بر مبنای بهوشیاری زمینه ای، ناگویی خلقی و تصویر بدنی از برازش مطلوب و قابل قبولی برخوردار است.
Physical fitness and body composition profile of young people with mild intellectual impairment: a cross-sectional study among Iranian population
حوزه های تخصصی:
The current study aimed to investigate that whether young people with mild intellectual impairments (II) having various levels of IQ have different physical fitness and body composition. Moreover, this study aims to answer this question that is there any association among IQ level, Body Mass Index, and physical fitness factors? A number of 1200 students from all Tehran’s special high schools were screened, and finally, 355 of them with mean age 24.6 ± 3.0 years, height 173.5 ± 6.8 cm, weight 78.6 ± 8.5 kg, and body mass index (BMI) 23.3 ± 2.8 kg/m2 were chosen to be included in the study based on including criteria. All participants had a mild II with the IQ range of 50 to 75 based on the Wechsler Intelligence Test. Participants' physical fitness was assessed by Eurofit special battery test. Body composition evaluation measured by Body Composition Scale. The results showed that there were significant differences in most physical fitness factors between males and females, except in dynamic balance and flexibility (P ≤ 0.05). There was a significant association between IQ levels with all physical fitness factors (P ≤ 0.05) except for flexibility. Different IQ levels were associated with physical fitness factors, so that II students with low IQ had lower physical fitness than those who had higher IQ. Practitioners should consider these differences when working with II people of different gender and different level of IQ.
Efficacy of Dialectical Behavior Therapy in Reduction of Negative Emotions in Obese Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
57 - 64
حوزه های تخصصی:
Objective: Dialectical Behavior Therapy (DBT) was originally developed to treat individuals with pervasive emotion dysregulation. Then it developed its approach in other disorders such as obesity. This research aims to found out the efficacy of DBT in the reduction of negative emotions (anxiety, depression, and anger) with weight loss in obese women with different reasons for obesity. Methods: The population of this quasi-experimental study consisted of 56 obese women with a body mass index more than 29.9 kg/m2. Descriptive statistics were computed for demographic information and self-report questionnaire. Anger, Anxiety and,, Depression are three subscales of feelings that were tested by the 25 items of Emotional Eating Scale that was developed by Arnow, Kenardy and Agras in 1994. Results: The results demonstrated that negative emotions such as anger, anxiety, and depression, significantly (ρ-value<0.001) decrease in obese women by weight loss during the time. Mixed-effect modeling ANOVA repeated measurements were performed to study changes in variables over time. Conclusions: The results of the present study show that DBT-skills can be effective in decreasing emotion dysregulations and Body Mass Index (BMI).
The effect of male body mass index (BMI) on COVID- 19 disease infection(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Background: Since the outbreak of COVID-19 virus and the rise in concerns, researchers have been investigating risk factors of this disease. One of the factors affecting the hospitalization of influenza patients is high BMI. Due to the relation between COVID-19 disease and influenza.
Aim : the purpose of this study was to investigate the effect of BMI on the infection and severity of COVID-19 patients.
Materials and Methods: BMI of 126 men was calculated and three groups of "appropriate weight", "overweight" and "obese" were identified. Then, the prevalence and severity of their disease were recorded. For data analysis, chi2 test was used in SPSS 26 software at a significance level of P = 0.05.
Results: Prevalence of COVID-19 infection in the group with “appropriate weight”, ”overweight” and “fat” were 56%, 61% and 58%, respectively. Mild infection was reported in the three groups, 27%, 27% and 26%, respectively; Moderate infection was 22%, 26% and 26%, respectively; and severe infection was 7%, 8% and 5%, respectively. Therefore, there was no significant difference between their infection and the severity of infection in groups ( P ˃.05).
Conclusion: Obesity has negative effect on the body's immune response and lung function. The hospitalization rate for influenza is higher in this group. But in infection of COVID-19 and severity of this disease, no significant difference was observed between men with different BMI. However, due to the relation between obesity, cardiovascular disease, diabetes, and the vulnerability of these patients to the COVID-19 virus, serious attention is necessary to prevent these individuals from COVID-19.
ارائه مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
353 - 377
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارایه مدل کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو براساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی بود. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بودند که به بیمارستان های شهر تنکابن و رامسر مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش 350 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (باروگز و همکاران، 2004)، ادراک بیماری (واینمن و همکاران، 1996)، رفتارهای خودمراقبتی (توبرت و همکاران، 2000)، شاخص توده بدنی و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی به دست آمد. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل ساختاری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به دیابت نوع دو بر اساس ادراک بیماری، BMI و ویژگی های جمعیت شناختی (سن، سطح تحصیلات، سن شروع بیماری، طول مدت بیماری) با نقش میانجی رفتارهای خودمراقبتی با داده های تجربی برازش دارد. نتیجه گیری: بنابراین، ازآنجاکه کیفیت زندگی برآیند مهم سلامتی به شمار می رود، ضرورت دارد که به عنوان یک موضوع اصلی در مراقبت از بیماران مختلف ازجمله بیماران مبتلابه دیابت موردتوجه قرار گیرد.
اثربخشی نرم افزار کاربردی ایرانی کرفس بر کاهش وزن نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
151 - 159
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مسئله کنترل چاقی در نوجوانان از جمله مهمترین مسائل مربوط به سلامتی آنان است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی نرم افزار کاربردی مدیریت وزن کرفس بر کاهش وزن نوجوانان چاق است. روش پژوهش: کارآزمایی بالینی تصادفی حاضر بر 30 نوجوان چاق 13 -17 ساله انجام شد. افراد در دو گروه 15 نفره کنترل و مداخله (استفاده از نرم افزار کاربردی کرفس به مدت 8 هفته) قرار گرفتند. نوجوانان چاق قبل از شرکت در مطالعه ازنظر پزشکی بررسی و اطلاعات لازم گردآوری شد. شاخص های تن سنجی یک بار قبل از شروع مداخله در ابتدا و یک بار پس از پایان مداخله (انتهای 8 هفته) سنجیده شدند. داده ها به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 با سطح معنی داری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: میانگین قد نوجوانان در گروه کنترل 07/0 ± 62/1 متر و در گروه مداخله 06/0 ± 62/1 متر گزارش شد. تغییرات وزن و BMI در هر دو گروه کنترل و مداخله در انتهای مطالعه نسبت به ابتدای مطالعه روند کاهشی داشته است. اما فقط در گروه مداخله معنادار شد (P ≤ 0/05). می توان گفت 8 هفته استفاده از نرم افزار کاربردی ایرانی کرفس بر کاهش وزن و BMI نوجوانان گروه مداخله ازلحاظ آماری اثر معنادار داشته است. نتیجه گیری: به نظر می رسد که می توان از نرم افزار کاربردی های کاهش وزن مانند کرفس به عنوان یکی از روش های مؤثر و کمکی در کنار سایر روش ها جهت مقابله با چاقی استفاده نمود.