مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تمایز یافتگی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین تمایز یافتگی و رضایت زناشویی کارمندان دانشگاه تربیت معلم صورت گرفته است. جامعه آماری شامل کارمندان متاهل دانشگاه تربیت معلم بوده که حداقل 5 سال از ازدواج آنها گذشته و دارای حداقل یک فرزند بودند که تعداد آنها 130 نفر می باشد. برای نمونه گیری از جامعه مذکور از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده گردیده و گروه نمونه شامل 40 زوج بوده است. آزمون های استفاده شده در این پژوهش، آزمون رضایت زناشویی انریچ دارای 47 سوال و آزمون تمایز یافتگی دارای 46 سوال بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (محاسبه فراوانی، میانگین و واریانس) و از آمار استنباطی جهت محاسبه همبستگی (رگرسیون چندگانه) استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین تمایز یافتگی و خرده مقیاس های آن (واکنش پذیری عاطفی، گریز عاطفی، جایگاه من و هم آمیختگی با دیگران) با رضایت زناشویی در سطح p?0.01 رابطه معناداری وجود دارد.
مقایسه نقش های جنسیتی و خود متمایز سازی در دانشجویان متاهل زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه میزان تمایز یافتگی زنان در الگوهای متفاوت جنسیتی از جمله آندروژنی، مردانه و زنانه انجام، و اهمیت الگویابی جنسیتی در دستیابی به سطوح بالای تمایزیافتگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش به شیوه علی مقایسه ای بوده و در آن برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیری MANOVA و آزمون تعقیبی شفه استفاده شده است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان متاهل دانشگاه های دولتی شهر تهران بوده است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 200 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه نقش جنسیتی بم (BSRI) و پرسشنامه خود متمایزسازی اسکورون می باشد. براساس یافته های این پژوهش، میزان تمایز یافتگی و ابعاد گوناگون آن در بین الگوهای جنسیتی زنانه، مردانه و آندروژن (فراجنسیتی) متفاوت است. بدین معنا که میزان تمایزیافتگی زنان دارای الگوی جنسیتی آندروژن نسبت به سایر گروه های جنسیتی بیش تر است و میزان آن در الگوی جنسیتی زنانه کمتر از سایر گروه های جنسیتی به چشم می خورد
مقایسه وابستگی، تمایزیافتگی و قاطعیت در افراد با و بدون علائم بی اشتهایی عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب پذیری نسبت به اختلال بی اشتهایی عصبی با تعارض سوسیوتروپی- خودمختاری همراه است. از این رو هدف پژوهش حاضر مقایسه وابستگی، تمایزیافتگی و قاطعیت در افراد دارای علائم بی اشتهایی عصبی و افراد بدون این علائم بود. مطالعه حاضر علّی- مقایسه ای و نمونه پژوهش 173 نفر از دانشجویان دختر شهر تهران بودند که به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش سیاهه شخصیت وابسته (DPI-R)، آزمون نگرش به خوردن (EAT)، سیاهه تمایز یافتگی خود (DSI-R) و سیاهه خودگزارشی ابراز وجود (ASRI) بود. برای انتخاب افراد در دو گروه نمونه، یک انحراف استاندارد بالا و پایین میانگین بی اشتهایی عصبی و نیز احتساب معیار BMI به عنوان وجود و عدم وجود علائم بی اشتهایی عصبی لحاظ شد. بدین ترتیب 39 نفر در گروه دارای علائم و 75 نفر در گروه بدون علائم قرار گرفتند. نتایج آزمون یومن ویتنی، تفاوت معنادار بین وابستگی، تمایزیافتگی و خرده مقیاس های واکنش پذیری عاطفی، گریزعاطفی و هم آمیختگی با دیگران و بین خرده مقیاس جایگاه منِ، تمایزیافتگی و قاطعیت عدم تفاوت معنادار را نشان داد. طبق یافته های این پژوهش افراد دارای علائم بی اشتهایی عصبی وابستگی بیش تر و تمایزیافتگی پایین تری نسبت به افراد بدون علائم دارند، لذا پیشنهاد می شود مداخلاتی آموزش محور با هدف آموزش تمایزیافتگی به منظور حل تعارض وابستگی- خودمختاری در مبتلایان به اختلال بی اشتهایی عصبی مدّنظر قرار گیرد.
رابطه ابعادطرح واره های ناسازگار اولیه وتمایز یافتگی با رغبت به ازدواج در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پ ژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه، تمایز یافتگی و رغبت به ازدواج در بین دانشجویان دختر و پسر انجام گرفت. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 91-1390 بود. نمونه مورد بررسی 120 دانشجو(31 پسر و 89 دختر) بودند. ابزار پژوهش« پرسشنامه طرح واره ها یانگ،1991» و «پرسشنامه تمایز یافتگی» و «پرسشنامه رغبت به ازدواج »بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده ازآزمون t گروه های مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام انجام شد. یافته ها: نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیر دیگر جهت مندی توانست بازخورد به ازدواج را تبیین کند. همچنین متغیرهای دیگر جهت مندی و بریدگی وطرد توانستند در دوگام آمادگی و تمایل به ازدواج را تبیین کنند. نگرش به پیامدهای ازدواج به وسیله بریدگی و طرد و محدودیت های مختل تبیین شد. موانع ازدواج به وسیله خودگردانی مختل تبیین شد.خودگردانی مختل و دیگر جهت مندی نیز توانستند در دوگام رغبت به ازدواج را تبیین کنند. بازخورد به ازدواج به وسیله واکنش پذیری عاطفی و گریز عاطفی تبیین گردید. آمادگی و تمایل به ازدواج به وسیله متغیرهای جایگاه من و گریز عاطفی تبیین شد. موانع ازدواج و رغبت به ازدواج به وسیله متغیر جایگاه من تبیین گردید. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش، نقش طرحواره های ناسازگار اولیه و تمایز یافتگی را در پیش بینی رغبت به ازدواج در دانشجویان مورد تأیید قرار دادبه طوری که این یافته ها را می توان در مداخلات بالینی مرتبط با ازدواج و خانواده مورد استفاده قرار داد.
تمایزیافتگی و نشانه های اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده: طراحی و بررسی اثر بخشی مداخله ای بر اساس نظریه سیستم های خانواده بدون مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT) با روان درمانی بین فردی (IPT) بر افزایش رضایت زناشویی زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به هدف طراحی و بررسی اثربخشی یک مداخله روانی- آموزشی زوج محور کوتاه مدت براساس نظریه سیستم های خانواده بودن برای بهبود تمایز یافتگی و کاهش اضطراب مزمن در سیستم هیجانی خانواده انجام شد. روش: 19 زوج به عنوان گروه آزمایشی و 19 زوج به عنوان گروه گواه در این طرح نیمه آزمایشی با روش نمونه گیری در دسترس و پیگیری 2 ماهه شرکت کردند. مداخله روانی– آموزشی زوج محور کوتاه مدت در 7 جلسه براساس 3 فن درمان بوون و 4 شاخص اصلی تمایزیافتگی در قالب آموزش گروهی زوج ها طراحی و اجرا شد. شرکت کنندگان به مقیاس تمایز یافتگی و مصاحبه ژنوگرام خانواده پاسخ دادند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که این مداخله می تواند تمایزیافتگی سیستم هیجانی خانواده را بهبود بخشیده و نشانه های اضطراب مزمن در خانواده را کاهش دهد. نتیجه گیری: از نتایج این تحقیق می توان در برنامه ریزی های مداخله ای با تأکید بر نقش سیستم هیجانی خانواده استفاده کرد.
اثربخشی درمان وجودی به شیوه ی گروهی بر تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی دانشجویان دختر مرحله عقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین اثربخشی درمان وجودی به شیوه گروهی بر تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی دختران دانشجوی مرحله عقد. روش: روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده و جامعه ی آماری مورد مطالعه کلیه دانشجویان دختر عقد کرده ی دانشگاه کردستان در سال تحصیلی ۹۳-۹۲بودند. گروه آزمایش به مدت ۱۰جلسه به صورت گروهی درمان وجودی را تجربه کردند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. داده های پرسش نامه با استفاده از نرم افزارSpss۱۲ و روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: پس از مداخله ، آزمودنی های گروه آزمایش در متغیرالگوی ارتباطی متوقع/کناره گیر و واکنش عاطفی کاهش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند ( ۰۵/۰≥P )، در متغیرالگوی ارتباطی سازنده متقابل ،تمایزیافتگی وجایگاه من افزایش معناداری را در مقایسه با گروه کنترل نشان داده شد (۰۵/۰≥P). مداخله وجودی به شیوه گروهی می تواند زمینه ی رویارویی اعضا با خلاء های ارتباطی خود را در قالب گروه فراهم کند. و اثربخشی این درمان در گروه دختران عقد کرده از بروز مشکلات بعد از رفتن به زیر یک سقف پیشگیری خواهد کرد.
آزمون مدل علی طرحواره های نقش جنسیتی ، آگاهی جنسی و تمایز یافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۳
21 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل رابطه علی طرحواره های نقش جنسیتی، آگاهی جنسی و تمایز یافتگی بوده است. جامعه آماری این تحقیق متاهلین عادی شهر شیراز بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دسترس و بر اساس تعداد مولفه های موجود در مدل، تعداد 310 نفر از زوجین عادی که شامل 155 زن و 155 مرد متاهل که طول مدت ازدواج آنها بین 5 - 12 سال متغیر بوده و سن آنها زیر 50 سال باشد، انتخاب گردید. ابزار گردآوری داده ها شامل سه مقیاس تمایزیافتگی خود اسکورن و همکاران، آگاهی جنسی اسنل، فیشر و میلر، طرحواره نقش جنسیتی بم بود که روایی و پایایی ابزار مورد تایید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Amos در دو سطح توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ضریب تاثیر طرحواره های نقش جنسیتی و آگاهی جنسی بر تمایزیافتگی معنی دار است. بدین معنی که طرحواره های نقش جنسیتی بر تمایزیافتگی اثر مستقیم و معنی داری و آگاهی جنسی بر تمایزیافتگی اثر معکوس و معنی دار دارد.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی همسران جانباز و ایثارگر شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی از جمله عواملی است که در پایداری زناشویی و ثبات نظام خانواده نقش مؤثری را ایفا می کند. خانواده کانونی است که در آن ارزشهای اخلاقی، باورهای دینی و معیارهای اجتماعی از نسلی به نسلی دیگر انتقال می یابد و زمینه ی رشد عاطفی و تربیت اخلاقی و اجتماعی اعضای خانواده فراهم می گردد. خانواده در انتقال فرهنگ و پاسداری از ارزشهای فرهنگی جامعه نیز اساسی ترین نقش را عهده دار است. بنابراین سلامت و سعادت جامعه به سلامت و پوپایی نظام خانواده وابسته است و بنابراین سلامت و تعادل نظام خانواده نیز به کیفیت روابط بین زن و شوهر و والدین و فرزند بستگی داردهدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی همسران جانباز و ایثار گر شهر اهواز بود. حجم نمونه 30 نفر بود كه از جامعه مذكور، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.15 نفر به گروه آزمایش و 15 نفر به گروه كنترل به صورت تصادفی قرار گرفتند. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه كنترل بود. ابزار های پژوهشی مورد استفاده پرسشنامه های تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی بود. گروه آزمایش در طول ده جلسه، هرجلسه به مدت 90 دقیقه مداخله شناختی – رفتاری دریافت كردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل كواریانس چند متغیره و یك متغیره استفاده شد. یافته ها نشان داد مداخله شناختی – رفتاری بر افزایش تمایز یافتگی، سازگاری زناشویی و صمیمیت جنسی همسران جانباز و ایثار گر تاثیر دارد.
تدوین و آزمون مدل علی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس متغیرهای تحمل پریشانی و تمایز یافتگی با میانجی گری ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۵
29-46
حوزه های تخصصی:
هدف: عوامل متعددی از جمله عوامل شخصیتی و اجتماعی، در گرایش به مصرف مواد مؤثرند. هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل پیش بینی گرایش به اعتیاد دانشجویان بر اساس تحمل پریشانی و تمایز یافتگی با میانجی گری ناگویی هیجانی بود. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی واحدهای دانشگاه آزاد در شهر تهران در سال تحصیلی 98-1397 ( حدود 47 هزار دانشجو) بودند. برای انتخاب نمونه مورد پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاده شد. به این صورت که از بین دانشجویان 350 نفر در قالب 15 کلاس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس گرایش به اعتیاد وید و بوچر (1992)، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، مقیاس تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (2005) بودند. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد. تمایز یافتگی و تحمل پریشانی اثر مستقیم بر گرایش به اعتیاد داشتند (0/05 P< ). همچنین فرضیه مطرح شده در ارتباط با وجود اثر غیرمستقیم تمایز یافتگی بر گرایش به اعتیاد دانشجویان به واسطه ی ناگویی هیجانی مورد تأیید بود (0/05 P< ). ناگویی هیجانی در رابطه ی تحمل پریشانی با گرایش به اعتیاد نقش میانجی معنادار داشتند(0/05 P< ). نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاکی از برازش مناسب مدل مفهومی پژوهش بود. بر این اساس در کلینیک های درمان اعتیاد، برای کاهش سطح گرایش به اعتیاد توجه به پیشایندهای تحمل پریشانی و تمایز یافتگی ضروری است.
تاثیر آموزش ابراز وجود بر افزایش تمایزیافتگی دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه یک شهر تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تعیین اثر آموزش ابراز وجود بر افزایش تمایز یافتگی دانش آموزان دختر دبیرستانی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل در یکی از دبیرستان های دخترانه منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 89-88 بود. حجم نمونه ی پژوهش حاضر 32 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری پرسشنامه تمایز یافتگی بود. سپس روش مداخله آموزش گروهی ابراز وجود در 10 جلسه 90 دقیقه ای در مورد گروه آزمایش انجام شد و گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. برای تحلیل نتایج، از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که: سطح تمایز یافتگی، دانش آموزانی که آموزش ابراز وجود دریافت کرده بودند به طور معناداری بالاتر از دانش آموزانی بود که آموزش ابراز وجود دریافت نکرده بودند. سطح واکنش پذیری عاطفی، دانش آموزانی که آموزش ابراز وجود دریافت کرده بودند به طور معناداری پایین تر از دانش آموزانی بود که آموزش ابراز وجود دریافت نکرده بودند. سطح هم آمیختگی با دیگران، دانش آموزانی که آموزش ابراز وجود دریافت کرده بودند به طور معناداری پایین تر از دانش آموزانی بود که آموزش ابراز وجود دریافت نکرده بودند. بین سطح گریز عاطفی، دانش آموزانی که آموزش ابراز وجود دریافت کرده بودند با دانش آموزانی که آموزش ابراز وجود دریافت نکرده بودند، تفاوت معناداری وجود نداشت. بین سطح جایگاه من، دانش آموزانی که آموزش ابراز وجود دریافت کرده بودند با دانش آموزانی که آموزش ابراز وجود دریافت نکرده بودند، تفاوت معناداری وجود نداشت.
پیش بینی بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس حل مسئله اجتماعی، سلامت اجتماعی و تمایز یافتگی والدین
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس حل مسئله اجتماعی، سلامت اجتماعی و تمایز یافتگی والدین بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به همراه والدین ناحیه 3 شهر کرمانشاه بودند که در سال تحصیلی 1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد 350 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی ذهنی، حل مسئله اجتماعی، سلامت اجتماعی و تمایز یافتگی می باشد. نتایج بااستفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه نشان دادند که بین حل مسئله اجتماعی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود. بین سلامت اجتماعی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود. بین تمایز یافتگی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. متغیرهای سلامت اجتماعی، حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی والدین به ترتیب پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی دانش آموزان می باشند.
پیش بینی بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی والدین
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی بهزیستی ذهنی دانش آموزان بر اساس حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی والدین بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به همراه والدین ناحیه 3 شهر کرمانشاه بودند که در سال تحصیلی 1397 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و برحسب جدول مورگان نسبت به حجم جامعه، تعداد 350 نفر از دانش آموزان انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه بهزیستی ذهنی، حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی می باشد. نتایج بااستفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه نشان دادند که بین حل مسئله اجتماعی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت معنی داری مشاهده می شود. بین تمایز یافتگی والدین با بهزیستی ذهنی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. متغیرهای سلامت اجتماعی، حل مسئله اجتماعی و تمایز یافتگی والدین به ترتیب پیش بینی کننده بهزیستی ذهنی دانش آموزان می باشند.
ارزیابی نقش میانجی تعارضات هیجانی در رابطه بین تمایزیافتگی و رضایت زناشویی در افراد متاهل شهر تهران
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش میانجی تعارضات هیجانی در رابطه بین تمایزیافتگی و رضایت زناشویی در افراد متاهل شهر تهران بود. روش پژوهش همبستگی با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل افراد متأهل شهر تهران در سال 1398 بود، که تعداد 220 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه خودانتقادی گیلبرگ و همکاران (2004) ، پرسشنامه خودبازداری وینبرگر و شوارتز (1990) ، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) و پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (1998) . نتایج نشان داد که نقش میانجی تعارضات هیجانی در رابطه تمایزیافتگی با رضایت زناشویی معنادار بود. نتایج حاکی از آن بود که تعارضات هیجانی نقش معناداری در رابطه تمایزیافتگی و رضایت زناشویی دارند، بنابراین بهبود تعارضات هیجانی می تواند بر بهبود رابطه زناشویی و ترمیم آسیب های ناشی از روابط مهم اولیه اثرگذار باشد.
اثربخشی خانواده درمانی بوئن بر بهزیستی روان شناختی، تمایزیافتگی و امید به زندگی فرزندان خانواده های در معرض طلاق
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر اثربخشی آموزش خانواده درمانی بوئن بر بهزیستی روانشناختی، تمایز یافتگی و امید به زندگی فرزندان خانواده های در معرض طلاق بود. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یکماهه بود. جامعه آماری پژوهش، فرزندان خانواده های در معرض طلاق بهزیستی شهر تبریز در سال 1397 بودند که تعداد 12 خانواده به صورت هدفمند در یک گروه و 12 خانواده که در معرض طلاق نیستند در گروه گواه قرار گرفتند. هر دو گروه توسط پرسشنامه هایی بهزیستی روان شناختی ریف (1982)، تمایزیافتگی اسکورون، (1998) و امید به زندگی اشنایدر (1991) مورد آزمون قرار گرفتند، سپس برای گروه آزمایش پروتکل هشت جلسه ای آموزش خانواده درمانی کر و بوئن (1988) ارائه شد و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که خانواده درمانی بوئن باعث بهبود بهزیستی روانشناختی ( 17/5 F= ، 033/0 P= ) ، تمایزیافتگی (58/5 F= ، 028/0 P= ) و امید به زندگی ( 68/16 F= ، 001/0 P= ) در گروه آزمایش شد و این نتایج در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاضر می توان نتیجه گرفت که خانواده درمانی بوئن یک درمان موثر برای بهبود بهزیستی روانشناختی، تمایزیافتگی و امید به زندگی در خانواده های در معرض طلاق بود؛ لذا پیشنهاد می شود مداخلات روانشناختی در طول فرآیند طلاق برای کودکان انجام گیرد.
افزایش و کاهش طلاق با توجّه به نقش خانواده همسر در زندگی خصوصی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۳۶
92 - 77
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسان و صاحب نظران به عوامل مختلف طلاق اشاره نموده اند. آنها معتقداند که یکی از ده عامل اصلی طلاق در کشور ما دخالت والدین است. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی نقش خانواده همسر در افزایش و کاهش طلاق است. روش تحقیق حاضر از نوع مروری است که با بررسی منابع، مطالعات و تحقیقاتی که در زمینه ارتباط زوجین و خانواده ها انجام گرفته بود، صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد روابط زوجین با خانواده ها را آسیب هایی نظیر مرزبندی های نادرست، انتظارات و توقعات نابجا، آزار و اذیت های کلامی و غیر کلامی، وابستگی ها و... تهدید می کند که می تواند سایر جنبه های زندگی زوجین را هم تحت تأثیر قرار دهد. خانواده هایی که خود را از این آسیب ها دور نگه می دارند، با حمایت های عاطفی، اجتماعی و مالی خود از زوجین می توانند باعث تحکیم زندگی زناشویی زوجین شوند. با توجه به نتایج بدست آمده کوشش در جهت یافتن راه کارهایی برای بهبود روابط خانواده ها و زوجین و تمایزیافتگی زوجین می تواند کمک بزرگی در جهت کاهش کشمکش های بین خانواده ها و زوجین و به تبع آن افزایش رضایتمندی زناشویی و کاهش طلاق باشد. بنابراین خانواده همسر می تواند در طلاق نقش مهمی داشته باشد.
بررسی نقش تجارب زیسته تحصیلی والدین و تمایز یافتگی معلمان در حس تعلق به مدرسه فرزندان
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف اساسی هر نظام آموزشی، تربیت شهروندانی موثر، آگاه و مسئولیت پذیر می باشد که در جهت اهداف و مقاصد جامعه ی خویش قدم برداشته و برای تعالی آن بکوشند. تمایزیافتگی یک ویژگی کم و بیش پایا و موثر در کیفیت زندگی است که خود دربرگیرنده گروهی از شناسه ها است. در ادبیات علمی، تعلق به مدرسه با عنوان های دیگری همچون تعهد به مدرسه، پیوند با مدرسه و دلبستگی به مدرسه توصیف شده است. مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی و از نوع زمینه ای یا مبنایی است که به بررسی نقش تجارب زیسته تحصیلی والدین و تمایز یافتگی معلمان در حس تعلق به مدرسه فرزندان پرداخت. نمونه گیری به روش هدفمند بود. چنانچه از نتایج تحقیق مشخص شده است تجارب زیسته تحصیلی والدین اثر مستقیمی بر حس تعلق و کیفیت تحصیلی فرزندان دارد آنچنان که اگر این تجارب مثبت و همراه با موفقیت بوده موجب تعلقی با کیفیت بالا در فرزندان شده است. همچنین در معلمان نیز اگر معلمان در تمایزیافتگی چه در ساحت فردی و چه در ساحت بین فردی با مشکل مواجه بودند موجبات حس تعلق پایین را در فرزندان پدیدآورده است.
تدوین مدل علی تعهد زناشویی براساس بخشودگی و تمایزیافتگی با میانجیگری صمیمیت زناشویی و اثربخشی این مدل بر کیفیت روابط زناشویی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مهم ترین رکن جامعه خانواده است بر همین اساس بررسی عواملی که در تعهد زناشویی نقش دارند نیز اهمیت اساسی پیدا می کند. هدف: هدف پژوهش حاضر تدوین مدل علی تعهد زناشویی براساس بخشودگی و تمایزیافتگی با میانجیگری صمیمیت زناشویی و اثربخشی این مدل بر کیفیت روابط زناشویی بود. روش: این پژوهش از لحاظ ماهیت کمی، از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها همبستگی از نوع تحلیل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان متأهل آموزش وپرورش ناحیه ۱ و ۲ شهرستان سنندج در سال تحصیلی ۱۳۹۸ -۱۳۹۷ مشغول به تحصیل بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه تعهد زناشویی، مقیاس صمیمیت زناشویی، پرسشنامه تمایزیافتگی خود، مقیاس سنجش بخشش در خانواده و پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که بخشش (P≤۰/۰۱, β=۰/۴۷)، تمایزیافتگی (P≤۰/۰۵, β=۰/۱۳) و صمیمیت (P≤۰/۰۵, β=۰/۱۲) بر تعهد زناشویی و بخشش (۰/۰۸) و تمایزیافتگی (۰/۰۲) با واسطه صمیمیت بر تعهد زناشویی، اثر غیرمستقیم دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بخشش، تمایز یافتگی و صمیمیت بر تعهد زناشویی و اثربخشی بر کیفیت روابط زناشویی تأثیرگذار است و پیشنهاد می شود که رئوس برنامه در اجرای کارگاه های آموزشی و اطلاع رسانی در مورد آموزش و بیان اهمیت متغیرهای مرتبط با تعهد زناشویی مبنا قرار گیرد.
پیش بینی شادکامی براساس تمایز یافتگی خود با میانجیگری سبک های مقابله ای در زنان و مردان فربه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
460 - 479
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر پیش بینی شادکامی براساس تمایز یافتگی خویشتن در افراد فربه با میانجی گری سبک های مقابله ای در زنان و مردان فربه بود. روش پژوهش : روش پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد مبتلا به چاقی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی منطقه 1 شهر تهران در سال 1400 بود. پژوهش شامل 210 نفر از جامعه مذکور بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه شادکامی آکسفورد (آرگایل و لو، 1990)، پرسشنامه تمایزیافتگی خود (اسکورون و فریدلندر، 1998)، پرسشنامه سبک های مقابله ای ( اندلر و پارکر، 1990) به دست آمد. داده های جمع اوری شده با استفاده از روش الگوی معادلات ساختاری و نرم افزارهای آموس نسخه 22 داده ها تحلیل شد. یافته ها : سبک های مقابله ا ی (02/0=B؛ 001/0>P) در رابطه بین شادکامی و تمایزیافتگی خویشتن در افراد فربه نقش میانجی دارند ضرایب به دست آمده حاصل از تحلیل مسیر حاکی از معناداری روابط بود (05/0P<). نتیجه گیری : الگو شادکامی براساس تمایز یافتگی خویشتن در افراد فربه با میانجی گری سبک های مقابله ا ی دارای برازش بود. پیشنهاد می شود نسبت به تربیت متخصص توسط سازمان های مربوطه در زمینه بهبود شادکامی، تمایزیافتگی، و سبک های مقابله ا ی در افراد فربه برنامه ریزی صورت گیرد.
تدوین مدل دلزدگی زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی در افراد متأهل: با نقش واسطه ای تمایز یافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۰)
445 - 460
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل دلزدگی زناشویی بر اساس سبک های دلبستگی در افراد متاهل : با نقش واسطه ای تمایز یافتگی انجام پذیرفت. روش پژوهش: پژوهش به لحاظ هدف کاربردی طرح پژوهش توصیفی واز نوع همبستگی مدل یابی بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمام زنان و مردان متاهل جوان بین 20-35 ساله مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی و مشاوره در سطح شهر تهران بود با استفاده از روش نمونه گیریدر دسترس 480 نفر(289 نفر زن، 191 نفر مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس دلزدگی زناشویی پاینر(1996)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر(1998)، پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگ سالان کولینز و رید در سال (1990) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین تمایز یافتگی با دلزدگی زناشویی رابطه ی منفی و معناداری برقرار است و چون بین سبک های دلبستگی نیز با تمایزیافتگی رابطه برقرار است، بنابراین تمایزیافتگی در رابطه ی سبک های دلبستگی با دلزدگی زناشویی نقش واسطه گری دارد البته تمایزیافتگی تنها برای رابطه ی سبک اجتنابی با دلزدگی نقش واسطه گری دارد زیرا با دو سبک دیگر رابطه ی معناداری ندارد. همچنین مدل مفهومی پژوهش بین تمایز یافتگی و دلزدگی زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود داشت و تمایزیافتگی در رابطه با سبک های دلبستگی ناایمن (دوسوگر/اجتنابی) رابطه منفی دارد و از طرفی با سبک دلبستگی نا ایمن رابطه مثبت و معنی دار دارد و در ارتباط بین سبک دلبستگی اجتنابی و دلزدگی زناشویی نقش میانجی داشت(p<0/05) نتیجه گیری: با توجه به رابطه سبک های دلبستگی و دلزدگی زناشویی همچنین با توجه به نقش واسطه ای تمایزیافتگی در رابطه سبک های دلبستگی و دلزدگی زناشویی نتیجه گیری می شود توجه به این دو متغیر در مداخلات پیش از ازدواج و زوجی مشاوران و روانشناسان حوزه خانواده در پیشگیری از اسیب های رابطه زوجین موثر است.
مدل طلاق عاطفی براساس تمایز یافتگی با نقش میانجی ساختار شخصیت و تجربه مایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش: با توجه به شاخص ها و اهداف تحقیق، پژوهش انجام شده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ی والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و راهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران در سال 1399 بود. روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری براساس نرم افزارsample power (350 نفر) در نظر گرفته شد و مورد تحلیل قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن(2008)، تمایز یافتگی اسکورن و فریدلندر (1989)، ساختار شخصیت نئو(NEO-AC) مک کری و کاستا(1992)، تجربه مایی ویدز و نیس بک و بودنمانن(2013) مورد استفاده قرار گرفته و بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و معادلات ساختاری smartpls تحلیل شد. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد ارائه مدل طلاق عاطفی براساس تمایز یافتگی با نقش میانجی ساختار شخصیت و تجربه مایی در والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره وراهنمایی انجمن اولیا و مربیان آموزش و پرورش شهر تهران با مدل نظری مطابقت داشته و از برازش مطلوبی برخوردار است، همچنین بین مولفه های تمایز یافتگی، ساختار شخصیت و تجربه مایی با طلاق عاطفی رابطه معناداری وجود داشت و از طرفی بین مولفه های تمایز یافتگی با طلاق عاطفی و میانجیگری ساختار شخصیت و تجربه مایی در والدین دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران شدت اثر مطلوبی وجود داشته بود. نتیجه گیری: تمایز یافتگی، ساختار شخصیت و تجربه مایی هر یک از زوجین بر مبنای درک متقابل نیازهای یکدیگر می تواند پیش بینی کننده تعهد زناشویی در بافت روابط زناشویی کارآمد و ایجاد صمیمیت، تعهد در روابط و کاهش بروز طلاق عاطفی در زوجین گردد.