فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۶٬۵۱۵ مورد.
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۷ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
125 - 145
حوزههای تخصصی:
برخی متشرعین، گاه به برخی دلایل، لازم می بینند تا با زن شوهردار، صرفا رابطه محرمیّت برقرار کنند. یکی از راه هایی که معمولا به آن متوسل می شوند عبارت است از نکاح دختر صغیره آن زن تا وی به عنوان مادر زن، در شمار یکی از محارم قرار گیرد. این عمل، شبهه کودک همسری را پدید آورده است. مشهور فقهاء، حتی یک عقد موقت لحظه ای با صغیره را موجب حصول محرمیت با مادر زن می دانند؛ لذا روش مذکور را به لحاظ فقهی تأیید می کنند؛ اما برخی دیگر از فقهاء، قابلیت استمتاع برای دختر را شرط تحقق این محرمیت می دانند. در این مقاله که به روش توصیفی _ تحلیلی به نگارش درآمده، اثبات شده که راهکار مذکور - فارغ از آسیب های احتمالی فردی، اجتماعی و خانوادگی و یا موجه بودن یا نبودنِ آن به لحاظ اخلاقی – مورد خدشه است؛ زیرا مستفاد از ادله، مقیدبودن مَحرمیتِ مادر زن، به قابل استمتاع بودن زوجه است؛ لذا نکاح صغیره، موجب محرمیت مادر زن نمی شود.
بررسی نقش تعدیل گری باورهای مذهبی در رابطه بین سبک های دلبستگی با نگرش به خیانت در زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش تعدیل گری باورهای مذهبی در رابطه بین سبک های دلبستگی با نگرش به خیانت در زنان متاهل شهر تهران بود. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، زنان متاهل مراجعه کننده به سراهای محله و خانه های سلامت منطقه 3 تهران بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس، 152 زن متاهل انتخاب شده و به پرسشنامه های سبک دلبستگی کولینز و رید (1990)، باورهای دینی (آزمون معبد) گلزاری (1379) و نگرش به خیانت ویتلی (2008) پاسخ دادند. نتایچ پژوهش نشان داد که بین سبک دلبستگی ایمن و نگرش به خیانت در زنان متاهل، رابطه منفی و معنادار وجود دارد و باورهای مذهبی، این رابطه را تعدیل کرده و به میزان چشم گیری منفی تر. از دیگر نتایچ این پژوهش این بود که بین سبک های دلبستگی اجتنابی و نگرش به خیانت در زنان متاهل، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد ولی با ورود باورهای مذهبی به عنوان تعدیلگر، رابطه مستقیم سبک های دلبستگی اجتنابی و نگرش به خیانت بی معنی می شود. همچنین نتایج پژوهش نشان داد باورهای مذهبی در رابطه بین سبک های دلبستگی با نگرش به خیانت در زنان متاهل، نقش تعدیل گر ایفا می کند.
بررسی رابطه ی سبک عشق ورزی شوهران با سازگاری زناشویی (مورد مطالعه: در زنان شاغل شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
133 - 150
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های عشق ورزی شوهران با سازگاری زناشویی در بین زنان شاغل ادارت دولتی شهر کرمان انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان شاغل و متاهل به تعداد 2147 نفر بود که تعداد 327 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب و نظرشان در مورد سبک عشق ورزی همسرانشان در ارتباط با آنها پرسیده شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های استاندارد عشق ورزی (لس، 1998) و سازگاری زناشویی (گراهام بی اسپانیر، 1976) جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده هم از نرم افزار SPSSو بهره گیری از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عشق ورزی با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین متغیر عشق ورزی می تواند مقدار 65 درصد از واریانس متغیر سازگاری زناشویی را تبیین کنند. از سوی دیگر بین متغیرهای دموگرافیک (متغیرهای تعداد فرزند و تحصیلات همسر) با سازگاری زناشویی رابطه معناداری مشاهده شد. در مجموع به ترتیب سبک عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه و فداکارانه، سازگاری زناشویی زنان شاغل شهر کرمان را تعیین می کنند.
واکاوی حقوقی حمایت از حریم خصوصی کودک در فضای مجازی با نگاهی به قوانین ایران و معاهدات بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به حقوق کودکان به عنوان یکی از بنیادی ترین حقوق بشر، در تامین سعادت جامعه و هدایت سیاست گذاری کلان کشورها، تحکیم و حفظ نهاد خانواده نقش موثری ایفا می کند. حمایت قانون از حقوق کودکان در فضای مجازی نیز تابع این قاعده است. حمایت از کودکان در فضای مجازی مستلزم اقدامات تقنینی در جرم انگاری رفتارهای بزهکارانه با استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات و یا جبران خسارات جسمی و روحی وارده به کودک و لطمات روحی به وی به واسطه هتک حیثیت عرفی کودک از این طریق است. این نوشتار ضمن بررسی قوانین و مقررات موجود کشور بویژه قانون حمایت از اطفال و نوجوانان که اخیرا در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و با نگاهی به کنوانسیون ها، معاهدات و قطعنامه و پروتکل های بین المللی درخصوص حمایت قانونی از حریم خصوصی کودک در فضای مجازی، به نحوه مقابله قانونی با نقض این حقوق و درج شرایط و مفاد لازم جهت حمایت از اطفال در فضای مجازی در نظام تقنینی ایران می پردازد.
واکاوی مقایسه ای حقوق اقتصادی زنان در پرتو قوانین شرع اسلام و جامعه بین الملل
حوزههای تخصصی:
خانواده در ادیان مختلف الهی از جایگاه والایی برخوردار است. در این میان، دین اسلام به عنوان کامل ترین دین، برای خانواده و در راستای تربیت مادی و معنوی انسان، نقش عظیمی قائل شده و به منظور پیشرفت و تکامل این نهاد عظیم، وظایف و حقوقی را منطبق بر استعدادها و توانایی های زن و مرد مقرر داشته است. یکی از حقوق مورد توجه اسلام، حقوق اقتصادی است که بر حسب تمایزات فطری و جسمی زن و مرد شکل گرفته و برخلاف قوانین غربی، مرد به عنوان مسئول تأمین نیازهای مالی زن معرفی شده است. در این مقاله، پژوهشگر درپی پاسخ به این سؤال است که سیستم حقوق اقتصادی زنان در نظریه اسلام و قانون مدنی ایران بر چه اساسی بنیان نهاده شده و و تمایزات آن با کشورهای غربی چیست؟ ضمن این که در مقاله حاضر، به منظور نمایان ساختن تبعیض موجود در حقوق زنان، به مواردی در حقوق غرب نیز اشاره شده است.
شناسایی مولفه های سازماندهی و توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در شهرستان چالدران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۹
95 - 116
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، با مطرح شدن مفهوم عاملیت انسانی در نظریات توسعه، یکی از شاخص های مهم برای سنجش توسعه ی هر کشور، وضعیت زنان و سطح توانمند سازی این قشر از جامعه می باشد. این تحقیق با هدف بررسی راهکارهای سازماندهی بانوان سرپرست خانوار و نحوه توانمندسازی آنان انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی – اکتشافی است. جامعه آماری تحقیق زنان سرپرست خانوار در شهرستان چالدران است که تعداد 265 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و روش حداقل مربعات جزئی انجام گرفته است. نتایج نشان داد «عوامل اجتماعی» ، «عوامل اقتصادی» و «عوامل روانشناختی» از اصلی ترین عوامل موثر برتوانمندسازی زنان سرپرست خانوار هستند. همچنین بیشترین تاثیر مربوط به زیر مولفه «خودآگاهی» با ضریب تاثیر 912/0 می باشد و زیر مولفه های «توانایی بازپرداخت بدهی» و «کسب درآمد» نیز در اولویت های بعدی قرار دارند. از آنجا که خودآگاهی دارای ابعاد درونی و بیرونی است، تقویت ظرفیت های روحی و اعتماد به نفس زنان سرپرست خانوار باید با مهارت آموزی و افزایش توانایی های تجربی آنان همراه شود تا به سطح قابل قبولی از توانمندی دست یابند.
تحلیل جامعه شناختی نگرش والدین نسبت به ترجیح جنسی ترجیح مند براساس نظریهGT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات فرهنگی کشورهای جهان سوم در حوزه مسائل جامعه و جمعیت شناختی، موضوع نگرش جنسی ترجیح مند است. منظور از نگرشهای جنسی ترجیحی، قائل بودن به برتری ذاتی، حقوقی یا نهادی یک جنس نسبت به جنس دیگر است. در حال حاضر با تغییرات اجتماعی و اقتصادی جامعه و بویژه شهرهای بزرگ، شاهد کمرنگ شدن و حتی بیرنگ شدن این سنتها هستیم. این مطالعه با روش تحقیق کیفی و راهبرد گراند تئوری (GT) انجام شده است. داده های این تحقیق از طریق مصاحبه های عمیق جمع آوری شده است. جامعه مطالعاتی این پژوهش 21 نفر از زنان و مردان شهرستان محمود آباد استان مازندران است. حجم نمونه پس از این تعداد مصاحبه به اشباع نظری رسیده است. نتایج شناسه گذاری چند گانه به شکل گیری الگوی نظری تحقیق با محوریت نگرش جنسی ترجیح مند منجر شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در میان خانواده های مورد بررسی، نگرش آنها به برتری جنسی فرزندان خود بیشتر به سمت جنس پسر است تا دختر؛ هرچند این نگرش در حال کمرنگ شدن است. براساس یافته های تحقیق، مهمترین دلایل و ریشه های این نگرش در میان خانواده های مورد بررسی در عوامل مختلفی چون عوامل تاریخی و فرهنگی، عوامل اجتماعی، عوامل روانشناختی و عوامل اقتصادی حقوقی است. هم چنین یافته های این تحقیق نشان می دهد که اصلی ترین و محوریترین مقوله در پژوهش، اقتصادی است.
اثر ازدواج و طلاق مادر، درحق حضانت از منظر فقهای مذاهب اسلامی با رویکردی به نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
81 - 111
حوزههای تخصصی:
از نظر مشهور فقهای امامیه ، پس از جدایی زن و شوهر، حضانت پسر تا دو سال و حضانت دختر تا هفت سال مشروط به عدم ازدواج، به عهده مادر است و این حق به محض ازدواج، ساقط می شود سپس اگر مطلقه گردد، حضانت به وی باز می گردد. اغلب فقهای مذاهب اسلامی اعم از حنفی، شافعی و حنبلی نیز فتاوی شبیه به نظر مشهور فقهای امامیه دارند اما در این بین ابن ادریس حلی از فقهای امامیه، با پذیرش اصل سقوط حضانت با ازدواج، در مورد بازگشت آن با طلاق تردید کرده و امام مالک از ائمه اهل سنت نیز نظری شبیه به آن دارد در این میان تنها حسن بصری و پیروانش، نظری اختصاصی دارند اینها به استناد دلائلی برخلاف همه فقهای مذاهب اسلامی(امامیه، مالکیه، شافعیه، حنفیه ، حنبلیه و ظاهریه) معتقدند حق حضانت با ازدواج سقوط نمی کند بنابراین فارغ از بحث از بازگشت آن بعد از مطلقه شدن هم می باشند.این امر در حقوق ایران نیز وجود دارد و علی رغم تبعیت قانون گذار از نظر مشهور فقها، به نظر می رسد وفق ادله ای نظیر آیه233 سوره بقره، قاعده لاضرر، توجه به غرض قانون گذار در باب حضانت و اصل رعایت مصالح طفل باید حکم مشهور را مورد نقد قرار داده و قول به عدم مانعیت نکاح مجدد مادر از حضانت را اقوی دانست.
تقاطع جنسیت و خانواده : فهم مردانه از ادزواج و جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
113 - 156
حوزههای تخصصی:
بررسی وضعیت پرشتاب و فزاینده ازهم گسست زندگی های خانوادگی در میان زنان و مردان، بر حسب جنسیت متفاوت شان، با تعابیر مختلفی همراه است.این فهم در مردان بیانگر تجربه نوعی از دست دادن است. این تجربه نتیجه تقاطع ساختار جنسیت و نهاد خانواده و تاثیر آن بر موقعیت متحول شده مردان است. بخشی از این تحول مربوط به مردان و بخشی دیگر مربوط به تحولات هویتی و نقشی زنان است که بر جایگاه دیرپای مردان در خانواده موثر واقع شده است. این مطالعه با هدف کشف فرایند شکل گیری فهم مردانه از جدایی با مشارکت 23 نفر از مردان تهرانی با سابقه حداقل یکبار ازدواج و جدایی و با استفاده از روش داده بنیاد(رویکرد سیستماتیک) صورت گرفته است. مردان با تجربه جدایی مشارکت کنندگان مطلعی برای این مطالعه هستند که واجد سه تجربه هستند: تصورات پیش از ازدواج، تجربه زیسته از زندگی خانوادگی و تجربه جدایی. بررسی این معنای این تجربیات که ریشه در تعارض میان تصورات و تجربه زیسته از ازدواج است، بیانگر فرایندی از شکل گیری معنای ازدواج و زندگی خانوادگی و جدایی است که بر "گسست رشته های انحصار" از جانب مردان تاکید دارد. گره خوردن هویت مردانه به عرصه های حضور تک جنسی/ جنسیتی( عرصه عمومی و خصوصی) و سست شدن این انحصار در پی ورود زنان و دوجنسیتی شدن آنها، مولد تعارض شناختی وشکل گیری بحران هویتی در مردان و زمینه ساز جدایی آنان شده است.
بررسی مقایسه ای مشارکت ورزشی بانوان در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
323 - 338
حوزههای تخصصی:
توجه به سلامتی زنان به عنوان نیمی از جمعیت که سهم مهمی از نیروی کار را تشکیل می دهند و رسالت مهم فرزندآوری را نیز بر عهده دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است. بر این اساس مشارکت زنان در فعالیت های ورزشی یکی از راه های مهم تأمین سلامت روانی و جسمانی آنهاست. هدف این تحقیق، بررسی مقایسه ای مشارکت ورزشی بانوان در سطح استان گلستان و تحلیل نقش تفاوت های فرهنگی در مشارکت ورزشی بانوان بوده است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی – همبستگی مبتنی بر روش پیمایشی بوده و تکنیک جمع آوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری تمامی زنان 15 تا 50 ساله مناطق روستایی و شهری استان بر اساس سرشماری سال 1395 تعداد 573057 نفر زن بود از آن 600 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شد. همچنین برای تحلیل یافته ها از آزمون T مستقل و لاندا استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد بطور کلی میزان مشارکت ورزشی بانوان در حد پایین است. کیفیت مشارکت ورزشی بیشتر بصورت فعالیت های ورزشی غیر رسمی و نامنظم است. پاسخگویان، بیشترین تشویق به فعالیت های ورزشی را از سوی اعضای خانواده، دوستان، همسایه ها و فامیل دریافت می کردند. همچنین بر اساس اظهارات پاسخگویان تاثیر کمبود امکانات زیرساختی بر فعالیت های ورزشی و تفاوت نحوه توزیع فضاها و امکانات ورزشی در سطح استان در سطح 95 درصد معنادار بوده و شدت این تاثیر در اغلب شهرستان ها در حد متوسط و در شهرستان گنبد و بویژه گمیشان در حد متوسط به بالاست.
بررسی نقش زنان در احیای تمدن اسلامی در حوزه فرهنگی-اجتماعی عصر بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۱
161 - 183
حوزههای تخصصی:
حضور زنان در عرصه های مختلف اجتماعی عامل مؤثری در توسعه نفوذ شعائر و احکام اسلامی و مدیریت فرهنگی و اجتماعی عصر آل بویه در ایران است. این حضور و نقش آفرینی در ابعاد مختلف تمدن اسلامی- شیعی و نتایج آن با ویژگی های منحصربه فردی همراه بوده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی و با هدف بررسی نقش زنان در احیای تحولات تمدن اسلامی- شیعی عصر آل بویه انجام شد. بدین منظور منابع مربوطه اعم از مقالات، کتب و منابع تاریخی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. با بررسی های انجام شده، پژوهشی که موضوع مطالعه حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. نتایج نشان داد که زنان شیعی تحت تعالیم اهل بیت(ع) و بزرگان امامیه به ویژه با عنایت به ویژگی تعلیمی- تبلیغی آموزه های شیعی در مراکز علمی، اجتماعات، مساجد و کانون های خانوادگی، نقش مهمی را در تحولات تمدن اسلامی این دوران ایفا کردند، چنان که جامعه از توانمندی های ایشان به ویژه در عرصه علمی- فرهنگی و برای تقویت هویت شیعی، توسعه نشر معارف دینی، نهادینه کردن فرهنگ اسلامی-شیعی و دگرگونی های مختلف جامعه آن عصر بهره گرفت.
تبیین واکنشهای عاطفی دختران با نشانگان شکست عشقی؛ مطالعه ای کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانگان شکست عشقی، مجموعه علائمی است که پس از پایان یافتن یک رابطه عاطفی در افراد به وجود می آیند و عملکرد فرد را در حوزه های مختلف مورد تأثیر منفی خود قرار می دهد. این پژوهش با هدف توصیف و تبیین واکنشهای عاطفی دختران با نشانگان شکست عشق انجام شد. روش پژوهش کیفی و از نوع کیفی و پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش را تمام دختران دانشجوی خوابگاهی دانشگاه تهران تشکیل دادند که در سال 1397 تجربه شکست عشقی داشتند. با استفاده از نمونه گیری هدفمند، دختران ساکن یکی از خوابگاه های دانشجویی دانشگاه تهران انتخاب شدند. نمونه گیری تا رسیدن به اشباع داده ها ادامه یافت و در نهایت 14 نفر انتخاب شدند و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل داده ها از طریق روش کلایزی انجام شد. تحلیل مصاحبه ها به تولید دو مضمون اصلی، 15 مضمون فرعی و 49 مفهوم اولیه منجر شد. مضمون اصلی نخست «واکنشهای عاطفی سازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس ارزشمندی، احساس رضایت و تنظیم عواطف" را در بر می گرفت. مضمون اصلی دوم «واکنشهای عاطفی ناسازگارانه» بود که مضمونهای فرعی "احساس شکست، احساس بی ارزشی، احساس سردرگمی هیجانی، احساس ترس، احساس کمبود و سوگ، احساس آسیب پذیری، افسردگی، احساس خشم، احساس حسادت، احساس ملالت، بی اشتیاقی و دلزدگی و تنفر" بود. نتایج پژوهش نشان داد که تجربه شکست عشقی، پیامدهای سخت و ناگوار و بعضاً رشد محوری دارد که در افراد مختلف متفاوت و بعضاً مشابه است. نتایج پژوهش به دلیل بومی بودن و استفاده از رویکردی کیفی، امکان تعمیم پذیری در جامعه ما را دارد و هم چنین زمینه ای برای تدوین دستورالعملهای مداخلاتی و بسته های مشاوره ای متناسب با این آسیب فراهم می کند.
تحلیل تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از زلزله استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
431 - 462
حوزههای تخصصی:
بلایای طبیعی به یک اندازه بر جمعیت درگیر تأثیر نمی گذارند. زنان سرپرست خانوار از گروه های اجتماعی آسیب پذیر در موقعیت بحران زا هستند. نحوه مواجهه زنان با موقعیت بحران ارتباط بسیار زیادی با زمینه فرهنگی، سازوکارهای قدرت و موضوعات مرتبط با جنسیت دارد. از طرفی، عاملیت زنان نیز در این مواجهه اهمیت دارد. مقاله حاضر به تشریح تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از زلزله با هدف ارائه مدل مفهومی «فرایند توانمندسازی زنان سرپرست خانوار در بحران» می پردازد. این مطالعه کیفی و با روش «نظریه زمینه ای» است. داده های میدانی از طریق نمونه گیری نظری و مصاحبه عمیق با 15نفر از زنان سرپرست خانوار در مناطق هشت گانه زلزله زده کرمانشاه از جمله ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب تا حد اشباع نظری جمع آوری و با روش نظریه زمینه ای تحلیل شده است. در نهایت، داده ها به 363 مفهوم، 20 مقوله عمده و مقوله هسته تشدید بنیادهای اجتماعی ناتوان ساز کدگذاری و تحلیل شد. پدیده برساخت شده «فقر قابلیتی تهدید فرصت ها» (زنان ناتوان) ناشی از بستر نظام های ارزشی و ایدئولوژی های سرکوب گر حاکم بر زنان، ضعف مدیریت بحران، فقر و محرومیت منطقه و کمبود دانش فنی و مهارت است که راهبردهای تاب آوری و کنش فعال، کنش منفعل و... را به دنبال داشت. درماندگی و دلزدگی، چالش قدرت، تهدید و ناامنی، احساس رهاشدگی، آسیب های جسمی و روانی و چالش فرزندان پیامدهای ناشی از پدیده ذکرشده است که نظریه زمینه ای آن در قالب مدل پارادایمیک ارائه شده است. نتایج نشان می دهد فرایند «قدرتمندشدن» زنان سرپرست خانوار در بلایا مشروط به شرایطی است از جمله اینکه فرصت ها از طریق ساختارهای حمایتی قابل دسترسی باشند و موانع و نیروهای بازدارنده آن قدر تهدید کننده و قوی نباشد که جلوی فرصت ها را بگیرد و به محرومیت از قابلیت ها منجر شوند و زنان نیز خود را واجد «عاملیت» بدانند.
سبک فرزندپروری حضرت زهرا (س)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین شیوه های تعلیم و تربیت، روش الگوگیری است. اسلام هم برای تربیت و تعالی انسان ها بر این اصل مهم تأکید کرده است؛ زیرا شخصیت الگو به عنوان نقطه کانونی در محور رشد و هدایت های اخلاقی-تربیتی قرار می گیرد و در شکل گیری رفتار تربیت شونده آثار زیادی برجا می گذارد. یکی از تعلیمات تربیتی در نظام دینی که نمودی خاص در برنامه های تربیتی حضرت زهرا (س) دارد شیوه های برخورد با کودکان است. فرهنگ اسلام، دوان کودکی را مهمترین و زیربنایی ترین دوره های آموزش و شکل گیری شخصیت برای انسان می داند و نقشه های آموزشی و تربیتی را از نظر ثبات ماندگاری و تأثیر، مانند حکاکی بر سنگ می داند. یکی از حساسیت های کودکان، جانب داری و توجه خاص پدر و مادر به کودکان دیگر است. به همین دلیل در روایات، بر رعایت عدالت و مساوات بین فرزندان و محبت کردن، هدیه دادن و توجه کردن به ویژه توجه به حساسیت بیشتر دختران در این مورد تأکید شده است. مقاله حاضر به روش کتابخانه ای، سبک فرزندپروری حضرت زهرا (س) را بررسی می کند. توجه به امور معنوی، نام گذاری شایسته، پرورش حس خداپرستی در کودکان، بوسیدن و ملاطفت با آنها، رعایت عدالت، اظهار علاقه، بازی، عقیقه، صدقه دادن برای آنها، آموزش مسائل عبادی و توجه به تغذیه از جمله این موارد است.
بررسی اثربخشی آموزش هوش معنوی بر تاب آوری و بهزیستی روانشناختی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره هشتم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
157 - 187
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانواده به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه، متحمل فشارهای زیادی می شوند که بر سلامت روانی آنان و خانواده شان تأثیر می گذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش هوش معنوی بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری زنان سرپرست خانوار بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی به شیوه پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زنان سرپرست خانوار تحت پوشش مرکز خیریه حضرت فاطمه زهرا (س) در سال 1396 که تعداد آن ها 1904 نفر بودند که از میان آنان، 30 نفر با توجه به معیارهای ورود به پژوهش و به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش هوش معنوی دریافت کرد. ابزارهایی که در پژوهش حاضر مورد استفاده قرار گرفتند عبارت اند از فرم کوتاه مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (ریف، 1989) و مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003). داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها حاکی از اثربخشی آموزش هوش معنوی بر افزایش بهزیستی روان شناختی در مراحل پس آزمون و پیگیری و همچنین تاب آوری در مرحله پس آزمون و عدم معناداری در مرحله پیگیری بود. هوش معنوی با افزایش انعطاف پذیری، خودآگاهی و تقویت نظام اعتقادی فرد موجب ارتقاء بهزیستی روان شناختی و تاب آوری می گردد و می تواند به عنوان آموزشی در راستای توان بخشی و ارتقای کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار در نهادهای حمایت کننده به کار گرفته شود.
زنانگی، ایدئولوژی و مقاومت در برابر فرودستی تحلیل گفتمان فرودستی زنان در سینمای ایران با تکیه بر نظریه خودمداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
185 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل گفتمان انتقادی فرودستی زنان از خلال تحلیل چهار فیلم سینمایی عروس آتش ، کاغذ بی خط ، خانه پدری و ناهید است. چارچوب نظری استفاده شده نظریه خودمداری قاضی مرادی است که با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف انجام شده است. تحلیل گفتمان انتقادی با پیوند میان ساختارهای گفتمانی و بافت های اجتماعی می تواند به درک ما برای فهم مسائلی که وجود دارد کمک کند. از جمله نظم های گفتمانی مسلط، گفتمان پدرسالاری است که روابط بین دو جنس را از موضع قدرت واسازی می کند؛ همچنین، گفتمانِ سنت و تجدد که باعث می شود سوژه ها به بازتعریف هویت خویش دست بزنند. این روش شامل سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین است. برای این منظور، در مرحله توصیف، به ویژگی های صوری متن (تحلیل دیالوگ ها و سکانس ها) توجه شده است. در مرحله دوم، که مرحله تفسیر است، به بیناگفتمانیت (پرکتیس گفتمانی) پرداخته شده است؛ و در مرحله آخر تأثیر متقابل ساختارهای کلان اجتماعی بر متن با تکیه بر نظریه خودمداری بررسی شده است. نتایج حاکی از آن است که چگونه از گذار دو فضای گفتمانی سنت و تجدد، نظم گفتمان جنسیتی و روابط قدرت نهفته در این سلسله مراتب، باعث فرودستی زنان و سپس مقاومت آن ها در برابر فرادستی مردان شده است. زنانگی های مدرن و سنتی نه تنها در تقابل با هم قرار می گیرند، بلکه از سویی دیگر، دال زنانه در مقابل سوژه های مرد سنتی و مدرن نیز بازنمایی می شود.
چگونگی مواجهه پیامبر(ص) و امامان با مسأله تنش زایی امور جنسی در روابط همسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
همان گونه که عشق ورزی های همسرانه با ایجاد آرامش روانی و جسمی در استحکام خانواده مؤثرند، اختلاف در کام جویی جنسی نیز می تواند زندگی مشترک را به تنش دچار سازد. نگاهی به رهنمودهای پیامبر(ص) و ائمه، توجه به تأثیر این امر در رفع اختلاف میان همسران را نشان می دهد. بر این اساس، پرسش آن است که این پیشوایان برای دورماندن زوجین از اختلاف در این مسأله یا برون رفت از آن به هنگام بروز تنش چه راهکارهایی اندیشیده اند؟ پرسشی که پاسخ آن با رجوع به کهن نگاشته های حدیثی، تاریخی و تفسیری و تحلیل داده های مرتبط، فراچنگ آمده است. یافته های پژوهش، اقدامات معصومان را در دوگونه از راهکارهای پیشگیری محور مانند توجه به بایسته های جسمی و هم شأنی در پاکدامنی ناظر به دوران قبل از عقد، راهکارهایی به سان پناه قرارندادن عبادت برای فرار از وظایف همسری، آگاهی دادن به وظایف جنسی در زندگی مشترک و راهکارهای برون رفت از تنش مانند بخشش، الگودهی عینی، مقابله با رسوم غلط و جدایی نشان می دهد. با این توجه که پس از جدایی، با ماندن زن در خانه و دلبری از همسر، راه بازگشت به زندگی باز بماند.
فهم عوامل اجتماعی مرتبط با جایگاه اجتماعی زنان راهبه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
241 - 260
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله این است که جایگاه اجتماعی مرتبط با زنان راهبه را در ادیان بودایی و مسیحیت، بررسی کند. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی و مطالعات تاریخی است، به روش کتابخانه ای انجام شده است؛ در ادیان بودایی و مسیحیت به زنانی که زهد می ورزند (راهبه) و به مردان (راهب) می گویند. در واقع رهبانیت در ادیان، گونه ای زهد ورزی است که به یک نحوه ی زندگی تعبیر می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که ، زنان بودایی در ابتدا جایگاهی نداشتند و بودا از لغزش های اخلاقی زنان واهمه داشته است. اما با پذیرش زنان در سنگهه و ورود آنان در سلک رهبانی با کراهت و با شرایطی که اطاعت مطلق و تابعیت زنان را از راهبان مرد ایجاب می کرد موافقت کرده است؛ اما در مسیحیت در نظام هایِ رهبانی، راهبان، زنان را اغواگر و شیطان دانستنه اند که البته این امر بیشتر به سبب شرایط فرهنگی و اجتماعی آن زمان بوده است. اما به مرور شاهد افزایش راهبه ها و صومعه های خاص زنان می باشیم تا جایی که حتی زنان رهبری صومعه ها را به عهده گرفته اند نتایج پژوهش حاکی از آن است که، نگاه جنسیتی به زن مانع اساسی بر مشارکت های معنوی زنان در حلقه های رهبانیت شده است؛ گرچه در آغاز از ورود راهبه ها به دلایل مختلف مخالفت شده است، اما با تغییر شرایط فرهنگی و اجتماعی زنان به عنوان راهبه ها جایگاه اجتماعی خود را در این دو دین بزرگ یافته اند؛ تا آنجا که شمار آنها با مردان راهب برابری کرده و حتی صومعه های خاص زنان راهب رواج یافته است.
رابطه ی بین سبک های حل تعارض، بهزیستی روان شناختی و ثبات ازدواج : ارائه یک مدل علی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
81 - 104
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین رابطه علّی بین سبک های حل تعارض و ثبات ازدواج با میانجی گری بهزیستی روان شناختی انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد (زن و مرد) متأهلی بود که حداقل 3 سال از ازدواج آنان گذشته باشد و در ماه های اردیبهشت تا شهریور 1397 به مراکز مشاوره منطقه 2 تهران مراجعه کرده باشند. 308 نفر نمونه به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1980)، سبک های حل تعارض نسخه Bرحیم (1983) و بهزیستی روان شناختی فرم کوتاه ریف (1980) بود. یافته های پژوهش از طریق تحلیل مسیر نشان داد سبک سلطه گرانه به صورت مثبت؛ و سبک های یکپارچه، اجتنابی و بهزیستی روان شناختی به صورت منفی بی ثباتی ازدواج را پیش بینی می کنند. ضرایب مسیر غیرمستقیم نشان داد بین سبک سلطه گرانه و بی ثباتی ازدواج رابطه مثبت، بین سبک یکپارچه و مصالحه ای و بی ثباتی ازدواج رابطه منفی وجود دارد و بهزیستی روان شناختی رابطه بین سبک یکپارچه، مصالحه ای؛ و سلطه گرانه با بی ثباتی ازدواج را میانجی گری می کند. بنابراین، سبک های حل تعارض افراد و بهزیستی روان شناختی آنان می تواند متغیرهای موثری برای سنجش و پیش بینی ثبات ازدواج باشد.
وجوب حجاب حکمی فردی با آثار اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
157 - 177
حوزههای تخصصی:
در حکم به وجوب حجاب، فقیهان به آیات و روایات وارده استناد جسته اند که مورد مناقشه واقع شده است. جنبه ای که کمتر مورد مداقه علمی قرار گرفته، این است که آیا مسأله پوشش مطلوب شرع و حکم وجوب آن، رفتاری شخصی و وابسته به اراده فرد است یا مسئله ای اجتماعی و مربوط به نظم عمومی است؛ الزامی یا اختیاری بودن حجاب مهم ترین اثر مترتب بر این اختلاف است. برای اثبات فردی بودن حجاب علاوه بر اینکه به جنبه عبادی بودن آن استدلال شده است به نبود مجازات برای بی حجابی در صدر اسلام، صیانت از آزادی زنان و برخی از آیات نیز استناد شده است. کسانی که حجاب را امری اجتماعی می دانند، به دلالت برخی آیات قرآن و روایات، حکومتی بودن، غرض عقلائی داشتن حکم حجاب استناد کرده اند. براساس یافته های این تحقیق که با هدف تبیین رفع چالش های موجود در مسئله حجاب و با روش تحلیل آرای موافق و مخالف صورت گرفته است، حجاب و حکم فقهی آن حقیقتی فردی است که آثار غیرقابل انکار اجتماعی دارد.از این رو، در فرض آسیب های اجتماعی مترتب بر آن، حاکمیت می تواند به عنوان یک حکم ثانوی برطبق قاعده «الضروره تتقدر بقدرها» و نیز «الضرورات تبیح المحظورات»، آحاد جامعه را به رعایت پوشش مطلوب شرعی ملزم کند.