فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
45 - 68
حوزههای تخصصی:
نقش زنان در توسعه امروز جوامع، مستقیماً با هدف توسعه اجتماعی و اقتصادی بستگی دارد و از این رو در تحول همه جوامع انسانی، عاملی بنیادی محسوب می شود. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی اثر متغیرهای باورهای سقف شیشه ای بر جانشین پروری و سبک رهبری زنان در معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. این تحقیق برمبنای هدف، کاربردی و به روش توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق کارکنان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی مشهد هستند که براساس جدول مورگان، حجم نمونه 110 نفر محاسبه شده است. به منظور بررسی و آزمون متغیرهای مؤثر در موضوع تحقیق، به ترتیب از پرسشنامه استاندارد اسمیت (۲۰۱۲) برای سنجش متغیر باورهای سقف شیشه ای، پرسشنامه استاندارد خدایاری (۱۳۹۶) برای سنجش متغیر جانشین پروری و پرسشنامه استاندارد نجارزاده آرانی (۱۳۹۹) برای سنجش متغیر سبک رهبری استفاده شده است. پایایی و روایی پرسشنامه ها به ترتیب از طریق پایایی ترکیبی و تحلیل عاملی تأییدی مورد تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از نرم افزارهای SPSS و Smart -PLS به ترتیب برای تهیه آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که باورهای سقف شیشه ای بر سبک رهبری زنان در پست های مدیریتی تأثیر مثبت و معنا داری دارد. علاوه بر آن مشخص شد باورهای سقف شیشه ای بر جانشین پروری تأثیر مثبت و معناداری دارد.
عوامل مؤثر بر شکل گیری ملاک های انتخاب همسر در جوانان تحصیل کرده شهر ایلام؛ یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارائه یک نظریه زمینه ای در رابطه با عوامل مؤثر بر شکل گیری ملاک های انتخاب همسر انجام گرفته است. رویکرد این مطالعه کیفی و مشارکت کنندگان در تحقیق را ۲۴ نفر از جوانان در شرف ازدواج شهر ایلام تشکیل می دادند که در سال ۱۳۹۸ به مرکز مشاوره پیش از ازدواج مراجعه کرده بودند. این افراد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته جمع آوری شدند. جهت تحلیل داده ها از شیوه کدگذاری و طبقه بندی سه مرحله ای نظریه زمینه ای اشتراوس و کوربین استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که مقولات خود انگاره و ارزش های فردی به عنوان شرایط علی، عوامل فرهنگی، عوامل خانوادگی، شرایط اقتصادی جامعه به عنوان شرایط زمینه ای، رسانه ها، تجارب ازدواج دیگران، تجارب فردی مستقیم و غیرمستقیم در تعاملات اجتماعی، موقعیت اجتماعی خود و اقتضائات شغلی به عنوان شرایط مداخله گر، کسب مشورت از افراد با تجربه، بهره گیری از خدمات مشاوره و روانشناسی، مطالعه در زمینه روانشناسی و مشاوره به عنوان راهبردها و خودشناسی و آگاهی از عوامل سبب ساز یک ازدواج موفق نیز به عنوان پیامد این الگوی پارادایمی مشخص گردید. با توجه به تعدد و گستردگی مقولات تأثیر گذار بر شکل گیری ملاک ها، برنامه ریزان و سیاست گذاران این حوزه می بایست، تسهیلات لازم را برای برگزاری برنامه های آموزشی و ارائه خدمات مشاوره ای فراهم نمایند تا زمینه افزایش آگاهی و بینش جوانان به منظور ارتقای کیفیت ازدواج فراهم آید.
نشانه شناسی درون فرهنگی نقشمایه ترکیبی پرنده_با_سر_زن در انگشتری های فلزی سپهرنشانه ای سلجوقیان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
519 - 543
حوزههای تخصصی:
نقش مایه های ترکیبی انسان-پرنده مفاهیم گسترده و گاه متضادی در تمدن بشری دارند. در دوران اسلامی با وجود تحریم صورتگری، همچنان نقوش انسانی و حیوانی، دستمایه تزئینات آثار هنر اسلامی بوده و در آثاری چون انگشتری به صورت های مختلف به کار رفته است. انگشتر در فرهنگ اسلامی اعتباری خاص دارد و بازتاب دهنده خصایص فرهنگی و باوری مستور در آن است. در میان حکومت های مسلمان در ایران، سلجوقیان از جمله اولین حکومت هایی هستند که با گستردگی جغرافیایی خود به شکوفایی فرهنگی رسیدند و در سپهر نشانه ای آنان، نقش مایه پرنده با سر زن در انگشتری ها هویتی قابل اعتنا داشت. این مقاله در ارتباطات درون فرهنگی سپهر نشانه ای سلجوقیان، پدیداری نقش مایه پرنده با سر زن در انگشتری این دوره را مطالعه می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که در بازنمود این نقشینه چه معنای باورمداری از منظر سپهر نشانه ای مستتر است. در این مجال، از روش تحلیل نشانه شناسی فرهنگی مکتب تارتو با استفاده از نظریه سپهر نشانه ای یوری لوتمان استفاده شده است. رهیافت بحث بدین معنا منتج شد که محیط چندفرهنگی تمدن سلجوقیان ایران در درون خود متشکل از سه سپهر نشانه ای اسلامی، ترکی و ایرانی است. گفت وگوی درون فرهنگی موجب پدیداری نقشینه پرنده با سر زن با دو ترکیب بصری شد. نقوش همنشین با این نقش مایه به مفاهیم باروری، قدرت، رشد و نیک خواهی اشاره دارد که ارتباط این گونه انگشتری را با خاستگاه های زنانه قوت می بخشد. ارتباطات درهم تنیده اشتراکات فرهنگی مستتر در باورهای مذهبی اسلامی، تفکرات قومی ترکی و اندیشه های ایرانی موجب ایجاد هویتی یکپارچه در انگشترهای سلجوقیان ایران شده است.
بازشناسی مفهوم مد و طراحی لباس اسلامی در پوشش زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
87-97
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بازشناسی مفهوم مد و طراحی لباس اسلامی در پوشش زنان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه مجموعه های طراحی لباس می باشد. نمونه پژوهش لباس و پوشش اسلامی زنان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی بود. گرد آوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، چهار اصطلاح پوشش مختلف به نام های حجاب، مد عفیفانه، لباس های قومی-محلی و لباس های غیر اسلامی با نقوش اسلامی در بین طراحی هایی که با مد اسلامی ارتباط دارند شناسایی شدند. طراحان فعلی لباس هنوز موفق به ساختن یک «مد اسلامی جهانی» که متمایز از مد غربی باشد و حتی مستقیماً با آن مخالفت کند نشده اند. تصویر ذهنی طراحان از مد اسلامی، بیشتر بر شاخصه های زیبایی شناختی مد استوار است تا رعایت شرعی حجاب و همچنین مد اسلامی هنوز تابعی از سیستم غربی پنداشته می شود و نتوانسته هویت مستقل خویش را بیابد. مداسلامی دارای ماهیتی واقعی است و برای مؤثر بودن، نیازمند بازتعریف و تدوین چارچوب های مشخص طراحی است. می توان چنین تحلیل کرد که سبک مد اسلامی موجود، هنوز هویت کاملاً مستقل به عنوان مد جهانی را نیافته است. مصرف کنندگان مسلمان خود نیز قابل جمع در یک دسته بندی واحدنیستند. سبک های خاص لباس ازنظر زیبایی شناسی فرهنگی، اقتصاد، الگوهای تجاری، آرمان ها و نحوه نمایش یا بیان ایمان، شکل گرفته است. درنتیجه می توان گفت که به تعداد شکل های حجاب، پوشش های متفاوتی از طراحی لباس اسلامی وجود دارد. مد اسلامی دارای سبک طراحی خاصی است و دارای ماهیت واقعی است، اما لازم است در طراحی و سایر فرآیندهای این صنعت تغییراتی ایجاد شود و تعاریف آن به روزرسانی و اجرا گردد.
تغییرات زندگی دختران نوجوان پس از فوت مادر:یک مطالعه پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: سوگ مادر در در دوران نوجوانی، اثرات گسترده ای بر نوجوان می گذارد. با توجه به اهمیت موضوع؛ پژوهش حاضر با هدف مطالعه تجارب زیسته دختران جوان در زمینه فشار روانی بعد از فوت مادر در دوران نوجوانی انجام شده است. روش: این پژوهش با رویکردکیفی و با روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه مورد پژوهش دختران نوجوان و جوان سن 20 تا 30 سال هستند که مادر خود را در دوران نوجوانی از دست دادهاند. مشارکت کنندگان به صورت در دسترس از طریق فضای مجازی انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. یافته ها: از کدگذاری اطلاعات به دست آمده بعد از تحلیل داده ها و انجام کدگذاری ها، 8 مضمون فشار پیامدهای مستقیم فقدان مادر، اضافه بار نقش، فقدان حمایت مادر در نقاط عطف زندگی، آسیب دیدن در روابط بین فردی، فشار مربوط به تشریفات پس از فوت، احساس تنهایی، شکست تحصیلی و فشار احساسات منفی استخراج شد. یافته ها نشان داد تغییرات گسترده ای که در زندگی دختر نوجوان پس از فقدان مادر روی می دهد، به منابع نیرومندی برای مقابله با فشار ناشی از تغییرات نیاز دارد و اثرات فقدان تقریبا مادام العمر است. می توان براساس یافته ها، برنامه ای آموزشی جهت کاهش فشار روانی دختران نوجوان، پس از فقدان مادر تدوین کرد.
تأثیر مقتضیات زمان و مکان بر مفهوم تمکین و نشوز موثر در نفقه از دیدگاه فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمکین به معنای خاص از جمله حقوق جنسی زوج است و تمکین به معنای عام علاوه بر حقوق جنسی، از لوازم ریاست شوهر بر خانواده به شمار می اید و نشوز زوجه در ادبیات فقیهان، معرف عدم تمکین است. با عنایت به تغییر سبک زندگی و تحولات در مناسبات زوجین این سوال مطرح می شود که آیا تمکین و نشوز از نظر مفهوم و مصداق دچار تحول شده است؟ بدون تردید تمکین از جمله حقوق امضایی است و مانند مجعول تاسیسی نیازمند به جعل اعتبار از ناحیه شارع می باشد. شارع ضمن شناسایی تمکین متعارف و امضای آن، مناسبات زوجین و نهاد خانواده را با سازو کار حقوقی مناسب تحکیم بخشیده است. پایداری زوجیت و نهاد خانواده از مولفه های متعددی تاثیر می پذیرد و تمکین از جمله آن مولفه هاست. در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی بر این نکته تاکید شده است که تمکین به معنای عام، متناسب با مقتضیات زمان متحول شده است. از این رو علیرغم فعالیت اجتماعی و اشتغال زوجه در بیرون از خانه، زوج ملزم به انفاق می باشد.
اثر بخشی واقعیت درمانی بر نگرانی و نشخوار فکری در مادران دارای کودک کم توان ذهنی
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
71 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر نگرانی و نشخوارفکری در مادران دارای کودک کم توان ذهنی بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودک کم توان ذهنی مراجعه کننده به مرکز توانبخشی سلامت سیدحاتمی اردبیل در سال 1400 می-باشد. از جامعه مذکور 30 نفر، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه برابر آزمایش و کنترل جایگزین شدند. این پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. گروه آزمایش طی 8 هفته و هرجلسه 90 دقیقه مداخله واقعیت درمانی را دریافت کرد. و پس از خاتمه جلسات مرحله پیگیری دو ماه بعد انجام شد. و در این مدت گروه کنترل، مداخله ی را دریافت نکرد. برای سنجش آزمودنی ها از ابزار اندازه گیری پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ) مایر،میلر،میتزگر و بورکویز(1990) و مقیاس پاسخ های نشخواری(RRS ) نولن هوکسیما و مورو(1991) استفاده شد. داده با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغییره و تک متغییره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که، واقعیت درمانی بر نگرانی و نشخوار فکری اثر بخش بود. بدین ترتیب می توان گفت واقعیت درمانی موجب کاهش نگرانی و نشخوارفکری در مادران کودکان کم توان ذهنی شد. واین نتیجه تا مرحله پیگیری دوام داشت.
زمینه های تعارض میان نقش های شغلی و خانوادگی و راهبردهای مقابله ای با آن: مورد مطالعه زنان شاغل در شهرداری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
131 - 164
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف شناسایی زمینه های تعارض کار-خانواده و شیوه های برقراری تعادل میان نقش های شغلی و خانوادگی انجام شد. رویکرد این پژوهش کیفی و روش آن پدیدارشناسی بود. افراد مورد مطالعه شامل 27 زن دارای فرزند زیر 12 سال شاغل در شهرداری شهر تهران است که از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع به لحاظ سن، تعداد فرزندان، نوع سمت و نوع قرارداد، انتخاب و براساس سطح اشباع نظری تعیین شدند. شیوه گردآوری داده های مصاحبه عمیق به صورت انفرادی و حضوری و روش تحلیل یافته ها، تحلیل مضمون است که به سه شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی استخراج شدند. براساس یافته های مطالعه زمینه های تعارض در 8 خرده مضمون و 3 مضمون اصلی «رویکرد جنسیتی نابرابر در عرصه های خصوصی و عمومی»، «الزامات شغلی بالا» و «ر هاشدگی و در حاشیه ماندن سیاست های حمایت از خانواده و فرزندآوری» قرار می گیرد. راهکار های مادران شاغل برای ایجاد سازگاری که از مجموع 95 مفهوم اولیه و 18 زیرمضمون استخراج شده اند، در دو مضمون اصلی تحت عنوان «عقلانیت کرانمند» و «شکل گیری تمهیدات غیر سنتی سازمانی» دسته بندی شده اند. درمجموع درحالی که ابتکارات سیاست گذاری می تواند در کمک به زنان برای سازگاری نقش های دوگانه مؤثر باشد، بسیاری از زنان هنوز این مسائل را در سطح فردی یا شخصی حل می کنند و احساس می کنند سیاست های اتخاذشده ازسوی سازمان کافی نیست و یا ضمانت اجرایی ندارد و به همین دلیل به طور ملموس بر زندگی آنها تأثیر نگذاشته است.
مطالعه جامعه شناختی خشونت خانگی علیه زنان (مورد مطالعه: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
529 - 556
حوزههای تخصصی:
خشونت خانگی در تمامی جوامع، در تمامی گروه ها و طبقات اجتماعی مشاهده می شود و گزارش های متعددی بر مسئله بودن آن در ایران صحه گذاشته اند. هدف این پژوهش، شناخت نحوه درک زنان از شرایط، زمینه ها و پیامدهای خشونت خانگی در زندگی آنان است. این پژوهش کیفی و مبتنی بر روش نظریه زمینه ای است. پاسخگویان از طریق روش نمونه گیری هدفمند با معیار اشباع نظری از بین زنان مراجعه کننده به مراکز مثبت زندگی سازمان بهزیستی شهر ایلام انتخاب شده اند. از معیار مقبولیت برای اعتباریابی و برای اطمینان پذیری از روش ممیزی استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 30 زن متأهل خشونت دیده، گردآوری شده و کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار Nvivo12 انجام شده است. یافته ها حاکی از نقش عوامل خانوادگی همچون برهم کنش تنش آلود و ناهمترازی پایگاهی، عوامل اجتماعی نظیر مواجهه شبه کارناوالی با ازدواج و عوامل فرهنگی مانند تصورات مردسالارانه است. واکنش های زنان عمدتاً انفعالی است و عادی انگاری نقش قربانی منفعل برای زنان، پیامد آن است. از برآیند مقوله ها، مقوله هسته «خشونت خانگی علیه زنان محصول هم آیندی درماندگی تجربه شده زنان و تصورات مردسالارانه» حاصل شد که حاصل مدیریت خانواده در بستر حفظ کارکردهای سنت مردسالارانه در کنار انتقال ساختاری خشونت در سازوکاری فرهنگی و مبتنی بر جامعه پذیری جنسیتی است.
نقش خانواده در اجرای برنامه ریزی درسی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قبول این باور آموزشی که سهیم نمودن خانواده در تربیت و روند آموزشی، یکی از ابزارهای حیاتی در دستیابی به نتایج بهتر و همچنین سازوکار مناسب برای ایجاد مدارسی کارآمدتر و مردم سالارتر است، اهمیت زیادی برای نظام آموزشی کنونی دارد تا بتواند از نظام بسته و غیرمشارکتی مدارس به الگوی مردم سالاری آزاد تبدیل شود. هدف این تحقیق، شناسایی نقش آفرینی نهاد خانواده در اجرای برنامه ریزی درسی مدارس است. در این تحقیق برای شناسایی ابعاد از روش پژوهش اکتشافی و تحقیق اولیه استفاده شد. ب رای جم ع آوری داده ها از گ روه ه ای ک انونی که یکی از روش های کلیدی اکتشاف کیفی در علوم اجتماعی به شمار می رون د، استفاده شد. جهت دریافت دیدگاه گروه نماینده والدین، 20 تن از متخصصان و خبرگان علوم تربیتی، به ویژه برنامه ریزان درسی و فلاسفه تعلیم و تربیت با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و نظراتشان با روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها، حاکی از عدم مداخله صحیح والدین در اجرای برنامه ریزی درسی بود. همچنین یافته های پژوهش نشانگر آن است که نهاد خانواده می تواند در همه حوزه های برنامه ریزی درسی نقش کلیدی داشته باشد و تمایل به مشارکت در اجرای برنامه های درسی فرزندان خود ایجاد کند. چهار مضمون از داده های مربوط به درک و تجربیات شرکت کنندگان از حضور والدین در اجرای برنامه ریزی درسی پدید آمده است. این مضامین عبارت است از: نقش نهاد خانواده به عنوان مشارکت کننده، حمایت کننده (پشتیبان)، یادگیرنده و سیاست گذار (تصمیم ساز). از این رو در این نوشتار به اختصار نقش و تأثیر هر یک از عوامل مذکور را بررسی نموده و راهبردهای عملی ارائه می شود.
تحلیل محتوای کیفی مصوبات مجلس شورای اسلامی با محوریت زنان در بازه زمانی بیست ساله (1376 تا 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی گروه های مختلف اجتماعی تابعی از قوانین و سیاست های جامعه است.جایگاه گروههای مختلف اجتماعی در قوانین کشور از مهمترین عوامل موثر بر شرایط و کیفیت زندگی آنها می باشد.این پژوهش با هدف بررسی قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی ایران از سال 1376 تا 1396در حوزه مسائل زنان انجام شد. روش مورد استفاده در این پژوهش تحلیل محتوای کیفی بود. مصوبات مذکور در نرم افزار MAXQDA2020 در سه مرحله کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و بررسی شدند. جهت اعتبارپذیری دادهها از مرور مطالعات و تکنیک کسب اطلاعات موازی و تثلیث، ارائه تحلیلهای دادهای و برای کسب پایایی، از ضریب توافق کاپا استفاده گردید که با مقدار 68/0 پایایی نتایج مورد تایید قرار گرفت. پس از تحلیل داده ها، چهار مضمون اصلی استخراج شده: نابرابری در حقوق مرتبط با طلاق، عدالت جنسیتی،حمایت از منشور حقوق زنان،برابری جنسیتی در امتیازات گروههای خاص و تقویت نقش های سنتی زنان است. مدل استخراج شده، نشان می دهد که مصوبات بر تقویت نقش های سنتی زنان تاکید دارد. در ایران نگاه جامع نسبت به مساله زنان، خانواده و توسعه بعنوان یک برنامه همه جانبه کم رنگ است. برنامه ریزی برای زنان بدون مشارکت آنها میسر نمی شود و توانمندسازی بانوان مقدم بر ایجاد فرصت های برابر است. همچنین، آموزش مدیران سازمانی و همراه نمودن آنها جهت تسهیل گری و سوق دادن جامعه به عدالت بسیار حائز اهمیت است.
اثربخشی آموزش گروهی طرحواره درمانی هیجانی بر خودپنداره جنسی، بلوغ عاطفی و الگوهای تعاملی زنان دچار درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی آموزش گروهی طرحواره درمانی هیجانی بر خودپنداره جنسی، بلوغ عاطفی و الگوهای تعاملی زنان دچار درد مزمن انجام شد. طرح تحقیق حاضر، نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون به همراه گروه گواه بود. 30 نفر از زنان دچار دردهای مزمن که در سال 1400 به بیمارستان فیروزگر شهر تهران مراجعه کردند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه چندوجهی خودپنداره جنسی اسنل (1995)، پرسشنامه بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1991) و پرسشنامه الگوهای تعاملی کریستنسن و سالاوی (1984) بودند و گروه آزمایش تحت آموزش گروهی طرحواره درمانی هیجانی لیهی (2015) در طی 10 جلسه 2 ساعته، هر هفته یک جلسه قرار گرفتند و در این مدت افراد گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 استفاده شد. یافته ها نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی بر بلوغ عاطفی و الگوهای تعاملی در زنان دچار درد مزمن تأثیر معنادار دارد (01/0>P). اما بر تغییرات خودپنداره جنسی تأثیر معنادار ندارد (05/0<P). برحسب نتایج حاصل از این پژوهش آموزش گروهی طرحواره درمانی هیجانی با تمرکز بر چالش ها و شناخت ها و با ایجاد تغییرات مثبت و مناسب می تواند در تغییرات بلوغ عاطفی و الگوهای تعاملی بین زوجین در زنان دچار درد مزمن مورداستفاده قرار گیرد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر درمان واژینیسموس: یک کارآزمایی تک موردی
حوزههای تخصصی:
واژینیسموس یک اختلال جنسی شایع، از دسته اختلالات تناسلی لگنی/ دخولی دردناک است که در دو شکل اولیه و ثانویه مشاهده می شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی رفتاردرمانی شناختی بر درمان واژینیسموس طراحی شده است. در طی یک کارآزمایی آزمایشی تک موردی و طرح خط پایه چندگانه، 4 زن مبتلا به واژینیسموس که به کلینیک های درمان اختلالات جنسی شهر اهواز مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از تأیید معیارهای وجود اختلال درد/دخول تناسلی لگنی، توسط روان پزشک، در مطالعه شرکت داده شدند. از تمام شرکت کنندگان رضایت نامه کسب شد. قبل و پس از مداخله، متغیرهایی همچون، انگیزه دخول، سازگاری زناشویی، افکار دهشتناک و... توسط ابزار چندوجهی اختلال دخول واژینال، در مشارکت کنندگان مورد ارزیابی قرار گرفت. آزمودنی ها پس از تعیین خطوط پایه در متغیرهای وابسته به ترتیب وارد مرحله درمان شناختی رفتاری شده و به مدت 8 جلسه هفتگی، به صورت فردی مورد درمان قرار گرفتند. دوره پیگیری دو ماه پس از تکمیل درمان در سه نوبت به فواصل 20 روزه انجام شد. تمام مشارکت کنندگان در پایان مداخله موفق به دخول واژینال شدند و شاخص بهبودی که در هر یک از متغیرها با سیر نزولی منحنی در مرحله درمان نسبت به خط پایه در نظر گرفته شده بود، در آن ها تأیید شده است. نتایج همچنین نشان داد درمان شناختی رفتاری در تغییر افکار دهشتناک و درماندگی، سازگاری زناشویی، رفتارهای اجتنابی، افزایش اطلاعات جنسی، گوش به زنگی، خوش بینی و ناسازگاری ژنیتال جنسی افراد واژینیسموس مؤثر می باشد. یافته های مطالعه نشان دهنده مؤثر بودن روش های شناختی رفتاری در بهبود واژینیسموس می باشد؛ بنابراین گنجاندن این نوع درمان در مداخلات در نظر گرفته شده برای این بیماران و انجام مطالعات وسیع تر با گروه های کنترل و تعداد نمونه های بیشتر توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر روش شناختی-رفتاری اسلامی و ذهن آگاهی بر طرحواره های ناسازگار اولیه، رضامندی و اعتماد زناشویی در زوج های جوان شهر اراک(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
163 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش زوج درمانی مبتنی بر روش های شناختی- رفتاری اسلامی و ذهن آگاهی بر طرحواره های ناسازگار اولیه، رضامندی و میزان اعتماد زناشویی در زوجین جوان شهر اراک است. بدین منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع علّی- مقایسه ای با طرح پیش آزمون- پس آزمون شامل دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود که 48 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه های طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ، رضامندی زناشویی جدیری و مقیاس اعتماد زناشویی رمپل- هولمز، میان آنها اجرا گردید تا میزان طرحواره های ناسازگار اولیه، رضایت و اعتماد زناشویی را ارزیابی کند. سپس مداخلات آموزشی انجام گرفت و بار دیگر، پس آزمون از گروه نمونه صورت پذیرفت. برای تحلیل داده ها، از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی فیشر استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش زوج درمانی های مبتنی بر شناختی- رفتاری اسلامی و ذهن آگاهی، تفاوت معناداری نداشت.
لوازم فقهی میثاق غلیظ در روابط خانوادگی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
183 - 206
حوزههای تخصصی:
کاربرد قرآنی میثاق غلیظ در ازدواج، نشانه اهمیت پیمان زناشویی و نهاد خانواده است. این تاکید و تشدید در پیوند ازدواج، مستلزم احکامی است که در این تحقیق، به لوازم فقهی میثاق غلیظ تعبیر کرده ایم. هدف از این تحقیق، معرفت افزایی نسبت به حقیقت پیوند ازدواج به منظور پیشگیری از آسیب هایی است که نهاد خانواده با تأثیرپذیری از تحولات عصر جدید با آنها روبرو شده است. برای دست یافتن به این هدف، با روش تحلیل متنی در آیه 21 سوره نساء و با گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و استناد به منابع تفسیری و فقهی، به لوازم فقهی میثاق غلیظ در روابط خانوادگی (ازدواج و طلاق) پرداخته ایم. لزوم ایجاب و قبول لفظی و بطلان ازدواج های بی پایه و اساس مانند ازدواج سفید، هم باشی و معاطاتی، شاهدگرفتن در عقد ازدواج، تعهد مالی (مهریه، نفقه و ارث) و تمکین، از لوازم فقهی میثاق غلیظ در گستره ازدواج است. اجرای طلاق با صیغه، لزوم شاهدگرفتن، بقای پیوند زناشویی در برخی صور طلاق (رجعی) و عده وفات و جایزنبودن اخذ مهریه پرداخت شده نیز از لوازم فقهی میثاق غلیظ در حوزه طلاق است.
بررسی کارآمدی آموزش مبتنی بر شفقت خود بر سرمایه روان شناختی و بهزیستی اجتماعی در مادران دارای کودک آهسته گام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی اثر بخشی آموزش مبتنی بر شفقت خود بر سرمایه روان شناختی و بهزیستی اجتماعی در مادران دارای کودک آهسته گام بود. از این جامعه با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه قرار گرفتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های سرمایه های روان شناختی لوتانز و بهزیستی اجتماعی کییز استفاده شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه های آزمایشی تحت آموزش خود شفقتی (8 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند؛ گروه گواه در لیست انتظار مداخله قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، مداخله آموزش خود شفقتی بر افزایش سرمایه روان شناختی(05/0p <) و بهزیستی اجتماعی(01/0p <) در مادران دارای کودک آهسته گام اثربخش بود. بنابراین می توان، از آموزش خود شفقتی در کمک به مادران دارای کودک آهسته گام استفاده کرد.
تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از خشونت پس از زلزله (مورد مطالعه زنان سرپرست خانوار ساکن در مناطق زلزله زده استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
99 - 108
حوزههای تخصصی:
زنان سرپرست خانوار از گروه های اجتماعی آسیب پذیر و فراموش شده در حوادث طبیعی هستند که به دلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی همواره مورد خشونت قرار می گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته زنان سرپرست خانوار از خشونت پس از زلزله استان کرمانشاه انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه زنان آسیب دیده در زلزله بودند که به صورت هدفمند با 15 نفر از آنها مصاحبه عمیق فردی انجام گرفت. حجم نمونه با استفاده از نمونه گیری نظری و تا رسیدن به اشباع نظری تداوم یافت. داده ها با استراتژی پدیدارشناسی تفسیری گردآوری و با روش دیکلمن و همکاران(1989) تجزیه وتحلیل شدند. در نهایت، 474 کد باز و اولیه، 55 درون مایه فرعی و 4 درون مایه اصلی استخراج شد. طبق یافته ها تجربه خشونت زنان عبارت بودند از:« دسترسی ناعادلانه به منابع، داغ ننگ، فقدان امنیت و تخریب اجتماعات». نتایج این مطالعه نشان می دهد که رفع خشونت ها علیه این زنان منوط به حذف موانع فرهنگی ماقبل حوادث و توجه به قدرت تصمیم گیری آنها در بطن خانواده و جامعه است.
نشانه های زبان زنانه در بایاتی های آذربایجان
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
31-45
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بازیابی نشانه های زبان زنانه در بایاتی های آذربایجان است. جامعه آماری پژوهش 4567 بایاتی است. نمونه پژوهش نشانه های نوشتاری و زبانی زنانه بایاتی های آذربایجان است. طرح پژوهش از نوع گفتمان کاوی کیفی و روش انجام آن از نوع توصیفی تحلیلی است. جهت دستیابی به داده های این مطالعه بر اساس مطالعات کتابخانه ای بایاتی های سروده زنان از طریق نشانه های زبانی به کار رفته در بایاتی ها، بازیابی شد. پس از ارائه توصیفات و اطلاعات کتابخانه ای، به روش تحلیلی داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد بخشی از بایاتی ها نشانه های کلامی صریحی داشت که دلالت بر جنسیت مونث سراینده می کرد. در بخشی از بایاتی ها نیز با واکاوی لایه های پنهان متن زنانگی سراینده آشکار می شد. زنان در بایاتی ها در ضمن صحبت از مضامینی چون عشق، بیان مشکلات زندگی، شکوه و شکایت، مسائل مربوط به ازدواج و ... با اشاره های آشکار یا پنهان جنسیت خود را آشکار می کنند و در لالایی ها، خواسته ها و آرزوهای درونی خود را بیان می کنند. بر اساس نتایج، 3495 بایاتی فاقد نشانه جنسیتی بود. 749 بایاتی نشانه آشکار جنسیتی داشت که 508 نمونه از بایاتی ها دارای دلالت مردانه و 241 نمونه دارای دلالت زنانه بودند. بنابراین 82% سروده ها فاقد نشانه جنسیتی، 12% سروده ها دارای نشانه مردانه و6% سروده ها دارای نشانه زنانه بودند.
مطالعه تطبیقی اسطوره شناختی و روان شناختی «زن» در نمایشنامه های «دوشیزه جولیا» اثر استریندبرگ و «در مه بخوان» اثر اکبر رادی با تکیه بر نظریات شینودا بولن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
223 - 240
حوزههای تخصصی:
«کهن الگوها» از عناصر مهم روان شناختی بوده و در جریان نقد ادبی معاصر، «نقد کهن الگویی» همواره به عنوان یکی از گونه های مهم نقد ادبی موردتوجه بوده است. بحث کهن الگو ها برپایه اندیشه کارل گوستاو یونگ، نظریه پرداز حوزه علوم روان شناختی، تکوین یافته است. در این نظریه، عناصر ساختاری اسطوره، که در روان ناخودآگاه جمعی حضور دارند، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. از منظر یونگ، نوعی تجربه همگانی در این عناصر وجود دارد که در شکل های متفاوت و در همه نسل ها تکرار می شود. شینودا بولن، روان شناس و نظریه پرداز معاصر، نیز با تکمیل نظریات یونگ و تشریح دقیق نمود آن در افراد و زندگی روزمره، به شناخت هرچه بیشتر کهن الگوها کمک شایانی کرده است. در این پژوهش با استفاده از معیارهای اسطوره شناختی و روان شناسی در نظریات شینودا بولن، دو شخصیت نمایشی مشهور «زن»، یعنی «جولیا» از نمایشنامه دوشیزه جولیا اثر آگوست استریندبرگ و «انسیه» از نمایشنامه در مه بخوان اثر اکبر رادی دستمایه مطالعه ای تطبیقی قرار گرفته اند. این دو شخصیت علی رغم اینکه در دو زمان و قلمرو جغرافیایی و فرهنگی متفاوت خلق شده اند، از منظر دیدگاه های شینودا بولن دارای مشابهت های قابل توجهی هستند. این مطالعه همچنین نشانگر این حقیقت است که استناد به عناصر اسطوره شناختی و روان شناختی در خلق شخصیت های نمایشی می تواند به تولید الگویی مشابه در فرایند این آفرینش منجر شود؛ الگویی که مرزهای زمانی و مکانی را درنوردیده و بیش از هر عنصر دیگر بر کهن الگوهای بشر تکیه می کند. الگو هایی که می تواند در تعیین مسیر زندگی و تصمیمات شخصیت ها نقشی جدی ایفا کند.
بررسی تطبیقی زنانگی مطلوب در ادبیات عامیانه ایران و اروپا (مطالعه موردی گذر تکامل زناشویی در دو افسانه «شاه مار» و «دیو و دلبر»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
419 - 439
حوزههای تخصصی:
افسانه های محلی و داستان های پریان با استفاده از نماد ها و کهن الگوها سبب و توضیح دهنده کنش و واکنش های فردی و گروهی در یک جامعه اند. این مقاله به روش توصیفی و تحلیل روایت و با رویکرد تطبیقی به دو افسانه مشابه «زشت و زیبا» از فرهنگ اروپایی و «شاه مار» از فرهنگ ایرانی می پردازد. سؤال پژوهش آن است که در دو روایت مطالعه شده، چه چیزی به منزله کمال مطلوبِ زن در عبور از گذر تکاملی دخترانگی به زنانگی به واسطه ازدواج تبیین شده است؟ برای رسیدن به پاسخ، با استفاده از مضمون «گذر» در آرای جان هینلز و تبیین ازدواج به مثابه «گذر تکامل زناشویی» بر اساس نظر جوزف کمبل درباره سیر تکاملی قهرمان های اسطوره ای، وضعیت قهرمان زن دو افسانه در مرحله گذر زناشویی مطالعه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد تکامل قهرمان داستان «دیو و دلبر» گذر از وضعیت دخترانگی به زنانگی به واسطه عشق و وصال با موجودی دیو صورت است که زیباییِ حقیقی پنهانش پس از تجربه عاشقانه آشکار می شود و داستان به انتها می رسد. اما در داستان «شاه مار» عشق و وصال زمانی شکل می گیرد که ماهیت انسانیِ دیو آشکار می شود و این نقطه، آغاز فرایند تکامل نهایی زن یعنی پذیرش نقش مادری است و حفظ عشق و ازدواج اهمیت اصلی و کمال نهایی معرفی می شود.