فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۶۱ تا ۷۸۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
132 - 151
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه آموزش های مورد نیاز جهت توسعه توانمندسازی زنان می-باشد. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع مطالعه موردی می باشد. مشارکت کنندگان بالقوه این پژوهش شامل متخصصان و اعضای هیأت علمی در رشته های مختلف تعلیم و تربیت (علوم تربیتی)، جامعه شناسی، حقوق و روانشناسی و همچنین زنان نمونه استان فارس (مدیران زن و مادران نمونه) بودند، که با استفاده از روش نمونه-گیری هدفمند و معیار اشباع نظری 15 نفر از متخصصان و 10 نفر از مادران نمونه و 5 نفر از زنان نمونه شهر که تصدی مدیریتی داشتند، انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها مصاحبه عمیق و مطالعه اسناد مرتبط با موضوع پژوهش بود. جهت ارائه آموزش های مورد نیاز جهت تحقق توسعه توانمندسازی زنان و شناسایی چالش های موجود در این زمینه از روش تحلیل شبکه مضامین استفاده شد. در نتیجه آموزش-های لازم در جهت توانمندسازی مادران در قالب 5 مضمون سازمان دهنده آموزش هنری، آموزش مهارتی، آموزش معنوی و دینی، آموزش روان شناختی- خودشناسی، آموزش اقتصادی- اجتماعی تدوین گردید و چالش های پیش رو جهت اجرایی شدن چنین مهمی در ابعاد مختلف از جمله مقاومت زنان، مقاومت مردان، مقاومت جامعه محلی، مشکلات اقتصادی و سیاسی کاوش و در نهایت راهکارهایی جهت عملی ساختن مؤلفه های توانمندسازی مادران ارائه گردید. به منظور اعتباریابی نتایج کیفی از تکنیک های قابل قبول بودن و قابل اعتماد بودن استفاده شد.
تبیین عوامل پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
109 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف: مناسب سازی بستری جهت پایداری زنان در سطوح مدیریتی، علاوه بر فراهم نمودن زمینه بهبود ارتباطات سازمانی و تسهیل نوآوری به رشد توانمندی های فردی آنان نیز منجر می شود. این پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پایداری شغلی زنان در سطوح مدیریتی انجام شده است. روش: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و برحسب نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی - پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 220 مدیر زن در سازمانهای تابعه وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی شهرستان اهواز است که به روش تمام شمار انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از تکنیک فازی در بخش کیفی و پرسشنامه محقق ساخته در بخش کمی استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه با نظر خبرگان و ضریب آلفای کرونباخ (90/0) محاسبه و تایید گردید. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از مدل معادلات ساختاری در ن رم اف زار PLS بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عوامل سازمانی و فرهنگی سهم بیشتری در تبیین پایداری شغلی مدیران زن دارند که در این میان ارزیابی مدیران بر اساس موفقیت و نه جنسیت، برابری در توزیع پاداشها و نتایج، نظارت بر عملکرد مدیران بدور از جنسیت، دسترسی به منابع اطلاعاتی سازمان از مهمترین عوامل پایداری شغلی هستند.
ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش الگوی اقتصادی خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد خانواده، به عنوان یک علمِ نوظهور، خانواده را بر مبنای مبادلات بازار توصیف می کند. معیارهایی که برای اندازه گیری اقتصاد خانوار توسعه داده شده صرفا به جنبه های مادی خانواده توجه شده است، در حالی که خانواده به عنوان یک نهاد طبیعی فطری ماهیتی کاملا متفاوت از بنگاه های اقتصادی دارد. بنابراین ضرورت دارد مقیاس هایی مبتنی بر مبانی اسلامی و در جهت رشد جامع خانواده طراحی شود. هدف پژوهش حاضر ساخت و اعتباریابی پرسشنامه ی سنجش الگوی اقتصادی خانوار مبتنی بر نظریه خانواده ی ذومراتب است. این پژوهش «عقلانیت اقتصادیِ خانواده» را صرفا عقل حسابگر مادی تفسیر نکرده و در پی آن است شاخص های سطوح مختلف «عقلانیت جامع خانواده» را شناسایی کند. بدین منظور برای استخراج شاخص های مرتبط از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار استفاده شده است. پس از طراحی گویه ها و تایید روایی صوری، محتوایی و تفکیکی، پرسشنامه در یک نمونه 387 زوجی از خانواده ها در سطح شهر تهران اجرا شده است. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان می دهد، داده ها با ساختار عاملی و زیربنای نظری تحقیق برازش مناسبی دارند و معیارهای آلفای کرونباخ، پایایی سازه، روایی واگرا و همگرا نیز تایید شدند. بدین ترتیب این پرسشنامه از روای ی و اعتبار مطلوب برخوردار است. مقیاس طراحی شده، شاخص هایی از مراتب مختلف عقلانیت خانواده ارائه می دهد. از سطح غیرعقلانی، صرفا مادی و طبیعی تا سطحی که خانواده، علاوه بر منافع مادی، منافع معنوی و فرام ادی را م ورد توجه قرار می دهد. بدین ترتیب با در نظرگرفتن کثرت، تنوع و تفاوت های اقتصادی در قلمرو زندگی خانوادگی مقیاس جامعی از مبانی و معارفی اسلامی استخراج شده است.
پیامدهای فرهنگی و فکری تهاجم تمدن غربی با تأکید بر زنان ایرانی
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
59 - 69
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی پیامدهای فرهنگی و فکری تهاجم تمدن غربی باتأکید بر زنان ایرانی بود. جامعه آماری شامل کلیه آثار پیامدهای فرهنگی و فکری تهاجم تمدن غربی می باشد. نمونه پژوهش موضوع های مرتبط با تأثیر فرهنگی تهاجم تمدن غربی بر زنان ایرانی بود. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش گردآوری اطلاعات از طریق متون کتابخانه ای وبه صورت فیش برداری صورت گرفت. سپس ارتباط متقابل تمدن غربی با فرهنگ، تفکر و پیامدهای تهاجم تمدن غربی بر فرهنگ و جهان بینی زنان، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان دادکه: بین تفکر، فرهنگ و تمدن غربی ارتباط وجود دارد و نوع رابطه ای که تفکر، فرهنگ و تمدن با یک دیگر دارند، لزوماً یک رابطه خطی و طولی نیست. در پاره ای از موارد انتقال تمدن یک الگو به تمدن الگوی دیگر، تفکر نهفته در آن تمدن را هم منتقل می کند. زنان ایرانی با افزایش ورود تمدن غربی درگام نخست با دگرگونی هایی در زمینه ی فرهنگ، با کمرنگ شدن عفت، حجاب و هویت اسلامی ایرانی و... روبرو شدند. درگام دیگر تغییراتی در زمینه ی جهان بینی آنان مشاهده شد. هم چنین تأثیر رواج تمدن غربی تنها بر فرهنگ ایرانی و کمرنگ شدن ارزش ها و سنت-های اسلامی و ایرانی متوقف نشده، و در گامی فراتر جهان بینی ایرانیان را نیز هدف حمله ی خود قرار داده است.
سیاست پژوهی اشتغال زنان در دولت یازدهم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث چالش برانگیز در عصر جدید حضور اجتماعی و خصوصاً اشتغال بانوان است. دیدگاه برابری طلبی در اشتغال که در ابتدا دست یافتنی و منطقی به نظر می رسید درگذر زمان با چالش های جدی مواجه شد. به تدریج مشخص شد برای حضور بانوان در عرصه اشتغال ملاحظات و برنامه ریزی های پیچیده ای نیاز است تا جامعه با آسیب هایی همچون کاهش رشد جمعیت روبرو نشود. گام های زیادی در سراسر جهان برای حل چالش های به وجود آمده شکل گرفت و مسیر تکاملی خود را طی کرد. این پژوهش در نظر دارد بامطالعه عملکرد دولت یازدهم در حوزه اشتغال بانوان چگونگی برخورد کشورمان با مسئله اشتغال زنان را در این بازه زمانی موردمطالعه قرار دهد. به این منظور سیصد صفحه از سخنان خانم مولاوردی معاونت امور زنان و خانواده دولت یازدهم به عنوان سخنگوی دولت در حوزه بانوان مورد تحلیل مضمون قرار گرفت. این سخنان در پنج سطح، مبانی نظری، دغدغه های جاری، چشم اندازها، برنامه ها و اقدامات دولت طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش نشان داد دولت یازدهم بر برابری جنسیتی، اشتغال محوری بانوان و سوق دادن آنان به عرصه های اقتصادی و سیاسی تأکید دارد که نقطه مقابل پذیرش نقش های جنسیتی، خانواده محوری و حضور بانوان در عرصه های فرهنگی و اجتماعی است.همچنین ارجاعات مکرر به سند توسعه پایدار یا همان 2030 پیگیری اهداف و مطالبات آن، عدم ارجاع به اسناد بالادستی و سیاست های کلی ابلاغی رهبری و یا حرکت به سمت الگوهای بومی و درون زا در حوزه اشتغال بانوان در سیاست های دولت یازدهم مشهود است.
تحلیل انتقادی گفتمان آثار دوره پس از انقلاب اسلامیِ چهار طنزپرداز زن براساس الگوی ون لیوون (1996م) (رباب تمدن، آذردخت بهرامی، رؤیا صدر و نسیم عرب امیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 25
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش تحلیل انتقادی گفتمان آثار دوره پس از انقلاب اسلامی چهار طنزپرداز زن براساس الگوی ون لیوون است. این مطالعه برروی اشعار رباب تمدن در نشریه «آهنگر»؛ کتاب «آهن قراضه، نان خشک، دمپایی کهنه!» از آذردخت بهرامی؛ «ه ، مثل تفاهم» از رؤیا صدر و «نامه به دزد» از نسیم عرب امیری انجام شده است. مسئله پژوهش این است که جریان های سیاسی و اجتماعی، قدرت ها و ایدئولوژی های چهار دهه اخیر چه تأثیری بر گفتمان طنز زنانه و میزان صراحت و پوشیدگی کلامِ طنزپردازان زن داشته است؛ دیگر این که کنشگران «مرد» در آثار آنان چگونه بازنمایی شده اند. غالباً در حوزه پژوهش به آثار طنزپردازان زن بی توجهی شده است؛ این مقاله بر آن است تا با بررسی آثار شاخص طنزپردازان زن، این کوتاهی را جبران کند. در این پژوهش با کاربرد مؤلفه های الگوی ون لیوون شامل طبقه بندی، تشخص زدایی، نام دهی و...، ارتباط شیوه های بازنمایی کنشگران در آثار طنزآمیز با ایدئولوژی ها و مناسبات قدرت تبیین و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که طنزپردازان زن با محافظه کاری در حوزه طنز سیاسی به پوشیده گویی تمایل دارند. «صدر» در بسیاری از نمونه های مؤلفه طبقه بندی، کنشگران را براساس جنسیت، بازنمایی و مردان سلطه جو را ارزش دهی منفی می کند. «بهرامی» با کاربرد مؤلفه طبقه بندی، نوع ارجاعی، پیوند زدن و تفکیک کردن از نظام مردسالاری انتقاد می نماید. «عرب امیری» از زیرمجموعه وارونگی برای تحقیر معشوق استفاده می کند. «تمدن» برخلاف سه طنزپرداز دیگر کمتر به دغدغه های زنان می پردازد.
تأثیر تحقق اضطرار بر فقه کیفری خانواده
حوزههای تخصصی:
اضطرار از شرایطی است که می تواند باعث تغییر در احکام شریعت شود. ازآنجاکه خانواده، بنیادی ترین نهاد اجتماع ساز و مأمن انس و آرامش جسم و جان آدمی است، مجموعه احکام فقهی خانواده در دو قالب تکلیفی و وضعی، مقرر شده اند تا سعادت و تعالی مادی و معنوی این نهاد، اعضای آن و جامعه را تأمین و تضمین کنند. باوجوداین، تحقق شرایط اضطرار، گاهی فقه کیفری خانواده را نیز متأثر می کند. حال پرسش آن است که تحقق شروط اضطرار یعنی، ترس بر تلف شدن نفس محترمه یا اعضای بدن، فعلیت اضطرار، فقدان مفری برای خروج از وضعیت اضطرار و عدم ورود در شرایط اضطرار چه تأثیری بر احکام تکلیفی و وضعی در فقه کیفری خانواده دارد. دیگر آنکه ملاک و معیار در تشخیص تحقق اضطرار چیست. پژوهش پیش رو به روش تحلیلی-توصیفی و بااستناد به منابع کتابخانه ای بدین نتایج دست یافته است که براساس قاعده: «الضرورات تبیح المحظورات»، احکام تکلیفی ناظر بر حرمت به اباحه مبدل می شود، ولی در احکام وضعی ورود ندارد. ملاک و معیار در تشخیص تحقق اضطرار در امور ساده، مراجعه به نظر عرف و در موارد پیچیده، رجوع به اهل خبره است.
بررسی نقش مسائل جنسی در زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق با روش تماتیک
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مسائل جنسی در زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و ازنظر نوع روش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق در شهرستان آمل که از مهرماه تا آذرماه سال 1398 به دادگستری شهرستان مراجعه کرده اند. افراد نمونه به صورت در دسترس از میان زوجین متقاضی طلاق شهرستان آمل انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته بر زوجین مراجعه کننده، انجام شد و درنهایت تعداد نمونه با 20 زوج به اشباع رسید. یافته های به دست آمده به صورت کمی با استفاده از درصد و فراوانی و آزمون خی دو تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران مجردی و نقش عدم رضایت از رابطه جنسی در فروپاشی زندگی مشترک وجود ندارد؛ درحالی که بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران بعد از ازدواج، نقش امور جنسی در پیدایش طلاق، در خصوص ادامه یا جدا شدن از همدیگر به خاطر عدم رضایت جنسی تفاوت وجود دارد. زنان اهمیت مسائل جنسی را بعد از ازدواج و اهمیت رابطه جنسی را در فروپاشی زندگی زناشویی و پیدایش طلاق نسبت به مردان بیشتر برآورد کردند. درنتیجه روانشناسان و مشاوران می توانند در مرکز پیشگیری از آسیب های اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری، مراکز مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و سکس تراپی برای ارتقای سطح آگاهی درست زوجین از مسائل جنسی استفاده نمایند.
بررسی جامعه شناختی تاثیر شیوه های همسرگزینی مدرن و سنتی در طلاق قطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال سیزادهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۱)
113-150
حوزههای تخصصی:
دوگانگی ناشی از شیوه ازدواج مدرن و سنتی، باعث بسیاری از مسائل و مشکلات برای زوجین بوده است. این پژوهش، با استفاده از رویکرد تلفیقی نوین از نظریه «رابطه ناب» گیدنز با محوریت الگوی همسرگزینی و نظریه «طلاق» دیوید چیل با رویکرد روش شناختی تحقیق اثبات گرایی است و روش تحقیق، روش توصیفی و تبیینی می باشد. جامعه آماری شامل شش مجتمع قضایی دادگاه خانواده تهران بود. نمونه ها را به صورت تصادفی ساده و در دسترس می باشد. حجم نمونه به صورت تقریبی از میزان وقوع طلاق در شهر تهران 2500 تا بوده است که در فرمول کوکران عدد 384 بدست آمد. یافته ها نشان می دهد تاثیر همسرگزینی سنتی با همسرگزینی مدرن در طلاق قطعی متفاوت هستند. میانگین طلاق با سبک همسرگزینی مدرن بیشتر است از میانگین طلاق با سبک همسرگزینی سنتی. عاملی سبک ازدواج مدرن برابر 89/0 و سبک ازدواج سنتی برابر 71/0 بود. با توجه به اینکه مقدار سطح معنی داری آزمون کمتر از 05/0 می باشد، فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت هر نوع همسرگزینی در طلاق قطعی تاثیر دارد. نتایج نشان می دهد که سبک ازدواج بر وقوع طلاق اثر داشته و سبک ازدواج مدرن اثر بیشتری بر وقوع طلاق داشت.
رابطه خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر: نقش واسطه ای خودخاموشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش واسطه ای خودخاموشی در رابطه میان دو متغیر خودانتقادی و حساسیت به طرد با آشفتگی روان شناختی دانشجویان دختر انجام گرفته است. این مطالعه به لحاظ روش در زمره پژوهش های همبستگی قرار دارد و نمونه پژوهشی آن شامل 381 دانشجوی دختر از دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که به صورت مجازی و از طریق پاسخگویی به لینک پرسشنامه ها در مطالعه شرکت نمودند. این لینک از مجموعه گویه های مربوط به چهار پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامپسون و زوروف، 2004)، حساسیت به طرد (داونی و فلدمن، 1996)، خودخاموشی (جک و دیل، 1992) و مقیاس افسردگی، اضطراب و فشارروانی (لاوبوند و لاوبوند، 1995) تشکیل شده است. نتایج تحلیل به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار ایموس-22 نشان داد سطوح خودانتقادی و حساسیت به طرد، علاوه بر تأثیر مستقیم بر جنبه های مختلف آشفتگی روان شناختی دانشجویان، به طور غیرمستقیم و به واسطه دو مؤلفه خودخاموشی یعنی ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده نیز بر میزان آشفتگی های روان شناختی آنها تأثیر داشته است. یافته های پژوهش به ویژه بر نقش واسطه دو مؤلفه از خودخاموشی (ادراک بیرونی از خود و خویشتن تقسیم شده در تأثیر متغیرهای حساسیت به طرد و خودانتقادی بر آشفتگی روان شناختی دختران جوان تأکید می کند. مؤلفه ادراک بیرونی از خود به گرایش زنان برای ارزیابی منفی خود براساس استانداردهای بیرونی اشاره دارد و مؤلفه خویشتن تقسیم شده نیز به تمایل زنان برای نمایش یک خویشتن بیرونی بازمی گردد که به طور معمول با مقتضیات نقش زنانه هماهنگ، در عین حال با خویشتن درونی آنها که مملو از خشم و کینه است، تفاوت بسیار دارد.
مطالعه شکل گیری هویت جسمیت یافته زنان دهه نود با رویکرد روانشناسی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
73 - 95
حوزههای تخصصی:
هویت به تعبیری بخش ضروری حالات روانی انسان است که شیوه تعامل با جامعه را کنترل می کند. درمقابل رویکرد روانشناسی گفتمانی هویت را برساختی پویا می داند که ازطریق گفتمان و تعامل اجتماعی حاصل می شود. گفتمان در این رویکرد، منجر به خلق بدن های گفتمانی شده و این بدن ها نیز در برساخت هویت جسمیت یافته دخیل هستند. از این رو هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی توانایی این رویکرد در مطالعه هویت، بالأخص هویت جسمیت یافته و نشان دادن محدودیت مدل دکارتی، است. این رویکرد، رویکرد تحلیلی نظری به گفتمان است که گفتار و نوشتار را در کانون مطالعات خود قرار می دهد و فهم پدیده های روان شناختی را در بستر اجتماعی ممکن می داند. پژوهش حاضر کیفی بوده و داده ها از ده نفر از بلاگرهای زن در رده سنی بیست الی سی سال از منطقه ای یک دست در تهران، ازطریق مصاحبه باز و ضبط لایو اینستاگرام جمع آوری شده است. نتایج نشان از برساخت هویت جسمیت یافته به واسطه ساخت های زبانی ساده و روزمره و از ویژگی های فیزیکی بدن تغییریافته زنان به عنوان ویژگی های قابل شناسایی هویت دارد. اهمیت ساخت زبانی فاعل و مفعول فاصله بین هویت و بدن را کمرنگ کرده و از این طریق عاملیت از زنان زدود ه شده و فیزیک و تغییرات بدن فراتر از آگاهی قرار می گیرد.
بازنمایی زیست جهان زنان بخارائی در دوران پیشا شوروی(با تکیه بر یادداشت های صدرالدین عینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
355 - 370
حوزههای تخصصی:
زیست جهان انسان بخارائی قرن 19 و 20 مبتنی بر زمینه ها و بافتار فرهنگی و تاریخی است که طی قرون متمادی و مبتنی بر تصادمات زیستی او ساخت نهایی خود را یافته است. آنچه در این زیست، بیش از دیگر جوامع خاورمیانه ای هم عصر خود توجه پژوهشگر را جلب می کند، ابهام تصویر ظاهری و کنش فردی و اجتماعی بانوان آن در جریان مطالعه متون تاریخی است. البته مذکر بودن تاریخ و فرهنگ و ادبیات در جهان ایرانی سخن تازه ای نیست، اما حقیقت این است که رویکرد فوق در عصر تجدد در بسیاری از سرزمینهای اسلامی از جمله ایران به چالش کشیده شده است. گویی امارت بخارا در این میان یک مثال نقض است، زیرا به جای تحول در زیست جهان بانوان، با تداوم همان انگاره مبهم در آن مواجهیم؛ در نوشتار حاضر با تمرکز بر دایره المعارف یادداشت ها (که اثر یکی از روشنفکران سده نوزده و بیست بخاراست) و اندک یافته های پراکنده موجود در منابع این سرزمین، ابهام پژوهش را در قالب دو سوال اصلی این گونه طراحی نمودیم که: « شئون زیستی زنان بخارائی این زمان چه ویژگی هایی داشته و دیگر اینکه چرا در تحولات سالهای تجددخواهی تحرکی از جانب آنها دیده نمی شود؟» مدعای ما این است که « زنان بخارائی در نقطه کانونی نظام زیستی سنتی (خانواده) در کنار مختصات پوششی، آموزشی و طبقاتی خود، چالش حداقلی را با اجتماع داشته اند، و در جریان رشد جریان های تجدّدخواهی به دلیل بستر متفاوت اجتماعشان تحول معناداری را تجربه نمی کنند».
بررسی ادله فمینیسم رادیکال بر جواز سقط جنین در راستای تحقق آزادی جنسی به عنوان امر اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مطالعات اسلامی زنان و خانواده سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷
133 - 156
حوزههای تخصصی:
برخی از فمینیست های رادیکال نظیر آن اوکلی، کیت میلت، سیمون دوبوار و مری دیلی معتقدند، از منظر اخلاقی، زنان همانند مردان حق دارند از آزادی در همه عرصه ها برخوردار باشند. یکی از این عرصه ها، آزادی در روابط جنسی است. به ادعای چنین فمینیست هایی، مردان در برقراری روابط جنسی کاملا آزاد هستند؛ ازاین رو برای رفع تبعیض میان زنان و مردان، زنان نیز باید بتوانند همانند مردان، در روابط جنسی، محدود به خانواده و ازدواج نبوده و از روابط آزاد، به هر شکل که می پسندند، برخوردار باشند. آنان معتقدند زنان حق دارند از پیامدهای احتمالی و ناخواسته (بارداری) در چنین روابطی، به وسیله سقط جنین رهایی یابند. این دسته از فمینسیت های رادیکال برای اثبات اخلاقی بودن سقط جنین، به دلایل دیگری همچون حق خلوت و حق حفظ حریم خصوصی برای زنان متوسل شدند. از دیدگاه آنان، زنان حق دارند به وسیله سقط جنین، حریم خصوصی و فردی خود را مخفی نگه دارند تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیرند. در این مقاله، به شیوه توصیفی- تحلیلی، ادله فمینیست های رادیکال درباره آزادی سقط جنین و در راستای تحقق آزادی جنسی به عنوان یک امر اخلاقی، بررسی و نقد می شود. مهم ترین محورهای نقد بر این استدلال شامل ناسازگاری آزادی جنسی با امر اخلاقی، تبیین ناسازگاری حق سقط جنین با مبانی اخلاقی اسلام و ردّ ادعای جواز سقط جنین به دلیل حفظ حریم خصوصی زنان است.
نقش مصالح نوین و معماری داخلی در بهبود کیفیت فضای داخلی با تأکید بر نیاز های روان شناختی زنان
منبع:
زن و فرهنگ سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
99-111
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش مصالح نوین و معماری داخلی در بهبود کیفیت فضای داخلی با تأکید بر نیاز های روان شناختی زنان بود. جامعه پژوهش شامل کلیه منابع و متون مصالح نوین و معماری داخلی می باشد. نمونه پژوهش، معماری داخلی با تأکید بر نیازهای روان شناختی زنان بود. طرح پژوهش توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق روش کتابخانه ای و پایگاه های پژوهشی مرتبط با حوزه معماری داخلی نوین گردآوری شد. سپس داده های استخراج شده با توجه به نیاز های روان شناختی زنان تفسیر و توصیف شد. نتایج داده ها نشان داد در گذشته مسکن ایرانی، نیاز ها و تمایلات روحی زنان را بیشتر مورد توجه قرار داده بود و زنان با آزادی کامل و آسایش فکری به فعالیت های روزمره خود می پرداختند. امروزه با پیشرفته ترشدن زندگی و تأثیر گذاری هزینه معاش بر زیبایی، روح و تنوع از خانه ها از بین رفته و یک نواختی و روزمرگی جایگزین آن شده است. تأثیر دوگانه رویکرد معماری داخلی برکیفیت فضاهای داخلی از طریق طراحی درست و منطقی منطبق بر فیزیک زنان و انتخاب معقول مصالح متناسب با روحیه و ذهنیت آن ها، می تواند محیطی مناسب و منطبق با نیاز های روان شناختی زنان در فضاهای مسکونی را فراهم آورد. از این رو می توان با استفاده از رنگ های روشن و گرم (رنگ های نشاط آور نارنجی، قرمز روشن، لیمویی) درسطوح وسیع و عدم استفاده از رنگ های تیره و کدر در فضاهای کوچک به نیازهای روان شناختی زنان دست یافت. هم چنین رعایت تناسبات ارتفاعی ، ابعاد فضا و شکستن قرینه سازی به منظور جلوگیری از یک نواختی در فضا، می تواند کمک کننده باشد. استفاده از مصالح نوین در کف، سقف و دیوار ها به منظور کنترل حرارت و تنوع در بافت، رنگ و شکل، تغییر در اشکال و مبلمان منزل امکان پویایی و تسهیل در امور زندگی روزمره در زنان را تسهیل بخشد.
سنجش عوامل مؤثر بر شکاف بین باروری واقعی و ایده آل زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و چهارم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹۶
113 - 146
حوزههای تخصصی:
در طی چند دهه گذشته، کاهش باروری در ایران، پدیده ای فراگیر بوده و تهران در سال 1399 دارای سطح باروری بسیار پایین بوده است. درک شکاف بین تعداد واقعی و تعداد ایده آل فرزندان، موضوع مهمی است که نشانگر عدم تحقق یا ناتوانی زنان برای رسیدن به باروری دلخواه شان می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی شکاف بین باروری واقعی و ایده آل زنان دارای همسر 49-15 ساله در شهر تهران و عوامل مرتبط با آن است. بر این اساس تعداد 398 نفر از زنان دارای همسر ساکن شهر تهران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد میزان باروری کل برای زنان نمونه این تحقیق 58/1 فرزند هست که بیانگر سطح پایین تر از حد جانشینی است و میزان باروری ایده آل برای زنان موردبررسی 95/1 فرزند می باشد. با توجه به طبقه بندی شکاف باروری، 6/38 درصد زنان باروری کم برآورد، 8/37 درصد باروری برآورده و 3/23 درصد باروری بیش برآورد دارند، نتایج آزمون های دومتغیره نشان داد که متغیرهای سن، سن در اولین ازدواج، وضع فعالیت، تحصیلات و نوع شغل زنان موردبررسی با شکاف باروری واقعی و ایده آل آنان رابطه معنا دار دارند. رابطه معناداری بین دینداری کل و دو بعد اعتقادی و تجربی دینداری با شکاف باروری وجود دارد. همچنین با افزایش شاخص ارزش های خانوادگی کل و ارزش های مدرن، شکاف باروری واقعی زنان نسبت به باروری ایده آل تغییر می کند. بر اساس نتایج رگرسیون لجستیک چندوجهی، متغیر وضع فعالیت، تحصیلات و ارزش های مدرن به طور معنی داری احتمال قرار گرفتن پاسخگو در گروه کم برآورد شده را پیش بینی می کنند (تعداد فرزندان دلخواه و تعداد فرزندان واقعی کمتر برآورد شده) و با افزایش ارزش های سنتی و دینداری تجربی احتمال تعلق فرد به گروه بیش برآورد شده افزایش می یابد. ضریب تعیین مدل حاکی از آن است که مدل رگرسیونی 47 درصد از تغییرات متغیر شکاف باروری را تبیین کرده است.
درک هم افزایی هویت جنسیتی و حرفه ای زنان شاغل در پست های مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
149 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از این مطالعه شناخت تاثیرات مثبت و متقابل هویت جنسیتی و حرفه ای زنان شاغل در پستهای مدیریتی میباشد. جهت دستیابی به اهداف تحقیق ازمیان روشهای کیفی رویکرد پدیدار شناسی توصیفی استفاده نموده ایم تکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق، شیوه نمونه گیری هدفمند و معیار محور، حجم نمونه 25 نفر از زنان با گروه سنی 45- 55 سال شاغل درپست های مدیریتی وزارت نفت و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل مضمون بهره گرفته ایم. نتایج مطالعه در ذیل 3 مقوله اصلی: سرریز ویژگی های مثبت اخلاقی و روانی، هم افزایی منابع قدرتی و اجتماعی، تسهیل و تقویت کنندگی متقابل نقش حرفه ای و جنسیتی طبقه بندی شده است. یافته ها نشان می دهد ویژگی ها و هنجارهای جنسیتی عامل موثری در موفقیت شغلی و حفظ جایگاه سازمانی و شیوه های مدیریت اثربخش هستند هم چنین ابعاد حفظ هویت حرفه ای منجر به هم سویی و ایفای بهتر و تقویت نقش آن ها در خانواده می شود
بررسی و برازش مدل اثرگذاری مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان بر تحقق شاخص های توسعه پایدار در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
149 - 160
حوزههای تخصصی:
مسئولیت پذیری اغلب به نوعی ارتباط بین افراد و محیط کار آنها مربوط می شود. هدف از مطالعه حاضر ارائه مدل اثرگذاری مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان بر توسعه پایدار در سازمان های ورزشی است. فرضیه اصلی تحقیق وجود رابطه معنی دار میان مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان و تحقق اهداف توسعه پایدار در سازمان می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی است. که به لحاظ اجرایی کاربردی و از لحاظ زمان حال نگر است. 240 نفر از بانوان پرسنل در مجموعه های ورزشی به سؤالات پرسشنامه های استاندارد مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1991) و توسعه پایدار رضایی (1396) که دارای پایایی مناسب (آلفای کرونباخ 81/0) بود، به صورت داوطلبانه پاسخ دادند. برای بررسی روابط بین متغیرها از روش مدل سازی معادلات ساختاری (AMOS) بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بار عاملی "تعهد اجتماعی" (78/0) بالاتر از بقیه ابعاد بود و پس از آن ابعاد "تعهد اخلاقی" با 64/0، "تعهد اقتصادی" با 51/0 و "تعهد قانونی" با 44/0 قرار دارند. همچنین، مسئولیت پذیری اجتماعی بانوان می تواند منجر به تحقق توسعه پایدار در سازمانهای ورزشی گردد. چرا که از بار عاملی 67/0 برخوردار است. در نتیجه تمامی فرضیه های تحقیق تایید می شود و با توجه به آنکه RMSEA معادل 150/2 می باشد، مدل نهایی از برازش کافی برخوردار است. بنابراین پیشنهاد می شود که بانوان شاغل با مقوله مسئولیت پذیری و ابعاد آن آشنا شوند، تعهد و پاسخگویی خود را افزایش و زمینه توسعه روزافزون مسئولیت اجتماعی خود را فراهم نمایند.
جایگاه سالمندی در کتاب های درسی دوره ابتدایی سال تحصیلی 1401- 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، سالمندی و نحوه پوشش مسائل مربوط به سالمندان در خانواده در کتاب های درسی دوره ابتدایی سال تحصیلی 1401-1400 بوده است. در این پژوهش، 27 کتاب درسی دوره ابتدایی با روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل سند بررسی گردید. تحلیل کیفی با یک سیستم اندازه گیری مبتنی بر ادبیات پژوهشی مربوط به آموزش سالمندی، شامل هفت موضوع اصلی نسبت توزیع جنسیت، نقش شخصیت، نقش حرفه ای، ویژگی های جسمی و فیزیکی، روابط بین نسلی، رهبری جامعه پیام قصد شده (درباره موضوع سالمندی) و 18 موضوع فرعی و تحلیل کمی با ارائه جداول فراوانی مبتنی بر تحلیل موضوعی انجام شد. یافته ها نشان داد کتاب های درسی دوره ابتدایی به اندازه کافی موضوع سالمند در خانواده را پوشش نمی دهد و به آموزش سالمندی کمتر پرداخته شده است و در این کتاب ها تصویر منفی از سالمندان نشان داده نشده است. به منظور بهبود نگرش دانش آموزان نسبت به افراد سالمند و با توجه به تأکید اسناد بالادستی و بر اساس رویکردهای مطرح در رابطه با آموزش سالمندی، لازم است به حضور سالمند در خانواده و آموزش سالمندی در مدارس و کتاب های درسی دوره ابتدایی پرداخته شود و در پیام قصد شده برنامه درسی (درباره موضوع سالمندی) و افراد سالمند، باید بین عناصر متنی و بصری در کتاب درسی هماهنگی ایجاد شود. توجه به برنامه درسی آموزش سالمندی در دوره ابتدایی توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و ایماگوتراپی برصمیمیت و تعهد در زوجین دارای همسر مبتلا به کمبود توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و ایماگوتراپی بر صمیمیت و تعهد در زوجین دارای همسر مبتلا به اختلال کم توجهی- بیش فعالی به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل زوجین دارای همسر بیش فعال و کم توجه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بود که تعداد 45 زوج باروش نمونه گیری در دسترس برای ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی و به تعداد مساوی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. مداخلات آزمایشی طی 8 جلسه آموزش ذهن اگاهی و 10 جلسه آموزش ایماگوتراپی بر روی گروه های آزمایش اجرا شد. اطلاعات پژوهش با استفاده از مقیاس صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون، پرسش نامه بیش فعالی وندر یوتا و پرسش نامه تعهد زناشویی آدامز و جونز جمع آوری و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. باتوجه به نتایج، بین گروه های آزمایش ذهن آگاهی و ایماگوتراپی با گروه کنترل در پس آزمون، اختلاف معنی داری وجود داشت و اثربخشی ایماگوتراپی بر افزایش صمیمیت و تعهد زناشویی زوجین بیشتر از ذهن آگاهی بود.
تأملی بر جایگاه عنصر کراهت در طلاق خلع با تأکید بر فتاوی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۵
133 - 145
حوزههای تخصصی:
در نظام حقوقی ایران، به تبعیت از فقه اسلامی، طلاق دارای اقسامی است که یکی از آن ها طلاق خلع می باشد. طلاق خلع علیرغم تبعیت از قواعد عمومی طلاق، قواعد ویژه ای نیز دارد؛ ازجمله اینکه مختص زمانی است که زوجه نسبت به زوج کراهت دارد. نگارندگان در پژوهش پیش رو، با روشی توصیفی _تحلیلی و جمع آوری داده ها از طریق شیوه کتابخانه ای و تأکید بر آرای فقهی امام خمینی (ره) درصدد هستند که جایگاه عنصر کراهت را در طلاق خلع تبیین نمایند. نگارندگان در این پژوهش دریافته اند که بنا بر آرای فقهی امام خمینی (ره) اگر زوجه نسبت به زوج کراهت نداشته باشد، طلاق خلع امکان وقوع ندارد. همچنین کراهت زوجه نسبت به زوج باید شدید باشد، به نحوی که درصورت عدم وقوع طلاق، بیم آن برود که زوجه حقوق واجبه همسرش را ادا نکند؛ بنابراین برخلاف آنچه که گاهی در دعاوی مطروحه در دادگاه های خانواده مشاهده می شود، صرف بی میلی به تداوم زندگی مشترک، نمی تواند مجوزی برای طلاق خلع محسوب شود. نتایج حاصل از این پژوهش به صورت خاص، به قضات دادگاه های خانواده در صدور آرایی مطابق با شریعت مقدس اسلام در زمینه طلاق خلع، کمک می کند.