مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
الگوی ون لیوون
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان رویکردی ساختاری است که امکان پیوند متن به جنبه های جامعه شناختی را فراهم می کند. متون سیاسی اجتماعی محصول بافتار پیچیده و درهم تنیدة قدرت و ایدئولوژی است. واکاوی معانی آن ها پیوندهای پنهان ایدئولوژی سلطه را آشکار می کند. تحلیل گفتمان انتقادی از جمله رویکردهای نوین در تجزیه و تحلیل گفتمان به شمار می رود. بسیاری از تحلیل گران گفتمان انتقادی به مؤلفه های زبان شناختی توجه دارند، اما «ون لیوون» معتقد است که مؤلفه های جامعه شناختی معنایی شناختی عمیق تر از متن ارائه می دهند. در این مقاله کوشش شد با به کار بستن الگوی ون لیوون، به واکاوی معنای عنصرِ «غیر دیگری» در دو روزنامة عهد مشروطیت، قانون و کاوه، پرداخته شود. به ویژه تلاش شد بازآفرینش مقولة دیگری در قالب کارگزاران اجتماعی صورت پذیرد، افرادی که در هیئت انسان های کوشش گر تلاش می کنند اوضاع جامعه را بهبود بخشند. پژوهش، با بهره گیری از انواع پوشیده و صریح ارجاع به کارگزاران در قالب فعال منفعل سازی، مشخص سازی تشخص زدایی، نام دهی، طبقه بندی کردن، انتزاعی سازی و تعیین ماهیت انجام گرفت.
تحلیل گفتمان عدالت اجتماعی از دیدگاه امام خمینی(س) براساس رویکرد جامعه شناختی معنایی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت اجتماعی فلسفة اصلی بعثت پیامبران الهی و هدف اساسی حکومت دینی است. یکی از اصول مکتب سیاسی امام خمینی، نیز موضوع عدالت اجتماعی است. از نظر امام در همة برنامه های حکومت (قانونگذاری، اجرا و قضا) باید عدالت اجتماعی و حذف شکاف های طبقاتی و حمایت از قشرهای مستضعف و محروم جامعه مورد توجه باشد به طوری که با رعایت اصل عدالت اجتماعی و نفی هرگونه تبعیض و بی عدالتی دیدگاه متوازنی را در باب عدالت توزیعی در حوزة اقتصاد مطرح ساخت. این تحقیق با روش تحلیل زبان شناختی گفتمان به بررسی عدالت اجتماعی در بیانات امام از صحیفه امام می پردازد. پرسش های اساسی این پژوهش عبارت است از اینکه در کلام امام برای تقویت گفتمان عدالت محور از چه راهکارهای زبان شناختی استفاده شده است؟ برای پاسخ به این سؤال از روش تحلیل گفتمان و بر پایة چهارچوب نظری ون لیوون استفاده شده و مؤلفه های جامعه شناختی معنایی همانند طرد و جذب که شامل تعیین نقش، تعیین نوع اشاره و تعیین ماهیت است به کار گرفته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در کلام امام، عناصر زبان شناختی تعیین نوع اشاره و تعیین نوع ماهیت بالاترین فراوانی را دارد و از مؤلفه های حذف و جذب بیشترین فراوانی را مؤلفة جذب دارد و شاخص ترین مؤلفه مشخص سازی در انسان نمایی عنصر پیوند دهی است.
بازنمایی کنش گران اجتماعی داستان آب بید با بهره گیری از الگوی جامعه شناختی - معنایی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، داستان آب بید اثر محمّد بهمن بیگی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از الگوی ون لیوون (2008) بررسی می شود تا مشخّص شود که نویسنده چگونه از بازنمایی کنش گران اجتماعی برای بیان دیدگاه ها و ایدئولوژی خود استفاده کرده است. نویسنده هویت کنش گران مربوط به حکومت پهلوی را کتمان کرده و هم زمان با فعّال نمایی و نام بری مستقیم، بر فعّالیّت های آموزشی معلّمان عشایری و سازمان آموزش عشایری تأکید کرده است. مردم آب بید به شکلی کاملاً آگاهانه منفعل نمایی شده اند تا بی توجّهی حکومت نسبت به آن ها و فقر فرهنگی مردم نمود بیشتری داشته باشد. نویسنده با انبوه نمایی و استفاده از عدد و آمار، کنش معلّمان عشایری را مهم و تأثیرگذار جلوه داده و با استفاده از مؤلّفه زمان درهمی، هم زمان با طرح مسئله ایران نوین، پرده از چهره مردمان بخشی از ایران که هنوز به شیوه پیش از تاریخی زندگی می کنند، برداشته است و به این وسیله سیاست های حکومت را به چالش کشیده است. بهمن بیگی با بهره گیری از مؤلّفه نمادین شدگی، کنش گران مربوط به آموزش عشایری را در قالب افرادی تأثیرگذار در جامعه عشایری بازنمایی کرده است. به طور کلّی، بازنمایی ها بازتابی از ایدئولوژی و دیدگاه های اجتماعی نویسنده است.
چگونگی بازنمایی کودکان در ادبیات روایی بزرگسالان از دیدگاه گفتمان شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از دیدگاه گفتمان شناسی انتقادی به بررسی شیوه های بازنمایی کودکان در ادبیات روایی بزرگسالان پرداخته است. رمان های سووشون اثر سیمین دانشور(1348)، چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد (1380) و پرنده من اثر فریبا وفی (1381)، به عنوان محدوده پژوهش، انتخاب شدند. الگوی مورد استفاده، انگاره بازنمایی کارگزاران اجتماعی ون لیوون (1996) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، جمله ها و تعبیرات گفتمان مدار از جمله های غیر گفتمان مدار تفکیک و شمارش شدند. سپس بسامد و درصد مؤلفه های گفتمان مدار و میزان رازگونگی تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان به صورت فعال و پویا و صریح بازنمایی شده اند. آنان در این متون بیش تر تشخص بخشی شده اند و از بین مؤلفه های تشخص بخشی از مؤلفه نام دهی بیش تر برای بازنمایی شان استفاده شده است که این مطلب نشان گر توجه به هویت شخصی و فردی کودکان است. همچنین کودکان در این آثار مورد تبعیض جنسیتی قرار نگرفته اند و بازنمایی و پوشیدگی دختران و پسران تفاوت معناداری با هم نداشتند.
واکاوی مؤلفه های گفتمان مدار و میزان رازگونگی متن قراردادهای تسهیلات بانکی از منظر تحلیل گفتمان حقوقی و بُعد شناختی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
مقاله پیش رو با هدف واکاوی تحلیل گفتمان حقوقی قراردادهای تسهیلات بانکی گردآوری شده است. مسئله این پژوهش عبارت است از تأملی بر تحلیل گفتمان حقوقی متون قراردادهای مرابحه، جُعاله، مشارکت مدنی و فروش اقساطی در گستره زبان شناسی حقوقی با استفاده از راهبرد بررسی مؤلفه های گفتمان مدار براساس الگوی ون لیوون (1996)، درنگی بر رازگونگی و مطالعه ابعاد شناختی گفتمان جاری در متون یادشده تا منابع ایجاد ابهام در این متون شناسایی شود. جهت ارزیابی فرضیات پژوهش با به کارگیری روش کیفی تحلیل گفتمان، مؤلفه های گفتمان مدار الگوی ون لیوون استخراج، میزان رازگونگی متن وانواع گونه های القایی در هر یک از بندهای قراردادهای مذکور شناسایی شده، بسامد و درصد وقوع آن ها استخراج شد. نتایج به دست آمده بیانگر وجود مؤلفه های گفتمان مدار صریح و پوشیده و رازگونگی در متن قراردادهای بیان شده است. کم ترین بسامد مؤلفه های صریح در قرارداد جعاله با بیست عدد و بیشترین درصد رازگونگی نیز در متن همین قرارداد به میزان 81.3 درصد دیده شد. بیشترین تعداد گونه القایی مبتنی بر تهدید نیزدر قراردادهای مرابحه و جُعاله با یازده عدد ملاحظه شد. از مجموع واکاوی های به عمل آمده چنین استنتاج می شود با توجه به وجود مؤلفه های گفتمان مدار پوشیده و نیز رازگونگی در متن تمام قراردادهای تسهیلاتی اصلح است برای شفاف سازی متون از به کارگیری مؤلفه های پوشیده اجتناب کرد تا با کاهش میزان رازگونگی از ابهام متن نیز کاسته شود. نتایج این پژوهش کارشناسان حقوقی بانک ها را در نگارش متن قراردادهایی با کاربردی همه فهم تر از زبان حقوقی یاری رسان خواهد بود.
تحلیل انتقادی گفتمان آثار دوره پس از انقلاب اسلامیِ چهار طنزپرداز زن براساس الگوی ون لیوون (1996م) (رباب تمدن، آذردخت بهرامی، رؤیا صدر و نسیم عرب امیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 25
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش تحلیل انتقادی گفتمان آثار دوره پس از انقلاب اسلامی چهار طنزپرداز زن براساس الگوی ون لیوون است. این مطالعه برروی اشعار رباب تمدن در نشریه «آهنگر»؛ کتاب «آهن قراضه، نان خشک، دمپایی کهنه!» از آذردخت بهرامی؛ «ه ، مثل تفاهم» از رؤیا صدر و «نامه به دزد» از نسیم عرب امیری انجام شده است. مسئله پژوهش این است که جریان های سیاسی و اجتماعی، قدرت ها و ایدئولوژی های چهار دهه اخیر چه تأثیری بر گفتمان طنز زنانه و میزان صراحت و پوشیدگی کلامِ طنزپردازان زن داشته است؛ دیگر این که کنشگران «مرد» در آثار آنان چگونه بازنمایی شده اند. غالباً در حوزه پژوهش به آثار طنزپردازان زن بی توجهی شده است؛ این مقاله بر آن است تا با بررسی آثار شاخص طنزپردازان زن، این کوتاهی را جبران کند. در این پژوهش با کاربرد مؤلفه های الگوی ون لیوون شامل طبقه بندی، تشخص زدایی، نام دهی و...، ارتباط شیوه های بازنمایی کنشگران در آثار طنزآمیز با ایدئولوژی ها و مناسبات قدرت تبیین و تحلیل شده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که طنزپردازان زن با محافظه کاری در حوزه طنز سیاسی به پوشیده گویی تمایل دارند. «صدر» در بسیاری از نمونه های مؤلفه طبقه بندی، کنشگران را براساس جنسیت، بازنمایی و مردان سلطه جو را ارزش دهی منفی می کند. «بهرامی» با کاربرد مؤلفه طبقه بندی، نوع ارجاعی، پیوند زدن و تفکیک کردن از نظام مردسالاری انتقاد می نماید. «عرب امیری» از زیرمجموعه وارونگی برای تحقیر معشوق استفاده می کند. «تمدن» برخلاف سه طنزپرداز دیگر کمتر به دغدغه های زنان می پردازد.
تحلیل انتقادی گفتمان آثار طنزآمیز «آسمون ریسمون» از ایرج پزشکزاد و «یادداشت های بدون تاریخ» از جواد مجابی بر پایه الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ی این پژوهش این است که جریان های سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیکی و مناسبات قدرت، چه تأثیری بر گفتمان آثار طنزپردازان برگزیده و میزان صراحت و پوشیدگی کلام آنان داشته است. این آثار طنزآمیز در برهه ی زمانی 1357-1332 ه.ش. به نگارش درآمده اند. هدف این پژوهش نیز، بررسی تأثیر وقوع رویدادها و جریان های گوناگون این دوره ی زمانی چون کودتا، رواج گفتمان مدرنیسم مطلقه پهلوی و گسترش محدودیت های سیاسی بر گفتمان طنز و میزان صراحت و پوشیدگی کلام طنزپردازان مذکور است. در این مقاله با کاربرد مؤلفه های الگوی ون لیوون چون طبقه بندی، تشخص زدایی، نام دهی و...، شیوه های بازنمایی کنشگران در آثار طنزآمیز بررسی و ارتباط آنها با قدرت ها و ایدئولوژی های حاکم تبیین و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مؤلفه ی پوشیده گوییِ طبقه بندی در تمام آثار بیشترین بسامد را دارد؛ چنان که طنزپردازان، بیشتر کنشگران را بر اساس شغل، منصب اجتماعی، جنسیت و... بازنمایی می کنند. آنان با کاربرد مؤلفه ی حذف از انتقاد نسبت به نهاد سلطنت و روحانیت اجتناب می نمایند. این امر را می توان با عواملی چون رواج گفتمان مدرنیسم مطلقه ی پهلوی و مقاومت شیعی، عدم توسعه ی سیاسی، بیم از خطر تکفیر روحانیون و احتیاط اندیشی این طنزپردازان توجیه کرد. صراحت گویی و کاربرد مؤلفه ی نام دهی نیز غالباً در حوزه ی طنز فرهنگی، ادبی و اجتماعی بازتاب می یابد.
تحلیل گفتمان انتقادی برخی مولّفه های اظهار و بازنمایی کنش گران اجتماعی در داستان بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
185 - 212
حوزه های تخصصی:
الگوی تحلیل گفتمان انتقادی ون لیوون (Van Leeuwen, 2008) الگوی جامعه شناختی-معنایی مبتنی بر تعاملات، کنش ها و واکنش های بین افراد است. پژوهش حاضر بر آن است به تحلیل برخی از مؤلفه های اظهار مطرح در این الگو و چگونگی بازنمایی کارگزاران اجتماعی در داستان «بیژن و منیژه» شاهنامه فردوسی بپردازد. به این منظور، نخست، تعریف های مربوط به هر مؤلفه و زیرمؤلفه های مربوط ارائه شده اند. سپس گونه های مختلف جمله های ساده، مرکب، جمله های با فعل محذوف و شبه جمله ها از متن داستان استخراج گردیده، فراوانی و درصد کاربرد هر یک از آن ها درون جدول گنجانده شده است. سپس، برای سنجش معناداری فراوانی کاربرد هر یک از مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های مربوط از آزمون خی دو استفاده شده است. تجزیه و تحلیل یافته های به دست آمده نشان می دهند بیشترین فراوانی کاربرد مربوط به زیرمؤلفه های اصلی مورد بررسی اظهار، به ترتیب به مؤلفه های فعال سازی، نوع ارجاعی، نام دهی، پیوند دهی و تفکیک پذیری تعلّق دارد. از بین انواع مؤلفه ها و زیرمؤلفه های مورد نظر فقط از زیرمؤلفه نام دهی رسمی استفاده نشده است. همچنین، یافته های پژوهش نشان می دهد کاربرد مؤلفه ی فعال سازی دارای بیشترین فراوانی و سطح معناداری است. این موضوع نشان دهنده بازنمایی کارگزاران اجتماعی به صورت پویا و فعال است که ناظر بر شکل گیری حماسه در بستری از رخدادها است. دومین زیرمؤلفه که بیشترین فراوانی کاربرد را داشته، نوع ارجاعی بوده است و از بین انواع زیرمؤلفه های مربوط به آن کاربرد فرد ارجاعی بیشترین فراوانی را داشته و معنادار بوده است. همچنین، یافته ها نشان می دهد پیوند دهی بیشتر در یارکشی های میدان جنگ استفاده شده است. آخرین مؤلفه گفتمانی که کمترین فراوانی کاربرد را داشته تفکیک پذیری بوده که سبب تمایز کارگزار از دیگران شده است.
تحلیل انتقادی و بازنمایی کارگزاران اجتماعی در داستان بیژن و منیژه: الگوی جامعه شناختی معنایی ون لیوون (2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
113 - 152
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع رویکردهای تحلیلی متون، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی ون لیوون است. این رویکرد دارای دو مؤلفه اصلی حذف و اظهار است که هرکدام دارای زیرمؤلفه های مختلفی هستند. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چگونگی تحقق مؤلفه های حذف، شامل پنهان سازی وکمرنگ سازی و برخی از مؤلفه های اظهار، شامل تشخص زدایی، طبقه بندی، تشخص بخشی، منفعل سازی، جنس ارجاعی و زیرمؤلفه های مربوط به هریک از آنها در بازنمایی کارگزاران اجتماعی در داستان «بیژن و منیژه» از شاهنامه فردوسی است. در این راستا، انواع جملات این اثر تعیین و شمارش شده اند. سپس، بسامد کاربرد، درصد و سطح معناداری هر یک از مؤلفه ها و زیرمؤلفه های مربوط به آنها از طریق تحلیل آماری و آزمون خی دو سنجش شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند که شاعر از تمام مؤلفه ها ی گفتمانی حذف و اظهار موردنظر در این داستان استفاده کرده است. به علاوه، بر اساس نتایج آزمون خی دو، بین بسامد کاربرد مؤلفه های اصلی بررسی شده در قیاس با یکدیگر و نیز، بین زیرمؤلفه های مربوط به هر مؤلفه اصلی رابطه ا ی معنادار وجود دارد. تحلیل نتایج مؤلفه های حذف نشان می دهد که شاعر تمایلی به بازنمایی کارگزاران اجتماعی به صورت پنهان ندارد. همچنین، نتایج مؤلفه های موردبررسی اظهار نشان می دهند که شاعر با به کارگیری زیرمؤلفه ارزش دهی مثبت و منفعل سازی تأثیرپذیر مستقیم سعی دارد کارگزاران اجتماعی را اثرگذار و دارای ارزش مثبت بازنمایی کند. به علاوه، در بسیاری از جملات کارگزاران اجتماعی از طریق ارجاع به گفته ها، ویژگی های ظاهری و یا به کارگیری استعاره ها و تشبیهات بازنمایی می شوند.
بازنمایی آزادی در مطبوعات عصر مشروطه مبتنی بر الگوی ون لیوون(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
222 - 245
حوزه های تخصصی:
ایرانیان عصر مشروطه در دنیای جدید، با انبوهی از اصطلاحات، واژه ها و پدیده های متفاوت روبه رو شدند که آگاهی های نوینی را درپی داشت. این آگاهی ها زمینه ساز جابجایی عناصر قدرت و در نهایت تغییرات ساختاری در ایران شد. اما کنش گران دینی، سیاسی و نخبگان، به دلیل تربیت و دغدغه های متفاوت، بازنمایی یکسانی از این تغییرات نداشتند؛ در نتیجه برداشت های گوناگونی از واژه ها و مفاهیمی مانند آزادی، برابری و قانون شکل گرفت و در مطبوعات و رسانه های آن عصر بازتاب یافت. پژوهش حاضر درصدد بررسی چگونگی بازنمایی مفهوم آزادی در مطبوعات این عصر، مبتنی بر الگوی ون لیوون، با تأکید بر نشریات قانون ، حبل المتین ، صور اسرافیل و مساوات است. روش پژوهش، تحلیل محتوا بر مبنای نظریه ی بازنمایی ون لیوون بوده و چارچوب نظری نیز بر مبنای نظریه ی فوق طراحی شده است. الگوی ون لیوون با تکیه بر چهار مقوله ی عمده ی اقتدارسازی، ارزیابی اخلاقی، عقلانی سازی و اسطوره سازی، ساخت گفتمانی مشروعیت سازی را تشکیل می دهد و نشان می دهد که هر یک از این عناصر چگونه می تواند بر مشروعیت سازی مفاهیم در بازنمایی بینجامد. بر این اساس در پژوهش حاضر تلاش شده است مشروعیت سازیِ اتفاقات در مطبوعات، بر اساس الگوی وون لبوون مورد مطالعه قرار گیرد و به این منظور برای جمع آوری اطلاعات از اسناد و مدارک و محتوای نشریات فوق در دوره ی زمانی دو ساله ی مشروطه - از بهار 1285 تا تابستان 1287- استفاده شده است.